فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
دانشگاه علوم انتظامی به عنوان دانشگاه تخصصی پلیس و بازوی علمی ناجا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خصوصا که کیفیت و آثار عملکرد آن به سرعت در نیروی انتظامی و جامعه متجلی می شود. ایفای نقش شایسته و بایسته دانشگاه در تحقق اثربخشی و موفقیت نیروی انتظامی، کمک به توسعه نظم و امنیت ملی و بهبود کیفیت زندگی مردم، مستلزم آن است که دانشگاه بتواند سطح اثربخشی و سلامت سازمانی خود را متناسب با شرایط و اقتضائات محیطی، در حد مطلوبی حفظ کند و ارتقا دهد. «توسعه سازمانی» با پشتوانه غنی نظری و تجربی و قابلیت های عملی ویژه خود، می تواند چنین امکاناتی را برای دانشگاه علوم انتظامی، فراهم آورد. در این مقاله با تاکید بر ضرورت و اهمیت توسعه سازمانی در تامین و تضمین اثربخشی و سلامت سازمانی دانشگاه علوم انتظامی، توسعه سازمانی دانشگاه و تمهیدات ضروری و الزامات کلیدی آن به طور موجز تبیین شده است. همچنین الگوی سیستمی توسعه سازمانی دانشگاه مشتمل بر ابعاد اصلی مفهومی، ساختاری و عملکردی و اجزای مرتبط دیگر ارایه گردیده است. در نهایت برخی راهکارهای عملی برای آغاز و زمینه سازی توسعه سازمانی دانشگاه علوم انتظامی بیان شده است.
تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت توسعه پایدار روستایی مطالعه موردی: شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی و تحلیل باورهای اجتماعی- فرهنگی بازدارنده مشارکت زنان روستایی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی، سکونتگاه های روستایی شهرستان رستم انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، محدوده روستایی (شامل؛ روستاهای شوسنی، ضامنی و میرخیرالله) از بخش مرکزی شهرستان رستم می باشد که دارای 2813 نفر جمعیت و 773 خانوار است که 966 نفر از جمعیت را زنان بین 18 تا 59 سال تشکیل می دهند که 275 نفر از زنان بین 59-18سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. یافته ها حاکی از آن است که پاسخ دهند ه گان باورهای بازدارنده اجتماعی مشارکت زنان را با میانگین 54.37 نسبت به باورهای بازدارنده فرهنگی مشارکت زنان با میانگین 49.67 در فرایند برنامه ریزی و توسعه روستایی مناطق روستایی شهرستان رستم مشهود تر دانسته اند و با قاطعیت بیش تری پاسخ دادند. هم چنین، نتایج آزمون نیز تفاوت معناداری را به خوبی نشان می دهد. از آنجائی که مقدار p.value کوچکتر از(05/0=α) است فرض H0 را در تمامی موارد ذکر شده نمی توانیم بپذیریم.
توسعه بیمه های اجتماعی در ایران: شرایط فنی - مالی و دلایل سیاسی (1339 - 1320)
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۴ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت بیمه اصول بیمه
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد مالیه بخش عمومی مخارج دولت وسیاست های مرتبط تامین اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
توسعه در ایران و چالش های فرارو
حوزههای تخصصی:
موفقیت در سوادآموزی بزرگسالان‘ در ایران‘ بعد از انقلاب اسلامی (برخی جنبه های جمعیت شناختی)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تغییراتی که در اثر موفقیت سوادآموزی بزرگسالان‘ در میزان با سوادی کشور‘ به وجود آمده بررسی شده است. دورده زمانی مورد تأکید‘ در مقایسه ها‘ در برهه پیش از انقلاب و پس از انقلاب بوده و در تحلیل وقایع مرتبط با سوادآموزی بزرگسالان از هر دو شیوه تحلیلی متعارف در جمعیت شناسی تحلیل مقطعی و تحلیل نسلی استفاده شده است. چون بخش بزرگی از بی سوادان را افراد 15 ساله و بیشتر تشکیل می دهند‘ از این رو تحلیلها بر این گروه متمرکز بوده و به رابطه سواد و برخی جنبه های جمعیت شناختی نیز توجه شده است. اسناد و شواهد آماری مؤید آن است که پس از انقلاب در آموزش بزرگسالان موفقیتهای چشمگیری به دست آمده است. شواهد در این بررسی حاکی از تغییر تعداد بی سوادان بعد از انقلاب اسلامی است: به طوری که پس از انقلاب این تعداد قریب 5/1 درصد کاهش داشته است. با این همه‘ هنوز هم بیشترین توجه به وضع سواد مردان است‘ در حالی که برنامه ریزی برای آموزش زنان تلاش بیشتری را می طلبد. بررسیها نشان می دهد که هرچند عمده وقایع جمعیتی برای بزرگسالان به وقوع می پیوندد‘ ام تغییر مهمی بین سوادآموزی بزرگسالان و قایعی چون ازدواج و زاد و ولد وجود دارد. به این نکات نیز در مقاله حاضر تا حد امکان توجه شده است.
شناسایی نقش های رسانه ملّی (تلویزیون) در توسعه کارآفرینی در ایران بر مبنای روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوّع جمعیتی و مطالبات تغییریافته مشتریان و اُفت وخیزهای مداوم اقتصادی و تغییر رویکرد انرژی، همگی باعث شده اند تا کارآفرینی به عنوان یکی از اصلی ترین استراتژی های ملّی اکثر کشورهای پیشرفته و حتی جهان سومی مدّنظر قرارگیرد. یکی از عوامل مؤثر در توسعه کارآفرینی، نقش رسانه های جمعی از جمله تلویزیون است. هدف این تحقیق تبیین نقش تلویزیون در توسعه کارآفرینی در ایران بر اساس روش شناسی کیو (Q Methodology) است. بر اساس داده های مشارکت 48 نفر حاصل از تکمیل پرسشنامه کیو و نتایج تحلیل عاملی بر حسب اشخاص (مدیران و خبرگان رسانه و کارآفرینی)، نقش های سیزده گانه تلویزیون در توسعه کارآفرینی بر اساس مدل سه شاخگی شناسایی شد؛ نقش های رفتاری: آموزش کارآفرینانه، قابلیت کارآفرینانه، الگوسازی رفتار کارآفرینانه، شناسایی فرصت کارآفرینانه، گرایش کارآفرینانه، توسعه مهارت های کسب و کار، خودکارآمدی (خودباوری) کارآفرینانه، و اقدام کارآفرینانه؛ نقش های ساختاری: اصلاح قوانین کسب و کار، مستندسازی تجارب کارآفرینانه؛ نقش های زمینه ای: فرهنگ سازی کارآفرینانه، اطلاع رسانی فعالیت های کارآفرینانه و نهادینه سازی فرهنگ کار گروهی
انسان ، توسعه و محیط زیست
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
بررسی مدل های سنجش عملکرد مدیریت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مدیریت محلی به عنوان نهاد سیاست گذار و مجری برنامه ها و پروژه های شهر و روستا نقش مهمی در کاهش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و ارتقا وضعیت توسعه دارد. تعیین میزان توفیق مدیریت محلی در تحقق اهداف خود، زمانی میسر است که عملکرد آن به دقت مورد سنجش قرار گیرد. با وجود روش ها و شاخص های موجود برای سنجش عملکرد موسسات اقتصادی و توفیق نسبی در انجام این امر، مطالعات نشان می دهند که سنجش عملکرد سازمان های مدیریت محلی مانند شهرداری ها، شوراها و دهیاری ها امری پیچیده و دشوار می نماید. می توان دو رهیافت علاقمند به موضوع سنجش عملکرد مدیریت محلی را در حوزه مطالعات سازمان ها و جامعه شناسی شناسایی کرد. در حوزه نخست مفاهیم «کارایی» و «اثر بخشی» و شاخص های مربوط به آن ها مورد توجه قرار دارد و در حوزه جامعه شناسی به موضوع در چارچوب نظریه سرمایه اجتماعی و تاثیر آن بر عملکرد سازمان های مدیریت محلی پرداخته شده است. در این مقاله با بررسی مهمترین مطالعات انجام شده در دو حوزه مذکور، مدل های سنجش عملکرد و مهمترین مفاهیم آن ها بیان شده است. در ادامه مقاله با توجه به نتایج یک مطالعه کیفی در خصوص مدیریت محلی در ایران، مدل پیشنهادی سنجش عملکرد با افزودن مفاهیم مربوط به خصوصیات نهاد مدیریت محلی به مدل های پیشین آمده است.
"
جستاری بر سیاست گذاری محیط زیست در جمهوری اسلامی ایران/ سید محمد مجابی و مریم اسماعیلی فرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله اولویت بندی چالش های سیاست گذاری محیط زیست در جمهوری اسلامی ایران بر اساس مدل مرحله ای جونز می باشد. با توجه به محدود و نارسا بودن ادبیات مکتوب در این حوزه، از روش کیفی، تحلیل نظرات خبرگان و ابزار مصاحبه و پرسش نامه برای تحلیل مسئله بهره می بریم. جامعه آماری صاحب نظران علمی- اجرایی کشور هستند که ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 50 نفر از آنها انتخاب شدند. در مرحله اول گویه ها از طریق پرسش نامه باز احصا شد و سپس در مرحله دوم به صورت پرسش نامه بسته تنظیم و از 400 نفر از صاحب نظران خواسته شد که بر اساس طیف پنج گانه ریکرت میزان اهمیت هر گویه را اولویت بندی نمایند. یافته های پژوهش نشان داد، عمده ترین چالش های سیاست گذاری محیط زیست در ایران که منجر به افت شاخص های کمی و کیفی منابع حیاتی کشور شده است؛ مربوط به مرحله اجرای سیاست هاست. عدم هماهنگی بخشی و میان بخشی، ناکافی بودن نظارت بر اجرای سیاست ها و قوانین و نبود ضمانت اجرا سه چالش اصلی سیاست گذاری زیست محیطی در ایران است.
توسعه اجتماعی و مشارکت جوانان
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۳ شماره ۸۸
حوزههای تخصصی:
الگوهای کلاسیک توسعه سیاسی: نگاهی به تجربه اروپای غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه سیاسی در کلی ترین تعریف، فرآیندی است که طی آن ظرفیت ساختارها و نهادهای سیاسی، همچنین پویایی نیروها و روابط سیاسی یک کشور در جهت ساماندهی امور عمومی (داخلی و خارجی) افزایش می یابد. در قرون اخیر، توسعه سیاسی حول محور سه فرآیند به پیش رفته است: تمرکز قدرت سیاسی، نهادمند شدن و قانونمند شدن حکومت و دموکراتیک شدن آن با نگاهی کلی به تجربه کشورهای گوناگون، دو الگوی اصلی توسعه سیاسی را می توان از یکدیگر تفکیک کرد؛ در الگوی اول که می توان آن را «دولت محور» نامید، ظرفیت حکومت، به ویژه دستگاه های نظامی و اداری آن افزایش یافته اما عرصه اجتماعی سیاست و روابط میان دولت و جامعه توسعه چندانی نیافته است. در این الگو، ثبات و امنیت سیاسی معمولاً در معرض فشارهای ناشی از تعارضات و منازعات آشکار و پنهانی بوده که ریشه در انسداد روابط سیاسی و شکاف میان دولت و جامعه داشته است. در الگوی دوم که می توان آن را «جامعه محور» نامید، به موازات توسعه سازمان حکومت، نیروها و نهادهای اجتماعی و مدنی نیز توسعه یافته اند و روابط دولت و جامعه از تعادل برخوردار شده است. در این مقاله با مروری بر تجربیات توسعه سیاسی در اروپای غربی نمونه هایی از الگوهای توسعه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس آن، برخی از ملزومات عام توسعه سیاسی استخراج شده است.
مدیریت توسعه فرهنگی
چراهای توسعه نیافته
بررسی الگوهای دگرگونی ساختاری (با تأکید بر کارگزاران عاملان دگرگونی ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی همواره خود را مکلف به بررسی مسایل مختلف اجتماعی دانسته است. براین اساس تلاش بسیاری از جامعه شناسان آن بوده است تا مجموعه معضلات پیچیده، به هم پیوسته و چند لایهای را که تحت عنوان توسعه نایافتگی مورد اشاره قرار می گیرند، از خلال تدوین سیاست های دگرگونی اجتماعی متناسب برطرف نمایند. فرآورده ها و نتایج این تلاش هم اکنون در قالب الگوهای مختلف دگرگونی ساختاری و توسعه صورت بندی و مشخص گردیده اند. الگوهای مزبور می کوشند تا از خلال پذیرش مفروضاتی خاص برای تحقق غایت مطلوب (توسعه) چارچوبی فراهم آورند که در درون آن بتوان دگرگونی اجتماعی را به سوی هدف نهایی هدایت کرد. اما ناکامی هایی که این برنامه هایی تغییر اجتماعی با آنها مواجه بوده اند، لزوم بازاندیشی در مفروضات بنیادین آن ها را ضروری ساخته است. مقاله حاضر ابتدا به تشریح برخی مفاهیم اساسی در این رابطه می پردازد و سپس با استفاده از روش اسنادی به تشریح برخی علل موثر بر فرجام نامطلوب بسیاری سیاست های دگرگونی ساختاری معطوف به توسعه خواهد پرداخت. در این راستا هم چنین به برخی از تجربیات عینی و ملموس در کشورهای مختلف اشاره خواهد شد که هر یک نمونه از تلاش های قرین موفقیت یا کوشش های منتهی به شکست را مشخص می سازند. در نهایت، دشواری های تحقق اهداف توسعه گرایانه از یک سو و ناکامی های متعدد در مسیر تحقق توسعه از سوی دیگر، با تعبیر بن بست در الگوهای توسعه یا بحران در سیاست های دگرگونی ساختاری توصیف شده اند. این همه هم چنین می تواند نشانگر وجود چالش هایی جدی نظری و یا بنبست های تئوریک درباره نقش کارگزاری های اصلی در سیاست هایی دگرگونی ساختاری هم چون دولت باشد و لزوم بازاندیشی در این باره را بازگو نماید.
ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در شهر ایرانی از دریچه متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاملات اجتماعی، روابط و علقه های محله ای، مشارکت و بسیاری مفاهیم اجتماعی دیگر که همگی تحت عنوان سرمایه اجتماعی مطرح هستند از جمله مهم ترین دلمشغولی های طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری است که نقش به سزایی را در آفرینش و تقویت حس مکان، دلبستگی مکانی، رضایتمندی سکونتی، هویت مکانی و بسیاری کیفیت های مکانی دیگر عهده دار است. بر همین اساس چنانچه تقویت این عوامل اجتماعی را که در این تحقیق از آنها تحت عنوان سرمایه اجتماعی یاد می شود به عنوان یکی از اهداف طرح ها و برنامه های شهری در نظرگیریم، نگاه به گذشته جامعه ایرانی، نقاط قوت و ضعف بسیاری را در توانایی ارتباطات اجتماعی ایرانیان در جهت همسایگی اجتماعی، مشارکت شهروندی و زندگی جمعی نشان خواهد داد که می تواند روشنی بخش جامعه امروز در نیل به اهدافش باشد. در این بین ادبیات نیز به عنوان میراثی مکتوب از گذشتگان می تواند نقش مهمی در شناسایی روندها و رویه ها عهده دار باشد. در واقع همواره بخشی از ادبیات به اجتماعیات اختصاص دارد و بیانگر راز و رمزهای نهفته در مناسبات میان مردم است.
از این رو پژوهش حاضر با هدف واکاوی مناسبات اجتماعی در جامعه سنتی ایران با مروری بر تعاریف سرمایه اجتماعی به ارزیابی مؤلفه های سه گانه آن در متون کهن پارسی پرداخته است. بر این اساس در یک سامانه پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد پژوهش تفسیری- تاریخی، با استفاده از روش تحلیل محتوا تلاش شده تا به بررسی هر یک از مؤلفه های سه گانه سرمایه اجتماعی در متون کهن ادبی ایران همچون خمسه نظامی، مثنوی معنوی و گلستان سعدی پرداخته شود. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که محلات به عنوان مهم ترین تجلی شبکه های اجتماعی در زندگی شهری جامعه ایرانی مهم ترین عامل تعیین کننده دیگر مؤلفه های سرمایه اجتماعی روابط و تعاملات اجتماعی، هنجارهای همیاری و اعتماد هستند. بر این اساس برخلاف جوامع غربی که تعاملات میان شهروندان عمدتاً به صورت میان گروهی، در مقیاس شهر و در فضاهای شهری صورت می پذیرفته است، تعاملات ایرانیان به صورت درون گروهی و در مقیاس محلات تحقق می یافته است به گونه ای که در شکل گیری شبکه های اجتماعی، ارتباطات افقی بسیار قویی تر از ارتباطات عمودی( آوندی) بوده است. همچنین در حالی که هنجارهای همیاری و اعتماد در دو سطح خرد و میانه از سطح مطلوبی برخوردار است لیکن اعتماد در سطح کلان سست و شکننده است. علاوه بر این به نظر می رسد مشارکت دادن مردم در مدیریت فضاهای شهری از طریق شکل گیری و اولویت دادن به سازمان های مردم نهاد به مثابه حلقه واسطه عرصه عمومی و دولتی نقش به سزایی در تقویت سرمایه اجتماعی بین گروهی می تواند عهده دار باشد.
رابطة علوم انسانی اجتماعی با گفتمان و الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف انقلاب اسلامی ایران برای رسیدن به تمدنی متعالی، نیازمند بهره گیری از مدل پیشرفتی است که در آن مؤلفه های دین، علم، فرهنگ و تمدن با یکدیگر معاضدت داشته باشند. این مقاله با روش تحقیق اسنادی و با استعانت از دیدگاه شهید مطهری، تلاش می کند تا مدلی از پیشرفت را متناسب با شرایط کنونی گفتمان انقلاب اسلامی استخراج کرده و مختصات آن را به اجمال معرفی نماید. با تدقیق در مسئلة پیشرفت در شهید مطهری، گونه ای از مسئلة گفتمانی مشتمل بر دو بُعد شناختی و عملی هویدا می شود که به ترتیب مرتبط با قوت علم (به ویژه علوم انسانی اجتماعی) و الگوهایی از خرده نظامات اجتماعی (یعنی سیاست، اقتصاد، تعلیم و تربیت و خانواده) می باشند. همچنین ترابط میان علم و دین از یک سو و میان فرهنگ سازی و دین از سوی دیگر، نقشی محوری در پیشرفت جامعه و شکل گیری تمدن اسلامی دارد.