فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
مقایسه ی شهر مطلوب با شهر جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با جهانی شدن و تغییرات شتابان در اقتصاد شهرهایی چون شانگهای، هنگ کنگ، توکیو و… شاهد مفهوم نوظهوری چون شهر مطلوب در مطالعات شهری هستیم. به طوری که مفهوم یاد شده در رقابت مستقیم با شهرهای جهانی قدیمی (چون نیویورک، لندن و پاریس) بیشتر از گذشته توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است. بر این اساس، موضوع پژوهش حاضر، مقایسه ی شهر مطلوب با شهر جهانی است؛ بدین منظور، ابتدا مفهوم شهر جهانی و خصوصیات آن از نگاه اندیشمندانی چون ساسن، فریدمن، شورت، کاستل و… تشریح می گردد و سپس مفهوم شهر مطلوب و خصوصیات، وجوه افتراق و اشتراک این دو مفهوم برجسته می شود. کوشش این مقاله معطوف به یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که شهر مطلوب و شهر جهانی چه تفاوت ها و تشابهاتی با هم دارند؟ در مسیر یافتن پاسخ علمی به سؤال یاد شده، نتیجه ای که با بهره گیری از روش اسنادی به دست آمد عبارت از این است که شهر مطلوب شهری است که با تکیه بر مدل توسعه ی پایدار محلی و با تأکید بر حکمرانی شهری دارای سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی قوی و به دنبال توسعه ی درون زاست. این در حالی است که تئوری شهر جهانی معطوف به الگوی توسعه ی برون زا و فاقد مقیاس ه ای عینی است و به همین دلیل است که شهر جهانی، قطبی شدن و بحران های زیست محیطی را تشدید می کند.
شیعه و جهانی شدن
هویت در نظام یک جهانی
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعه شناسی
حوزههای تخصصی:
کشاکش آراء در جامعه شناسی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۹
موازین انسان گرایانه: گرانیگاهِ نسبی گراییِ فایرابند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبی گرایان قائلند که هیچ معیار مطلقِ عینیِ جهان شمولی وجود ندارد و بنابراین، همة داوری ها زمینه محورند. از این رو، تمام امور از امور مربوط به زیبایی شناسی گرفته تا معارف بشری و حتی اصول اخلاقی نسبی اند؛ یعنی، در نسبت با زمان، مکان و فرهنگی خاص معنا می یابند. ازاین رو، هر فردی/ سنتی هر کاری انجام دهد، بنا به بسترِ فرهنگی - اجتماعیِ خاصی که در آن قرار دارد، صائب و محِقّ است. پُلفایرابند، فیلسوف نسبی گرای اتریشی آمریکایی، نخست میان دو نوع نسبی گرایی تمییز نمی نهد: نسبی گرایی سیاسی و فلسفی. ما در این مقاله با تمرکز بر نسبی گرایی سیاسی فایرابند نشان می دهیم که نسبی گراییمدِّ نظر او ابداً تساوی گرایی نیست، بلکه ملاحظات انسان گرایانه مرکزِ ثقل نسبی گرایی او است. در پرتو همین ملاحظات است که او پلورالیسم، دموکراتیسم و آنارشیسم نظری را بر دیگر مکاتبِ رقیب ترجیح می دهد.
تأملی نظری در باب موانع توسعه فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف مطالعه عوامل تحریف کننده فمینیسم اسلامی در کشورهای مسلمان واقع در قاره آسیا انجام شده و به منظور وارسی فرضیات تحقیق از روشِ تحلیل ثانویه داده های مراکز اطلاعات جهانی و گزارش سازمان ملل (2015) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان دادند دو مانع مهم و تبیین کننده در عینیت بخشیدن به اصول فمینیسم اسلامی عبارت است از: 1) درونی شدن ارزش های مردسالارانه در حکومت و تقویت فقه ایستا که زنان را به یک سوژه منفعل سیاسی مبدل کرده است؛ 2) استعمار غرب و سلطه فمینیسم سکولار که مانع استقلال هویت فمینیسم در کشورهای اسلامی شده است. در چنین شرایطی تقویت و ترویج فمینیسمِ هرمنوتیک ضرورت دارد که مبتنی بر بر تفسیر زنانه بومی است. نتایج این مطالعه نشان داد؛ در شرایطی که شکاف جنسیتی (توسعه و توانمندسازی جنسیتی) در جامعه افزایش یابد، آزادی های سیاسی و حقوق مدنی زنان کاهش یابد شود و همزمان یا اصول فقهی در ارتباط با مسائل زنان ایستا باشد یا جامعه تحت استعمار گفتمان فمینیسم سکولار باشد، زمینه تعامل با مبانی فمینیسم اسلامی در جامعه کاهش می یابد. با توجه به این شاخص ها، در گروهی از کشورهای اسلامی-آسیایی فقه ایستا و در موارد دیگر، قدرت عملگری استعمار مهمترین عوامل تحریف فمینیسم اسلامی به شمار می روند. اگرچه فمینیسم برای مولد بودن نیازمند حفظ پیوندهای بین المللی است، اما تا زمانی که از استعمار گفتمان غرب رها نشود و با توجه به معیارهای فقه پویا مورد بازاندیشی قرار نگیرد، نمی تواند اصالت خود را به عنوان یک اندیشه رهایی بخش بومی در راستای به رسمیت شناسی حقوق زنان مسلمان نقش مؤثری ایفا کند.
مناسبات عاملیت و ساختار از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با نگاهی متفاوت از نگاه های غالب اروپامحور، آثار یکی از تراث علمی ایران اسلامی یعنی علامه جعفریe را بررسی و چارچوبی نظام یافته از تلقی ایشان درباره مسئله رابطه ساختار و عاملیت را ساخته و پرداخته کند. این مسئله به عنوان یکی از مهم ترین مسائل کلان جامعه شناسی، در حوزه هستی شناسی اجتماعی قابل بحث است. در این مقاله برای اکتشاف، ساختاربندی و بسط نظریه علامه جعفری به آثار به جا مانده از ایشان رجوع و تلاش شده با نگاهی جامع به تمامی این آثار، دلالت های جامعه شناختی وابسته به این مسئله را استخراج و نظریه صائب ایشان را که به صورت پراکنده در آثار وی وجود دارد تبیین کند. این پژوهش در مقام تحلیل، رویکرد توصیفی−تحلیلی دارد.
به نظر می رسد علامه جعفری درباره مسئله ساختار −عاملیت نگاهی دوگانه دارد. به این معنا که حکمی کلی در مورد عاملان و تمامی ساختارها ابراز نمی کند؛ بلکه معتقد است که هر فرد با یک طبیعت اولیه و خارج از زنجیره عوامل جبری پا به این جهان می گذارد. این مختصات اولیه می تواند هویتی خاص برای فرد به دنبال داشته باشد و به وی نوعی استقلال شخصیت اعطا کند. از سوی دیگر فرد به عنوان یک کنشگر اجتماعی در خلأ رشد نمی کند؛ بلکه پس از ورود به این جهان تحت تأثیر عوامل طبیعی، محیطی و ساختارهای از پیش شکل گرفته اجتماعی و حتی غرایز شخصی و خودِ طبیعی اش قرار خواهد گرفت. نوع حیات فرد و چگونگی مواجهه او با این منابع تأثیرگذار، تعیین کننده اصالت کنش فرد یا اصالت ساختارهای اجتماعی در مورد اوست.
نگاهی به تاریخ با الگوی تحولی
حوزههای تخصصی:
جایگاه بازار؛ جهانی شدن و کشاورزی در مصر
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت بازرگانی بازاریابی و مدیریت بازار
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل تجارت همگرایی اقتصادی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی کشاورزی در تجارت بین الملل
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مباحث ویژه مدیریت دولتی جهانی سازی
- حوزههای تخصصی تاریخ تاریخ جهان آسیا خاورمیانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری مکتب کنش متقابل نمادین
شناخت ملل
بررسی اعتبار تجربی تئوری ناکامی- پرخاش گری، تماشاگران فوتبال شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
گفتمان انقلاب اسلامی در ادبیات توسعه؛ با تأکید بر اندیشه اجتماعی امام خمینی (ره)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر بازخوانی مفهوم توسعه از دیدگاه گفتمان انقلاب اسلامی - با تأکید بر اندیشه اجتماعی امام خمینی (ره)- و گفتمان پساتوسعه مورد توجه قرار گرفته است. برای تحقق هدف مذکور با اتکاء بر رهیافت گفتمانی و روش اسنادی و کتابخانه ای سعی شده است که با استفاده از مبانی گفتمانی انقلاب اسلامی و پساتوسعه؛ دیدگاه حضرت امام (ره) درباره پیشرفت و توسعه مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، اندیشه اجتماعی امام در قالب گفتمان انقلاب اسلامی در راستای گفتمان پساتوسعه از نوع «احتیاط آمیز» و در قالب رویکرد «توسعه مردم محور» است. طرفداران این دیدگاه در پذیرش فناوری مادی غرب مشکلی ندارند؛ ولی آن بخش از تمدن غرب را اقتباس می کنند که با مبانی فرهنگی و دینی جوامع سازگار است. گفتمان انقلاب اسلامی با پشتوانه نظری اندیشه امام خمینی و گفتمان پساتوسعه با تأکید بر رویکرد اجتماعی و مردم گرایانه توسعه، به نقد پایه های فرهنگی، اقتصادی، فلسفی و سیاسی توسعه پرداخته و در ضدیت با آن به مثابه یک استحاله فرهنگی، نمودهایی از بازنمایی های اجتماعی و مردم گرایانه را برای توسعه به عنوان یک رویکرد برگزیده و گفتمان توسعه مردم محور را مطرح کرده است. دو گفتمان مذکور با ساختارشکنی و بازخوانی الگوی توسعه مدرن نشان داده است که الگوی توسعه غربی، یگانه الگوی موجود نیست و نظام های سیاسی- اجتماعی مختلف می توانند الگوهای بومی و مردمی خود را مورد توجه قرار دهند.
ترجمه به مثابه تفکر: یادداشت مترجم
حوزههای تخصصی: