فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
127 - 158
حوزههای تخصصی:
اهداف: خانواده گرایی به عنوان ویژگی بارز جامعه ایرانی طی دهه های اخیر با تغییراتی همراه بوده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر جایگزینی نسلی بر وقوع این تغییرات با استفاده از تحلیل داده های پیمایش ارزش های جهانی طی دوره 1399-1379 است. هرم های جمعیتی بر حسب تحصیلات نشان داد جایگزینی نسلی سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در ساختار جمعیتی ایران شده است. روش مطالعه: پژوهش حاضر به روش کمی و با استفاده از تکنیک تحلیل ثانویه انجام گرفته است. داده های مورد استفاده برای این مطالعه از پیمایش ارزش های جهانی اقتباس شد. جامعه ی آماری شامل همه ی ایرانیان 15 ساله و بالاتر است. نمونه گیری نیز با روش خوشه ای چند مرحله ای انجام گرفته است. یافته ها: ماهیت کلّی خانواده، اهمیت و اعتماد به آن در همه نسل ها مشابه است. اما در مورد رفتارهای درون خانواده، تفاوت ها آشکار است. نسل های جوان تر دیدگاه های رادیکال تری دارند. پذیرش طلاق و سقط جنین، منسوخ دانستن ازدواج و مخالفت با مراقبت از والدین توسط فرزندان در بین آن ها بیشتر است. تفاوت های معناداری در میزان خانواده گرایی نسل ها مشاهده شد و تفاوت متولدین 1370 و پس از آن با پیشینیانشان چشمگیرتر است. دلیل آن می تواند دوران جامعه پذیری متفاوت آن ها باشد که مشخصه ی اصلی آن گسترش رسانه های جمعی و اینترنت است که بر شکل گیری اندیشه های مدرن جوانان اثرگذار است. سکولاریسم، ارزش های پسامادی گرایانه و بی اعتقادی مذهبی که تاثیر منفی بر خانواده گرایی داشتند، در بین آن ها بیشتر است. نتیجه گیری: انتظار می رود با گسترش این ارزش ها و تداوم روند جایگزینی نسلی، میزان خانواده گرایی در آینده کاهش بیشتری داشته باشد. هرچند سیاست ها و برنامه های دولت می تواند این روند را تسریع یا آهسته سازد.
نقش ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در مالکیت روان شناختی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدل یابی نقش ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس در مالکیت روان شناختی معلمان بود. جامعه پژوهش کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان قروه، به تعداد 548 نفر بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای جدول مورگان، نمونه ای به حجم 225 نفر انتخاب شد. روش پژوهش، کمی و از نوع همبستگی بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Lisrel v. 10.20 استفاده شد. نتایج نشان دادند که ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس اثر مثبت و معناداری بر مالکیت روان شناختی معلمان دارند و دامنه اثر ابعاد رهبری توانمند ساز مدیران مدارس 13/0 تا 24/0 است که بیشترین اثر مربوط به بعد مشارکت در تصمیم گیری و کمترین اثر مربوط به بعد معناداری است. ابعاد چهارگانه رهبری توانمند ساز مدیران مدارس قادر به تبیین 33درصد واریانس مالکیت روان شناختی معلمان به طور معنادارند. برای تعیین اهمیت نسبی سازه ها در الگوی ساختاری، از تحلیل ماتریس اهمیت – عملکرد استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد چهارگانه رهبری توانمند ساز دارای اهمیت- عملکرد بالایی اند و در ناحیه تحکیم قرار دارند؛ بنابراین ایجاد، رشد و تقویت مالکیت روان شناختی معلمان تحت تأثیرات مدیران مدارس و رهبری آنان قرار دارد؛ پس بهره گیری از رهبری توانمند ساز به وسیله مدیران مدارس با تأکید بر کاربست فعال ابعاد آن، تأثیرات مثبتی بر مالکیت روان شناختی معلمان دارد.
کارکرد عکس در تعیین هویت دیاسپورا، با تحلیل مجموعه ای از آثار پرستو فروهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث مهاجرت یکی از مهمترین مباحث روز منتقدین و مفسران جامعه شناسی است که هنر و هنرمندان جایگاه بسیار مهم و حساسی را در شکل گیری مفاهیم و ارزش گزاری ها ایفا می کنند. این مقاله سعی بر آن دارد تا توجه انتقادی را به مفهوم زیبایی شناسی دیاسپوریک جلب کند و به این سوال پاسخ دهد که چرا استراتژی «تعلق» در مرزهای مختلف فرهنگی و جغرافیایی اهمیت دارد ؟ برای این منظور براساس این فرضیه که عکاسی هنری یک عمل اجتماعی است و پتانسیل ایجاد روابط همبستگی با سایر گروههای مهاجر را دارد، با تحلیل آثاری از پرستو فروهر هنرمند استدلال کرده که این فعالیت اجتماعی علاوه بر آنکه می تواند ارتباط ذهنی و عینی در مورد وطن را به عنوان یکی از شاکله های دیاسپورا در بین مهاجرین ایجاد کند، از لحاظ خلاقیت در زیبایی شناسی نیز قابلیت آن را دارد تا گروههای غیر مهاجر و بومی را تحت تاثیر قرار داده و در طولانی مدت نقشی اساسی در نوع دیدگاه آنها داشته باشد. در آخر به این نتیجه دست خواهد یافت که گروههای دیاسپوریک زیبایی شناسی مشابهی دارند که هنر عکاسی با موضوع مهاجرت و روایتگری تعلق می تواند بستر مناسبی با تفاوتها و مرزهای فرهنگی خلاقانه ای تولید کند که از طرفی باعث ایجاد حس و نوستالژی مشترک شود که به نوعی رقابتی و فراتر از هویت های ملی و قومی است و از سوی دیگر امکانات تعامل انتقادی فرا فرهنگی و برخورد جوامع پس از مهاجرت را فراهم سازد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رفتارهای غیر مولد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رفتارهای غیرمولد تحصیلی، رفتارهایی عمدی است که هنجارهای یک گروه یا سازمان را به خطر می اندازد و سلامت گروه یا سازمان را کاهش می دهد. در نتیجه، هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان بود.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر پایه نهم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 34 نفر از آنها با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 17 نفر) شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با مقیاس رفتارهای غیرمولد تحصیلی (Rimkus, 2012) جمع آوری و با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر مسئولیت پذیری اجتماعی باعث کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانش آموزان و همه مولفه های آن از جمله تقلب و سرقت ادبی، مصرف الکل، مصرف مواد، رفتار تبعیض آمیز، غیبت، اهمال کاری، رفتار انحرافی و رخوت شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0P
ارزیابی تاثیر ویژگیهای کالبدی بیمارستان در استرس بیماران (مورد مطالعه: بیماران بستری در بیمارستان ایثار اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۸)
118 - 132
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی میزان تاثیر کالبد فضاهای بیمارستان بر استرس در بیماران بخش اعصاب و روان پرداخت. از جامعه آماری که همه بیماران مرد (جانباز و غیرجانباز) بستری در بیمارستان اعصاب و روان ایثار اردبیل را شامل می شود، نمونه ای 50 نفری به روش نمونه گیری در دسترس طی اردیبهشت تا تیر 1399 انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از مدل رگرسیون خطی چندگانه با 10 شاخص کالبدی معماری اتاق های بیماران بعنوان متغیرهای مستقل و میزان استرس بیماران در دو گروه جانباز و غیرجانباز بعنوان متغیر وابسته استفاده شد. متغیرهای مستقل توسط کارشناسان معماری ارزیابی شدند و برای محاسبه مقدار استرس بیماران از پرسش نامه استاندارد 21 سوالی DASS-21 استفاده شد. "نور طبیعی"، "کنترل صداهای مزاحم"، "تنوع در شکل، رنگ و جنس مبلمان" و "موقعیت قرارگیری تخت بیمار نسبت به سایر تخت ها، مبلمان و بازشوها "درب ورودی و پنجره" به ترتیب بیشترین تاثیرگذاری را بر میزان کاهش استرس بیماران داشتند. در مورد بیماران جانباز، "نور مصنوعی"، "نور طبیعی"، "فاصله تا سرویس بهداشتی"، "موقعیت قرارگیری تخت بیمار نسبت به سایر تخت ها، مبلمان و باشوها (درب ورودی و پنجره"، "کنترل صداهای مزاحم"، و"تنوع در شکل، رنگ و جنس مبلمان" بیشترین تاثیرگذاری را بر کاهش استرس بیماران جانباز داشتند. در مورد بیماران غیر جانباز تنها "نور طبیعی" تاثیر معنی داری روی کاهش استرس داشت. در نتیجه، یافته ها نشان داد که کالبد معماری فضاهای داخلی روی کاهش استرس تاثیر معنی دارداشت. همچنین این تاثیر بین گروه جانباز با غیرجانباز متفاوت است. میزان تاثیرگذاری در مورد بیماران جانباز بیشتر از بیماران غیرجانباز بود.
تحلیل کیفی مصرف مشروبات الکلی و ماریجوانا بین دختران شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
139 - 167
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به موادی همچون مشروبات الکلی و ماریجوانا به عنوان معضل جهانی، وقت و هزینه زیادی بر روی دست مجریان بهداشتی، اجتماعی و حتی سیاسی کشورها گذاشته است. هدف اصلی این تحقیق تحلیل کیفی مصرف مشروبات الکلی و ماریجوانا در دختران شهر یاسوج بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. بدین منظور با 13 دختر مصرف کننده این دو ماده براساس روش نظری ه زمین ه ای، مصاحبه عمیق صورت گرفت. از روش نمونه گیریِ نظری و روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. تحلیلِ داده ها با روش استخراج مضامین براساس واحد تحلیل جمله بود و از روش کدگذاریِ سه مرحله ایِ کدگذاریِ باز، محوری و گزینشی برای شناخت داده ها و سامان دهی یافته های تحقیق استفاده شد. براساس تحلیلِ مضمونی مصاحبه ها، 9 مقوله مرتبط با فرایندِ مصرف مشروبات الکلی و ماریجوانا عبارت اند از: «ضعف خودباوری و تلاش برای جلب توجه مردان»، «بستر خانوادگی نامناسب»، «مصرف هدفمند»، «وجوه اقتصادی مصرف»، «سهولت مصرف و دسترسی»، «ناکارآمدی دستگاه های نظارتی قانونی»، «دامنه مصرف»، «تقلاهای نافرجام برای رهایی کامل» و «تجربه آسیب های چندگانه». مقوله های نامبرده ذیلِ مقوله هسته «مصرف الکل: برساخت اجتماعی نامناسب و خوددرمانیِ بدفرجام زنان» دسته بندی شد. مصرف مشروبات الکلی و ماریجوانا، به عنوان پدیده ای نوظهور، روبه رشد و نسبتاً ناشناخته در بین دختران رواج دارد و تصورات قالبیِ مردانه دیدنِ مصرف مشروبات الکلی مانع مطالعه و پرداختن به آن در حوزه های دانشگاهی، آسیب شناختی همه جانبه روانی-جسمی-اجتماعی، سیاست گذاری و درمانی آن گردیده است. مصرفی که با تبعات فردی اجتماعی پرمخاطره ای برای دختران همراه بوده است و آن ها را درگیر چالشی دائم و پایان ناپذیر می سازد.
The Relationship between Electronic-governance Foresight and Managers' Organizational Transparency in Order to Present a Model (Case Study: Saderat Banks of Tehran province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Organizational transparency plays an important role in improving the performance of various organizations, especially service organizations. Therefore, the purpose of this study was to determine the relationship between e-governance foresight and the organizational transparency of managers in order to present a model. Methodology: This research was applied in terms of purpose and mixed (qualitative and quantitative) in terms of implementation method. The qualitative part of the community was experts related to the field of research, 12 people were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation with non-random sampling and snowball methods. In 2017, there were 7170 people in the quantitative sector of managers of export banks in Tehran province, of which 365 people were selected as a sample according to the table of Karjesi and Morgan by simple random sampling. The research tool was semi-structured interview in the qualitative part and researcher-made questionnaires in the quantitative part, whose psychometric indicators were confirmed. Qualitative part data were analyzed with open, axial and selective coding method in MAXQDA software and quantitative part data were analyzed with exploratory factor analysis and structural equation modeling methods in SPSS and Smart PLS software. Findings: The findings of the qualitative section showed that the e-governance foresight has 75 indicators and 17 components in 6 dimensions: organizational, technical, information and data, marketing, resources and perspective and organizational transparency, 60 indicators and 15 components in 6 dimensions: information transparency, economic transparency, transparency The client had management transparency, organizational transparency and human resources transparency. Also, the findings of the quantitative section showed that the factor load and average variance extracted of all dimensions and components were higher than 0.70 and 0.50, respectively, and their reliability was calculated higher than 0.60 with Cronbach's alpha and combined methods. In addition, the relationship model of e-governance foresight with managers' organizational transparency had a good fit, and e-governance foresight and all its 6 dimensions including organizational, technical, information and data, marketing, resources and perspective had a positive and meaningful effect on managers' organizational transparency (05 /0P<). Conclusion: According to the results of this study, e-governance foresight had a positive effect on the organizational transparency of managers. Therefore, to improve organizational transparency, it is possible to improve the foresight of e-governance and its components including organizational, technical, information and data, marketing, resources and perspective.
آسیب شناسی سیاست های فقرزدایی کمیته امداد امام خمینی (ره) در مناطق روستایی (مورد مطالعه: مددجویان تحت پوشش در شهرستان تنگستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه رسالت اصلی کمیته امداد امام خمینی(ره)، از بین بردن فقر در جامعه و حمایت از قشر محروم در مناطق مختلف کشور است، ارزیابی میزان اثربخشی و کارایی سیاست های اتخاذ شده این سازمان در جهت فقرزدایی و توانمندسازی مددجویان تحت پوشش در مناطق روستایی، انگیزه انجام این پژوهش است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کیفی و شیوه تحلیل مضمون انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعه اسناد و مدارک و نیز ابزار مصاحبه با 23 نفر از مددجویان تحت پوشش و 5 نفر از مطلعان کمیته امداد به دست آمده است. میدان این تحقیق، مددجویان تحت پوشش در مناطق روستایی شهرستان تنگستان در استان بوشهرند. یافته ها: با تحلیل تماتیک مصاحبه ها، 5 تم اصلی در ارزیابی سیاست های فقرزدایی کمیته امداد شناسایی شد که شامل عملکرد نامناسب سازمانی، بی ثباتی اقتصاد کلان جامعه، پذیرش فرهنگ فقر، فقدان برنامه های تسهیلگری کارآمد و کمبود الگوهای بهینه اشتغال اند. نتیجه گیری: پژوهش نشان داد عملکرد کمیته امداد در فقرزدایی از مناطق روستایی، در بخش های مختلف مناسب نیست و نیاز است جدای از اصلاحات اقتصادی ضروری در کل جامعه، کمیته امداد امام خمینی نیز با رفع موانع بانکی، شناسایی مناسب نیازمندان واقعی، نظارت بر عملکرد مؤسسات خیریه، جذب مشارکت های مردمی، برقراری ارتباط مناسب با دیگر نهادهای دولتی، ترویج روحیه کار، برگزاری دوره های آموزش شغلی و مشاوره اجتماعی و ایجاد الگوهای بهینه اشتغال، در راستای فقرزدایی از این مناطق، مؤثرتر عمل کند. بر اساس اطلاعات به دست آمده در این تحقیق، هرچند عوامل فردی و سطح خرد در تداوم چرخه فقر مؤثرند، اما عوامل ساختاری، تأثیر بسیار جدی تری در موفقیت و یا ناکامی سیاست های فقرزدایی دارند.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
207 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف: روش های مداخله بسیاری برای بهبود ویژگی های روانشناختی کودکان وجود دارد که در این مطالعه تلاش می شود تا دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله با هم مقایسه شوند. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی بازی درمانی و آموزش حل مساله بر مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان 5 تا 7 سال مراجعه کننده به مراکز و کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تهران در سال 1400 بودند. از میان اعضای جامعه تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی شامل گروه های بازی درمانی، آموزش حل مساله و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش اول، 10 جلسه با روش بازی درمانی و گروه آزمایش دوم، 10 جلسه با روش آموزش حل مساله آموزش دید و گروه کنترل در این مدت آموزشی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه مسئولیت پذیری کالیفرنیا (گاف، 1951)، مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و مقیاس سازگاری (ماتسون و همکاران، 1983) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (001/0P<). همچنین، بین دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله در بهبود مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثربخشی هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله بر بهبود مسئولیت پذیری، تحمل پریشانی و سازگاری کودکان 5 تا 7 سال بود. بنابراین، درمانگران، روانشناسان و مشاوران می توانند در کنار سایر روش های درمانی از هر دو روش بازی درمانی و آموزش حل مساله برای مداخله های خود استفاده کنند.
Educational Challenges of Afghan High School Students in Iran from the Perspectives of English Language Teachers: Tehran Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: It is more than 30 years that Afghan people immigrate to Iran. This paper aims to find out the educational challenges Afghan High School students face in Iranian schools based on English teachers’ perspectives in Tehran province. Methodology: This research is qualitative and its kind is deductive. Based on the theoretical foundations of migration, relevant studies, especially the research of Sadegh Mousavi et al. (2019), Shishehgran and Haji Dehabadi (2018), and Songhori et al (2014) components of educational challenges were compiled. Guba and Lincoln indices (1994, quoted by Mohsenpour, 2013) were used to validate the components. The tool of this study is a Semi-structured interview based on the accredited components. Data analysis has been done by the use of Braun and Clarke’s thematic method (2006). The number of English teachers who have taught Afghan students for more than four years in public schools and participated in this study was about 32 (17 female and 15 male). Findings: The findings show that parents of these students rarely come to school to ask about the educational progress of their students, Afghan students adapt to the content of Iranian textbooks and the curriculum as the result of having a close relationship with Iranian culture, some students work after school to help their family financially. Regarding citizenship, Afghan students consider themselves differently as first-class Iranian citizens, second-class citizens, and some do not care about the issue of citizenship in Iran because they consider life in Iran to be temporary and intend to immigrate to European countries. Among the female students, no delinquency or victimization was observed by the English teachers, but the male teachers had heard of a few cases such as buying and selling drugs and consuming them. Considering that Afghan students are interested in learning English and its skills, it is necessary to take advantage of the presence of English teachers in reducing the educational challenges of students. Conclusion: This can be achieved by holding compensatory classes by these teachers themselves. This leads to more social communication between students and their English language teachers and to a large extent causes a kind of social control in preventing the occurrence of delinquency and delinquency. It is also suggested that the English language curriculum should pay attention to multiculturalism and anti-racism, and the necessary programs to familiarize school administrators, parents of students, teachers, and Iranian students, as well as parents of Afghan students and the students themselves should be provided.
مطالعه پدیده تجرد قطعی دختران روستایی شهرستان دره شهر (ارائه یک نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
ازدواج، آرمان بسیاری از دختران است و عدم تحقق آن در سن مطلوب و تاخیر آن، به مسئله ای به نام «تجرد قطعی» منجر خواهد شد. این پژوهش با بهره گیری از روش نظرییه زمینه ای در پی دست یابی به مدل پارادایمی تجرد قطعی دختران است. جامعیه هدف تحقیق، دختران روستایی شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با رعایت اصل اشباع نظری، تعداد 22 نفر از آنان به عنوان اطلاع رسان در نظر گرفته و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با آنان مصاحبه به عمل آمد. فرایند کدگذاری شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بود. شرایط علی شامل: تابوی نوبت، داغ ننگ، ترجیحات آرمانی بودند. شرایط زمینه ای را پارادوکس شناخت، ناهمسانی طبقاتی، همه چیز خواه و هراس های بازدارنده رقم زده بودند. شرایط مداخله ای شامل مانع تراشی های اطرافیان و ناکامی های شخصی بود. مهم ترین راهبردها عبارت بودند از: تحمل و سکوت، مرگ اندیشی، رضایت به حداقل ها، ارتباط با جنس مخالف، پناه بردن به رمال ها و فراغت ستیزی. جلب رضایت دیگران، ایجاد گروه همدرد پیامدها شامل: استیصال، تردید و اعتراض، پذیرش و جبران، هویت مخدوش بود. مقوله کانونی این پژوهش تجرد قطعی به مثابیه تلخی بی پایان است.پدیدیه تجرد قطعی دختران که برایند نقصان سرماییه جنسی و فروکاهی زنانگی مؤکد و عوامل دیگر است سبب برچسب خوردن دختران و داغدیدگی آنان شده است و این داغ ننگ به طرد اجتماعی شان انجامید، طردی که امنیت وجودی شان را به خطر انداخته است
تأثیر زندگی کوخ نشینی و کاخ نشینی بر انسان (مردم و جامعه) از منظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درباره موضوع «تأثیر زندگی کوخ نشینی و کاخ نشینی بر انسان (مردم و جامعه) از منظر امام خمینی (ره)» انجام شده است. هدف پژوهش، بررسی ماهیت و چگونگی کوخ نشینی و کاخ نشینی و تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی و رفتار انسان است که از منظر امام خمینی (ره) به آن ها پرداخته شده است. روش پژوهش با رویکرد کیفی و طرح تحقیق «تحلیل اسنادی» است. برای انجام پژوهش بر منابع دست اول تمرکز شده است که مبانی اعتبار پژوهش هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد در جامعه اسلامی، کاخ نشینی و زندگی به این سبک فساد و برای جامعه مضر است؛ زیرا موجب ایجاد فاصله در اجتماع، بی اعتمادی عمومی، تضعیف همبستگی و انسجام اجتماعی، ایجاد حس بی عدالتی و درنهایت تضاد و تعارض در جامعه می شود، اما کوخ نشینی و داشتن این روحیه سبب همبستگی، انسجام و اعتماد در جامعه می شود و بستر مشارکت هرچه بیشتر را فراهم می کند؛ زیرا هدف از هر اقدام و مشارکتی رضای خداوند است و چنین امری علاوه بر اینکه در کنشگر ایجاد انگیزه می کند سبب بازتولید مشارکت و فعالیت بیشتر در خدمت جمع و جامعه می شود. براساس نتایج پژوهش، جامعه ای با روح کوخ نشینی پایدار است و رشد و توسعه خواهد یافت و همچنین دشمنان، در بحران ها از جمله جنگ ها، فتنه ها و کارشکنی ها نمی توانند خدشه ای به آن وارد کنند؛ زیرا مردم و حاکمیت در قالب کلیتی منسجم، هر ضربه ای را نمی پذیرند و آن را دفع می کنند.
مطالعه فرهنگ مدیریت پسماند در بین شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:افزایش روزافزون جمعیت و تغییر الگوی مصرف، سبب افزایش مصرف گردیده و افزایش مصرف نیز به دنبال خود مسائل مختلفی چون تولید پسماندها را در شهرهای بزرگ از جمله تهران به همراه آورده است. مسئله مواد زائد و پسماندهای شهری به قدری دامنه پیدا کرده اند که قلمرو آنها دیگر به مسائل فنی ختم نمی شوند و عمیقاً صبغه اجتماعی و فرهنگی دارند. بنابراین مطالعه فرهنگ مدیریت پسماند در بین شهروندان شهر تهران به عنوان مسئله اصلی تحقیق مد نظر قرار گرفته است. روش: پژوهش حاضر کیفی بوده و داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختمند با نخبگان سازمان مدیریت پسماند و بخش پسماند و بازیافت مناطق 22 گانه شهرداری شهر تهران در بازه زمانی فروردین و اردیبهشت 1400 گردآوری و به منظور تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک استفاده شده است.یافته ها:یافته های پژوهش حاضر 7 مقوله اصلی از جمله خلاءسیاست گذارانه، فقر دانش تجربی/تئوریک، خلاءآموزش های مهارتی/شناختی، ضعف عملیاتی سازی و اجرا، تفکر مصرفی به طبیعت، بی ارزش انگاری اجتماعی و ائتلاف های رانتی همسود و مقولات فرعی را در بر می گیرند.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقولات و مضامین استخراج شده بر دو دسته از فقدان ها تاکید دارند که مانع فرهنگ سازی در این حوزه شده است:دسته اول به مولفه های مرتبط با شهروندان بر می گردد و دسته دوم مقولاتی هستند که از بیرون باعث عدم نهادینه سازی فرهنگ مدیریت پسماند شده اند.نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقولات و مضامین استخراج شده بر دو دسته از فقدان ها تاکید دارند که مانع فرهنگ سازی در این حوزه شده است:دسته اول به مولفه های مرتبط با شهروندان بر می گردد و دسته دوم مقولاتی هستند که از بیرون باعث عدم نهادینه سازی فرهنگ مدیریت پسماند شده اند.
ماهیت فهم اجتماعی نصوص از دیدگاه شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم اجتماعی نصوص از دیدگاه شهید صدر، نظریه ای فقهی-سیاسی است که ساحت های مختلف زندگی سیاسی-اجتماعی و اقتصادی فرد مسلمان را دربرگرفته است و او به دنبال فهم نصوص شرعی، با تکیه بر ظهورات غیرلفظی است. وی ذهنیت هماهنگ، بر پایه ارتکازات عمومی میان خردمندان از افراد نوع خویش را در فرایند فهم دلیل وارد و پس از فهم لفظی و تعیین دلالت های وضعی و سیاقی نصوص، دریافت اجتماعی را بر آن حاکم ساخته و مفهوم غایی نص را در بستر ارتکاز اجتماعی مشترک موجود، که متناسب با مناسبت حکم و موضوع است، ارائه کرده است. با پذیرفتن این نظریه می توان مراد شارع در حوزه تکالیف فردی و موقعیت خاص راویان را بدون وارد شدن به ورطه قیاس، با استناد به قرینه ارتکاز و فهم اجتماعی، به گستره نظریه ای فقهی سیاسی تبدیل کرد. پژوهش حاضر با کاربست روش تحلیل اسنادی، چارچوب نظری خاص خود را برای تقریر اندیشه فقهی سیاسی شهید صدر معرفی کرده است.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازی های دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامه درسی و بازی های آموزشی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان 79 مفهوم، 24 زیرمقوله و 11 مقوله داشت. در این الگو، برای اهداف برنامه درسی 28 مفهوم، 9 زیرمقوله و 4 مقوله شامل رشد ذهنی کودک (با 2 زیرمقوله بهبود مهارت های شناختی و رشد ذهنی)، بهبود مهارت های اجتماعی و عاطفی کودک (با 2 زیرمقوله مهارت های عاطفی و شخصیتی و مهارت های اجتماعی)، بهبود انگیزه و آمادگی (با 2 زیرمقوله آماده سازی کودک و فعالیت کودک) و رشد معنوی و فرهنگی کودک (با 3 زیر مقوله رشد معنوی، رشد فرهنگی و رشد و توسعه کلی)، برای محتوای برنامه درسی 23 مفهوم، 6 زیرمقوله و 3 مقوله شامل آموزش شناختی (با 2 زیرمقوله آموزش آکادمیک و مهارت های ذهنی)، موضوع های اجتماعی و هنری (با 2 زیرمقوله مهارت های اجتماعی و آموزش هنری) و آموزش و رشد کلی (با 2 زیرمقوله موضوع های کلی و رشد جسمانی)، برای روش های یاددهی و یادگیری برنامه درسی 18 مفهوم، 5 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های گروهی و فعال (با 3 زیرمقوله آموزش از طریق بازی، آموزش گروهی و روش های فعال) و روش های فردی و مستقیم (با 2 زیرمقوله روش هنری و روش شناختی) و برای ارزشیابی برنامه درسی 10 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های غیرفعال (با 2 زیرمقوله مشاهده و روش های کتبی) و روش های فعال (با 2 زیرمقوله روش های عملکردی و روش های گروهی) شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درباره الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان جهت بهبود برنامه درسی مبتنی بر بازی مورد استفاده قرار گیرد.
مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: مطلق گرایی ریشه در تفکر رویکرد طبیعت گرایی دارد و مطلق گرایان باور به ثابت بودن برخی اصول و مفاهیم در فرهنگ های مختلف دارند. عزت نفس و تمایز یافتگی می توانند بر باورهای مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان تاثیر بگذارند، لذا پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که 385 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته عزت نفس، تمایزیافتگی، مسئولیت پذیری و مطلق گرایی بود که روایی صوری آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 به دست آمد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی برازش مطلوبی داشت. در مدل مذکور عزت نفس و تمایزیافتگی بر مسئولیت پذیری اثر مستقیم و معنادار، عزت نفس، تمایزیافتگی و مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر مستقیم و معنادار و عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش موثر عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی بود. بنابراین، برنامه ریزان و متخصصان فعالیت های فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش مطلق گرایی می توانند به دنبال طراحی و اجرای برنامه هایی برای بهبود عزت نفس، تمایزیافتگی و مسئولیت پذیری باشند.
مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی بر ویژگی های شخصیتی تاریک و سازش یافتگی روانشناختی در دختران آسیب دیده اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
361 - 374
حوزههای تخصصی:
هدف: افراد آسیب دیده اجتماعی دارای مشکلات روانشناختی زیادی به ویژه در زمینه افزایش ویژگی های شخصیتی تاریک و افت سازش یافتگی روانشناختی هستند. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی بر ویژگی های شخصیتی تاریک و سازش یافتگی روانشناختی در دختران آسیب دیده اجتماعی انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دختران نوجوان آسیب دیده اجتماعی در خانه های سلامت تحت نظارت سازمان بهزیستی استان خراسان شمالی در شش ماهه دوم سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر در نظر گرفته شد که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) به تفکیک با روش های آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی آموزش دیدند و گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه ویژگی های شخصیتی تاریک (جوناسون و وبستر، 2010) و مقیاس سازش یافتگی روانشناختی (بیسکر و همکاران، 2013) بودند و داده های حاصل از اجرای آنها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو روش آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش معنادار ویژگی های شخصیتی تاریک (و سه مولفه آن شامل خودشیفتگی، ماکیاولیسم و جامعه ستیزی) و افزایش معنادار سازش یافتگی روانشناختی (و سه مولفه آن شامل آزمودگی، ژرف نگری و یکپارچگی اجتماعی) در مراحل پس آزمون و پیگیری یک ماهه در دختران آسیب دیده اجتماعی شد (001/0P<). دیگر یافته ها نشان داد که بین دو روش آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی در کاهش ویژگی های شخصیتی تاریک و سازش یافتگی روانشناختی و مولفه های هر یک از آنها در مراحل پس آزمون و پیگیری یک ماهه در دختران آسیب دیده اجتماعی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران سلامت می توانند در مداخله های روانشناختی خود از هر دو روش آموزش ذهن آگاهی و شفقت درمانی برای بهبود ویژگی های مرتبط با سلامت از جمله کاهش ویژگی های شخصیتی تاریک و افزایش سازش یافتگی روانشناختی استفاده نمایند.
سنخ شناسی انتخاب همسر به شیوه آنلاین در بین افراد دارای تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 145
حوزههای تخصصی:
راحتی و ناشناس بودن در انتخاب همسر به شیوه آنلاین به افراد کمک می کند تا بدون اطلاع خانواده و دوستان به یکی از هدف های اصلی خود که همان ایجاد رابطه عاشقانه و متعهدانه است، دست یابند.روش شناسی مقاله حاضردر چار چوب استراتژی تحقیق کیفی بر اساس روش تحلیل مضمون داده های گرد آوری شده34 نفر از فعالان گروه های همسریابی آنلاین، طراحی شد. برای این منظور، با تکیه بر نمونه گیری هدفمند، مصاحبه صورت گرفته و اشباع نظری بدست آمد. سپس مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون بررسی شدند. مضامین اصلی شناسایی شده، انگیزه (دارای دو زیر مضمون انگیزه بیرونی و انگیزه درونی)، گمنامی (دارای مفاهیم سرگرمی و وقت گذرانی، هدف نادرست، بی صداقتی، دختران متوقع و بی اعتمادی)، فریب (جعل و پنهان کاری) بودند. مضمون های اشاره شده به ترتیب تداعی کننده نظریه های اشاعه نوآوری، استفاده و رضایتمندی، نظریه پردازش اطلاعات اجتماعی و پیش فرض حقیقت هستند. براساس گفت وگوهای به دست آمده، انتخاب همسر به شیوه آنلاین به دوگروه «گریز از محیط های الزام آور» و «گریز از محیط های انزوابخش» تقسیم شدند. مضامین پژوهش در قالب سه مضمون اصلی انگیزه، گمنامی و فریب قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که که اگر کژکارکردها و شکاف ها و خلا های فرهنگی درکاربرد همسریابی آنلاین به شیوه الگوهای حل مسئله مورد تحلیل قرار گیرند،مشخص می گردد که موفقیت و یا عدم موفقیت همسریابی آنلاین، به کارکرد سایت از سویی و نحوه کاربرد آن ها توسط کاربران از سوی دیگر، به افراد جامعه وابسته است.
فراترکیب مطالعات کارآمدی سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نظام مند پژوهش های متعدد موجود که جنبه های مختلف کارآمدی سازمان های فرهنگی را به صورت پراکنده بررسی نموده اند، می تواند نقشه دانشی کارآمدی سازمانی در داخل کشور را ترسیم نماید. هدف این مقاله ترسیم دانش موضوعی کارآمدی سازمانی از طریق بررسی ویژگی های دانش انباشته آن از نظر شکلی، روشی و محتوایی در مطالعات می باشد تا مؤلفه های کارآمدی سازمان های فرهنگی را شناسایی نماید. برای دستیابی به این هدف، با روش فراترکیب، مقالات داخلی و خارجی بررسی شد و بعد از شناسایی مقولات، مفاهیم و شاخص های مؤلفه های کارآمدی سازمانی در سازمان های فرهنگی و ارزیابی روایی و پایایی آن نتایج نشان داد، سازه ساختاری با مقوله اصلی تراز ساختار/ استراتژی و مقولات فرعی همسویی مأموریتی، هم سویی ساختاری برای تبیین کارآمدی دارای اولویت و اهمیت است. در سازه رهبری، سبک رهبری استراتژیک در قالب توان تفسیر، توان پیش بینی و توان تصمیم گیری، در سازه ارتباطات، الگوی ارتباطی چندوجهی و در سازه محتوایی، هم سویی منافع ذینفعان و در قالب هم سویی منافع فردی و سازمانی و کارآیی فرایندی شناسایی گردید.
کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی: نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
688 - 701
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی در رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی در زنان متأهل شهر اهواز بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل ۲۰ تا ۵۰ ساله شهر اهواز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان گذشته بود و بر این اساس، ۲1۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش مقیاس تمایزیافتگی (DSI_R)، مقیاس کیفیت رابطه مادر شوهر و عروس (QMDRS)، مقیاس همدلی زناشویی(BEA) و مقیاس کیفیت روابط زناشویی(MMQ) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق همبستگی ساده و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار 22SPSS/ انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی، همبستگی مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد همدلی زناشویی کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی را تعدیل می کند؛ اما تمایزیافتگی تعدیل کننده رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی نیست. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت به رغم اینکه کیفیت رابطه زناشویی با متغیرهای مختلفی مرتبط است و از آن ها اثر می پذیرد، همدلی زناشویی در رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی به عنوان یک عامل مؤثر و تسهیل کننده عمل می کند و باعث کمترشدن تعارض ها در این رابطه می شود.