فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۴ مورد.
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
تدوین مدل رضایت شغلی بر اساس سبک زندگی اسلامی، سازگاری زناشویی و جنسیت در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی برازش مدل رضایت شغلی بر اساس سبک زندگی اسلامی، سازگاری زناشویی و جنسیت در معلمان ابتدایی شهرستان شهریار است. این پژوهش از نوع همبستگی است که به منظور جمع آوری داده ها، نمونه ای شامل 200 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهریار به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای (100 مرد و 100 زن) انتخاب و پس از اجرا 166 پرسشنامه جمع آوری شد. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه سازگاری زناشویی زن و شوهر (DAS)، فرم بلند پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST) و مقیاس رضایت شغلی دانت بود و داده ها به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آموس تحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی تأثیر مستقیم و مثبت بر رضایت شغلی دارد؛ سازگاری زناشویی اثر معناداری بر رضایت شغلی ندارد و جنسیت در رابطه بین رضایت شغلی با سبک زندگی اسلامی و (سازگاری زناشویی و رضایت شغلی) نقش تعدیل کننده دارد. در نهایت با اصلاحات انجام شده، مدل فرضی، از تبیین و برازش مناسبی برخورداراست. سبک زندگی اسلامی قواعد مناسبی برای رشد فرد و بهتر زیستن فراهم می کند که افراد می توانند با به کارگیری این قواعد، خشنودی بیشتری را در وقایع زندگی از جمله شغل خود تجربه کنند.
بررسی رابطة فرایند جهانی شدن فرهنگی و هویت مذهبی در ایران (مطالعة موردی گروه های قومی لُر شهر نورآباد ممسنی و عرب شهر کنگان و توابع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقای هویت مذهبی از دغدغه های جامعة مذهبی ایران است. فرایند جهانی شدن در چند دهة گذشته ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی ایرانیان را تحت تأثیر قرار داده است. این مطالعه تأثیر فرایند جهانی شدن فرهنگی را بر هویت مذهبی دو گروه قومی لُر ساکن شهر نورآباد ممسنی و عرب ساکن شهر کنگان و توابع مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا تحقیقات پیشین مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از چارچوب نظر ی مبتنی بر نظریة گیدنز شش فرضیه مطرح شد. نمونة مورد مطالعه 770 نفر از اهالی 15 تا 64 سالة ساکن این دو شهر بودند که به شیوة نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، ده سبک زندگی در شهر شیراز یافت شد که بر اساس ماهیت متغیرها نام گذاری شدند. یافته های تحقیق نشان داد که بین دو گروه قومی لُر و عرب مورد مطالعه، تفاوت معنی داری از حیث هویت مذهبی وجود داشته است. همچنین نتایج حاصل از تکنیک رگرسیون چندمتغیره، نشان دهندة آن است که به ترتیب متغیرهای سبک مذهبی، سبک علمی آموزشی، بازاندیشی، سبک ورزشی، آگاهی از جهانی شدن، سبک مشارکت فرهنگی، سبک موبایلی بر روی هم 7/36 درصد تغییرات را متغیر هویت مذهبی را تبیین کرده اند.
جامعه شناسی دین، جامعه شناسی مهجور مانده
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
کمونیسم مذهبی
حوزههای تخصصی:
تحلیل کارکرد ارتباطی رجزهای یاران امام حسین(ع) در قیام عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو در پی آن است تا از رهگذر واکاوی نقش ارتباطی رجزهای یاران امام حسین(ع) در قیام عاشورا، کارکرد «رجز» به مثابه یک رسانه سنتی را در این رویداد مهم تاریخ اسلام از منظر ارتباطی تبیین نماید. به این منظور و با بهره گیری از نظریه کارکردگرایی در مطالعه کارکردهای پیام های ارتباطی، بر «آگاه سازی» پیام های ارتباطی به عنوان یکی از کارکردهای پیام های ارتباطی تمرکز شده و با استفاده از مدل ارتباطی «لاسول»، رجزهای یاران امام(ع) از جهت نقش «آگاهی بخش» آنها بررسی شد. در تحلیل محتوای رجزها از روش «تحلیل محتوای کیفی» (با رویکرد تلخیصی) استفاده شد. از جمله مهم ترین نتایج به دست آمده این است رجزهای یاران سیدالشهداء(ع) در رویداد عاشورا، علاوه بر کارکردهای رایج این رسانه سنتی در آن دوران (از جمله بیان جنگاوری و نسب رزمنده)، هم سو با اهداف ترسیمی امام حسین(ع) از قیام عاشورا بوده و از این منظر، واجد کارکرد «آگاهی بخشی» است.
مبانی جامعه شناسی دین
حوزههای تخصصی:
نقد آرای شجاعی زند درباره عرفی شدن در کتاب های دین، جامعه و عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر فرهنگ هندوییزم بر مسلمانان هند
حوزههای تخصصی:
بحث پیرامون تأثیرات فرهنگی اقوام مختلف بر یکدیگر از مهمترین بخشهای تحقیقات مردم شناسی در جهان امروز است. در این مقاله ‘ تحقیقات میدانی براساس تأثیر فرهنگ هندوییزم بر مسلمانان هند که بیش از هزار سال در کنار یکدیگر زندگی کرده اند و توانسته اند تأثیرات متقابلی بر یکدیگر بگذارند در شهر پتنا و رانچی در ایالت بیهار این کشور صورت گرفته است. این تأثیرات را می توان در کلیه بخشهای مختلف زندگی مسلمانان‘ نه تنها در این ایالت بلکه در کلیه ایالتهای مختلف این کشور‘ مشاهده کرد. در این تحقیق تنها بخش تأثیرات قابل مشاهده همانند ازدواج‘ لباس‘ غذا‘ نظام طبقاتی‘ زیورآلات‘ آداب و رسوم و غیره که توانسته است همنوایی و همانندی خاصی را با جامعه هندو به جود آورند‘ مورد مطالعه قرار گرفته‘ که در واقع شکل واقعی جامعه کنونی هند است.
نظام اجتماعی تأمل: از وحدت قدسی تا کثرت عرفی؛ تأملاتی درباره نسبت ما و سکولاریسم
حوزههای تخصصی:
مردم سالاری دینی پاسخی به مطالبات تاریخی ملت مسلمان ایران
حوزههای تخصصی:
همان گونه که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در مقدمه اش اشاره دارد، علت اساسی و مشخص ناکامی دو نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت، دور شدن از مواضع اصیل اسلامی، اتکا به الگوهای وارداتی و تقلیدی، ابهامات مفهومی و در وجه افراطی؛ جدا کردن دین از حیات اجتماعی ایران بود که این امر یک خطای بزرگ تاریخی محسوب می گردد. خطایی که چندین دهه، ملت را از گام نهادن در مسیر سعادت و تامین اهداف و آرمان های خود بازداشت.
رنسانس انقلاب اسلامی به تمامی مسلمات اجتماعی و تاریخی جامعه و کشور ایران توجه نمود که نه تنها با نفی عنصر دین از عرصه های حیات اجتماعی، توسعه و آزادی و استقلال است یافتنی نیست، بلکه نفی دین، بدبختی و شقاوت بشر را به همراه خواهد داشت. این مقاله با رویکردی تاریخی تلاش می نماید مروری بر کامیابی ها و ناکامی های نهضت ها و جریان های فکری و سیاسی دو سده ی اخیر برای طراحی و ارائه ی الگویی از سیاست و حکومت داشته باشد که هم پاسخگوی مطالبات ملت مسلمان در این زمینه است و هم ظرف پاسخ گویی به درخواست های مطرح در عرصه ی حاکمیت بر سرنوشت خود، استقلال و آزادی و ... خواهد بود و از این رهگذر، تجربه ی انقلاب اسلامی را در این زمینه (با تاکید بر الگوی مردم سالاری دینی) مورد توجه قرار می هد و توانمندی این الگو را در پاسخ گویی به آن مطالبات تاریخی در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بررسی می کند.
اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوة قصّه گویی بر اساس قصّه های دینی و قرآنی بر هوش اخلاقی و هوش هیجانی دختران نوجوان انجام شد. این پژوهش مطالعه ای نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن را تمام دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه استان کرمان در سال تحصیلی 95 1394 تشکیل می دادند. 42 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هرگروه 21 نفر). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل و پرسشنامه هوش هیجانی شات و همکاران بود. برنامه مداخله ای شامل نه جلسه آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بود که به شرکت کنندگان گروه آزمایش ارائه شد و شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه شرکت کنندگان یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای برنامه مداخله ای به پرسشنامه ها پاسخ دادند. در نهایت، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره های پس آزمون شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در هوش اخلاقی و هوش هیجانی به طور معنی داری بیشتر شده است؛ به عبارت دیگر، آموزش مفاهیم اخلاق در خانواده به شیوه قصّه گویی بر اساس قصه های دینی و قرآنی در گروه آزمایش به افزایش هوش اخلاقی و هوش هیجانی منجر شده است.
ظهور دین داری گزینشی در میان دختران جوان شهر مشهد: ارایه یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخوردهای میان الگوهای زندگی سنتی-ایرانی با الگوهای زندگی غربی را به روشنی در جامعه امروز ایران می توان دید. دین داری اسلامی با الگوهای سنتی حیات اجتماعی ایرانی پیوند خورده است؛ آن چنان که جلوه های آن را می توان در ابعاد مختلف سبک زندگی ایرانیان یافت. در سبک زندگی ایرانی، محوریت با الگوهای دینی است و اغلب همه چیز در راستای ارزش های دینی سنتی جهت گیری شده است. یکی از مهم ترین نظام های ارزشی هر جامعه ای دین است که برای استواری خود نیاز به بازتولید آن در نسل های بعدی دارد. به نظر می رسد در جامعه نوین ایران، نقش دین در شکل دادن به سبک زندگی به خصوص سبک زندگی جوانان تغییر کرده است. به همین منظور، در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با جوانان دختر در شهر مشهد به فهم نوع دین داری در سبک زندگی ایشان رسید. بر این اساس، نمونه گیری هدف مند و با ملاک اشباع نظری هفت نفر از دختران شهر مشهد از تیپ های مختلف انتخاب شدند. یافته های به دست آمده شامل پنج مقوله عمده است که عبارت اند از مدارا، سلیقه فردی، کارآمدی بیشتر مادی، دوگانگی هویتی و سنت ستیزی. مقوله هسته ای نیز در این مقاله »دین داری گزینشی» است که دربرگیرنده مقولات فوق می باشد. دین داری گزینشی به این معناست که افراد در هر موقعیتی که قرار می گیرند و با توجه به شرایط موجود ممکن است از قسمتی از دین که با آن موافق هستند، پیروی کنند و بخش هایی از دین را که به اصطلاح مانع رسیدن آن ها به منافعشان می شوند را کنار می گذارند.
رابطه ی علم و دین: نسبت علم دینی با علوم اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مسئله ی اصلی نوشتار حاضر، بررسی رابطه ی علم دینی با علوم اجتماعی رایج و تبیین مساعدت هایی است که علم دینی می تواند برای حل پاره ای از مشکلات علوم اجتماعی داشته باشد. نویسنده پس از مرور مجموعه ی رویکردها یا گفتمان های موجود درباره ی رابطه ی علم و دین، رویکرد تأییدی یا تکمیلی میان علوم دینی و علوم اجتماعی را پذیرفته است و تصریح دارد که علی رغم تفاوت های جدی در موضوع قلمرو و روش دین و علم مبانی و رویکردهای مطرح در اندیشه ی دینی می تواند در رفع مشکلات و خلأهای علوم اجتماعی یاری رساند. تأکید اصلی در این جا بر آن است که اساساً آنچه در حوزه ی علم مهم است، شناخت واقعیت هاست؛ لذا این شناخت از هر نوع منبعی می تواند بهره ببرد. نگارنده بر آن است که دین می تواند به مثابه ی یک منبع مهم معرفتی به حل مشکلات موجود علوم اجتماعی کمک کند که این امر هم منوط به رسمیت شناختن نظریه ها و روش های رایج در علوم اجتماعی و نقد و ارزیابی آن ها با مفاهیم دینی است. علم دینی با در نظر گرفتن واقعیت علوم اجتماعی و دستاوردهای آن می تواند روش ها و مفاهیم جدیدی را مطرح کند که البته منوط به عدم تعجیل در این زمینه و واسپاری فرایند تولید علم اجتماعی دینی به نهادهای دانشگاهی و حوزوی خارج از مراجع رسمی است.
تحلیل جامعه شناختی تغییر کیش(با تأکید بر تغییر کیش از مسیحیت به اسلام)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، به تحلیل جامعه شناختی تغییر کیش، با تأکید بر تغییر کیش از مسیحیت به اسلام پرداخته است. تحقیقی ناظر به اینکه چه عوامل و زمینه هایی باعث تغییر کیش از مسیحیت به اسلام شده است؟ در بخش نظری تحقیق، به رویکردهای روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی پرداختیم. در بخش عملی کار و نیز یافتن یک چارچوب مفهومی مناسب، یک پارادایم فرایندی هفت مرحله ای (از لویس رامبو) به نام «زمینه»، «بحران»، «پرسش»، «مواجهه»، «تعامل»، «تعهد» و «پیامد» در نظر گرفته شد. این پارادایم هفت مرحله ای را در چارچوب روش تحقیق «نظریه بازکاوی» با روایت و شرح حال سی نفر از نوکیشانی که به اسلام گرویده اند، در یک مصاحبه نیمه استاندارد پیش گرفتیم. براساس مفاهیم، مقوله بندی ها و گویه های به دست آمده از روایت زندگی نوکیشان، می توان به این مؤلفه ها اشاره کرد: «ناسازگاری» در گرایش های پیشین و «دریافت» نگرش های نو نسبت به دین اسلام؛ «خلأهای شناختی» و نبود پاسخ های قانع کننده در دین پیشین؛ وجود «آموزه ها» و آیین ها و «کاریزما»های قانع کننده و امیدبخش در دین اسلام.