فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظام سرمایه داری، از طریق عوامل ارادی و غیر ارادی، در راستای بازتولید خود، برنامه هایی را به گونه ای مدون و غیر مدون، طراحی و دنبال می نماید و با عملیاتی کردن آن ها تلاش دارد تا از مانایی باز نماند ودراین بستر به تقویت و بازتعریف «معناها و بودن» هایی می پردازد تا «شدن های» مطلوب را نظاره گر باشد. ودر پی نشانگاهایی می باشدکه با عبور از آنها دچار دگرگونی و صیرورت مورد نیاز شوند .بنابراین این سوال مطرح می باشد که چرا و چگونه این نظام ماندن و بودن خود را ،از طریق برساختن هویت مطلوب دنبال می کند ودرصددتثبیت آن می باشد؟ شاید این پاسخ را بتوان داد که ورود به عرصه هویت ها و برسازی و واسازی آنان می تواند ماندن این نظام را در پی داشته باشد که دراین فرایند ازابزار هایی که این هدف را برآورده می کند ، صحبت شده است .دراین پژوهش از مکتب گرامشی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و با شناخت این نظام و چگونگی برساخته شدن هویت ها به مصداق هایی از تغییر در حوزه های مختلف هویتی و ایجاد هویت کاذب و مطلوب،در جهت بازتولید خود، پرداخته شده و سپس به آسیبهای هویتی ناشی از حاکمیت و رسوخ مولفه های نظام سرمایه داری در جامعه ایران و اثر آن بر هویت ملی،اهتمام می ورزد.
پویایی بخشی به نظریه گفتمان در مسائل اجتماعی ایران از طریق کاربست ارتباطات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه گفتمانِ لاکلا و موفه یک نظریه شاخص در زمینه ساخت و پیشبرد گفتمان محسوب می شود که در آن، روابط و عناصر موجود در یک گفتمان و چگونگی هژمون شدن مسائل در جامعه به روشنی بیان شده است. با این وجود، استفاده از این نظریه به دلیل ماهیت و خاستگاه سیاسی آن، در زمینه مسائل اجتماعی از پویایی و تحرک لازم برخوردار نیست. از همین رو کاربست آن در زمینه های اجتماعی، نیازمند برخی مداخلات است. تصور اجتماعی، یکی از مفاهیم بنیادینی است که با توجه به عناصر تشکیل دهنده آن، نقش تعیین کننده ای در تغییرات اجتماعی و میزان و کیفیت تحرک یک جامعه دارد و به دلیل پیوند خوردن با برخی از مفاهیم از قبیل گفتمان، بازنمایی اجتماعی، اسطوره، ساخت اجتماعی واقعیت و آیین، می تواند به بازشناسی لایه های درونی جریان هایی که منجر به تغییرات اجتماعی در یک جامعه می شوند، بیانجامد. این مقوله در میان ملت هایی که از تاریخ، فرهنگ و اسطوره های نظری عمیقی در مراودات اجتماعی خود بهره می برند و یا ارتباطات آیینی نقش مهمی در ذهنیت بخشی به زندگی آنها ایفا می کند، عینی تر و از قابلیت بالاتری جهت استفاده در ترویج گفتمان برخوردار است. این پژوهش بر اساس بخشی از یافته ها و مقولات به دست آمده از فرایند مصاحبه با دوازده نفر از اعضای محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام پیرامون قابلیت ارتباطات آیینی جهت کاربست آن در ترویج مفاهیم توسعه، صورت گرفته و قصد دارد با هدف ایجاد پویایی بیشتر در نظریه گفتمان، کاربست این نظریه در امور اجتماعی نظیر توسعه را از این طریق تسهیل نماید.
واکاوی نظریه فرهنگی «سپهرنشانه ای» یوری لوتمان و کاربست آن در زمینه تحلیل مناسبات میان دین و سینما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوری لوتمان پایه گذار مکتب نشانه شناسی فرهنگی تارتو مسکو با طرح نظریه فرهنگی با محوریت مفهوم سپهرنشانه ای به توصیف و تبیین سازوکار عملکرد نشانه ای فرهنگ در مقام یک سپهرنشانه ای می پردازد. نشانه شناسی فرهنگی که نظریه و روش شناسی آن مکتب است، با هدف مطالعه تعامل، همبستگی یا جدایی و تضاد میان نظام های نشانه ای شکل می گیرد. به زعم لوتمان، سپهرنشانه ای نه تنها حاصل جمع نظام های نشانه ای، بلکه به علاوه شرط لازم وقوع هر نوع عمل ارتباط و وجود هر نوع زبان و متنی است. در این مقاله، تعامل دین و سینما به مثابه دو نظام نشانه ای به صورت بازنمایی دین در سینما پیش فرض ماست. مسئله اما چگونگی این بازنمایی با اِعمال روش نشانه شناسی لوتمان است. با انتخاب فیلم سینمایی «هر شب تنهایی» (رسول صدرعاملی، 1386) به عنوان مطالعه موردی از آثار منتسب به سینمای دینی، تعامل سپهر های نشانه ای منتخب، تحلیل می شود.
تأملی جامعه شناختی پیرامون کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی در پرتو الگوی هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز (1967)، به کنکاش و شناسایی کاربردهای گفتمانی «نمی دانم» در زبان فارسی بپردازد. در این تحقیق از نوع کیفی بوده و جمع آوری داده های مورد نیاز بر مبنای مشاهده در محیط طبیعی و به شکل هدفمند صورت گرفته است؛ به این صورت که تعداد 450 بافت طبیعی که افراد در تعاملات روزمره خود مورد استفاده قرار می دادند و در آنها قطعه زبانی «نمی دانم» بکار رفته بود ضبط گردید و براساس الگوی هایمز تحلیل و بررسی موشکافانه قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که انگیزه نهفته در کاربرد «نمی دانم» در شرایطی که گوینده دارای اطلاعات مورد نیاز برای ارائه به مخاطب می باشد، در اغلب موارد تلاش برای ملاحظه منزلت اجتماعی، پایبندی به اصول ادب و حفظ وجهه مخاطب است. بر این اساس، می توان پنج کاربرد اصلی «حفظ وجهه»، «اجتناب از بروز تناقض و اختلاف نظر»، «نشانه غیرمستقیم گویی»، «نشانه عدم اطمینان» و «اجتناب از تعهد و کاهش بار مسئولیت» را برای این قطعه زبانی در زبان فارسی برشمرد.
الگوی تصمیم گیری فرا سرزمینی نهاد مرجعیت؛ بنیادهای نظری و قواعد عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط بین الملل به عنوان حوزه ارتباطات جهانی، به محیط عملیاتی تعاملات بازیگران بین المللی اطلاق می شود. شناخت مبانی رفتاری این بازیگران، به درک درستِ کنش ها و بازی آن ها کمک می کند؛ به گونه ای که بدون این شناخت، تبیین و تحلیل صحیح رفتار آنان ممکن نخواهد بود. امروزه افزایش شمار بازیگران بین المللی و شمول کنشگران متکثر غیردولتی در این دامنه، اهمیت مطالعه آنها را دوچندان کرده است. فهم کنش های نهاد مرجعیت شیعه نیز به عنوان یکی از این کنشگران، از قاعده یادشده مستثنا نیست. این امر، مسئله محوری و مبنای شکل گیری پرسش این نوشتار بوده است که الگوی تصمیم گیری فراسرزمینی نهاد مرجعیت، از چه بنیادهای نظری و قواعد عملی بهره جسته و چگونه قادر است هم زمان با حفظ اهداف و وظایف دینی، نیازهای عینی را تأمین سازد؟ «نظام منطقی تکلیف» و «عقلانیت تکلیف مدار»، مبنای اصلی الگوی تصمیم گیری نهاد مرجعیت است که بر اساس الگویی چندوجهی و چندمرحله ایِ مبتنی بر بهره گیری از منابع اجتهاد، قواعد اساسی و رعایت مصالح عینی عمل می کند.
ابعاد و مؤلفه های تحول در علوم انسانی در اندیشه مقام معظم رهبری و دلالت های آن بر علوم انسانی مطلوب جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی کنونی همانند دیگر علوم مدرن، محصول اندیشه ای است که در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی در دوره «روشنگری» شکل گرفت. این علوم تا پیش از انقلاب اسلامی، با همین ویژگی و پیشینه به تدریج به ایران وارد و به دانشجویان عرضه شد. اما انقلاب اسلامی، طلیعه دار اندیشه ای مبتنی بر مبانی دینی و پایبند به ارزش های اسلامی بود. روشن است که چنین دیدگاهی علوم انسانی مدنظر خود را می طلبد. با توجه به اینکه خط مشی گذاری برای هر مسئله ای، مستلزم شناخت ابعاد و مؤلفه های آن است، لذا اندیشه های مقام معظم رهبری به عنوان اندیشمندی اسلامی که از قبل از انقلاب تاکنون در این راستا، تلاش کرده اند، می تواند زمینه خوبی برای استخراج مدل مفهومی تحول در علوم انسانی باشد. در این مقاله با بهره گیری از روش نظریه پردازی داده بنیاد به تحلیل 38 سخنرانی و 6 نامه مکتوب از ایشان پرداخته شد و در نهایت پنج مقوله اصلی استخراج گردید. پس از آن از طریق تمسک به دلالت التزامی گزاره های انتقادی و راهکاری مقام معظم رهبری، ویژگی های نهاد علوم انسانی مطلوب جمهوری اسلامی نیز در سه بعد ساختار، محتوا و کنشگران به دست آمد. همراهی علم و دین، توجه ویژه به علوم انسانی اسلامی، بهبود شیوه های آموزشی و فعالیت های پژوهشی متناسب از ویژگی های ساختاری مطلوب؛ اعتماد به نفس، نوآوری، اسلام گرایی، انگیزه و استعداد بالا از ویژگی های نیروی انسانی مطلوب و در نهایت، اسلامی بودن و بومی بودن از ویژگی های محتوای مطلوب علوم انسانی است.
تبیین ارزش های نظری و رفتاری اخلاق علمی در میان دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از تحقیق پیمایشی است که با هدف توصیف واقعیت های مبتنی بر تعارض ارزش های نظری و رفتاری اخلاق علمی و تبیین عوامل مرتبط با میزان تعارض ارزش ها، با رویکرد تلفیقی بر مبنای نظریه های مبتنی بر تعارض نقش، نظریه های اخلاقی مبتنی بر قانون جاویدان، نفع گرایانه، وظیفه گرایی، عدالت توزیعی و آزادی فردی انجام گرفته است جامعه آماری، دانشجویان روزانه دکتری سه رشته گروه علوم پایه، فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی است که۱۹۶ نفر به روش تمام شماری، به وسیله پرسشنامه اعتباریافته، با پایایی کلی ۸۱ درصد تحت آزمون قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که بین سطح نظری و رفتاری ارزش های اخلاق علمی دانشجویان تعارض وجود دارد، که ۵۹/۵۴ درصد آنان دارای تعارض بیش از50 درصد و ۴۰/۴۵ درصد، دارای انطباق نسبی بیش از 50 درصد هستند. این تعارض و انطباق نسبی در اخلاق علمی دارای روابط معناداری با عوامل مختلف از جمله: درجه باورهای مذهبی، آگاهی، معرفت و رتبه علمی، نوع رشته تحصیلی، عاقبت اندیشی، توجه به نتایج و پیامد رفتاری، احساس مسئوِلیت در انجام درست وظایف تعیین شده دانشجویی، انتظار کسب رتبه علمی مطابق با تلاش علمی، ارتقای مراحل تحصیلی، پایگاه اقتصادی، مذهبی و علمی پدر و مادر، پایگاه اقتصادی، مذهبی و علمی خود دانشجویان و چگونگی روابط و مناسبات اجتماعی و اجماع آنان با اساتید است.
بررسی رابطه تجددگرایی و ویژگیهای اخلاقی در بین60 کشور جهان تحلیل ثانویه موج ششم پیمایش ارزشهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده تجدگرایی آثار متتوعی بر ویژگیهای اخلاقی داشته است و این موضوع مهمی در مطالعات عموم جامعه شناسان بوده است . می توان براساس این تحلیل ها و دغدغه مطرح سوالاتی در بخش اخلاق مطرح کرد سوالاتی از این دست که در مسیر تغییرات جدید مسائل اخلاقی چه جایگاهی دارند؟ دو دیدگاه دراین رابطه وجود دارد که نظریه پردازان کلاسیک ، از به وجود آمدن یک نظام اخلاقی جدید می گویند و جامعه شناسان معاصر با رویکردی تلفیقی و یا انتقادی به آن پرداخته اند در این پژوهش براساس داده های پیمایش موج ششم موسسه ارزشهای جهانی که توسط رونالد اینگلهات و ولزال اداره می شود به بررسی پژوهشی این دیدگاهها پرداخته شده است این تحقیق به روش تحلیل ثانویه ، داده ها و اطلاعات مربوط به 60 کشور جهان را براساس تعریف عملیاتی دو متغیر تجددگرایی و فعالیت در امور خیریه استخراج و مجددا تحلیل کرده است. بررسی کلی میان تجددگرایی یا مدرنیسم و با ویژگیهای اخلاقی نشان می دهد برخی مولفه های تجددگرایی با برخی ویژگیهای اخلاقی روابط معنا داری دارد همچنین در مجموع با افزایش گرایش به تجدد عضویت و فعالیت های در سازمانهای خیریه و انسان دوستانه کاهش می یابد
بررسی اندیشه دینی معاد، هویت و جایگاه وجودی انسان در افکار ابن عربی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله علاوه بر بیان دیدگاه ابن عربی در زمینه معاد جسمانی سعی شده به بررسی هویت و جایگاه وجودی انسان، حیثیات و مراتب نفس به بدن و کیفیت سیر صعودی انسان از عالم جسمانی تا برزخ روحانی پرداخته شود. از نگاه ابن عربی، اگر به عالم که سراسر تجلی گاه کمالات حق است نیک بنگری؛ همه آنچه را که در عالم اکبر متفرق است در عالم انسانی خواهی یافت و هیچ حقیقتی در عالم نیست، مگر اینکه به مقتضای شرع و عقل در عالم وجود انسانی ظهور کرده باشد. پس می توان برای انسانی که ازحیث مرتبه اول است و از حیث تحقق آخر است دو معاد جسمانی و روحانی در نظر گرفت و اگر اختلافی در این بین باشد به نحوه اعاده و کیفیت آن باز می گردد. در نهایت ابن عربی معتقد است که روح بعد از مرگ و تعلق به عالم برزخ در قیامت به همراه بدن عنصری حاضر می شود.
جامعه شناسی حافظه جمعی: حوزه مطالعاتی پارادایمیک یا ناپارادایمیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی از جهت پارادایمیک بودن یا ناپارادایمیک بودن آن است. برای تحقق این هدف سعی شد ضمن معرفی حوزه مطالعاتی حافظه جمعی به عنوان رویکردی جدید در علوم اجتماعی، ارزیابی نظام یافته ای نیز از نقاط ضعف و قوت رویکرد های نظری و عملی به کار گرفته شده در آن، صورت پذیرد. در این راستا از نظریه پارادایم ریتزر به عنوان چارچوب بحث و بررسی استفاده شده است. بدین ترتیب که با مرور ادبیات مطالعات حافظه جمعی در قالب چهار مؤلفه اصلی شکل دهنده پاردایم، یعنی مثال واره، تصور بنیادی از موضوع، تئوری ها و روش ها، افزون بر سنجش فرضیه ناپارادایمیک بودن این حوزه مطالعاتی که از جانب برخی از محققان آن مطرح گشته، صورت بندی جدیدی از تحولات نظری، استراتژی های روش شناختی و نیز چالش هایی که این حوزه در مسیر پیشرفت با آن مواجه است ارائه می شود. در پایان مقاله نیز تلاش شده متناسب با این چالش ها، پیشنهادهایی برای مواجهه با آنها در جهت افزایش انسجام نظری حوزه مطالعاتی حافظه جمعی داده شود.
کاربست تجربی نظریه فعالیت های روزمره در بررسی رفتارهای انحرافی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با تکیه بر نظریه فعالیت های روزمره، چرایی وقوع رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان دانشگاه مازندران بررسی و این گونه، این نظریه را آزمون تجربی کند. برخلاف بیشتر پژوهش هایی که نظریه فعالیت های روزمره را درباره قربانیان جرائم و چگونگی قربانی شدن به کار می برده اند، در پژوهش حاضر، این نظریه برای تبیین رفتارهای انحرافی دانشجویان به کار گرفته شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بوده است. درمجموع، 393 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران که در سال تحصیلی 94-1393 مشغول به تحصیل بوده اند، به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده و به پرسشنامه پاسخ داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند بین پسران و دختران از لحاظ میزان وقوع رفتارهای انحرافی، تفاوت معناداری وجود دارد، به گونه ای که وقوع رفتارهای انحرافی در بین دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر است. یافته ها همچنین نشان می دهند متغیرهای نظریه فعالیت های روزمره به خوبی رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان تبیین می کنند. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی نشان دادند متغیرهای این پژوهش، 44 درصد از تغییرات رفتارهای انحرافی را در میان دانشجویان تبیین می کنند. از تمامی متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی، سه متغیر شدت پیوستگی به دوستان بزهکار، فعالیت های ساخت نیافته و حضور چهره مقتدر، تأثیر معناداری در وقوع رفتارهای انحرافی دانشجویان داشتند. در حالت کلی، نتایج به دست آمده، گزاره های نظریه فعالیت های روزمره را تأیید می کنند و نشان می دهند موقعیت ها، نقش بسزایی در وقوع رفتارهای انحرافی دارند و همان گونه که نظریه فعالیت های روزمره مطرح می کند، فعالیت های ساخت نیافته با همالان در غیاب چهره های مقتدر به وقوع رفتارهای انحرافی منجر می شوند.
درآمدی بر اندیشه اقتصادی نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمله ویرانگر مغول، جامعه و اقتصاد ایرانی را با بحرانی جدی مواجه نمود و برای چند دهه فعالیت های اقتصادی را در محاق فرو برد. بازشناخت اندیشه و کنش دولتمردان و اندیشمندان مسلمان در برخورد با وضعیت موجود، ضمن اینکه سهم آنها را در سیر تفکر اقتصادی و اجتماعی این عصر نشان می دهد، فهم بهتر ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران عهد ایلخانان را در خود دارد. نوشتار حاضر با طرح این سوال که مبانی حِکمی و اخلاقی نصیرالدین طوسی شرایط سیاسی و اقتصادی زمانه وی در اندیشه های اقتصادی او چه جایگاهی داشته است؟ دستاورد تحقیق حاکی از این است که نصیرالدین اندیشه های اقتصادی خود را در پرتو اصول اخلاقی و ضرورت تامین محبت، امنیت و عدالت اقتصادی مطرح ساخته است. وی علاوه بر تبیین اقتصاد فردی و خانوادگی، به جایگاه اقتصاد در جامعه پرداخته و سعی در تبیین اقتصاد سیاسی با رویکرد اخلاقی و روانشناختی کرده است. در همین جهت، مقاله حاضر با ابتنای بر تأثیر شرایط زمانی عهد ایلخانان، بازشناخت اندیشه های اقتصادی وی را مورد بررسی قرار می دهد.
مفهوم سازی سبک زندگی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر پژوهش های قابل توجهی در موضوع سبک زندگی انجام شده است که مفهوم سازی های نامناسب و خلط مفهومی سبک زندگی با مفاهیم نزدیک، از جمله مشکلات برخی از این پژوهش ها به شمار می آیند. هدف از این مقاله پالایش فضای مفهومی سبک زندگی و ارائه مفهوم سازی دقیق از سبک زندگی فرهنگی است. بدین منظور، با استفاده از روش اسنادی و تکنیک تحلیل مفهومی، ابتدا ارتباط میان فرهنگ، خرده فرهنگ، مصرف و سبک زندگی بررسی و سپس با تحلیل وجوه مشترک تعاریف موجود، تعریف روشن تری از سبک زندگی و سبک زندگی فرهنگی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که سبک زندگی به معنی الگوی کنش های روزمره مطعوف به مصرف و تولید فرهنگی، اجتماعی و مادی با مفاهیمی نظیر فرهنگ، خرده فرهنگ و مصرف همبسته است و با آنها همپوشانی جزئی و یا کلی دارد. سبک زندگی به سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قابل تفکیک است؛ در حالی که سبک زندگی اجتماعی به تولید و مصرف روابط اجتماعی معطوف است، سبک زندگی اقتصادی شامل تولید و مصرف مادی است و سبک زندگی فرهنگی نیز به الگوی کنش های روزمره معطوف به مصرف و تولید محتوای نمادین راجع است.
بررسی داوری های اخلاقی با تاکید بر تفاوت های جنسی در آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جنسیت پذیری یا عدم جنست پذیر بودن داوری اخلاقی به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی می پردازد. افزون برآن در پی پاسخ به سوال، ملاک و معیار داوری اخلاقی در زنان و مردان است. از آن جا که مبنای داوری بر پایه عقل است، سوالی مطرح می شود که آیا عقل به تنهایی برای داوری کفایت می کند؟ از بررسی دیدگاه روان شناسان، فلاسفه اخلاق و فمینیست ها و تطبیق آن با دیدگاه آیت الله جوادی آملی نتایجی بدست آمد؛ از جمله آن که ملاک و معیار زنان و مردان در قضاوت، با توجه به عدم تفاوت در بعد ادراکات عاطفی و قدرت عقلانی آن ها، به نوع نگرش آن ها باز می گرددکه هرچند در شیوه بررسی موضوع داوری با هم متفاوتند، اما نتیجه داوری می تواند یکسان باشد. بنابراین، می توان ادعا کرد که داوری اخلاقی جنسیت پذیر نبوده و هر یک از دو جنس زن و مرد در حل مشکلات و مسایل اخلاقی قادر به داوری اخلاقی هستند؛ هرچند نوع عملکردشان متفاوت باشد.
شناسایی و تبیین مؤلفه ها و پیش ران های مؤثر بر استعدادیابی و جانشین پروری در نظام آموزش عالی استان سیستان و بلوچستان با بهره گیری از روش میک مک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری دانش آینده نگاری، صاحبنظران تلاش کرده اند با بهره گیری از ظرفیت ها و پتانسیل های موجود، زمینه توسعه و ارتقای توان برنامه ریزی راهبردی را در ابعاد مختلف فراهم کنند. در این پژوهش که با هدف شناسایی عوامل و پیشران های مؤثر بر استعدادیابی و جانشین پروری در نظام آموزش عالی با رویکرد پژوهشی آمیخته (کمی و کیفی) انجام گرفته، 91 مؤلفه استخراج شده است. همچنین به روش تحلیل محتوای جهت دار و تلخیصی تجزیه و تحلیل و با استفاده از تکنیک دلفی، 15 مؤلفه ای که بیشترین همخوانی را داشته، استخراج شده است. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در آینده پژوهی و با استفاده از نرم افزار میک مک، مؤلفه های استخراج شده، تجزیه و تحلیل و ضمن بررسی و تبیین ارتباط، پیشران ها در قالب چند متغیر دسته بندی شدند و در انتها براساس نتایج حاصله و اولویت بندی صورت گرفته، راهکارهای اجرایی جهت نهادینه کردن فرآیند استعدادیابی و جانشین پروری در نظام آموزش عالی استان سیستان و بلوچستان ارائه شده است.
بررسی انتقادی مقاومت در اندیشه میشل فوکو(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رهایی و مقاومت به مثابه هدف نهایی طرح های پژوهشی فوکو، مسئلة است که در عین اهمیت، کمتر بدان توجه شده است. این مقاله، پس از توصیف و تحلیل مقاومت از منظر فوکو، به نقد مبنایی آن بر بنیاد برخی مفروضات انسان شناسی مفروض در آن پرداخته است. ازآنجاکه سوژه زدایی یا نفی سوژه، کانون بحث مقاومت در اندیشه فوکو می باشد، مقاومت همچون سوژه بر محور های سه گانه حقیقت، قدرت و اخلاق دوران دارد. مقاومت چون کاربست نیرو، در مقابل قدرت و رژیم حقیقت آن است همچون قدرت دارای دو شکل ایجابی و سلبی است. شکل ایجابی مقاومت، که خارج از چارچوب سلطه به وجود می آید، از دید فوکو به صورت زیبایی شناسی خود ظهور می کند. اما جوهر مقاومت سلبی را نفی و امتناع از انقیادِ حاصل از رژیم حقیقت - قدرت و محدودیت های بر سازنده آن، در جهت نیل به رهایی و آزادی شکل می دهد که خود به دو صورت نظری و عملی قابل تقسیم است.
تناقض نمای امتناعِ امر اخلاقی در فنّاوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه فنّاوری دو گونه اخلاق وجود دارد که از آنها به ترتیب تحت عنوان های اخلاق پیشافنّاوری و اخلاق پسافنّاوری یاد می شود. استدلال خواهد شد که هر دوی این موارد به حوزه اخلاق عمومی آفرینندگان، صنعتگران، کنشگران و کاربران فنّاوری ها اختصاص دارد. چند آزمایش فکری پیشنهاد خواهدشد که بیانگر امتناع ورود مستقیم اخلاق به ساحت فنّاوری است و آن را به حوزه اخلاق عمومی همگی کنشگران منتسب می سازد. این واکاوی به دو نتیجه خواهد رسید که مطابق یک تحلیل، اخلاق، امری پیشین و در تحلیلی دیگر، امری پسین نسبت به فنّاوری است که در وجوه ارزشی و ایدئولوژیک آن پیش تر مستتر شده است و باز پس تر مستقر خواهد شد. براساس این تحلیل نوعی عدم تعیّن در اخلاق پسافنّاوری وجود دارد که ناشی از پیچیدگی های امر کارکرد است. دامنه این عدم تعیّن را حتی می توان به اخلاق پیشافنّاوری نیز بسط داد و این همان نکته ای است که تکلیف اخلاق در زمینه فنّاوری را ناتمام و تاحدودی معلق می گذارد و این خود شاهدی بر این مدعاست که فنّاوری فاقد ذات به آن معنایی است که هایدگر به آن نسبت می داد. اما راه حل هرگونه بحران حاصل از فنّاوری مشتمل بر بحران اخلاقی هنوز همان است که او ارائه داده بود.
تکنولوژی، عاملیت و تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کنشگر شبکه به عنوان یکی از نظریه های مهم در مطالعات علم و فنّاوری، از وساطت مصنوعات و عامل بودن آنها در کنار انسان ها دفاع می کند. مصنوعات و انسان ها واسطه هایی اند که ماهیت یکدیگر را تغییر می دهند. از این رو تصمیم ها، کنش ها و عاملیت های انسان امری وساطت شده است، ما «به همراه» مصنوعات تصمیم خواهیم گرفت و کنش خواهیم کرد نه «به وسیله» آنها. تصمیم برخاسته از یک ذات ایزوله انسانی نیست و عاملیت و کنش تنها متعلق به انسان نیست بلکه بر روی شبکه ای اجتماعی فنی از انسان و مصنوعات توزیع می شود. این رویکرد مسائلی را در مورد رابطه مصنوعات با انسان و عاملیت و تصمیم گیری انسان ها ایجاد می کند؛ از جمله اینکه آیا عاملیت توزیع شده و واسطه بودن مصنوعات، قصدیت و اراده را از انسان سلب نمی کند؟، آیا به مصنوعات قصدیت نمی دهد؟ چه بر سر مسئولیت های اخلاقی و حقوقی انسان می آید؟ آیا به تبع عاملیت توزیع شده، مسئولیت نیز بر روی مصنوعات توزیع می شود؟! اینها مسائلی است که در این مقاله به آنها خواهیم پرداخت. ما با دفاع از موضع نظریه کنشگر شبکه، نشان خواهیم داد که نگاه شبکه ای و متقارن به مصنوعات و واسطه و عامل دانستن آنها، نه از انسان ها سلب قصدیت می کند نه لزوماً به مصنوعات قصدیت می دهد و همچنین پیامد های غیرشهودی در باب مسئولیت را به همراه ندارد.
مفهوم سازی و عملیاتی کردن کنش ارتباطی هابرماس در فیسبوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از روشهای مشاهده مشارکتی و مشاهده مستقیم به مطالعه اظهار نظرهای کاربران در صفحه خصوصی محققان مقاله و 22 صفحه عمومی با موضوعهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزشی در فیسبوک پرداختیم. بر اساس نظریه هابرماس و داده های تحقیق مفاهیم گفتگوی بی قید و بند، عقلانیت ارتباطی و انواع کنش گفتارها در فیسبوک مفهوم سازی و عملیاتی شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که انواع کنش-گفتارهای نمایشنامه ای، گفتگو و راهبردی در بین کاربران ایرانی در فیسبوک صورت می گیرد. اما کنش-گفتارهای نمایشنامه ای(خودافشایی) در صفحه های خصوصی بیشتر از صفحه های عمومی انجام می پذیرد. همچنین اکثر کاربران به گفتگوی بی قید و شرط در فیسبوک معتقدند و عقلانیت ارتباطی لازم برای تعامل و گفتگو را دارند. بنابر این امکان تشکیل حوزه های عمومی در فیسبوک وجود دارد. البته بعضی از کاربران که بردباری اجتماعی نداشتند در پاسخ به اظهار نظرهایی که با عقاید آنها مغایرت داشت به جای بیان استدلال به فحاشی و ناسزاگویی متوسل می شدند که نشان می دهد آنها هنوز به عقلانیت ارتباطی لازم برای تعامل و گفتگو نرسیده اند.
جایگاه علم دینی در تمدن اسلامی از منظر دکتر داوری اردکانی
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق فهم نسبت دو مقوله علم دینی و تمدن نوین اسلامی و همچنین بررسی و واکاوی جایگاه علم دینی در تمدن نوین اسلامی از منظر دکتر داوری اردکانی می باشد. دال مرکزی بحث پیرامون وضع بینابین جامعه ای است که در آن انقلاب اسلامی رخ داده است؛ جامعه ای که نه با سنت نسبت تام دارد و نه تجدد را به تمامه اخذ کرده است. در وضعیتی که انقلاب اسلامی داعیه تمدن سازی دارد، و از طرفی به دنبال نقشه علمی جامع کشور، پی ریزی و پرداختن به این نقشه، بدون داشتن افق و نگرش تمدنی امری آن چنان که باید نخواهد بود.ین پژوهش به دنبال است که با پرسش اصلی از انقلاب اسلامی و چیستی مسیر بنای تمدن نوین اسلامی از نگاه دکتر داوری اردکانی، به نسبت علم دینی و تمدن حرکت کرده و پس از مشخص شدن این نسبت، ترسیم ایشان از نوع حرکت برای تمدن سازی را بدست اوریم و تحلیل کنیم. لذا در این پژوهش، به دنبال استفاده نظری و راهبردی از این نسبت برای آنچه اندیشه انقلاب اسلامی به عنوان افق خویش مطرح کرده است یعنی تمدن نوین اسلامی می باشیم. مدعای اصلی این پژوهش آن است که تا زمانی که عالَم دینی نشود، علم دینی شکل نمی گیرد و تا پیش از آن تنها می توان از طلب علم دینی سخن به میان آورد و این طلب است که می تواند زمینه ساز ایجاد عالَم دینی باشد. .