فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۹۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد ظهور نشانه های الگوی جدیدی از روابط زن و مرد با عنوان هم خانگی بدون ازدواج (همباشی، هم بالینی) هستیم که در ادبیات روزنامه نگارانه و زبان برخی از جوانان، «ازدواج سفید» خوانده می شود. به نظر می رسد چنین سبک های زندگی نوظهوری، بیشتر در مناطق شهری بزرگ پدید می آیند. در این مقاله کوشیده ایم شناخت بیشتری درمورد دلایل و زمینه های مؤثر بر تصمیم گیری زوجینی که اقدام به شکل دهی چنین رابطه ای (هم خانگی بدون ازدواج) می کنند، سپس فرایندی که در آن درگیر می شوند، و سرانجام، پیامدهایی که عملاً تجربه کرده و یا با آن روبه رو می شوند، به دست آوریم؛ ازاین رو با استفاده از تکنیک «مصاحبه عمیق و آزاد» در چارچوب روش «نظریه زمینه ای» داده های لازم از 16 زوجی که هم خانگی را برگزیده اند، گردآوری و تنظیم شد. پس از تحلیل یافته های پژوهش، مقوله های «تقلیل کارکرد و اهمیت خانواده»، «مهاجرت»، و «تهران، شهر بی نظارت» به عنوان شرایط زمینه ای، «دید منفی به ازدواج مرسوم»، «باورهای فمینیستی»، و «اعتقاد نداشتن و پایبند نبودن به ارزش های دینی جامعه» به عنوان شرایط علی، «درگیری در فرایند عاشقانه» و «آشنایی با هم خانگی» به عنوان شرایط میانجی، «هم خانگی، رابطه برابر»، «هم خانگی، رابطه با پایان باز»، «تجربه رضایت بخش از این سبک زندگی»، «موانع داخلی رابطه» و «محدودیت های خارجی رابطه» به عنوان تعاملات، «تحمل ضرر و زیان ناشی از پایان رابطه» و «اقدام به ازدواج و یا قول به ازدواج جهت برطرف کردن موانع خارجی» به عنوان پیامدهای این سبک زندگی تعیین شدند. سرانجام، مفهوم «هم خانگی، رابطه کم دوام ناشی از تضاد ارزش های مدرن و سنتی در بستر کلان شهر تهران» به عنوان مقوله هسته برگزیده شد.
تبیین جامعه شناختی رابطه سرمایه فرهنگی خانواده با هویت اجتماعی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، رابطه سرمایه فرهنگی خانواده با هویت اجتماعی جوانان مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه ابعاد نظری سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی مستقل و وابسته تحقیق و نیز مطالعه سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی جوانان و نیز چگونگی پیوند آن دو می باشد.
سرمایه فرهنگی، به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی جامعه شناسی، از اهمیت خاصی برخوردار است. سرمایه فرهنگی به تمرکز و انباشت انواع مختلف کالاهای ملموس فرهنگی و نیز قدرت و توانایی در اختیار گرفتن این کالاها و همچنین استعداد و ظرفیت فرد در شناخت و کاربرد این وسایل گفته می شود. از نظر صاحب نظران و متفکرین جامعه شناسی، سرمایه فرهنگی به سه مقوله فرهنگی درونی شده، سرمایه فرهنگی عینی و سرمایه فرهنگی نهادینه شده، قابل تفکیک است.
مفهوم هویت نیز به دو معنی تشابه و تمایز معنی می شود. بعد تمایز آن در عرصه زندگی فردی و بعد تشابه آن در عرصه اجتماعی مطرح است. تمامی ابعاد دینی، خانوادگی، ملی، قومی و فرهنگی هویت در قالب هویت اجتماعی قرار می گیرند.
جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه کاشان در سال 1385 می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 350 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند.
نتایج به دست آمده از این پژوهش، بیانگر وجود رابطه معنادار بین دو متغیر سرمایه فرهنگی و هویت اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد را نشان می دهند."
پیش بینی کیفیت روابط زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی کیفیت روابط زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز در سال 95-94 می باشد که با استفاده از تعداد مولفه (متغیرهای) پژوهش حجم نمونه مورد نیاز 260 نفر برآورد و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چهار پرسش نامه استاندارد سازگاری زناشویی باسبی و همکاران (1995)، باورهای ارتباطی آیدلسون و اپشتاین (1982)، پرسش نامه پنج وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسش نامه عمل و پذیرش بوند و همکاران (2007) بود که برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از آن ها از همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دادند که بین باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی، انعطاف پذیری روان شناختی و کیفیت روابط زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد. به گونه ای که نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان نشان داد که تاثیر باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی در پیش بینی کیفیت روابط زناشویی معنی دار است و به ترتیب باورهای ارتباطی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری روان شناختی کم ترین تا بیش ترین تاثیر را در پیش بینی کیفیت روابط زناشویی داشتند.
رابطه بین کودک آزاری والدین و الگوی مجرمانه شرارت در کودکان آزار دیده (مطالعه موردی: مجرمین شرارت زندان های خوزستان)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"طرح بحث: این مقاله به بررسی ارتباط سبب شناختی بین ایذا در دوران کودکی از سوی والدین و بروز جرم شرارت در دوره های بعدی زندگی این کودکان می پردازد. بر مبنای نظریه لئونارد برکوییتس و بندورا می پردازد.
روش تحقیق: جامعه پژوهشی این بررسی کلیه مجرمین بزه شرارت و خشونت در زندان های خوزستان در سال 1384 می باشد که با نمونه گیری تصادفی 80 نفر از آنها انتخاب و آزمون کودک آزاری در مورد آنها اجرا و پرونده محکومیتی و مددکاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: 90 درصد نمونه ها گزارش کردند که والدین (به ویژه پدران) کم یا بی سواد، آنها را طی دوران کودکی آزار و اذیت نموده اند که بیشتر از نوع آزار جسمانی بوده است. در مجموع میانگین درصدی نمره آزمون کودک آزاری در میان آزمودنی ها بالاتر از سطح میانه (60 درصد) بود. مصادیق کودک آزاری شامل تنبیه بدنی، سوء استفاده جنسی، غفلت از فرزندان و محرومیت از غذا و تفریح می باشد.
نتیجه: فرضیه اصلی پژوهش، معناداری و هماهنگی سبب شناختی بین این دو پدیده را تایید کرد. رابطه معناداری بین سواد والدین، ساخت خانواده تک والدی و طلاق زود هنگام با کودک آزاری آنها مشاهده شد. همچنین با کاهش سن و سواد مجرمان شدت جرم شرارت در آنها گسترش می یابد.
"
بررسی رابطه بین میزان بخشودگی و تعارض زناشویی زوجین در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی همبستگی بین میزان بخشودگی همسران و تعارض زناشویی آنان می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه زوجین استان یزد هستند. آزمودنی های این پژوهش 30 زوج که با نمونه گیری در دسترس (غیراحتمالی) گزیده شده اند و شرط ورود آزمودنی ها این بود که دست کم شش ماه از ازدواج شان گذشته باشد. ابزارهای تحقیق عبارت است از: بخشودگی آزمای خانواده(FFS)1 و پرسشنامه تعارض زناشویی که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن ها به ترتیب 85/0 و 94/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین تعارض زناشویی و بخشودگی در سه خرده مقیاس درک واقع بینانه، تشخیص و تصدیق خطا و جبران عمل اشتباه رابطه وجود دارد. هم چنین بین بخشودگی و تعارض زناشویی در خرده مقیاس های رابطه فردی با خویشاوندان خود و رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان رابطه معناداری دیده شد (05/0P<).
بررسی رابطه سبک های فرزندپروری و نشانگان برونی سازی شده در کودکان 7 تا 9 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت فرزندپروری چه در پرتو سبک های فرزندپروری و چه در قلمرو رفتارهای خاص والدینی در پیش بینی اختلال های رفتاری در کودکان و از آن جایی که روابط متقابل والد ـ کودک در مرکز آسیب شناسی کودکان در نظر گرفته شده است، در این پژوهش سعی بر آن است تا رابطه بین سبک های فرزندپروری (سبک های فرزندپروری مستبدانه، مقتدرانه و سهل گیرانه) و اختلال های رفتاری کودکان، که در پژوهش حـاضر بـه عنـوان نشانـگـان برونی سازی شده (رفتارهای پـرخاشـگرانه و قانون شکنی) مفهوم سازی گشته است، بررسی شده، نقش این متغیرها در پیش بینی اختلال های رفتاری کودک تعیین گردد.
جامعه این پژوهش شامل مادران کودکان پسر 7 تا 9 سال مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی منطقه شش تهران بودند که 273 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از بین کلاس های مقاطع اول تا سوم از 4 مدرسه ابتدایی موجود در این منطقه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری سهل گیرانه با نشانگان برونی سازی شده رابطه مثبت معناداری دارد ولی سبک فرزندپروری مقتدرانه با نشانه های برونی سازی همبستگی منفی معناداری نشان داد. سبک فرزند پروری مستبدانه با نشانگان برونی سازی شده رابطه معنی داری نداشت.
رابطه باورهای غیر منطقی با چرخه زندگی در متقاضیان طلاق
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین باورهای غیر منطقی با چرخه زندگی در زوجینی می پردازد که درخواست طلاق داده اند . به این منظور 178 نفر از متقاضیان طلاق ( 120 نفر زن و 58 نفر مرد ) در شعبه 23 دادگاه خانواده شهر رشت مورد مطالعه قرار گرفتند . ابزار جمع آوری شامل دو پرسشنامه : پرسشنامه محقق ساخته ویژگی های فردی و پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز بود . نتایج نشان دادند که ، بین باورهای غیر منطقی و چرخه های زندگی رابطه معناداری وجود دارد . اکثر متقاضیان طلاق در چرخه سوم زندگی خود ( پرورش کودکان ) قرار دارند ...
بررسی پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی و عوامل مؤثر بر بهبود آن : (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به توسعه ای برابر و پایدار در جامعه بدون در نظر داشتن زنان روستایی کشور، امری دست نیافتنی خواهد بود. به زعم اکثر پژوهشگران توسعه، شناخت جایگاه زنان در روستاها از الزامات رسیدن به توسعه روستایی مطلوب در جوامع به شمار می آید. پژوهش حاضر نیز با توجه به این موضوع به بررسی سطح پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان در روستاهای شهرستان همدان می پردازد. در این نوشتار، با استفاده از توابع کیفی لوجیت، عوامل مؤثر بر بهبود جایگاه مورد نظر، شناسایی شد و میزان دقیق آثار هر یکاز متغیرهای مورد بررسی بر بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی تعیین گردید. برای این منظور تعداد 256 نفر از زنان شهرستان همدان، به روش کوکران در سال 1388 انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری به صورت انتساب متناسب طبقه ای و در مرحله بعد به صورت تصادفی بوده است. نتایج نشان می دهد که 3/36 درصد زنان در پایگاه پایین، 9/55 درصد در پایگاه متوسط و 8/7 درصد در سطح بالایی از پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی قرار دارند. همچنین با توجه به برآورد مدل لوجیت مشخص شد که متغیرهای تحصیلات همسر، اعتماد به نفس، میزان پس انداز، مهارت های اقتصادی زنان، خوداثربخشی، نگرش جنسیتی، مشارکت اقتصادی و تحرکاجتماعی، اثر مثبت و معنی داری در سطوح مختلف بر احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان روستایی داشته اند. برآورد آماره کشش، نشان داد که بیشترین اثر مثبت مربوط به متغیر مشارکت اقتصادی بوده است، به طوری که افزایش یکدرصدی در میزان این شاخص، منجر به افزایش 488/0 درصدی در احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان خواهد شد. همچنین با توجه به آماره اثر نهایی، با افزایش یکواحدی در میزان این شاخص، احتمال بهبود جایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان، 096/0 واحد افزایش خواهد یافت. متغیر خشونت خانگی رابطه منفی و معنی داری در سطح 10 درصد با احتمال بهبود پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته است. با توجه به نتایج این پژوهش، تقویت شاخص هایی که اثر مثبت بر پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زنان داشته اند، به ویژه در مورد شاخص مشارکت اقتصادی و همچنین کاهش خشونت خانگی به منظور بهبود پایگاه مورد نظر، ضروری خواهد بود.
وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" مقاله حاضر در پی فهم و سنجش ابعاد طرد اجتماعی در بین «زنان فقیر روستایی» بوده و به وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر بر حسب متغیرها و شاخص های طرد اجتماعی می پردازد. سوالات اصلی تحقیق این است که چگونه زنان در چرخه ی زندگی به گونه ای نظام مند از جریان اصلی اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند؟ چه عللی به طرد زنان از عرصه های اجتماعی انجامیده است؟ الگوی توزیع ابعاد طرد اجتماعی در میان زنان چگونه است؟ در این تحقیق که از دو روش کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه) استفاده شده، چهار بعد اصلی طرد اجتماعی یعنی: طرد از شبکه های حمایتی، روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی و همچنین شرمساری یا بدنامی اجتماعی، مورد سنجش قرار گرفته و توزیع آن در 169 نفر نمونه ی تحقیق به دست آمده است. همچنین با استفاده از روش کیفی کوشش شده درک عمیق تری از تجربه ی زیسته زنان در مورد طرد، فرایندها و علل آن به دست آید. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 51 نفر از زنان به گونه ای هدفمند و بر اساس ویژگی های مختلف آنها تعیین و مورد مصاحبه قرار گرفته اند.
نتایج تحقیق گویای آن است که طرد و محرومیت انباشتی زنان به موقعیت کنونی آنها بر نمی گردد بلکه به گونهای فرایندی، با پیشینه و گذشته آنها، با ویژگی های فردی، ساختار خویشاوندی، فقر مزمن و بین نسلی و با برخی وقایع خاص در ارتباط است. علاوه بر آن، عوامل اجتماعی و فرهنگی (غیردرآمدی) متعددی در به حاشیه راندن زنان از جریان اصلی اجتماع نقش دارند که به نوبه خود می تواند فرصت خروج از فقر و محرومیت را برای آنها دشوار سازد."
الزامات همسویی نهادهای سیاست گذار و اجرایی در فرایند خط مشی گذاری فرهنگی عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین سیاست و خط مشی گذاری از اقدامات مهم در نظام سازی اجتماعی است. سیاست گذاران با تدوین افق و چشم انداز آینده، مسیر پیش رو را مشخص می نمایند و تمرکز اصلی خط مشی گذار، بررسی تعامل دولت با جامعه است که در مراحل شناخت و فهم مسئله، طراحی و شکل گیری، اجرا، ارزیابی، اصلاح و تغییر خط مشی صورت می گیرد. می توان اذعان داشت که سیاست گذاری و تدوین خط مشی از مجموعه حرکات اراده جمعی ملت ها و دولت ها برای نظام سازی و نظام پردازی جامعه است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، فرایند نظام سازی با قوت و ضعف هایی در مقاطع مختلف سیاسی اجتماعی همراه بوده است و نظام سازی در حوزه عفاف و اخلاق جنسی، گذشته از آنکه ضرورت مبنایی نظام سازی اسلامی ایرانی است، از هماهنگی و همسویی لازم دستگاه های ذی ربط برخوردار نبوده است. بررسی ها نشان می دهد که غالب برنامه های راهبردی سازمان ها، در عمل با شکست مواجه می شوند و علت اصلی این امر نیز عدم ارتباط میان ساحت نظر و عمل است. بدین معنا که در ساحت نظری، ایده ها و اهداف بیان می شوند و در عرصه عمل، برنامه هایی اجرا می شوند که ارتباط منطقی و قابل سنجشی با آرمان ها و سیاست های تدوین شده ندارند. به بیان دیگر، ریشه این مشکل، در عدم تنظیم و تنسیق مدلی جامع برای ترجمه چشم انداز و سیاست ها به برنامه های عملیاتی نهفته است. این مقاله، ضمن مفروض انگاشتن تمایز عرصه سخت افزاری و نرم افزاری خط مشی گذاری فرهنگ به دلیل افزایش قدرت تحلیل موضوع، سعی بر آن دارد که شکاف موجود را به نمایش گذارد و ناهمسویی موجود را به این عامل منتسب سازد و در نهایت، پیشنهاداتی برای ارتقای سطح همسویی و هماهنگی ارائه دهد. شایسته است نظام خط مشی گذاری، میزان انطباق عملکردهای جاری با سیاست های کلان را ارزیابی کرده و متناسب با آن، اقداماتی برای بهبود در فرآیندها، ایجاد انگیزش و تعلیم افراد و گروه ها و توسعه نظام های اطلاعاتی را پایش کند
بررسی ویژگی های شخصیتی زنان مجرم
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های شخصیتی زنان مجرم در جهت پیشگیری به موقع از وقوع جرم، آشنایی و درک بیش تر این ویژگی های شخصیتی در آنان و بدست آوردن قواعدی جهت طبقه بندی افراد مجرم بر اساس پرسشنامه ی شخصیتی MMPI-2 بود. نمونه ی این پژوهش شامل 81 نفر زن مجرم بود که به گونه ی تصادفی از جامعه در دسترس در چهار گروه انتخاب گردید (سرقت، قتل، اعتیاد، منکرات) و پرسشنامه شخصیتی MMPI-2 بر روی آنان اجرا شد.
بررسی رابطه ی وسایل ارتباطی نوین با هویت جنسیتی جوانان شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
این پژوهش پیمایشی پیرامون رابطه ی وسایل ارتباطی نوین (اینترنت و تلفن همراه)، با هویت جنسیتی جوانان دختر و پسر (دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهر شیراز) بوده است. جامعه ی آماری پژوهش دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه ی نواحی چهارگانه ی آموزش و پرورش شهر شیراز بودند. داده های مورد نیاز نیز با استفاده از نمونه گیری تصادفی مرحله ای از میان 368 نفر دانش آموز گردآوری شد. در چارچوب نظری پژوهش نظریه ی هویت اجتماعی ریچارد جنکینز و آنتونی گیدنز بکار برده شد. یافته های این پژوهش نشان دادند که بین کاربرد اینترنت و تلفن همراه با منطقه ی محل تحصیل رابطه ای معنی دار وجود داشته است. بین جنس و استفاده از اینترنت نیز رابطه ای معنی داری وجود داشت، اما همزمان رابطه ای معنی دار میان استفاده از تلفن همراه و جنسیت پاسخ گویان وجود نداشته است. بین طبقه و کاربرد تلفن همراه و اینترنت نیز رابطه وجود داشته است. بین کاربرد اینترنت و تلفن همراه با هویت جنسیتی در میان دختران رابطه ای معنادار وجود نداشت، در حالی که بین استفاده از اینترنت و هویت جنسیتی در میان پسران رابطه وجود داشته است.
تأثیر شبکه های اجتماعی بر تعاملات اجتماعی نوجوانان دختر مدارس غیرانتفاعی آموزش و پرورش منطقه یک تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی و فناوری در جهان امروز شبکه های اجتماعی روی کار آمدند و توانستند طرفداران زیادی در گروه های سنی مختلف پیدا کردند و آنها را تحت تأثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیرات شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بر تعاملات اجتماعی نوجوانان دختر مدارس غیرانتفاعی آموزش و پرورش منطقه یک تهران می باشد. جامعه آماری مشتمل 2401 نوجوان دختر 13 تا 15 سال مدارس غیرانتفاعی منطقه یک (بخش شمیرانات) در نظر گرفته شد که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه مورگان 330 نفر که ابتدا بین 23 دبیرستان (دوره اول) به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس در مدارس منتخب تصادفی ساده انتخاب گردیدند. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه حاوی30 سؤال 7 گزینه ای (که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت) استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS با روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام بر تعاملات اجتماعی نوجوانان دختر مدارس غیرانتفاعی آموزش و پرورش منطقه یک تهران تأثیرگذار هستند و شش فرضیه محقق تأیید شده است.
تبیین جامعه شناختی عوامل اجتماعی مؤثر بر طلاق (مطالعه موردی: شهرستان قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، تعیین عوامل جامعه شناختی مؤثر بر طلاق در شهرستان قائمشهر است. مبانی نظری تحقیق بر پایه تئوریهای همسانهمسری، ناهمسانهمسری، مبادله، شبکه و نظریه نقشها استوار است. روش تحقیق مورد مطالعه پیمایشی و از نوع علّی مقایسه ای است. در این مطالعه 280 نفر برای نمونه تحقیق برگزیده شدند که از این تعداد 180 نفر را افراد طلاق گرفته یا مطلقه و 100 نفر را افراد غیرمطلقه تشکیل میدادند. نتایج به دستآمده نشان داد که عمده متغیرهای مستخرج از نظریهها در تبیین عامل طلاق به عنوان عواملی تأثیرگذار مطرح گردیدند. به عبارت دیگر، با بررسی متغیرهای تأثیرگذار در دو گروه مورد بررسی، بدین نتیجه رسیدیم که توزیع این متغیرها در دو گروه از تفاوت معنیداری برخوردار است؛ بهگونهای که متغیرهای تفاوت تحصیلی، برآورده نشدن انتظارات، تفاوت عقاید، دخالت دیگران و وضعیت شغلی شرایط را به گونه ای برای دو گروه فراهم آورده است که پدیده طلاق برای یک گروه و عدم رخداد این پدیده را برای گروه دیگر رقم بزند. ناگفته نماند علیرغم کنترل برخی متغیرها و همسانسازی دو گروه، نتایج نشان داد که متغیر تفاوت در محل تولد در مقایسه بین دو گروه، چندان عاملی تأثیرگذار جهت بروز طلاق نبوده است. همچنین، با استفاده از آزمون تحلیل ممیزی مشخص گردید بالاترین ضرایب متغیرهای پیشبین مؤثر بر متغیر وابسته که در معادله قرار گرفت؛ شامل متغیرهای تفاوت عقاید ، وضعیت شغلی و تفاوت تحصیلی بوده است.