فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تهران از کلان شهرهای آلوده جهان است و مناطق مرکزی آن ناشی از تمرکز انواع منابع انتشار آلاینده ها با شرایط آلودگی شدید هوا مواجه است. محدوده مورد مطالعه خیابان مرکزی تهران، از میدان آزادی تا سه راه تهران پارس با طول تقریبی 19 کیلومتر است. برای مطالعه خرد مقیاس آلودگی هوا تعامل عناصر فیزیکی شهر با عناصر جوّی شدت و جهت باد، دما و رطوبت هوا استفاده شدند. روش شناسی مطالعه ترکیبی از برداشت پیمایشی، محاسبات آماری و مدل سازی عددی است. با انتخاب سه برش از میدان آزادی، چهارراه ولیعصر و سه راه تهران پارس و تهیه فیلم های ترافیکی آنها برای تاریخ 26 ژوئیه 2011 در دو نوبت پرترافیک صبح و کم ترافیک ظهر حجم تردد خودروها در تقاطع ها بررسی شد. با واکاوی آماری حجم ترافیک در واحد زمان، میزان مصرف بنزین و حجم خروجی گاز CO محاسبه شده و با داده های عناصر جوی ایستگاه هواشناسی مهرآباد بعنوان ورودی مدل اقلیمی خردمقیاس ENVI-met تعریف شدند. نتایج به دست آمده گویای تمرکز بیشینه آلودگی در بخش های با تراکم بافت شهری مانند چهارراه ولیعصر و ضلع شرقی میدان آزادی به ویژه در ساعت های آغازین روز و کمترین مقادیر در معبرهای باز مانند ضلع غربی میدان آزادی، ضلع جنوبی سه راه تهران پارس، فضاهای سبز و نواحی دور از کانون انتشارات به خصوص ساعات میانی روز است.
تحلیل اقلیمی گردوغبار معلّق در ایستگاه هواشناسی سرپُل ذهاب (2009 - 1986)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های جهانی، مخصوصا در منطقه خاورمیانه، طوفان های گرد و غبار است. با توجه به افزایش روز افزون طوفان های گرد و غبار و خطرات ناشی از آن، لزوم بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بادسنجی به منظور شناخت این پدیده مخرب زیست محیطی مشخص است. موقعیت ویژه ایستگاه سرپل ذهاب به دلیل بروز پی در پی طوفان های گرد و غبار، موجب انتخاب این ایستگاه برای مطالعه گردید. از ترسیم گلغبارهای سالانه و ماهانه و نیز تجزیه و تحلیل داده های هواشناسی مربوط به سال های 1986 تا 2009 مشخص شد وقوع طوفان ها سیر صعودی داشته است. در سال هایی که با افزایش وقوع طوفان مواجه بوده ایم جهت بادها میل به غربی شدن پیدا می کند و لزوما بادهای گرد و غبارزا بادهایی نبوده اند که سرعت بیشتری داشته باشند،که این نتیجه در مورد بررسی های ماهانه و سالانه صادق است. بررسی میزان همبستگی عناصر اقلیمی نشان می دهد که کاهش میدان دید با سرعت پایین باد همراه است و طوفان های گرد و غبار لزوما با سرعت بیشتر باد همراه نبوده اند. با توجه به ابعاد وسیع این پدیده و فرا ایستگاهی بودن آن لزوم یک طرح جامع برای شناسایی این پدیده در بلند مدت در کل منطقه تحت تاثیر احساس می شود.
ارتباط الگوهای پیوند از دور با میزان اُزون کلی در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمّیّت لایه ی اُزون در زندگی بشر، پژوهش های زیادی تلاش در کشف قانونمندی حاکم بر تغییرات آن داشته اند. هدف این پژوهش مطالعه ی اثر شاخص های اقلیمی بر نوسان مقادیر اُزون کلّی در ایستگاه اصفهان است. برای این امر، آمار ماهانه ی اُزون کلّی ایستگاه اُزون سنجی اصفهان و نیز داده های مربوط به سیگنال های اقلیمی از پایگاه داده های اقلیمی NCEP/NCAR مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از تحلیل همبستگی پیرسون و مدل های مختلف رگرسیون برای سنجش روابط استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد ارتباط بین شاخص های AO و NAO با مقادیر اُزون در ماه های سرد؛ دسامبر، ژانویه و فوریه معکوس و ضعیف، ولی از بقیّه ی ماه های سال قوی تر است. روابط بین شاخص SOI با مقادیر اُزون کلّی از روند ماهانه ی مشخّصی پیروی می کنند و این ضرایب در ماه های سرد سال منفی و قوی و در ماه های گرم سال مثبت و ضعیف هستند. از این رو انتظار می رود با افزایش این شاخص، مقدار اُزون در بالای اصفهان افزایش یابد و برعکس. به طوری که بالاترین مقدار اُزون طیّ 15 سال با 433 دابسون همزمان با پایین ترین شاخص SOI و بالاترین دمای سطح آب در اقیانوس آرام روی داده است. شاخص SOI با زمان تأخیر دو و سه ماهه و شاخص AO با زمان تأخیر دوماهه و به صورت منفی، ارتباط معنادارتری با تغییرات اُزون کلّی دارند. ارتباط معکوس و قوی شاخص وزش باد مداری در سطح 200 میلی باری با تغییرات اُزون نشان می دهد با افزایش شاخص وزش باد مداری مقدار اُزون در ایستگاه اصفهان کاهش می یابد. بنابراین حرکت نصف النهاری/مداری باد می تواند بر افزایش/کاهش مقدار اُزون کلّی مؤثّر باشد.
تحلیل مکانی تغییرات بارش در زاگرس میانی از طریق روش های زمین آمار (1995-2004)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر سعی شده است تا تغییرات مکانی بارش در ناحیه ی کوهستانی زاگرس میانی از طریق روش های زمین آمار مدل سازی و تشریح گردد. در این راستا از متوسط بارش سالانه 249 ایستگاه با دوره ی زمانی کامل 10 سال (1995-2004) مربوط به سازمان هواشناسی (کلیماتولوژی، سینوپتیک و باران سنجی) و وزارت نیرو استفاده شده است. از 219 ایستگاه برای مدل سازی و تشریح تغییرات مکانی بارش و از 30 ایستگاه باقی مانده برای آزمون و ارزیابی روش ها بهره گرفته شده است. برای نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف – اسمیرنف و برای بررسی وجود روند در داده ها از برنامه جانبی Trend Analysisدر محیط نرم افزار Arc GIS 9.3بهره گرفته شده است.
نتایج حاصل از ارزیابی روش های کریگینگ ساده، معمولی و عام، بدون متغیّر کمکی و همچنین با متغیّر کمکی ارتفاع، عرض جغرافیایی، شیب و فاصله از خط الرأس از طریق آماره های R2، RMSE و MAEحاکی از دقت بیشتر روش کریگینگ معمولی با متغیّر کمکی عرض جغرافیایی و فاصله از خط الرأس است. برای نشان دادن نحوه ی تغییرپذیری مکانی بارش در منطقه ی مورد مطالعه، نیم رخ های بارش و ارتفاع عمود بر خط الرأس ها با فواصل 50 کیلومتر ترسیم گردیدند. از طریق نیم رخ ها چنین استنباط شد که با وجود هماهنگی نسبی بین بارش و ناهمواری، بیشینه بارش بر حداکثر ارتفاع ناهمواری ها منطبق نیست و دامنه های بادگیرو پشت به باد در نیمه ی غربی و شرقی زاگرس میانی دارای ویژگی متفاوتی از لحاظ مقدار دریافت بارش می باشند. نتایج تحقیق نقش ناهمواری ها به عنوان مانع در مسیر توده های هوا را نشان می دهد، به گونه ای که توده های هوا در برخورد با توده های کوهستانی مقادیر زیادی از رطوبت خود را تخلیه می نمایند.
بررسی روند تغییرات شبانه روزی اُزون تروپوسفری در اصفهان
حوزههای تخصصی:
تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس شاخص های ناپایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیزم های صعود بارندگی در مناطق مختلف از الگوهای متفاوتی تبعیت می کنند. شناخت این الگوها می تواند سطح برنامه ریزی محیطی را ارتقاء بخشد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ویژگی های زمانی بارش های بیش از پنج میلی متر و تعیین سهم بارش های همرفتی شهر تبریز بر اساس داده های جو بالا می باشد. بدین منظور داده های ساعتی بارش ایستگاه تبریز طی دوره آماری بیست وشش ساله(2005-1980)، از آرشیو سازمان هواشناسی دریافت و با گزینش داده های بارش بیش از5 میلی متر، فراوانی زمانی آنها بررسی گردید. پس از گزینش نمونه های مورد بررسی، نمودارهای اسکیوتی روزهای بارش به همراه شاخص های ناپایداری ازقبیل CAPE، LI، TT، SI و KI تجزیه و تحلیل شدند. پردازش این داده ها در مقیاس سالانه بیانگر وقوع مکرر آنها است. حداکثر رخداد این بارش ها در بهار و حداقل آنها در تابستان است. در مقیاس ماهانه، بیشترین تعداد وقوع در ماه های می و آوریل می باشد. نتایج حاصل از ترسیم نمودار های اسکیوتی و محاسبه شاخص های ناپایداری نشان می دهد که نقش عامل همرفت در رخداد بارش های دوره گرم منطقه، بسیار ناچیز است(تنها در 20 درصد از بارش های منطقه تاثیرگذار است)، زیرا هنگامی می توان عامل همرفت را عامل اصلی بارش محسوب کرد که نه تنها میزان همرفت شدت کافی داشته باشد، بلکه ناپایداری لازم برای ایجاد بارش را نیز فراهم سازد. در مجموع، پس از بررسی 96 نمونه بارش دوره گرم سال مشخص شد که عامل همرفت، بیشترین نقش را در رخداد بارش ماههای ژوئن و می داشته است.
تحلیل ویژگی های دما و بارش بر تاریخ ریزش آفت سن گندم در شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سن معمولی گندم یکی از آفات اصلی گندم و از مهم ترین مسائل گیاه پزشکی ایران است. در این پژوهش، رابطة بین ویژگی های دما (کمینه، بیشینه، متوسط، تعداد روزهای یخبندان و مجموع واحدهای گرمایی)، میزان بارش و شرایط خشک سالی- ترسالی با تاریخ های آغاز ریزش در شهرستان اصفهان در طول سال های زراعی 1378- 1379 تا 1388- 1389 مطالعه شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تاریخ آغاز ریزش آفت سن به شرایط اقلیمی پیش از ریزش آفت به ویژه در فصل زمستان بستگی دارد. در سال هایی که دمای فصل پاییز و زمستان بالاتر از میانگین و مقادیر شاخص بارش استاندارددر فصل های پاییز و زمستان شرایط نرمال بارش را نشان می دهد، ریزش آفت زودتر اتفاق افتاده است. نتایج تحلیل همبستگی بین تعداد روزهای یخبندان سالیانه، فصلی، آستانه های مختلف یخبندان، کمینه، بیشینه و میانگین دما با تاریخ های آغاز ریزش آفت نشان می دهد بین کمینه دمای پاییز و زمستان با تاریخ های آغاز ریزش آفت سن گندم همبستگی معکوس، قوی و معنادار در سطح احتمال 99 درصد وجود دارد. همچنین، بین تعداد روزهای یخبندان با تاریخ آغاز ریزش آفت همبستگی مستقیم مثبت، قوی و معنادار در سطح احتمال 99 درصد وجود دارد. کمینه، بیشینه و میانگین دما در دهة ا ول اسفند دارای رابطة معنادار و منفی و تعداد روزهای یخبندان دارای رابطة مثبت و معنادار در سطح احتمال 99 درصد است. ضریب تعیین (R2) نشان می دهد حدود 97 درصد تغییرات متغیر وابسته (تاریخ ریزش آفت) به متغیرهای مستقل کمینه و بیشینة دما، مجموع بارش در دورة سرد سال (پاییز و زمستان) و تعداد یخبندان های سالیانه وابسته است که اهمیت این عناصر را در پیش بینی تاریخ های ریزش در مدل رگرسیون نشان می دهد.
بررسی صحت و دقت طرحواره های مختلف مدل WRF و ارزیابی پیش بینی بارش در ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انجام این پژوهش، سعی شده است میزان دقت و صحت برونداد و در نتیجه کارایی مدل در پیش بینی 24 و48 ساعته پدیده بارش با انتخاب طرحواره های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. از اینرو به منظور راست آزمایی محصول مدل، دو وضعیت بارش و عدم بارش در نظر گرفته شده است و با تعیین چهار آستانه برای بارش جدول توافقی تشکیل و امتیازهای مهارتی محاسبه گردیده است. نتایج واکاوی گویای آنست که در بین پیکربندی های مختلف ، خروجی مدل برای دو پیکربندی KFMYJ و GDMYJ که در هر دو از طرحواره لایه مرزی Mellor-Yamada-Janjic استفاده شده به واقعیت نزدیک تر و از دقت قابل قبول تری برخوردار است. نسبت صحیح (PC) چهار آستانه، بدون بارش (≤ 1/0)، بیشتر از 1/0 و کمتر یا مساوی 1 میلی متر (1 ≥ و >1/0)، کمتر یا مساوی 10 میلی متر و بیشتر از یک (10 ≥ و >1) و بیشتر از 10 میلی متر (<10) جهت پیش بینی های 48 ساعته مقادیر قابل قبولی دارد به گونه ای که در مجموع در حدود ۸۰ درصد موارد، پیش بینی رخداد یا عدم رخداد بارش به درستی انجام شده است. مقدار H که نشان دهنده آهنگ برخورد است برای آستانه کمتر از ۱/0و بیش از ۱۰ میلیمتر نزدیک به یک می باشد بدین معنی که مدل برای این دو آستانه از دقت بالاتری برخوردار است؛ این کمیت برای محدوده بین یک دهم تا یک میلیمتر، مقدار ۳/0 را به خود اختصاص داده است که نشان دهنده ی ضعف نسبی مدل در این محدوده می باشد.
بررسی تغییرات زمانی و مکانی مقدار پوشش ابر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تغییرات زمانی و مکانی پارامترهای آب و هوایی یکی از مهمترین مسائل حال حاضر در تحقیقات اقلیمی دنیا به شمار می آید. مطالعه تغییرات پوشش ابر به عنوان یکی از مهمترین پارامترهای آب و هوایی از این نظر حائز اهمیت می باشد که ابرها در راس چرخه آب و هوایی قرار دارند و تغییرات آنها منجر به ایجاد تغییر در توزیع زمانی و مکانی بسیاری از پارامترهای دیگر خواهد شد. در این تحقیق با استفاده از اطلاعات مقدار پوشش ابر ماهانه 90 ایستگاه همدید در ساعات 03, 09 و 15 گرینویچ، برای یک دوره 22 ساله (1986 تا 2007) تغییرات مکانی پوشش ابر در کشور با استفاده از روش تحلیل خوشه ای بر روی داده ها ی حاصل از یاخته های 18×18 کیلومتر انجام گردید. همچنین تغییرات زمانی و نقطه تغییر موجود در سری های زمانی مقدار پوشش ابر نیز با استفاده از روش من- کندال و آزمون پتیت مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که روش خوشه بندی به خوبی قادر به طبقه بندی مقدار پوشش ابر در کشور است. این روش پنچ منطقه مجزا برای مقدار پوشش ابر سالیانه کشور شامل منطقه سواحل جنوبی دریای خزر، منطقه آذربایجان و البرز، منطقه زاگرس غربی و دامنه های جنوبی البرز، منطقه جنوب غربی و شمال کویر مرکزی و منطقه جنوبی و مرکزی ارائه نمود. این پهنه ها با یافته های گذشته محققان در مورد الگوهای سینوپتیکی توده های ورودی هوا و مسیر چرخندهای ورودی به کشور همخوانی خوبی دارد. نتیجه تحلیل های زمانی نیز نشان داد که روند تغییرات مقدار پوشش ابر در اغلب ایستگاه های مناطق سه، چهار و پنچ (نیمه شمالی کشور) از نظر آماری معنی دار می باشد. این روند در تمامی ایستگاه هایی که دارای روند تغییرات معنی دار می باشند، منفی و یا به عبارت دیگر کاهشی می باشد. نتایج همچنین نشان داد که سال تغییر ناگهانی در سری های مقادیر پوشش ابر در اغلب این ایستگاه ها در دهه 1990 اتفاق افتاده است.
تحلیل شرایط سینوپتیک رخداد سیل در بارش های سنگین (شهرستان کوهرنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدون شک سیلاب یک بلای طبیعی شناخته شده است. تحلیل جامع از شرایط سینوپتیکی که موجب جریان روان آب با حجم بالا می گردد شرایط را برای شناسایی مناطق با ریسک سیل بالا مناسب تر می سازد. هدف از این تحقیق مطالعه و بررسی بارش سنگین و در پی آن احتمال رویداد سیل در منطقه چهارمحال بختیاری و به صورت موردی کوهرنگ می باشد. بارش 20 بهمن سال 1384 با 157.4 میلی متر به عنوان نمونه ایی از بارش های سنگین منطقه انتخاب و نقشه های سینوپتیک از تراز سطح زمین تا تراز 500 هکتوپاسکال و نقشه های روان آب سطحی برای نمایش حداکثر دبی، ترسیم و تفسیر گردید. در این روز مرکز کم فشاری بر روی کشور یونان شکل گرفته و با عمیق شدن تا عرض های 25 درجه کم فشار حرارتی واقع بر روی سودان و عربستان را تبدیل به کم فشار دینامیکی کرده و تا غرب کشور گسترش یافته است. براساس نقشه های فشار سطح زمین، ارتفاعی تا تراز 500 هکتوپاسکال و وزش رطوبت چنین برمی آید که، ناپایداری شدید از سطح زمین تا تراز 500 هکتوپاسکال باعث صعود شدید و بارش سنگین شده است. رطوبت مورد نیاز برای این بارش از آب های دریای مدیترانه، سرخ و خلیج فارس تأمین گردید. با توجه به موقعیت کوهستانی منطقه مورد مطالعه، این بارش سبب جریان روان آب با شدت فراوان و شکل گیری دبی 5.7 متر مکعب در ثانیه در زمانی کمتر از 6 ساعت گردید.
بررسی ارتباط بین شاخص نوسان جنوبی (SOI) و بارش بازسازی شده زاگرس میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اثر جابجایی هسته آب گرم در اقیانوس آرام، اقلیم بسیاری از مناطق کره زمین به صورت مستقیم و یا به شکل پیوند از دور تحت تاثیر قرار می گیرد. هدف از انجام این تحقیق بررسی طولانی مدت ارتباط بین شاخص نوسان جنوبی و بارش بازسازی شده منطقه زاگرس میانی می باشد. بر این اساس از دو گونه درختی بلوط در سه رویشگاه از استان های لرستان، کرمانشاه و ایلام با استفاده از یک مته رویش سنج، تعداد 74 نمونه از 37 درخت برداشت شد. بعد از مراحل آماده سازی نمونه ها، پهنای حلقه-های سالیانه با استفاده از دستگاه اندازه گیری LINTAB5 مجهز به نرم افزار TSAP با دقت 01/0 میلی متر از سمت پوست به مغز اندازه گیری شد. کار تطابق زمانی منحنی های رویشی با استفاده از آماره های GLK، GSL و t استیودنت موجود در نرم افزار TSAP به انجام رسید. جهت حذف اثرات غیر اقلیمی ناشی از سن درخت، منحنی های رویشی هر رویشگاه با استفاده از برنامه ARSTAN استاندارد سازی شدند. با مشخص شدن همبستگی مناسب بین گاه شناسی رویشگاه ها با هم، تمام منحنی های رویشی با هم ترکیب شدند و گاه شناسی منطقه ای به دست آمد. میانگین بارش ماهانه اکتبر-می ایستگاه های هواشناسی خرم آباد، کرمانشاه و ایلام جهت کالیبره کردن گاه شناسی بکار گرفته شد. طول دوره بازسازی شده 305 سال (2010-1705) می باشد. با بررسی رابطه بین ترسالی های بازسازی شده منطقه و رخدادهای النینو مشخص شد که حدود 77 نمونه از ترسالی های بازسازی شده همزمان با رخداد النینو به وقوع پیوسته اند. با بررسی ارتباط شاخص SOI (2010-1877) با بارش بازسازی شده نیز مشخص شد که در ماه های اکتبر تا می، این شاخص دارای رابطه معکوس و به عبارت دیگر اثر مثبت بر روی بارش منطقه مورد مطالعه می باشد. بالاترین میزان ضریب همبستگی شاخص SOI با بارش بازسازی شده زاگرس میانی در ماه دسامبر وجود دارد.
تعیین گستره ی آسایش دمایی در برنامه ریزی اقلیم گردشگری مورد : استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگیهای اقلیمی هر مکان، نقش ویژهای در برنامهریزی گردشگری آن محل ایفا میکند. هدف پژوهش حاضر، تعیین گستره ی آسایش اقلیمی روزانه و شبانه به منظور برنامهریزی گردشگری استان سیستان و بلوچستان در مقیاس ماهانه است. برای تعیین شرایط دمایی (گرم، آسایش، سرد) در گستره ی استان و در ماه های مختلف سال، شاخص اوانز مبنای روش پژوهش قرار گرفته است. از این رو دادههای اقلیمی کمینه و بیشینه دمای هوا و رطوبت نسبی و همچنین سرعت باد در مقیاس ماهانه شش ایستگاه سینوپتیک و چهار ایستگاه کلیماتولوژیاستان طیّ دوره ی آماری (87 – 65) استخراج شد و همگنی آنها با روش درونیابی مورد آزمون قرار گرفت. سپس جداول شرایط دمایی به تفکیک شب و روز برای ماه های سال تهیه و نقشههای آسایش زیست اقلیمی استان ترسیم شدند.
نتایج نشان داد که در گستره ی استان، شرایط اقلیمی روزانه ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرم و شرایط اقلیمی شبانه ماه های آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین سرد است. در فروردین، اردیبهشت، مهر، آبان، آذر، دی و بهمن در طول روز و در اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر در طول شب در قسمت هایی از استان مطابق با الگوی اوانز آسایش دمایی حاکم است.
مدل بندی رابطه بارش های سالانه و فصلی با عوامل زمین اقلیم در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای مدل بندی رابطه بین سه عامل زمین-اقلیمِ ارتفاع، طول و عرض جغرافیایی با بارش های سالانه و فصلی استان کردستان از داده های ماهانه 83 ایستگاه سینوپتیک، اقلیم شناسی و بارانسنجی برای یک دوره 30 ساله (1387 - 1358) بهره گرفته شد. نقص آماری ایستگاه ها نسبت به 30 سال بر اساس مدل رگرسیونی با هماهنگ ترین ایستگاه ها تکمیل شد. مدل انتخابی برای ایجاد این رابطه، مدل رگرسیونی چند متغیره با استفاده از روش ورود گام به گام متغیرها به مدل بود. صحت دقت مدل ها نیز با آزمودن چهار فرضیه خطی بودن رابطه، ناهمبسته بودن خطاهای مدل، نرمال بودن باقیمانده ها و ثابت بودن واریانس باقیمانده ها سنجیده شد. نتایج حاصل از اجرای این مدل بر روی بارش های فصلی و سالانه نشان از ترکیب های متفاوت هرکدام از این سه متغیر بر روی توزیع مکانی بارش های فصلی و سالانه بود. به طوریکه ترکیب دو متغیر طول جغرافیائی و عرض جغرافیائی، به ترتیب 69، 66 و 46 درصد تغییرات مکانی بارش های فصل پاییز، بارش های سالانه و بارش های فصل بهار را توجیه می کنند. ترکیب دو متغیر عرض جغرافیایی و ارتفاع حدود 63 درصد تغییرات مکانی بارش فصل تابستان و ترکیب سه متغیر طول جغرافیایی، عرض جغرافیایی و ارتفاع 47 درصد تغییرات مکانی بارش را در فصل زمستان تبیین می کنند.
مقایسه مدل های AWBM و SimHyd در مدل سازی بارش – رواناب (مطالعه موردی: حوضه آبریز نازلو چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی بارش - رواناب یک منطقه، یکی از مهمترین تحقیقات هیدرولوژیک در علوم مهندسی آب است. با پیشرفت علوم، امروزه این مهم به صورت کامپیوتری انجام می شود و در این میان مدل های بسیاری ایجاد شده اند. در این مطالعه حوضه آبریز نازلوچای واقع در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت و با داده هایی نظیر بارش و تبخیر-تعرق، رواناب روزانه در خروجی حوضه مورد بررسی به دست آمد. رابطه بارش و جریان در حوضه نازلو چای بر مبنای مدل های کامپیوتری مدل-سازی شد. سه ایستگاه کریم آباد، تپیک و مرز سرو درون حوضه انتخاب شدند. طول دوره آماری در این تحقیق 10 سال بود. مدل های AWBM(Australian Water Balance Model) و SimHyd(Simple Hydrology) جهت این تحقیق انتخاب گردیدند. این مدل ها در نرم افزار RRL(Rainfall Runoff Library) موجود و برای بدست آوردن روابط بارش رواناب حوضه طراحی شده اند. آماده سازی داده ها در نرم افزار Arc GIS 9.3 انجام شد. مجموع 224 واسنجی و صحت سنجی برای هر مدل انجام و در نهایت پارامترهای مدل بهینه گردیدند. آنالیز حساسیت نیز برای درک حساسیت مدل به تغییر پارامترها انجام گردید. اثر تغییر پارامترها بر روی نتایج مدل با آنالیز حساسیت روشن شد. هدف از این تحقیق، بهینه کردن پارامترهای مدلهای انتخابی، تعیین روان آب ناشی از بارش و محاسبه جریان خروجی در دوره های زمانی مختلف در خروجی حوضه آبریز نازلوچای بود. کارایی مدل ها برای مقایسه بین مقادیر تولید شده با مقادیر مشاهداتی مورد بررسی قرار گرفت و در این راستا شاخص های کارایی نظیر معیار ناش (Nash-Sutcliffe) و ضریب (R²) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که مدلها، تطبیق قابل قبولی با شرایط منطقه مورد مطالعه دارند.
بررسی تأثیر گردوغبار بر روند کمی و کیفی رشد نیشکر واریته CP57-614(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طوفان های گردوغبار یکی از معضلات محیطی در غرب و جنوب غربی ایران به شمار می رود که تأثیر زیادی بر محصولات کشاورزی دارد. هدف این پژوهش مطالعه اثر گردوغبار روی یک محصول صنعتی کشاورزی (نیشکر) است. برای این امر، مطالعات آزمایشی در مزارع شرکت توسعه نیشکر واحد دعبل خزاعی استان خوزستان در سطح دوونیم هکتار، از ماه مرداد تا آذر 1391 انجام گرفت. مزارع آزمایشی شامل دو تیمار شست وشوی برگ ها و عدم شست وشوی برگ ها در یک دوره کشت انجام شد. نتایج آزمون تی. استیودنت به دست آمده درخصوص عملکرد کیفی نیشکر، نشان دهنده این است که تیمارهای مورد آزمایش اختلاف معناداری را در سطح 1درصد برای صفت پیوریتی (درجه خلوص) و در سطح 5 درصد برای میزان شکر دریافت شده و کیفیت نی داشته است که گویای برتری تیمار شست وشو است. در خلال فرایند تیمارهای آزمایش، اختلاف معناداری روی عوامل کمّی رشد گیاه نیشکر به دست نیامده است که بیانگر عدم تأثیر در افزایش عملکرد است. بررسی رابطه بین مقدار نیتروژن و کلروفیل پهنک برگ نشان داد، پدیده گردوغبار بر کاهش نیتروژن سازی محصول و درنهایت روی روند عملکرد کیفی گیاه نیشکر تأثیر منفی دارد.
تحلیل آماری و پیش بینی احتمال وقوع بادهای شدید و طوفانی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طوفان یکی از مخاطره آمیز ترین بلایای طبیعی می باشد که حدود 30 درصد از سهم 90 درصدی بلایای طبیعی مرتبط با عوامل اقلیمی را به خود اختصاص داده و همه ساله خسارات مالی و جانی جبران ناپذیری وارد می سازد. به منظور بررسی آماری طوفان های با سرعت مساوی و بیشتر از m/s 17 (پایه باد شدید در مقیاس بیوفورت) و پیش بینی احتمال وقوع بادهای شدید و طوفانی استان کرمانشاه به روش تجزیه و تحلیل سریهای جزئی، از داده های بادسنجی 5 ایستگاه سینوپتیک اسلام آباد، روانسر، کرمانشاه، سرپل ذهاب و کنگاور طی دوره ی آماری 20 ساله (2009-1990) استفاده گردید. صحت و همگنی داده ها با استفاده از آزمون دنباله ها تأیید شد. از میان داده های ثبت شده در طول دوره ی آماری، ایستگاه سرپل ذهاب با 98 روزِ همراه با باد شدید و طوفانی بیشترین و ایستگاه اسلام آباد با 72 روز از کمترین روزهای با باد شدید و طوفانی برخوردار بوده است. بیشنیه سرعت طوفان مشاهده شده 34 متر بر ثانیه و متعلق به ایستگاه سرپل ذهاب بوده است. ترسیم گلباد سالانه نشان داد که جهت بادهای شدید و طوفانی منطقه، در ایستگاههای مورد مطالعه متفاوت بوده است. نتایج، احتمال وقوع بادهای شدید و طوفانی را برای ایستگاههای مطالعه شده در دوره های بازگشت مختلف پیش بینی می کند. احتمال وقوع بالاترین سرعت طوفان در یک دوره بازگشت صد ساله در ایستگاه سرپل ذهاب، تا m/s 09/41 پیش بینی می شود. علاوه بر آن با احتمال وقوع بادهای شدید با سرعت بیش از m/s 18 در دوره بازگشت یک ساله در ایستگاههای مذکور نزدیک به 100% می باشد. بنابراین، در برنامه ریزیهای محیطی و ایمن سازی سازه ها بایستی وقوع این مخاطره طبیعی را مد نظر قرار داد تا در صورت وقوع، خسارات وارده به کمینه ممکن کاهش یابد.
تعیین زمان آغاز، خاتمه و طول مدت وزش باد سیستان با بهره گیری از روش های تخمین نقطه تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باد سیستان به عنوان برجسته ترین جریان ترازهای زیرین جو در فلات ایران، بنا به ماهیت، گستره ای محلی تا منطقه ای را در شرق این فلات اشغال می نماید. اگرچه محلی و یا منطقه ای بودن باد سیستان موضوعی باز تلقی می گردد، اما آغاز و خاتمه ناگهانی وزش باد سیستان در شرق ایران و تغییرات سال به سال قابل ملاحظه در زمان آغاز و خاتمه این باد، نقش برجسته عوامل بزرگ مقیاس و مقیاس منطقه ای را در شکل گیری باد سیستان متذکر می گردد. پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش هایی موسوم به «نقطه تغییر»، زمان آغازگری (Onset)، زمان خاتمه و طول مدت وزش باد سیستان را مورد بررسی قرار دهد. مطالعه با بهره گیری از داده های روزانه شدت و جهت باد در ایستگاه زابل، به عنوان ایستگاه معرف باد سیستان، برای یک دوره 41 ساله (2012-1972) به انجام رسید و جهت تعیین زمان آغازگری و خاتمه باد سیستان از سه روش Pettitt، SNHT و Buishand استفاده شد. در این تحقیق با بهره گیری از سری زمانی روزانه شدت و جهت وزش باد، زمان آغاز، خاتمه و طول مدت وزش باد سیستان تعیین گردید. یافته ها بیانگر آن است که از میان سه روش تخمین نقطه تغییر، روش پتیت در تعیین زمان آغاز و خاتمه باد سیستان از کارایی مناسب تری برخوردار است. بر اساس روش پتیت باد سیستان بطور متوسط در روز 122 ام (2 می) از سال میلادی آغاز شده و تا روز 287 ام (14 اکتبر) تداوم می یابد. بر این اساس، متوسط طول دوره وزش باد سیستان 165 روز در سال تعیین گردید. یافته ها همچنین بیانگر آن است که زمان آغازگری، زمان خاتمه، شدت و طول مدت وزش باد سیستان تغییرات قابل ملاحظه ای را از سالی به سال دیگر نشان می دهد. از دیگر نتایج این مطالعه، نبود یک روند معنی دار در رفتار تمامی ویژگی های باد سیستان است.
ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر پارامترهای اقلیمی و دوره های خشک و تر در صد سال آتی با تلفیق روش های وزن دهی عکس فاصله و عامل تغییر (مطالعه موردی زیرحوضه تهران-کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شد تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر پنج پارامتر هواشناسی از جمله دمای حداقل، حداکثر و میانگین، بارندگی و رطوبت نسبی در زیرحوضه تهران- کرج بررسی شود. بدین منظور از مدل گردش عمومی HadCM3 تحت سناریوی انتشار A2 استفاده شد که سه دوره آینده 2039-2010، 2069-2040 و 2099-2070 به عنوان دوره های آینده نزدیک، میانی و دور و 2005-1976 به عنوان دوره پایه درنظرگرفته شد. هرچند مدل های گردش عمومی مناسب ترین ابزار بررسی پدیده تغییر اقلیم شناخته شده اند اما با توجه به وضوح مکانی پایین این مدل ها، استفاده از آن ها در مقیاس منطقه ای امکان پذیر نیست. در این پژوهش روش ریزمقیاس نمایی وزن دهی عکس فاصله با هشت سلول محاسباتی ارایه شد و سناریوهای تغییر اقلیم با استفاده از روش عامل تغییر به دست آمد و با تشکیل سری زمانی سناریو اقلیمی در آینده، محدوده تغییرات و متوسط آن در دوره-های مختلف برآورد شد. در تمامی دوره ها سه پارامتر مربوط به دما نسبت به دوره پایه، افزایش یافته بود بطوری که در دوره 2099-2070 میزان آن نسبت به دو دوره دیگر بیشتر بود. در مورد رطوبت نسبی وضعیت برعکس است؛ به ویژه در ماه های گرم سال این کاهش شدت بیشتری یافته است. این در حالی است که بارندگی تغییرات چشم گیری نداشته است اما کاهش آن در دوره های آینده قابل پیش بینی است. درنهایت تأثیر تغییر اقلیم بر دوره های خشک و تر بااستفاده از روش میانگین متحرک 5 ساله ارزیابی شد که نتایج بدست آمده نشان داد با نزدیک شدن به دوره آینده دور، تأثیر رو به افزایش تغییر اقلیم تأیید می شود.
بازسازی الگوی تغییرات برودتی و رطوبتی منطقة قروه در فاز اقل کواترنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله شناخت قلمرو اقلیمی و تغییرات آن درکواترنر برای ژئومورفولوژیست ها اهمیت به سزایی دارد. زیرا این تغییرات از عوامل اصلی شکل زایی کنونی زمین است؛ به طوری که سبب تغییراتی در حوزة عملکرد سیستم های شکل زا، سطح کرایوسفر، ارتفاع مرز برف دائمی، زبانه های یخچالی، مرز رویش و نظام های هیدرولوژیکی شده است. امروزه طراحی برنامه های توسعه و پیشرفت، بهره برداری صحیح از منابع، حفظ محیط زیست، کاهش میزان خسارات ناشی از مخاطرات طبیعی و بسیاری از مسائل حیاتی، بدون انجام این مطالعات مشکلاتی در پی خواهد داشت. تغییرات اقلیمی، به ویژه در فاز اقل(1) کواترنر، تأثیر قابل توجهی بر رفتار رودخانه ای، حجم و ذخیرة منابع آبی و کانون-های یخ ساز این منطقه داشته است. از آنجایی که پارامترهای اقلیمی دما و بارش به تغییر اقلیم حساس می باشند، بررسی روند زمانی و شواهد یخچالی در چنین متغیرهایی یکی از شاخص ترین ابزارها در بازسازی الگوی تغییرات اقلیمی و سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل کواترنر است. روش های مورد استفاده در این تحقیق، میدانی، کمّی آماری و کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های فرمیک روی نقشه های توپوگرافی 1:50000، مدل ارتفاعی رقومی Dem و نرم افزارهای Global Mapper،Surfer استفاده شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش های ذکر شده آثار سیرک های یخچالی و خط برف دائمی در فاز اقل کواترنر به روش رایت تعیین شد. سپس نقشه های هم دما و هم بارش کنونی ترسیم و با ایجاد رابطة خطی، شرایط برودتی و رطوبتی منطقه در فاز اقل بازسازی شد. آنومالی های برودتی و رطوبتی منطقه در زمان حال و فاز اقل مشخص شد. با تحلیل میزان برف باری گذشته و زمان لازم برای حرکت زبانة یخی ارتفاع خط تعادل آب و یخ و مرز برف دائمی در منطقه شناسایی شد. در نهایت، سیستم های مورفوژنتیک منطقه در فاز اقل و فعلی بازسازی شد.
بررسی تحولات اقلیمی حوضه دریاچه نمک درکواترنر پایانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو ویژگی مهم یعنی نوسانات شدید و متناوب اقلیمی و دیگری ظهور انسان، کواترنر را از مابقی دورانهای زمینشناسی متمایز میکند. نوسانات اقلیمی در عرضهای بالا با افزایش و کاهش گستره یخچالی نمایان میشده است. ولی در خصوص وضعیت اقلیمی عرضهای پایین از جمله ایران، نظریات متفاوت و گاه متضادی به چشم میخورد. لذا در این تحقیق، با بهرهگیری از شواهد ژئومورفیک موجود از گذشته و بررسیهای آماری، اقلیم آخرین دوره یخچالی حوضه دریاچه نمک واقع در شمالغربی ایران مرکزی، بازسازی شد. بدین منظور ابتدا وضعیت بارش و دمای کنونی این حوضه بررسی و تغییرات مکانی آن در قالب نقشههایی ترسیم گردید. با توجه به موقعیت برف مرز در نقاط مختلف حوضه، نسبت به بازسازی دما و بارش حوضه در دوره یخچالی ورم، اقدام و تغییرات آن با زمان حال مقایسه شد. نقشههای مورفوکلیماتیک حوضه در هر دو دوره به روش پلتیر، با توجه به میزان بارش و دمای سالانه تهیه گردید. نتایج حاکی از افزایش 6/5 درجهای دما و کاهش 5/1 برابری بارش کنونی حوضه نسبت به دوره یخچالی ورم میباشد. بررسی شواهد و بقایای ژئومورفیک ناشی از تحولات اقلیمی، نتایج مذکور را تائید می کند.