فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
275 - 288
حوزههای تخصصی:
توجه به کمیت و عدم توجه به کیفیت و تهی بودن مسکن آپارتمانی از معنا، عدم ارتباط معنادار، بین فرهنگ معماری مسکن ایرانی اسلامی و معماری مسکن آپارتمانی تقلیدی، وارداتی غربی، باعث گسست هویت، پیوند معماری مسکن ایرانی اسلامی، با گذشته ی درخشان تاریخ معماری این سرزمین شد. بنابراین این پژوهش با سوءال: مؤلفه های تأثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر کدامند؟ و با هدف ارائه مدل مؤلفه های تاثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر تهران. انجام گردید. این تحقیق بروش کمی _کیفی (ترکیبی: Mixed Method) بصورت همزمان و در سه فاز مکمل هم انجام شد. اهم مؤلفه های تحصیل شده تاثیر گذار در معماری مسکن آپارتمانی معاصر پس از ادغام و پایش 33 مورد بود که در جدول شماره 6 بخش تاثیرگذاری زیاد آن، نشان داد: 12% مؤلفه ها در معماری مسکن آپارتمانی معاصر و 88% در معماری مسکن سنتی تاثیرگذار بوده است. و اخص مؤلفه ها که به عنوان موئلفه های نهایی (مدل) معرفی شدند با درصد اهمیت آنها به عنوان یک مدل ارزشمند اسلامی، عبارتند از: آسایش و امنیت 98%، محرمیت 96%، کرامت انسانی94%، عبودیت و بندگی 94%، حریم خصوصی 92%، ایمنی، استحکام و استواری 92%، تواضع و فروتنی 90%، عوامل زیستی پایدار 90%، خلاقیت 88%، فعالیت پذیری 82%. در بررسی تطبیقی نتایج این پژوهش و شش مقاله در خصوص مسکن مهر، مؤلفه های بدست آمده از نتایج پژوهش حاضر جامعیت مادی و معنوی کامل تری دارند. در بخش بررسی آسیب شناسی معماری مسکن آپارتمانی معاصر بعلت کم رنگ شدن و فقدان مؤلفه های تاثیرگذار ، معماری فضاهای مختلف آپارتمانی آسیب جدی دیده اند. کاربرد این پژوهش می تواند در برنامه ریزی وزارت راه و شهر سازی، وزارت کشور و شهرداری ها و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان نظام مهندسی کشور، برای کنترل، نظارت و هدایت، به عنوان الگویی برای مسکن اسلامی در شهر و روستا باشد. پیشنهاد می گردد پژوهشگران آینده همین تحقیق را بارویکرد کتاب های مقدس آسمانی دیگر در سایر نقاط جهان انجام و نتایج آن را با این پژوهش مقایسه کنند.
تحلیل اثرات مکان های سوم در ارتقای زیست پذیری اجتماعی منطقه 6 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مکان های سوم به معنای فضاهای عمومی در شهر هستند که علاوه بر کارکردهای اصلی خود، برای انجام فعالیت های تفریحی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع، این فضاها به عنوان مکان هایی با کاربردهای گوناگون، در اختیار شهروندان قرار می گیرند. هدف اصلی از ایجاد چنین مکانهای، ایجاد فضاهایی مناسب و پایدار برای جذب شهروندان و افزایش پایداری و تعاملات اجتماعی، هویت سازی برای فضاهای شهری است. هدف: هدف از تدوین این مقاله، بررسی میزان اثرگذاری و اثرگذاری مکانهای سوم بر زیست پذیری فضاهایی شهری است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر از تمامی کارشناسان، خبرگان جامعه، مدیران شهری است که این تعداد با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند و با استفاده از روش دیمتل فازی داده های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفتند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: : قلمرو جغرافیایی این پژوهش منطقه 6 کلانشهر تهران می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد در مکانهای سوم عامل اجتماعی در ارتقای زیست پذیری بسیار اثرگذار بوده است و عامل اقتصادی نیز با تاثیرپذیری از سایر ابعاد مختلف، جز عوامل معلول شناسایی شد. از سوی دیگر عامل مدیریتی-نهادی از اهمیت بیشتری جهت بهبود فضاهای عمومی و ارتقاء زیست پذیری شهری برخوردار بوده است. نتایج: توجه به عوامل اثرگذار و اثرپذیر برای سیاست گذاران و مدیران شهری در راستای ارتقاء شرایط زیستی فضاهای عمومی و توسعه مکان های سوم می بایستی به عنوان یک الزام و ضرورت مورد توجه قرار گیرد.
هنجاریابی مقیاس سنجش پیاده مداری محیط محله بر مبنای ادراک نوجوانان با رویکرد بهبود فعالیت فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود فعالیت بدنی از نگرانی های عمده در مورد بهداشت کودکان است. محیط کالبدی محله یکی از متغیرهایی است که به نظر می رسد، می تواند سطح فعالیت بدنی و درنهایت سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهد. تا به امروز ابزار سنجش کمی ادراک پیاده مداری محیط محله برای نوجوانان در ایران وجود نداشته است. هدف پژوهش حاضر باز ساخت، رواسازی، پایاسازی و هنجاریابی این سنجه است. برای تحقق این منظور از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی با رویکرد تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده است. در مرحله پیش آزمون 45 دانش آموز پرسشنامه را تکمیل کردند. ضرایب تمییز، هماهنگی و مقبولیت محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه منطقه 4 شهرداری تهران است. حجم نمونه شامل 417 نوجوانان 14 تا 17 ساله می باشد. طبق تحلیل ها 7 عامل اصلی امنیت، جذابیت بصری، امکان فعالیت فیزیکی، سلسله مراتب دسترسی، تنوع کاربری نیازهای روزانه، مکان های ورزشی و مکان های تعاملی برای سنجش پیاده مداری ادراکی محیط محله برای نوجوانان شناسایی شده است. محتوای مقیاس اصلی با سازگاری و تعدیل مناسب برای تفاوت های زمینه ای، حفظ شده است. بستر پژوهش و عوامل فرهنگی بر گویه ها و مقولات مؤثر این ابزار اثرگذار است. یافته های پژوهش پایایی سنجه را مورد تأیید قرار می دهد و می تواند برای سنجش نیازهای کاربران و تشخیص اولویت های آنان مورداستفاده قرار گیرد.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر ایجاد مدیریت یکپارچه شهری با رویکرد آینده پژوهی و برنامه ریزی بر پایه سناریو (نمونه مورد مطالعه: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
107 - 130
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون شهرنشینی از مشخصه های بارز زندگی اجتماعی در عصر کنونی است که تأثیر عمیقی بر جوامع انسانی داشته است، متناسب با توسعه شهرنشینی و ظهور کلان شهرها، مدیریت شهری نیز به تدریج تکامل یافته است. تغییرات در محیط زندگی شهری چنان شتابی یافته است که متخصصان در حوزه های مختلف را به بررسی و مطالعه مستمر، برای غلبه برمشکلات کلان شهرها وادار نموده است. امروزه شهرها هراندازه و بُعدی داشته باشند، به یک مدیریت بهینه، جهت کاهش مشکلات فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، ایجاد آرامش و آسایش، اجرای عدالت به نحو مؤثر و تقویت روحیه ی مشارکت شهروندان نیاز دارند و این خود نیازمند به یک مدیریت یکپارچه شهری می باشد. هدف از این مقاله شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر ایجاد مدیریت یکپارچه شهری با رویکرد آینده پژوهی و برنامه ریزی بر پایه سناریو در شهر قم می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی و سناریو نگاری است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. در این تحقیق از روش های تحلیل ساختاری و سناریونگاری استفاده شده است. نرم افزارهای مورداستفاده در این تحقیق نرم افزار Scenario Wizard و MICMAC می باشد. نتایج مدل تحلیل ساختاری نشان داد که مهم ترین و کلیدی ترین متغیر در ایجاد و توسعه ی مدیریت یکپارچه ی شهری در شهر قم، متغیر مدیریتی – نهادی و قانونی می باشد. نتایج نهایی هم نشان داد که 6 سناریو با سازگاری قوی و محتمل پیش روی توسعه ی مدیریت یکپارچه شهری قم قرار دارد که شرایط امیدوارکننده ای را برای توسعه مدیریت یکپارچه ی شهری در شهر قم فراهم کرده اند.
سنجش و مقایسه تأثیرپذیری حس تعلق زائر از حس مکان با تأکید بر مؤلفه های آن در بناهای زیارتگاهی، مطالعه موردی: زیارتگاه علی ابن مهزیار در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل و شناسایی عوامل مؤثر بر حس مکان در بناهای زیارتگاهی و ارتقا این عوامل برای درک عمیق تر حس مکان در این بناها است. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی بوده و حجم نمونه براساس جدول مورگان 78 نفر تعیین گردید. آنچه این پژوهش را با پژوهش های مشابه متمایز می سازد، تحلیل و بررسی مؤلفه های حس مکان در زیارتگاه علی ابن مهزیار به عنوان شاخص ترین بنای زیارتگاهی درون شهری اهواز است که تاکنون در این زمینه پژوهشی تدوین نشده است. نتایج آزمون پیرسون ضمن تأیید همبستگی تمام معیارها و زیر معیارها با حس مکان، نشان داد. متغیر آرامش و معنویت بالاترین و متغیر امنیت پایین ترین ضریب همبستگی را با میزان حس مکان دارد. طبق نتایج آزمون رگرسیون خطی، ابعاد ادراکی و کالبدی بیش ترین اثر و ابعاد عملکردی و اجتماعی تأثیر کم تری در القاء حس مکان را دارند. نتایج پژوهش نشان داد که علاوه بر چهار مؤلفه کالبدی، معناشناختی، اجتماعی و خدمات، مؤلفه های دیگری بر ایجاد حس مکان در بناهای زیارتگاهی دخالت دارند. بنابراین می توان ضمن توجه به ابعاد پنهان مؤثر، با فراهم نمودن زمینه برای دو مؤلفه کالبدی و معناشناختی به تعمیق حس مکان میان زائران در بناهای زیارتی دست یافت. مؤلفه کالبدی از طریق نشانه ها و نمادها، بافت، مصالح، رنگ، نورپردازی، و مؤلفه معناشناختی از طریق تزیینات مزین به آیات قرآنی، استفاده از نقوش اسلیمی ایرانی و کاشی کاری، می تواند حس آرامش و معنویت در زائرین و در نهایت القای حس مکان و هویت بخشی به اماکن زیارتگاهی را موجب شوند.
آینده نگاری مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس رهیافت سناریو (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
147 - 162
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به آینده در سیاست های گردشگری کشور و اصرار بر الگوی «برنامه ریزی بر اساس وضع موجود» باعث شده است تا سیاست هایی بسیار ناکارآمد برای مدیریت مقاصد گردشگری ورزشی اتخاذ شود. لذا هدف این مطالعه تحلیل آینده مقاصد گردشگری ورزشی بر اساس شناسایی عوامل و پیشران های منتهی به سناریوهای محتمل و ممکن تا افق زمانی 1410 می باشد که از طریق یک مطالعه موردی در استان اصفهان انجام شده است. روش تحقیق این مطالعه، از نوع پیمایشی است. داده ها با استفاده از سه روش مصاحبه، مرور ادبیات نظری و پرسشنامه های وزن دهی شده گردآوری شد. جامعه آماری شامل 14 نفر از متخصصین حوزه گردشگری ورزشی بودند که به روش هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های تحلیل ساختاری و تحلیل سناریو انجام گردید. یافته ها نشان داد سیستم گردشگری ورزشی استان اصفهان یک سیستم ناپایدار با 16 سناریو می باشد که شامل دو سناریوی غیرمحتمل، هفت سناریوی ناسازگار، دو سناریو با احتمال وقوع ضعیف، سه سناریوی با احتمال وقوع متوسط و دو سناریو با احتمال وقوع قوی است. سناریوی ششم محتمل ترین سناریو برای آینده 10 ساله استان اصفهان است. بر اساس این سناریو، سرمایه گذاری در زیرساخت های گردشگری ورزشی در حالت راکد یا رو به کاهش بوده و سیاست گذاری هوشمندانه ای برای توسعه انواع گردشگری ورزشی وجود نخواهد داشت. بر این اساس، فقدان سیاست گذاری واحد و منسجم با قابلیت به روزرسانی مداوم و پویا در سطح ملی، منجر به آسیب پذیر شدن مقاصد گردشگری ورزشی استان اصفهان شده است. لذا مهمترین راهبردها و اقدامات برنامه ریزانه آینده، بایستی حول محور «سیاست گذاری در سطح استانی» متمرکز شود.
اولویت بندی شاخص های زیست پذیری مبتنی بر مؤلفه های محیط زیستی تأثیرگذار در سکونت شهروندان (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع شهرنشینی و تمایلات به زندگی در شهرها و همچنین ازدحام بیش ازحد شهرها، گذران اوقات فراغت و تعاملات شهروندان با فضاهای باز و سبز عمومی بیش ازپیش اهمیت یافته است و ازآنجایی که تعامل با فضای سبز و محیط اطراف پیرامون نقش مهمی در زیست پذیری جوامع محلی دارد، این پژوهش در نظر دارد تا با تحلیلی تطبیقی تأثیر مؤلفه های زیست محیطی بر روی زیست پذیری به اولویت بندی شاخص ها در محلات امامیه و استاد یوسفی شهر مشهد بپردازد. روش پژوهش شامل دو بخش اسنادی و پیمایشی است و حجم نمونه پرسشنامه از طریق محاسبه با روش کوکران برابر با 384 نفر و روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها به دو صورت کمی و کیفی که درروش کمی از روش معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART-PLS و تحلیل کیفی بر اساس تکمیل و تحلیل چک لیست کنترلی پرشده توسط ناظر تعلیم یافته و نقشه های تراکمی تطبیقی بین محلات مورد مقایسه مطالعه گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد در میان دو نمونه موردمطالعه مؤلفه های زیست محیطی در زیست پذیری تفاوت معناداری ندارد و ازنظر اولویت بندی، مؤلفه پایداری اکولوژیکی به دلیل دارا بودن پارک های بزرگ مقیاس در محله و اطراف محله بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است (76/4 امتیاز) و بعدازآن به ترتیب مؤلفه های بهداشت و پاکیزگی (32/3 امتیاز)، آلودگی آب وهوا (02/3 امتیاز)، آسایش اقلیمی (77/2 امتیاز) و آلودگی صوتی (14/1 امتیاز) اولویت های بعدی را به خود اختصاص داده است.
سطح بندی چالش های پیشرفت شغلی زنان در صنعت گردشگری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
29 - 46
حوزههای تخصصی:
موانع حضور زنان در مشاغل گردشگری به خصوص در پست های مدیریتی، چالشی دائمی برای این صنعت در سراسر جهان و بالاخص ایران بوده است. در این راستا هدف این مطالعه شناسایی چالش های پیشرفت شغلی زنان در صنعت گردشگری، با بررسی نقش میانجی گری تعهد سازمانی می باشد. به منظور انجام این پژوهش در ابتدا با استفاده از مطالعه پیشینه پژوهش، چالش های پیشرفت زنان شاغل در صنعت گردشگری مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه این چالش ها با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، به شکل یک سیستم ساختارمند درآمدند. به منظور برازش سیستم ساختاری شکل گرفته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار اسمارت پی ال اس3(SmartPLS3) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر را تعدادی خبرگان، مدیران و زنان شاغل در حوزه گردشگری کشور تشکیل می دهد که مجموعا از 117 نفر داده ها جمع آوری شد. معیارهای فردی، اجتماعی و شغلی-سازمانی زنان از طریق میانجیگری تعهد سازمانی، به طور غیرمستقیم بر پیشرفت شغلی این قشر تأثیرگذار است. نتایج نشان داد چالش برقراری تعادل بین زندگی کار و زندگی شخصی تأثیر بیشتری بر پیشرفت شغلی زنان داشته و به عنوان نقطه کانونی برای سیاست ها و برنامه های مرتبط با جنسیت پیشنهاد می شود. این پژوهش همچنین جهت هایی را برای پژوهش های آتی به منظور غنی سازی جنبه های روش شناختی و شواهد تجربی این حوزه پژوهشی پیشنهاد می کند. براساس مطالعه انجام شده، تا کنون در ایران مطالعه ای در مورد پیشرفت شغلی در صنعت گردشگری و مهمان نوازی برای ارتقای شغلی زنان انجام نشده است.
واکاوی معیارها برای مکان یابی اسکان موقت برای زلزله احتمالی در منطقه ای ازیک کلانشهر؛ مطاعه موردی: منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۳۰-۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش اندیشی برای ضرورت های پس از سوانح امری خردمندانه و مدبرانه بوده و مطالعه و پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت پس از سوانح ازجمله زلزله در کلان شهرهایی همچون تهران موضوع اصلی این پژوهش است. شرایط و ویژگی کلان شهر نسبت به شهرهای بزرگ و نیز شهرهای کوچک متفاوت است. در یک کلان شهر هر منطقه ممکن است ویژگی متفاوت و انتخاب های متفاوتی برای مکان یابی اسکان موقت پس از سوانح داشته باشد. در این مقاله، با مروری بر معیارهای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در ایران و جهان، و نیز پیشینه تحقیقات در این حوزه درباره مکان یابی در شهرهای کوچک تر یا مناطق دیگری از کلان شهر تهران، ابتدا معیارهای نظری و تئوریک برای مکان یابی اسکان موقت به طور کلان واکاوی شده و سپس این معیارها به طور مشخص در منطقه 10 تهران ارزیابی و سنجیده شده است. هدف این پژوهش واکاوی معیارهای انتخاب مکان های مناسب برای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در کلان شهرها است که این معیارها به صورت مورد پژوهی در منطقه 10 تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش با روش ترکیبی (ترکیبی از روش های کمی و کیفی انجام شد) و استنتاج نیز با روش های قیاسی و استقرایی انجام شد. روش تحلیل محتوای کیفی متون، کدگذاری (متون و گزارش ها و مصاحبه های عمیق با صاحب نظران علمی و عوامل فنی و نیز مدیران بخش تخصصی)، مقایسه تطبیقی معیارها با موردپژوهی ها موجب به دست آمدن معیارهای اولیه شده؛ پس از تحلیل معیارها، از سوی دیگر برای امکان سنجی و مکان یابی نهایی در منطقه 10 تهران علاوه روش فرایند سلسله مراتبی برای مکان یابی نهایی استفاده شد. یافته ها: تعداد 30 مکان در داخل منطقه و 3 مکان در خارج از منطقه 10 معرفی، سنجیده و به ترتیب اولویت معرفی شد. بررسی یافته ها منجر به اعلام نتایجی گردید که بر اساس آن پیشنهاد می شود برخی سیاست گذاری های علمی در حوزه تخصصی مکان یابی برای اسکان موقت پس از سوانح موردبازنگری و تغییرات ساختاری قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد الزاماً قادر به مکان یابی برای اسکان موقت در همه مناطق یک کلان شهر نخواهیم بود؛ زیرا شرایط و امکانات و ویژگی هر منطقه با یک منطقه دیگر در یک کلان شهر متفاوت باشد. ازجمله یکی از نتایج مهم این تحقیق این است که با توجه به ماهیت شهرسازی و ساختار شکل گیری تهران، بسیاری از مناطق این شهر -ازجمله منطقه 10- ظرفیت لازم جهت مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در داخل منطقه را ندارد. لذا در بخش نهایی پژوهش تغییرات پیشنهادی در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ارائه شده است.
بررسی توانمندی گردشگری روستایی بخش رستاق شهرستان داراب بر اساس مدل Topsis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
13 - 28
حوزههای تخصصی:
پتانسیل های گردشگری از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه به شمار می رود که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی آن جهت توسعه گردشگری دارای اهمیت بالایی است و همچنین به دلیل اینکه در دهه های گذشته به ویژه از دهه 1990 به دلیل رکود کشاورزی و مشکلات فراروی جوامع روستایی، همواره متخصصان و برنامه ریزان بر اهمیت توسعه گردشگری روستایی تأکید کرده اند. هدف از این پژوهش بررسی توانمندی گردشگری روستایی بخش رستاق شهرستان داراب می باشد در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی و کتابخانه ای و مطالعات میدانی استفاده شده است که ابتدا به جمع آوری آمار و اطلاعات و مطالعات انجام شده در سطح منطقه (شامل: پارامترهای اقلیمی، ژئومورفولوژی، زمین شناسی، هیدروژئولوژی، انسانی و محیطی) و تهیه نقشه های مورد نیاز از جمله: دما، بارندگی، ساعات، فرسایش، شیب، زمین شناسی، گسلها، آبهای زیرزمینی، آبهای سطحی، کاربری اراضی، خطوط ارتباطی، مناطق حفاظت شده، مراکز جمعیتی، با استفاده از GIS صورت می گیرد و با توجه به اطلاعات به دست آمده به بررسی جاذبه ها، امکانات، خدمات و وضعیت گردشگری در منطقه پرداخته و سپس با استفاده از مدل TOPSIS به رتبه بندی و سطح بندی پتانسیل های گردشکری بخش رستاق از نظر پاسخ دهنده گاه صورت گرفته است. با توجه به نتایج تحقیق روستای لایزنگان با رتبه تاپسیس 612/. به عنوان روستای نمونه گردشگری بخش رستاق انتخاب شد.
تحلیل فضایی مطلوبیت فضاهای عمومی پیرامون حرم عبدالعظیم حسنی (ع) شهر ری با رویکرد پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل شاخص های مطلوبیت در فضاهای عمومی پیرامون حرم عبدالعظیم حسنی (ع) در منطقه 20 شهرداری تهران است. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد که پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 781/0 تأیید شده است. جامعه آماری تشکیل شده از حدود 1200 نفر از کسبه محدوده مورد مطالعه بوده که از میان آن ها تمامی کسبه ای (75 نفر) که بیش از 20 سال سابقه کسب در محل داشته اند، انتخاب گردیدند. نمونه های تحقیق، 25 شاخص مطلوبیت فضا را که در سه بعد کالبدی- محیط زیستی، اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی در طیف لیکرت دسته بندی شده اند، مورد ارزیابی قرار دادند. برای آزمون تی تک نمونه ای از نرم افزار SPSS و ابزار میان یابی از Kriging و نیز Symbology در سیستم اطلاعات جغرافیایی برای تحلیل داده ها استفاده شد. تلفیق تحلیل موضوعی و موضعی (فضایی) روش بدیعی بوده که در این پژوهش اجرا گردید. نتایج پژوهش دلالت بر سطح متوسط مطلوبیت دارند. با اینکه برخی از شاخص های بعد اجتماعی- فرهنگی مثل امنیت اجتماعی بسیار پایین هستند، در مجموع در این بعد، مطلوبیت فضا بالاتر است. اقدامات صورت گرفته بیش تر کالبد فضا را هدف قرار داده اند. ولی موضعی بودن اقدامات و بی توجهی به میراث فرهنگی و غفلت از ضرورت پیوند با گذشته و هویت مکان سبب شده که این اقدامات حتی در بعد اخیر نیز سطح رضایت بخشی از مطلوبیت فراهم نیاورند. در ارتقای مطلوبیت فضاهای مورد مطالعه، هماهنگی و مشارکت سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیریت شهری از یک سو تولیت آستان و اداره اوقاف از سوی دیگر و ذی نفعان (کسبه محل) ضرورت حتمی دارد.
تحلیل تطبیقی الگوهای بومی مرکز محله شهر یزد و مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
محله های بافت تاریخی شهر یزد از نمونه های بارز پاسخگویی به نیازهای جامعه محلی و زندگی اجتماعی ساکنان بوده و الگوهای مناسبی را در زمینه های مختلف طراحی، در اختیار قرار می دهد. براین اساس، هدف این پژوهش، شناسایی الگوهای بومی مرکز محله و نیز سنجش ارتباط این الگوها با یکدیگر در شکل گرفتن کلیت فضای مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد بوده که در کنار الزام های خاص طراحی این فضا می تواند مطلوبیت مرکز محله تاریخی شهر یزد را اثبات نماید. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش حاضر آن شد که ساختار مطلوب فضای مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد منطبق بر مؤلفه های کیفی مرکز محله مطلوب است. دراین پژوهش که از نوع پژوهش های کاربردی است، با بهره گیری از روش توصیفی به بررسی ادبیات دو مفهوم الگو بومی و مرکز محله پرداخته شده و با بسترسازی لازم، الگوهای بومی مرکز محله در بافت تاریخی شهر یزد به عنوان جامعه مورد بررسی و ساختار زبانی آن ها برمبنای اصول سالینگاروس با استفاده از روش های توصیفی، پیمایشی و همبستگی کیفی تبیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی الگوهای شناسایی شده در ابعاد مختلف به صورت به هم پیوسته کلیت فضای مرکز محله را شکل داده به نحوی که تغییر در هریک ازاین اجزا، منجر به تغییر در کل فضای مذکور می گردد. این پژوهش از آنجا که رویکردی همه جانبه را در مطالعه مراکز محله ای بافت تاریخی شهر یزد مدنظر داشته، لذا نوآوری این پژوهش در تبیین علل مطلوبیت و پویایی این فضاها ازطریق انطباق الگوهای حاصل با مؤلفه های کیفی مرکز محله بوده است.
ارزیابی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی با استفاده از سناریوهای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
آسیب های ژئوفیزیکی می تواند نمونه بارزی از عوامل و مخاطرات طبیعی مؤثر در توسعه روستاهای گردشگری باشد. شناخت و تحلیل روستاهای گردشگری از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی می تواند بسیار مهم و یک اقدام در راستای برنامه ریزی محیطی و پیشگیری از بحران باشد. در این پژوهش این موضوع برای روستاهای هدف گردشگری ایران بر اساس سناریوهای فازی در GIS انجام شده است. روش پژوهش تحلیلی-کمی و مبتنی بر تحلیل داده ها بر اساس سناریوهای منطق فازی (خوش بینانه، بدبینانه و متعادل) در GIS است. در این پژوهش متغیرهای ژئوفیزیکی شامل گسل های فعال؛ بافت و دانه بندی خاک؛ دشت های سیلابی؛ مناطق حفاظت شده؛ نقاط زمین لغزش؛ شیب زمین و سازندهای زمین شناسی استفاده شد. نتایج نشان داد بیش از 543 روستای گردشگری ایران در سناریوی بدبینانه دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک؛ 201 روستا در سناریوی متعادل دارای حداکثر آسیب پذیری با حداکثر مقدار برابر با 7/0 و در سناریوی خوش بینانه، 98 روستا دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک بوده اند. همچنین بررسی الگوی توزیع فضایی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ میزان آسیب پذیری ژئوفیزیکی در سه سناریوی بدبینانه، متعادل و خوش بینانه از طریق شاخص موران نشان داد الگوی فضایی غالب، خوشه ای است. در نتیجه آسیب پذیری روستاها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی مختلف از جمله مسیل ها، سازندها، توپوگرافی، زمین لغزش و... است. نتیجه آنکه روستاهای گردشگری قابل توجه ای در معرض خطرات ژئوفیزیکی قرار دارند که بایستی رویکرد مناسب با توجه به اولویت برای مدیریت و پیشگیری از مخاطرات برای آن ها اتخاذ شود.
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
تحلیل رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی مقاصد گردشگری بر اساس شاخص های چرخه حیات گردشگری (مطالعه موردی: مقاصد گردشگری اردبیل و آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از چالش های اصلی قرن حاضر در حوزه گردشگری، ارتقاء و توسعه فعالیت های گردشگری و در عین حال حفظ پایداری اکوسیستم های طبیعی و ارتقا شاخص های رفاه انسانی است. کلید دست یابی به این هدف در برقراری تعادل بین دو بخش اکولوژیکی و انسانی است که بدون انجام ارزیابی های جامع و کافی محقق نمی شود. این پژوهش می کوشد مقاصد گردشگری استان های اردبیل و آذربایجان شرقی را از منظر کیفیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسانی به عنوان دو رکن اساسی گردشگری پایدار مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش: این بررسی از نوع مطالعات کاربردی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و برای تجزیه و تحلیل آنها از مدل چرخه حیات گردشگری آلن باتلر استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر روستاهای زنوزق، کندوان و اشتبین در استان آذربایجان شرقی و روستاهای گزج، آلوارس و اونار در استان اردبیل است که مجموعا مشتمل بر 465 خانوار و 1876 نفر جمعیت می باشد. حجم جامعه نمونه در این تحقیق 176 خانوار ست که با روش کوکران برآورد شده است. اطلاعات مورد نیاز با روش میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. گزینش جامعه میزبان برای پرسشگری با روش تصادفی سیستماتیک و گزینش جامعه گردشگر و بازدیدکننده به روش تصادفی ساده می باشد. یافته ها: نتایج این بررسی نشان می دهد که رفاه اکوسیستم و انسانی در مقاصد گردشگری غالبا در سطح پایداری متوسط بوده و هنوز با ویژگی های مقاصد دارای ثبات و کاملا پایدار فاصله قابل توجهی دارند و تاکید صرف بر نتایج و درآمدهای اقتصادی باعث غفلت از وجوه طبیعی و انسانی فعالیت های گردشگری در مقاصد مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج بررسی ها نشان می دهد که شاخص بازدید از مقاصد گردشگری در طول زمان می تواند وضعیت رفاه اکوسیستم و رفاه انسان را در مقاصد بهبود بخشد، در صورتی که روستای کندوان در هر دو منطقه از وضعیت رفاهی بهتری برخوردار باشد. طبیعتاً عوامل ثانویه مانند ارتقای سطح آگاهی اجتماعی و تبادل فرهنگی بین جامعه میزبان و جامعه گردشگر و آموزش اجتماعی می تواند در این شرایط مؤثر باشد، چنانکه در مقاصدی با بازدید کمتر و جایگاه کمتر این شاخص ها، وضعیت متفاوت دیگری را نشان می دهد.
به کارگیری رویکرد کیفی فراترکیب جهت تدوین مدل پنجره فرصت کارآفرینی در زنجیره تامین گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
205 - 223
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین گردشگری آمیزه ای از کسب وکارهایی مختلف است که به صورت زنجیره ای در جهت خدمت رسانی به گردشگران انجام می گیرد و از طرفی کشف و به کارگیری فرصت های کارآفرینانه جهت بهبود و ایجاد کسب وکارها از اصول مهم زنجیره تأمین می باشد. اما فرصت های کارآفرینی در طول زنجیره تأمین گردشگری یک دوره زمانی مخصوص به خود دارند و مطلوبیت آن ها دائمی نیست و بعد از گذشت این زمان فرصت از دست می رود. این دوره زمانی خاص که می توان از فرصت ها بهره برداری کرد پنجره فرصت نام دارد. می توان با شناسایی تغییرات محیطی پنجره های فرصت را شناسایی کرد. هدف این تحقیق شناسایی پنجره های فرصت در طول زنجیره تأمین گردشگری با استفاده از تغییرات محیطی می باشد. بررسی یکپارچه پژوهش ها برای شناسایی شاخص های اص لی مفاهیم در س طوح تحلیل ضرورت دارد. بنابراین در این تحقیق از روش فراترکیب کیفی استفاده شده و از نوع تحقیقات بنیادی می باشد. تعدد مطالعات کیفی در مورد یک پدیده واحد، این امکان را فراهم آورده تا با سنتز این مطالعات، امکان ایجاد تفسیری جدید از پدیده های انسانی و یا اجتماعی حاصل گردد. در این تحقیق تعداد 400 مقاله و کتاب (منابع داخلی و خارجی) بر اساس مطالعه متون و مستندات گذشته موردبررسی قرار گرفته سپس با استفاده از روش مهارت های ارزیابی ضروری، برای پالایش و کنترل کیفیت متون تعداد 50 مقاله نهایی انتخاب شده است. نتایج فراترکیب بیانگر مدل پنجره فرصت در زنجیره تأمین گردشگری است که شامل 8 مقوله اصلی (تغییرات اجتماعی و فرهنگی، صنعت و بازار، فناوری، سیاسی و قانونی، دانش جدید، جمعیت، نقایص بازار و تغییرات اقتصادی) و 30 مؤلفه فرعی می باشد.
بررسی زیست پذیری شهرهای واقع در مناطق حساس از نظر زیست محیطی، نمونه موردی: شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زابل سال ها است که با پدیده گرد و خاک و مشکلات زیست محیطی روبرو است؛ اما در این ارتباط مطالعات اندکی به انجام رسیده است. به همین دلیل مطالعه حاضر با روش توصیفی و تحلیلی برای شرایط زیست پذیری این شهر اجرا گردید. داده های این بررسی از اسناد کتابخانه ای و بررسی های میدانی و نظرخواهی از نمونه ای به حجم 383 نفر از ساکنین (تعیین حجم با استفاده از فرمول کوکران و شیوه انتخاب، تصادفی ساده)، برای تعیین سطح زیست پذیری و 30 نفر از کارشناسان (گزینش به شیوه در دسترس) به منظور تعیین وزن شاخص ها و شهرهای مشابه، به دست آمد. داده ها با آماره های توصیفی و استنباطی و بهره گیری از نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. در این بررسی از روش آنتروپی شانون به منظور وزن دهی شاخص ها و برای رتبه بندی از تکنیک کوپراس استفاده شد. یافته های تحقیق با نتایج بررسی های مربوط به شهرهای نمونه (اهواز و ارومیه) که شرایطی همانند یا نسبتاً همانند با زابل داشتند، مقایسه گردید. نتایج نشان داد که شاخص های زیست پذیری در این شهر در حد 245762/0 بوده و اختلاف بین نواحی شش گانه آن نیز قابل ملاحظه است. علاوه بر آن این شهر نسبت به شهرهای نمونه، وضعیت بحرانی تری داشته اما به همان نسبت مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار نگرفته است و به همین دلیل آمار و اطلاعات اندکی در ارتباط با آن در دسترس است.
ارزیابی تأثیر تأسیسات و تجهیزات شهر همدان بر تمایلات رفتاری گردشگران با میانجی گری تجربه ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها از جمله مقاصد مهم گردشگری محسوب می شوند، که همه ساله گردشگران را از مناطق دور و نزدیک به خود جذب می کنند. علاوه بر جاذبه های گردشگری، تأسیسات و تجهیزات و امکانات خدماتی عوامل بسیار مهمی در توسعه صنعت گردشگری محسوب می شود. شهر همدان به واسطه تاریخ چند هزارساله و با وجود جاذبه های متنوع گردشگری از مهم ترین مقاصد گردشگری در کشور محسوب می گردد. به همین منظور هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تجربیات گردشگران در اثرگذاری زیرساخت های مقاصد گردشگری بر تمایلات رفتاری گردشگران شهر همدان است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از دو نرم افزار SPSS 24 و Smart PLS 2 استفاده شد. برای سنجش ارتباط شاخص های مدل طراحی شده با مؤلفه های اصلی مدل، از تحلیل عاملی تأییدی بهره گرفته شد. نتایج ضریب بار عاملی فکری (88/0)، تبلیغات شفاهی (87/0)، تمایل به بازدید مجدد (86/0)، زیرساخت های سخت (86/0)، حسی (84/0)، آموزشی (82/0)، عاطفی (81/0)، و زیرساخت های نرم (71/0) محاسبه شد، که همگی بالاتر از رقم حداقل (4/0)، و بیانگر تبیین مناسب متغیرهای مکنون توسط ابعاد و شاخص های مورداستفاده می باشد. کسب ضرایب تعیین (435/0) و (709/0) توسط متغیرهای تجربیات گردشگران و تمایلات رفتاری، نشان از پیشبینی قوی متغیرهای درون زا توسط متغیرهای برون زای مدل دارد. در حقیقت تمایلات رفتاری گردشگران برآیند ارزیابی خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری است که این احساس رضایتمندی در نتیجه برداشت کلی گردشگر از امکانات رفاهی، بهداشتی، و ایمنی شکل می گیرد.
بررسی اثرگذاری مولفه های زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر رضایت گردشگران (نمونه موردی: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از پدیده های اجتماعی و اقتصادی به شمار رفته که با آثار فرهنگی، سیاسی و محیطی که به همراه داشته ، به صورت پدیده ای فراگیر و جهانی در آمده است. زیرساخت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محرک هایی به شمار می آیند که با تقویت و توجه به آن ها می توان در جهت احیای پهنه های مستعد گردشگری در شهرها و ایجاد منافع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی گام های مؤثری را برداشت.هدف اصلی شناخت تأثیر زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بر رضایت گردشگران در شهر سبزوار است. به لحاظ ماهیت موضوع و اهداف تحقیق "توصیفی-تحلیلی" و ازلحاظ هدف توسعه ای-کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل گردشگران شهر سبزوار در سال 1400 است که بر اساس آمار سازمان گردشگری شامل 1320 نفر و حجم نمونه که با فرمول کوکران 300 نفر از گردشگران محاسبه شده که به صورت تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی با نرم افزارهای تحلیل آماری spss و amos استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در تحلیل عامل اکتشافی، رضایت گردشگران مبتنی بر کیفیت سرمایه اجتماعی و تاریخی از اثرگذارترین عامل بر رضایت گردشگران شناخته شده است. زیرساخت اجتماعی مؤلفه های مشارکت و همبستگی، تسهیلات و امکانات اجتماعی، امنیت و برنامه های اجتماعی می توانند بر رضایت گردشگران اثرگذار و در زیرساخت اقتصادی مولفه های اثرگذار شامل خدمات و سرمایه انسانی، تسهیلات و امکانات اقتصادی و برنامه های اقتصادی گردشگرمحور در نظر گرفته شده و در بعد زیرساخت فرهنگی مولفه های اثرگذار شامل فرهنگ ها و سنت ها، تسهیلات و امکانات فرهنگی و برنامه ها و خدمات فرهنگی است.
ارزیابی عوامل محیطی بر کیفیت زندگی جمعی در فضای عمومی (مورد مطالعه: میدان شهدا مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
اغلب فضاهای جمعی امروز تحت تأثیر رویکرد مدرنیستی 70 سال گذشته، دستخوش تغییرات هویتی- تاریخی و اجتماعی شده اند و فضاهای غیرقابل پیش بینی را خلق کرده اند. میدان شهداء مشهد نیز به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای جمعی و عمومی تاریخ این شهر، در سالهای اخیر شاهد تغییراتی بنیادین در شکل و عملکرد بوده است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ماحصل این تغییرات کالبدی بر شکل زندگی مردم و احساسشان نسبت به دگرگونی های این میدان است. برای پاسخ به این سوال که آیا تغییرات میدان، خواسته و نیاز مردم از فضای عمومی را برآورده نموده یا خیر، این پژوهش از روشی کیفی و کمی بهره گرفته است. در روش کیفی، با استفاده از پرسشنامه باز، از طریق گام های تحلیل تماتیک، 18 مولفه بر مبنای پیشینه تحقیق شناسایی شد و در پنج شاخص عملکرد محیط، فعالیت ها، کیفیت محیط، معنای محیط و ویژگی های فیزیکی قرارگرفت. در روش کمی، بر اساس فراوانی داده ها، کدگذاری انجام شده و سپس جهت رتبه بندی از شاخص RII استفاده گردید. نتایج رتبه بندی نشان می دهد که عوامل نمادین و یادمانی مهمترین عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی روزمره فضای میدان شهداست اما به لحاظ تأمین ویژگی های تنوع فضایی و سازماندهی فعالیت ها، در جایگاه مناسبی قرار ندارد. در واقع مهمترین عامل هویت بخش این فضا، همجواری با حرم مطهر رضویست و تغییرات کالبدی، کارایی فضا را کاهش داده است. وسعت و گستره این میدان تنها پاسخگوی رویدادهای مناسبتی، رسمی و تجمعات سیاسی است درحالیکه فاقد ویژگی های لازم برای گذراندن روزمرگی افراد به عنوان یک فضای جمعی است.