فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
214 - 246
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تغییرات مقدار بارش فرین با دوره بازگشت های مختلف در دوره 2050-2026 با ترکیب وزنی 10 مدل CMIP6 در سناریوهای مختلف مطالعه شد. طبق رتبه بندی مکانی و زمانی ظرفیت های شبیه سازی تاریخی 10 مدل CMIP6 در ایران، وزن های مربوط به هر یک از مدل ها به دست آمد. سپس با استفاده از روش وزن دهی مبتنی بر رتبه، پیش نگری مقدار بارش فرین در منطقه موردمطالعه انجام شد. در ادامه بارش های فرین در بهترین توزیع آﻣﺎری ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺮ داده ﻫﺎ برای هر یک از ایستگاه ها که در 84 درصد ایستگاه ها توزیع log-Pearson type3 با آزمون کای اسکوئر انتخاب گردید. در دوره تاریخی (1990-2014) و آینده در هر سه سناریو و دوره بازگشت های مختلف محاسبه شد. مقایسه پیش نگری بارش های فرین با دوره تاریخی نشان داد که درصد تغییرات مقدار بارش فرین پیش نگری شده در سناریو SSP2-4.5، نسبت به دو سناریو دیگر بیشتر است. همچنین به سمت دوره بازگشت های طولانی تر درصد افزایش مقدار بارش پیش نگری شده افزایش و منطقه رخداد آن نیز گسترش می یابد. بیشترین افزایش مقدار بارش فرین پیش نگری شده (بیشتر از 25 درصد) در سناریو خوش بینانه در ایستگاه های گرگان، بابلسر، بجنورد، اراک، اصفهان و زاهدان، در سناریو میانه در ایستگاه های گرگان، سنندج، همدان، اراک، کاشان، اصفهان، شیراز، فسا، میناب، بوشهر، بندرعباس، بندرلنگه، ابوموسی و در سناریو بدبینانه در ایستگاه های بجنورد، بیرجند، اراک، کاشان و سمنان مشاهده شد. افزایش مقدار بارش فرین بیش از 25 درصد در ایستگاه اراک در هر سه سناریو (حدود 70 درصد در سناریوهای SSP1-2.6 و SSP2-4.5، حدود 50 درصد در سناریوی SSP5-8.5 در دوره بازگشت 200 ساله) مشاهده شد.
شناسایی مناطق کارست آسیبپذیر با استفاده از مدل COP (مطالعه موردی: حوزه آبریز تکاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق کارستیک به دلیل نقش مهمی که در تأمین منابع آب لازم دارند، بسیار حائز اهمیت هستند. یکی از مسائل مهم مناطق کارستیک پتانسیل بالای آلودگی این منابع است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش مناطق مستعد آلودگی در حوزه آبریز تکاب شناسایی شده است. در پژوهش حاضر برای دستیابی به هدف های مدنظر از نقشه های توپوگرافی ۱:۵۰۰۰۰، نقشه زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متر و تصاویر ماهواره لندست به عنوان داده های پژوهش استفاده شد. ابزارهای مهم استفاده شده در این مطالعه شامل ArcGIS و ENVI است. این پژوهش در دو مرحله کلی انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از روش COP مناطق آسیب پذیر در برابر آلودگی شناسایی و در مرحله دوم نیز روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت این مناطق شناسایی شد. بر اساس نتایج مدل COP حدود 33 درصد از منطقه که بیشتر شامل مناطق شمال غربی و جنوبی حوضه است، به دلیل نوع لیتولوژی، نوع پوشش زمین، وضعیت هیدرواقلیمی و وضعیت ژئومورفولوژی پتانسیل آسیب پذیری زیاد و خیلی زیادی دارند. همچنین، نتایج حاصل شده از ارزیابی روند تغییرات کاربری اراضی بیانگر این است که کاربری نواحی انسان ساخت در سال 1990 حدود 8 کیلومتر مربع بوده که این میزان در سال 2019 به حدود 19 کیلومتر مربع افزایش یافته است. با توجه به موارد مذکور بخش های جنوبی و شمال غربی حوزه آبریز تکاب به دلیل روند توسعه نواحی انسان ساخت پتانسیل آسیب پذیری زیادی در برابر آلودگی دارند.
Popular Mobilization Forces in Iraq: Obedience to Law Dilemma(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
231 - 272
حوزههای تخصصی:
In June 2014, Ayatollah Ali Al-Sistani issued a fatwa mandating Iraqis to volunteer in the security forces to fight against ISIS. Consequently, the Popular Mobilization Forces (PMF), otherwise called Alhashd Alshabi, were formed primarily from these volunteers, most of whom were Shias. In December 2016, the Iraqi Parliament issued a law that granted full legal status to the PMF. However, the PMF continued to face accusations of disobedience to the laws of the Iraqi state and the orders of the Commander-in-Chief of the Iraqi Armed Forces, raising concerns about its impact on the state's stability. This article aims to examine the nature of some PMF violations of the rule of law, explore the root causes of this phenomenon, and assess the possibility of eliminating or mitigating it. It argues that this phenomenon has social, historical, and religious origins tied to the relationship between the Shia in Iraq and the state. In particular, the internal divisions within the PMF stem from differences in perspectives regarding the rule of law. Thus, the article suggests that addressing this problem requires a long-term strategy beyond mere legal transformations. The article adopts a qualitative approach, which relies on the collection and analysis of data from the literature.
مورفودینامیک تپه های ماسه ای و الگوهای باد (مطالعه موردی: ارگ جدید و جوان جنوب شرق قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
317 - 338
حوزههای تخصصی:
مطالعه مورفولوژی تپه ها، ابزار ارزشمندی را در بررسی سیستم های بادی و در نتیجه شناسایی قطاع منابع ماسه فراهم می کند. جهت باد عامل اصلی کنترل شکل و کشیدگی تپه است. در بیابان های در معرض باد از جهت های مختلف و با اندازه های قابل مقایسه، تپه ها با مرفولوژی متفاوت شکل می گیرند. این تپه ها یا عمود یا موازی با جهت باد هستند. هدف این مقاله، تجزیه وتحلیل مرفولوژی تپه های ماسه ای تحت بادهای دوجهته با استفاده از مدل های مرسوم است. مشاهدات نشان داد که شکل گیری تپه های خطی (سیف)، حاصل کشیدگی یک بازوی بارخان است. به طوری که، این تپه ها توسط یک رژیم بادی دومدال با یک پیک قوی از برآیند بادهای شمال غربی و غرب و یک پیک ضعیف تر از بادهای شرقی با زاویه واگرائی 135 درجه ایجاد می شوند. خطوط تاج سینوسی تپه سیف توسط بادهای شرقی و غربی رشد می کنند. مطالعات همچنین نشان داد که روند تکامل تپه ماسه ای منطقه، تحت باد قوی شمال غرب ابتدا تپه سپر تشکیل و سپس تبدیل به بارخان دو وجهی (ناقص) می شود. در این مرحله، فرسایش باد در پشت تپه سپر، منجر به تشکیل یک تاج عمود بر جهت باد و به همین ترتیب به شکل گیری یک دامنه پرشیب در پائین دست باد می گردد. با توجه به تأثیر بزرگی و تغییر جهت در بادهای غربی و شرقی، بازوی غربی بارخان شروع به گسترش می کند و تبدیل به تپه سیف دندانه ای می شود.
The Water War between Kedah- Penang in Malaysia: The Relation in the Management of Sungai Muda Raw Water, 1965–1985(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
The aim of this study is to evaluate the degree to which the mentality and behaviour of the Kedah and Penang state administrations from 1965 to 1985 were impacted by the drawing of raw water from Sungai Muda, as a significant strategic factor. This article's goal is to explore the interactions between the two governments over raw water that they acquire from Sungai Muda. Additionally, it will assess the effects of Kedah's decision to permit Penang to use Sungai Muda's raw water. Based on previous studies, it was found that despite the issue's relevance and obvious connection to the current water supply dispute between the two states, researchers did not pay much attention to the management of raw water obtained from Sungai Muda by Kedah and Penang. Since it addresses issues that will still come up between the two states in light of the present water supply crisis, this study is relevant and important. The study used a qualitative methodology in addition to primary materials such as contract documents, archival records, and secondary sources such as books and articles. From the findings, it was observed that the use of raw water sources from Sungai Muda involves close engagement between the states of Kedah and Penang from 1965 to 1985. During this time, the state governments of Penang and Kedah played a crucial role in empowering the water supply sector in their respective states. The historical experience of Malaysia's water supply policy's consolidation in the twenty-first century adds a new dimension to the conversation about water issues in the country.
بررسی تغییرات فصلی و تأثیر عملیات اصلاح مرتع بر میزان تصاعد دی اکسید کربن (مطالعه موردی: مراتع سردشت کوهستانی بخش زیدون شهرستان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
129 - 149
حوزههای تخصصی:
دی اکسید کربن شاید مهم ترین گاز موجود در اتمسفر باشد که گرمایش جهانی به آن ارتباط داده می شود. تأثیر عملیات اصلاحی بر روی تصاعد کربن و ترسیب کربن در بسیاری از مناطق جهان بسیار کم بررسی و مطالعه شده است. در این راستا این مطالعه در بخش کوهستانی زیدون شهرستان بهبهان برای بررسی تأثیر عملیات اصلاحی بر روی تصاعد کربن خاک صورت گرفته است. بدین منظور سه منطقه شامل منطقه بدون عملیات اصلاحی (شاهد)، منطقه تحت عملیات بوته کاری و منطقه تحت عملیات کنتورفارو در منطقه موردمطالعه انتخاب شد. در هر منطقه چهار ترانستکت صد متری مستقر شده و در طول هر ترانسکت چهار پلات مستقر شده و اندازه گیری تصاعد کربن انجام شد. نمونه برداری به کمک تله های قلیایی، با روش اتاقک بسته ساکن صورت گرفت. برای ارزیابی تغییرات فصلی تصاعد کربن، اندازه گیری در فصول تابستان، پاییز و زمستان انجام شد. نتایج نشان داد میزان تصاعد کربن مرتع بدون عملیات اصلاحی به شکل معنی داری بالاتر از تیمارهای بوته کاری و کنتورفارو است. بالاترین تصاعد کربن به میزان 15/1 گرم در مترمربع در روز مربوط به تیمار شاهد و کمترین تصاعد با میزان 42/0 مربوط به تیمار بوته کاری بود. بین تیمار بته کاری و کنتورفارو از نظر تصاعد کربن تفاوت معنی داری دیده نشد. نتایج بررسی تغییرات فصلی تصاعد کربن نشان داد بدن در نظر گرفتن تیمارها و به طورکلی میزان تصاعد کربن در فصل تابستان بیشتر از پاییز و زمستان بوده است. به طورکلی میزان تصاعد کربن در تابستان 9/0 گرم در مترمربع در روز و در زمستان 55/0 گرم در مترمربع در روز بود. با در نظر گرفتن تیمارهای مختلف نتایج نشان داد از نظر تصاعد کربن بین فصول مختلف تفاوت معنی داری در تیمار شاهد دیده نمی شود. در تیمار بوته کاری میزان تصاعد کربن در تابستان و پاییز اختلاف معنی داری با زمستان داشت. در کنتورفارو میزان تصاعد کربن در فصل تابستان به شکل معنی داری بالاتر از میزان تصاعد کربن در پاییز و زمستان بود. نتایج ارتباط بین میزان دما و رطوبت و تصاعد کربن خاک نشان داد بین رطوبت و تصاعد کربن رابطه معنی داری وجود ندارد؛ اما بین دما و تصاعد کربن در دو تیمار بوته کاری و کنتورفارو ارتباط معنی داری وجود دارد؛ به شکلی که با افزایش دما میزان تصاعد کربن نیز افزایش یافته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد انجام عملیات اصلاح در مرتع می تواند به شکل معنی داری میزان تصاعد کربن خاک را کاهش دهد که این امر می تواند به مدیران در راستای کاهش دی اکسید کربن جو کمک شایانی کند.
ژئوپلیتیکِ هوش مصنوعی؛ رَه نشانِ نظری رقابت های الگوریتمی بازیگرانِ نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
270 - 313
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر با پیدایشِ انقلاب صنعتیِ چهارم و بسیط یافتن نظام هایِ سایبری، هوش مصنوعی به عنوان عنصری حیاتی و ارزشمند تلقی شده و تسلط بر آن به عنوان مولفه ای از قدرت محسوب می شود. اهمیت این موضوع را زمانی بهتر متوجه می شویم که رقابت های استراتژیکِ بازیگران بین المللی-عموماً قدرت های بزرگ-جهتِ فعالیت های خود را به سمت و سوی تحقیق و توسعه در حوزه هوش مصنوعی سوق داده و در حال تبدیل کردن آن به یکی از مهم ترین مزیت های راهبردی در محیط بین المللی هستند. این مقاله با مفروض گرفتن آینده رقابتِ ژئوپلیتیک-ژئواستراتژیک با محوریتِ هوش مصنوعی و کاربردهای آن و با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی به دنبالِ پاسخِ به این سوال است که "شبکه ژئوپلتیکی سیستم بین الملل" چگونه توسط جوهره دوانگارِ هوش مصنوعی دچار دگردیسی شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد هوش مصنوعی و سیستم الگوریتمی با بازتولید مولفه های نوینِ ژئوپلیتیکی و استفاده از کارکردهای نظامی، امنیتی، سیاسی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچریِ آن، تاثیر قابل ملاحظه ای در ارتقاء، تحول و تطورِ قدرت کنشگران بین المللی دارد.
مفاهیم، اصول و ابعاد پیشرفت دریا محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
205 - 214
حوزههای تخصصی:
ایران با داشتن سواحل گسترده در شمال و جنوب کشور دارای ظرفیت استفاده از سواحل زیادی است و از این رو به نظر می رسد که لازم است در نظام تصمیم گیری و برنامه ریزی کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. بنا به دلایل مختلف در طی سالیان متمادی استفاده از ظرفیت سواحل و دریا در برنامه ریزی های کشور به عنوان محور تلقی نشده است. در مقاله حاضر سعی گردیده ضمن تبیین دریا پایه گی یا پیشرفت دریا محور ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن بررسی شود و راهکارهای لحاظ نمودن ابعاد فوق در برنامه ریزی کلان کشور تبیین شود. برای تدوین ابعاد مختلف ضرورت های لازم در دنیا بررسی شده و با توجه به تجربه های جهانی و ویژگی های جغرافیایی کشور موارد فوق الذکر تشریح گردیده است. نتیجه بررسی نشان می دهد مفهوم دریا محور با جهت گیری کلیه فعالیت کشور در راستای بهره گیری از امکانات ترکیبی خشکی و دریا می تواند تحقق یابد. در کل می توان گفت درنظرگرفتن ابعاد فوق الذکر نه تنها به عنوان یک الزام طرح می شود بلکه توجه به آنها در پیشرفت کشور اجتناب ناپذیر است.
شناخت الگوهای مکانی مخاطرات دمایی استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
280 - 309
حوزههای تخصصی:
مخاطرات اقلیمی به ویژه انواع دمایی آن، دارای اثرات منفی بر بخش های مختلف فعالیت های بشر هستند. ازآنجایی که انتظار می رود تغییرات اقلیمی منجر به تشدید فراوانی، شدت و مدت مخاطرات اقلیمی شود؛ لذا ضروری است استراتژی هایی همچون استخراج الگوهای مخاطرات اقلیمی به منظور افزایش تاب آوری مراکز جمعیتی، صنعتی و کشاورزی در برابر تغییر اقلیم و افزایش رخدادهای فرین و سازگاری با این رویدادها، مدنظر تصمیم گیران، برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گیرد. استان قزوین با توجه به موقعیت جغرافیایی، وسعت کم، توپوگرافی خاص و شرایط اقلیمی متنوع، هرساله شاهد وقوع پدیده های مخرب جوی در فصول مختلف می باشد که خسارات جانی و مالی زیادی را در بخش های مختلف همچون کشاورزی به همراه داشته است. در این پژوهش، داده های شبکه ای دمای بازتحلیل ERA5-Land با قدرت تفکیک مکانی 9 کیلومتر طی دوره 2020-1991 برای بررسی توزیع مکانی نمایه های مرتبط با مخاطرات اقلیمی دمایی سرد و گرم شامل روزهای یخبندان (FD)، روزهای یخی (ID) ، شب های حاره ای (TR)، نمایه طول دوره گرما (WSDI)و سرما (CSDI) و روزهایی با دمای بیشینه بیش از C° 35 (TXge35) استفاده و نقشه مخاطرات چندگانه تهیه شد.بررسی ها نشان داد منطقه مرکزی استان قزوین در معرض چندین نوع خطر (TXge35،CSDI،FD و TR) به طور هم زمان قرار دارد که با توجه به تراکم جمعیت شهری و روستایی و تمرکز فعالیت های اقتصادی در این ناحیه، انتظار می رود ریسک های اقتصادی-اجتماعی مرتبط با مخاطرات اقلیمی در این ناحیه شدت یابد.
City Diplomacy and the Formation of Inter-City Relations around the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
26 - 49
حوزههای تخصصی:
Following the contemporary globalization process, cities have gained a strong presence in world politics, and by connecting to international urban networks, they play an effective role in the common interests of themselves and other urban actors. The current research aims to investigate the requirements of forming an international union of cities around the Persian Gulf by strengthening city diplomacy in the region with the benefit of a descriptive-analytical method. In this regard, the background of economic and social relations and the region's current situation have been investigated using reliable sources and articles. Finally, the model of city diplomacy in the Persian Gulf region has been presented. The research findings show that the cities of this region have moved in the direction of divergence despite the presence of many convergence factors, and the formation of an international urban union in the region will play an effective role in increasing convergence and greater peace in the region.
بررسی پیش نشانگر ناهنجاری حرارتی در زمین لرزه ۱۳۹۶ ازگله کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
92 - 114
حوزههای تخصصی:
گرم شدن هوا و زمین پیش از رخداد زلزله ها، پیش نشانگری است که از دوران باستان شناخته شده است. امروزه درستی این افسانه، با عنوان علمی ناهنجاری حرارتی، در زلزله های بسیاری به اثبات رسیده است. هدف این پژوهش، بررسی بروز این ناهنجاری در دوره بلندمدت سه ساله پیش از زلزله ۱۳۹۶ ازگله کرمانشاه با روش ساده انحراف از میانگین متحرک است. نتایج نشان داد که در یکی دو هفته پیش از رخداد این زلزله، هم در پارامتر های هواشناسی دمای هوا، دمای خاک و رطوبت هوا در ایستگاه همدید تازه آباد و هم در پارامتر ماهواره ای دمای سطح زمین، ناهنجاری روزانه کم سابقه یا بی سابقه ای رخ داده است. این ناهنجاری ها حرارتی می تواند با رخداد زلزله در پیوند باشد. بررسی مکانی ناهنجاری در دمای سطح زمین که ۱۵ روز پیش از زلزله رخ داده بود، روشن ساخت که در آن روز، مرز خشکی دو صفحه عربستان و اوراسیا در غرب ایران، گرم بوده و ناحیه ای داغ در مرکز عراق با کشیدگی به سمت رومرکز زلزله پدیدار شده است. دیگر آزمون ها نشان داد این روش ساده کشف ناهنجاری، قادر به شناسایی ناهنجاری حرارتی پیش از زلزله های ۱۳۸۲ بم و ۱۳۸۹ محمدآباد ریگان، هر دو در استان کرمان نیز هست. زلزله ازگله، شاخصی برای زلزله های منطقه فعال و پرجمعیت زاگرس است. امید این دست پژوهش ها، شناخت بهتر پیش نشانگر های زلزله در هر منطقه با هدف تحقق رؤیای پیش بینی زلزله است.
شبیه سازی تغییرات کربن آلی خاک های جنگلی در اثر تغییر اقلیم در ارتفاعات مختلف با استفاده از مدل Roth C(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
150 - 183
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر ارتفاع و تغییر اقلیم بر ذخیره کربن آلی خاک های جنگلی شهرستان تالش در استان گیلان پرداخته است. نمونه های مرکب خاک از عمق ۰ - ۳۵ سانتی متری و از چهار محدوده ارتفاعی (۵۰۰-۱۰۰۰، ۱۰۰۰-۱۵۰۰، ۱۵۰۰-۲۰۰۰ و ۲۰۰۰-۲۵۰۰ متر بالاتر از سطح دریا) جمع آوری و غلظت کربن آلی و سایر ویژگی های خاک در آن ها اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهد با افزایش ارتفاع از سطح دریا، ذخیره کربن آلی خاک به دلیل افزایش بارندگی و کاهش دما، افزایش می یابد. بیشترین ذخیره مربوط به ارتفاعات ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ متر (۹۷.۴۶ تن در هکتار) و کم ترین آن مربوط به ارتفاعات ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر (۴۴.۲۳ تن در هکتار) بود. مدل روتامستد (Roth C) به طور دقیق و با ضریب همبستگی و تبیین بالای ۰.۹۵، ذخیره کربن آلی خاک ها را تخمین زد. در شرایط فعلی، کربن ورودی و خروجی خاک در تعادل و تقریباً معادل ۱.۲۹ تا ۲.۷۶ تن در هکتار در سال است. طبق سناریوهای مدل سازی، کاهش بارندگی (۲.۱۵ میلی متر در هر ۱۰ سال) و افزایش دما (۰.۴ سانتی گراد)، باعث کاهش ۳۳.۵۴ تا ۴۰.۰۱ درصدی ذخیره کربن آلی در همه طبقات ارتفاعی، به ویژه در نقاط مرتفع تر خواهد شد. در این حالت، خاک به منبعی برای تولید گاز کربنیک تبدیل می شود. برعکس، افزایش بارندگی و کاهش دما باعث افزایش ۱۳.۸۴ تا ۱۸.۹۴ درصدی ذخیره کربن آلی در همه طبقات ارتفاعی، به ویژه در نقاط مرتفع تر خواهد شد. در این حالت، خاک به مخزنی برای نگهداری گاز کربنیک اتمسفری به شکل هوموس تبدیل می شود. نتایج نشان می دهد مدل های شبیه سازی دینامیک کربن آلی خاک، ابزارهای دقیقی برای پیش بینی و بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر این ذخایر، به ویژه در خاک های جنگلی هستند. این پژوهش تأکید می کند حفظ ارتفاعات جنگلی و مدیریت اقلیمی برای جلوگیری از کاهش ذخیره کربن و مقابله با تغییرات اقلیمی، اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی تغییر اقلیم و دگرگونی مؤلفه های طبیعی با تأکید بر سیلاب (مطالعه موردی: حوضه آبخیز گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
184 - 213
حوزههای تخصصی:
تغییر در الگوهای استفاده از اراضی، تخریب جنگل ها، سیستم ناکارآمد مدیریت سد ها و رودخانه ها باعث افزایش درصد آسیب پذیری سیل و سیلاب می شود. روش پژوهش حاضر، با توجه به ماهیت مسئله و موضوع موردبررسی، از نوع توصیفی - تحلیلی و مطالعات کاربردی با تأکید بر روش های کمی است. در این تحقیق به بررسی وقوع سیلاب تحت شرایط تغییرات اقلیمی و ارزیابی خطرات احتمالی آن و پهنه بندی، ابعاد و پیامدهای زیان بار آن پرداخته شده است. همچنین تغییرات منطقه ای سیلاب در حوضه آبخیز گرگانرود با کارگیری اطلاعات ایستگاه های سازمان هواشناسی (سینوپتیک) با دوره ﺁماری 30 ساله (1368 تا 1397)، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، شاخص رطوبت توپوگرافیک، شیب، ارتفاع، لیتولوژی زمین، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، فرسایش، خاکشناسی، رواناب، داده های شبیه سازی شده میانگین بارندگی حاصل از مدل HadCM3 در LARS-WG تحت سناریو SRA1B بین سال های 2011 تا 2045 برﺁورد شده است. در این تحقیق از دو روش متفاوت برای ارزیابی خطر سیل استفاده شد: یعنی در روش اول از مدل LARS-WG برای ریز مقیاس نمائی جهت پیش بینی اقلیم آینده (نزدیک و دور) و در روش دوم از مدل هیدرولوژیکی SWAT. با توجه به درصد خطرات احتمالی در حوزه آبریز گرگانرود در محیط نرم افزار GIS با استفاده از افزونه SWAT پهنه بندی گردید. در این پژوهش بر اساس مدل SWAT مقادیر بارش روزانه و دمای روزانه ایستگاه های سینوپتیک واسنجی گردید. نتایج حاصل از این رویکرد نشان داد مداخله انسان در جریان های اصلی، پراکندگی شهری و روستایی، ایجاد آب بندان و تخریب مراتع و آسیب به جنگل ها از اصلی ترین عواملی است که در ایجاد سیلاب های ناگهانی در منطقه مؤثر بوده است. این رویکرد یکپارچه، ضرورت ارزیابی و اعتبارسنجی مداوم مدل های هیدرولوژیکی و هیدرولیکی را در حوضه گرگانرود و جریان های زودگذر آشکار کرد. نتایج تحقیق نشان داد که مناطق بسیار خطرناک سیل در نزدیکی شبکه زهکشی یافت شده است. همچنین عوامل تأثیرگذار مهم در معرض خطر سیلاب به ترتیب شامل انباشت جریان، ارتفاع و نفوذ آب خاک (همان وزن)، فاصله از شبکه زهکشی، متوسط باران سالیانه، تراکم زهکشی، کاربری زمین و شیب بوده است که موجب پاسخ های هیدرولوژیکی متفاوت به رخداد بارش در حوضه های مختلف منطقه شده و این امر بر ایجاد و ویژگی های سیلاب ناگهانی تأثیرگذار بوده است.
ارزیابی آسیب پذیری طبیعی منطقه حفاظت شده جنگلی هلن در استان چهارمحال و بختیاری به مخاطرات محیطی چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
74 - 101
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی آسیب پذیری منطقه حفاظت شده جنگلی هلن نسبت به مخاطرات محیطی چندگانه بود. برای این منظور، در مرحله نخست، آماربرداری میدانی در قالب قطعات نمونه سیستماتیک تصادفی انجام و نقشه درجه حساسیت رویشگاه های جنگلی منطقه بر اساس تغییرات درصد تاج پوشش تهیه و استاندارد شد. در مرحله بعد، نقشه های استانداردشده پنج مخاطره محیطی شامل خشکسالی، تبخیر و تعرق، آتش سوزی، سیلاب و زمین لغزش با تجزیه وتحلیل داده های اقلیمی شامل مقادیر بارندگی و تبخیر و تعرق ماهانه و نتایج مطالعات پیشین تهیه شدند. با اجرای روش دلفی و تجزیه وتحلیل نظرات 5 نفر از متخصصان امر حفاظت از رویشگاه های جنگلی، وزن نسبی مخاطرات محیطی محاسبه شد. در مرحله آخر، نقشه های استاندارد شده حساسیت و مخاطرات محیطی در وزن نسبی محاسبه شده ضرب شدند و ضمن تلفیق نقشه های وزن دار بی مقیاس مخاطرات محیطی و حساسیت رویشگاه های جنگلی، نقشه طبقه بندی میزان آسیب پذیری در سه طبقه کم، متوسط و زیاد تهیه شد. نتایج مقادیر وزن نسبی محاسبه شده برای هر یک از مخاطرات محیطی نشان داد که خشکسالی بیشترین وزن نسبی (95/0) را در بین تمام مخاطرات موردبررسی دارد و پس ازآن آتش سوزی (با وزن نسبی 9/0) دومین رتبه را به خود اختصاص داد. تلفیق نقشه های وزن دار درجه حساسیت رویشگاه ها و مخاطرات محیطی نشان داد که میزان آسیب پذیری منطقه حفاظت شده جنگلی هلن از 25/1 تا 38/3 متغیر بود. تفاوت در درجه حساسیت رویشگاه ها و شدت وقوع مخاطرات در بخش های مختلف منطقه سبب ایجاد ناهمگنی و تمرکز سطوح بالای آسیب پذیری در برخی از بخش های منطقه موردمطالعه شده است. طبقه بندی نقشه تغییرات سطح آسیب پذیری در سه طبقه با درجه آسیب پذیری کم، متوسط و زیاد نشان داد که به ترتیب 8/6701، 3/10806 و 4/11664 هکتار از وسعت رویشگاه جنگلی منطقه حفاظت شده هلن در طبقات با درجه آسیب پذیری کم (23 درصد)، متوسط (37 درصد) و زیاد (51 درصد) قرار دارد. این تحقیق با فراهم آوردن نقشه دقیق مکانی از الگوی مکانی آسیب پذیری در سطح منطقه حفاظت شده هلن اطلاعات حیاتی برای توسعه برنامه ریزی های حفاظتی و اولویت بندی اقدامات مدیریتی برای جلوگیری یا کاهش صدمات ناشی از مخاطرات محیطی چندگانه را برای این منطقه فراهم نموده است.
پدیدارشناسی انگیزه چادرخوابی گردشگران به منظور توسعه گردشگری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
231 - 254
حوزههای تخصصی:
چادرخوابی پدیده ای است که در صنعت گردشگری ایران با رشد قابل توجهی همراه بوده است و در توسعه گردشگری نقش بسزایی ایفا می کند. نظر به اهمیت موضوع، در این مطالعه به پدیدارشناسی انگیزه چادرخوابی گردشگران به منظور توسعه گردشگری استان گیلان پرداخته شد. مطالعه حاضر از نظر هدف مطالعه ای کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه ژرف با افراد دارای تجربه زیسته یعنی گردشگران چادرخواب استفاده شد. برای اعتبارسنجی تحلیل کیفی از روش هولستی استفاده شد و ضریب توافق مشاهده شده 631/0 برآورد شد. نمونه گیری با روش هدفمند انجام شد که درنهایت با سیزده مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. برای تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از تحلیل کیفی پدیدارشناسی و نرم افزار MaxQDA استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان داد انگیزه های اقتصادی، طبیعت دوستی، احساس ماجراجویی، عوامل فردی، ویژگی های شخصیتی گردشگران مهم ترین انگیزه های گردشگران چادرخواب است. همچنین این پدیده با چالش هایی نیز همراه است که ازجمله آن ها می توان به نبود اقامتگاه های مطمئن و امن، دسترسی محدود به اقامتگاه های بزرگ، نبود سیاست گذاری منسجم برای قیمت گذاری اقامتگاه ها، فقدان نظارت بر اقامتگاه های موجود، فقدان برنامه و عزم کافی برای اقامت گردشگران، فقدان اطلاع رسانی به گردشگران برای دسترسی به اقامتگاه و فرهنگ گردشگری پایین در کشور اشاره کرد.
تعیین دامنه تغییرات مقدار پس زمینه طبیعی متغیرهای فیزیکوشیمیایی در منابع آب شرب و ارزیابی ریسک سلامت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
61 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، شناسایی نقش عوامل طبیعی و انسانی در کنترل ترکیب شیمیایی منابع آب شرب شهری و روستایی شهرستان های بوئین-میاندشت و فریدونشهر در استان اصفهان است. در اغلب مطالعات، منابع احتمالی متعددی برای متغیرهای فیزیکوشیمیایی آب شرب مطرح شده است. بنابراین، تعیین مقدار و دامنه تغییرات غلظت پس زمینه طبیعی (NBL) این متغیرها می تواند در بهبود مدیریت منابع آب و جلوگیری از عواقب ناگوار برای سلامت ساکنین از طریق مصرف آب بسیار موثر باشد. بنابراین، با استفاده از روش های آزمون رفع داده پرت تکراری (Iterative 2σ)، تابع توزیع محاسباتی (CDF) و آزمون گربز تکراری (IGT)، NBL 11 متغیر فیزیکوشیمیایی شامل EC، TDS، SO4، F، Cl، NO3، HCO3، Ca، K، Mg، Na محاسبه شده است. فرایند پیش انتخاب (PS) دسته داده ها بر اساس NO3 و Cl انجام شده است. به دلیل عدم ایجاد توزیع نرمال توسط روش های احتمالاتی Iterative 2σ و CDF، مقدار NBL برای متغیرهای SO4، NO3 و Na در دسته داده بوئین-میاندشت و متغیرهای EC، TDS، NO3 و Na در دسته داده فریدونشهر را نمی توان با استفاده از آنها محاسبه کرد. بنابراین، برای این متغیرها از روش قطعی (95 درصد داده های باقیمانده) به عنوان NBL استفاده شده است. محاسبات نشان می دهد که مقادیر NBL تعیین شده توسط روش IGT بزرگتر از مقادیر بدست آمده از روش های Iterative 2σ وCDF است. ارزیابی ریسک سلامت انسان از طریق مصرف آب شرب و تماس پوستی با تأکید بر غلظت نیترات نشان می دهد که اغلب نمونه های مورد مطالعه در رده بی خطر و کم خطر قرار دارند و این بیانگر کیفیت بسیار خوب نمونه ها برای مصرف شرب است.
طراحی مدل سنجش قدرت ملی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
1 - 33
حوزههای تخصصی:
قدرت ملی یکی از بحث های مهم و مورد تاکید در بین صاحب نظران جغرافیای سیاسی و روابط بین الملل محسوب می گردد. زیرا عامل اصلی دوام، بقا و پایداری یک سازه سیاسی فضایی یا کشور محسوب می گردد. قدرت ملی از ابعاد گوناگونی تشکیل شده است. در این مقاله با بررسی ادبیات و مبانی نظری، و نیز بهره گیری از نظرات 77 متخصص داخلی و خارجی شاخص های مهم و تاثیرگذار بر وزن ژئوپلیتیکی و قدرت ملی کشورها در ابعاد نه گانه (سرزمینی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، فرامرزی و فضایی) احصا شده است. سپس در قالب مدل ریاضی امکان اندازه گیری قدرت ملی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که می توان وزن ژئوپلیتیکی و قدرت ملی کشورها را بصورت جمع جبری نقش مثبت و منفی متغیرهای کمی و کیفی در غالب مدل ریاضی و جامع برآورد نمود. همچنین با استفاده از روش بی مقیاس خطی، می توان داده ها را به صورت همتراز درآورد و در ترکیب با یکدیگر قدرت ملی کشورها را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. در این پژوهش مدل سنجش قدرت ملی بصورت پویا ملاحظه شده و با طراحی نرم افزار ویژه، امکان بروزسازی متغیرهای مدل و نیز سنجش سالیانه نظام قدرت جهانی و منطقه ای و بررسی تطبیقی تغییرات نظام قدرت و نیز الگوی توزیع فضایی قدرت جهانی، منطقه ای و ملی فراهم شده است.
بررسی شدیدترین طغیان های متداوم ماهانه )اکتبر- مارس( طی دوره آماری 2021-1989 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل ناگهانی، یکی از خطرناکترین رویدادهای طبیعی است و اغلب باعث تلفات جانی و آسیب به زیر ساخت ها و محیط زیست می شود. در این پژوهش، رخداد شدیدترین طغیان های متداوم ماهانه (اکتبر- مارس) در بازه 2021-1989 بررسی شد. داده های بارش 115 ایستگاه سینوپتیک انتخاب شد. سپس مجموع بارش های 1تا 9 روزه بر اساس شدت، مرتب گردید. با استفاده از نرم افزار آماری مینی تب و شاخص آندرسن دارلینگ، بارش های شدید بر اساس صدک نود و پنجم، استخراج شد. سپس بر اساس معیار های بیشترین و کمترین تعداد روزهای بارشی، بیشترین و کمترین بارش تجمعی ریزش کرده، مرطوب ترین و خشک ترین ماه ها مشخص گردید. با در نظر گرفتن سه معیار شدت، تداوم و فراگیری بارش، قوی ترین توفان های رخداده در مرطوب ترین ماه ها انتخاب شد. داده های مورد استفاده، جهت بررسی همدیدی، شامل داده های فشار سطح متوسط دریا، ارتفاع و مولفه قائم باد تراز 500 هکتوپاسکال، میدان باد و نم ویژه ترازهای فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال و مقادیر شار افقی نم ویژه سطح فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال می باشند. احتمال رخداد رودخانه های جوی توسط شار رطوبت مستخرج از مولفه های رطوبت ویژه، باد مداری و نصف النهاری شناسایی شدند. نتایج نشان داد؛ توفان های 27تا 31 اکتبر 2015، 5تا 7 نوامبر 1994، 12تا 16 دسامبر 1991، 11 تا 15 ژانویه 2004، 3 تا 9 فوریه 1993 و 13تا 15 مارس 1996 شدیدترین توفان ها در مرطوب ترین ماه ها بوده اند. انتقال رطوبت در توفان های اکتبر، نوامبر، فوریه و مارس از جنوب غرب دریای سرخ توسط رودخانه های جوی، به نوار غربی، جنوبغرب، جنوب و جنوبشرق ایران انجام شده است.
پارادایم پیشرفت و بایسته های اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
63 - 75
حوزههای تخصصی:
تحول اجتماعی و ویرایش متن جوامع، بدون داشتن اهداف خاص آن هم در سپهری معنایی که اصطلاحا بدان پارادایم گفته می شود امکان پذیر نمی نماید ولی اجرای هر پارادایمی مستلزم شکل گیری زیر نظام هایی است تا حصول هدف های آن در چهارچوبی مدیریت شود. پارادایم "پیشرفت" که حاصل تامل ایرانیان در مواجه با پارادیم "توسعه" و تلاش محققان ایران در یک قرن اخیر است، رفته رفته به درجه ای از بلوغ میل کرده که زمان فراهم آوردن زمینه های اجرای آن را طلب می کند. بدون تردید هر پارادایمی دارای ریشه های معرفتی، خاستگاه، دکترین و اهداف خاصی است و تحقق آن محتاج شکل گیری سه نظام حکمرانی، علمی، فلسفی و فرهنگی است. پارادایم "پیشرفت" را باید زبان ناملموس رفتاری انقلاب جامعه ایرانیان تفسیر و تدوین این زبان رفتاری را به سندی راهبردی، حاصل کار محققان ایران در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دانست. نتایح حاصل از فرایند طی شده در اندیشکده آمایش بنیادین که براساس روش تحلیل ژانت صورت گرفته نشان می دهد که:
* پارادایم پیشرفت تلاشی در تدوین آرمان های انقلاب ایران در قالب سندی راهبردی است.
* پارادایم پیشرفت در اجرا مستلزم ایجاد سه زیر "نظام علمی – فلسفی"، "حکمرانی" و "نظام فرهنگی" است.
*پارادایم پیشرفت براساس پنج اصل یعنی تعادل فضایی، راستی و درستی، زیست پذیری و تاب آوری سرزمینی، هویت مکانی و جمهور به دنبال دستیابی به فراورش مدنی است.
*محققان ایرانی در تالیف و تدوین شاخص ها واستاندارهای هر یک از این اصول باید همتی جدی مبذول دارند تا به توان میزان تحقق هریک از اهداف را درمقاطع زمانی ارزیابی نمود.
شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش با استفاده از روش تحلیل چند معیاره آراس (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبخیز قرنقوچای در جنوب شرق استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده زمین لغزش از انواع حرکت های دامنه ای است که همواره خسارت های مالی و جانی زیادی را در پی دارد. در این میان، برای کاهش خسارت های ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار مؤثر است. حوضه آبخیز قرنقوچای با توجه به شرایط زمین شناسی، فیزیوگرافی، لیتولوژی، اقلیمی و انسانی از دیرباز تحت تأثیر وقوع خطر زمین لغزش بوده است. بر این اساس، محققان در پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در سطح این حوضه هستند. در این راستا، ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش ها و متغیرهای تأثیرگذار (شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از آبراهه و فاصله از گسل) فراهم و در مرحله بعدی با استفاده از تابع عضویت فازی، درجه عضویت پارامترها و با استفاده از روش کریتیک، مقدار های وزنی معیارها تعیین و در نهایت، نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره ARAS استخراج شد. با توجه به نتایج به دست آمده شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی به ترتیب با مقدار های 162/0، 152/0 و 147/0بیشترین وزن را از بین عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش داشتند. همچنین، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که به ترتیب 86/12 و 42/25 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. به طور عمده، مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در قسمت های کوهستانی شمالی، جنوبی و بخش مرکزی حوضه واقع شده است که این پهنه ها از لحاظ کارهای مدیریتی و اجرای پروژه های حفاظتی باید در اولویت قرار گیرند. همچنین، با نظر به بهره گیری از روش منحنی راک و با سطح زیرمنحنی (89/0) دقت روش ARAS در شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش حوضه قرنقوچای در سطح عالی است.