فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۴۸۶ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 160
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش گسترده گردشگری در رشد اقتصادی کشورها، شناسایی عواملی که باعث افزایش برندسازی مقاصد گردشگری می شوند، می تواند به حفظ جایگاه رقابتی مقصد و درآمدزایی بیشتر از آن کمک کند. با در نظر داشتن این نکته، هدف این مقاله شناسایی مهمترین اولویت های برندسازی گردشگری کم شتاب از دیدگاه ساکنان روستایی هدف گردشگری است. در این راستا، در پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است، وضعیت برندسازی گردشگری کم شتاب با جمع آوری داده ها مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری شامل گردشگرانی است که در بهار سال 1402 به مناطق روستایی استان اصفهان عزیمت کرده اند. با توجه به اینکه تعداد آنها بالاتر از صد هزار نفر بود، براساس فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 384 محاسبه که با روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و سپس تجزیه و تحلیل آنها با آزمون های استنباطی (خی دو، تی تک نمونه ای) انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که با توجه به میانگین به دست آمده برابر 2/77 می توان عنوان کرد که وضعیت برندسازی مقاصد گردشگری در سطح رضایت بخشی نیست. دراین میان، میانگین سطح محصول گردشگری کم شتاب با میانگین 2/71، بعد فرایند گردشگری کم شتاب با میانگین 2/73 و برنامه گردشگری کم شتاب با میانگین برابر 3/14 محاسبه شد.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش چشمگیر فعالیت های انسانی، تغییر الگوهای زندگی و تنوع فزاینده نیازهای بشر منجر به افزایش پسماندهای مختلف در جوامع شهری و روستایی شده است. روستاها به خصوص روستاهای حواشی شهرهای بزرگ ایران همچون دیگر جوامع انسانی تحت تأثیر این تحولات و خطرات واقع شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی در روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان پرداخته است. تعداد 150 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1403 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی در نمونه مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه نیز نشان داد که اخلاقیات و اعتماد اجتماعی به ترتیب بیشترین اهمیت نسبی را در رفتار مدیریت پسماندهای روستایی ساکنان به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد مؤلفه های مشارکت و اخلاقیات اجتماعی در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارای اثرگذاری مثبت و معنی دار بر مدیریت پسماندهای روستایی بودند و بر این مبنا به عنوان مؤلفه های پیشگو در توضیح رفتار مدیریت پسماند روستایی در منطقه مورد مطالعه شناخته شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت ترویج و بهبود اخلاقیات و مشارکت اجتماعی در مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و ارائه مشوق های مالی در مناطق روستایی توسط نهادهای ذی ربط مورد تأکید قرار گرفت.
پویایی سرمایه اجتماعی شبکه ذی نفعان محلی در راستای مدیریت مشارکتی روستایی، مطالعه موردی: شهرستان گچساران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
109 - 125
حوزههای تخصصی:
تجربه بسیاری از کشورهای درحال توسعه نشان می دهد که اجرای طرح هایی با رویکردهای مشارکتی و قبول نقش فاعلی جوامع محلی در برنامه های توسعه، مسئولیت ایجاد دگرگونی در محیط را از عناصر خارجی سلب و اجرای اصلاحات را در گروی فعالیت عناصر درونی قرار خواهد داد. با توجه به اینکه وجود سرمایه اجتماعی بالا در بین افراد منجر به مشارکت بیشتر آنان و موفقیت طرح های مشارکتی خواهد گردید، در این تحقیق خصوصیات ساختاری سرمایه اجتماعی در راستای مدیریت مشارکتی روستایی در بین اعضای صندوق های خرد توسعه روستاهای چهار بیشه علیا و خیرآباد خلیفه از توابع شهرستان گچساران استان کهگیلویه و بویراحمد در قبل و بعد از اجرای طرح آبادانی و پیشرفت منظومه های روستایی، مورد تحلیل قرارگرفته است. جامعه آماری در این مطالعه سرگروه های گروه های خرد توسعه روستایی است که 123 نفر را شامل می شود که به روش تمام شماری انتخاب گردیدند. در این تحقیق میزان روابط اعتماد و مشارکت در شبکه ذینفعان با استفاده از پرسشنامه تحلیل شبکه ای و بر اساس مشاهده مستقیم و مصاحبه با تمام کنشگران، همچنین با توجه به سنجش تمامی شاخص های سطح کلان شبکه مانند تراکم، تمرکز، دوسویگی، انتقال یافتگی و میانگین فاصله ژئودزیک در مرحله قبل و بعد از اجرای پروژه است. پس از اجرای پروژه میزان این شاخص ها افزایش پیداکرده است و به حد مطلوبی رسیده است و می توان بیان کرد اجرای این پروژه میزان اعتماد، مشارکت و سرمایه اجتماعی را افزایش داده که بر مشارکت گسترده روستاییان، افزایش رفاه اجتماعی و دستیابی به توسعه پایدار روستایی اثرگذار خواهد بود.
بررسی نگرش جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی (مورد مطالعه: دهستان سیاهکلرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود مشکلات اقتصادی و اشتغال در روستاها سبب شده است که اشکال نوینی از گردشگری مثل گردشگری کشاورزی در جهان مورد توجه واقع گردد. در سالهای اخیر، کشاورزی در بیشتر نواحی کشور با مشکلاتی مواجه است که با توجه به ظرفیت های کشاورزی موجود می توان برای ایجاد و توسعه فعالیتهای گردشگری کشاورزی و حضور گردشگران به عنوان فعالیت مکمل بخش کشاورزی استفاده نمود. موضوعی که در این زمینه اهمیت بسیاری دارای خواست و تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه این نوع از گردشگری می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود شهرستان رودسر پرداخته شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی با رویکرد کمی و از نظر ماهیت، یک تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری در در این تحقیق متشکل از ساکنین سکونتگاه های روستایی دهستان سیاهکلرود است که دارای 1942 خانوار می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 385 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده اند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای دوجمله ای، فریدمن، همبستگی اسپیرمن، یومن ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد در همه شاخص های مورد بررسی یعنی اقتصادی، اجتماعی، خدمات و تسهیلات زیرساختی و فعالیتهای گردشگری کشاورزی اکثریت پاسخ دهندگان دارای میزان تمایل بیش از حد متوسط یعنی 3 می باشد. نتایج حاصل از رتبه بندی شاخص های پژوهش با آزمون فریدمن نشان می دهد که به ترتیب شاخص فعالیت های گردشگری کشاورزی (21/3)، شاخص اقتصادی (19/3)، شاخص اجتماعی (85/1) و شاخص خدمات و تسهیلات زیرساختی (75/1) قرار دارند. همچنین بین تمامی شاخص های مورد بررسی همبستگی مثبت و بالایی مشاهده می شود. با توجه به نتایج آزمون یومن ویتنی تمایل زنان بیشتر از مردان ، مجرد ها بیش از افراد متأهل و افرادی که دارای یک فضای کشاورزی هستند بیشتر از کسانی که این فضا را ندارند، است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاییان مورد مطالعه عمدتاً به دلایل اقتصادی به توسعه گردشگری کشاورزی علاقه مند هستند. با این حال، عوامل اجتماعی نظیر حفظ حریم شخصی و عدم آشنایی کافی با مفاهیم گردشگری کشاورزی، تا حدودی بر تمایل آن ها تأثیر گذاشته است. با این وجود، با برنامه ریزی دقیق و جامع، سرمایه گذاری در زیرساخت ها، آموزش جامعه محلی و ترویج گردشگری مسئولانه، می توان به توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در این منطقه دست یافت و به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی اهالی کمک کرد.
ارزیابی نقش برند مکانی بر انتخاب و توسعه فضایی مقصد گردشگری؛ مطالعه موردی: روستای تاریخی-گردشگری پالنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۹۴-۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف برندسازی ایجاد رابطه ای بین آنچه شهر ارائه می دهد (هویت) و تصویر ذهنی ادراک شده افراد از شهر است. به طوری که جان لنگ تصویر ذهنی مثبت را لازمه ماندگاری شهرها در رقابت جهانی قلمداد می کند و راهبرد برندسازی مکانی را در این راستا مهم می داند. همچنین بین برندسازی و تصویر ذهنی رابطه ای مستقیم در نظر می گیرد. درواقع مفهوم برندسازی به عنوان مجموعه اقداماتی با ابزارهای مختلف در راستای به دست آوردن مزیت های رقابتی میان شهرها با هدف جذب سرمایه و گردشگر و تقویت هویت محلی و شناساندن شهر به شهروندانش و نهایتاً بهبود تصاویر داخلی و خارجی معرفی شده است. برند مکان به عنوان مجموعه اقداماتی تعریف می شود که با ابزارهای مختلف در راستای به دست آوردن مزیت های رقابتی میان مکان ها یا شهرها با هدف جذب سرمایه، گردشگر، تقویت هویت محلی و شناساندن شهرها و مکان ها به شهروندانش و نهایتاً بهبود تصاویر داخلی و خارجی معرفی شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش برند مکان بر توسعه گردشگری روستای تاریخی گردشگری پالنگان است که ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. روش پژوهش: جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی-کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در شیوه اسنادی، شاخص های موردبررسی استخراج شده اند و این شاخص ها در قالب پرسش نامه تنظیم شده و درنهایت به صورت پیمایش، پرسش نامه 45 سؤالی بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت در بین جامعه نمونه توزیع شد. یافته ها: جامعه آماری تحقیق را گردشگرانی که تابستان و پاییز سال 1402 روستای پالنگان را مقصد گردشگری خود قرار داده اند، تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان داد که معیارهای کالبدی–زیست محیطی، اجتماعی–فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی به ترتیب در رتبه اول تا چهارم درجه اهمیت ازنظر گردشگران قرار دارند.
Factors affecting ongoing preventive behaviors of sheep farmers against the prevalence of Covid-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
51 - 72
حوزههای تخصصی:
Purpose: Despite much evidence on consumers' behaviors and veterinarians' perspectives against Covid-19, nor have the past inquiries surveyed ranchers and livestock breeders' hygiene behaviors against Covid-19, serving as the main actors in the supply chain of livestock-product. Therefore, this study intends to be notified of the hygiene behaviors of ranchers and sheep farmers to curtail the spread of Covid-19.Design/Methodology/Approach: Using the theory of planned behavior and health belief model, this study contributes to predicting sheep farmers' behaviors in Maragheh County, northwestern Iran (2021-2022). Based on the quantitative paradigm and non-experimental research design, the study benefits from the cross-sectional survey to gather the data of 207 sheep farmers using questionnaire. To analyze the data, linear regression model (LRM), analysis of variance, and univariate GLM were used.Findings: Using the Univariate General Linear Modeling (UGLM), it was found that subjective norms (SNs) ( ) and perceived behavioral control (PBC) ( ) have a significant influence on behavior, further, these factors have different variate values at three levels of production unit type, inclusive of mechanized (n = 27), semi-mechanized (n = 47), and traditional (n = 133), most value of SNs and PBC falls under the category of traditional production units. The interaction of the SNs variable (SNs × Production Unit) with the levels of the production unit is statistically significant (F = 1.87, p < 0.05; ).Original/Value: This study fulfilled the knowledge gap of the factors that contribute to forecasting hygiene behaviors of sheep farmers against Covid-19. The agenda of recommendations would have impacts on health and wellbeing of not just sheep farmers but also public people by promoting the preventive behaviors of ranchers and sheep farmers against the spread of Covid-19.
ارزیابی ناهماهنگی های آسایش حرارتی و سازگاری رفتار ساکنین در مسکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۱۱۸-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی انتقادی مدل های آسایش حرارتی در آپارتمان های میان مرتبه شهر تهران می پردازد و بر شکاف بین استانداردهای نظری و تجربه واقعی ساکنان تمرکز دارد. آسایش حرارتی یکی از عوامل کلیدی در طراحی ساختمان های مسکونی است که تأثیر مستقیمی بر کیفیت زندگی ساکنان دارد. در تهران، که شرایط آب وهوایی متنوع است و ساختمان ها اغلب دارای کیفیت پایین ساخت هستند، دستیابی به آسایش حرارتی چالش های خاصی را ایجاد می کند. هدف این مطالعه، ارزیابی نواقص شاخص های استاندارد، به ویژه شاخص میانگین رأی پیش بینی شده (PMV) که مبنای استانداردهای ملی ایران است، و تطابق آن ها با رفتارهای تطبیقی و شرایط محلی است. این مطالعه به دنبال ارائه رهنمودهای رفتاری-پاسخ گو برای بهبود آسایش حرارتی در شرایط خاص تهران است. روش پژوهش: این پژوهش از رویکرد ترکیبی موازی هم گرا استفاده کرده که شامل جمع آوری داده های کمی و کیفی است. داده های کمی از طریق اندازه گیری های محیطی شامل دما، رطوبت، سرعت هوا و دمای میانگین تابشی (MRT) در فصول مختلف جمع آوری شده است. داده های کیفی از طریق نظرسنجی از 112 ساکن آپارتمان های میان مرتبه با توان آماری 95/0، به دست آمده است. این نظرسنجی ها به بررسی رفتارهای تطبیقی ساکنان در برابر تغییرات دمایی و ترجیحات آن ها در استفاده از سیستم های گرمایش و سرمایش پرداخته است. یافته ها: یافته ها نشان داد که شاخص PMV تنها در 17 درصد موارد توانست آسایش حرارتی را به درستی پیش بینی کند که نشان دهنده محدودیت های جدی این مدل در شرایط اقلیمی تهران است. اختلافات بین دمای میانگین تابشی (MRT) و دمای حباب خشک به ویژه در تابستان موجب افزایش نارضایتی حرارتی شده است. دماهای خنثی ترجیح داده شده توسط ساکنان در تابستان 55/20 درجه و در زمستان 86/23 درجه سانتی گراد بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه بر ناکارآمدی مدل های ایستای آسایش حرارتی مانند PMV در شرایط خاص تهران تأکید می کند و نیاز به استانداردهای تطبیقی را برجسته می سازد. استانداردهایی که به رفتارهای ساکنان و شرایط محلی پاسخ گو باشند، می توانند آسایش حرارتی و پایداری را بهبود بخشند.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
واکاوی مؤلفه های امنیت غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 52
حوزههای تخصصی:
تأمین بیش از دوسوم مواد غذایی بر عهده جوامع روستایی است که نقش پراهمیتی را در تأمین امنیت غذایی ایفا می کنند. شواهد نشان می دهد که وضعیت تأمین کنندگان امنیت غذایی در مقایسه با جوامع شهری در وضعیت نامساعدی قرار دارد. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، واکاوی رکن های امنیت غذایی در بین خانوارهای روستایی شهرستان شیراز است. جامعه آماری تحقیق شامل 384 خانوار روستایی شهرستان شیراز در سال 1398 است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. روایی صوری پرسش نامه توسط اساتید دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش پایایی پرسش نامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای هر سه متغیر امنیت غذایی، سرمایه اجتماعی و سلامت اجتماعی به ترتیب 0/68، 0/72 و 0/79 به دست آمد. نتایج نشان داد 24/7 درصد از خانوارهای مورد مطالعه در شرایط بسیار امن غذایی، 21/9 درصد در شرایط امن غذایی، 30/5 درصد در شرایط متوسط، 13/5 درصد در شرایط ناامن غذایی و 9/4 درصد در شرایط بسیار ناامن غذایی قرار دارند. بر اساس یافته های پژوهش، چهار مؤلفه برای امنیت غذایی به ترتیب شامل موجود بودن، بهره مندی، دسترسی و پایداری است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد بین میزان تحصیلات، تعداد اعضای خانوار، میزان زمین و تعداد دوره های آموزشی گذرانده در یک سال گذشته با امنیت غذایی رابطه معناداری وجود دارد. این موضوع می تواند به سیاست گذاران و سایر نهاد های ذی ربط در جهت بهبود وضعیت امنیت غذایی در جوامع روستایی کمک کند.
Qualitative Analysis of Obstacles Affecting the Development of Agricultural Tourism in the Rural Areas (Case Study: Zarivar Wetland in Marivan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The main purpose of this research is to identify and analyze the performance of the two dimensions of tourism namely supply and demand to achieve agricultural tourism development in the rural areas of Zarivar Wetland in Marivan County as a capable destination in the field of agricultural tourism.Design/methodology/approach- This qualitative research has delved into documentary sources to collect data in the theoretical phase, and conducted purposeful interviews with the Delphi group (decision-making Delphi) in the field phase to identify effective obstacles. The Delphi group included 26 individuals of development authorities, tourism activists, local tourism entrepreneurs and informants as well as experts of rural development and tourism in the region. It was conducted applying grounded theory technique.Findings- The findings showed that the effective factors on the development of agricultural tourism in the region are in the form of two levels related to the development of mass tourism and specialized in the field of agricultural tourism. In the public sector related to the development of mass tourism, weakness in tourism infrastructures and services, weakness in marketing, weakness in training, protecting and diversifying the attractions, weakness in planning, monitoring and performance of governmental institutions, inappropriate business space and weakness in the needs and performance of tourists including 68 variables were identified as the main factors. In the specialized field and related to the development of agricultural tourism, , funding and financial flow, specialized advertising and highlighting, empiricism and creativity orientation, planning and management and traditional agriculture in the form of 34 variables were identified as the most important and effective obstacles of its development and expansion.Practical solutions- Changing the view of regional development and tourism managers to a systemic vision in tourism management and then changing the procedure in emphasizing the development of mass tourism in Zarivar Wetland and emphasizing the expansion of tourism with agricultural as well as paying attention to the villages on the edge of the wetland to present in the tourism market of the region are vitally important.Original/value- In today's era, according to the changes in the tourism market in attracting tourists with special motivations and taking the distance of the tourism market from mass tourism, the development of agricultural tourism can play as an important advantage in the field of rural tourism of Zarivar wetland and attract more tourists and increase their longevity.
شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری استخوان بندی و سازمان دهی مسکن کپری در روستای بنگرو (قلعه گنج، کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۴۶-۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: در نواحی روستایی، مسکن سرپناه مهمی برای سکونت مردم بوده و وظایف دیگری ازجمله نگهداری دام، ذخیره محصولات تولیدشده و ایجاد مکان هایی برای فعالیت های اقتصادی را بر عهده دارد. جامعه روستایی به دلیل پایبندی به سنت ها و فرهنگ محلی، الگوی مسکن بومی را پذیرفته و آن را با توجه به شرایط جغرافیایی خود اجرا می کند. در روستاهای کپری، الگوهای متنوعی از ساخت وجود دارد که حوزه های زیستی، جمعی، خدماتی و معیشتی را سازمان دهی می کند. طراحی مسکن روستایی نیازمند درک دقیق از حوزه های زندگی مردم، توجه به استحکام سازه در برابر شرایط طبیعی و انسانی، و سازگاری با محیط زیست است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به دنبال شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری استخوان بندی و سازمان دهی مسکن در روستای کپری بنگرو به روش کیفی بوده است و در تحلیل داده ها از شیوه توصیفی-تحلیلی بهره برده است. بدین منظور به بررسی استخوان بندی و سازمان دهی ایجادشده توسط ساکنان با دخل و تصرف در روابط کپرهای توپی ساخته شده در طرح بهسازی این روستا، پرداخته شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده وجود چهار نوع کلی چیدمان کپرها تحت تأثیر شیوه زندگی و معیشت ساکنان در مجموعه های سکونتی روستا بوده که در قالب یک استخوان بندی خطی تحت تأثیر عوامل اقلیمی و توپوگرافی سازمان دهی شده است. نگاه موشکافانه به این الگوها نشان می دهد، در طرح بهسازی سکونتگاه های روستایی، باید به مسائل اقلیمی، اجتماعی و الگوهای جمعی که در میراث معماری کهن ساکنان نهفته است، در کنار تجارب پیشرفت تکنولوژی دوره مدرن توجه داشت. نتیجه گیری: بررسی توپ های بهسازی شده و تغییرات پس از ساخت آن نمایانگر این حقیقت بود که کپرهای بومی علاوه بر فرم، پتانسیل های بررسی نشده دیگری نیز در خود نهفته دارد که می تواند جهت ارائه الگوی ساخت برای واحدهای مسکونی مدرن و مطابق با نیازهای ساکنان راهگشا باشد، که علاوه بر توانایی بهتر در همگام شدن با اقلیم و کاهش مصرف انرژی می تواند گامی مؤثر در حفظ فرهنگ بومی و حافظه اجتماعی ساکنان خود باشد.
علل ایجاد ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
53 - 82
حوزههای تخصصی:
امروزه ضایعات مواد غذایی به یک نگرانی جهانی برای سامانه های کشاورزی-غذایی پایدار تبدیل شده است. بر اساس بررسی های میدانی، سالانه بخش زیادی از سبزیجات برگی در استان کرمانشاه در نتیجه ناکارآمدی زنجیره تأمین به ضایعات تبدیل می شوند. بااین حال، هیچ آمار و اطلاعات دقیقی از میزان ضایعات در مراحل مختلف زنجیره تأمین و محرک های آن ارائه نشده است. این مطالعه با هدف اندازه گیری میزان ضایعات در زنجیره تأمین سبزیجات برگی در استان کرمانشاه و شناسایی علل آن انجام شده است. ابزار جمع آوری داده های تحقیق، پرسش نامه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل دو گروه از متخصصان موضوعی و کنشگران زنجیره تأمین سبزیجات برگی در سال 1400 بود. در مجموع، 60 نفر متخصص و 728 نفر از کنشگران در مراحل مختلف زنجیره تأمین سبزیجات برگی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که مراحل تولید (با 24 درصد ضایعات) و مصرف خانوار (با 21 درصد ضایعات)، مهم ترین نقاط ورود برای مداخله و اعمال راهبردهای کاهش ضایعات سبزیجات برگی هستند. نتایج بررسی علل و محرک های تولید ضایعات نشان داد که کیفیت نامناسب محصول عرضه شده به هریک از مراحل زنجیره تأمین به دلیل اقدامات نامطلوب و رفتارهای کنشگران در مراحل پیشین، یکی از مهم ترین علل ایجاد ضایعات سبزیجات برگی به شمار می رود. بنابراین، به کارگیری اقدامات و راهبردهای مقابله با علل ایجاد ضایعات در مراحل پیشین زنجیره تأمین، ضمن کاهش ضایعات در این مراحل، تأثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش میزان ضایعات در مراحل نهایی زنجیره تأمین دارد.
تحلیل و سنجش موانع موثر بر تحقق پایداری گردشگری در نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان اورامان شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
94 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مهم ترین موانع مؤثر بر پایداری گردشگری نواحی روستایی منطقه اورامان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، ازلحاظ روش توصیفی - تحلیلی و ازلحاظ شیوه گردآوری اطلاعات ترکیبی از روش های اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (مبتنی بر توزیع پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته) است. رویکرد پژوهش، تلفیقی از هر دو رویکرد کمی - کیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل مردم محلی و آگاهان عرصه گردشگری، صاحبان خدمات و مسئولین توسعه روستایی منطقه است. در بخش کیفی ابتدا جهت شناسایی مهم ترین موانع مؤثر بر پایداری گردشگری اورامان، با گروه صاحبان خدمات، متخصصان و مسئولین، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته انجام و با استفاده از نظریه داده بنیاد تجزیه وتحلیل گردیده . در مرحله بعد با استفاده از آزمون های آمار استنباطی (t تک نمونه ای و تحلیل مسیر) موانع شناسایی شده در قالب پرسش نامه ای محقق ساخته با حجم نمونه 310 نفر از سرپرستان خانوار ساکن روستاهای هدف گردشگری منطقه ارزیابی شد و در ادامه نیز توسط60 نفر از صاحبان خدمات گردشگری، گردشگران، متخصصان و مسئولین توسعه منطقه مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش، مهم ترین موانع و چالش های پیشروی پایداری گردشگری روستایی منطقه اورامان را در چهار بعد نارسایی های اقتصادی، نارسایی های اجتماعی، نارسایی ها و ضعف های بعد نهادی و نارسایی های کالبدی - محیطی خلاصه نمودند. دراین بین، مؤلفه عدم توجه و نظارت مطلوب دولت با بار کلی 486/0 بیشترین تأثیر را در ناپایداری گردشگری منطقه دارد.
Farmers’ Perception and Profitability of Pasture Establishment: Evidence from Ashanti Region, Ghana(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
199 - 182
حوزههای تخصصی:
This study was conducted in the Agogo Traditional Area of the Ashanti region of Ghana where there are numerous cases of conflicts between crop and animal farmers as a result of insufficient pasture for livestock, especially during the dry seasons. This has drawn the attention of various stakeholders in agriculture to the need for supplement feed through pasture establishment. The study used cross-sectional data from 150 farmers selected via a multi-stage sampling technique. Financial viability indicators such as Net Present Value (NPV), Benefit-Cost Ratio (BCR) and Internal Rate of Return (IRR), and perception index based on a five-point Likert scale were used. SWOT analysis was also conducted to assess the feasibility of the pasture business venture. The study found the pasture business as a viable concept with a BCR of 1.18, a positive NPV of GH₵3,160, an IRR of 40.1% and a payback period of 2.61 years. Farmers’ perception on the establishment of pasture for small ruminant production was positive. The SWOT analysis identified the prospects and potential challenges of the concept as follows: availability of land, support to government policy of establishing ‘fodder banks’ for sustainable land use, low technical know-how, and land tenure issues, among others. The study recommends the establishment of pasture as a venture since it is financially viable and has the potency to reduce farmer-herder conflicts to make all stakeholders better off. Farmers should also be empowered by concerned institutions through technical education on pasture establishment.
اثرگذاری جریان های فضایی روستایی- شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری (مورد مطالعه: شهرستان دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کم توجهی به جریان های دوسویه روستایی شهری بویژه در کشورهایی درحال توسعه همچون ایران در درون نواحی و مناطق جغرافیایی موجب بروز بی توازنی و شکاف ژرف در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی و شهری در ابعاد اجتماعی اقتصادی، محیطی اکولوژیک، و کالبدی زیربنایی خواهد شد. هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی و واکاوی اثرگذاری جریان های فضایی روستایی - شهری بر تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری است. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نگاه روش روش توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. بعلاوه، برای جمع آوری داده های میدانی در ارتباط با شاخص ها، گویه ها و سنجه های مؤلفه اثرگذار متغیر مستقل (جریان های روستایی- شهری) و متغیرهای اثرپذیر (تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری) از روش پیمایش میدانی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 83 روستای شهرستان دماوند برمبنای سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران است. با توجه به همگنی ناحیه مورد مطالعه، امکانات و محدودیت تحقیق در گام اول، با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی و تصادفی ساده تعداد 29 روستا به عنوان نمونه تصادفی براساس قضیه حد مرکزی انتخاب شدند. در گام دوم، برای برآورد حجم نمونه از فرمول محاسبه حجم نمونه کوکران بهره گرفته شد. قلمروجغرافیایی پژوهش: مطالعه حاضر که در زمینه جریان های دوسویه روستایی شهری می باشد، در شهرستان دماوند انجام شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد جریان های روستایی- شهری در سکونتگاه های روستایی ناحیه مورد مطالعه با تحول ابعاد و اندازه جمعیت روستاها، کاربری زمین، مسکن، و سرمایه گذاری روستاها در تحولات فضایی سکونتگاه های پیراشهری اثرگذار است. نتایج: پیوندهای روستایی شهری از ظرفیت های اجتماعی اقتصادی و کالبدی زیربنایی برخوردار است که باعث ایجاد جریان های فضایی همچون جریان کالاو خدمات، مردم، فناوری و اطلاعات، سرمایه، پسماند بین شهر و روستا شود.. در مجموع میان جریان های فضایی همچون جریان مردم، کالا، خدمات، سرمایه گذاری، و اطلاعات بر ابعاد تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد.
ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی، و فیزیکی-کالبدی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی پیرامون؛ مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
167 - 182
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی آثار استقرار شهرک های صنعتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی حیات در نواحی روستایی پیرامون این شهرک ها صورت پذیرفت. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوار حوزه نزدیک و حوزه دور از شهرک های صنعتی در بخش مرکزی شهرستان بویراحمد – شهرک صنعتی یاسوج 3- بود (1413N=). با توجه به جدول نمونه گیری بارتلت، تعداد 299 نفر از سرپرستان خانوار به شیوه طبقه بندی تصادفی با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط متخصصان دانشگاهی تائید شد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ بین 62/0 تا 71/0 و قابل قبول ارزیابی شد. تحلیل داده ها، با بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS21 صورت پذیرفت. بر اساس یافته ها حس مکان و امنیت اقتصادی-اجتماعی در منطقه، انگیزه و آرامش در منطقه، و فرهنگی-رفاهی مجموعاً 45/50 درصد واریانس کل اثرات اجتماعی؛ وضعیت کشاورزی، اشتغال و درآمد، وضعیت سرمایه و فقر مجموعاً 91/52 درصد واریانس کل اثرات اقتصادی؛ تراکم و تنوع انواع گونه ها، کمیت و کیفیت آب، کیفیت محیط، و سلامت درمجموع 44/52 کل اثرات محیط زیستی و فشار بر منابع محلی، ساماندهی معابر، کیفیت راه ارتباطی، و دسترسی به امکانات مجموعاً 14/51 درصد از واریانس کل اثرات کالبدی استقرار شهرک های صنعتی یاسوج بر نواحی روستایی حوزه نزدیک را تبیین نمودند. مقایسه ضرایب اختلاف شاخص توسعه نشان داد استقرار شهرک صنعتی بیشترین اثر را به ترتیب در شاخص های محیط زیستی و فیزیکی- کالبدی، و کم ترین اثر را بر شاخص اجتماعی داشته است.
شناسایی و سطح بندی مؤلفه های خوداشتغالی روستائی با رویکرد ISM مورد مطالعه: استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش برمبنای شناسایی، بررسی و سطح بندی مولفه های موثر در خوداشتغالی روستایی در استان آذربایجان شرقی به دنبال پاسخگویی به سوالات و اهداف زیر می باشد: مؤلفه های خوداشتغالی مهم در روستاهای استان آذربایجان شرقی کدامند؟، هر یک از مؤلفه های خوداشتغالی روستائی شناسایی شده، در چه سطحی قرار دارند؟، الگو یا مدل روابط مؤلفه های خوداشتغالی روستائیان چگونه است؟ و در نهایت سیاست ها و تصمیم های موثر برای توسعه و افزایش خوداشتغالی روستائیان چیست؟. روش پژوهش: روش شناسی این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده که به صورت کیفی در قالب تکنیک مدل سازی ساختاری-تفسیری (ISM) اقدام به سطح بندی و تعیین روابط مؤلفه های خوداشتغالی تأثیرگذار در روستاها گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل 34 نفر از افراد واجد شرایط از اساتید دانشگاهی و مدیران ارشد در سطح استان آذربایجان شرقی می باشد که در امر خوداشتغالی روستائیان صاحب نظر می باشند. بر اساس تئوری وارفیلد در مدل سازی ساختاری- تفسیری و ملاک خبرگی بر اساس دو شاخص میزان تجربه و سطح تحصیلات 13 نفر اعضای نمونه پژوهشی به عنوان خبرگان در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته های این مدل نشان داد که چهار مؤلفه: زیرساخت های مناسب، تسهیل مقررات و فرآیندهای اداری، فرهنگ و روابط اجتماعی ، روحیه فردی و تربیتی، به عنوان عوامل پایه ای و مبنایی در مولفه های یازده گانه توسعه خوداشتغالی روستائیان استان آذربایجان شرقی می باشند. نتیجه گیری: ایجاد زیرساخت ها و فراهم کردن امکانات مناسب در روستاها، تفویض اختیار به استان ها و تمرکز زدایی در برنامه ریزی روستاها، اصلاح و بازنگری قوانین و مقررات بازدارنده مرتبط با اشتغال روستائیان، فعال سازی میزهای تخصصی اقتصاد و اشتغال روستایی، ارائه آموزش های مهارتی به داوطلبان خوداشتغالی در روستاها از جمله نتایج و پیشنهادات کاربردی پژوهش هستند.
تحلیل اثرگذاری عوامل اقتصادی بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر پذیرش محصولات کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است. روش پژوهش: جامعه آماری این مطالعه را تولیدکنندگان و مصرف کنندگان شهرستان تبریز تشکیل می دهد. جامعه تولیدکنندگان در سطح شهرستان 28 نفر می باشد. با توجه به محدود بودن تعداد آنها، به صورت تمام شماری مطالعه شدند. در جامعه مصرف کنندگان، حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید، ولی برای دستیابی به نتایج بهتر 391 پرسشنامه تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار SMART PLS و آزمون t تک نمونه ای و فریدمن در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج مدل اندازه گیری بیانگر آن است که بارهای عاملی معرف های مشاهده شده، با متغیر پنهان خود دارای مقادیر معناداری هستند و معرف های مشاهده شده به خوبی متغیرهای پنهان خود را اندازه گیری نموده اند. همچنین نتایج مدل ساختاری بیانگر این موضوع است که رابطه ساختاری معناداری بین ادراک گرانی، ارائه تسهیلات حمایتی، توزیع محصول، شیوه تهیه محصولات، قیمت محصول، ویژگی های محصول، کیفیت محصول و تمایل به پرداخت وجود دارد. مقادیر بدست آمده T، میانگین و کرانه بالا و پایین عوامل مؤثر بر پذیرش کشاورزی ارگانیک از دیدگاه تولیدکنندگان، مقادیری بالاتر از استاندارد تعیین شده داشتند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد، قیمت محصول دارای بالاترین اهمیت و ارائه تسهیلات حمایتی دارای پایین ترین میزان اهمیت هستند. نتیجه گیری: مقایسه و بررسی دیدگاه های دو گروه تولیدکننده و مصرف کننده نشان می دهد که بعد اقتصادی تأثیر عمده ای بر پذیرش کشاورزی ارگانیک داشته است. همچنین عواملی مانند داشتن قیمت بالای محصولات، هزینه ها و قیمت ارائه شده برای یک برند خاص، سیستم بازاریابی مناسب و ... از عواملی هستند که بعد اقتصادی پذیرش کشاورزی ارگانیک را تحت تأثیر قرار داده اند.
تحلیل فضایی شاخص های روستای هوشمند در سکونتگاه های پیراشهری (مطالعه موردی: روستاهای پیرامون کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم روستای هوشمند با هدف ارائه سیاست گذاری از پایین به بالا برطرف کردن چالش های پیش روی توسعه روستا را هدف خود قرار داده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های رهیافت روستای هوشمند در سکونتگاه های روستایی پیراشهری کلان شهر تهران در شهرستان اسلامشهر است. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی و جامعه آماری تحقیق حاضر شامل دو گروه می باشد جامعه آماری گروه اول شامل روستاهای دوازده گانه انتخاب شده در شهرستان اسلامشهر دارای 34574 نفر جمعیت در قالب 10340 خانوار است که بیش از 95 درصد از جمعیت روستایی شهرستان را شامل می گردد.، برای تعیین حجم نمونه مورد پرسشگری در روستاها از فرمول کوکران استفاده شده است در این فرمول برای بهره گیری از سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه برابر 260نمونه روستایی تعیین گردیده است و به روش تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. گروه دوم شامل 30 نفر از کارشناسان، متخصصان و استادان دانشگاهی و مسئولان اجرایی شناسایی شده در حوزه روستایی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای AHP,ARAS و آزمون Tتک نمونه ای در نرم افزارSPSS استفاده شده است . نتایج تحقیق مؤید آن است که از میان شاخص های روستای هوشمند شاخص گردشگری هوشمند و انرژی هوشمند به ترتیب با میزان آماره 265/9 و 996/8 مهم ترین شاخص های روستای هوشمند در سطح روستاهای موردمطالعه بوده اند. شاخص انرژی هوشمند با میانگین33/3 در رتبه اول را و شاخص گردشگری هوشمند با آماره 31/3 در رتبه دوم اثرگذاری در شکل گیری رهیافت روستای هوشمند در منطقه موردمطالعه را به خود اختصاص داده است. درنهایت نتایج روش تصمیم گیری چندمعیاره ARAS نشان می دهد به لحاظ برخورداری از شاخص های روستای هوشمند روستای نظام آباد و فیروز بهرام به ترتیب در رتبه اول و دوم و روستای ایرین در رتبه آخر ازنظر هوشمند سازی قرارگرفته است.
ارائه الگو پراکنش سکونتگاه های روستایی در محدوده های جنگلی؛ مطالعه موردی: میراث جهانی هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۶۲-۴۷
حوزههای تخصصی:
هدف: جنگل ها، ریه های زمین، نقشی بی بدیل در حیات کره خاکی ایفا می کنند و حفاظت از آن ها، موضوعی حیاتی است که در نشست گلاسکو در سال 2021 موردبحث و بررسی قرار گرفت. در این میان، پراکندگی سکونتگاه های روستایی در دل جنگل ها، تعادلی ظریف بین نیازهای انسانی و حفظ این اکوسیستم های ارزشمند ایجاد می کند. منطقه هورامان به دلیل دارا بودن جنگل های ارزشمند، در چهل و چهارمین جلسه کمیته میراث جهانی یونسکو در سال 2020 به فهرست آثار ملی افزوده شد اما جنگل های آن مدام در حال نابودی هستند. بنابراین باتوجه به اهمیت منطقه، پژوهش حاضر با هدف ارائه یک الگوی کارآمد برای پراکنش 267 سکونتگاه روستایی واقع در جنگل های هورامان انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش به بررسی شاخص های مؤثر بر پراکندگی با استفاده از مرور مبانی نظری در چهار معیار مرفولوژی زمین، دسترسی، اقلیم و تولیدات استخراج شده می پردازد و برای مدل سازی و تحلیل از مدل AHP و نرم افزار GIS استفاده کرده است. یافته ها: بعد از تشکیل ساختار سلسله مراتبی و دسته بندی شاخص ها، در میان شاخص ها و معیارهای تعیین شده، شاخص های بخش تولیدات، نقشی کلیدی در ارزیابی وضعیت پراکنش سکونتگاه های روستایی واقع در جنگل ایفا می کنند. این شاخص ها که به دو دسته تولیدات بخش حیوانی و کشاورزی تقسیم می شوند، اطلاعات جامعی را در خصوص میزان تولید، تنوع محصولات، بهره وری و وابستگی به منابع طبیعی ارائه می دهند؛ از سوی دیگر، معیار دسترسی به عنوان عاملی اساسی در پراکنش مؤثرند که شامل شاخص های فاصله تا رودخانه، سایر روستاها و شهر و ... است. بعد از بررسی و سنجش وضع موجود و تهیه نقشه وزنی، مکان یابی سکونتگاه ها انجام گرفت و الگوی نهایی با در نظر گرفتن چهار سیاست اصلی ارائه شد که شامل: ممنوعیت سکونت در روستاهای با ریسک بالا برای جنگل، جابه جایی سکونتگاه های آسیب زننده به جنگل به مکان های مناسب تر، ادغام چندین سکونتگاه کوچک برای تمرکز خدمات و کاهش تخریب جنگل و تثبیت سکونتگاه های موجود در وضع فعلی با رعایت شروطی مانند عدم توسعه در جهت منتهی به جنگل، ویلاسازی و حفظ تعادل با محیط زیست. نتیجه گیری: این الگو با هدف بهبود ماهیت سکونتگاه های روستایی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین، ضمن حفاظت از جنگل ها در برابر تخریب، جنگل زدایی و سایر مخاطرات، به دنبال توسعه پایدار منطقه هورامان است.