فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
107-133
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی، از جمله موضوعاتی است که در دهه های اخیر مورد توجه صاحب نظران و نظریه پردازان علوم انسانی و اجتماعی قرار گرفته است. زیرا توجه به این مسئله، برخاسته از تحولات اجتماعی و فرهنگی عمیقی است که؛ سهم زنان و مردان را در زمینه های گوناگون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دنیای مدرن آشکار ساخته است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک زندگی جوانان کافی شاپ شهر دهدشت انجام شد. چارچوب نظری پژوهش مستخرج از نظریه های وبر، بوردیو، گیدنز و برمن است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل 205 نفر از جوانانی بود که در کافی شاپی های شهر دهدشت حضور داشتند. از آن میان بر اساس جدول مورگان، نمونه ای به حجم 100 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سنجش اعتبار متغیرها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 86/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با کمک نرم افزار spss نسخه 19 استفاده شد. نتایج نشان داد که بین درجه جهان وطنی جوانان کافی شاپ شهر دهدشت و سبک زندگی آنان رابطه معناداری وجود دارد (p<0/000). در حالی که دو متغیر میزان دین داری و تعلقات قومی و قبیله ای رابطه معناداری نداشتند. در آخر، بر اساس نتایج پژوهش پیشنهادهایی ارائه شد.
روش شناسی پارادایمیک مقالات اثباتی فقر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
فقر یکی از مسائلی است که ابعاد گوناگون زندگی انسان را متأثر می سازد و برآمده از علل و عوامل بسیاری از حوزه های گوناگون است و برای مبارزه با آن به نظریه ای علمی و کارآمد نیاز است. یکی از موانع مبارزه با فقر در ایران فقدان نظریه ای بومی است که بسیاری از صاحب نظران معتقدند به دلیل غیرعلمی بودن و ناکارآمدی پژوهش های جامعه شناختی در ایران است. ما بر این باوریم که یکی از علل اصلی این غیرعلمی بودن، به معنای پارادایمیک نبودن یا فقدان انسجام پارادایمی این پژوهش هاست. یکی از راه های برطرف کردن این مسئله، نقد روش شناختی یا روش شناسی پارادایمیک پژوهش های انجام شده است تا این کاستی ها را آشکار سازد و به مرور در پژوهش های اجتماعی کاهش یابند و پژوهش ها بیشتر به چهارچوب های پارادایمی پارادایم مرجع خود نزدیک شوند و به دستاوردهای علمی تر و کارآمدتری دست یابند. بر همین اساس، در این پژوهش به دلیل اینکه اغلب مقالات جامعه شناختی درباریه فقر ذیل پارادایم اثبات گرایی انجام شده اند، به کمک لوازم روش شناختی پارادایم اثبات گرایی به روش شناسی پارادایمیک این پژوهش ها پرداختیم و کوشیدیم اثبات کنیم این پژوهش ها دست کم فاقد یکی از ویژگی های بنیادین پژوهش اثباتی هستند که بر این اساس، نقدهای بنیادین پارادایمیک به این پژوهش ها عبارت اند از: ۱. نتایج ازپیش معلوم و فقدان معرفت افزایی؛ ۲. فقدان پیش بینی و پیشنهاد و کنترل؛ ۳. فقدان سنجش بی طرفی ارزشی؛ ۴. بی توجهی به ملزومات نظریه بار بودن مفاهیم.
سیاست پژوهی نشاط اجتماعی معلمان ابتدایی (مورد مطالعه: شهرستان معمولان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
123 - 154
حوزههای تخصصی:
ازنظر بس یاری از متخصص ان و صاحب نظران، مهم ترین عام ل ناکارآم دی سیاس ت گذاری آموزش وپرورش ای ران، منطب ق نب ودن سیاس ت ها و تصمیم ه ای ای ن ح وزه ب ا پش توانه های علم ی، نظ ری و پژوهش ی اس ت. هدف از این پژوهش سیاست پژوهی نشاط اجتماعی معلمان مقطع ابتدایی بر اساس رتبه بندی عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی است. ازآنجاکه سیاست پژوهی یک فرآیند است؛ لذا در مرحله آماده سازی به گردآوری اطلاعات، در مرحله مفهوم سازی برای کسب اطلاعات مقدماتی به مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعدادی از مشارکت کنندگان پرداخته شد و از نظریه های سلیگمن، تاو و داینر، شو و گیدنز استفاده شد؛ در مرحله تحلیل تکنیکی به بررسی عواملی که ممکن است علت مسئله باشند، پرداخته شد. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی معلمان استفاده شد. تعداد کل جامعه آماری ۱۱۰ نفر از معلمان ابتدایی شهرستان معمولان است که با روش نمونه گیری تصادفی ۳۰ نفر از آن ها انتخاب شد. روش مورداستفاده در این پژوهش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) است که در آن به مقایسه زوجی معیارها و گزینه ها پرداخته شد. برای شناسایی معیارهای پنج گانه مؤثر بر نشاط اجتماعی از اعتبار سازه استفاده شد. در این پژوهش اولین عامل رتبه بندی شده مؤثر بر نشاط اجتماعی معلمان، امید به آینده است. دینداری، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، سطح تحصیلات و پذیرش اجتماعی به ترتیب در مراتب بعدی قرار گرفتند. همچنین نتایج مقایسه زوجی معیارهای نشاط اجتماعی معلمان بر اساس جنسیت نشان داد که زنان پایگاه اقتصادی - اجتماعی و پذیرش اجتماعی را بیش از مردان و مردان امید به آینده، سطح تحصیلات و دینداری را بیش از زنان بر نشاط اجتماعی خود مؤثر می دانند. پس از تحلیل توصیه های سیاستی و یافته ها راهکارهای تقویت پایگاه اقتصادی-اجتماعی معلمان، توجه به اعمال مدرک تحصیلی در رتبه بندی معلمان، توسعه فعالیت های اجتماع محور، مدنی و داوطلبانه برای زنان و تشکیل بانک داده های مربوط به نشاط و شاد زیستی معلمان ارائه می شود.
فرهنگ سیاه پوشی و بازنمایی ارزش ها (مطالعه پسران سیاه پوش ایلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
109 - 126
حوزههای تخصصی:
با توجه به شکل گیری و تقویت سبک ها و خرده فرهنگ های خاص در جامعه شهری ایران، پژوهش حاضر با هدف مطالعه پدیده سیاه پوشی به عنوان ابزاری فرهنگی برای نمایش ارزش ها در بین پسران سیاه پوش ایلامی صورت پذیرفته است. رویکرد پدیدارشناسی چارچوب متدیک جهت دهنده پژوهش است؛ برای گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه عمیق و برای تحلیل داده ها از تحلیل تماتیک بهره گرفته شده است. جامعه هدف پسران سیاه پوش شهر ایلام می باشد و از نمونه یابی زنجیره ای در جهت دستیابی بهتر به اطلاع رسان ها بهره گرفته شده است و پس از مصاحبه با 24 نفر بر اساس اصل بسندگی اشباع نظری اتفاق افتاد. نتایج به دست آمده بیانگر آن هستند که سیاه پوشان بیش از آنکه خود عامل اثرگذار در فرایند زندگیشان بوده باشند معلول شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه هستند . جامعه ای که سازوکار های لازم برای ایجاد همنوایی را از آنها سلب و نوعی طغیان درونی را در وجودشان به ارمغان نهاده تا از طریق رفتار های کجروانه و چالش زا، مسیر اصلی را دچار خدشه و مسیری تازه از حیات اجتماعی و لو پرمخاطره را برای خود ترسیم سازند تا از این طریق آمال و امیال سرکوب شده خود را جویا شوند.
متفکران و کنشگران عهد مشروطیت در ایران و مسئله حقوق اساسی ملت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
188-147
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی مفهوم حقوق و آزادی های اساسی ذیل مفهوم عدالت، نزد متفکران مشروطه است. مقاله بر آن بوده که با روش تحلیل تاریخی، تعریف دقیقی از حقوق اساسی نزد بیش از سی روحانی و روشنفکر دوران مشروطه عرضه دارد و تلاش کند دسته بندی مناسبی از نوع مواجهه هریک از ایشان نسبت به حقوق و آزادی ها ارائه دهد و از دسته بندی های دوگانه تن زند. چارچوب مفهومی و نظری موردبررسی، نحوه شکل گیری سوژه مدرن نزد کانت و رالز؛ و ازطرفی دسته بندی های موجود از حقوق، بوده است. درنهایت طیفی ارائه شد که در دسته اول آن باور به اینکه «آزادی باعث نشر زنادقه و مخالفت با اسلام است»؛ در دسته دوم «باورمندان به حقوق سیاسی یا حقوق شاه و رعیت، یا مردم و مسئولان»؛ در دسته سوم «حقوق اقتصادی و اجتماعی برای قوام بخشیدن به جامعه»؛ در دسته چهارم «باورمندان به حقوق شخصی و سیاسی» و در دسته پنجم «حقوق اساسی و آزادی های عمومی به عنوان حق شهروندی» وجود دارد.
رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده در نوجوانان: نقش میانجی ایمنی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
533 - 550
حوزههای تخصصی:
رفتارهای پرخطر یکی از مسائل بااهمیت در دوران نوجوانی است. ارتباط بین تعامل والدین با نوجوانان و امنیت هیجانی آن ها در این زمینه مورد توجه می باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان با توجه به نقش میانجی ایمنی هیجانی بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. 300 دانش آموز از دبیرستان های شهر کرم انشاه به روش خ وشه ای طبق ه ای انتخاب ش دن د و پرسش نامه های «خطرپذیری نوجوانان ایرانی»، «الگوهای ارتباطی خانواده»، و «ایمنی هیجانی» را پاسخ دادند. داده های گردآوری شده به کمک نرم افزارهای SPSS-25 و Lisrel-8.8 و با روش های ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین رفتارهای پرخطر و الگوهای ارتباطی خانواده نوجوانان همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد (05/0 > P). همچنین ایمنی هیجانی میانجی بین این ارتباط می باشد (05/0 > P). با توجه به یافته های این پژوهش، می توان گفت که خانواده و شبکه تعاملی که در آن وجود دارد، از راه الگوهای ارتباطی گوناگون خود در بروز یا عدم بروز رفتارهای پرخطر در نوجوانان نقش بسیار مهمی دارد که البته در این بین، میزان ایمنی هیجانی نوجوانان نیز باید مورد توجه قرار بگیرد.
تحلیل تفاوت های فضایی کیفیت زندگی در بافت های شهری نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
129 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجّه به تفاوت های مکانی کیفیت زندگی و نقش شرایط محیط مصنوع در کیفیت زندگی شهروندان، این پژوهش به دنبال بررسی تفاوت شاخص های کیفیت زندگی میان بافت های سه گانه (قدیم، میانی و جدید) است. با توجه به تفاوت شرایط کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این بافت ها، شناخت کیفیت زندگی در شاخص های مختلف می تواند به ارائه برنامه های موضوعی و موضعی بهتر و کارآمدتر برای ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان این بافت ها کمک نماید.
روش و داده ها: این تحقیق به لحاظ هدف، توسعه ای -کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی است. برای گرد آوری داده های تجربی از روش پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری افراد بالای 20 سال و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 380 نفر به دست آمد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که هم در بُعد عینی و هم در بُعد ذهنی کیفیت زندگی شهروندان شهر نوشهر از وضعیت چندان مناسبی برخوردار نمی باشد. این وضعیت برای بافت های قدیم و جدید شهر نوشهر نیز صادق است. اما در بافت میانی وضعیت اندکی متفاوت می باشد. تحلیل اثر متغیرهای زمینه ای بر کیفیت زندگی نشان داد که کم وکیف چگونگی تأثیرگذاری این متغیرها بر اساس نوع بافت شهری و مکان زندگی افراد می تواند متفاوت باشد.
نتیجه گیری: نکته کلیدی در این پژوهش، تاکید بر توجه به ویژگی های محیط مصنوع و مکان زندگی، در کنار ویژگی های فردی و اجتماعی افراد در حوزه انواع برنامه ریزی های شهری و خصوصاً اجتماعی می باشد.
پیام اصلی: با توجّه به تنوّع و تعدد محیط های شهری و چالش ها و پتانسیل های متنوّع آنها، بایستی از رویکرد و روش های متنوّع و متکثّر با توجّه به بافت و زمینه برای بهبود کیفیت زندگی و زیست محیط های شهری بهره گرفت. قطعاً فهم این تفاوت ها و گونه گونی ها، پیش زمینه شناخت شهر و برنامه ریزی برای ایجاد شهرهایی منسجم و برخوردار از انسجام و پیوستگی اجتماعی می باشد.
تجربه طرد اجتماعی ساکنان روستایی ( مورد مطالعه: شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
103 - 126
حوزههای تخصصی:
اهداف: طرد اجتماعی به عنوان یک پدیده مدرن می تواند بخشی از جامعه را از حقوق و فرصت ها محروم نماید. سیاستگذاران برای جلوگیری از تولید نارضایتی ها توجه بیشتری در دو دهه اخیر به این مسأله نشان داده اند. در دنیای مدرن به دلیل توجه به شهرنشینی، روستاییان در معرض طرد اجتماعی قرار دارند. مطالعه حاضر با توجه به حساسیت نظری این مفهوم به تجربه طرد اجتماعی روستاییان شهرستان شفت استان گیلان پرداخته است. روش مطالعه: این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد در پی فهم تجربه طرد اجتماعی روستائیان بوده و میدان مطالعه روستاهای راسته کنار و چماچای شهرستان شفت است. مشارکت کنندگان شامل ۲۲ نفر از روستائیان بودند که به صورت هدفمند و با معیار اشباع نظری انتخاب شدند. اعتبار داده های حاصل از مصاحبه ها پس از تحلیل، با روش بازبینی توسط محققین در حوزه علوم اجتماعی تعیین شد. یافته ها: مقوله ی هسته ی پژوهش «تجربه های طرد از مقاومت تا مهاجرت» است؛ مفاهیم به دست آمده 78 مورد بوده و مقولات اصلی عبارت اند از سنت، سیاست های تبعیض آمیز، ساختارهای ناکارآمد، بازتولید نارضایتی و استراتژی مواجهه به صورت فعالانه و منفعلانه است. همچنین تعداد مقولات فرعی 16 مورد است که مهم ترین آنها شامل فرهنگ روستایی، ارث، ناکارآمدی مسؤولان، حاکمیت دلالی، مشکلات اقتصادی، احساس محرومیت و تغییر بافت فرهنگی روستا است. نتیجه گیری: طبق یافته ها دو نوع تجربه طرد رخ می دهد، برخی ها روستاها را ترک می کنند و تاب تحمل گرفتاری های روستا را ندارند و در عوض پشیمانی و مشکلات شهری در انتظارشان است و برخی دیگر به ترک روستا راضی نمی شوند و در برابر سختی ها مقاومت می کنند. مهم ترین عامل برای کنترل طرد اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه افزایش امکانات و زیرساخت ها و کاهش احساس محرومیت است.
مطالعه جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گرایش زنان مطلقه به ازدواج مجدد (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
89 - 112
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی جامعه شناختی گرایش زنان مطلقه به ازدواج مجدد در شهر اصفهان است. بر این اساس در قالب یک مطالعه با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه، تعداد ۲۰۷ نفر از زنان مطلقه دارای حداکثر ۴۵ سال سن ساکن شهر اصفهان، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. چارچوب نظری این پژوهش براساس نظریات تغییر نقش ها، نظریه انتخاب عقلانی، نظریه بازی و دیدگاه های فمینیسم تدوین شده است. 7/۳۰% پاسخگویان تمایل بیشتر و ۶/۶۹% تمایل کمتری به ازدواج مجدد دارند. ۳۷% پاسخگویان امید به زندگی پایین و ۸/۶۲% پاسخگویان امید به زندگی بالاتری دارند. بررسی وضعیت اولویت تماس در مواقع ضروری بیانگر این است که اولین اولویت افراد برای ارتباط گیری در مواقع ضروری، به ترتیب ۹/۷۳% خانواده، ۴/۱۷% دوستان، ۵% خویشاوندان و ۳% همسر قبلی و خانواده او بوده است. نتایج یافته های تحقیق نشان داد بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و ابعاد آن، با گرایش نداشتن زنان مطلقه به ازدواج، حمایت اجتماعی با گرایش نداشتن زنان مطلقه به ازدواج و ناکامی منزلتی با گرایش نداشتن زنان مطلقه به ازدواج رابطه معناداری وجود دارد و نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد متغیرهای سرمایه اجتماعی و ارزش های برابری گرایانه جنسیتی و حمایت احتماعی بیشترین سهم را در تبیین تغییرات گرایش زنان مطلقه به ازدواج مجدد دارند.
فهم فساد از دیدگاه جوانان، مورد مطالعه: استان اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادراک از فساد به معنی تصور و نگرش افراد جامعه به وضعیت فساد و مصادیق آن است. مفهوم فساد مانند بقیه مفاهیم اجتماعی تاریخمند و مشروط بوده و در گذر زمان و در بین بافت های گفتمانی بصورت های مختلف تعریف و برداشت می شود. از آنجا که گفتمان، سازنده واقعیت است با نحوه گفتار و نوشتار مردم می توان به واقعیت های اجتماعی معنا بخشید و افق نگاه افراد را نسبت به پدیده های اجتماعی از جمله فساد کشف نمود.این پژوهش باهدف شناخت عمیق فساد ادراک شده در فهم جوانان استان اردبیل با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است. روش نمونه گیری، هدفمند است که مصاحبه نیمه ساختار یافته با 12نفر از جوانان استان اردبیل تا اشباع نظری ادامه یافت، نیز شیوه تحلیل داده ها با ورود داده های متنی به نرم افزار MAXQDA در سه مرحله 1- تجزیه و توصیف متن، 2- تشریح و تفسیر متن، 3- ادغام و یکپارچه کردن مجدد متن انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد؛ جوانان استان اردبیل مضمون فساد ادراک شده را با سه مقوله 1- شناختی، 2- احساسی،3- رفتاری تعریف می کنند. از دیدگاه جوانان، داوری و قضاوت مثبت افراد نسبت به روند و مبارزه با شیوع فساد موجب بسط اعتماد و عدالت اجتماعی می شود و نگرش منفی نسبت به آن به تنزل سرمایه اجتماعی منجر می شود.
خودزایشی واقعیت اجتماعی و نقد رئالیسم انتقادی: مارگارت آرچر و اندرو سه یر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه هستی شناختی مارگارت آرچر و رویکرد معرفت شناختی اندرو سه یر در باب واقعیت اجتماعی داوری و نقد می شود. برای تبیین پویایی جهان اجتماعی، آرچر نظریه مورفوژنتیک اجتماعی را بنا نهاد که طبق آن، جهان اجتماعی محصول تعامل میان فرهنگ، عاملیت و ساختار است. همچنین اندرو سه یر علاوه بر تأکید بر پیچیدگی ماهیت واقعیت اجتماعی، مدلی نو برای معرفت شناسی اجتماعی ارائه کرد. مدل او مبتنی بر تعامل چندگانه میان محقق (سوژه)، موضوع تحقیق (ابژه) و دیگر سوژه هایی است که در یک اجتماع زبانی مشترک با محقق قرار دارند.روش پژوهش مقاله حاضر از نوع مقایسه ای- تحلیلی است.این مقاله دیدگاه هردو نظریه پرداز را به این جهت که توانایی خودزایشی واقعیت اجتماعی را در این فرایندها نادیده می گیرند، نقد می کند. هم هستی شناسی آرچر و هم معرفت شناسی سه یر، نقش فعال واقعیت اجتماعی را در بازتولید خود نادیده می گیرند.یافته های این مقاله نشان می دهد ویژگی خودزایشی واقعیت اجتماعی از طریق سه مکانیسم «اعمال اجبار بر کنشگر»، «انعطاف پذیری» و «هرمنوتیک مضاعف» می تواند در بازتولید خود مؤثر باشد و کنشگر انسانی-اجتماعی را مقید کند.
رابطه رضایت جنسی و نگاه جنسیتی با گسست خانواده (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
437 - 459
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی وجود دارند که کارکردهای خانواده را دچار اختلال می کنند و ممکن است به گسست خانواده منجر شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت جنسی و نگاه جنسیتی با گسست خانواده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعه آماری افرادِ ساکن در مناطق 5، 7 و 8 شهر تبریز هستند که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری بررسی شده اند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای انتخاب نمونه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین رضایت جنسی با گسست خانواده رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، به طوری که هرچقدر رضایت جنسی زوجین در زندگی زناشویی بیشتر باشد، گسست خانواده کمتر اتفاق می افتد. همچنین یافته ها حاکی است، بین نگرش جنسیتی سنتی با گسست خانواده رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارتی، هرچقدر نگرش جنسیتی سنتی افراد بیشتر باشد، احتمال گسست خانواده بیشتر می شود. نتایج نشان می دهد در صورت همسان بودن زوجین در زمینه تحصیلی و بالاتر بودن سطح تحصیلات، بنیان خانواده کمتر دچار اختلال می شود. بخش دیگری از نتایج گویای آن است که گسست خانواده در بین زوجینی که مشاغل مناسبی از نظر جایگاه اجتماعی دارند، کمتر رخ می دهد.
طراحی مدل تاثیر مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت با نقش میانجی جو حاکم سازمانی (مورد مطالعه: اداره آموزش و پرورش استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
215 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تاثیر مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت با نقش میانجی جو حاکم سازمانی از طریق روش تحقیق مدل آمیخته اکتشافی انجام شد.روش شناسی: تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق، ترکیبی بصورت آمیخته کیفی – کمی، بوده بطوریکه در بخش کیفی، مدل، شناسایی شده و در بخش کمی، مدل شناسایی شده در جامعه آماری واقعی، کمی سازی شده و در بوته آزمون قرار گرفت جامعه آماری در بخش کیفی، گروهی از خبرگان آکادمیک، خبرگان سازمانی و متخصصان مرتبط با موضوع پژوهش و در بخش کمی معلمان مدارس دخترانه و پسرانه دوره دوم متوسطه استان مازندران، در 400 مدرسه بتعداد 6420 نفر بودند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، تعداد 20 نفر و در بخش کمی با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چندمرحله ای بر اساس فرمول کوکران، تعداد 364 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده ها در بخش کیفی از طریق اجرای تکنیک دلفی با پرسشنامه نیمه ساختاریافته و ساختاریافته طی چهار راند و در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با ابزار پرسشنامه محقق ساخته 96 گویه ای استخراج و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. پایایی و پایایی ترکیبی مولفه ها بترتیب بین 731/0 تا 962/0 و 836/0 تا 975/0 برآورد و تأیید شد.یافته ها: یافته های کیفی نشان داد، « مدیریت تدریس پژوهش محور »، دارای نه بعد بشرح: یادگیری مبتنی بر حل مسئله و پژوهش، یادگیری گروهی و مشارکتی، طرح مسئله و سوالات چالشی، توسعه مهارتهای اجتماعی، کاوشگری و رویکرد اکتشافی، ایجاد محیطی مبتنی بر دوستی و صمیمیت، طوفان فکری در جهت خلاقیت و بدیعه پردازی، نقش حواس در فهم و ارتباط بین مطالب درسی و تکالیف درسی متناسب با شرایط روحی و علمی دانش آموزان، « جو سازمانی»، دارای هفت بعد بشرح: رفتار حمایتی، همبستگی و روحیه گروهی، صمیمیت، وضوح نقش، تشویق مبتنی بر عملکرد، قانون مداری مبتنی بر دستورالعمل های بالادستی و رفتار حرفه ای و اخلاقی و « مدیریت فراشناخت»، دارای هشت بعد بشرح: خودانگیزشی، خودکنترلی، خودمشاهده گری، خودقضاوتی، خودواکنشی، هدف گذاری و مدیریت منابع در دسترس، راهبردهای حل مسئله در یاددهی – یادگیری و ارتقاء دانش اخباری و موقعیتی، بوده است.بحث و نتیجه گیری: نتایج بخش کمی نشان داد که مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت و جو سازمانی و جو سازمانی بر مدیریت فراشناخت، تاثیر معناداری داشته و جو سازمانی در تاثیر مدیریت تدریس پژوهش محور بر مدیریت فراشناخت، نقش میانجی را ایفا نمود.
مدل سازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
255 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بحث توسعه فرصت های کارآفرینانه در همه رشته ها از جمله ورزش مورد تاکید است. بنابراین، هدف این مطالعه مدل سازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود.روش شناسی:روش پژوهش از نظر راهبرد آﻣﯿﺨﺘﻪ با طرح اکتشافی- متوالی و هدف کاربردی- توسعه ایمی باشد.که بامصاحبه هاینیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری و اجماع دربخش کیفی: 40 نفر از خبرگان دانشگاهی، کارآفرینان و مدیران ورزشی با نمونه گیریهدفمند نظری مشارکت داشتند.در بخش کمّی: با نمونه گیری تصادفی 164 نفر از کارآفرینان ورزشی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی مدیریت ورزشی، انتخاب شدند. ابزار پژوهشمصاحبه های نیمه ساختاریافتهو ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ی محقق ساخته در مقیاس5 ارزشی لیکرت جهت تعیین اﻫﻤﯿﺖمقوله ها و برازش مدلبود که رواییابزار توسط اعضای گروه دلفیو پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیلداده ها به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار آماری واریانس محور «Smart PLS(3)» انجام ﺷﺪ.یافته ها: یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی دارای 52 گویه در 8 عامل محیط کسب وکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساخت های آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکه های اجتماعی بود که بار عاملی، روایی همگرا با روش میانگین واریانس استخراج شده و پایایی برای همه آنها بالاتر از 70/0 محاسبه شد. همچنین، مدل شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی برازش مناسبی داشت و مدل مذکور بر هر یک از هشت عامل مذکور اثر مثبت و معناداری داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از هشت عامل مهم و موثر برای توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود. بنابراین، برای بهبود فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی می توان شرایط را برای بهبود و ارتقای محیط کسب وکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساخت های آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکه های اجتماعی فراهم آورد.
بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی (مطالعه موردی: معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
181 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی انجام شد.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 278 نفر از معلمان به طور تصادفی جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت استعداد(Cunningham, 2007)، جامعه پذیری سازمانی(Taormina, 1997) و سرمایه های روانشناختی(2007،Luthans, Youssef , Avolio) استفاده گردید.داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مدیریت استعداد با سرمایه های روانشناختی (28/0) با آماره تی 29/4 مثبت و معنادار می باشد(01/0P<)همچنین رابطه جامعه پذیری سازمانی با سرمایه های روانشناختی (64/0) با آماره تی 36/7 مثبت و معنادار بود(01/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضراز عوامل اثر گذار بر سرمایه های روانشناختی می تواند مدیریت استعداد و جامعه پذیری سازمانی باشد.
نقد دیدگاه «تضاد دولت و ملت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
260-237
حوزههای تخصصی:
شایع ترین و مهم ترین دیدگاه مربوط به مناسبات مردم و حکومت در تاریخ ایران، دیدگاه مربوط به «تضاد دولت و ملت» است. این دیدگاه از جانب محمدعلی همایون کاتوزیان و برخی افراد دیگر ذکر شده است. در دیدگاه کاتوزیان، چرخه «استبداد، هرج و مرج، استبداد» درمورد مناسبات مردم و حکومت در تاریخ ایران مطرح شده است. دیدگاه «تضاد» با تعریفی که از جایگاه ساختار سیاسی می کند به نقش نظام سیاسی در نحوه تعامل مردم با حکومت در تاریخ ایران اشاره دارد که همواره نشانگر وضعیت «چالش»، «نزاع» و «درگیری» بین آن ها بوده است. این مقاله به دنبال نقد دیدگاه «تضاد» با بهره گیری از رهیافت « جامعه شناسی تاریخی» است. مدعا این است که دیدگاه «تضاد» نمی تواند جوهره مناسبات مردم و حکومت در طول تاریخ ایران را تبیین کند. روش مقاله کیفی و به صورت توصیفی تفسیری است. یافته ها حکایت از این دارد که با بهره گیری از رهیافت جامعه شناسی تاریخی می توان در تعمیم دیدگاه تضاد بر کل تاریخ ایران و جوهره آن تردید کرد، چراکه بستر تاریخی و اجتماعی جامعه ایران دیده نشده، لذا مکانیسم های تعامل و نحوه زیست اجتماعی ایرانیان نیز فهم نشده است. با روش جامعه شناسی تاریخی می توان بر تکثر قواعد، تنوع تاریخ و به خصوص فضاها و موقعیت های متکثر غیرتضادی در مناسبات دولت و ملت در طول تاریخ ایران تأکید داشت. .
بررسی کیفیت زندگی به مثابه شاخص توسعه اجتماعی در بین استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۹۰-۱۶۳
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی به مثابهٔ یکی از مهم ترین شاخص های توسعهٔ اجتماعی، اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهاست، اما دانش موضوعی آن در ایران به شناخت دقیق از وضعیت موجود نرسیده است و نتوانسته در هم کنشی با سیاست گذاری به تغییر و بهبود در این زمینه کمک نماید؛ بنابراین، سنجش وضعیت موجود کیفیت زندگی از طریق شاخص های معرف و قابل استناد در مناطق مختلف کشور ضروری است. این مقاله به کیفیت زندگی به مثابهٔ شاخص توسعهٔ اجتماعی پرداخته و در چهارچوب روش تحلیل ثانویهٔ کمّی، پس از رفع چالش های متدولوژیک و دستیابی به ۴۲ معرف در دو دسته شاخص عینی و ذهنی، به بررسی و رتبه بندی آن ها بر مبنای میانگین کشوری پرداخته است. نتایج بررسی کیفیت زندگی در ایران، شکاف و پراکندگی بین استان ها را نشان داد. بر این اساس، میانگین کیفیت زندگی فقط در استان های تهران، یزد، سمنان، بوشهر، اصفهان، البرز، مازندران، قزوین و مرکزی بالاتر از میانگین کشوری است و امتیاز آن در سایر استان ها پایین تر از میانگین کشوری است.
ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه: مطالعه ای درباره زندانیان مرد زندان پذیر شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
1 - 40
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «زندانیان مرد زندان پذیر شده چگونه نهادهای خانواده و مدرسه را تجربه کرده اند؟ آیا این تجربه آنان را به انحراف سوق داده است؟ » این پژوهش با استفاده از رهیافت کیفی نظریه بنیانی انجام شده است وگردآوری اطلاعات از طریق مشاهده و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با ۲۰ نفر از زندانیان مرد 33 تا 05سال که تجربه ارتکاب جرم و بازگشت مجدد به زندان را داشتند، انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که زندانیان مرد که بارها به زندان بازگشته اند در دو الگوی پارادایمی متفاوت «نوجوانان سرگشته» و «جاه طلب های بی ابزار» قرار می گیرند. هر دو پارادایم حکایت از ناکارآمدی نهادهای خانواده و مدرسه دارد. حاصل هر دو پارادایم زندان پذیری است. در پارادایم اول، خانواده و مدرسه به عنوان نهادهای اصلی اجتماعی کننده فرد، آمادگی لازم را برای مواجهه با هیجانات شدید دوران نوجوانی در فرد ندارند. در پارادایم دوم، فرد هیجانات دوران نوجوانی را آسان تر طی می کند اما در عین حال آماده مواجهه با چالش های جدیدتر در خانواده، شغل و تحصیلات نیست. نکته مهم آن است که همه افراد زندان پذیر شده لزوما از درون خرده فرهنگ بزهکار ظاهر نشده اند، بلکه ناکارآمدی نهادهای خانواده، مدرسه و اجتماع محلی منجر به آن شده است که فرآیند جامعه پذیری افراد حتی در خانواده های به هنجار ناقص و ناکارا باشد. در این میان سازمان رسمی زندان تنها فرآیند جامعه پذیری ناکارآمد را تکرار و سازمان غیررسمی زندان، نهایتا اجتماعی را که فرد به آن احساس تعلق دارد در اختیار او قرار می دهد.
واکاوی شکل های مسئولیت اجتماعی دانشگاه و فراروی از آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر تعریفی از مسئولیت اجتماعی دانشگاه دربردارنده ی آن است که شکل خاصی از دانشگاه را پیشاپیش در نظر گرفته باشیم. این شکل ها چه هستند و چه پیامدهایی دارند. این مقاله که بر پژوهش های منتشره در حوزه مسئولیت اجتماعی دانشگاه در دهه ۱۳۹۰ شمسی متمرکز است، درصدد شناسایی الگوهایی بر پایه پژوهش های مورد بررسی برآمده است. سپس با واکاوی انتقادی این شکل ها نشان داده شده که چرا باید از مطالعات موجود فراتر رفت و به شکل های بدیل دیگر اندیشید که بهتر بتواند مسئولیت اجتماعی دانشگاه را صورت بندی کند. سه شکل اصلی دانشبنگاه، دانشگاه خدمت محور و دانشگاه اجتماعی بر اساس رویکردهای موجود در فضای مطالعات دانشگاه و مسئولیت اجتماعی آن شناسایی شدند. این سه شکل مورد واکاوی و نقد قرار گرفت تا شکل چهارم یعنی دانشگاه بوم شناختی همچون بدیلی مسئول تر از نظر اجتماعی معرفی شود. درواقع، به شکلی ضمنی می خواهیم نشان دهیم که که الگوها و رویکردهای پژوهشگران نقشی اساسی در شکل یابی جهت گیری پژوهشی آن ها دارد و همین ضرورت ارائه شکل ها و الگوهای بدیل را نشان می دهد. چرا که امکان های تازه نظری و پژوهشی را ایجاد می کند. یافته ها نشان داد که بدون وجود درکی هستی شناختی از دانشگاه، هر شکلی از صورت بندی مسئولیت اجتماعی به تقلیل وجوه گوناگون دانشگاه به وجوه بازار یا دولت می انجامد؛ چیزی که به ویژه در پژوهش های دانشگاهی ایرانی درباره مسئولیت اجتماعی دانشگاه به چشم می خورد. پیشنهاد ما توجه به دانشگاه بوم شناختی همچون بدیلی مهم است که رونالد بارنت آن را صورت بندی کرده است.
تاثیر آموزش آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی بر ارتقای سطح آگاهی زنان فعال در حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر هدف، تعیین تاثیر آموزش آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی بر ارتقای سطح آگاهی زنان فعال حوزه سلامت بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون تک گروهی بود. جامعه آماری، زنان فعال در حوزه سلامت در شهرداری های مناطق 22گانه شهر تهران طی سال های 1397 و 1398، شامل 862 نفر بودند و حجم نمونه شامل 456 زن بود که با روش نمونه گیری هدفمند از بین شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی که در یک جلسه در هر منطقه و به مدت 3 ساعت برگزار شد انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه محقق ساخته آگاهی سنجی مضرات مواد دخانی بود که روایی صوری آن با نظر چند نفر از متخصصان حوزه دخانیات تایید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 755/0 به دست آمد. با توجه به نرمال نبودن توزیع جامعه آماری بر حسب آزمون کولموگروف اسمیرنف، از آزمون یومن ویتنی جهت مقایسه تغییرات پیش آزمون و پس آزمون در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بعد از مداخله آموزشی، در شاخص های آگاهی از عوارض دود تحمیلی بر جنین، نوزادان، کودکان و زنان باردار، مضرات دخانیات برای مردان و زنان، قلیان در قیاس با سیگار، سرطانهای ناشی از دخانیات و میانگین آگاهی از دود ثانویه و دود ثالثیه تفاوت معنی داری وجود داشت(p<0.05). اما در شاخص آگاهی از دود تحمیلی قلیان و سیگار تفاوت معنی دار مشاهده نگردید(بزرگتر از 05/0).بحث و نتیجه گیری: مداخله آموزشی آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی، سطح آگاهی زنان در خصوص مضرات دخانیات را ارتقا بخشید و روش مداخله مذکور می تواند توسط متخصصان سلامت مورد استفاده قرار گیرد.