فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1143 - 1159
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت و تخریب شدید محیط زیست توسط انسان از یک سو و عدم شناخت و استفاده از ظرفیت های انسانی موجود در کنترل و کاهش معضلات زیست محیطی، سکونتگاه های انسانی را با مشکلات فراوانی روبرو نموده است. با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات زیست محیطی از انسان ها ناشی می شود، رفتارهای زیست محیطی انسان از مهم ترین و مؤثرترین عوامل بر محیط زیست است. به نحوی که ضمن تأثیر بر مسائل محیط زیستی، تحت تأثیر آن ها قرار می گیرد. هدف این تحقیق مطالعه رفتارهای زیست محیطی زنان روستای دیوا در شهرستان بابل می باشد روش پژوهش کیفی است و جامعه آماری شامل کلیه زنان روستای دیوا است که حجم نمونه 20 نفر که به اشباع نظری ختم گردید و نمونه گیری به شیوه هدفمند بود. در این پژوهش از تئوری ارزش-عقیده- هنجار برای بررسی اثرگذاری عوامل مهم بر رفتار زیست محیطی زنان روستایی استفاده شده است. نتایج حاصل از مصاحبه ها نشان می دهد بر اساس دسته بندی باورها و رویه های زنان روستایی پیرامون طبیعت و محیط زیست، آن ها رفتارهای محیط زیستی متفاوتی داشتند این رفتارها شامل مؤلفه های سبک زندگی حفاظتی، آگاهی از پیامدها، هنجارهای شخصی، ارزش های زیست بوم و جهان بینی اکولوژیکی است. همچنین می توان گفت متغیرها بر یکدیگر و بر رفتار محیط زیستی زنان موثر بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به نقش برجسته هنجارهای شخصی و لحاظ نمودن اعتقادات و آموزه های دینی و مذهبی، حفاظت محیط زیست می تواند به عنوان یک هنجار اعتقادی و اخلاقی موردتوجه قرار گیرد. نکته مهم دیگر افزایش آگاهی و دانش محیط زیستی زنان روستایی است که با شناخت اثرات فعالیت ها بر محیط زیست روستا می توانند آن ها را مدیریت نموده و اثرات را به حداقل کاهش دهند.
ارزیابی تغییرات اراضی و تأثیر آن بر بهره وری از زمین با استفاده از سنجش ازدور و GIS (موردمطالعه: منطقه تاج امیر - شهرستان دلفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
140 - 161
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی از ارکان اصلی اقتصاد محسوب می شود که پیشرفت آن پیشرفت کل اقتصاد را در پی خواهد داشت. ولی عواملی همچون خرد شدن اراضی کشاورزی باعث کاهش بهره وری محصولات کشاورزی و نیروی کار می شود که در نتیجه آن اقتصاد کشاورزی و میزان تولید محصولات کشاورزی دچار وقفه و رکود خواهد شد. از این رو پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای - کاربردی و روش توصیفی - تحلیلی با استفاده از داده های سنجش ازدور، مطالعه میدانی و آمارهای موجود با هدف بررسی پراکندگی اراضی کشاورزی روستای تاج امیر و تأثیر این پراکندگی بر بهره وری زمین های کشاورزی این روستا انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای (سنتینل 2 و IRS_P5) نقشه کاربری اراضی با تکنیک شئ گرا استخراج شد و در محیط نرم افزار اتوکدمپ قطعات اراضی کشاورزی اصلاح شدند. با مطالعه میدانی مالکیت اراضی کشاورزی سال 1394 تعیین گردید و بر این اساس مالکیت دهه 1340 نیز مشخص شد و به نقشه اراضی کشاورزی تعمیم داده شد. سپس با استفاده از متریک های سرزمین میزان تغییرات و با استفاده از LCPA نوع پراکندگی و تحول اراضی به دست آمد. نتایج نشان داد که وسعت زمین های کشاورزی کاهش یافته و نوع تغییرات در طبقه اراضی کشاورزی نیز از نوع تجزیه ای است. نتایج مطالعات میدانی نیز نشان داد که عامل اصلاحات ارضی تأثیری بر پراکندگی اراضی نداشته اما عامل ارث تأثیرگذار بوده است. بدین صورت که 1735 قطعه زمین با 62 مالک در دهه 1340به 2180 قطعه با 257 مالک در سال 1394 رسیده است. همچنین بررسی آمارها حاکی از کاهش مقدار بهره وری است.
ارزیابی آثار نیروگاه شهید مفتح همدان بر روستاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
122 - 139
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیرگذاری فعالیت های زیرساختی بر محیط های روستایی از جمله موضوعات مهم موردتوجه برنامه ریزان روستایی بوده است. در بین این فعالیت ها، پیامدهای نیروگاه های حرارتی بر محیط های روستایی از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. در این راستا این پژوهش به ارزیابی پیامدهای نیروگاه شهید مفتح همدان بر روستاهای پیرامون (روستاهای زیر20 کیلومتر فاصله از نیروگاه) می پردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. حجم نمونه بالغ بر 366 خانوار از 11 روستای پیرامون نیروگاه تعیین شده است. روایی تحقیق بر اساس نظر متخصصان جغرافیا و پایایی تحقیق با کمک ضریب آلفای کرونباخ با میانگین 74/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته های حاصل از مشاهدات میدانی و تصاویر ماهواره ای حاکی از خشکسالی اطراف نیروگاه است. روستاهای اطراف به دلیل استفاده بیش از حد از منابع آبی توسط نیروگاه با مهاجرت فزاینده روبه رو شده اند. در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فیزیکی تأثیرات عمدتاً منفی بوده است. همچنین تفاوت معنی داری بین مؤلفه های تحقیق از نظر میزان تأثیرگذاری وجود ندارد. همچنین رابطه معنی داری بین فاصله و تأثیرگذاری نیروگاه بر روستاها در سطح 05/0 و به صورت مثبت وجود دارد که نشان می دهد با افزایش فاصله، وضعیت اقتصادی روستاها بهتر شده است که نشان از تأثیرگذاری نامناسب نیروگاه بر اقتصاد روستاها دارد. در نهایت با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مشخص شد که مدل مفهومی که در ابتدای تحقیق ارائه شده است مورد تأیید است.
آینده پژوهی مدیریت بافت های باارزش تاریخی شهری (مطالعه موردی: منطقه 8 شهرداری کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اهمیت بافت های تاریخی، انواع مشکلات مالی، مدیریتی، کالبدی مانع از دستیابی به توسعه این بافت ها بوده است. با توجه به اهمیت این موضع هدف اصلی این پژوهش شناسایی چالش های مدیریت بافت های باارزش تاریخی شهری در کلانشهر تبریز است. پژوهش به لحاظ ماهیت کاربردی و به لحاظ روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن منطقه 8 شهرداری تبریز و 20 نفر از کارشناسان و خبرگان بوده است. در سطح خانوارها، با استفاده از آلفای کرونباخ و به روش تصادفی ساده، 367 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش با استفاده از دانش آینده پژوهی مبتنی بر نرم افزار میک مک و آزمون آماری رگرسیون خطی به روش گام به گام صورت گرفت. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که برخورداری پایین از زیرساخت های شهری از جمله فضای سبز ، قرارگیری بافت های تاریخی در درون شهر و مشکلات ترافیکی، چالش های مدیریت بحران در درون بافت تاریخی و تراکم زیاد ساخت و ساز در درون این بافت ها و سختی تردد وسائط نقلیه به ترتیب با مقادیر 1362، 801، 769 و 865 به عنوان مؤلفه های (چالش های) کلیدی در زمینه مدیریت توسعه بافت باارزش تاریخی شهر تبریز در منطقه 8 شهری هستند. همچنین یافته های پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون خطی گام به گام نشان داد که مهم ترین مؤلفه های مدیریت بافت باارزش تاریخی شامل اتخاذ رویکرد یکپارچه در خصوص مدیریت و توسعه بافت باارزش تاریخی شهری، هماهنگی اقدامات سایر دستگاه ها اجرایی به واسطه جامع نگری، توانمندی دانش مدیریان شهری در ارتباط با مدیریت محلی و اتکا بر مؤلفه های محلی مدیریت بافت باارزش تاریخی. درنهایت می توان گفت که مهم ترین راهکار رفع چالش مدیریت بافت های باارزش تاریخی و توجه به تمامی ابعاد مدیریتی، مالی، اجتماعی و کالبدی- زیرساختی به صورت همزمان است.
بررسی نقش بازاریابی در گردشگری غذا (مطالعه موردی: مدیران هتل ها و رستوران ها در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
115 - 130
حوزههای تخصصی:
گردشگری بخش مهمی از اقتصاد امروزه است و غذا نشان دهنده فرهنگ هر کشور و یکی از عناصر خلاقیت در زندگی روزمره است که برای بسیاری از گردشگران جذاب است. گردشگری غذا فرصت های جدیدی برای مقصد های گردشگری، کسب درآمد، و ایجاد شغل فراهم می کند و، در عین حال، چالش های جدیدی را، به خصوص در زمینه توسعه تجربه، بازاریابی، و نام تجاری ایجاد می کند. ارتباط بین غذا و گردشگری نیز زمینه ای برای توسعه اقتصاد محلی است که می تواند با استفاده از تجارب غذایی برای اهداف نام تجاری و بازاریابی تقویت شود. به همین دلیل شناخت نقش غذا در تجربه گردشگری و بازاریابی مدیران و مسئولان هتل ها و رستوران ها در جهت شناساندن غذای های محلی شهر تبریز امری ضروری است تا از این طریق بتوانند غذاهای سنتی و معروف شهر تبریز را به گردشگران بشناسانند. در این پژوهش برای بررسی نقش بازاریابی در گردشگری غذا از دید مدیران رستوران ها، پرسش نامه محقق ساخته ای با 32 معرف و در مقیاس نقطه ای طیف لیکرت تهیه و توسط مدیران بیست رستوران معروف و گردشگرپذیر شهر تبریز که شیوه انتخاب این رستوران ها به صورت تمام شماری بود تکمیل گردید. پایایی و روایی پرسش نامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد و به روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد کمترین مربعات جزئی ( PLS-SEM ) تجزیه و تحلیل شد. متغیرهای مدل بررسی نقش بازاریابی از دید مدیران رستوران ها از جمع بندی مطالعات پیشین استخراج شد. نتایج مدل بررسی نقش بازاریابی در گردشگری غذا از دید مدیران رستوران ها نشان می دهد که مدل آمیخته بازاریابی ترفیع با مقدار ضریب مسیر 534 / 0 بیشترین تأثیر را در عوامل توسعه گردشگری غذا دارد.
تحلیل محیط کالبدی اثرگذار بر سرمایه اجتماعی در محلات شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
میزان سرمایه اجتماعی در سطوح مختلف فعالیتهای برنامه ریزی و طراحی شهری عامل مهمی در ارتقای کیفیت زندگی شهری شناخته می شود.در سطوح بالای سرمایه اجتماعی تعاملات اجتماعی ساکنین افزایش یافته و تعهد و تعلق نسبت به محل زندگی ایجاد می شود. چنین شرایطی خود محرک توسعه است. هدف از این پژوهش ارتقاء سرمایه اجتماعی با استفاده از روشهای برنامه ریزی فضایی در محلات منتخب شهر ساری است. این پژوهش در همین راستا می کوشد به این س ؤال پاسخ دهد که با چه ملاحظات و راهبردهایی در برنامه ریزی فضایی می توان به ارتقاء س رمایه اجتماعی کمک کرد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از تلفیق روش های اسنادی و پیمایشی می باشد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با سنجش وضع موجود سرمایه اجتماعی در محلات انتخابی با تکمیل پرسشنامه از ساکنین، بررسی اسنادی و مشاهده میدانی جمع آوری می شود. تحلیل اطلاعات با به کارگیری آزمون های آماری و تحلیل نقشه ها در رابطه با معیارهای چارچوب پژوهش انجام می شود. در پایان با استفاده از فن تحلیل میدان نیرو جمع بندی صورت گرفته و پیشنهادات ارایه می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و تفاوت سطح آن در محلات مذکور نشانگر تاثیر تفاوت نحوه شکل گیری و همچنین به دلیل تفاوت های کالبدی آنها به عنوان محلات همجوار است و همچنین چهار شاخص فضایی: اتصال، تنوع، امنیت و ویژگی می تواند بر میزان سرمایه اجتماعی محلات شهری تاثیرگذار باشد و با افزایش سرانه فضای سبز ، فضای عمومی، تنوع در مسیر حرکتی و اهمیت دادن به کیفیت مسیرهای پیاده، ایجاد نشانه ها، توزیع مناسب خدمات، گسترش حمل و نقل عمومی جمعی، و در نظر گرفتن تسهیلات محلی با شعاع دسترسی مناسب به منظور ایجاد امنیت به بهبود سرمایه اجتماعی کمک خواهد کرد.
تبیین نقش مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری معاصر(نمونه موردی: محلات منتخب شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از آنجایی که ضعف روابط اجتماعی در محلات می تواند سبب مشکلاتی از قبیل کم رنگ شده حس تعلق به مکان، روحیه جمعی و ...شود، به منظور بهبود این شرایط، ایجاد بستر و مکان مناسب برای رویارویی افراد محله و برقراری تعاملات اجتماعی و مشارکت آن ها در برنامه های مربوط به محله، امری ضروری می باشد. رویکرد مکان سازی، در طی دهه های اخیر با هدف خلق و تبدیل فضا به مکان های اجتماعی به وجود آمده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش سعی شده است جهت بررسی مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری، محلات عباسی، منصور، ماندانا، پرواز و فردوس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شود. در این مقاله و در بخش تحلیل داده ها، محلات شهری منتخب براساس آزمون های آماری رگرسیون، اسپیرمن ، فریدمن و آنوا ارزیابی گردید. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات آماری، ابعاد کالبدی، ابعاد اجتماعی، ابعاد مدیریتی- سیاست گذاری، ابعاد ادراکی- معنایی و ابعاد اقتصادی دارای ارتباط معنادار با تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی از دیدگاه شهروندان هستند و بعد کالبدی و اجتماعی بیشترین میزان اثرگذاری را بر میزان تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی در فضاهای شهری منتخب ایفا می کند. نتیجه گیری : مجموع نتایج حاصل از این پژوهش از یک سو چارچوب لازم جهت بررسی علمی و منطقی مفهوم مکان سازی در محلات شهری را فراهم آورده و از سوی دیگر زمینه اقدامات آینده در راستای احیا روابط اجتماعی در سطح محلات شهری را فراهم آورد. سنجش مدل پژوهش در محلات شهری بیشتر و دیگر شهرهای ایران می تواند درک عمیق تری از مکانیسم تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری را فراهم آورد.
توسعه سبد خدمات آموزش روستاییان پیراشهر تهران در راستای توسعه پایدار فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
116 - 130
حوزههای تخصصی:
روستائیان پیرامون شهر تهران به دلیل فقر اقتصادی و فرهنگی بیشتر نسبت به شهرنشینان، نیازمند توجه بیشتر برای گسترش آموزش می باشند. پژوهشگاه علوم انسانی با در اختیار داشتن بهترین امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و پشتیبانی دولتی، از جمله مراکز ارائه خدمات آموزشی به روستائیان پیرامون شهر تهران می باشد. این پژوهش به توسعه سبدخدمات آموزشی جهت گسترش دامنه آموزش برای روستائیان با هدف گسترش فرهنگ روستائیان اطراف تهران، در پژوهشگاه علوم انسانی انجام شده است. روش پژوهش، کیفی از نوع اکتشافی است از نظر هدف، توسعه ای با رویکرد استقرایی می باشد. با استفاده از تحلیل داده بنیاد و به شیوه اشباع نظری، با دوازده تن از خبرگان برتر پژوهشگاه علوم انسانی که به شیوه هدفمند قضاوتی، نمونه گیری شده اند، مصاحبه های عمیق و هدفمند برای گردآوری داده ها انجام شده است که با سه مرحله کدگذاری، در نهایت، الگوی مفهومی، استخراج گردید. مدل شامل هفت مقوله اصلی، در بیست مقوله فرعی با هشتاد و شش شاخص در چارچوب مدل پارادایمی می باشد. در نهایت میتوان نتیجه گرفت که پژوهشگاه علوم انسانی می تواند با گسترش آموزش، فرهنگ روستائیان اطراف تهران را در زمینه های مختلفی مانند کارآفرینی، اجتماعی و معنوی رشد دهد.
تحلیل عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان (مورد مطالعه: دهستان رشتخوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان به عنوان موجود اجتماعی، با زندگی در میان سایر هم نوعان ادامه حیات می دهد. زندگی افراد جامعه در کنار یکدیگر، در عین حال که عامل رشد و پیشرفت انسان بوده، سبب می شود تا بین منافع و حقوق آنان تعارض و تزاحم بوجود آید و همین امر باعث ایجاد مناقشه بین افراد نیز شده است. از این رو، عوامل مکانی در سکونتگاه های روستایی نیز یکی از عواملی است اختلاف و مناقشه بر سر آن زیاد است و با موضوع قضایی شدن مناقشات پیوند دارد. از این رو هدف تحقیق حاضر، بررسی تحلیل عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان در دهستان رشتخوار بوده است و عواملی همچون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در بین350 خانوار روستایی به عنوان نمونه آماری از بین خانوارهای روستایی دهستان رشتخوار در شهرستان رشتخوار واقع در استان خراسان رضوی در قالب پیمایشی مبتنی بر پرسش نامه محقق ساخته و مطالعات اسنادی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS، ArcGIS، Expert choice استفاده شده است. یافته های تحقیق از یک سو، مؤید آن است که از بین شاخص های مورد توجه عوامل مکانی موثر در بررسی قضایی شدن مناقشات روستاییان، شاخص های اختلاف بر سر زمین با میانگین(20/4)، اختلاف بر سر آب(12/4)، نگذشتن از منافع خود با میانگین(90/3)، به ترتیب بالاترین میانگین را در خانوارهای مورد مطالعه به خود اختصاص داده است. از سویی دیگر، نتایج بدست آمده از آزمون کروسکال – والیس، حاکی از نقش پررنگ عوامل اقتصادی با میانگین(435/51) در بین عوامل مکانی موثر بر قضایی شدن مناقشات روستاییان می باشد.
شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری (مطالعه موردی مناطق 1، 5 و 8 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری یکی از مهم ترین و نوین ترین مباحث در تئوری های جدید شهرسازی و برنامه ریزی است که باهدف پیشبرد شهر به سوی مطلوبیت هرچه بیشتر مطرح شده است. هدف این پژوهش کاربرد تحلیل عاملی در شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری محلات شهری است. ابتدا زیست پذیری از دیدگاه نظری و سپس ویژگی های مناطق شهر اصفهان موردسنجش و بررسی قرارگرفته اند. رویکرد حاکم بر پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای شناسایی شاخص های مؤثر در زیست پذیری از تکنیک طیف لیکرت 5 درجه ای استفاده گردید. یافته ها نشان دهنده ی این است که بین مناطق شهری اصفهان ازنظر زیست پذیری تفاوت وجود دارد. با توجه به سطح بندی انجام گرفته، محلات جلفا و رزمندگان دارای بیشترین سطح زیست پذیری هستند که علت قرارگیری این محلات در یک طبقه مشابهت های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی آن هاست زیرا ساکنان این دو محله به طور نسبی از کیفیت سیستم حمل ونقل، هویت اجتماعی، برخورداری از امکانات و رضایت مندی از محل سکونت خود راضی بوده اند. محله ی درب کوشک با توجه به قرارگیری در مرکز شهر و مواجهه با مسائل اقتصادی و فرهنگی و کالبدی دارای سطح زیست پذیری متوسط است بیشترین نارضایتی در این محله مربوط به عدم کیفیت سیستم حمل ونقل بوده است. محلات سیچان، عباس آباد و خانه اصفهان در پایین ترین سطح زیست پذیری جای گرفته اند و اولین اولویت توجه را به خود اختصاص داده اند. با توجه به اینکه شرایط زیست پذیری در مناطق مختلف متفاوت است، درنهایت هدف این پژوهش دستیابی به شاخص های مؤثر در زیست پذیری مناطق شهری و شناسایی وضعیت محلات و عوامل مؤثر بر آن است.
ارزیابی فرصت های کارآفرینی در نواحی روستایی و نقش دولت در ارتقای آن مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
235 - 251
حوزههای تخصصی:
دولت با کارآفرینی و خلق فرصت های جدید، نوآوری، و ایجاد رفاه نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی جوامع روستایی ایفا می کند. به همین دلیل، در این پژوهش به بررسی جایگاه دولت در فرصت های کارآفرینی پرداخته شده است. این تحقیق پیمایشی، جامعه آماری افراد 32 روس تای شهرستان بهبهان، و جامعه نمونه از طریق فرمول کوکران 387 نفر است. برای تجزی ه و تحلی ل اطلاع ات از آمار استنباطی (آزمون T تک نمونه ای و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه)، توابع ترانسلوگ و ترانسندنتال، و رویکرد تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد از میان شاخص های تبیین کننده، دولت در ارتقای کارآفرینی، فرهنگ سازی، و آموزش افراد بومی (میزان تأثیر کل 68 درصد) به مراتب سهم غیرمستقیم بیشتری در مقایسه با سایر شاخص ها دارد. مدیریت نوین روستایی با تأثیر کل 67 درصدی نیز بیشترین تعداد مسیرهای برون زاد را داشته و به صورت یک ایستگاه مهم عمل می کند. این متغیر به صورت غیرمستقیم و با ضریب های همبستگی معنادار بر متغیرهای مختلف تسهیلات لازم با بهره کافی، یارانه های دولتی، و بیمه محصولات تأثیرگذار است. ضروری است بیان شود که به طور کل فرهنگ سازی و آموزش افراد بومی، تأسیس نهاده ها و شبکه های حمایت، مدیریت نوین روستایی، تسهیلات لازم با بهره کافی، و یارانه های دولتی به ترتیب با نرخ اثرهای 68، 57، 67، 60، و 63 درصد بالاترین میزان اثر کل را داشته اند. این بدان معنی است که دولت با ایفای نقش خود از طریق شاخص های ذکرشده می تواند نقش خود را در ارتقای فرصت های کارآفرینی ایفا کند.
تحلیل اثرات صنایع در توسعه روستایی (مورد مطالعه: دهستان دیوشل، شهرستان لنگرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
213 - 230
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات صنایع بر توسعه در دهستان دیوشل است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال است که صنایع روستایی در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی توسعه دهستان دیوشل در شهرستان لنگرود به چه میزان موثر بوده است؟. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. تحقیق حاضر در سال 1399 انجام شد و جامعه آماری تحقیق 10261 نفر از جمعیت دهستان دیوشل بوده است که با استفاده از فرمول کوکران، 303 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده و به روش تصادفی ساده مورد پرسش قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که ایجاد صنایع در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی توسعه مناطق روستایی در محدوده مورد مطالعه، دارای اثر معنادار است. طبق تحلیل رگرسیون چندگانه، متغیرهای تحقیق، 56 % از شاخص های توسعه روستایی از نظر کارکردهای صنایع روستایی را در محدوده مورد مطالعه تبیین می کنند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که صنایع روستایی، در توسعه دهستان دیوشل در ابعاد اقتصادی و اجتماعی، دارای میانگین بالاتر از میانه نظری است که نشان دهنده وضعیت مطلوب ابعاد مذکور است. در بعد زیست محیطی نیز، میانگین بالاتر از میانه نظری است که نشان دهنده وضعیت نامطلوب این بعد است. همچنین اثرات صنایع در بعد کالبدی دارای اثرگذاری منفی بوده و شاخص های این بعد نتوانسته اند توسعه روستایی در دهستان مورد نظر را موجب گردند.
تبیین نقش فرایند حل مسئله خلاق بر ارتقای رقابت پذیری طرح معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند خلاقانه حل مسئله، به عنوان فعالیتی شناختی در فرایند طراحی معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فرایند طراحی شامل ظهور، تکامل، دگردیسی ایده ها و شکل گیری مفاهیم می شود. آنچه مطرح شدن این مفاهیم را برای دستیابی به خلاقیت و رقابت پذیری طرح مهم می کند، تبیین ضروری ترین مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این دو رویکرد در فرایند طراحی است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به رابطه ای معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری در حوزه آموزش معماری است. به این ترتیب که روش تحقیق پس از تبیین مؤلفه های دو مقوله ازطریق یک فرآیند چندمرحله ای پیاده سازی شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر به صورت «استدلال منطقی» است و با استفاده از تدابیر «تحلیلی توصیفی»، با رویکردی کیفی و کمی، انجام شده است. پژوهش پیش رو ازطریق ارزیابی این روابط با سنجش و نقد طرح های معماری ارائه شده در پروژه های «طرح معماری ۶» گروهی از دانشجویان با موضوع آزاد و از منظر گروهی از داوران انجام شده است. بدین منظور با استفاده از ابزار پژوهشی پرسشنامه به تبیین رابطه معنادار بین مؤلفه های دو رویکرد مذکور پرداخته شده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده رابطه ای دوسویه به صورت مستقیم و معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری طرح معماری است.
تبیین عوامل تأثیرگذار بر ایجاد آتش بس در قره باغ (نوامبر 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
833 - 850
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پیامدهای بسیاری در سطوح منطقه ای و فرا منطقه ای به دنبال داشت. به طوری که در سطح منطقه ای با برآمدن 15 کشور مستقل بزرگ و کوچک قلمرو سابق شوروی در حوزه های اروپایی و آسیایی، از یک سو باعث شکل گیری سیستم های منطقه ای به ویژه در قلمرو آسیایی آن، یعنی قفقاز و آسیای میانه شد و از سوی دیگر خلأ قدرت ناشی از فروپاشی شوروی و فقدان یک قدرت مسلط منطقه ای، منطقه را وارد بحران های ژئوپلیتیکی کرد. در چنین شرایطی یکی از قدیمی ترین بحران های سرزمین های قفقاز جنوبی بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قره باغ پدید آمد. درگیری های پراکنده به جنگی تمام عیار میان این دو کشور تبدیل شد که بر اثر آن، علاوه بر قره باغ، هفت منطقه دیگر جمهوری آذربایجان در خارج از قره باغ نیز به تصرف ارمنستان درآمد و درمجموع بیست درصد از خاک جمهوری آذربایجان اشغال شد. از زمان شروع درگیری ها، مذاکرات چندباره ای برای حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ با ابتکار سازمان ملل و میانجی گری برخی از کشورهای منطقه به آتش بس میان این دو کشور منجر شد ولی بارها نقض گردید تا اینکه در تاریخ ۱۰ نوامبر، طرف های درگیر، توافق نامه آتش بس را پذیرفتند. سؤال اصلی مقاله این است که چه عواملی سبب شده که کشورهای آذربایجان و ارمنستان آتش بس را پذیرفته و بر اجرای آن توافق کنند؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده و هدف آن است که با بهره برداری از نظریه تصمیم گیری (مدل رضایت بخش)، عوامل تأثیرگذار بر توافق آتش بس در قره باغ را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که تغییر جغرافیای درگیری و تاکتیک نظامی، خطای محاسباتی ارمنستان، نبود توازن ژئوپلیتیکی و مداخله روسیه سبب شده تا در قره باغ آتش بس ایجاد شود.
بررسی تأثیر آسایش بر پایداری اجتماعی فضاهای شهری، نمونه موردی: پیاده راه خیابان عالی قاپو اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت پیاده، طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است و پیاده روی هنوز مهم ترین امکان برای مشاهده مکان ها، فعالیت ها و احساس شور و تحرک زندگی و کشف ارزش ها و جاذبه های نهفته در محیط به شمار می رود. برنامه ریزی برای توسعه فضاهای پیاده در شهرها و همچنین ممنوعیت ورود خودروها به فضاهای شهری پرتردد محور اصلی برنامه ریزی های شهری است. ضرورت توجه به جوامع بشری و کاهش تعاملات و ارتباطات انسانی به خصوص در زمینه پایداری اجتماعی از یک سو و پیچیدگی و گسترش مباحث مربوط به آسایش انسان به دلیل ارتباط دو سویه از سوی اقلیم و اجتماع انسانی و عدم وجود مبانی مدون در این زمینه از سوی دیگر، سبب کاهش حضور انسانی و احساس عدم آسایش در فضاهای عمومی گردیده است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر آسایش انسانی و میزان ارتباط آن در جهت ارتقای پایداری اجتماعی عابرین پیاده، به صورت کاربردی با رویکرد کمی-کیفی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه و تحلیل نرم افزاری انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان شهر اردبیل و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 300 نفر می باشد. با تبیین مفاهیم و مولفه های نظری مربوط به متغیرهای تحقیق و ارائه مدل مفهومی در پاسخ به سوال اصلی پژوهش، نتایج حاصل از آزمون داده ها مبین این موضوع است که وجود آسایش بر افزایش سطح پایداری اجتماعی در فضاهای شهری در سطح اطمینان 95% با شدت همبستگی"قوی "و رابطه معنادار تأثیرگذار می باشد.
بررسی تطبیقی شاخص های پایداری اجتماعی در انواع بافت های شهری (مطالعه موردی سه محله در بافت های جدید، میانی و قدیم در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی آن است که ضمن تدوین چارچوبی از شاخص های پایداری اجتماعی در بستر مطالعات شهری، وضعیت این شاخص ها را در سه پهنه فرمی با ویژگی های ریخت شناسی متفاوت، بررسی نماید.سه محله «اسحاق بیگ»، «قاآنی» و «کوی پزشکان» در سه بافت قدیم، میانی و جدید شهر شیراز انتخاب شده و با روش پیمایش کمّی و به کمک پرسشنامه (450 نمونه) به ارزیابی ابعاد و شاخص های پایداری اجتماعی در این سه محله پرداخته شده است. در این پرسشنامه 6 عامل از عوامل پایداری اجتماعی در قالب 19 شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته اند. داده های حاصل با «آزمون تی تک نمونه» و «آزمون واریانس» و «آزمون توکی» در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد سطح دو عامل «تعاملات اجتماعی» و «مشارکت اجتماعی» در محله تاریخی و ارگانیک اسحاق بیگ بیشتر از دو محله دیگر است. اما چهار عامل «حس امنیت»، «عدالت اجتماعی»، «روح اجتماعی محله» و «سکونت خوب»، در بافت جدید و مرتفع محله پزشکان بیشتر از دو محله دیگر بوده است. نتایج حاصل از برآیند عوامل نشان می دهد که در بافت های فشرده، ارگانیک و تاریخی، فرصت های تعامل و مشارکت اجتماعی فراهم تر است اما در بافت های جدید شهری، رضایت از سکونت، امنیت و عدالت اجتماعی وضعیت بهتری دارد.
نقش شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵)
87 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل مهم برای دستیابی به توسعه، نقش درآمدی توریسم و جذب گردشگر درون کشورهاست که این مهم همواره در گرو داشتن فضای ملی و سرزمینی منسجم و شهرهایی با کارکرد بهینه است. موفقیت در زمینه توریسم، در گروِ داشتن آثار تاریخی و دیدنی، شهرهای زیبا و توسعه یافته، مردمان با فرهنگ و دانش و آگاهی بالا، دولتمردان عاری از القای تفکرات شخصی، نظام برنامه ریزی کارامد و ... است. در این میان می توان گفت که نقش شهرها در جذب گردشگر درجات بالاتری را دارا می باشند. شهرهای مرزی به دلیل داشتن نقش امنیتی و دروازه ورود کالا و انسان، می توانند در جذب گردشگر، موفق عمل کنند. ایجاد بازارچه های مرزی، وجود رودخانه و عوامل طبیعی، وجود بناهای تاریخی مانند قلعه و یا نوع مرز در این گونه شهرها، از عوامل جذب توریسم به شمار می روند. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و سایت های اینترنتی، به دنبال بررسی نقش و جایگاه شهرهای مرزی در توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و جذب گردشگر است. سؤال اصلی این مقاله این است که: آیا شهرهای مرزی با استفاده از ژئوپولیتیک گردشگری می توانند در جذب توریسم و توسعه گردشگری موفق باشند؟ نتایج نشان می دهند که شهرهای مرزی با توجه به موقعیتشان، توانایی توسعه ژئوپولیتیک گردشگری و در جذب گردشگر، قابلیت بالایی را دارند.
طراحی و آزمون الگوی مناسب مسکن اجتماعی؛ مبتنی بر نظریه"حق به شهر" (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
193 - 210
حوزههای تخصصی:
مسکن جزء بنیادین ترین نیاز های انسان است اما نباید صرفا از لحاظ کالبدی و به عنوان سرپناهی برای بشر در نظر گرفته شود، این نیاز جایگاهی برای رشد انسان از ابعاد فیزیکی و روحی-روانی است، بنابراین مسکن پس از آنکه نیاز انسان برای پوشش را پاسخ گفت باید پاسخگوی نیاز وی به رشد و تعالی ارزش های انسانی و برقراری ارتباط موثر با جامعه اطراف خود باشد و در عرصه تعاملات اجتماعی هم نیاز های ساکنین را برطرف کند.به همین مظنور تامین مسکن مناسب و استاندارد برای اقشار کم درآمد جزو مهمترین بخش توسعه بخش مسکن در هر جامعه ای قلمداد می شود، و از قرن نوزدهم به بعد، بخش مسکن یکی از محورهای عمده مداخله دولت-ها در اقتصاد بوده است. خواستگاه چنین تفکری نظریه "حق به شهر" ، است که از میان جنبش های اعتراضی زاده شده است و برای اولین بار توسط جامعه شناس فرانسوی، هانری له فور در سال 1968 به کار گرفته شد و باوری است که شهرها را یک ساختار اجتماعی می دانست که تمام شهروندان نسبت به آن حق دارند.با وجود تلاش هایی در دهه های اخیر مبنی بر تحقق چنین هدفی سیاست هایی چون مسکن مهر در ایران انجام شده است اما نتوانسته در تامین مسکن قابل استطاعت برای اقشار کم درآمد موفق عمل کند.این مقاله می کوشد با مبنا قرار دادن شهر شیراز به عنوان نمونه مورد مطالعه جنبه های کلیدی مسکن اجتماعی را با رویکرد حق به شهر را به شکل مفهومی و تجربی مورد آزمون قرار داد.بنابراین جامعه آماری پژوهش افراد فرودست شهری و نیازمند به مسکن که تعداد نمونه گیری 74 نفر از آنها مورد پرسشگری قرار گرفته اند.روش پژوهش از نوع کمّی و ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و برپایه مدل تحلیل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار Amos صورت گرفته است.نتایج پژوهش بیانگر آن است که حق مشارکت شهری،حق تخصیص فضا،دسترسی فضایی،حاکمیت شهری،شمول اجتماعی،تنوع و سرزندگی از مولفه های مناسب مسکن اجتماعی با رویکرد حق به شهر است که مولفه حاکمیت شهری با میزان 478/0 و مولفه شمول اجتماعی با میزان491/0 و مولفه تنوع و سرزندگی با میزان 543/0 بر مسکن اجتماعی تاثیر گذارند.
شهر همه شمول؛ رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری، مطالعه موردی: شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همه شمول رویکردی نوین به منظور دسترسی به ضرورت های مقرون به صرفه(ارزان) مانند مسکن و خدمات و دسترسی به مشاغل و فرصت های مناسب(به منظور ایجاد دارایی و ثروت) و همچنین حقوق برابر و مشارکت همه آحاد جامعه شهری است و مستلزم رعایت سه بعد فضایی، اجتماعی و اقتصادی است. هدف این پژوهش ارائه سناریو مطلوب به منظور سوق دادن کلانشهر تبریز به سوی یک شهر همه شمول است. روش پژوهش حاضر از نوع تحلیلی – اکتشافی است. اطلاعات لازم از بررسی منابع و اسناد فراداست و پرسشنامه محقق ساخته جمع-آوری شده است. به منظور تحلیل اطلاعات، از تکنیک تحلیل آثار متقاطع در نرم افزار میک مک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد که سه متغیر عدالت فضایی، تاب آوری و توزیع فرصتها به عنوان متغیرهایی معرفی شدند که بیشترین تاثیرگذاری و نیز بیشترین عدم قطعیت را دارند. با توجه به یررسی طرح های فرادست در خصوص نقش بازسازی اقتصادی در توسعه پایدار کلانشهر تبریز متغیر بازسازی اقتصادی نیز به سه متغیر فوق اضافه شد. در ادامه سناریوی شهر آرمانی و همه شمول(بازسازی اقتصادی و افزایش تاب آوری همراه با عدالت فضایی و توزیع فرصت ها) به عنوان سناریوی مطلوب به منظور سوق دادن شهر تبریز به سوی شهر همه شمول معرفی گردید.
Analyzing the International Studies in the Field of Rural-local Marketing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural-Local Marketing is a significant knowledge that has been associated with agricultural marketing, so the purpose of this concept is to separate the marketing of agricultural products and its lexical depth with a concept beyond the value chain in agriculture. Therefore, the event of rural-local marketing is not involved in production and supply and seeks to discover the dominant spatial patterns on distribution of rural products. Design/Method/Approach- According to this approach, 230 scientific sources (as a sample society) have been examined from the English language sources continuously and focusing on rural-local marketing. From the evaluation of the obtained research sources, a description of the literature in the field of rural-local marketing was presented, and then the communication between rural settlements among these societies with the suburbs and the center with the periphery was explored. Among the set of sources, 22 scientific concepts with the highest frequency were obtained, which were extracted and categorized by the statistical method of confirmatory factor analysis, including: rural marketing, local marketing, spatial model, network model, and integration. In the next steps, the content of all 230 scientific sources was measured with five factors, which tells the distribution learner of time periods and their spatial distribution. Findings- In abstracting the extracted concepts from the research, the details of ten-year and annual time periods, their spatial distribution on the scale of continents and countries have been dealt with in detail and can be identified by drawing the indicator spectrum on the world map, then the mentioned concepts which extracted from scientific sources were criticized and interpreted. In this regard, the leading countries in the field of rural-local marketing include India, the United States, England, and China, and in the next stage, Iran. One of the emphasis of this common study was the Integrated Marketing Communication (IMC).