فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر گسترش عمودی مسکن و افزایش آپارتمان نشینی رشد بی سابقه ای پیدا کرده است. کمبود زمین مناسب، تمایل به همجواری با مراکز شهری و تجاری شدن مسکن سبب افزایش تراکم و آپارتمان نشینی شد. اما در این میان خلاء ناشی از حذف فضاهای اصیل و کیفی، مانند حیاط و ایوان، پس از دهه ها شدیداً احساس می شود .این پژوهش با عنوان اهمیت ایوان در آپارتمانها از منظر برنامه ریزی انجام پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش در بخش مرور ادبیات، روش توصیفی- تحلیلی و در بخش مطالعات میدانی با روش کمی انجام پذیرفته است .همچنین بررسی تطبیقی فضاهای بینابینی در مسکن سنتی و مسکن معاصر از طریق مشاهده و مطالعه اسنادی در کنار مطالعه استانداردهای طراحی فضاهای مسکونی صورت گرفته و نقش و اهمیت ایوان درخانه انجام پذیرفته است. ابزار ساخته شده ، با استفاده از ضرایب آزمون های آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار آماری spss24و مدل معادلات ساختاری با استفاده از pls مورد سنجش قرار گرفت. پایایی متغیرها ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب متغیرهای پژوهش و ابعاد آن بیش از 0.7 بدست آمد. نتایج حاکی از آن است که مدل خروجی یافته متغیرهای پژوهش رابطه معنی داری بین متغیرهای تحقیق و مدل نهایی وجود دارد.
بررسی اثرگذاری مولفه های زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر رضایت گردشگران (نمونه موردی: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از پدیده های اجتماعی و اقتصادی به شمار رفته که با آثار فرهنگی، سیاسی و محیطی که به همراه داشته ، به صورت پدیده ای فراگیر و جهانی در آمده است. زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محرک هایی به شمار می آیند که با تقویت و توجه به آن ها می توان در جهت احیای پهنه های مستعد گردشگری در شهرها و ایجاد منافع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی گام های مؤثری را برداشت.هدف اصلی شناخت تأثیر زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر رضایت گردشگران در شهر سبزوار است. به لحاظ ماهیت موضوع و اهداف تحقیق "توصیفی-تحلیلی" و ازلحاظ هدف توسعه ای-کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل گردشگران شهر سبزوار در سال 1400 است که بر اساس آمار سازمان گردشگری شامل 1320 نفر و حجم نمونه که با فرمول کوکران 300 نفر از گردشگران محاسبه شده که به صورت تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با نرم افزارهای تحلیل آماری spss و amos استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در تحلیل عامل اکتشافی، رضایت گردشگران مبتنی بر کیفیت سرمایه اجتماعی و تاریخی از اثرگذارترین عامل بر رضایت گردشگران شناخته شده است. زیرساخت اجتماعی مؤلفه های مشارکت و همبستگی، تسهیلات و امکانات اجتماعی، امنیت و برنامه های اجتماعی می توانند بر رضایت گردشگران اثرگذار و در زیرساخت اقتصادی مولفه های اثرگذار شامل خدمات و سرمایه انسانی، تسهیلات و امکانات اقتصادی و برنامه های اقتصادی گردشگرمحور در نظر گرفته شده و در بعد زیرساخت فرهنگی مولفه های اثرگذار شامل فرهنگ ها و سنت ها، تسهیلات و امکانات فرهنگی و برنامه ها و خدمات فرهنگی است.
تحلیل رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی مقاصد گردشگری بر اساس شاخص های چرخه حیات گردشگری (مطالعه موردی: مقاصد گردشگری اردبیل و آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیت های گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستم های طبیعی و ارتقا شاخص های رفاه انسانی است. کلید دست یابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابی های جامع و کافی محقق نمی شود. این پژوهش می کوشد مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان می دهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
آینده نگاری مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس رهیافت سناریو (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
147 - 162
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به آینده در سیاست های گردشگری کشور و اصرار بر الگوی «برنامه ریزی بر اساس وضع موجود» باعث شده است تا سیاست هایی بسیار ناکارآمد برای مدیریت مقاصد گردشگری ورزشی اتخاذ شود. لذا هدف این مطالعه تحلیل آینده مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس شناسایی عوامل و پیشران های منتهی به سناریوهای محتمل و ممکن تا افق زمانی 1410 می باشد که از طریق یک مطالعه موردی در استان اصفهان انجام شده است. روش تحقیق این مطالعه، از نوع پیمایشی است. داده ها با استفاده از سه روش مصاحبه، مرور ادبیات نظری و پرسشنامه های وزن دهی شده گردآوری شد. جامعه آماری شامل 14 نفر از متخصصین حوزه گردشگری ورزشی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل ساختاری و تحلیل سناریو انجام گردید. یافته ها نشان داد سیستم گردشگری ورزشی استان اصفهان یک سیستم ناپایدار با 16 سناریو می باشد که شامل دو سناریوی غیرمحتمل، هفت سناریوی ناسازگار، دو سناریو با احتمال وقوع ضعیف، سه سناریوی با احتمال وقوع متوسط و دو سناریو با احتمال وقوع قوی است. سناریوی ششم محتمل ترین سناریو برای آینده 10 ساله استان اصفهان است. بر اساس این سناریو، سرمایه گذاری در زیرساخت های گردشگری ورزشی در حالت راکد یا رو به کاهش بوده و سیاست گذاری هوشمندانه ای برای توسعه انواع گردشگری ورزشی وجود نخواهد داشت. بر این اساس، فقدان سیاست گذاری واحد و منسجم با قابلیت به روزرسانی مداوم و پویا در سطح ملی، منجر به آسیب پذیر شدن مقاصد گردشگری ورزشی استان اصفهان شده است. لذا مهمترین راهبردها و اقدامات برنامه ریزانه آینده، بایستی حول محور «سیاست گذاری در سطح استانی» متمرکز شود.
آسیب شناسی فرایندهای ناپایداری نظام فضایی شهرهای متوسط، مطالعه موردی: شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه : امروزه شهرها با مش کلات عم ده شهرنش ینی و ناپایداری در ابعاد مختلف روبرو هستند. مطالعات نشان می دهد شهرهای متوسط از جمله نقاط شهری هستند که از یک سو تحت تاثیر مکانیسم های ملی با مشکلات عدیده ای از جمله ناپایداری منابع درآمدی، نابرابری در تخصیص خدمات و امکانات مواجه می باشند و از سوی دیگر در سطح منطقه ای و محلی هم فرایندهایی وجود دارد که ناپایداری در شهرهای متوسط را تشدید نموده است. شهر کاشان به عنوان یک شهر متوسط از جمله نقاط شهری است که طی چند دهه اخیر، تحت تأثیر یک سری فرایندها با مشکلات عمده شهرنشینی و ناپایداری در ابعاد مختلف مواجه است. هدف: این پژوهش بر آن است ضمن آسیب شناسی فرایندهای ناپایداری نظام فضایی شهر کاشان به ارائه راهکار بهینه جهت برون رفت از جنبه های مختلف ناپایداری و رسیدن به تعادل در نظام فضایی شهر بپردازد.روش پژوهش: نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر شیوه انجام توصیفی- تحلیلی در استفاده از مطالعات و یافته های قبلی محقق در ارتباط با موضوع پژوهش است.نتایج و بحث: یافته های پژوهش نشان می دهد، عم ده مشکلات شهرنش ینی و ناپایداری شهر کاشان در قالب فرایندهای از جمله الگوی رشد پراکنده شهری، توسعه فضایی – مکانی نامتعادل در سطح نواحی و مناطق شهر و ناکارآمدی طرح های توسعه شهری قابل شناسایی است نتیجه گیری : راهکار بهینه جهت برون رفت از این مشکلات در چهارچوب راهبردهای توسعه شهری می تواند گام مؤثری در تمرکز زدایی امکانات، توزیع عادلانه منابع و درآمدها و تحقق زمینه های پایداری نظام فضایی شهر در ابعاد مختلف به شمار آید
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
شبیه سازی آینده گردشگری ایران وچین بر اساس تحلیل سناریوهای خوش بینانه و بدبینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
111 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تطبیقی وفاداری گردشگری با تأکید بر هوشمند سازی است.،.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران ایرانی و چینی و ۱۸ نفر از اساتید برجسته دانشگاهی و خبرگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته رضایتمندی گردشگری بود که پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ ۸۱/۰ می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار نت لوگو انجام شده است و ۵ مؤلفه که بیشترین تأثیرگذاری را برجذب توریسم دو کشور داشته بررسی گردید. بر اساس نظرات خبرگان در پاسخ به پرسشنامه های مربوطه، از بین عوامل تأثیرگذار، در پژوهش بر رضایتمندی گردشگران، روابط داخلی مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها را با این نرم افزار سنجیده شد. در این پژوهش ابتدا پنج عامل با ابعاد بیان شده در مدل بر رضایت مندی مورد سنجش قرار گرفت، همچنین اثرات متقابل عوامل شناسایی گردید. همچنین جهت تطبیق وفاداری گردشگری با استفاده از نرم افزار عامل بنیان سناریوهای مختلف (بدبینانه، مطلوب و خوش بینانه) اجرا شد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که هرچه سطح امکانات به روز ازجمله فناوری هوشمند، تسهیلات، آموزش نیروی انسانی و اعتدال سیاست سخت گیرانه دولت ها و سطح تبلیغات را بالا برده و توقعات گردشگر را به سطح اعتدال نزدیک نماییم منجر به انجام بیشترین سفرها بین دو کشور ایران و چین می گردد. بیشترین تأثیرگذاری متغیر هوشمند سازی که به صورت رویکردی نوین برای توسعه گردشگری و جذب گردشگران در کشورها بوده و ارائه خدمات باعث رضایت گردشگران و در نتیجه تداوم وفاداری گردشگری در آینده این صنعت ایفا می کند.
پیش بینی و بررسی آینده ی تغییرات آب و هوایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
179 - 197
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف پیش نگری روند تغییر اقلیم در شهر تهران نوشته شد. در این مقاله وضعیت بارش و دمای ( حداقل و حداکثر)تهران در ایستگاه های سینوپتیک ژئوفیزیک، شمیرانات و مهرآباد طی دوره (1992 تا 2018) بررسی و برای شناسایی وجود جهش و آشکارسازی سالهای رخداد جهش از آزمون ناپارامتریک من کندال استفاده شد. همچنین برای پیش یابی تغییرات عناصر اقلیمی در تهران از داده های cmip5 و مدل Lars برای سه سناریوی RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بهره گرفته شد. نتایج حاصل از بررسی روند سری زمانی دما و بارش سه ایستگاه مورد بررسی شهر تهران، با استفاده از آزمون تحلیل روند من کندال، نشان داد که در مورد هیچ کدام از فاکتورهای اقلیمی در سه ایستگاه مورد بررسی، تغییر معنی داری در سطح اطمینان P_value = 0.05رخ نداده است. اما جهش ها و نوسانات سالانه زیادی در سری زمانی دما و بارش ایستگاه ها مشاهده شد. همچنین نتایج حاصل از پیش یابی پارامترهای اقلیمی دمای حداقل، حداکثر و بارش در منطقه مورد بررسی نشان داد که، دمای حداقل و حداکثر تا سال 2050 نسبت به دوره پایه (1992 تا 2018) در هر سه خط سیر انتشار دی اکسید کربن RCP2.6,RCP4.5,RCp8.5، بصورت معنی داری در هر سه مورد مطالعه افزایش خواهد یافت. اما بارش در سال 2050 نسبت به دوره پایه سالهای 1992 تا 2018 در هرسه خط سیر انتشار دی اکسید کربن میزان بارش بصورت معنی داری در هر سه ایستگاه به میزان 7/1 میلیمتر در ماه کاهش خواهد یافت.
بررسی تأثیر عملکرد گسل کوشک بر رخداد زمین لغزش در روستای علی آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زمین لغزش یکی از مخاطرات زمین شناختی مهم است که سالانه خسارت های قابل توجهی را در سکونتگاه های روستایی و شهری سرتاسر جهان به بار می آورد. یکی از عوامل تأثیرگذار در رخداد زمین لغزش فعالیت های زمین ساختی، از جمله گسل خوردگی است که با ایجاد سطوح ضعف در مناطق کوهستانی و در دامنه ارتفاعات باعث کاهش مقاومت توده سنگ و خاک شده و منجر به حرکات دامنه ای می شود. روستای علی آباد بر روی دامنه ای با شیب متوسط 20 الی 30 درصد، در منطقه برشی گسل کوشک و بر روی مصالح یک زمین لغزش قدیمی واقع شده است. بستر سنگی روستا کنگلومرا و مارن همراه با لنزهای گچی است. در حدود یک سال پس از رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل، حرکات دامنه ای به صورت خزشی در محدوده روستای علی آباد شروع به فعالیت کرد. حرکات خزشی در دامنه روستای علی آباد پیرو کم آب شدن چشمه ها و قنات قدیمی روستا اتفاق افتاد. در دوره های ترسالی شدت حرکت در دامنه بیشتر شده و توأم با خسارت بوده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط زمین لغزش رخ داده در محدوده روستا با فعالیت گسل کوشک است. روش پژوهش: در این راستا، با بررسی نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، شواهد به دست آمده از بازدیدهای میدانی و انجام مطالعات ژئوفیزیکی موقعیت گسل کوشک در محدوده روستای علی آباد ترسیم و تدقیق شد. دو چشمه و مادرچاه یک قنات قدیمی در امتداد گسل کوشک وجود دارد که پس از رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل کاهش آبدهی داشته و یا خشک شده اند. یافته ها: پیرو مطالعات انجام شده گسل دیگری در فاصله 600 متری جنوب گسل کوشک و در دامنه های پایین دست روستا با سازوکار کششی شناسایی شد. در امتداد این گسل نیز چشمه های متعددی وجود دارد که هم زمان با رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل دچار کاهش آبدهی شده است. نتیجه گیری: نتایج مطالعات ژئوالکتریک اشباع بودن لایه های خاک دامنه تا عمق 25 متری را نشان می دهد، این موضوع گویای این مطلب است که جنبایی گسل کوشک و گسل F2 (گسل شناسایی شده در دامنه های جنوبی روستا) هم زمان با رخداد زمین زلزله رودبار-منجیل موجب کاهش آبدهی چشمه ها و متعاقباً اشباع دامنه شده است.
توسعه اجتماعی روستایی با تمرکز بر نقش زنان کارآفرین (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کارآفرینی روستایی، مفهومی است که تاکنون از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. باور بر این است که به عنوان راهبردی کارآمد برای توسعه اجتماعی روستا ضرورت دارد. کارآفرینی زنان در روستا پدیده ای چند بُعدی وتحت تأثیر عوامل مختلف است. در جامعه امروز ایران، زنان نقش قابل توجه ودر حال گسترشی در زمینه کسب کارها ایفا می کنند. روش پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش زنان کارآفرین در توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا انجام شد. روش پژوهش کاربردی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS ومدل های تلفیقی (FARAS+FCOPRAS) ومدل فازی WASTPAS، استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، بین توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا و زنان کارآفرین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین شاخص های اجتماعی، به ترتیب شاخص مشارکت اجتماعی با مقدار امتیاز 44/71، بهبود کیفیت زندگی با مقدار امتیاز 31/71، تحول جمعیتی روستا با مقدار امتیاز 20/71، آموزش وآگاهی با مقدار امتیاز 15/71، تقویت ارتباط واعتماد اجتماعی با مقدار امتیاز 11/71، بیشترین وکمترین میزان تأثیرپذیری را از نقش زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان صومعه سرا به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بخش های مرکزی با مقدار وزن 891/3، بخش تولم با مقدار وزن 775/3، بخش میرزا کوچک با مقدار وزن 678/3، بیشترین وکمترین میزان توسعه اجتماعی را با تاکید بر نقش زنان کارآفرین به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: بر این اساس، با توجه به نتایج پژوهش، زنان کارآفرین روستایی به عنوان نیروهای خلاق، نوآور و متفکر در زمینه فعالیتی خود توانسته اند، تحولی در توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان صومعه سرا ایجاد کنند و به پویایی روستاهای این شهرستان کمک نمایند.
نقش هوشمندسازی در مدیریت شهری با تاکید بر شهرداری منطقه یک مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الگوی شهر هوشمند، تکنولوژیهای گوناگون برای بهبود زندگی شهروندان با هم ترکیب و استفاده می شوند. بنابراین، شهر هوشمند نه یک واقعیت، بلکه یک استراتژی در فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری است، در واقع آنچه یک شهر را به سمت هوشمندی پیش می برد صرفا استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوه برنامه ریزی و استفاده از این ابزار در جهت ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. بنابراین این الگو به عنوان راهکاری بی-بدیل در جهت حل معضلات شهری باید مورد توجه ویژه مدیران و برنامه ریزان قرار گیرد. لذا، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تأثیرگذاری عوامل هوشمندسازی بر مدیریت شهری در شهرداری منطقه مشهد است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی بوده و داده های آن به کمک پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل همه ساکنین منطقه یک شهرداری مشهد می باشند و با توجه به جمعیت 201373 نفری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری بدست آمد. برای دستیابی به میزان پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته های بدست آمده بر اساس نظرات شهروندان نشان می دهد، هوشمندسازی در بُعد محیطی با ظریب 729/0، در بُعد قلمرو با ضریب 745/0، در بُعد حکمرانی با ضریب 533/0، در بُعد اقتصادی با ضریب 400/0 و در بُعد پویایی با ضریب 337/0 بر عملکرد مدیریت شهری تاثیرگذار بودند همچنین رابطه مثبت و معناداری نیز بین هوشمندسازی و مدیریت شهری بر قرار بوده است.. در نهایت مشخص شد شاخص قلمرو هوشمند بیشترین اهمیت را در بین مولفه های شش گانه تحقق شهر هوشمند در منطقه یک مشهد را داشته و تأثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر شاخص های هوشمندسازی بر عملکرد مدیریت شهری این منطقه داشته است. لذا مولفه ای است که از دیدگاه شهروندان دارای اهمیت بوده است.
تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی جوامع روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر بحران های مرتبط با کم آبی بسیار ملموس است؛ زیرا آب یک ابزار اصلی تولید در این نواحی می باشد و امنیت آب دارای ویژگی ها و آثار بزرگ اجتماعی اقتصادی و جمعیتی است و نبود امنیت آب سبب ایجاد اعتراضات و درگیری هایی گسترده در جوامع روستایی می شود. لذا با توجه به ضرورت موضوع و آنچه در مورد اهمیت آب و ناامنی آن در جوامع روستایی ذکر شد، هدف تحقیق حاضر تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی در جوامع روستایی استان ایلام می باشد که در این راستا از رویکرد آینده نگاری و تکنیک تحلیل پیشران ها بهره برده شده است. اطلاعات موردنیاز توسط مصاحبه نیمه ساختارمند با 16 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، شرکت سهامی آب منطقه ای و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در استان ایلام گردآوری شد. با استفاده از تحلیل محتوا، مصاحبه های جمع آوری شده تحلیل شدند و نتایج اولیه 76 مؤلفه بود و در ادامه این فرایند و بعد از دسته بندی مؤلفه ها، موارد تکراری و مشابه حذف گردید و تعداد 41 مؤلفه نهایی شدند. سپس ماتریس تأثیرات متقاطع طراحی گردید و برای امتیازدهی، مجدداً به مصاحبه شوندگان ارسال شد. وزن دهی این ماتریس به صورت مقایسه ای زوجی و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد. بعد از گردآوری پرسش نامه ها، داده های حاصله تجزیه وتحلیل شدند که در این بخش از نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تحقق امنیت آب در منطقه موردمطالعه مستلزم توجه به حوزه هایی می باشد که بیشترین توانایی اثرگذاری بر سایر مؤلفه ها را دارند. بدین طریق که " مشخص کردن متولی توسعه روستایی، سیاست گذاری برای مدیریت بحران در روستا، پایش و بررسی میزان مصرف آب در مزارع/ نصب کنتور دیجیتال، تغییر آب بها به تناسب نوع کشت، تشکیل انجمن های آب بران و توسعه سامانه نوین آبیاری" جز مواردی هستند که می توانند هدف مدنظر را پوشش دهند.
ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر: کاربرد روش ترکیبی ANP-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی سازمان بسیج سازندگی جهت تدوین ماتریس راهبردی برتر اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش از روش ترکیبی (کیفی-کمی) بهره برده و برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی استفاده شد. با توجه به هدف پژوهش، جامعه آماری متشکل از دوگروه کارشناسان بود. جهت ارزیابی محیطی برنامه های توسعه روستایی از سه گروه کارشناسان سازمان های توسعه روستایی، کارشناسان سازمان بسیج سازندگی و مطلعان روستایی (شوراها و دهیاران)، هر گروه 30 تَن و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر، از 8 خبره توسعه روستایی نظرخواهی شد. برای ارزیابی محیطی از تکنیک سوات (SWOT) و برای تدوین ماتریس راهبردی برتر از روش ترکیبی TOPSIS-ANP در محیط نرم افزار Super Decision استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نقاط قوت برنامه های توسعه روستایی بسیج بر نقاط ضعف برتری داشته اما با تهدیدهایی نیز روبروست. ماتریس راهبردی برتر نیز نشان داد که از بین 10 راهبرد استخراج شده از تحلیل محیطی، "هماهنگی بسیج سازندگی با سایر متولیان توسعه روستایی در تدوین برنامه ها و کاهش دوباره کاریها" به عنوان راهبرد برتر مشخص شد. راهبردهای "همفکری و برگزاری نشست های منظم با رهبران محلی جهت اجرا و ارزیابی برنامه های توسعه روستایی" و "همکاری با سمن ها و نهادهای مذهبی جهت بسیج نیروهای مردمی و منابع مالی به سمت پروژه های اشتغال زایی" نیز در دو رتبه بعدی اهمیت قرار گرفتند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، ضرورت گسترش شبکه همکاری و همفکری با سایر متولیان توسعه روستایی و پیروی از یک الگوی توسعه روستایی جامع و هدفمند، به منظور بهبود برنامه های توسعه روستایی بسیج سازندگی پیشنهاد می شود.
کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در مدل سازی توسعه کالبدی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه توسعه کالبدی شهرها به صورت روزافزون در حال افزایش است. مدیریت صحیح این توسعه از جهات گوناگون در زمره مسائل مهمی است که باید مدنظر قرار بگیرد. روش های متعددی برای پیش بینی و تعیین جهت توسعه شهری وجود دارد که یکی از این روش ها در تعیین مناطق مناسب، روش مبتنی بر شبکه های عصبی است. هدف تحقیق: هدف این پژوهش مدل سازی توسعه شهر رشت طی بیست سال اخیر و پیش بینی جهات توسعه این شهر تا سال 2032 می باشد. روش شناسی تحقیق: با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ لندست 7 و8 سال های 2002، 2012 و 2021 شهر رشت و با نرم افزار GIS تصاویر با ترکیب باندی مناسب آماده و سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) تصاویر طبقه بندی شده اند. شاخص های در نظر گرفته شده برای مدل همسایگی مناطق شهری، فاصله از نقاط شهری، فاصله تا مناطق مرکزی شهر و فاصله تا خیابان ها و راههای اصلی می باشند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت، مرکز استان گیلان و در ۴۹ درجه و ۳۵ دقیقه و ۴۵ ثانیه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه و ۳۰ ثانیه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و مساحت آن حدود ۱۰۲۴۰ هکتار می باشد. یافته ها: در این مدل در حالت آموزش مرحله اول (ورودی اعمال چهار شاخص بر تصاویر سال 2002)، شبکه 104 تکرار انجام داد و کمترین میزان خطا که با معیار آنتروپی متقاطع ارزیابی می شود در تکرار 98ام برابر با 058526/0 گردید. در مرحله دوم ورودی مدل اعمال چهار شاخص بر روی تصاویر 2012 بوده که کمترین میزان خطا 076657/0 ارزیابی شد. نتایج: در مجموع مدل توانسته است برای پیش بینی توسعه شهر رشت در سال 2012، 9/95 درصد و برای سال 2021، 8/93 درصد برآورد درستی داشته باشد که این عددها می تواند قابل قبول باشد. خطای مدل در این بخش اول 1/4 درصد و در بخش دوم 2/6 درصد بوده است. با بررسی دوره بیست ساله روند توسعه کالبدی، جهات توسعه شهر رشت در سال 2032 پیش بینی شد.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در کشورمان، بخش قابل توجهی از بافت قدیمی شهرها که غالبا هسته ی اولیه و اصلی آن هارا تشکیل می دهند در روند شتاب آلود شهرنشینی و برنامه های توسعه شهری مورد بی توجهی قرار گرفته و به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل شده اند موضوع مورد بررسی این پژوهش بازآفرینی بافت فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب شهری است و در آن تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که شهر ساری به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است و چگونه می توان با استفاده از این رویکرد به بازآفرینی بافت فرسوده شهری اقدام نمود. هدف: هدف این پژوهش،بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب است. روش شناسی تحقیق: ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. در روش کتابخانه ای از ابزارهایی نظیر، مقاله ها، آمارنامه ها، جداول آماری و ...استفاده شده است و در روش میدانی از مشاهده مستقیم، و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و به وسیله آزمون های آماری ( توصیفی- استنباطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از نرم افزارSmart PLS مدل معادلات ساختاری پژوهش تنظیم گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرساری مرکز استان مازندران و شهرستان ساری است. این شهر با جمعیتی حدود 347 هزار نفر در میان 30 مرکز استان در رتبه بیست و سوم کشوری جای گرفته است (مرکز آمار ایران،1395). شهر ساری دارای چهار منطقه (بافت قدیم، منطقه یک، منطقه دو، منطقه سه) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 50 درصد فراوانی پاسخ ها به وضعیت شاخص های حکمروایی خوب و بازآفرینی پایین تر از حد متوسط بوده که حاکی از وضعیت نامطلوب این شاخص ها در بافت فرسوده شهر ساری می باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین حکمروایی خوب و بازآفرینی بافت فرسوده در شهر ساری رابطه معناداری وجود دارد و سه شاخص عدالت گرایی، قانون گرایی و اجما ع گرایی بیشترین تاثیر را بر بازآفرینی بافت فرسوده شهرساری داشتند.
عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی شهرستان باغملک برای حفاظت از آب در بخش خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
132 - 147
حوزههای تخصصی:
از اصلی ترین عواملی که امروزه باعث تهدید توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی می شود، کمبود آب است یکی از دلایل اصلی کمبود آب، افزایش تقاضای آب برای فعالیت های خانگی به ویژه در اقتصادهای درحال توسعه است. چراکه افزایش آگاهی مردم و توجه بیشتر به سلامتی و مسائل بهداشتی باعث بالاتر رفتن مصرف آب در این زمینه شده است. بنابراین نیاز به شناخت عواملی که باعث افزایش تمایل خانوارها نسبت به حفاظت از آب می شود، مهم است و باید موردتوجه ویژه قرار گیرد. ازاین رو هدف این مقاله تبیین عوامل مؤثر بر تمایل خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب در بخش خانگی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش با روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخت گردآوری شدند. داده های گردآوری شده به وسیله نرم افزارهای SPSS و Amos و با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی در چهار دهستان شهرستان باغملک استان خوزستان (3005=N) خانوار تشکیل می دهند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 340 سرپرست خانوار انتخاب شدند. افراد نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفت. نتایج به دست آمده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل مسیر نشان داد، سازه های اثربخشی واکنش درک شده، خودکارآمدی درک شده، هنجار اخلاقی، اطلاعات و آگاهی و عادت، تأثیر مثبت، مستقیم و معنی داری بر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی جهت حفاظت از آب دارند و درنهایت نیز نظریه توسعه یافته انگیزش حفاظت می تواند 54 درصد از تغییرات متغیر تمایل رفتاری خانوارهای روستایی را نسبت به حفاظت از آب پیش بینی کند. در این راستا توصیه می گردد نهادهای محلی و سازمانهای دولتی حامی حفاظت از منابع طبیعی به ویژه آب با برگزاری کلاس های آموزشی، کارگاه ها و سمینارها در ذهن مخاطبان دغدغه حفاظت از آب و لزوم توجه به آن را به وجود آورده و همچنین مشارکت مردم و تمایل آنان را به حفاظت از آب افزایش دهند.
واکاوی نقش شرایط جغرافیایی در توسعه اقتصادی با میانجی گری زیرساخت های ضروری (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش شرایط جغرافیایی در توسعه اقتصادی با تاکید بر زیرساخت های ضروری در روستا های شهرستان شفت انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است، . پس از تعیین رتبه توسعه اقتصادی روستا های شهرستان شفت به تفکیک دهستان های مورد مطالعه، خدمات زیربنایی و روبنایی و زیرساخت های ضروری شناسایی شد و هر کدام از نقاط روستایی در فضای سه بعدی، مبین مولفه های زیرساخت اقتصادی و درصد شیب به عنوان متغیر مستقل و رتبه توسعه هر روستا به عنوان متغیر وابسته؛ و همچنین بین مولفه های زیرساخت اقتصادی و درصد شیب به عنوان متغیر مستقل و رتبه توسعه هر روستا به عنوان متغیر وابسته ترسیم شد. نتایج ضریب تبیین 36 درصد پس از اعمال الگوریتم برازش صفحه-ای با استفاده از نرم افزار متلب، در رابطه با تغییرات متغیر های مستقل و وابسته، گویای عدم معنادار بین شرایط جغرافیایی (ارتفاع و شیب) و توسعه اقتصادی با تاکید بر زیرساخت ها است. در ادامه نیز نتایج مدل تئوری زمینه ای نشان داد، عواملی از جمله: (حکمرانی نامطلوب، فقدان برنامه یکپارچه و نظام مند، ساختار تک ساخت سیاسی، فقدان برنامه ریزی بر توان محیطی و شرایط جغرافیایی )، از سوی متخصصان برای روستا هایی که دارای رتبه اقتصادی بالا، سطح ارتفاع و شیب کم، ولی از زیرساخت اقتصادی ضعیفی شناسایی شد، و از بین عوامل مطرح شده، فقدان برنامه ریزی بر توان محیطی و شرایط جغرافیایی با مقدار 33/71، بیشترین میزان اهمیت را به خود اختصاص داده است.
بررسی جاذبه های بوم شناسی مناطق حفاظت شده اطراف تهران با تأکید بر ظرفیت تحمل گردشگری، نمونه موردی: ورجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع صنعت گردشگری و اولویت دادن به منافع اقتصادی در مناطق حفاظت شده اطراف تهران، اصول توسعه پایدار را به زیر پا نهاده و فشار روزافزونی را بر محیط زیست به دنبال دارد ازاین رو به منظور کاهش این فشار، محاسبه ظرفیت برد مناطق گردشگری به عنوان راهکار کلیدی توصیه می شود. هدف اصلی در این پژوهش تعیین ظرفیت برد گردشگری در منطقه حفاظت شده ورجین به جهت نزدیکی به پایتخت و با برخورداری از طبیعت کم نظیر از جاذبه های بوم شناسی است. روش انجام پژوهش در پژوهش حاضر، پیمایشی و از نوع توصیفی -تحلیلی است. داده های مورد نظر از طریق مصاحبه با محیط بانان، آمار آب و هوایی از ایستگاه سینوپتیک لواسان و با بهره گیری از نرم افزار GIS جهت نمایش موقعیت و توپوگرافی منطقه جمع آوری شد. تعیین ظرفیت برد، با روش TCC به عنوان ابزار کمی در سه سطح فیزیکی، واقعی و مؤثر محاسبه گردید. جهت تعیین ظرفیت برد گسترده، جاذبه های بومشناسی، نظیر بازدید از حیات وحش، منابع آب و همچنین کوهنوردی انتخاب و ظرفیت برد جاذبه های طبیعی مورد نظر بر اساس (نفر/هکتار/روز) تعیین و سپس با استاندارد جهانی Baud-Bovy مقایسه گردیدند. برآورد ظرفیت های برد مؤثر در هر سه جاذبه گردشگری مشخص کرد که محاسبات انجام شده، کم تر از 5 نفر در هر هکتار بوده و با استاندارد جهانی مرتبط با طبیعت (بادباوی و لاوسون) مطابقت دارد. نتایج حاصل از پژوهش مذکور بیانگر ظرفیت برد مناسب جهت توریسم گسترده و جذب گردشگر در منطقه حفاظت شده ورجین می باشد.
ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
107 - 120
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف ارزیابی توسعه شهری از منظر سیاستگذاری عمومی با تاکید برنقش شورای اسلامی شهر شیراز (با تاکید بر دوره پنجم شورا) انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت و هدف، از نوع کاربردی و از حیث روش توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات تحقیق حاضر آمیزه ای از روش های کتابخانه ای و روش میدانی است. جامعه آماری تحقیق عبارتست از مدیران و سرپرستان بخش های مختلف شهرداری شیراز (خبرگان اجرایی) و اساتید دانشگاهی آشنا به موضوع تحقیق (خبرگان دانشگاهی) که از آن نمونه گیری به شیوه تصادفی بعمل آمد. ضمنا برای مشخص کردن حجم نمونه نیز از جدول مورگان استفاده گردید. همچنین ابزار جمع آوری داده، پرسشنامه محقق ساخته است که سوالات آن براساس بررسی و بازنگری تحقیقات داخلی و خارجی تدوین شده که مشتمل بر 3 بخش: بررسی متغیرهای جمعیت شناختی، ارزیابی سیاستگذاری شورای اسلامی شهر (مشتمل بر 23 سوال در 5 بعد) و بخش سوم پرسشنامه ارزیابی توسعه شهری (مشتمل بر 33 سوال در 5 بعد) است که پس از تایید روایی و پایایی برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. پس از تکمیل پرسشنامه ها، اطلاعات موجود در آن، کدگذاری و با استفاده از نرم افزار های آماری SPSS و SmartPLS در سطح معناداری 5 درصد مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مدل تحقیق نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد، فرضیه اصلی تحقیق یعنی سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر شیراز موجب توسعه شهری شیراز گردیده است و فرضیات 5 گانه فرعی مرتبط با این فرضیه مورد تاییدند. همچنین یافته ها در سطح اطمینان مذکور نشان داد اثرکلی متغیر سیاستگذاری شهری با تاکید بر نقش شورای اسلامی شهر بر توسعه شهری 899/0 است که نشان دهنده تاثیر بسیار خوب این مدل در تببین واریانس متغیر ارزیابی توسعه شهری است.
تحلیل جایگاه برنامه ریزی مشارکت پذیر مردمی در چشم انداز سازی توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان آبگرم شهرستان سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: غفلت از تبیین تحولات روستایی و برآیند آن بر چشم انداز روستایی، روند توسعه پذیری روستایی را با مسائل و مشکلات جدی مواجه می نماید. هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل جایگاه برنامه ریزی مشارکت پذیر مردمی در چشم انداز سازی توسعه روستایی بر مبنای قابلیت ها و ظرفیت های موجود توسعه آتی به ویژه از منظر مشارکت روستاییان و خواست آنان بر اساس وضعیت موجود در دهستان آبگرم شهرستان سرعین است. هدف: هدف این پژوهش تحلیل میزان تاب آوری منطقه شرق گیلان در برابر زلزله و بررسی تبعات مختلف جلوگیری از آسیب پذیری سکونتگاه ها است. روش شناسی تحقیق: روش مطالعه در این پژوهش که بر پژوهش موردی استوار است، توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری آن نیز ساکنین دهستان آبگرم در شهرستان سرعین است و اطلاعات آن بر مبنای مطالعات میدانی و کتابخانه ای به دست آمده است. پنج شاخص اصلی مسائل توسعه، آماده بودن بستر مشارکت، نقش مدیریت روستایی در توسعه روستایی، ظرفیت پذیری مشارکت روستاییان در مدیریت و توسعه روستایی و همچنین اندازسازی توسعه روستایی با گویه های مختلف، محوریت سنجش موضوع این پایان نامه از میان ساکنین 384 نفر از ساکنین دهستان و مدیریت مجموعه بر اساس مدل کوکران بوده است. استفاده از مدل تحلیلی SWOT و همچنین نرم افزار SPSS و آزمون های آماری متناسب با آن، زمینه های اصلی تحلیل این نوشتار است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل ساکنین دهستان آبگرم در شهرستان سرعین می باشد. یافته ها: یافته های این مطالعه در حوزه پژوهش میدانی نشان می دهد که سه چشم انداز دهستانی توریستی، پایدار، سالم، ایمن، زیبا و با آسایش، دهستانی با هویت و فرهنگی، مشارکت جو و جذاب برای گردشگران و در نهایت دهستانی کشاورزی و دامدار مدار به عنوان چشم اندازهای اصلی توسعه روستایی مورد توجه قرار گرفتند. نتایج: مطابق با نتایج تحقیق می توان گفت که مشارکت دادن روستاییان می تواند به عنوان فرآیندی است که از طریق آن تهیدستان و محرومان سازماندهی می شوند تا بتوانند از طریق این سازماندهی به تلاش های توسعه ای مبادرت ورزند و اگر بتوان اقشار مختلف روستایی را در ایجاد عرصه و سازمان دهی مطلوب به خوبی راهنمایی و هدایت کرد، این عرصه و سازمان ها برای روستاییان به ابزاری برای بیان خواسته هایشان بدل می گردد که از این طریق می توانند به خواسته های منطقی خود دست پیدا کنند که در نهایت بهبود و ارتقای سطح مشارکت روستاییان؛ بهبود وضعیت اقتصادی و درآمدی و توسعه و پایداری روستایی ایجاد می شود.