فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مفهوم سبک زندگی به معنای عام و سبک زندگی سلامت محور در معنای خاص، نظر بسیاری از جامعه شناسان و محققان حیطة سلامت را به خود جلب کرده است. مطالعة سبک زندگی سلامت محور به بررسی الگوهای جمعی رفتارهایی می پردازد که سلامت افراد را در معرض خطر قرار می دهند. این پژوهش ها، در پی یافتن علل تضمین کنندة سلامت اند. پژوهش ها در این زمینه یا به صورت توصیف این الگوهای رفتاری سلامت بوده اند یا در پی تبیین این الگوها برآمده اند. تبیین های انجام شده عمدتاً تعیین کننده هایی همچون انتخاب های فردی و عوامل اجتماعی را مد نظر قرار داده اند. با اتخاذ رویکردی مشابه، پژوهش پیمایشی حاضر برای کشف عوامل جمعیتی و اجتماعی مؤثر بر انتخاب های فردی- که بر سبک زندگی سلامت محور سالمندان تهرانی تأثیر می گذارد- بر آمده است. یافته ها نشان می دهد که بیش از دو سوم سالمندان نمونة آماری پژوهش، سبک زندگی متوسط و تنها 8/11 درصد، سبک زندگی سالم دارند. سبک زندگی سلامت محور سالمندان برحسب سن، تحصیلات و رضایت از زندگی متفاوت است و با سبک زندگی سلامت محور ارتباطی معنادار دارد. 16 درصد تغییرهای سبک زندگی سالمندان مورد بررسی، از طریق متغیرهای جمعیتی- اجتماعی تبیین شده اند. در میان متغیرهای مورد بررسی، رضایت از زندگی، مهم ترین متغیر بلافصل اثرگذار بر سبک زندگی سالمندان با ضریب بتای 206/0 است که خود از متغیرهای پایگاه اقتصادی، اجتماعی، دینداری، سن و جنس تأثیر می پذیرد.
فرانوگرایی فرهنگی و رابطة آن با جهان گرایی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان گرایی در بستر فناوری ارتباطات و اطلاعات موجب کم رنگ شدن مرزهای مکانی و زمانی شده است. برخی معتقدند که این فرایند باعث ورود جوامع به دوره ای جدید به نام دورة فرانوگرا شده است. فرانوگرایی عناصر و ویژگی های دورة مدرن همچون خرد و پیشرفت را به چالش می کشد. فرهنگ جوامع فرانوگرا، فرهنگی سطحی و متحرک و تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه های ارتباط جمعی است. تحقیق حاضر به بررسی رابطة بین جهان گرایی و فرانوگرایی فرهنگی در بین جوانان شهر یزد پرداخته است. این تحقیق نشان داده است که عناصر فرهنگی جامعة فرانوگرا چیست و چه میزان از این عناصر به جامعة ما وارد شده است. تحقیق حاضر با روش پیمایش بین 384 نفر از جوانان 29-16 سالة شهر یزد انجام شد. روش نمونه گیری، روش تصادفی طبقه ای چندمرحله ای و ابزار سنجش پرسش نامة محقق ساخته است. یافته های تحقیق نشان داد که بین جهان گرایی با تمام ابعاد فرانوگرایی فرهنگی رابطة معنی داری وجود دارد؛ بُعد هنجارهای فراملی جهان گرایی، به غیر از بُعد مصرف محوری، با سایر ابعاد فرانوگرایی فرهنگی (زوال عاطفه، بازاندیشی، نسبی گرایی فرهنگی، سیالیت روابط) رابطة معنی داری نشان داد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که دو بُعد جهان گرایی قادر به تبیین بیش از 22 درصد از واریانس فرانوگرایی فرهنگی هستند.
بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان عواملی که به منظور تسهیل زندگی روزمرة مصرف کننده با درگیری ذهنی بالا لازم است، پوشاک مد عاملی مهم و قابل توجه برای بسیاری از مصرف کنندگان است و در سال های اخیر توجه مصرف کنندگان به این حوزه بیشتر شده است. با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد را در بین شهروندان یزدی مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و از بُعد هدف، توصیفی است. در آمار تحلیلی این پژوهش برای تعیین نقش و جایگاه هریک از مؤلفه های پژوهش، با استفاده از نرم افزار Amos، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی روابط بین درگیری پوشاک مد با ابعاد آن از آزمون همبستگی، و برای تعیین نحوة تأثیر درگیری با پوشاک مد و دانش ذهنی بر اطمینان در تصمیم گیری مد، از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة افراد بالای بیست سال در سطح شهر یزد است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 99 نفر محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که مذهب و مادی گرایی بر درگیری ذهنی با پوشاک مد تأثیر معنی داری دارند و درگیری بر اطمینان تصمیم گیری مد تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین درگیری ذهنی با پوشاک مد و دانش ذهنی تأثیر مثبت و معنی داری بر اطمینان تصمیم گیری مد دارد. در بررسی ارتباط عوامل جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد) با متغیرهای مورد مطالعه مشخص شد که همبستگی بین آنها حتی در سطح اطمینان 95 درصد هم معنی دار نبود.
درآمدی بر فضای مجازی فراقلمرویی و سیالیت هویت سوژه در پرتو تحلیل انتقادی بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد مشخصه اصلی جهانی شدن معاصر، رسوخ پذیری مرزهای سرزمینی و تزلزل حاکمیت مطلق دولت هاست. این پدیده با انقلاب اطلاعاتی اخیر همذات است. پروژه ارتباطی اطلاعاتی )اینترنت) طی روند تکاملی خود توانسته در فضای وب سازی جهانی اتصال رایانه های شخصی را در هر نقطه ای از جهان با حداقل امکانات فراهم آورد؛ بر این اساس، مقاله حاضر این پرسش را طرح می نماید که تاثیر فضای مجازی بر هویت سوژه ها چگونه است؟ هدف این نوشتار واکاوی تأثیر فضای مجازی بر حوزه های هویتی سوژه هاست. چارچوب نظری مقاله از نظریه ""خودنمایشی"" گافمن اخد شده است. بر اساس این چارچوب، فضای مجازی، محیطی برای بازیگری و نمایش سوژه قلمداد می شود؛ فرضیه مقاله حاضر بدین قرار است: فضای مجازی فراقلمرویی عرصه ای برای نمایش انگاره ها و دال های معنایی فراهم آورده که خود به تقابل و تعامل انگاره های هویتی متفاوت می انجامد. روش مقاله حاضر تحلیل انتقادی است. در پایان راهکارهایی جهت برون رفت سوژه از سرگشتگی هویتی ارائه می نماییم.
بررسی مؤلفه های سرمایه جنسی در رمان های پر تیراژ فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به سرمایه جنسی به عنوان یکی از اشکال سرمایه، دیدگاهی تازه و قابل بررسی و تامل است. حکیم با الهام گرفتن از تقسیم بندی بوردیو درباره انواع سرمایه، عنوان می کند که سرمایه جنسی نقش مهمی را در مناسبات قدرت در سطوح مختلف جامعه ایفا می کند. ایشان اعتقاد دارد این سرمایه دارای 6 مولفه است و در فرهنگ های خاص می تواند مفاهیم این مؤلفه ها متعدد باشد. اگر اعتقاد داشته باشیم که ادبیات آیینه تمام نمای ملتهاست، بنابراین داستان و رمان می تواند در بازتابش فرهنگ عمومی جامعه، نقشی بسیار مهم و ارزشمندی را ایفا کند و اندیشه ها، باورها و عملکردهای ملتها را به یکدیگر بنمایاند. با پذیرش اصل بازتابی بودن ادبیات در این پژوهش سعی شده به بررسی مولفه های سرمایه جنسی در ادبیات پر تیراژ دهه اخیر پرداخته شود. روش تحقیق تحلیل محتوای جهت دار بر اساس دیدگاه سرمایه جنسی بوده، بدین منظور مشخصات 47 کتاب که در زمینه ادبیات داستانی در 14 سال گذشته بیش از 10نوبت چاپ داشته اند، در اختیار محقق قرار گرفت و از این میان بر اساس اشباع نظری تعداد 12 رمان به شیوه کاملاً تصادفی انتخاب و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد مقوله های زیبایی و جذابیت جنسی در زنان و مقوله های جذابیت جنسی و مؤلفه های اجتماعی در مردان از اهمیت بیشتری برخوردارند. همچنین مولفه روابط جنسی در رمان های مذکور مطرح نشده اند.
انطباق ویژگی های فرهنگی ایرانیان با روش های درمان اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارب اجتماعی زندگی؛ گرایش های فرهنگی، فلسفی و حتی جهان بینی و ایدئولوژی، همگی در شکل گیری دیدگاه های انسان نسبت به مسائل مختلف نقش ایفا می کنند؛ ازاین رو نحوه مواجهه با پدیده های یکسانی چون اعتیاد در جوامع گوناگون به سبب تفاوت در زمینه های فرهنگی-اجتماعی قاعدتاً باید اشکال متفاوتی به خود گیرد. در همین راستا این نوشتار بر آن است که به بررسی عناصر فرهنگی مؤثر در روش های درمان اعتیاد در ایران بپردازد. روش مورد استفاده تطبیقی- کیفی از نوع مورد محور است. داده های مورد نیاز بامطالعه اسنادی جمع آوری شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با رویکرد توصیفی- تفسیری صورت گرفته است. ظاهرسازی در موقعیت های بیرونی به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگی ایرانیان، که در غالب موارد ملازم با روابط سلسله مراتبی است، موجب کم اثر ساختن مداخلاتی می گردد که بر خود افشایی و صداقت مخاطبین تأکید دارند. علاوه بر این افراد وابسته به مواد و خانواده های آن ها حسب پیشینه فرهنگی، تاریخی، اجتماعی به درمان هایی که برای آن ها احساس تعلق درونی نسبت به گروه ارائه دهنده خدمات ایجاد نمی کنند و یا روش بکار گرفته شده توسط آن ها با قالب های آشنای ذهنی شان سازگار نیست، اقبال چندانی نخواهند کرد. احساس برابری، شکل گیری روابط صمیمانه و درونی، قهرمان پروری و تقدیرگرایی از جمله مؤلفه هایی هستند که امتیاز فرهنگی بیشتری به گروه های همتا - به خصوص گروه های دوازده قدمی- به نسبت کلینیک های درمان سوءمصرف مواد می دهند. واژه های کلیدی: تقدیرگرایی، درمان اعتیاد، قهرمان پروری، ویژگی های فرهنگی
بررسی جامعه شناختی تغییرات ارزشهای اجتماعی - فرهنگی بازاریان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار از گذشته های دور کارکردهای بسیاری در زندگی مردم جوامع اسلامی خاورمیانه داشته است، ولی با رواج مدرنیسم، به عنوان یک واحد اقتصادی -اجتماعی دچار اختلال کارکردی شده و نسبت به قبل از رونق اقتصادی کمتری برخوردار است و از نظر فرهنگی نیز شاهد رعایت نکردن ارزشهای اخلاقی در بازار و معامله هستیم. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی تغییرات ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در میان بازاریان بازار تبریز انجام شده است ومصاحبه نامه ای طراحی شد و با 55 نفر از آنها مصاحبه عمیق انجام گرفت. جامعه ی آماری این تحقیق بازاریان بازار سرپوشیده تبریز است. یافته های تحقیق با تحلیل محتوا و نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق در بعد تغییرات اجتماعی و فرهنگی ارائه شد و از مهمترین تغییرات اجتماعی می توان به تغییر ساخت هنجاری و کاهش رعایت هنجارهای اخلاقی و از مهمترین تغییرات فرهنگی می توان به کاهش پایبندی دینی و عدم رعایت هنجارهای دینی، کاهش رابطه با علمای دینی در بین بازاریان اشاره کرد.
مطالعه تأثیر مهارت های زندگی بر سلامت اجتماعی (نمونه موردی: جوانان 15 تا 29 ساله شهرستان حاجی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مهارت های زندگی بر میزان سلامت اجتماعی جوانان است که با توجه به مبانی نظری کییز (سلامت اجتماعی) و نظریه یادگیری اجتماعی باندورا (مهارت زندگی) مورد مطالعه قرارگرفته است. در این پژوهش با استفاده از روش پیمایش، جوانان 15 تا 29 ساله شهرستان حاجی آباد واقع در خراسان جنوبی مورد مطالعه قرارگرفته اند. حجم نمونه پژوهش حاضر 368 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده با بهره مندی از پرسشنامه استانداردشده، مورد ارزیابی قرارگرفته است. با استفاده از نرم افزار Spss22 یافته ها مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. جهت تحلیل روابط بین متغیرها نیز از آزمون های T-test ، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد که میزان سلامت اجتماعی جوانان در حد متوسط به بالا بوده است. یافته ها بیانگر رابطه مستقیم بین ابعاد مهارت زندگی با سلامت اجتماعی در جامعه مورد مطالعه بوده است. همچنین سلامت اجتماعی جوانان برحسب وضعیت تأهل آن ها تفاوت معناداری دارد، اما سلامت اجتماعی جوانان برحسب جنسیت آن ها متفاوت نیست. نتایج رگرسیون نیز حاکی از آن است که از میان متغیرهای اثرگذار بر سلامت، متغیر مهارت ارتباطی با مقدار بتای 93/0 به طور مستقیم بیشترین تأثیر را بر سلامت اجتماعی جوانان جامعه موردتحقیق داشته است؛ یافته های تحلیل مسیر بیانگر این است تنها متغیر تفکر خلاق-انتقادی هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم داشته، سایر متغیرها فقط اثر مستقیم بر روی پاسخگویان جامعه مورد مطالعه داشته اند. همچنین نتایج بیانگر این است که شاخص های مهارت ارتباطی، میزان خودآگاهی، میزان تصمیم گیری، میزان هیجانات و تفکر خلاق می توانند تا حدود 90 درصد از متغیر وابسته را تبیین کنند.
تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت دارای دو بعد ذهنی (احساس امنیت) و عینی است. یکی از پیش شرط های وقوع احساس امنیت در جامعه، وجود امنیت عینی در جامعه است. این سطوح باهم در ارتباط هستند و از برهم کنش این دو سطح عینی و ذهنی است که امنیت در جامعه حاصل می گردد. لذا در این مقاله سعی شده به تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور پرداخته شود. در بررسی احساس امنیت سطح تحلیل تحقیق، سطح خرد و واحد تحلیل، فرد و در بررسی امنیت استان ها، سطح تحلیل تحقیق، سطح کلان و واحد تحلیل، استان می باشد. جامعه آماری تحقیق در سطح خرد افراد 15 سال به بالای پنج استان تهران، اصفهان، کردستان، لرستان و خوزستان می باشند که تعداد 1920 نفر از آنان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انتخاب استان ها، ابتدا استان های کشور با توجه به میزان امنیت در آن به چهار خوشه تقسیم و سپس به روش تصادفی ساده پنج استان از بین خوشه ها انتخاب گردید. روش بکار رفته در پژوهش در سطح خرد، روش پیمایشی مقطعی و در سطح کلان، روش تحلیل ثانویه است. یافته ها بازگوی آن است که میزان احساس امنیت پاسخگویان متوسط رو به پایین (90/2 از دامنه 74/4-14/1) است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین متغیرهای امنیت، مذهب، قومیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، جنس، وضعیت تأهل، سن و تحصیلات با متغیر احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهد که کلیه متغیرهای مستقل بجز چهار متغیر مستقل امنیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، مذهب و سن به دلیل داشتن واریانس مشترک از معادله رگرسیون خارج شده اند. این متغیرها در مجموع 093/0 از واریانس احساس امنیت را تبیین کرده اند. از نظر امنیت در سطح کلان به ترتیب استان های تهران (564/0)، اصفهان (440/0)، کردستان (422/0)، لرستان (403/0) و خوزستان (393/0) دارای میانگین امنیت بیشتری بوده اند. استان های مرزی با میانگین 40/0، نسبت به استان های غیرمرزی با میانگین امنیت 46/0 در سطح کلان دارای امنیت کمتری بوده اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفتاحساس امنیتناشی از تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاء محیط پیرامونی شان و امکاناتی است که ساختار نظام اجتماعی (سطح عینی و کلان امنیت) در اختیارشان می گذارد. احساس امنیتنوعی تولید اجتماعی است و همه نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح کلان جامعه در شکل گیری آن سهیم هستند و امنیت در سطح خرد بازتاب هایی برای امنیت در سطح کلان دارد.
تحلیل آسیب شناسانه رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی در میان گردشگران
حوزههای تخصصی:
رفتار زیست محیطی در جامعه ما با مشکلات جدی روبروست.زباله پراکنی بعنوان یکی از مسائل اجتماعی جدی در رفتار شهروندی در جامعه ایرانی می باشد. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعیشهروندان، در حوزه شهروندی محیط زیست می باشد که در فضاهای شهری و عمومی موجب تشدید مسائل مربوط به زباله شده است. بدین منظور هدف تحقیق حاضر آسیب شناسی رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه ی آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه به طور تصادفی در بین گردشگران کنار ساحل، پارک های جنگلی استان مازندران جمع آوری گردید. طبق یافته های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون، رفتار زباله پراکنی گردشگران با عادت، گمنامی، فقدان امکانات، محیط کثیف،عدم آگاهی،ضعف کنترل هنجاری و بی مسئولیتی فرد رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. سپس نتایج مدل آزمون نظری تحقیق بر اساس مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که شرایط محیطی تسهیل کننده و شرایط هنجاری تسهیل کننده بطور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار زباله پراکنی گردشگران تاثیر دارد. عوامل ذکر شده در مجموع توانستند 35/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته(رفتار زباله پراکنی) را مورد تبیین قرار دهند.
الگوی مفهومی سطوح تأثیرگذاری آموزه های اسلامی بر خط مشی گذاری فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خط مشی فرهنگی نوعی خط مشی عمومی است که عرصة فرهنگ را در کانون توجه خود دارد. رابطة وثیق دین و فرهنگ به ویژه نقش جهت دهنده ای که آموزه های دینی در قبال فرهنگ دارند، ضرورت مطالعة تأثیرگذاری نظام مند این آموزه ها بر خط مشی گذاری فرهنگی را دوچندان می کند. در این مقاله پس از بررسی اجمالی تعاریف و ویژگی های خط مشی عمومی و فرهنگ، به منزلة دو مقوم اصلی خط مشی فرهنگی، به تعریف و خاستگاه خط مشی فرهنگی در ساحت نظری و عملی و نسبت دین و فرهنگ اجمالاً اشاره، و سپس با استفاده از ساده سازی مقولة پیچیدة خط مشی گذاری فرهنگی، سه سطح از تأثیرگذاری آموزه های اسلامی در خط مشی گذاری معرفی و تحلیل شده است. در سطح نخست، تعالیم دینی در مرحلة ارزیابی و انتخاب خط مشی از میان پیشنهادها و گزینه های موجود به کمک خط مشی گذاران می آیند. در سطح دوم تعالیم دینی به مثابه گنجینه ای غنی از معارف به منزلة منبع استخراج گزینه ها و ساخت خط مشی ها به کار می روند. در سطح سوم که عمیق ترین سطح در این الگوست، اساساً خود مسئله از منظر آموزه های دینی واکاوی می شود تا وقت و هزینة خط مشی گذاران صرف مسائل دارای اهمیت و اولویت شود. در پایان به نهادهای متولی خط مشی گذاری فرهنگی به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد شده فرایند جاری خط مشی گذاری خود را با این الگوی سه سطحی مقایسه کنند و در صورت نیاز سطح بهره مندی از آموزه های دینی را ارتقا دهند.
نقش نماد و نمادگرایی در زندگی بشر؛ تحلیلی جامعه شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی، در پی تحلیل جامعه شناختی معنا، مفهوم، نقش، جایگاه و کاربرد نمادها در زندگی است و بر این باور است که زندگی اجتماعی بشر بدون نماد و نشانه، امکان تداوم ندارد. به طورکلی، عرصه ای از زندگی بشر را نمی توان سراغ گرفت که نمادین و رمزآلود نباشد؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و لازمة زیست اجتماعی، تعامل، تبادل فکر و اندیشه، و رابطه با همنوعان است که به نوبه خود، نیازمند بهره گیری از نمادها است. ابزارهای این تعامل، زبان، خط، کتابت، ایما، اشاره، رمز، نشانه، و نماد می باشد که همچون فضای پیرامون،زندگی بشر را احاطه کرده و بر او سلطه می راند، به گونه ای که بدون فهم معنای این نمادها، تعامل و برقراری ارتباط با دنیای پیرامون امکان پذیر نخواهد بود. کارکرد نمادها در زندگی بشر، بیشتر مشارکتی، انسجام بخشی و بیانگر پایبندی و تعلق افراد یک جامعه به یک ملت و فرهنگ خاص است. دو کارکرد مهم نمادها در عرصه معماری و زیستگاه اجتماعی او، «بیان معنا» و «ایجاد حس هویت» می باشد. هر نماد و نشانه ای در این عرصه، تجلی حس تعلق و احساس وابستگی به فرهنگ و جامعه ای خاص است. این نشانه ها به دلیل آنکه در زندگی روزمره تکرار می شوند، حس خاصی از معنا و هویت را تقویت می کنند.
بررسی ظرفیت های زبان و ادبیات فارسی در ترویج ارزش های انقلاب اسلامی در تاجیکستان و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به منزلة تحولی بنیادین در ارزش ها و اندیشه یک ملت، بی تردید برآمده از سنت دیرینه فرهنگی ما است، زیرا هرگونه دگرگونی در ذهنیت یک جامعه اساساً در جریان پیوسته تاریخی رخ خواهد داد؛ بنابراین باید آن را در تأثیر و تأثری دوسویه دریافت. تغییر در محتوا و مضمون و صورت و قلمروها در انواع گوناگون هنر، اعم از شعر و ادبیات در نتیجة انقلاب، واقعیتی روشن است. بررسی نقش زبان فارسی که زبان و مأوای انقلاب بوده است، در تحقق انقلاب اسلامی و نیز در ترویج ارزش های انقلاب در جهان بسیار اهمیت دارد. پرداختن به این امر در کشورهای حوزه ایران فرهنگی، به دلیل اشتراک ها و پیوندهای فرهنگی، ضرورتی است که باید به آن توجه بیشتری شود. تأکید این تحقیق بر دو کشور افغانستان و تاجیکستان بوده است.
در این مقاله پس از نشان دادن اهمیت و وجه ضرورت چنین کاری، با مروری بر پیوندهای تاریخی و فرهنگی میان ایران اسلامی و کشورهای حوزه ایران فرهنگی (به ویژه تاجیکستان و افغانستان)، تلاش شده است از طریق تمرکز بر ادبیات انقلاب به نقش زبان و ادبیات فارسی در ترویج ارزش های انقلاب اسلامی در این کشورها پرداخته شود.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و هویت ملی (نمونه ای مطالعاتی در چهار شهراستان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی است که در سال های اخیر هم در ادبیات سیاسی، اجتماعی و هم در سیاستگذاری های فرهنگی به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. سبک زندگی از جمله عوامل مهمی است که تأثیر تعیین کننده ای بر هویت ملی دارد. برخلاف جامعه سنتی در جامعه معاصر به واسطه ظهور جامعه مصرفی، سبک زندگی و تعین بخشی آن در حوزه های دیگر و از جمله هویت ملی اهمیت بیشتری یافته است. این مقاله به دنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت ملی در چهار شهر استان لرستان شامل خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است. استراتژی این تحقیق قیاسی و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 5/0 درصد و ملی تأثیر می گذارد. همچنین در زمینه تأثیر سبک زندگی بر روی دینداری نتایج نشان می دهد که سبک مدرن 7/0- درصد منفی بر روی دینداری تأثیر می گذارد و سبک سنتی 19/0 درصد بر روی دینداری تأثیر می گذارد. بنابراین سبک زندگی مدرن و سنتی به صورت غیر مستقیم و از طریق دینداری نیز بر هویت ملی اثر گذارند. علاوه بر آن در زمیته تأثیر دینداری بر روی هویت ملی نیز دینداری به شکل مستقیم 21/0 درصد بر هویت ملی تأثیر می گذارد. سبک سنتی 33/0 درصد بر هویت
بررسی مطالعات خودکشی در ایران و مقایسه آنها با خودکشی در شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، آشکار ساختن خطوط ربط منطقی بین پژوهش های موجود درباره خودکشی، به منظور دستیابی به یک تصویر کلی از خودکشی در ایران است و هدف فرعی تحقیق، مقایسه وضعیت خودکشی در شهرستان دره شهر با وضعیت آن در سطح کشور است. جمعیت آماری مرور ساختاریافته، متشکل از کلیه تحقیقات انجام شده در حوزه خودکشی است که در فاصله زمانی 1380 تا 1389 چاپ شده اند. در قسمت دوم پژوهش، از تحلیل ثانویه آمار خودکشی که توسط نیروی انتظامی تهیه شده است، برای تحلیل های کشوری استفاده شد. داده های خودکشی در شهرستان دره شهر، با استفاده از پرسش نامه معکوس و با مطالعه 704 پرونده اقدام به خودکشی جمع آوری گردید. مرور ساختاریافته مطالعات انجام شده نشان داد که گروه های اقدام کننده، مهارت های مقابله ای ضعیف تری نسبت به افراد عادی دارند. در تمامی تحقیقات انجام شده، میانگین نمره افسردگی افراد اقدام کننده، بیشتر از افراد عادی است. روش غالب خودکشی در ایران (بیش از 82 درصد) مسمومیت دارویی است. 35 درصد اقدام به خودکشی ها منجر به فوتِ فرد نمی شوند و به طور میانگین 25 درصد از این افراد، مجدداً اقدام به خودکشی می کنند. نتایج تحلیل ثانویه نیز نشان داد که به طور میانگین، در دهه 1380، 35 درصد از افراد خودکشی کننده زنده مانده اند و 65 درصد از اقدام کنندگان فوت شده اند. میانگین خودکشی در استان های ایلام، کرمانشاه، لرستان، همدان، گلستان و کهکیلویه و بویراحمد به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین بقیه استان ها است؛ همچنین خودکشی در گروه سنی جوانان بیشتر از سایر گروه هاست.
تحلیل محتوای مقالات فارسی نشریات علمی ایران در زمینه ازدواج و طلاق با روش خوشه بندی سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای مقالات فارسی نشریات علمی ایران در زمینه ازدواج و طلاق با روش خوشه بندی سلسله مراتبی است. این پژوهش، توصیفی و از لحاظ هدف کاربردی است که به تحلیل محتوای متون با رویکرد خوشه بندی سلسله مراتبی می پردازد. جامعه مورد پژوهش، تمام مقالات فارسی حوزه ازدواج و طلاق است که در نمایه استنادی علوم ایران، نمایه سازی شده است. تحلیل محتوا، روی کلیدواژه های نویسندگان مقالات صورت گرفت. با استفاده از نرم افزار ""راور ماتریس""، دو ماتریس متقارن همرخدادی برای اصطلاحات ایجاد، و از طریق نرم افزار اس پی اس اس این اصطلاحات موضوعی خوشه بندی شد. برای خوشه بندی از الگوریتم ""پیوند درون گروهی"" استفاده گردید. محاسبه شباهت بین موضوعات مقالات ازدواج و طلاق بر اساس شاخص شمول صورت گرفت. تحلیل محتوای مقالات در حوزه ازدواج و طلاق نشان داد که موضوعات زن و خانواده در هر دو حوزه دارای بیشترین بسامد است. نتایج خوشه بندی نشان داد که غالب خوشه های ازدواج با موضوعات اجتماعی و روانشناختی مرتبط است در حالی که در خوشه های طلاق، موضوعات روانشناختی و حقوقی نقش عمده ای دارد. این خوشه بندیها نشان داد که محور اصلی خوشه های موضوعی ازدواج، موضوع زن و برای حوزه طلاق، موضوع خانواده است و زن موضوع محوری مباحث حقوقی طلاق به شمار می رود. هم چنین نشان داده شد که 67/0 از موضوعات طلاق شبیه موضوعات ازدواج و 38/0 از موضوعات ازدواج، شبیه به موضوعات طلاق است. نکته ای که در مقالات مورد مطالعه کمتر به آن توجه شده، مسائل جنسی است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که موضوعات حوزه ازدواج کمتر به تعارضات زناشویی گرایش دارد.
بررسی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین بر دین داری فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر میزان و ابعاد دین داری فرزندان تدوین، و در آن از روش پیمایش، با جمعیت نمونه 339 نفری از میان دانش آموزانِ مقطع پیش دانشگاهی شهر شیراز استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه توسط اعتبار صوری و آلفای کرونباخ (71/0) مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل و بررسی یافته ها نشان می دهد که میزان دینداری پاسخ گویان در ابعاد مختلف اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، عبادی و تکلیفی متمایز است. میان تحصیلات والدین و میزان دینداری فرزندان رابطة معناداری وجود دارد. با افزایش درآمد والدین، میزان دینداری فرزندان کاهش می یابد. نوع دینداری فرزندان در پایگاه های اقتصادی- اجتماعی مختلف والدین، متمایز است؛ به این معنا که در هر سطح از پایگاه اقتصادی- اجتماعی، بُعد خاصی از دینداری حاکم است؛ با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین، میزان دینداری فرزندان نیز کاهش می یابد.
بررسی جغرافیای الگوی رأی دهی در ایران (با تأکید بر انتخابات دوره هفتم تا یازدهم ریاست جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که الگوی رأی دهی مشارکت انتخاباتی ایران در قالب گرایش سیاسی (اصلاح طلبی و اصول گرایی) چگونه است و چه استان هایی گرایش به اصلاح طلبی و کدام یک تمایل به اصول گرایی دارند. در این مقاله از روش تحلیل ثانویه استفاده شده و مطالعه ای اکتشافی پیرامون آمارهای مشارکت انتخاباتی بر پایه مشارکت بین دوره ای و درون دوره ای از دوره هفتم تا یازدهم ریاست جمهوری صورت گرفته تا در پرتو آن چیستی واقعیت سیاسی جامعه ایران از منظر مشارکت انتخاباتی مشخص گردد. یافته های حاصل از کندوکاو های آماری آرا نشان می دهد: در مجموع از بین استان های کشور، استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، سیستان و بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، گلستان، فارس، یزد، بوشهر و هرمزگان استان های اصلاح طلب و استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، زنجان، سمنان، قم، قزوین، کهگیلویه و بویر احمد، مرکزی، همدان و خراسان استان های اصول گرا هستند و تهران، گیلان و کرمان دارای تمایل بیشتر به اصلاح طلبی و لرستان، خوزستان و مازندران متمایل به اصول گرایی هستند
مخالف خوانی های دانش آموزی و گفتمان مدرسه مطالعة دانش آموزان استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله مطالعة کیفی مخالف خوانی های دانش آموزی و گفتمان مدرسه ای است. مطالعه با تکیه بر موردپژوهی جمعی و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته، فردی و گروهی (گروه متمرکز) انجام شده است. به این منظور، با یازده نفر به صورت فردی و یکصدنفر به صورت گروهی (درقالب پانزده جلسه) مصاحبه شد. سپس، مصاحبه ها به شیوة تحلیل مضمون بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که هرچه ذهنیت خانواده با مدرسه مشترک باشد، ارزش های مدرسه به سهولت بازتولید می شود و متعاقب آن، مخالف خوانی های دانش آموزی تقلیل می یابد. کنش دانش آموزان درمقابل قواعد مدرسه صرفاً اطاعت محض نیست، بلکه خلاقیت هایی در زندگی روزمره دانش آموزان وجود دارد که برمبنای نظریه طفره می روند و به شیوه های ابتکاری آنها را کنار می گذارند. این شیوه ها بسیاری از کردارهای زندگی روزمره، مانند ترک کلاس و مدرسه، استتار، غافل گیری، احتیاط، رازداری، بازی، نیرنگ، بدن نمایی، نوع مصرف و... را شامل می شوددوسرتو کنشگران از اجرای دقیق قوانین و اعمال رویه های گفتمانی