فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، شناخت و تحلیل الگوهای مصرف انرژی در ساحت اجتماعی است. روش به کار گرفته شده، پیمایش و روش گردآوری اطلاعات مصاحبه ساختمند است. جامعه آماری شامل کلیه خانوارهای ساکن در محدوده مناطق 22 گانه شهر تهران و جامعه هدف شامل کلیه شهروندان تهرانی با سن بالای 15 سال هستند. بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، حجم نمونه معادل 1066 خانوار برآورد شد که در نهایت با افزایش 10 تا 15 درصد به آن، حجم نمونه به 1200 خانوار افزایش پیدا کرد. اعتبار و روایی از طریق استفاده از پرسشنامه های استاندارد مرکز آمار و همچنین نظرات متخصصین تأمین شد. یافته ها نشان می دهد: رفتار مصرف انرژی برحسب شروط وضعیتی، شرایط محیطی، پایگاه اقتصادی، سبک زندگی و هنجارهای مصرفی متفاوت است. تأثیرات محیطی و اقلیمی موجبات تفاوت های معنا دار در میزان مصرف انرژی شده و دامنه تغییرات را به شدت افزایش داده است. به طور کلی هرگونه تغییر در رفتارهای پایدار مصرف انرژی مستلزم تغییرات لازم در نگرش هاست.
هویت در آستانه کولی های ساکن در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از طریق تحلیل، روایت هایی از کولی بودن ونحوه حضور اجتماعِ کولی ها در شهر تهران مطالعه شده است.عمده ترین و مکررترین تعاملاتی که کولی ها با محیط اجتماعی پیرامون خود در دوران اخیر تجربه کرده اند یعنی چهار چرخه گدایی مصرف، اعتیاد پاکی، زندان آزادی و روابط ناپایدار جنسی در پرتو مفهوم آستانگی توضیح داده شده است؛ چگونگی «بودنِ» کولی ها به عنوان یک اجتماع در حال گذردر بستر های کنونی جامعه ایران به طور عام و در متن های شهری ای چون محله های خاک سفید، دروازه غار و لب خط در تهران به طور خاص توضیح و نشان داده شده است که چگونه کولی ها با گذر از مرحله پیشاآستانگی در مرحله آستانگی باقی مانده و نتوانسته اند از این مرحله خارج شوند و بدین ترتیب دارای هویت های درآستانه ای شده اند که گذار آنها را به مرحله پساآستانگی و جذب ایشان در بسترهای کنونی شهر تهران را با موانع جدی روبه رو ساخته است.
ارزیابی سیاست های حمل و نقل شهری ایران (مورد مطالعه: تحلیل محتوای مصوبات شورای عالی هماهنگی ترافیک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مهم ترین جهت گیری ها و مضامین اسناد و سیاست های مصوب در ایران است. از آنجا که شورای عالی هماهنگی ترافیک عالی ترین مرجع سیاست گذاری در امور حمل و نقل کشور است، کلیه مصوبات این شورا از ابتدا تا مصوبه 105، تمام شماری و با ابزار پرسشنامه معکوس تحلیل محتوا شده است. این مصوبات از لحاظ خاستگاه های نظری، نوع مشکلات احصاشده توسط شورا و میزان توجه آنها به معیارهای مهم سیاست گذاری حمل و نقل واکاوی شده است. یافته ها نشان داد: بیشترین دغدغه شورا طی دو دهه گذشته، آلودگی هوا بوده است و شورا متمایل بوده با روش شهروندمداری به آن پاسخ دهد. مهم ترین مبنای نظری نیز نظریه حمل و نقل پایدار بوده است، اما از لحاظ استراتژی، تنوع و پراکندگی فراوانی در سیاست ها مشاهده می شود، همچنین اشکال و انواع تناقضات و بلاتکلیفی ها نیز در سیاست های مصوب حمل و نقل این شورا دیده می شود
عشّاق و شهر مطالعه ای درباره جوانان و فضاهای عمومی در شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بین اندیشمندان شهری، به نحوة مواجهة گروه های اجتماعی مختلف با فضاهای عمومی شهری توجه زیادی وجود داشته است که در بین این گروه های اجتماعی جوانان از اهمیت ویژه ای برخوردارند، چرا که آنان حضور ملموسی در فضاهای عمومی شهر دارند و حیات اجتماعی شهر نیز از حضور آنان تأثیر می پذیرد. این مقاله به بررسی استفاده های جوانان از فضاهای عمومی می پردازد و نگاه ویژه ای به نقش کنترل اجتماعی در استفاده از فضاهای عمومی خواهد داشت. مقاله بر مطالعه جوانانی تمرکز دارد که با دوستان جنس مخالف خود در فضاهای عمومی حضور می یابند. ما در این مقاله از نظریه های فضاهای عمومی شهری همچون نظریه مکان سوم اولدنبرگ، به علاوه تحقیقات مفصل راب وایت درباره جرم، پلیس و فضاهای عمومی شهری در استرالیا تأثیراتی گرفته ایم. سؤال اصلی مقاله آن است که این گروه خاص از جوانان کدام فضاهای عمومی را بر اساس چه دلایلی ترجیح می دهند؟ یافته ها نشان می دهد که پارک ها و کافی شاپ ها از جمله مکان های عمومی ترجیحی جوانان هستند. کنترل رسمی، این جوانان را به مکان های عمومی شهری دنج و پرت سوق می دهد.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای هویت شهر و افزایش حس تعلق شهروندان در طراحی بناهای اداری فرهنگی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ هویت در طراحی محیط ساخته شده و تجلی آن در بناهای امروزی از مهم ترین اهداف طراحان است. اما فرآیند جهانی شدن امکان هویت یابی بومی را کاهش داده، موجب بحران هویت و معنا در معماری معاصر شده و پیامدهایی چون عدم تعلق به مکان و کاستی های روان شناختی را در پی داشته است.در تحقیق حاضر از روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد، که به یافتن متغیرهای مؤثر در ارتقای هویت و افزایش حس تعلق شهروندان پرداخته شد. در ابتدا با مطالعه کتابخانه ای مولفه های مؤثر پژوهش استخراج گردید و به صورت چهارچوب نظری تدوین گردید. جامعه آماری تحقیق شهروندان شهر رشت و نمونه مورد تحقیق 407 نفر می باشد. ابزارجمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه بسته پاسخ می باشد که بعد از اعتیار یابی مورد استفاده قرار گرفت. نهایتاً با تحلیل پاسخ ها به وسیلة نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل شد. مطابق یافته های تحقیق، با ایجاد نفوذپذیری، غنای حسی، توجه به نمای ساختمان ها، نمادها و نشانه های بومی، خوانایی در فرم کالبدی و توجه به زمینه در طراحی، می توان موجب ارتقای هویت محیط و افزایش حس تعلق شهروندان گردید.
بررسی تصور شهروندان از شهر دزفول با تاکید بر عوامل نشانه ای و اجتماعی حاکم بر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر که شهرهای جهان در بازار پرزرق وبرق جهانی باهم رقابت می کنند مسئله تصویرسازی شهری اهمیت زیادی یافته است. هدف این تحقیق بررسی تصور شهروندان از شهر دزفول با تأکید بر عوامل نشانه ای و اجتماعی حاکم بر این شهر می باشد. روش تحقیق و گردآوری مطالب پیمایشی، توصیفی و تحلیلی و جامعه آماری موردبررسی، مردم شهر دزفول می باشند. برای این منظور از روش نمونه گیری تصادفی با حجم 384 نفر استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار نمادین این شهر شدیداً تحت تأثیر سه گروه از نشانه های شهری تاریخی، مذهبی و دفاع مقدس می باشد. هر یک از نشانه های فوق گفتمان خاصی را نمایندگی می کنند. مدیریت شهری سعی در معرفی دزفول به عنوان شهری تاریخی، مقاوم و جنگ زده دارد؛ اما مردم این شهر را تاریخی و مذهبی تصور می کنند. در این رابطه دو گروه قابل شناسایی می باشند. گروه اول کسانی هستند که در متن شهر قرار داشته، دزفول را شهری تاریخی می دانند و از آن اصالت و هویت طلب می کنند. گروه دوم که اغلب در حاشیه ماندگان شهر هستند، دزفول را شهری مذهبی تصور می کنند. درواقع کسانی که احساس تعلق چندانی به تاریخ به عنوان پشتوانه هویتی گروه اول ندارند، برای اینکه پشتوانه هویتی مستقلی برای خود بسازند و دست به غیر سازی با آنان بزنند، مذهب را به عنوان پشتوانه هویتی خود در زندگی شهری برگزیده اند.
بررسی انتقادی سیاست ها و برنامه های توسعة شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی برای توسعه هستند. طرح های توسعه شهری مانند طرح جامع، مهم ترین ابزارهای اجرای سیاست ها و برنامه ها به شمار می روند. اجرای مؤثر این طرح، نیازمند اسناد بالادستی مانند طرح آمایش سرزمین، سیاستگذاری بهتر در برنامه های توسعة کلان، مدیریت شهری کارآمد و مشارکت مردم است. در این مقاله، برای تحلیل تحولات شهری در ایران، از نظریة شهرنشینی وابسته استفاده شده است و با مروری بر مهم ترین اقدام های مداخله ای دولت ها برای توسعه شهری، نقدهای مطرح شده درمورد طرح های توسعه شهری در دوران حاضر بیان می شوند. به نظر می رسد که اکنون در نبود مشارکت و نظارت مردمی، سیاست ها و برنامه های توسعه شهری گرفتار در دیوان سالاری های عظیم و رانت جویی های سازمان های عمومی، در مقابله با شرایط شهرنشینی وابسته شکست خورده اند. آنچه رشد شهرها را هدایت می کند، نه چارچوب های سیاستی، بلکه منافع گروه های قدرتمند سودجویی از زمین و رانت های شهری و تقلای تهیدستان شهری برای تصرف زمین و ساخت کاشانه ای محقر است. شرایطی که تداوم وضعیت شهرنشینی پیرامونی را در پی خواهد داشت.
نقش سرمایه های اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی (نمونه ی موردی: محلات شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی و دلبستگی مکانی از مفاهیم مهم و از دارایی های یک اجتماع محلی محسوب می شوند.
ارزش های اجتماعی یک مکان می تواند حس تعلق و دلبستگی افراد به محل زندگی را بهبود بخشده و از این طریق
پایداری و هویت مندی محلات را تضمین کند. در این راستا و برای ارتقای ارزش های اجتماعی محلات شهری، در
این مقاله سعی شده است نقش سرمایه ی اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی شهر همدان مورد بررسی
قرار گیرد. در پژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری
در بستر مطالعات کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه ی تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی
و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. همچنین با توجه به اهداف و سوال های تحقیق برای محاسبه و تحلیل
مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص های سرمایه ی اجتماعی و احساس دلبستگی به
مکان از نرم افزارهایSpss وLisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه های اجتماعی یک مکان
تأثیر معناداری در فرآیند دلبستگی مکانی افراد نسبت به محله های مورد مطالعه دارد. در این روند و در فرآیند
دلبستگی به مکان چهار عنصر انسان، مکان، ارزش های اجتماعی مکان و زمان، به عنوان بعد چهارم نقش موثری را
می توانند در طراحی و ارتقای دلبستگی افراد به محلات شهری داشته باشند به طوری که زمان می تواند با عواملی
چون گذشته تعاملی با مکان، خاطرات و رویدادها، طول مدت آشنایی افراد با یک مکان، میزان حضور و استفاده از
آن و خاطره انگیزی مکان نقش مهمی در فرآیند دلبستگی به مکان داشته باشد.
سرمایه و شادی؛ پژوهشی در باب ارتباط میان سرمایه اجتماعی و فرهنگی با احساس شادی (مورد مطالعه: شهروندان شهرستان آران و بیدگل). مهران سهراب زاده ، سیدسعید حسینی زاده، حسین امامعلی زاده ، ایوب سخایی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شادی از نیازهای اساسی نوع بشر در همه فرهنگ ها به شمار می رود، زیرا سلامت جسمانی و روانی اعضای جامعه را متأثر می سازد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت احساس شادی و ارتباط این متغیر با سرمایه های اجتماعی و فرهنگی است. روش پژوهش، پیمایشی بوده و داده ها با به کارگیری ابزار پرسشنامه جمع آوری شده اند. حجم نمونه 384 نفر از شهروندان شهرستان آران و بیدگل در سال 1394 است. ارزیابی یافته ها در بُعد توصیفی نشان داد که در مجموع میزان احساس شادی حجم نمونه مورد بررسی در سطح متوسط رو به بالا (7/58) بوده و در ابعاد این متغیر، میزان شادی در بعد عاطفی در سطح بالاتری نسبت به ابعاد شناختی و اجتماعی قرار دارد. همچنین میانگین میزان سرمایه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 3/66 و 6/4 است. در بعد یافته های استنباطی، آماره ها نشان دادند که رابطه مستقیم و معناداری میان سرمایه اجتماعی (478/0) و فرهنگی (402/0) با احساس شادی وجود دارد؛ با افزایش میزان سرمایه اجتماعی و فرهنگی، بر احساس شادی شهروندان افزوده می شود. همچنین سرمایه فرهنگی به طور غیرمستقیم و با تأثیر گذاری بر سرمایه اجتماعی، به افزایش احساس شادی منجر می شود.
نقش مؤلفه های اجتماعی در پیشگیری از جرائم شهری (سرقت و مواد مخدر) نمونه ی موردی منطقه ی سه شهرساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناقضات اجتماعی، تضادها و محرومیت ها منجر به بروز انحرافاتی در جامعه شده اند، مقاله ی حاضر با شناسایی این مؤلفه ها و عوامل مؤثر بر ویژگی های اجتماعی و تأثیر آن در پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر)، به بررسی آن در منطقه ی سه شهرساری در استان مازندران می پردازد. با توجه به واکاوی ادبیات نظری ارتباط مؤلفه های کالبدی (روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی) با پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر) به دستیابی به نتایج دقیق تری منتهی گردید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوه ی اجرا، کمّی و کیفی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای، میدانی و توصیفی و تحلیلی بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و روش آماری (آزمون T و ضریب پیرسون) استفاده شده است. واحد تحلیل این تحقیق مناطق 3 شهر ساری و حجم نمونه ی آن نیز 381 خانوار در سطح مناطق 3 شهر ساری هستند و مشخص شده است که در منطقه ی سه شهر ساری مؤلفه های اجتماعی چون روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی، در پیشگیری از جرم در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما مؤلفه ی آگاهی اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین بین مؤلفه های اجتماعی روابط اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و انسجام اجتماعی، درکاهش نرخ بزهکاری و پیشگیری از وقوع جرم (مواد مخدر)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتیجه ی آماری در مورد مؤلفه ی آگاهی اجتماعی 87/2 است که در منطقه ی سه وضعیت نامطلوبی وجود دارد. در مورد پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، از بین مؤلفه های اجتماعی، مؤلفه های تعلق مکانی، آگاهی اجتماعی و انسجام اجتماعی، با پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در منطقه ی سه شهر ساری به علت وجود افراد مهاجر و تراکم جمعیت بویژه جمعیت بیسواد و عدم آگاهی اجتماعی، ارتکاب جرم برای افراد مجرم در این منطقه افزایش یافته است.
بازسازی شهری، تصویر تهران و تجربه بیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن چه ما را متعلق به شهر می کند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سال هاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نویی را طلب می کند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل می دهد؟ این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تلاش کرده سؤالات فوق را پاسخ دهد که به همین منظور با نمونه گیری نظری، تعداد 22 نفر از ساکنین مناطق 1، 3، 17 و 19 به عنوان توسعه یافته ترین و کم تر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخش نظری، از زیمل و مفهوم بلازه، توجه بنیامین به خاطره و معنای شهر، ایدة بیگانگی و فضاهای بازنمایی لوفور الهام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شمال و جنوب تفاوت هایی دارد. از جمله آن که تصویر جنوب شهری ها بیشتر منفی و آسیبی بوده، اما شمال شهری ها به جز موارد کلی نظیر ترافیک، به نسبت تصویر مطلوب تری از شهر دارند که اغلب به خاطرة آنان از شهر مربوط می شود. تجربة روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تراژدی زوال خاطره همراه است، چیزی که ساکنان را به حسرت از دست رفتن شهر قدیمی و نوستالژی نسبت به گذشته معطوف می کند. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری که با عدم ارتباط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است. این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همراه با حس محرومیت، نابرابری و نارضایتی است. هم چنین ساکنین شهر از کاهش روابط انسانی عمیق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هستند. مجموع تم های تصویر ذهنی شهر نزد ساکنین نشان می دهد که کالبد جدید تهران، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن می برد.
مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی نسبت به کودکان کار شهر تهران (مورد مطالعه: شرکت های همکار مدیریت شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی وضعیت مسئولیت پذیری شرکت های همکار شهرداری تهران نسبت به کودکان کار و همچنین بررسی چگونگی استفاده و ترویج اصل مسئولیت اجتماعی شرکتی برای کاهش پدیده کار کودک در سطح شهر تهران می پردازد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش کیفی است که با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و مطلعین کلیدی از بین فعالین سازمان های مردم نهاد، کارشناسان و مدیران و خبرگان دانشگاهی انتخاب شدند. انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت که این امر با انجام 25 مصاحبه محقق شد. برای تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده از روش تحلیل مضمونی استفاده شد که در نهایت پنج مقوله کلی در دو دسته چیستی و چرایی مرتبط با موضوع پژوهش استخراج گردید. مقولات بدست آمده عبارت اند از: سه نسلی شدن پدیده کار کودک، زنجیره تأمین معیوب، زمینه های اثربخشی CSR ، سیاست های رفاهی- اقتصادی منجر به کار کودک، فقدان بستر مناسب عمل به CSR . نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر ماهیت و علل کار کودک و نحوه ارتباط آن با شرکت های همکار مدیریت شهری است. علاوه بر این، ماهیت مسئولیت اجتماعی در ارتباط با کودکان کار را تشریح کرده و نشان می دهد که زمینه عمل به مسئولیت اجتماعی برای این شرکت ها مهیاست یا خیر.
جایگاه فضای مجازی اینترنت و فضای باز شهری در الگوی فراغتی نوجوانان امروزی (مطالعه ی موردی: نوجوانان محله ی رجایی شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای بازشهری و محله ای، با ایفای نقشی حیاتی در رشد اجتماعی نوجوانان، باید بخش عمده ای از زمان و محیط زندگی روزمره ی آنان را بویژه برای رفع نیاز به تعامل با همسالانشان، به خود اختصاص دهند. در سال های اخیر، با تأثیر توسعه ی تکنولوژی بر الگوی فراغتی نوجوانان، این پتانسیل وجود دارد که آن ها بدون جابجایی فیزیکی یا حضور در فضاهای شهری، بتوانند فضایی مجازی برای رفع این نیاز حیاتی خود داشته باشند. بنابراین در پژوهش حاضر با روش پیمایشی، به بررسی جایگاه فضای مجازی اینترنت و فضاهای شهری و مقایسه ی دوام و کیفیت حضور نوجوانان محله ی رجایی شهر در هر یک از این فضاها پرداخته می شود که طی آن، 250 نوجوان به روش طبقه بندی متناسب انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که روزانه 88% از نوجوانان در اینترنت، و 47% از آنان در فضاهای شهری حضور می یابند که بین متغیرهای زمینه ای، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، امنیت اجتماعی و هویت اجتماعی آنان با میزان حضورشان در این فضاها رابطه ی معناداری وجود دارد. اما بین میزان حضورشان در فضای مجازی با متغیرهای جنسیت، امنیت جانی و امنیت مالی رابطه ی معناداری به دست نیامد. در مجموع 59% از نوجوانان، در ساعات عصر که بهترین بخش از اوقات فراغتشان برای حضور در فضاهای شهری تلقی می گردد، مشغول فعالیت در اینترنت هستند و طبق یافته های استنباطی، هرچه میزان حضور نوجوانان در فضای مجازی بیشتر باشد، از میزان گرایششان به حضور در فضاهای شهری کاسته می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر بی نظمی اجتماعی (با تأکید بر رفتار زباله پراکنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم اجتماعی در هر جامعه اهمیت بالایی دارد. اخلال در نظم اجتماعی هزینه های زیادی برای جامعه در پی خواهد داشت. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعی شهروندان، در حوزه شهروندی زیست محیطی است که در جامعه ما به مسأله ای اجتماعی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر بی نظمی اجتماعی با تأکید بر زباله پراکنی است. در این تحقیق از رویکرد تلفیقی پاول استرن برای تحلیل زباله پراکنی استفاده شده است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگران داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. نتایج تحقیق نشان داد که رفتار زباله پراکنی با متغیرهایی چون نگرش زیست محیطی ضعیف، کنترل اجتماعی، ارزیابی منفی نسبت به زباله پراکنی، عدم احساس مسؤولیت، احساس منفی نسبت به زباله، زباله پراکنی توسط دیگران، عادت، گمنامی، فقدان خدمات و عدم آگاهی زیست محیطی رابطه معناداری دارد. همچنین با توجه به مدل مسیر ارائه شده، همه این متغیرها 36 درصد از تغییرات متغیر وابسته (رفتار زباله پراکنی) را تبیین کرده اند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات از جمله عناصر سازنده ی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگی شان و دلبستگی مکانی ایشان عهده دار بوده اند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگی شان کمتر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این تنوع رویکردها، تعاریف و اصطلاحات مورد استفاده در این حوزه از دانش بشری سبب گردیده تا هیچ توافقی پیرامون نام، تعریف یا رویکرد روش شناسانه ای که به بهترین وجه بتواند به این حوزه بپردازد وجود نداشته باشد. این سردرگمی مفهومی همچنان که بسیاری از محققان نیز اشاره داشته اند به طور جدی مانع پیشرفت در حوزه ی دلبستگی مکانی گردیده است.
بر این اساس پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چارچوبی مفهومی از دلبستگی مکانی و عوامل مؤثر بر آن، ضمن مروری بر ادبیات دلبستگی مکانی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای به ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری پرداخته است. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که از میان 28 زیرمعیار مورد بررسی، تنها تأثیر 21 زیرمعیار دارای تاثیر تایید گردیده بر دلبستگی مکانی می باشند که از میان آنها نیز طول مدت سکونت، پیوندهای اجتماعی و خاطره انگیزی به ترتیب با وزن نهایی 0.08، 0.061 و 0.051 در مقایسه با سایر زیرمعیارها از بیشترین اهمیت برخوردار می باشند. علاوه بر این بررسی مؤلفه های 6 گانه ی دموگرافیک، کالبدی- فضایی، عملکردی- رفتاری، تجربی زیبایی شناختی، تجربی ادراکی و زیست محیطی، بیانگر تأثیرگذاری تمام مؤلفه ها بر دلبستگی مکانی بوده که مؤید ساخت سه بعدی (شناختی، احساسی و رفتاری) دلبستگی مکانی است.
تحلیلی راهبردی از رویکردهای نوین حکمروایی در مناطق کلان شهری اروپا (مطالعه موردی بارسلونا و لندن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حکمروایی مناطق کلان شهری» سازوکار ایجادِ انواعِ منعطف از ترتیبات نهادی- سازمانی کارامد، در گستره مناطق کلان شهری است که در راستای همکاریِ هدف دار میان بازیگرانی نامتجانس، چون نهادهای عمومی، حکومتی، خصوصی و جامعه مدنی صورت می پذیرد. مبتنی بر چارچوب مفهومی بالا، این مقاله با هدف بازنمایی راهبردهای حکمروایی برخی مناطق کلان شهری قرن بیست و یکم در اروپا؛ یعنی «بارسلونا» و «لندن»، با روشی تحلیلی- توصیفی و از منظری تطبیقی در جستجوی پاسخ به دو پرسش محوری است: نخست اینکه، گفتمان «حکمروایی مناطق کلان شهری» بر چه مفاهیم، اصول و گزاره هایی استوار است؟ و دوم، ساختارها، اقتضائات و استراتژی های مواجهه نظام حکمروایی دو منطقه کلان شهری فوق (لندن و بارسلونا) در بهره گیری از امواج خروشان جهانی شدن چه بوده است؟ این مقاله با تبیین زمینه ها و ساختار حکمروایی مناطق کلان شهری مذکور نشان داد که تشکیل ائتلافِ کنشگران مختلف در مقیاس های گوناگون در یک منطقه کلان شهری (باوجود اختلافات سیاسی همچون بارسلونا) و قدرت یابی رهبری سیاسی منطقه کلان شهری از طریق طراحی نظام حکمروایی کارامد و در چارچوب آن پی ریزی استراتژی های توسعه فضایی و اقتصادی منطقه کلان شهری منبعث از آرای مستقیم مردم (در تجربه لندن)، می تواند راه برون رفت از چالش های فراروی مناطق کلان شهری دوران معاصر باشد. از سوی دیگر، یافته های این پژوهش نشان داد که اولاً حوزه سیاست گذاری بسیار پراهمیت مناطق کلان شهری بنا به پیچیدگی های ماهوی، به نوعی «بازی چندنقشی» بدل شده و برای غلبه بر چالش های فراروی حکمروایی کلان شهری اتخاذ سیاست ها و رویکردهای همگرایانه افقی و عمودی میان کنشگران منطقه ای، ملی، بین المللی در عصر جدید اجتناب ناپذیر می نماید.دوم و باوجود «جهانی شدن همه چیز»، حکومت ها و در چارچوب آن، دولت ها هنوز هم سهم عمده ای در هدایت، بسترسازی، تسهیل، پویایی و نقش آفرینی حکمروایی مناطق کلان شهری برعهده و در اختیار دارند.
بررسی مقایسه ای عملکرد فرهنگی شهرستان های استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و مقایسه وضعیت فعالیت های فرهنگی انجام شده در شهرستان های استان ایلام نوشته شده و در صدد یافتن پاسخی به این سؤال بوده است که شهرستان های استان ایلام از لحاظ شاخص های توسعه فرهنگی چگونه اولویت بندی می شوند؟ جامعه آماری این پژوهش، استان ایلام و شهرستان های آن (آبدانان، ایلام، ایوان، دره شهر، دهلران، شیروان - چرداول، ملکشاهی و مهران) می باشد. روش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات نیز تصمیم گیری چندشاخصه و به طور خاص، تکنیک تاپسیس است. شاخص ها جهت بررسی وضعیت فعالیت های فرهنگی از سالنامه آماری استان ایلام (1390) انتخاب شدند. این شاخص ها عبارتند از: تعداد برنامه های اجرا شده تئاتر و موسیقی، نمایشگاه های برپا شده فرهنگی و هنری، سینماها، چاپخانه های تحت نظارت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، کتابخانه ها، اماکن مذهبی و زائران حج تمتع و عمره. تجزیه و تحلیل داده ها و اجرای مراحل شش گانه تکنیک تاپسیس نشان داد که شهرستان ایلام به عنوان بهترین گزینه تعیین شده است و پس از آن به ترتیب، شهرستان های دهلران، آبدانان، شیروان - چرداول، دره شهر، ایوان، ملکشاهی و مهران در اولویت های بعدی قرار دارند.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان روابط همسایگی مطالعه موردی شهروندان ساکن شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات گسترده در حوزه شهری باعث تغییر در سبک زندگی و الگوی رفتاری ساکنین مناطق شهرنشین و خصوصاً شبکه روابط همسایگی شده است. به گونه ای که روابط بین همسایگان در زندگی شهری از هم گسسته شده و مردم کمتر درگیر روابط همسایگی و محله ای هستند. لذا این پژوهش به بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان روابط همسایگی شهروندان ساکن شهر بابل می پردازد. جامعه آماری این مطالعه را کلیه خانوارهایی که در سال 93 ساکن شهر بابل بوده اند تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری خوشه ای جمع آوری گردید. روش پژوهش در این تحقیق پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان داد که روابط همسایگی در این شهر کمتر از حد متوسط یا ضعیف است. اما هر قدر تعداد سال های سکونت افراد در یک محل بیشتر باشد میزان روابط همسایگی بیشتر می شود. همچنین یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای مستقل تحقیق (اعتماداجتماعی (بین فردی)، حمایت اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی و دینداری) به میزان 32/0 از واریانس متغیر وابسته (روابط همسایگی) را تبیین می کنند. نتایج تحقیق نشان داده است بیشترین عامل تأثیر گذار مستقیم بر روی روابط از آن عامل دین داری و احساس امنیت دارای تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر میزان روابط همسایگی بوده اند. اما متغیر حمایت اجتماعی تاثیر مستقیمی بر روابط همسایگی نداشته بلکه دارای تاثیر غیر مستقیم بوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم توسعه اجتماعی و اقتصادی بسیار بیشتر از خود توسعه در محافل علمی مطرح شده است و بسیاری از جوامع از آن به عنوان مهمترین الگوی پیشرفت یاد می کنند. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اجتماعی و اقتصادی در شهر اصفهان به روش پیمایشی انجام شده است و جامعه آماری پژوهش شامل همه شهروندان اصفهان بوده است که به کمک فرمول کوکران 400 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و روش نمونه گیری جهت دستیابی به نمونه پژوهشی معرف، نمونه گیری تصادفی بوده است. نتایج پژوهش نشان داده است که متغیرهای کیفیت زندگی، رفاه فردی، برابری قدرت خرید، احساس عدالت اجتماعی و درآمد سرانه به ترتیب دارای بیشترین سهم برای پیش بینی متغیر توسعه اجتماعی و اقتصادی شهروندان شهر اصفهان هستند. این پنج متغیر در مجموع 39 درصد از تغییرات متغیر وابسته (توسعه اجتماعی و اقتصادی) را تبیین می کنند.