فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی- اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل ناحیه ای و تمرکز بیش از حد امکانات در برخی نقاط (کوژهای توسعه) و محرومیت دیگر نقاط (مغاک عقب ماندگی) را در پی داشته است. برای تعدیل در پراکنش شاخص های توسعه، برنامه ریزی جامع توسعه پذیری مناطق با هدف ارایه ی الگوی مناسب برای توزیع متعادل خدمات، جمعیت و سکونتگاه ها (تعادل فضایی) ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و سنجش درجه ی توسعه یافتگی یا نحوه ی برخورداری شهرستان های کل کشور از 30 شاخص ترکیبی؛ جمعیتی، کالبدی، زیربنایی، اجتماعی– اقتصادی و بهداشتی– درمانی است، جامعه ی آماری پژوهش، 336 شهرستان کشور بر اساس آمار سال 1385 می باشد. بر این اساس 30 شاخص مورد بررسیبا بهره گیری از روش های متداول سنجش سطح توسعه یافتگی شامل تحلیل عاملی، تاپسیس و موریس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته با استفاده از روش میانگین رتبه ای ترکیب گردیده است. برای نیل به این مهم، شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده اند. بر این اساس از عامل اول و دوم که دارای درصد بارگیری بالاتر از 10 درصد بودند؛ استفاده شده و بقیه ی عوامل از تحلیل حذف شدند. همچنین با بهره گیری از شاخص ترکیبی موریس و تکنیک تاپسیس چهار سطح برخورداری مشخص و نحوه ی پراکنش شهرستان ها در سطوح ارائه شده تشریح گردیده است. نهایتاً با استفاده از اولویت بندی رتبه ها روش های مذکور ادغام و سطوح چهارگانه برخورداری (ورابرخوردار، فرابرخوردار، میان برخوردار و فروبرخوردار) ایجاد و جایگاه هر یک از شهرستان ها در این سطوح مشخص شده است. نتیجه ی حاصل از رتبه بندی نهایی نشان می دهد که 112 شهرستان سطح میان برخوردار و 90 شهرستان فروبرخوردار بیشترین تعداد شهرستان های کشور را به خود اختصاص داده اند.
بررسی و تعیین روند تغییرات پارامترهای کمّی و کیفی چشمه های آب گرم معدنی شهر توریستی سرعین با استفاده از آزمون ناپارامتری مان– کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشمه های آب معدنی شهر سرعین نقش بسیار مهمی در تأمین منابع آب و همچنین رونق اقتصادی و جذب گردشگری منطقه دارد. از اینرو مطالعه روند تغییرات کمّی و کیفی آب بسیار حائز اهمیت است. در این مطالعه با استفاده از آزمون ناپارامتری مان کندال نسبت به بررسی و تعیین روند پارامترهای کمّی و کیفی چشمه های 9گانه ی آبگرم معدنی شهر سرعین واقع در شمال غرب ایران در دوره ی آماری 1389-1360 در 3 سطح معنی داری 1%، 5% و 10% اقدام گردیده است. متغیّرهای مورد بررسی شامل دبی و دما با داده های ماهانه 25 ساله و متغیّرهای اسیدیته، میزان سیلیس، هدایت الکتریکی و سختی کل با داده های سالانه 30 ساله می باشد. بدین منظور ابتدا خودهمبستگی معنی دار مرتبه ی اول از سری داده ها حذف و سپس برای هر سری زمانی شیب خط روند با روش تخمین گر Sen محاسبه شد. در نهایت مطابقت کلی نسبتاً قابل قبولی با فرض اولیه تحقیق مبنی بر کاهش آبدهی و افزایش دما به دلیل گرمایش زمین در نتایج مشاهده گردید. اکثرچشمه ها دارای آبدهی با روند منفی معنی داربودند و به عبارتی روند آبدهی چشمه ها کاهشی بوده است. در مورد دمای چشمه ها نیز3 چشمه افزایش دما و 2 چشمه کاهش دما داشته و سایر چشمه ها فاقد روند دمایی می باشند. اسیدیته و میزان سیلیس اکثر چشمه ها در 30 سال دوره ی سالانه افزایش یافته و هدایت الکتریکی و سختی کل اکثر چشمه ها کاهش یافته است.
تحلیلی آماری از ارتباط دماهای بیشینه ایران با متوسط جهانی ناهنجاری های دمایی خشکی ها و اقیانوس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی و ارتباط معنی دار تغییرات دما و بارش نقاط مختلف دنیا با افزایش دمای کره زمین، به عنوان مهم ترین نمودهای تغییر اقلیم در قرن حاضر قابل توجه هستند. تاثیرات مخرب این پدیده بر روی کره زمین یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در سطح جهانی می باشد. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو جهت آشکار سازی تأثیر گرمایش جهانی بر روی دماهای حداکثر، به صورت ماهانه و دوره ای(سرد و گرم) انجام گرفته است. برای انجام این پژوهش از دو دسته داده، داده های دمای 17 ایستگاه سینوپتیک کشور و مقادیر متناظر آن، داده های شاخص متوسط جهانی ناهنجاری های دمایی خشکی ها و اقیانوس ها طی بازه زمانی 60 ساله (1951تا2010)، میلادی استفاده گردید. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش همبستگی پیرسون برای آشکار سازی ارتباط آماری بین داده ها، از روش رگرسیون خطی و سهمی جهت تحلیل روند سری زمانی داده ها، برای نشان دادن پراکندگی مکانی همبستگی بین داده های دمای ایستگاه ها با گرمایش جهانی در سطح کشور از مدل زمین آمار و در نهایت جهت آشکار سازی آماری معناداری تغییر روند دماها از آزمون ناپارامتری من – کندال استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده تأثیر گرمایش جهانی بر روی دمای حداکثر در ماه های سرد سال همچون ژانویه، دسامبر و نوامبر خیلی کمتر بوده و بیش ترین نمود آن در فصول بهار و تابستان بیشتر در ایستگاه های جنوبی مانند آبادان، اهواز و شیراز دیده می شود. فرآیند ذکرشده در بررسی دوره ای دمای سرد و گرم سال نیز مشهود است و تأثیرپذیری دمای دوره ی گرم ایستگاه های مطالعه شده از گرمایش جهانی نسبت به دوره ی سرد بیشتر بوده و بیانگر افزایش دمای دوره ی گرم سال می باشد. در این بین تعدادی از ایستگاه ها نیز مانند ایستگاه انزلی، ارومیه و خرم آباد در برخی ماه ها از گرمایش جهانی تأثیرپذیری معکوس داشته و در دماهای حداکثر آن ها افت دیده می شود. این امر در نتایج حاصل شده از تحلیل های دوره ای نیز مشاهده می گردد. تغییرات روند دمای حداکثر ایستگاه های مورد بررسی بیانگر معناداری آن در ماه های تابستان می باشد. روند تغییرات ماه های ژوئیه، آگوست و سپتامبر معنی دار بوده که این فرآیند در ایستگاه های جنوبی بیشتر نمایان است. بررسی معناداری تغییر روند دمایی صورت گرفته در دوره های(سرد و گرم) ایستگاه های مورد بررسی نشان دهنده معناداری آن در دوره گرمایی می باشد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره مکانی (SMCE) (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شهرستان بن استان چهارمحال وبختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها در ایران ازجمله بلایای طبیعی هستند که مورفولوژی را به طور ناگهانی برهم می زنند و منجربه خسارات مالی و جانی زیادی می شوند. نظربه تأثیرات سویی که زمین لغزش ها بر سکونت گاه های روستایی و شهری و منابع طبیعی دارند شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش امری بسیار ضروری برای جلوگیری از چنین خسارت هایی بشمار می آید. هدف تحقیق حاضر برقراری ارتباط بین زمین لغزش و فاکتورهای محیطی تأثیرگذار در وقوع آن و تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش، با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره مکانی است. نقشه عوامل مختلف با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های موضوعی و بازدیدهای صحرایی تهیه شده و درختواره عوامل و محدودیت ها در نرم افزار ILWIS طراحی گردید. نقشه های زمین شناسی، شیب، کاربری اراضی و فاصله از جاده، رودخانه و فاصله از چشمه به عنوان عوامل و نقشه شیب به عنوان محدودیت به سیستم معرفی شدند. پس از وزن دهی به عوامل و زیر عوامل، نقشه حساسیت به زمین لغزش منطقه به دست آمد. با ارائه این نقشه ب ه برنام ه ری زان در م دیریت بحران و تخفیف نگرانی عمومی در سیاستهای توسعه اراضی کمک می شود.
تحلیل فضایی بارش ماهانة شمال غرب ایران با استفاده از آماره خودهمبستگی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از رفتار مکانی- زمانی بارش در برنامه ریزی های محیطی سرزمین مؤثر است. روش های آمار فضایی امکاناتی را فراهم می سازد که با استفاده از آنها، الگوهای فضایی متغیرهای تصادفی مانند بارش را می توان تحلیل کرد. در این پژوهش، با استفاده از دادة بارش ماهانة 42 ایستگاه سینوپتیک غرب و شمال غرب ایران طی دورة آماری 1990 تا 2010 و با به کارگیری شاخص خودهمبستگی فضایی Moran به تحلیل روندهای فضایی بارش ماهانة این بخش از کشور اقدام شد. برای این منظور، داده های میانگین بیست سالة بارش ماهانة ایستگاه ها به صورت لایة اطلاعاتی مکانمندی با مختصات متریک در محیط GIS بررسی شد. نتایج شاخص خودهمبستگی مکانی بیان کنندة آن بود که بارش در ماه های دسامبر، ژانویه، فوریه و نوامبر به ترتیب دارای بیشترین الگوی خودهمبستگی فضایی مثبت بود که در سطح 01/0 معنادار بود و کمترین تغییرپذیری مکانی را داشت که گویای آن است در این ماه ها تشابه و همگونی فضایی معنا داری بین بارش های ثبت شده در سرتاسر منطقه وجود داشته است و سامانه های بزرگ مقیاس جوی، تأثیر عوامل محلی متفاوت را کم رنگ کرده است؛ در حالی که در ماه های ژوئیه، سپتامبر و اوت به ترتیب کمترین الگوی خودهمبستگی فضایی مشاهده شد که معنادار نیز نبود. ضریب تغییرات فضایی بارش در این ماه ها نیز بسیار زیاد بود که گویای آن است که در این ماه ها بارش ها تحت تأثیر عوامل محلی ناهمگون ایجاد شد و به همین دلیل، هیچ گونه تشابه فضایی معناداری در بارش های ثبت شدة منطقه در ایستگاه های مختلف وجود نداشت.
ارزیابی شرایط خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان طیّ (1410- 1391) با استفاده از ریز مقیاس نمایی داده های مدل گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر افزایش دمای زمین باعث بر هم خوردن تعادل اقلیمی کره زمین شده و تغییرات اقلیمی گسترده ای را در اغلب نواحی کره زمین موجب گردیده است که از آن به عنوان تغییر اقلیم یاد می شود. هدف این مطالعه، پیش بینی تغییرات اقلیمی استان سیستان و بلوچستان با استفاده از ریز مقیاس نمایی آماری است که در آن داده های سناریوی A2 مدل گردش عمومی جو ECHO-G اجرا می شود. برای ارزیابی، تغییرات اقلیمی و خشکسالی استان سیستان و بلوچستان در دوره آماری 1391تا 1410 توسط مدل LARS-WG ریز مقیاس شدند. در این مطالعه از داده های دمای کمینه، دمای بیشینه، تابش و بارش مدل ECHO-G و داده های واقعی 7 ایستگاه استان شامل چابهار، ایرانشهر، خاش، سراوان، زابل، زهک و زاهدان استفاده شده است.نتایج کلی بررسی ها برای دوره مذکور گویای افزایش 8 درصدی بارش در استان و کاهش تعداد روزهای یخبندان و افزایش میانگین سالانه دما در حدود 3/0 درجه سلسیوس می باشد. بیشترین افزایش ماهانه دما مربوط به فصل زمستان به میزان 9/0 درجه سلسیوس خواهد بود. همچنین تعداد روزهای خشک در شهرستان سراوان افزایش و در بقیه شهرستان ها کاهش می یابد و بطور کلی خشکسالی های این استان در دوره 1410-1391 کاهش می یابد.
سنجش سطوح توسعه کشاورزی روستاهای دهستان قراتوره با استفاده از تکنیک تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از الزامات و چالش های اساسی برنامه ریزان توسعه، شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه هر منطقه با استفاده از شاخص های زمینه موردنظر است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه و در سطح توسعه یافتگی هر منطقه تخصیص داد و برنامه ریزی و سیاست گزاری درستی در جهت حل مشکلات و نارسایی های مناطق کمتر توسعه یافته انجام داد. ازاین رو هدف از انجام این تحقیق، بررسی وضعیت توسعه یافتگی کشاورزی روستاهای دهستان قراتوره و رتبه بندی این روستاها ازلحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی و تعیین برخوردارترین و محروم ترین آن ها و نشان دادن اولویت های توسعه کشاورزی در منطقه است.
روش: در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع و مطالعات میدانی، تعداد 47 شاخص توسعه کشاورزی تدوین شد، سپس وزن شاخص ها با استفاده از آنتروپی تعیین و درنهایت به رتبه بندی روستاها با بهره گیری از روش TOPSIS اقدام گردید. در نهایت با استفاده از مدل موریس مقایسه ای تطبیقی انجام شد.
یافته ها: نتایج تاپسیس نشان داد روستاهای دهستان با توجه به ضریب توسعه (Ci+)، به سه سطح توسعه یافته (3 روستا)، درحال توسعه (11 روستا) و کمتر توسعه یافته (13 روستا)، طبقه بندی شدند. همچنین، برای تبیین میزان نابرابری در ابعاد مختلفِ توسعه کشاورزی، ضریب پراکندگی مربوط به هر بخش محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین نابرابری روستاها به ترتیب مربوط به بخش های منابع آب و آبیاری و دامپروری است.
محدودیت ها/ راهبردها: به دلیل نبود برخی اطلاعات، تعدادی از شاخص های مهم کنار گذاشته شدند.
راهکارهای عملی: با توجه به این که این دهستان قطب کشاورزی است می توان با مدیریت صحیح منابع طبیعی و تربیت نیروی انسانی متخصص، کشاورزی ترکیبی (ترکیبی از دامداری در کنار زراعت و باغداری) را که باعث بهبود معیشت و درآمد مردم در زمانی که یکی از این سه دچار رکود می شود را بکار برد و کشاورزی را رونق بخشید.
اصالت و ارزش: از کاربردهای این پژوهش، کمک در توزیع اعتبارات کشاورزی بین مناطق روستایی این دهستان از کشور می باشد.
مدل سازی رشد شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای متوسط مقیاس و مبتنی بر روش خودکاره های سلولی (مطالعة موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مد ل سازی رشد شهری و تغییرات صورت گرفته د ر کاربری اراضی جزء جد ایی ناپذیری از برنامه ریزی برای توسعه پاید ارند . تحقیق حاضر نیز د ر نظر د ارد رشد و توسعه شهری را برای کلان شهر تهران از بعد زمانی و توزیع مکانی، مد ل سازی نماید . بد ین منظور ابتد ا با استفاد ه از تصاویر سری زمانی ماهواره لند ست، نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1988، 2002 و 2013 با رویکرد شئ پایه مورد طبقه بند ی قرار گرفت. د ر گام بعد ی با بهره گیری از مد ل رگرسیون لجستیک میزان تأثیر متغیرهای مستقل د ر رابطه با گسترش شهری شامل چهارد ه متغیر د ر قالب د و گروه متغیرهای محیطی-طبیعی و اجتماعی – اقتصاد ی د ر د وره 1988 تا 2002، به صورت ضریب د ر معاد له رگرسیون محاسبه شد ه و نقشه پتانسیل گسترش شهری تولید گرد ید . ارزیابی عملکرد رگرسیون لجستیک با استفاد ه از د و شاخصPseudo R2 و ROC با مقاد یر به ترتیب 32/0 و 89/0 نشانگر برازش خوب رگرسیون و قابلیت تشریحی مناسب آن بود . د ر اد امه مساحت تغییرات برای سال مورد انتظار با استفاد ه از تحلیل زنجیره مارکوف به صورت کمی پیش بینی شد . د ر نهایت با استفاد ه از خروجی های د و مد ل رگرسیون لجستیک و تحلیل زنجیره مارکوف، با بهره گیری از مد ل خود کاره های سلولی ، رشد شهری برای سال 2013 مد ل سازی گشت که مقایسه آن با تصویر طبقه بند ی شد ه سال 2013 نشان می د هد مد ل مورد استفاد ه با د قت نسبی برآورد مساحت93/0 و ضریب کاپای 87/0 یک مد ل موفق بود ه است. بر این اساس از همین مد ل برای برآورد رشد شهری د ر سال 2025 استفاد ه گرد ید و برای این کار از تصاویر سال های 2002 و 2013 استفاد ه شد .
مقایسه مدل های EPM و CSY در محاسبه فرسایش و رسوبدهی مناطق خشک و نیمه خشک: حوضه آبریز شیرین دره، شهرستان بجنورد، استان خراسان شمالی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمیان فرایند های تخریب زمین، فرسایش خاک مهم ترین تهدید برای منابع آب و خاک در مناطق خشک و نیمه خشک بحساب می آید. این تحقیق در حوضه آبریز شیرین دره، منطقه ای نیمه خشک در شمال شرقی ایران، برای ارزیابی روش پتانسیل فرسایش (EPM) و روش هیدروفیزیکی (CSY) در تولید نقشه های پتانسیل فرسایش و بار رسوب با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شد. داده هایی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند از نقشه های توپوگرافی، عکس های لندست ETM+، عکس های هوایی و داده های هواشناسی بدست آمده اند. سنجش فرسایش در روش EPM و CSY از طریق فاکتور های طبقه بندی شده انجام شد. در انتها مشخص شد بیشتر مناطق دارای پتانسیل فرسایش زیاد و بسیار زیاد دارای سازنده های زمین شناسی مثل: سرچشمه (Ksr)، سنگانه (Ksn) و رسوبات کواترنری (Q) هستند. همچنین نتایج نشان داد که بیشتر بار رسوب حوضه آبریز شیرین دره مربوط به بخش شرقی است. پیشنهاد می شود که عملیات آبخیزداری و حفاظت خاک در مناطق شرقی حوضه آبریز شیرین دره اجرا گردد.
پیش بینی تبخیر با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و سیگنالهای اقلیمی در حوضه دز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبخیر از پدیده های مهم چرخه آبشناختی است و تخمین و پیش بینی آن در مدیریت و برنامه ریزی اصولی آب ضروری می باشد، به همین خاطر به پیش بینی این پدیده در حوضه دز که بخش مهمی از آب مصرفی کشور را تأ مین می کند پرداخته شده است. در شبیه سازی تبخیر و بررسی امکان پیش بینی آن ازمدل شبکه عصبی مصنوعی با بهره گیری از نرم افزار نروسلوشن استفاده گردیده که آمار مربوط به تبخیر در 4 ایستگاه همدید با حداقل 19 سال آمار ماهانه و داده های مربوط به مهمترین شاخص های آب و هوایی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهمترین شاخص های مرتبط با تبخیر در حوضه شامل نینا 3، اس. دبلیومونسون، ام.ای.آی، نینا 1، نینا 4 و نینا 3/4 می باشد. مقایسه داده های مشاهده ای تبخیر و خروجی شبکه عصبی مصنوعی همبستگی بالا بین این داده ها را نشان می دهد، به طوریکه میزان این همبستگی در ایستگاه خرم آباد 79 درصد، دزفول 94 درصد، کوهرنگ 80 درصد و اراک 72 درصد است. با توجه به خروجی شبکه عصبی و داده های مربوط به شاخص های آب و هوایی می توان با دقت بالای 98 درصد به پیش بینی تبخیر درحوضه اقدام نمود.
ارزیابی کارایی مدل درخت تصمیم رگرسیونی در پیش بینی خشکسالی نمونة موردی: ایستگاه سینوپتیک سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای مطالعة خشکسالی روش های مختلفی وجود دارد. روش تحلیل داده های بارندگی، جزو عمومی روش های تحلیل خشکسالی به شمار می رود؛ لذا پیش بینی دقیق و پیش از وقوع بارش می تواند شرایط را برای ارزیابی وضعیت خشکسالی فراهم نماید. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر پیش پردازشِ داده های بارش ماهانة ایستگاه سینوپتیک سنندج بر عملکرد مدل درخت تصمیم در پیش بینی خشکسالی در ایستگاه سینوپتیک سنندج می باشد. در این پژوهش از الگوریتم CART به عنوان یکی از انواع درختان تصمیم رگرسیونی جهت پیش بینی بارش 12 ماه بعد استفاده شده و جهت ارزیابی درخت های ایجاد شده از معیارهای آماری مختلف استفاده شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش مربوط به آمار ماهانة بارندگی، رطوبت نسبی، دمای حداکثر، دمای متوسط، جهت باد و سرعت باد در دورة آماری (1389- 1349) است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در ایستگاه سینوپتیک سنندجدرخت تصمیم گیریرگرسیونی،مدلینسبتاًکارادرپیش بینی خشکسالی می باشد؛ به طوری که درشبیه سازی هایصورتگرفته،زمانیکهاز میانگینمتحرّکپنجسالة داده هابرایاجرایمدلاستفادهگردید، ترکیب بارشقبلی ودمایحداکثر بهعنوانمناسب ترینحالت با مقدار خطای 06/0 شناساییشده و اعمال میانگین متحرک روی داده های اصلی در بهبود کارایی مدل مؤثر است. در این شرایط، روش درخت تصمیم رگرسیونی ایستگاه سنندج با ضریب اطمینان بالایی میزان بارش را 12 ماه پیش از وقوع بر آورد نمایند.
واکاوی احتمال تواتر و تداوم روزهای بارانی شهر شیراز با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل های احتمالی، روش هایی مفید برای شناخت و پیش بینی پدیده ایی نظیر بارش می باشند. از جمله ی این روش ها می توان به زنجیره مارکوف اشاره کرد. زنجیره ی مارکوف حالت خاصی از مدل هایی است که در آنها حالت فعلی یک سیستم به حالت های قبلی آن بستگی دارد. با این روش می توان احتمال وقوع و دوره ی بازگشت پدیده های اقلیمی نظیر بارش را محاسبه نمود. از اینرو در پژوهش حاضر با استفاده از آمار بارش روزانه مربوط به 58 سالِ(2013-1956) ایستگاه همدیدی شیراز، تواتر و تداوم روزهای بارانی در این شهر با به کارگیری مدل زنجیره مارکوف مورد مطالعه قرار گرفت. آمار فوق براساس ماتریس شمارش تغییر حالات رخداد روزهای خشک و تر (روزهای فاقد بارش و روزهای بارش) مرتب شده، سپس ماتریس تغییر وضعیت براساس روش درست نمایی بیشینه محاسبه گردید. ماتریس مزبور نیز با توان های مکرر، پایا و دوره بازگشت روزانه بارش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. در ادامه دوره های بازگشت روزهای بارش 2 تا 5 روز و دوره بازگشت روزهای خشک 1 روز نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس دوره بازگشت تداوم روزهای بارانی 2 تا 5 روزه برای دوازده ماه سال نیز محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد که احتمال وقوع بارش(روزهای تر) در هر روز 1167/0 درصد و احتمال عدم وقوع بارش(روزهای خشک) 8833/0 درصد می باشد. همچنین مشخص شد که بیشترین احتمال وقوع روزهای با بارش، طی فصل زمستان بویژه ماه های ژانویه و فوریه بوده است. برای نمونه دوره بازگشت 2 روز بارانی متوالی در ماه ژانویه حدود 5 روز برآورد گردید. از این رو مشاهده گردید که بارش شیراز از توزیع زمانی ناهمگنی برخوردار است. به عبارت بهتر بارش شیراز یکنواخت نمی باشد و متمرکز است.
بررسی روند تغییرات رشد و گسترش شهری و عوامل مؤثر بر آن با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی : شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی رشد شهر و محل هایی که در آینده مورد دست اندازی ساخت و سازهای شهری قرار می گیرند بسیار مهم است؛ از جمله مواردی که می توان اشاره کرد برنامه ریزی مدیران شهری برای مدیریت آینده شهر و حتی برنامه ریزی شهروندان برای سرمایه گذاری است. در این تحقیق، روند تغییرات توسعه شهری شهر تبریز با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفته است. برای این کار، تصاویر چند زمانه سنجنده TM لندست برای سال های ۱۹۹۰، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ مورد استفاده قرار گرفت. برای طبقه بندی تصاویر از الگوریتم حد اکثر احتمال استفاده شد؛ همچنین بارزسازی تغییرات طبقات کاربری اراضی زمین با استفاده از روش مقایسه پس از طبقه بندی صورت گرفت. در این تحقیق از شبکه عصبی مصنوعی پیش رونده استفاده شد و برای به دست آوردن وزن ها از الگوریتم پس انتشار استفاده شد. متغییرهای ورودی برای این شبکه عصبی شامل لایه های: فاصله از جاده های اصلی، فاصله از مناطق دایر، فاصله از مراکز خدماتی، شیب و ارتفاع بود. نقش عوامل زمین شناسی و تکتونیکی (گسل) نیز در نظر گرفته شد. برای اعتبارسنجی مدل پیش بینی برای سال ۲۰۱۰ صورت گرفت و با تصویر طبقه بندی شده مقایسه شد که نشان دهنده صحّت ۹۶ درصدی مدل بود. نتایج این تحقیق، نشان دهنده رشد روز افزون مناطق شهری و تخریب پوشش گیاهی و کشاورزی از ابتدای دوره مطالعاتی بوده، به طوری که پیش بینی می شود در دوره بین سال های۲۰۱۰ تا ۲۰۳۰ بیش از ۱۶۰۰۰ واحد از زمین های غیر شهری به مناطق شهری تبدیل شود. همچنین نتایج این مطالعه نشان دهنده میل گسترش شهری به سمت جنوبشرقی شهر است.
تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان بر اساس متغیرهای اجتماعی: کاربردی از مدل لجستیک دو وجهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد تخریب محیط زیست به چنان حجمی رسیده است که بشر امروزی بدون دگرگونی در تفکر و رفتار خویش هرگز قادر نخواهد بود برای مشکلات زیست محیطی خود، راه حلی را بیابد. افزایش مشکلات و بحران های زیست محیطی در جهان از یک طرف و درک پیامدهای موضوعات زیست محیطی در زندگی انسان ها از سوی دیگر، باعث شده است تا اهمیت بحث در مورد محیط زیست و مسایل زیست محیطی افزایش یابد. از این رو افزایش نگرانی روستاییان در مورد مسائل زیست محیطی از اهمیت بالایی برخوردار است. این پژوهش با هدف تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان براساس متغیرهای اجتماعی انجام شد. حجم جامعه برابر 109679 خانوار روستایی می باشد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 250 خانوار انتخاب و اطلاعات لازم از آن ها گردآوری شد. این تحقیق توصیفی به شیوه پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. روایی پرسشنامه به وسیله اساتید گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از طریق انجام مطالعه راهنما، آزمون آلفای کرونباخ تایید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS win18انجام شد. یافته ها نشان داد که اکثر روستاییان نگرانی زیست محیطی مطلوبی دارند. همچنین از بین متغیرهای اجتماعی (انسجام اجتماعی، رفاه اجتماعی، تعامل اجتماعی، پایگاه اجتماعی، رضایت شغلی، آموزش زیست محیطی، عضویت در گروه ها و تشکلها، شرکت در برنامه های حفاظتی و رفتار اطلاع یابی)، به ترتیب متغیرهای رفاه اجتماعی و عضویت در گروه ها و تشکلها قدرت بالایی در تفکیک سطوح نگرانی های زیست محیطی روستاییان را دارند.
اولویت بندی استقرار صنایع روستایی در شهرستان مرودشت با استفاده از شاخص مرکزیت و مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مناطق روستایی درکشورهای درحال توسعه با چالش ها و مشکلات متعددی مانند گسترش فقر و تخریب فزآینده منابع طبیعی روبرو می باشند. از این رو بسیاری صاحب نظران توسعه روستایی معتقدند که یکی از مهم ترین راهکارهای مبارزه با فقرو جلوگیری از تخریب منابع طبیعی، استراتژی صنعتی شدن روستاها می باشد. در واقع صنعتی شدن روستاها می تواند سنگ بنای توسعه در مناطق روستایی کشورهای درحال توسعه باشد. شهرستان مرودشت امروزه به عنوان یکی از مهم ترین قطب های جمعیت روستایی در سطح استان فارس می باشد. عدم وجود برنامه های مناسب درحوزه توسعه روستایی باعث شده این شهرستان با مسائل و مشکلات روبرو باشد و همین مشکلات زمینه را برای مهاجرت های روستایی فراهم نموده است. در این مقاله کوشش است که با استفاده از مدل های شاخص مرکزیت و AHP نسبت به مکان یابی و اولویت بندی استقرار صنایع در سطح مناطق روستایی این شهرستان اقدام شود. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی می باشد. بر اساس نتایج، سیزده روستای محمدآباد، سیوند، بیدگل، فتح آباد سفلی، زنگی آباد، کوشک، کوه سبز، احمدآباد کته، حصار دشتک، خانمین، مهجن آباد، شول بزی و مجدآباد به عنوان سایت های مورد نظر انتخاب شدندکه از بین روستاهای مذکور، روستای فتح آباد سفلی با امتیاز نهایی 2402/0 به عنوان مساعدترین سایت برای استقرار صنایع روستایی در شهرستان انتخاب شد.
انتخاب شهر کوچک برای توسعه منطقه ای با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در محدوده مجموعه شهری آمل، بابل، ساری و قائمشهر
حوزههای تخصصی:
با وجود مهم بودن سیاست استفاده از شهر کوچک در توسعه منطقه ای، نظریه پردازان و اندیشمندان این حوزه، هیچگونه تعریف واضح و مشخصی از شهر کوچک و نیز نقش ها و ویژگی هایی که باید در برنامه ریزی منطقه ای داشته باشد، ارائه نمی دهند. بنابراین در عمل، اجرای سیاست شهر کوچک برای بر طرف نمودن ناتوازنی منطقه ای به دلیل وجود ابهامات مذکور، نتوانسته موفقیت جامع و کاملی را بدست آورد. لذا زمانی می توان به کارکرد بهتر و موثرتر این سیاست دست یافت که درک شود به چه شهری «کوچک» گفته می شود و چه شهر کوچکی دارای «قابلیت و توانایی» استفاده در توسعه منطقه ای است؟ در این راستا، این مقاله با بررسی متون نظری و تجربیات عملی استفاده از سیاست شهر کوچک نقش هایی از قبیل بازار فروش محصولات کشاورزی، توزیع خدمات و کالا، ایجاد اشتغال غیرکشاورزی و جذب مهاجران روستایی را برای شهرهای کوچک در نظر گرفته و در ادامه، از درون مفهوم و ماهیت این نقش ها، ویژگی هایی مانند ویژگی های جمعیتی، اداری، اقتصادی، خدماتی، ارتباطی و جغرافیایی را در قالب چارچوب مفهومی برای «انتخاب» یک شهر کوچک استخراج و معرفی می نماید. این پژوهش بوسیله مدل فرآیند تحلیل شبکه(ANP) و با مطالعه مجموعه شهری آمل، بابل، ساری و قائمشهر، آشکار می کند که از 16 شهر موجود در محدوده مطالعاتی، تنها 6 شهر بر اساس نقش ها و ویژگی های مذکور، می توانند جزو شهرهای کوچک باشند؛ آن هم شهرهای کوچکی که دارای بالاترین ظرفیت و توانایی در اجرای اقدامات و سیاست های مربوط به توسعه منطقه ای برای ایجاد توازن و تعادل در سطح محدوده مورد نظر هستند.
مکان یابی محل دفع پسماندهای روستایی با استفاده از تلفیق مدل تصمیم گیری چند معیاره در محیط GIS (مطالعه موردی: شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که امروزه دفع نامناسب و غیر اصولی مواد زاید یکی از دلایل مهم آلودگی محیط زیست است و مقوله مکان یابی می تواند جهت مدیریت بهتر مواد زاید جامد و کاهش مشکلات زیست محیطی آن به کار برده شود، هدف این مقاله، تعیین مکان مناسب جهت دفن پسماندهای روستایی است که به صورت مطالعه موردی در دهستان های شهرستان شهرکرد انجام شده است.
روش: این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش مکان یابی بهداشتی دفن پسماند روستایی با استفاده از تلفیق مدل تصمیم گیری چندمعیاره (AHP FUZZY) و سیستم اطلاعات جغرافیایی است.
یافته ها: انتخاب مکان مناسب برای دفن بهداشتی زباله، مستلزم در نظر گرفتن عوامل و معیارهای متعددی (پوشش گیاهی، معیارهای فاصله از فرودگاه، فاصله از گسل، فاصله از شهر و روستا، فاصله از رودخانه، فاصله از رودخانه دایمی، فاصله از رودخانه فصلی، نزدیکی به کاربری اراضی، فاصله از راه های ارتباطی، ناهمواری، فاصله از خطوط انتقال برق فشارقوی، میزان باران) است که در این مقاله از ترکیب لایه های فوق، جهت استخراج و تفسیر نقشه نهایی مکان یابی پسماند روستایی استفاده شده است. با توجه به اهمیت این معیارها و ترکیب آن ها، سه سایت پیشنهادی مشخص شده بر روی نقشه، واقع در مناطق شرقی و غربی این شهرستان، بهترین مکان های پیشنهادی جهت دفن پسماندهای روستایی است.
راهکار علمی: استفاده از روش های نوین ابزاری توانمند و موفق در انجام مکان یابی است و نیازمند استفاده از این ابزار در مدیریت پروژه های شهری و روستایی هستیم.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر حایز اهمیت است که می توان با شناسایی معیارهای مرتبط و تعیین محدوده حریم دفن پسماند روستایی از پخش آلایندهای زیست محیطی مخرب در محیط روستا به عنوان یک محیط زیستی و تفریحی جلوگیری کرد.
بررسی روند حجم خشکی رودخانه با استفاده از آزمون نقاط چرخش، من-کندال و اسپیرمن (مطالعه موردی: رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شرایط مهم در تحلیل سری های زمانی این است که سری زمانی ایستا باشد. یک سری زمانی نسبت به پارامترهای آماری خود ایستاست زمانی که امید ریاضی آن پارامتر مستقل از زمان باشد. با توجه به اینکه اغلب سری های زمانی ناایستا هستند لازم است که عوامل ایجاد ناایستائی شناسائی شده و از سری زمانی حذف شوند. یکی از عوامل مهمی که سبب ناایستایی سری زمانی می شوند، مولفه روند است. در این مطالعه با استفاده از داده های دبی روزانه، سری زمانی حجم آورد خشکی 1 تا 60 روزه رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه استخراج شد و سپس روند تغییرات حجم خشکی 1 روزه رودخانه ها با استفاده از سه آزمون نقاط چرخش، اسپیرمن و من-کندال مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان دهنده برتری روش من-کندال و اسپیرمن نسبت به آزمون نقاط چرخش بود و نتایج آزمون های اسپیرمن و من-کندال نشان دهنده روند افزایشی خفیف در 4 ایستگاه از 9 رودخانه حوضه دریاچه ارومیه بود که می-توان این ایستگاه ها را تقریبا بدون روند در نظر گرفت. در 5 ایستگاه روند افزایشی چشمگیر قابل رویت بود.
تحلیل نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهترین راه درجهت پی بردن به ویژگی های طبیعی سکونتگاه های باستانی در زمان برپایی آنها، بررسی های زمین باستان شناسی است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین بوده است. پس از مطالعه ی شرایط محیطی دشت ورامین، هشت مولفه ی محیطی از جمله فاصله از آبراهه، ویژگی های زمین شناختی، آب وهوا، شیب، خاک، پوشش گیاهی، کاربری راضی و ارتفاع منطقه مورد بررسی قرار گرفتند و منطق فازی به عنوان روش مورد مطالعه در جهت دستیابی به نقشه ی پهنه بندی قابلیت های محیطی منطقه مورد استفاده قرار گرفت. سپس مشخص شد، قسمت های میانی مخروط افکنه ی جاجرود، دارای بهترین شرایط محیطی در جهت ایجاد سکونتگاه هستند. این مناطق، بر روی رسوبات آبرفتی دشت قرار گرفته اند که از نظر زمین-شناسی، شرایط مناسب را برای ایجاد سکونتگاه فراهم کرده است. وجود خاک مناسب برای کشاورزی و سفال سازی (خصوصاً وجود رسوبات ریزدانه برای سفال سازی)، شیب بسیار ملایم، دسترسی مطلوب به آبراهه ها، داشتن فاصله ی مناسب از رأس مخروط افکنه و تا حدی مصون بودن از خطر سیلاب و داشتن آب وهوای مناسب تر نسبت به قسمت های جنوبی مخروط افکنه، از جمله عواملی است که باعث ایجاد شرایط محیطی مناسب در این مناطق شده است و قرار گیری غالب سکونتگاه ها در این منطقه و استمرار سکونت آنها، خود این امرا را تأیید میکند.
داده کاوی و تحلیل رفتار شهروندان در تفکیک زباله از مبدأ با بهره گیری از الگوریتم C4.5 درخت تصمیم (مطالعة موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، ارایة الگوریتم تصمیم سازی شهروندان در زمینة همکاری با طرح تفکیک زباله از مبدأ و شناسایی مهم ترین متغیرهای مؤثر بر رفتار شهروندان در این زمینه و ایجاد امکان اتخاذ سیاست های هدفمند به منظور ارتقای سطح مشارکت شهروندان با طرح تفکیک زباله از مبدأ و افزایش سطح کارایی هزینه ای سیاست های اتخاذ شده است.
روش: این پژوهش با بهره گیری از دانش نوین داده کاوی و الگوریتم C4.5تکنیک درخت تصمیم و استفاده از داده ها و اطّلاعات 145 شهروند شهر مشهد که در سال 1390 با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شده است، الگوریتم های تصمیم سازی شهروندان را در زمینة همکاری با طرح تفکیک زباله از مبدأ ارایه می کند.
یافته ها/ نتایج: نتایج این مطالعه نشان می دهد که متغیر رضایت از طرح تفکیک زباله از مبدأ، مهم ترین متغیری است که می تواند بر رفتار شهروندان در همکاری با این طرح مؤثر باشد. متغیرهای دیگری نیز در سطوح بعدی بر رفتار شهروندان مؤثرند که از آن جمله می توان به وضعیّت شغلی مادر خانواده، ارزیابی از نحوة ارزش گذاری طرح از زبالة تفکیک شده، آگاهی از مزایای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی طرح تفکیک زباله از مبدأ و سطح تحصیلات اشاره کرد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به سیاست گذاران این عرصه در اتخاذ سیاست های هدفمند به منظور بهبود وضعیّت توسعة شهری و در نهایت ارتقای سطح رفاه شهروندان که مهم ترین هدف تمامی نهادهای متولی امور شهر است، کمک کند.