فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
6 - 23
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه گذشته شاهد ظهور و تکثر دستور کارهای سیاست گذاری عمومی و پژوهشی در کل جهان هستیم که بر خلاقیت به عنوان یک ابزار جدید و قدرتمند برای تحریک نوسازی اقتصادی، طراحی و برنامه ریزی شهری متمرکز شده اند. به تبع این وضعیت، مفهوم شهر خلاق به موضوع جذابی برای سیاستگذاران، سیاستسازان، برنامه ریزان و دانشگاهیان تبدیل شده است. از اینرو به نظر می رسد شهرهای خلاق می توانند در تحقق بخشیدن به آرمان های کلانشهرهای آینده نقش هم افزایی ایجاد کنند. لذا لزوم تدوین یک الگوی مطلوب کلانشهر آینده مبتنی بر نظریات شهر خلاق برای کلانشهرها ضروری است؛ چنانچه انگیزه اصلی پژوهش حاضر توجه به این نکته ظریف و اثرگذار می باشد. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ و ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﮐﻤﯽﺳﺎزی ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺘﺎﯾﺞ، ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻣﺪل DPSIR در ﺗﻠﻔﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺪل ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری (SEM-PLS) ﮐﻪ از روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻏﯿﺮ آزﻣﺎﯾﺸﯽ اﺳﺖ ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد. نتایج نشان می دهد عامل اقتصادی در مدل برنامه ریزی در جهت تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری دارای مرکزیت زیادی نسبت به سایر عوامل می باشد. به این معنی که این عامل، هم دارای تاثیرگذاری زیادی بر سایر عوامل بوده و هم تاثیرپذیری زیادی از سایر عوامل دارد.
ارزیابی شاخص های تحقق توسعه حمل ونقل شهری عمومی محور (موردمطالعه: منطقه 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
197 - 237
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی محور، یکی از راهکارهای مهم و مصادیق توسعه پایدار شهری است که به منظور حل معضلات ترافیکی و بهبود شرایط حمل ونقل در شهرها مورداستفاده قرار می گیرد. در این رویکرد، برنامه ریزی و گسترش حمل ونقل عمومی، به عنوان جایگزینی برای استفاده از خودروهای شخصی و حمل ونقل خصوصی مطرح شده است. منطقه 11 شهرداری تهران یکی از مناطق مرکزی شهر تهران است که دارای بار ترافیکی بالایی است و به تبع آن با مشکلاتی در سیستم حمل ونقل شهری خود مواجه است. در تحقیق مذکور، باهدف انطباق شاخص های توسعه حمل ونقل عمومی محور با وضعیت فعلی منطقه 11 شهر تهران و بازپس گیری شهر از فضای خودرو محور به فضای انسان محور، شاخص های استاندارد توسعه حمل ونقل عمومی محور به عنوان مبنای تحلیل و رتبه بندی بررسی شده اند. در این رویکرد، با توجه به شاخص های مختلف، میزان قابلیت منطقه برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور ارزیابی گردیده است. به این ترتیب، این تحقیق به مسئولین و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهای مناسبی برای بهبود حمل ونقل در منطقه 11 شهر تهران ارائه دهند. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و ازنظر متدولوژی توصیفی و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای – اسنادی و مطالعات میدانی بوده و در تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های رتبه بندی و در مقایسه تطبیقی، از ضریب ناموزونی موریس و روش بی مقیاس خطی و از نرم افزار Choice Expert برای تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصله، می توان گفت که منطقه 11 شهرداری تهران، به رغم داشتن پتانسیل بالا برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور، در شرایط فعلی ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز توسعه حمل ونقل عمومی محور را ندارد و جهت تبدیل شدن باید تغییرات وسیعی در ساختارهای فضایی آن ایجاد شود.
شناسایی وجوه بلاغی محصولات فرایند طراحی معماری؛ مطالعه موردی: طرح های آپارتمانی شهر کرمانشاه از منظر خریداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۴۰-۲۷
حوزههای تخصصی:
هدف: در عرصه طراحی پژوهی، یکی از رویکردهای تبیین کننده ماهیت طراحی سعی نموده که طراحی را به مثابه بلاغت معرفی نماید. این نوشتار نیز به دنبال شناسایی وجوه بلاغی طراحی در متقاعد نمودن مخاطبین خود بوده است. نظر به اهمیت مسکن، به عنوان یکی از مهم ترین محصولات طراحی معماری، پژوهش پیش رو به وجوه بلاغی در واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه معطوف شده است. روش پژوهش: روش به کار گرفته شده در این پژوهش پیمایشی است. برای این کار، ابتدا ابعاد و شاخص های مؤثر بر مطلوبیت مسکن، از پژوهش های معتبر (عمدتاً) داخلی استخراج شد. سپس نظرات خریداران ازطریق ابزار پرسش نامه پیمایش و جمع آوری گردید تا درنهایت، وجوه متقاعدکننده آن ها شناسایی شود. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان کرمانشاهی است که در پنج سال اخیر، واحد مسکونی خریداری کرده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام پذیرفته و حجم نمونه نیز با توجه به تعداد متغیرها (35 متغیر) برابر با 120 نفر بوده است که بیش از 3 برابر تعداد متغیرهاست و برای تحلیل آماری مناسب است. تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار آماری SPSS و به کمک مدل های تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندمتغیره خطی انجام گرفته است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که تنها 28 متغیر از 35 متغیر مطلوبیت مسکن بر متقاعد شدن خریداران مؤثر بوده اند. یافته ها همچنین مؤید آن است که طرحی از مسکن، متقاعدکننده خریداران کرمانشاهی بوده که ویژگی های زیر را داشته است: 1- پاسخ گوی رفتارهای جمعی/اجتماعی افراد. 2- پاسخ گوی نیاز به تفکیک زندگی فردی/جمعی آن ها. 3- فراهم آورنده امکانات و تسهیلات مناسب برای زندگی. 4- دارا بودن نمود بیرونی مناسب برای بهره برداران. نتیجه گیری: نتایج مقاله حاضر نشان می دهد که در طراحی و ساخت واحدهای مسکونی شهر کرمانشاه، توجه به هزینه، شیوه های ساختمانی، ایمنی و قابلیت انعطاف در مسکن ازجمله متغیرهایی هستند که کمتر موردتوجه قرار گرفته اند. این مسئله ضرورت توجه جدی تر به عوامل مغفول مانده را از آموزش دانشجویان معماری گرفته تا مجریان و ناظران حوزه ساخت وساز نمایان می سازد.
Identifying Strategies to Make Villages Smarter with the Aim of Improving the Quality of Life (Case Study: Kalar County, Sulaymaniyah Province, Kurdistan Region)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
17 - 32
حوزههای تخصصی:
Purpose- The widespread use of virtual platforms has become a common practice in present management, and rural areas are identified as a sector that can greatly benefit from this technology. Statistic data in the field of communication and information technology exhibit a significant increase in internet access in rural areas, a trend that is on the rise globally. The successful implementation of smart village initiatives in Asia shows a promising way to improve life in rural areas, overcome existing challenges, prevent the collapse of social structures, and counteract the problem of rural exodus. It can be argued that by advancing information technology and smart village initiatives, life quality in rural areas can be positively impacted.Design/methodology/approach- The research population comprised the entire statistical community of four districts in Kalar County. Three villages were randomly selected from each district, resulting in a total of 150 samples from 262 households, using the Cochran formula with a 5% error rate. The reliability of the questionnaire was confirmed through content validity and Cronbach's alpha.Finding- The results of this study indicated that the existing infrastructure for smart village development in the rural areas of Kalar County is in an unsatisfactory condition. Additionally, the level of knowledge and information of residents regarding the smartification process in the study area is insufficient. Moreover, the effectiveness of this emerging process in improving the life quality for the local population was not as impactful as expected. The driving and inhibiting factors affecting the development of smart villages in Kalar County do not align with optimistic expectations hindering the desired outcomes.
اثر اصالت وجودی تجربه گردشگران فرهنگی بر بازتاب نام تجاری درگاه های ذخیره جا اینترنتی بوم گردی در شهرهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه درگاه های ذخیره جا اینترنتی چند وجهی تحولی را در صنعت اقامتی رقم زده اند. هدف این پژوهش بررسی اثر اصالت نام تجاری، اصالت میان فردی و اصالت وجودی تجربه گردشگران شهری بر بازتاب نام تجارتی درگاه های ذخیره جا اینترنتی سایت مهمانشو در مناطق بوم گردی شهرهای استان گیلان است که این تأثیر اصالت نام تجاری با توجه به نقش میانجی عشق نام تجاری، سرزندگی و احساس به یادماندن تجربه مورد سنجش قرار گرفته است. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس و تعداد آن 384 نفر بود. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل های آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری Amos و نرم افزار SPSS انجام شد. برآورد تحلیل مسیر این پژوهش نشان داد که اصالت نام تجاری درگاه های اینترنتی ذخیره جا با ضریب مسیر993/0 بر عشق نام تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین ضریب مسیر فرضیه اثر اصالت وجودی بر سرزندگی 566/0 و ضریب مسیر فرضیه اصالت میان فردی بر سرزندگی 488/0 است. یافته های پژوهش نشان داد که به یاد ماندنی بودن تجربه گردشگر بر برجستگی نام تجاری با ضریب مسیر 985/0 مؤثر است؛ بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های تحقیق، به مدیران این نوع بسترکار اقامتی توصیه می شود، تصویر سایت اقامت مسافران را ارتقاء بخشند؛ ابتکارات مختلف برای مسافران ابتکار را در نظر بگیرند؛ در عین ابتکارات و نوآوری ها، بی تکلفی و ساده بودن را برای کاربری و ارائه امکانات برای مشتریان مدنظر قرار داشته باشند. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود، سایت های رزرو چند وجهی در شهرهای بر روی افزایش عشق به نام تجاری و اصالت نام تجاری برای بهبود بازتاب نام تجاری خود تأکید کند.
تحلیل برخورداری و الگوی فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری (مورد مطالعه: منطقه 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر هستند و بنابراین الگوی نامتوازن توزیع آنها، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار محلات شهری خواهد داشت. هدف: در این پژوهش برخورداری و الگوهای فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری منطقه 15 شهرداری تهران مورد تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری داده های اسنادی و مشاهده ای و استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و اجرای مدل ویکور انجام شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده شهری منطقه 15 شهرداری تهران با مساحت 8/27 کیلومترمربع و حدود 66 هزار نفر جمعیت، قلمرو جغرافیایی این تحقیق است. تحقیق در سطح محلات شهری که 19 محله تشکیل دهنده این منطقه هستند، صورت گرفته است. یافته ها: 19 محله مورد مطالعه به لحاظ تعداد و وزن خدمات در چهار دسته قابل گونه بندی هستند. در گونه برتر، سه محله ابوذر، مشیریه و مسعودیه قرار دارند که در دهه های اخیر تکوین یافته و توسعه یافته اند. در پایین ترین رده، سه محله مسگرآباد، شوش و مظاهری را شامل می شود. محله نخست یک محله حاشیه ای است و دو محله دیگر جزء محلات بافت قدیم تهران هستند. 4 محله در گونه سطح بینابین نزدیک به محلات گونه برتر و 9 محله در دسته بینابینی نزدیک به رده پایین قرار دارند. الگوی توزیع خدمات، جز در خصوص مراکز خدمات مذهبی که تصادفی است، حالت خوشه ای دارد. نتایج: شکل گیری نیازهای خدماتی بیشتر و متنوع تر در گذر زمان ایجاب می نموده که فضاهای بیشتری برای استقرار خدمات اختصاص یابد. از این رو در محلات بافت قدیمی شهر که فضا از گذشته همه اشغال شده بوده است، در مقایسه با محلات جدید، نارسایی بیشتری در استقرار خدمات عمومی وجود دارد. حرکت در مسیر ایجاد الگوی متوازن در توزیع خدمات، مستلزم اجرای رویکرد نوین مشارکت عمومی در مدیریت شهری است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر حضورپذیری پارک های شهری به روش تحلیل محتوا، مطالعه موردی: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
137 - 152
حوزههای تخصصی:
در طول قرن گذشته، جمعیت مناطق شهری به طور قابل توجهی افزایش یافته و امروزه شهرها، با کاهش کیفیت زندگی و رفاه انسانی مواجه هستند. به این ترتیب، اکوسیستمها در مناطق شهری نقش کلیدی فزاینده ای در رفاه ساکنان ایفا می کنند. یکی از مهم ترین اکوسیستم های شهری، پارک ها و فضاهای سبز در شهرها هستند. هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی عواملی است که باعث افزایش حضور شهروندان در پارک های شهری خواهد شد. برای این منظور شهر خرم آباد برای مطالعه انتخاب شد. روش انجام این پژوهش از نوع تحلیل محتوا و در چارچوب روش های کیفی قرار دارد. در پژوهش حاضر محتوای صحبت هایی که با شهروندان در شهر خرم آباد انجام شد، موردبررسی قرار گرفت. بر اساس مصاحبه با 200 نفر از شهروندان، 180 واحد تحلیل به دست آمد. بر اساس تحلیل جمع بندی واحدهای تحلیل، 140 کد و عبارت کلیدی از مصاحبه های شهروندان به دست آمد. بر اساس فرایند تحلیل محتوا، در سطح دوم کدهای مشابه و مرتبط با یک موضوع در قالب مفاهیم دسته بندی شدند. بر اساس مدل پیشنهادی، 20 مفهوم شناسایی شد. این مفاهیم نیز در سطح سوم و در قالب مقوله های مشترک دسته بندی شدند که 6 مقوله مشترک استخراج گردید. بر اساس یافته های تحقیق شش عامل اصلی بر افزایش حضور شهروندان در پارک های شهری تأثیر دارند. این عوامل عبارت اند از: عدالت و برابری، جذابیت بصری، فرهنگ شهروندی، فرصت ها و دارایی ها، مدیریت و نگهداری پایدار و مدیریت زیست محیطی.
چالش ها و بازدارنده های بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی- شهری برای باز ساخت اقتصادی فضای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
19 - 33
حوزههای تخصصی:
شهر و روستا به مثابه دو سکونتگاه انسانی از دیرباز با یکدیگر پیوند داشته اند. با توجه به این که نوع، شدت و ضعف و کیفیت پیوندهای روستایی شهری همواره دستخوش تحول بوده و از ظرفیت ها و توانایی های آشکار و پنهان فراوانی برای باز ساخت اقتصادی برخوردار است، مطالعه حاضر با آرمان شناخت چالش ها و بازدارنده های بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی - شهری و باز ساخت اقتصادی فضای روستایی در کشور ایران و استان قم به مثابه یکی از کشورهای درحال توسعه به روش کیفی انجام شد. داده های کیفی با 8 بحث گروهی و 30 مصاحبه انفرادی ژرف گردآوری شد. این تعداد نمونه به روش هدفمند از میان تعداد 97 نفر از مدیران و خبرگان حوزه موردمطالعه (جامعه آماری) که اطلاع دقیق تری از وضع موجود داشتند و با توجه به سطوح فعالیت، تجربه و جایگاه علمی انتخاب شدند. روش انتخاب خبرگان نمونه گیری هدفمند و با بیشترین گوناگونی بود و باهدف شناسایی صاحب نظران از روش گلوله برفی بهره گیری شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. اطلاعات به روش زمینه مبنا یا درون مایه ای با نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد. یافته ها آشکار ساخت که ازجمله مهم ترین چالش بهره گیری از ظرفیت پیوندهای روستایی شهری برای باز ساخت اقتصادی فضای روستایی پایین بودن میزان دسترسی و کیفیت راه ها میان شهر و روستا و نرخ پایین شراکت و سرمایه گذاری شهری ها در فعالیت های روستایی است.
تحلیل مؤلفه های تاثیر گذار در مدیریت بحران در نواحی روستایی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
133 - 148
حوزههای تخصصی:
تداوم مخاطرات طبیعی و آسیب پذیری نواحی روستایی موجب شده تا این مخاطرات به بحران هایی بدل گردند که هرساله خسارات فراوانی را برجای می گذارند، با توجه به اینکه وضعیت مدیریت بحران، نقش بسزایی در کنترل و تبدیل مخاطرات طبیعی دارد، در این راستا نیاز است که وضعیت نواحی روستایی مورد مداقه و تحلیل قرار گیرد. لذا ارائه مدلی متناسب در پایش و مدیریت بحران به حل مشکلات عدیده در زمینه بلاهای طبیعی می تواند کمک کند. مناطق روستایی استان اصفهان دارای روستاهای بسیار زیادی می باشد که نبود قوانین و برنامه ای متناسب در زمینه کنترل و مدیریت مخاطرات طبیعی، منابع زیادی را نابود خواهد کرد که این امر بررسی و تحلیل مؤلفه های مؤثر در مدیریت ریسک و تبیین الگوی برنامه ریزی متناسب آن را طلب می کند. لذا هدف از این مطالعه تحلیل مؤلفه های مؤثر در مدیریت بحران نواحی روستایی استان اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جهت گردآوری داده ها از مطالعات میدانی استفاده شده است. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود که با توجه به مرور زمینه تحقیق و انجام مصاحبه های فردی با کارشناسان اداره کل مدیریت بحران منطقه طراحی گردید. جامعه آماری این تحقیق شامل 22 نفر از مدیران مرتبط هستند که در حوزه مدیریت بحران فعالیت داشتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاخص برنامه ریزی (30/0)، آموزش و ترویج (18/0)، قوانین و مقررات (66/0)، اطلاع رسانی (46/0) و عامل زیربنایی (22/0) از بارهای عاملی را تبیین می نماید. دیدگاه ساختاری و جامع، جهت شناخت عوامل مؤثر بر وضعیت مدیریت بحران نواحی روستایی وجه تمایز این پژوهش با سایر پژوهش ها می باشد.
بررسی و ارزیابی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان خلخال با استفاده از مدلهای هادزیک و فیولت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
1 - 12
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی قابلیت های ژئوتوریستی شهرستان خلخال در استان اردبیل می باشد. در این پژوهش اقدام به مطالعه موردی 6 منطقه: غار هفت خانه، آبشار نره گر، جاده اسالم-خلخال ، چشمه ازناو ، اندبیل، پل معلق پیرتقی شده است. روشهای مورد مطالعه تحقیق روش فیولت و روش هادزیک است. نتایج مدل هادزیک نشان داد ؛ که بر اساس نتایج ارزش علمی، مازاد و آسیب پذیری از نظرکارشناسان و بازدیدکنندگان مناطق ژئوتوریستی؛ غار هفت خانه، آبشار نره گر ، جاده اسالم-خلخال ، چشمه ازناو ، اندبیل و پل معلق پیرتقی به ترتیب امتیازات و هر کدام با مقادیر (093/36) ، (895/47) ، (248/49) ، (691 /67) ، (965/28) ، (944/39) به خود اختصاص دادند. بالاترین امتیاز در این مدل مربوط به«چشمه ازناو» بوده است. همچین نتایچ مدل فیولت نیز نشان داد، بر اساس زیرشاخص های مورد مطالعه منطقه ژئوتوریستی جاده اسالم-خلخال با (25/11) بیشترین امتیاز و سایر مناطق مورد مطالعه در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتیجه گیری می شود؛ 3 منطقه چشمه ازناو، جاده اسالم-خلخال و آبشار نره گر از نظر توانمندی ژئوتوریستی نسبت به سایر مناطق، قدرت جذب بیشتری برای توسعه ژئوتوریسم می باشند.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری هوشمند در منطقه آزاد ارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
81 - 98
حوزههای تخصصی:
گردشگری هوشمند یک اصطلاح جدید کاربردی است که بیانگر وابستگی روز افزون مقاصد گردشگری به اشکال جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات است. با توجه به اهمیت موضوع، این مطالعه در صدد شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری هوشمند در منطقه آزاد است. پژوهش حاضر از ماهیت، توصیفی- اکتشافی بوده و جامعه آماری تحقیق را کارشناسان آشنا به موضوع توسعه گردشگری هوشمند و منطقه آزاد ارس تشکیل می دهند که به روش گلوله برفی، تعداد10 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری- تفسیری (ISM) و تحلیل MICMAC استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین 33 عامل شناسایی شده اولیه و نهایتاً 22 عامل نهایی؛ شش عامل بودجه، پتانسیل گردشگری منطقه، نیازسنجی گردشگران، زیرساخت های دولت الکترونیک، سیاست گذاری و برنامه ریزی، کلیدی ترین عوامل توسعه گردشگری هوشمند در منطقه آزاد ارس هستند.
ارزیابی نقش برند مکانی بر انتخاب و توسعه فضایی مقصد گردشگری؛ مطالعه موردی: روستای تاریخی-گردشگری پالنگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۸۷
۹۴-۸۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف برندسازی ایجاد رابطه ای بین آنچه شهر ارائه می دهد (هویت) و تصویر ذهنی ادراک شده افراد از شهر است. به طوری که جان لنگ تصویر ذهنی مثبت را لازمه ماندگاری شهرها در رقابت جهانی قلمداد می کند و راهبرد برندسازی مکانی را در این راستا مهم می داند. همچنین بین برندسازی و تصویر ذهنی رابطه ای مستقیم در نظر می گیرد. درواقع مفهوم برندسازی به عنوان مجموعه اقداماتی با ابزارهای مختلف در راستای به دست آوردن مزیت های رقابتی میان شهرها با هدف جذب سرمایه و گردشگر و تقویت هویت محلی و شناساندن شهر به شهروندانش و نهایتاً بهبود تصاویر داخلی و خارجی معرفی شده است. برند مکان به عنوان مجموعه اقداماتی تعریف می شود که با ابزارهای مختلف در راستای به دست آوردن مزیت های رقابتی میان مکان ها یا شهرها با هدف جذب سرمایه، گردشگر، تقویت هویت محلی و شناساندن شهرها و مکان ها به شهروندانش و نهایتاً بهبود تصاویر داخلی و خارجی معرفی شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی نقش برند مکان بر توسعه گردشگری روستای تاریخی گردشگری پالنگان است که ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. روش پژوهش: جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی-کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در شیوه اسنادی، شاخص های موردبررسی استخراج شده اند و این شاخص ها در قالب پرسش نامه تنظیم شده و درنهایت به صورت پیمایش، پرسش نامه 45 سؤالی بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت در بین جامعه نمونه توزیع شد. یافته ها: جامعه آماری تحقیق را گردشگرانی که تابستان و پاییز سال 1402 روستای پالنگان را مقصد گردشگری خود قرار داده اند، تشکیل می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشان داد که معیارهای کالبدی–زیست محیطی، اجتماعی–فرهنگی، اقتصادی و مدیریتی به ترتیب در رتبه اول تا چهارم درجه اهمیت ازنظر گردشگران قرار دارند.
شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری استخوان بندی و سازمان دهی مسکن کپری در روستای بنگرو (قلعه گنج، کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۴۶-۳۱
حوزههای تخصصی:
هدف: در نواحی روستایی، مسکن سرپناه مهمی برای سکونت مردم بوده و وظایف دیگری ازجمله نگهداری دام، ذخیره محصولات تولیدشده و ایجاد مکان هایی برای فعالیت های اقتصادی را بر عهده دارد. جامعه روستایی به دلیل پایبندی به سنت ها و فرهنگ محلی، الگوی مسکن بومی را پذیرفته و آن را با توجه به شرایط جغرافیایی خود اجرا می کند. در روستاهای کپری، الگوهای متنوعی از ساخت وجود دارد که حوزه های زیستی، جمعی، خدماتی و معیشتی را سازمان دهی می کند. طراحی مسکن روستایی نیازمند درک دقیق از حوزه های زندگی مردم، توجه به استحکام سازه در برابر شرایط طبیعی و انسانی، و سازگاری با محیط زیست است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به دنبال شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری استخوان بندی و سازمان دهی مسکن در روستای کپری بنگرو به روش کیفی بوده است و در تحلیل داده ها از شیوه توصیفی-تحلیلی بهره برده است. بدین منظور به بررسی استخوان بندی و سازمان دهی ایجادشده توسط ساکنان با دخل و تصرف در روابط کپرهای توپی ساخته شده در طرح بهسازی این روستا، پرداخته شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده وجود چهار نوع کلی چیدمان کپرها تحت تأثیر شیوه زندگی و معیشت ساکنان در مجموعه های سکونتی روستا بوده که در قالب یک استخوان بندی خطی تحت تأثیر عوامل اقلیمی و توپوگرافی سازمان دهی شده است. نگاه موشکافانه به این الگوها نشان می دهد، در طرح بهسازی سکونتگاه های روستایی، باید به مسائل اقلیمی، اجتماعی و الگوهای جمعی که در میراث معماری کهن ساکنان نهفته است، در کنار تجارب پیشرفت تکنولوژی دوره مدرن توجه داشت. نتیجه گیری: بررسی توپ های بهسازی شده و تغییرات پس از ساخت آن نمایانگر این حقیقت بود که کپرهای بومی علاوه بر فرم، پتانسیل های بررسی نشده دیگری نیز در خود نهفته دارد که می تواند جهت ارائه الگوی ساخت برای واحدهای مسکونی مدرن و مطابق با نیازهای ساکنان راهگشا باشد، که علاوه بر توانایی بهتر در همگام شدن با اقلیم و کاهش مصرف انرژی می تواند گامی مؤثر در حفظ فرهنگ بومی و حافظه اجتماعی ساکنان خود باشد.
شناسایی مؤلفه های کالبدی - فضایی بافت روستاهای باارزش بومی مبتنی بر توسعه گردشگری (مورد مطالعه: روستاهای کوهپایه ای غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاهای با بافت تاریخی و بومی استان مازندران از مناطق مستعد توسعه گردشگری ایران محسوب می شود و به دلیل برخورداری از جاذبه های متعدد طبیعی، فرهنگی و تاریخی مورد بازدید روزافزون شهرنشینان قرار می گیرند و سالانه پذیرای حجم بالای سرریز گردشگران در استان هستند. اما گاهاً بی برنامگی و عدم توجه مسئولین و ساکنین به قابلیت های موجود و همچنین ورود افراد مهاجر در روستاهای مقصد گردشگری موجب شده تا محدودیت هایی متعدد کالبدی - فضایی در این مناطق ایجاد گردد که در این راستا شناسایی عوامل و معیارهای کالبدی - فضایی در راستای توسعه گردشگری این روستاها امری ضروری است. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت، اکتشافی و از حیث بررسی داده ها، تجربی - پیمایشی است. جامعه آماری موردمطالعه شامل 250 نفر از متخصصین است که با استفاده از سیستم واقعیت مجازی، محیط 5 روستای شبیه سازی شده در قالب تور مجازی برای آن ها به نمایش گذاشته شده و سپس با استفاده از پرسش نامه پژوهشگر ساخت، مورد پرسشگری مستقیم قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل عامل اکتشافی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داده است؛ 9/97 درصد از تغییرات توسعه گردشگری توسط عامل های کالبدی - فضایی شامل: کیفیت کالبدی - محیطی، سازمان فضایی و نفوذپذیری، عناصر تزیینی و سبک معماری، امکانات رفاهی و زیربنایی، سازگاری اقلیمی، سرسبزی و مناظر طبیعی، مراکز فرهنگی و مذهبی، آسایش کالبدی، هویت و شخصیت مکان، تبیین شده است. که عامل های کیفیت کالبدی - محیطی، سازمان فضایی و نفوذپذیری به ترتیب با ضریب تأثیر 674/0 و 348/0 بیشترین تأثیر را در توسعه گردشگری روستاها دارند.
تحلیل و سنجش موانع موثر بر تحقق پایداری گردشگری در نواحی روستایی (مورد مطالعه: دهستان اورامان شهرستان سروآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
94 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مهم ترین موانع مؤثر بر پایداری گردشگری نواحی روستایی منطقه اورامان است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، ازلحاظ روش توصیفی - تحلیلی و ازلحاظ شیوه گردآوری اطلاعات ترکیبی از روش های اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (مبتنی بر توزیع پرسش نامه، مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته) است. رویکرد پژوهش، تلفیقی از هر دو رویکرد کمی - کیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل مردم محلی و آگاهان عرصه گردشگری، صاحبان خدمات و مسئولین توسعه روستایی منطقه است. در بخش کیفی ابتدا جهت شناسایی مهم ترین موانع مؤثر بر پایداری گردشگری اورامان، با گروه صاحبان خدمات، متخصصان و مسئولین، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، مصاحبه هایی نیمه ساختاریافته انجام و با استفاده از نظریه داده بنیاد تجزیه وتحلیل گردیده . در مرحله بعد با استفاده از آزمون های آمار استنباطی (t تک نمونه ای و تحلیل مسیر) موانع شناسایی شده در قالب پرسش نامه ای محقق ساخته با حجم نمونه 310 نفر از سرپرستان خانوار ساکن روستاهای هدف گردشگری منطقه ارزیابی شد و در ادامه نیز توسط60 نفر از صاحبان خدمات گردشگری، گردشگران، متخصصان و مسئولین توسعه منطقه مورد تأیید قرار گرفت. نتایج پژوهش، مهم ترین موانع و چالش های پیشروی پایداری گردشگری روستایی منطقه اورامان را در چهار بعد نارسایی های اقتصادی، نارسایی های اجتماعی، نارسایی ها و ضعف های بعد نهادی و نارسایی های کالبدی - محیطی خلاصه نمودند. دراین بین، مؤلفه عدم توجه و نظارت مطلوب دولت با بار کلی 486/0 بیشترین تأثیر را در ناپایداری گردشگری منطقه دارد.
شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
53 - 66
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سطح قابل قبولی از مشارکت شهروندان در امور مختلف شهری به ویژه مدیریت شهری، یکی از ارکان اصلی رعایت حقوق شهروندی و دستیابی به توسعه پایدار است. یکی از مهم ترین ابعاد مشارکت شهرندان در امور مختلف شهرها، مشارکت آن ها در فرایند تصمیم سازی شوارهای اسلامی شهر است که مستقیماً توسط آراء شهروندان انتخاب می شوند. هدف پژوهش کابردی حاضر، پیش بینی سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم-سازی های شوراهای اسلامی شهر و شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند مذکور است که به صورت مطالعه موردی در شهر ایلام انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر 194030 نفر از شهروندان شهر ایلام بوده که 384 نفر جهت مطالعه از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه محقق-ساخته و به صورت تصادفی ساده اطلاعات لازمه از محلات رزمندگان، شادآباد، زمین شهری، بان بور، رسالت، شهرک کشاورزی در شهر ایلام جمع آوری شد. لازم به توضیح بوده روایی ابزار تحقیق به صورت صوری و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (758/0 = α) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، روش های آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی بود. نتایج پژوهش نشان داد علی رغم اینکه سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی شوراها با میانگین 2/2، در وضعیت نامناسبی قرار دارد، تمایل به مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراها با میانگین 17/3، در سطح بالایی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پنج مانع اصلی جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام، که توانسته اند 662/79 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند، به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.
ارزیابی پایداری شهرستان های استان مازندران طی سال های 1385 و 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
163 - 184
حوزههای تخصصی:
مدیریت مطلوب شهری و منطقه ای و توازن در میزان توسعه شهرها از مسائل پیشروی برنامه ریزان شهری است. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش سنجش پایداری اقتصادی و اجتماعی شهرستان های استان مازندران طی سرشماری سال های 1385 و 1400 است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی است. روش تحلیل کمی و نوع استدلال به کار رفته از نوع علی-قیاسی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز با استفاده از آمارنامه های آماری و سرشماری 1385 و 1400 گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش به 30 نفر از اساتید و خبرگان حوزه برنامه ریزی شهری به روش نمونه گیری هدفمند است. پایایی پرسشنامه با ا ستفاده از پیش آزمون و آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 812/0 مورد تائید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات به دست آمده از مدل های بارومتر پایداری، رادار، کپ لند و الکتر استفاده گردیده است. نتایج حاصل از تکنیک های سنجش پایداری نشان داد شهرستان های ساری، بابل، آمل، قائم شهر، تنکابن و چالوس از رتبه های بالاتری در ابعاد پایداری برخوردارند. همچنین شهرستان های استان مازندران پایداری متفاوتی داشته است و معضل ناپایداری، از نظر اندازه بیش تر به شهرهایی با اندازه کوچک و متوسط و از لحاظ شاخص ها بیش تر به مسائل اقتصادی بازمی گردد. لذا می توان با اجرای راهکارهای حاصل از این پژوهش، پایداری و توسعه یافتگی شهرها را فراهم ساخت.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
213 - 236
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش چشمگیر فعالیت های انسانی، تغییر الگوهای زندگی و تنوع فزاینده نیازهای بشر منجر به افزایش پسماندهای مختلف در جوامع شهری و روستایی شده است. روستاها به خصوص روستاهای حواشی شهرهای بزرگ ایران همچون دیگر جوامع انسانی تحت تأثیر این تحولات و خطرات واقع شده است. ازاین رو، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر مدیریت پسماندهای روستایی در روستاهای بخش پادنا در شهرستان سمیرم از توابع استان اصفهان پرداخته است. تعداد 150 نفر از جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه، انتخاب و اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1403 جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی در نمونه مورد مطالعه همبستگی مثبت و معنی دار وجود دارد. نتایج استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه نیز نشان داد که اخلاقیات و اعتماد اجتماعی به ترتیب بیشترین اهمیت نسبی را در رفتار مدیریت پسماندهای روستایی ساکنان به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره گام به گام نشان داد مؤلفه های مشارکت و اخلاقیات اجتماعی در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی دارای اثرگذاری مثبت و معنی دار بر مدیریت پسماندهای روستایی بودند و بر این مبنا به عنوان مؤلفه های پیشگو در توضیح رفتار مدیریت پسماند روستایی در منطقه مورد مطالعه شناخته شدند. در نهایت، براساس نتایج به دست آمده، برنامه ریزی و سیاست گذاری در جهت ترویج و بهبود اخلاقیات و مشارکت اجتماعی در مدیریت مطلوب پسماندهای روستایی از طریق برگزاری کارگاه های آموزشی و ارائه مشوق های مالی در مناطق روستایی توسط نهادهای ذی ربط مورد تأکید قرار گرفت.
تأملی در معناباختگی خانه های نوظهور روستایی با تأکید بر وجوه فضایی - عملکردی (مطالعه موردی: دهستان ئیلاق جنوبی، شهرستان دهگلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرم، فضا و عملکرد خانه روستایی برآیند جهان بینی و ذهنیت ساکنین بوده و مدرنیته و فرایندهایش، وجوه چندگانه خانه روستایی را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن، نوعی جدایی میان ذهنیت ساکنین و عینیت خانه های نوظهور به وجود آمده که نتیجه آن، خالی شدن از دیروز و گم شدن در آن همه معناست. هدف: هدف این پژوهش، بررسی ابعاد معناباختگی مساکن جدید روستایی بویژه از بعد فضایی- عملکردی است. روش شناسی تحقیق: داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شد. در بخش مطالعه میدانی از ابزارهای پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون کای اسکوئر، مان ویتنی، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: جامعه آماری تحقیق، شهرستان دهگلان است که دارای 5 دهستان است. نمونه مورد بررسی، دهستان ئیلاق جنوبی بوده که تعداد 24 دهیار و کارشناس حوزه مسکن به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون کای اسکوئر (خی دو) نشان می دهد که در بعد کالبدی، مساکن نوظهور موجب تغییر در معنای حقیقی معماری بومی و کاهش سطح زیربنا شده اند که با مقدار خطای آلفای 000/0 معنادار است. از بعد اقتصادی، نوسازی بر معیشت محوری خانه های روستایی تاثیر گذاشته و به نوعی در حذف عملکرد معیشتی خانه روستایی موثر می باشد. پدیدار شدن مساکن نوظهور در روستاها تغییراتی را در مفهوم اجتماعی مسکن ایجاد نموده و موجب شکل گیری مساکن تک خانواری با مقدار کای اسکوئر 750/19 و سطح معناداری کمتر از 05/0 شده است. نتایج: نتایج نشان می دهد که ساخت مساکن جدید در روستاها، تغییرات عمده ای در نوع معماری و تنوع فضایی و عملکردهای پیشین آن ایجاد کرده، به طوری که از معنای خانه های کهن روستایی که عملکرد زیستی- معیشتی داشته و مصالح و منظر و معماری آن با طبیعت و محیط پیرامون روستا همخوانی داشته، فاصله گرفته است.
الگوی فضایی میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
32 - 53
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان املش در برابر زمین لغزش به سه روش تحلیل سلسله مراتبی، جمع وزنی و شاخص هم پوشانی بررسی شد و سپس با استفاده از شاخص های آمار مکانی، الگوی فضایی میزان تاب آوری روستاها تعیین گردید. بدین منظور از 10 معیار شیب، فاصله از گسل، کیفیت ابنیه، مواد و مصالح، عمر ساختمان، لرزه خیزی، زمین شناسی، جهت شیب، عرض معابر و ارتفاع به ترتیب اهمیت استفاده شد. همچنین از دو روش آماره I موران محلی و تحلیل نقاط داغ (G* گتیس-اورد) برای شناسایی الگوها استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی در مقابل زمین لغزش بین تاب آوری خیلی کم تا خیلی زیاد متغیر بوده و روستاهای با تاب آوری خیلی بالا در محدوده شمال شرقی و روستاهای با تاب آوری خیلی پایین در محدوده شمال غربی و در بخش جلگه ای و کوهپایه ای شهرستان املش قرار دارند. در ناحیه کوهستانی شهرستان نیز روستاهای با تاب آوری کم و متوسط در هر سه مدل موردبررسی قابل مشاهده بودند. در این راستا نتایج آماره I موران محلی بیانگر وجود خوشه بالا - بالا (HH) و پایین - پایین (LL) در شمال شرقی و شمال غربی ناحیه موردمطالعه است که این الگوها در روستاهای ناحیه جلگه ای و کوهپایه ای نیز پدیدار شده اند. همچنین وجود نقاط داغ گرم و سرد در شمال شرق و شمال غرب شهرستان به اثبات رسیده و با 3 انحراف معیار مثبت و منفی در سطح اطمینان 99 درصد در ناحیه جلگه ای و کوهپایه ای نمایان شده اند. اکثر روستاهای شهرستان دارای تاب آوری متوسط نسبت به پدیده زمین لغزش بوده و رفتار تصادفی آن ها توسط دو آماره I موران محلی و تحلیل نقاط داغ مورد تأیید قرار گرفت. درمجموع نقاط روستاهای با تاب آوری بالا و پایین با الگوی خوشه ای بالا - بالا و پایین - پایین I موران محلی و نقاط داغ و سرد G* گتیس-اورد در هر سه مدل تحلیل سلسله مراتبی، جمع وزنی و شاخص هم پوشانی منطبق بودند.