فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبخیر مؤلفه ای اساسی در چرخة هیدرولوژی است و نقش مهمی در مدیریت منابع آب دارد. در این تحقیق عملکرد مدل های شبکة عصبی مصنوعی (ANN) و ماشین بردار پشتیبان (SVM) در تخمین تبخیر روزانه ارزیابی شده است. داده های روزانة هواشناسی میانگین دما، سرعت باد، فشار هوا، رطوبت نسبی، بارش، دمای نقطة شبنم، و ساعت آفتابی ایستگاه های سینوپتیک تبریز و مراغه، به منزلة ورودی مدل های ANN و SVM، برای تخمین تبخیر روزانه استفاده شد. نخست ده ترکیب مختلف از هفت ورودی و سپس ورودی های منفرد به منظور تخمین تبخیر به کار گرفته شدند. نتایج مدل های استفاده شده نشان داد که هر دو مدل ANN و SVM عملکرد قابل قبولی در تخمین تبخیر دارند. ارزیابی نتایج استفاده از ورودی های تکی نشان داد که به ترتیب کاربردِ پارامترهای میانگین دما و ساعت آفتابی نسبت به پارامترهای دیگر نتایج بهتری در تخمین تبخیر هر یک از ایستگاه ها داشته است. بررسی های این تحقیق نشان می دهد که اگرچه تفاوت معنی داری بین نتایج سه تابع کرنل ماشین بردار پشتیبان وجود ندارد، تابع کرنل پایة شعاعی در مقایسه با توابع کرنل دیگر از دقت زیاد و عملکرد بهتری در تخمین تبخیر روزانه برخوردار است.
اندازه گیری تغییرات سطحی و سرعت حرکت یخچال علم چال با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یخچال های طبیعی و تغییرات و حرکت آنها در جایگاه شاخص هایی برای نشان دادن تغییرات آب و هوایی به کار می روند و به منظور ارزیابی تغییرات سطحی یخچال ناشی از تغییرات اقلیمی، باید مطالعات بلندمدت انجام شود. استفاده از تصاویر ماهواره ای راهی مؤثر برای استخراج سرعت حرکت یخچال محسوب می شود. در این تحقیق با استفاده از عکس های هوایی قدیمی و تصاویر ماهواره ای جدید، تغییرات سطحی و بردارهای جابه جایی و سرعت یخچال علم چال، با استفاده از الگوریتم خودکار، محاسبه شده است. تمامی داده ها، شامل عکس های هوایی و تصاویر، به صورت ارتو[1] درآمدند و از نظر رادیومتریکی و هندسی همسان سازی شدند. با استفاده از عکس هوایی سال 1955 و مقایسة آن با تصویر SPOT سال 2003، میزان عقب نشینی یخچال در قسمت پیشانی آن به دست آمد. همچنین، تغییرات کوتاه مدت در دو بازة زمانی بین 1998 تا 2003 و 2003 تا 2005، با استفاده از عکس های هوایی و تصاویرSPOT و Quick Bird، استخراج شد. در این تحقیق، با استفاده از روش مبتنی بر تبدیل فوریه و محاسبة همبستگی، بردار های سرعت سطحی با خطای کمتر از دو متر استخراج شد. نتایج دقت و قابلیت روش پیشنهادی را برای ارزیابی میزان عقب نشینی و نیز اندازه گیری سرعت سطحی یخچال نشان می دهند و می توان این نتایج را به منظور مطالعات مربوط به تغییرات اقلیمی در سطح منطقه ای به کار برد.
پویایی پوشش گیاهی در رابطه با دما و بارش در مراتع حوضه کارون محدوده ی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف استخراج دمای سطح زمین (LST)، دمای هوا و بارش و بررسی ارتباط آنها با پوشش گیاهی در مراتع حوضه آبخیز کارون استان خوزستان انجام شده است. بدین منظور دمای سطح زمین (با استفاده از الگوریتم پرایس) و شاخص پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده از سنجنده AVHRR ماهواره NOAA برای اوج سبزینگی (ماه آوریل) در یک دوره 27 ساله استخراج گردید. آمار ماهیانه بارش و دمای هوا نیز از 14 ایستگاه های سینوپتیک منطقه دریافت شده و به روش وزن دهی عکس فاصله پهنه بندی شد. نتایج همبستگی فضایی (با سطح معنی داری 05/0)، بین پوشش گیاهی با دمای سطح زمین و دمای هوا، نشان دهنده ی یک رابطه ی معکوس و یک رابطه ی مثبت با بارش است. این همبستگی فضایی برای دمای سطح زمین قوی تر است، به صورتی که ضرایب همبستگی فضایی دمای سطح زمین، معمولاً از 6/0 بالاتر است و برای بارش در برخی موارد بالای 4/0است اما ضرایب مربوط به دمای هوا به ندرت از 4/0 بیشتر شده است. روابط رگرسیونی فضایی به دست آمده نشان می دهند که 62/0 از تغییرات پوشش گیاهی استان خوزستان واقع در این حوضه را می توان تنها با تغییرات دمای سطح زمین پیش بینی کرد (62/0=R2) و تغییرات دمای هوا و بارش، میزان ناچیزی از تغییرات پوشش گیاهی را تبیین می کند.
تحلیل آماری بحران های دمایی شهر قم در رابطه با مصارف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رخداد دماهای بحرانی کمینه و بیشینه، اثرات زیادی در افزایش هزینه مصرف انرژی و آب دارند. با هدف تحلیل آماری بحران های دمایی شهر قم، آمار روزانه دمای کمینه و بیشینه ایستگاه قم در طی دوره آماری ۹۲-۱۳۸۶ از سازمان هواشناسی و همچنین آمار مصرف روزانه آب، برق و گاز در طول دوره آماری مذکور از سازمان های مربوطه اخذ گردید. با استفاده از همبستگی، روابط دما با مصارف انرژی مشخص شد. برای این همبستگی از شاخص ضریب دما TI استفاده گردید. نتایج نشان می دهند، دما و مصرف گاز دارای یک رابطه معکوس هستند. ضریب دمای کمینه دارای بیشترین رابطه با مصرف گاز است. آستانه مصرف با توجه به دما دو میلیون مترمکعب در روز است. مصارف بالاتر از حد آستانه دارای بیشترین رابطه با دما بوده و براساس شاخص MSVI ماه های مصرف گاز در بالاتر از حد آستانه آبان تا اردیبهشت است. تغییرات دما با تغییرات مصرف آب و برق رابطه مستقیم دارد، ضریب دمای بیشینه دارای بیشترین رابطه با مصرف آب و برق است. آستانه مصرف آب با توجه به دما ۲۵۰ هزار مترمکعب در روز و برای برق ۸۰۰۰ مگاوات در روز است. مصارف بالاتر از حد آستانه برای آب و برق، رابطه بالاتری با دما نسبت به مصارف کمتر از حد آستانه دارد. بر اساس شاخص MSVI ماه های مصرف آب و برق در حد بالاتر از آستانه، خرداد تا شهریور ماه است.
تحلیل فضایی و پهنه بندی دوره های خشک اقلیمی در ایران بر اساس شاخص DDSLR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران از نظر اقلیمی کشوری خشک و نیمه خشک محسوب می شود و منابع حیاتی آب در این سرزمین وابستگی زیادی به بارش های جوی نشان می دهند. شناخت خصوصیات دوره های خشک اقلیمی از جمله فراوانی وقوع، شدت و تداوم دوره ها در برنامه ریزی-های محیطی گوناگون اهمیت زیادی دارد. در همین رابطه، خصوصیات دوره های اقلیمی خشک کشور براساس شاخص ""روزهای خشک بعد از آخرین روز بارش "" (DDSLR) با استفاده از داده های آماری 48 ایستگاه سینوپتیک ایران طی یک دوره 30 ساله از سال 1979 تا 2008 مورد بررسی قرار گرفت. روند تغییرات شاخص DDSLR با احتمال 25، 50، 75 و 90 درصد(خوشبینانه، متوسط، بدبینانه و بسیار بدبینانه) به عنوان شاخص های دوره های خشکی با شدت های کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد برای هر کدام از ایستگاه ها تعیین و خصوصیات دورة خشک شامل شروع، خاتمه، فراوانی، خشکترین روز دوره و طول دوره برای هر ایستگاه مشخص گردید. در نهایت بر اساس طول دورة خشک و از طریق روش میان یابی Kriging نقشه های پهنه بندی برای سرتاسر ایران ترسیم شد. نتایج مطالعه نشان داد که دورة خشک اقلیمی در ایستگاه های جنوب شرقی کشور بخصوص ایستگاه های بندری سواحل دریای عمان (چابهار و بندرعباس) قبل از ایستگاه های دیگر آغاز می شود. همچنین دورة خشک در ایستگاه های سواحل دریای خزر زودتر به پایان می رسد. کوتاه ترین دورة خشکی مربوط به سواحل شمالی کشور و طولانی ترین دورة خشکی نیز در جنوب شرقی کشور رخ می دهد. خشک ترین روز دوره در اکثر ایستگاه ها در ماه های اکتبر اتفاق می افتد. همچنین معلوم شد که با افزایش احتمال از 25 درصد (احتمال خوشبینانه) به 90 درصد(احتمال بسیار بدبینانه) بر وسعت منطقه دارای دوره خشکی خیلی بلند در بخش های جنوب، جنوب شرق و شمال غرب کشور افزوده می شود.
مقایسه روش های برآورد خطر فرسایش کرانه ای با استفاده از مدل NBS (مطالعه موردی: رودخانه گلالی قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده فرسایش و انتقال رسوب از جمله فرآیندهای هیدرودینامیکی مهمی است که بسیاری از سیستم های هیدرولیکی نظیر حو ضه های آبریز، رودخانه ها، سواحل و بنادر، سدها، پل ها، جاده ها، کشتزارها و تأسیسات عمرانی را متأثر می سازد. در این مقاله برای بررسی فرسایش کرانه رودخانه گلالی قروه به عنوان یک رودخانه ناپایدار، از نقشه برداری میدانی و گوگل ارث استفاده شد و پارامترهای مورفولوژی مجرا و میزان فرسایش کرانه رودخانه بر اساس شاخص تنش برشی نزدیک کرانه رودخانه (NBS) راسگن، بدست آمد. ارزیابی فشار برشی نزدیک کرانه در پیش بینی فرسایش بسیار با اهمیت است طوری که نشان دهنده توزیع انرژی جریان در مقطع عرضی مجرا بویژه کرانه مجرا می باشد و این توزیع نامتناسب انرژی جریان می تواند منجر به فرسایش کرانه شود. برای تخمین NBS از سه روش نسبت شعاع انحناء به عرض دبی لبالبی(R c/W bkf) ، نسبت حداکثر عمق نزدیک کرانه به متوسط عمق دبی لبالبی(d nb/d bkf) و نسبت تنش برشی نزدیک کرانه به تنش برشی دبی لبالبی(t nb/t bkf) استفاده شد. نتایج نشان داد که در روش(R c/W bkf) ، میزان فرسایش پذیری کرانه در اکثر مقاطع، متوسط تا خیلی کم بوده، در روش(d nb/d bkf) در اکثر مقاطع فرسایش پذیری کرانه ها در حد کم بوده و در روش (t nb/t bkf) خیلی زیاد است که نهایتآ روش نسبت حداکثر عمق نزدیک کرانه به متوسط عمق دبی لبالبی(d nb/d bkf) با توجه به واقعیت صحت بیشتری نسبت به روش های نسبت شعاع انحناء به عرض دبی لبالبی(R c/W bkf) و نسبت تنش برشی نزدیک کرانه به تنش برشی دبی لبالبی(t nb/t bkf) دارند و برای رودخانی گلالی مناسب ترند.
ارزیابی تأثیر تغییر اقلیم بر تراز آب زیرزمینی حوضه آبریز تسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم پارامترهای اقلیمی از جمله تابش، دما، بارش و در نهایت تبخیر در مدیریت منابع آب، هدف تحقیق حاضر، بررسی تغییر اقلیم در حوضه آبریز تسوج تحت سناریوهای A2، A1B و B1 و نحوه واکنش تراز آب زیرزمینی به این تغییرات در دوره 2030-2013 می باشد. برای انجام این پژوهش از آمار ایستگاه های تبخیر سنجی چرچر و شرفخانه و ایستگاه سینوپتیک خوی (2012-1985) و هم چنین داده های تراز آب حوضه آبریز تسوج بین سال های 2012-2000 استفاده شد. داده های دما، بارش و ساعات آفتابی با نرم افزار LARS-WG و تراز آب زیرزمینی با شبکه عصبی مصنوعی برای دوره مذکور پیش بینی گردید. نتایج نشان دهنده کاهش بارش و افزایش دما در هر سه سناریوی مورد مطالعه می باشد. حداکثر افت تراز آب در سناریوی A2 و حداقل افت تراز آب زیرزمینی در سناریویB1 اتفاق خواهد افتاد. هم چنین بررسی همبستگی متقاطع نشان دهنده تأثیر بارش بر تراز آب زیرزمینی حوضه تسوج با تأخیر زمانی 2 ماهه می باشد.
تحلیل مقایسه ای میانگین ماهانه درجه روزهای گرمایش و سرمایش ایران طی دوره های گذشته و آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون تقاضای انرژی در برابر کاهش منابع فراگیر انرژی به همراه پیامد های گرمایش جهانی، اهمیت بررسی کمی تغییرات نیاز سرمایش، گرمایش کشور را در دهه های گذشته و آینده ضروری می سازد. در پژوهش حاضر، نخست داده های گردش کلی جو از پایگاه داده EH5OM استخراج شد. این داده ها تحت سناریو A1B هیئت بین المللی تغییر اقلیم بوده و سپس با مدل اقلیم منطقه ای، داده های میانگین دمای روزانه به تفکیک 27/0 × 27/0 درجه که حدوداً نقاطی با ابعاد 30 × 30 کیلومتر ایران را پوشش می دهند در بازه زمانی (2050-2015) ریزمقیاس شدند. داده های میانگین دمای روزانه دوره گذشته نیز از پایگاه داه های اسفزاری در دوره آماری (2004-1970)بر روی یاخته هایی به ابعاد 15×15کیلومتر بر سراسر کشور استخراج شد. از آستانه دمایی 11 درجه برای محاسبه درجه روز گرمایش و آستانه3/18 برای محاسبه درجه روز سرمایش استفاده شد. میانگین ماهانه این فراسنج ها بر روی ماتریسی به ابعاد 2140×12 (آینده) و 7187×12 (گذشته) به دست آمد که سطرها بیانگر زمان (ماه، سال) و ستون ها مکان یاخته می باشند. سپس نقشه میانگین ماهانه هر دو دوره ترسیم و تفسیر گردید. نتایج گویای سردترشدن هوا در دهه های آتی نسبت به دوره گذشته در ماه های ژانویه و دسامبر در اکثر مناطق کشور به جز ناحیه ساحلی و پسکرانه ها و گرم تر شدن هوا در اکثر مناطق کشور در ماه های گرم سال (ژوئن، جولای، اوت)؛ بر میزان مصرف انرژی جهت گرمایش و سرمایش اثرات قابل توجهی خواهد داشت.
رده بندی هیدروژئومورفیک تالاب ها به منظور تعیین عملکردهای اکولوژیکی (مطالعه موردی: تالاب چغاخور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب ها با عملکردها و ساختارهای متفاوتی در شرایط پیچیده اکولوژیک سرزمین های محل استقرار خود همراه با نوسانات و تغییرات در مکان و زمان هستند. بر این اساس نیاز است تالاب ها قبل از هر نوع بررسی در قالب نوعی رده بندی، طبقه بندی و شناسایی شوند تا ویژگی های خاص آن رده را بتوان مشخص نمود. در این مقاله دیدگاه هیدروژئومورفیک برای رده بندی تالاب ها مورد بررسی قرار گرفته و نحوه طبقه بندی تالاب ها بر این اساس تشریح شده است. روش هیدروژئومورفیک بر اساس سه عامل تأثیرگذار 1) مکان و مقر تالاب ( از نظر ژئومورفولوژی)، 2) منبع تأمین آب و 3) جریان و نوسان آب ( هیدرودینامیک)، تالاب ها را به هفت طبقه و سپس با توجه به بیوم، آنها را به زیرطبقات بیشتری تفکیک می کند. طبقات رودخانه ای، فروافتی، شیب دار، مسطح (با خاک آلی یا معدنی)، و حاش یه ای (مصبی و دریاچه ای) هفت رده ی مطرح ش ده م ی باشند. با ان تخاب تالاب بین المللی چغاخور به عنوان مطالعه موردی، رده بندی این تالاب و زیرطبقات آن مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این تحقیق، تالاب چغاخور با بیوم کوهستانی از نوع حاشیه دریاچه ای و فروافتی است که در زیرکلاس انسان ساخت و حوضچه ای قرار می گیرد. با توجه به نوع رده بندی این تالاب، ارزیابی عملکردها و ارزش های این تالاب نشان می دهد، در برنامه های آینده برای تالاب چغاخور لازم است به عملکردها و ارزش هایی نظیر تغذیه آب های زیرزمینی، کنترل سیلاب، نگهداری رسوب و مواد رسوبی، تأمین آب، زیستگاه آبزیان و وجود تنوع زیستی توجه خاصی داشت.
بررسی تأثیرات ارتفاعات زاگرس بر چرخه عمر سامانه های همرفتی میان مقیاس غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران موضوع وقوع مخاطرات طبیعی به ویژه سامانه های همرفتی میان مقیاس به علت افزایش تهدیدها و خسارات ناشی از آن ها از اهمیت بالایی برخورداراست. بدین منظور چرخه عمر سامانه های همرفتی میان مقیاس غرب ایران در دوره زمانی ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ با استفاده از تصاویر ماهواره ای و شاخص تغییرات مساحت و آستانه های دمای درخشندگی ۲۲۴ و ۲۴۲ کلوین شناسایی گردید. با توجه به اینکه اگر سامانه ای از اشتقاق به وجود بیاید یا با ادغام خاتمه یابد، تشخیص مراحل چرخه عمر آن غیرممکن است؛ لذا سامانه هایی انتخاب شدند که بدون رخداد ادغام یا اشتقاق بودند. بنا بر اهمیت سامانه همرفتی میان مقیاس روز هفتم و هشتم دسامبر ۲۰۰۱، چرخه عمر و شرایط دینامیک سیکل زندگی آن به صورت موردی بررسی گردید و تأثیرات ارتفاعات زاگرس بر چرخه عمر آن از طریق مدل RegCM۴ موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل قابلیت آشکارسازی اثر ارتفاعات بر چرخه عمر سامانه های همرفتی میان مقیاس دارد. در اجرای مرجع مراکزی از کمیت های تاوایی، همگرایی- واگرایی و سرعت قائم در زاگرس و غرب آن تشکیل که باعث بارش در این منطقه شده است. در مقابل در اجرای بدون کوهستان این مراکز به هم خورده و هسته بارش به شرق ارتفاعات زاگرس جابجا شده است؛ به گونه ای که سامانه در مرحله بلوغ تضعیف و در مرحله زوال، دشت های مرکزی ایران از بارش بیشتری برخوردار بوده اند. همچنین الگوی میدانی کمیت ها از الگوی ناهمواری ها تبعیت کرده است.
تأثیر محدوده آسایش حرارتی بر طراحی معماری منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در عین وابستگی به ویژگی های فیزیولوژیک انسان، متأثر از مجموع عوامل اقلیمی همچون درجه حرارت، رطوبت نسبی، جریان هوا و ... است. از این رو، در مباحث مربوط به تعیین محدوده آسایش حرارتی انسان، تأثیر ترکیب عوامل اقلیمی بر آسایش فیزیکی او مورد بررسی قرار می گیرند. از دیگر سو، مصرف انرژی در ساختمان ها با دماهای تعریف شده به عنوان حد پایین و بالای آسایش ارتباط مستقیم داشته و بر این اساس، در فرایند توسعه همگام با محیط زیست، به منظور کاهش مصرف انرژی در تأمین گرمایش و سرمایش بناها، ارزیابی آسایش حرارتی به صورتی بومی ضروری است. بررسی ها نشان می دهد آزمایش ها و مطالعات اندکی وجود دارد که مشخص کننده شرایط مطلوب آسایش از نظر دما و رطوبت باشند. این موضوع در خرد اقلیم هایی همچون منطقه سیستان به دلیل دوری از مرکز و نبود امکانات کافی، شدت بیشتری پیدا می کند. بدین منظور، این مقاله در صدد است تا به کمک تحلیل ها و داده های موجود، شرایط مطلوب هوای داخل ساختمان را برای اقلیم گرم و خشک این منطقه به دست آورد. بر اساس نتایج این تحقیق ضمن محاسبه حد پایین و بالای محدوده آسایش در منطقه سیستان معلوم می شود، در چه زمانی از سال مشکلات حرارتی (عدم آسایش) وجود داشته و راهکارهای طراحی باید چگونه باشند. روش پژوهش بر اساس ثبت اطلاعات اقلیمی کلی و خاص منطقه در نرم افزار، اصلاح اطلاعات و تحلیل آنهاست. نتایج تحقیق نشان می دهد، در منطقه سیستان ماههای معتدل (قرار گرفتن دمای محیط در محدوده آسایش) حداقل بوده و در نه ماه سال نیاز به گرمایش و سرمایش وجود دارد. در این شرایط معمار باید تلاش کند با بهره گیری از راهکارها و تمهیدات معمارانه، مصرف انرژی در ساختمان را به منظور تأمین گرما و سرما به حداقل برساند.
حرکت های عمودی جوان در حوضه آبریز قره چای (استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت ساختارهای زمین شناسی جنبا می تواند کمک زیادی به شناسایی پهنه های لرزه زا بنماید. روش های مختلفی برای مطالعه و شناسایی ساختارها وجود دارد. بر این اساس، می توان حرکت های عمودی و افقی را در پهنه ها تشخیص داد. به منظور شناسایی شدت حرکت های عمودی در بخشی از استان مرکزی، شاخص های زمین ریخت سنجی در حوضه آبخیز قره چای بررسی شده اند. حوضه قره چای از روند زمین ساختی زاگرس و ایران مرکزی تبعیت می کند. در این تحقیق، داده های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و اطلاعات زمین شناسی گستره مورد بررسی های کمی و کیفی دقیق قرار گرفته اند. این داده ها به همراه اطلاعات آبراهه ای زیرحوضه های انتخابی، با بهره گیری از نرم افزارهای تخصصی مختلف تحلیل شده اند. وجود گسله های فراوان که برخی از آنها کواترنر و جوان هستند، حاکی از بالا بودن توان لرزه زائی گستره است. از انطباق رسوبات جوان کواترنر، شکستگی ها و گسل های موجود و بررسی شاخص های زمین ریخت سنجی مختلف مشخص شده که پهنه های گسلی ایندس و کوشک نصرت در باختر و شمال باختر ساوه، گسل های جنوب صالح آباد و یل آباد، گسل تفرش در شمال ، شمال باختر و باختر تفرش و گسل تلخاب در شمال باختر اراک از دیدگاه بالاآمدگی، جنبا هستند و توان لرزه زایی نسبتاً بالایی دارند. با توجه به جمع بندی شاخص ها، نواحی شرق و شمال استان مرکزی حوالی شهرهای آشتیان، تفرش، فراهان و ساوه جنبایی بالا آمدگی بالایی دارد. این شهرها، نیازمند برنامه ریزی ویژه در استان مرکزی هستند. بی شک جنبایی مناطق تحت پوشش حوضه قره چای به موارد استخراج شده از زمین ریخت سنجی خلاصه نمی شود. برخی پهنه های گسلی دارای حرکت راستالغز بوده که نیازمند به کارگیری روش هایی بجز شاخص های زمین ریخت سنجی است.
ناحیه بندی اقلیمی آب قابل بارش جو ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه پهنه بندی آب قابل بارش جو ایران زمین می باشد. بدین منظور داده های فشار و نم ویژه طی دوره 1950-2010 از پایگاه داده های NCEP/NCAR وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوس شناسی ایالات متحده استخراج و مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. به منظور تجزیه تحلیل داده ها و ترسیم نمودارها از نرم افزارهایSurfer, Spss, Matlab بهره گرفته شد. در این مطالعه برای پهنه بندی آب قابل بارش ابتدا میانگین و ضریب تغییرات مکانی در ماه های مختلف استخراج گردیده است سپس برای ناحیه بندی از تحلیل خوشه ای استفاده شده است. داده های حاصل میانگین و ضریب تغییرات ماهانه آب قابل بارش به روش تجزیه خوشه ای ادغام وارد مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت که پس از ترسیم دندروگرام سه پهنه اقلیمی: ناحیه با آب قابل بارش زیاد و ضریب تغییرات کم، ناحیه با آب قابل بارش متوسط و ضریب تغییرات متوسط و ناحیه با آب قابل بارش کم و ضریب تغییرات زیاد مشخص گردید. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای، از روش تحلیل ممیزی و آزمون تفاضل میانگین استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ممیزی نشان داد که 24/98 درصد از یاخته ها به طور صحیح در گروه مربوط به خود قرارگرفته اند.
مدل سازی جریان روزانه رودخانه با استفاده از برنامه ریزی ژنتیک و شبکه عصبی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز معرّف امامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند بارش- رواناب پیچیده و غیرخطی است و مدل سازی آن به دلیل عدم قطعیت های زیاد یکی از مهم ترین دغدغه های پژوهشگران در حیطة مسائل منابع آب به شمار می رود. از بین روش های مورد استفاده، مدل های هوشمند در پیش بینی چنین فرایندهایی مفید و مؤثرند. بنابراین، به منظور مدل سازی جریان رودخانه از روش های شبکة عصبی مصنوعی و همچنین برنامه ریزی ژنتیک به منزلة روشی صریح که جزو الگوریتم های تکاملی به شمار می رود در حوضة آبخیز معرّف امامه و در دورة آماری 1349 - 1350 تا 1390 - 1391 (42 ساله) استفاده شد. بدین منظور، از داده های هواشناسی و آب سنجی در مقیاس روزانه و در قالب 62 مدل پیشنهادی استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه ریزی ژنتیکی، از میان مدل های فراوان، خطای کمتری داشت. خطای مدل ها نیز وقتی که فقط از عملگرهای اصلی ریاضی و توان استفاده شد به مراتب کمتر بود. سرانجام، با توجه به معیارهای ارزیابی مورد استفاده در این تحقیق، ساختار پیشنهادی با ورودی های (مدل 54) دما، باران، و تأخیرهای باران تا دو روز، رطوبت نسبی و تبخیر و تعرق و تأخیر جریان تا دو روز به عنوان بهترین مدل با خطای 001/0، 031/0، و 009/0 در مرحلة آموزش و 001/0، 032/0، و 009/0 در مرحلة آزمایش به دست آمد.
بازسازی بیش از یک قرن کمینه دمای ماهانه نیمه سرد سال از روی حلقه های درختی بلوط ایرانی (Quercus persica) در جنگل های زاگرس (مطالعه موردی منطقه دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دا شراقلیمرشنبس ردرخت ،رمبر رحرکردنراثراتراقلیر ر وجودردررحلق رهبطرسبلیب ردرختبن،رشنبخترعنبصرراقلیر ر ادناررگذشت ررارمویژ رمراطر نبطق رک رازرداد رهبطراقلیر رکوتب ر دت رمرخوردار د،رفراهمر رسبزد.رازرجرل راینر نبطق،ر ن ق رد براست.رم رهرینردلیلردرراینر بلع ،راقدامرم رمبزسبزطر یب گینرکرین رد بطر بهب ر یر رسردرسب ر ن ق رد ب،رم رکرکر پهنبطرحلق رهبطرسبلیب رگو رملوطرایرا ،رتوسطررگرسیونرخ رسبد رنردرج ردن،رشد راست.رمبراینرهدف،رس رارتفبعر رنیش ردررجنگلرهبطر ن ق رد برا تخببرنر 52 ر رو ررنیش رازر 26 رپبی ردرخت،راستخراجرنرپهنبطردنایرررنیش رسبلیب رآ هبر توسطر رمرافیارراتوکدرمبردقتر 3 ر یکرننرا داز رگیرطرشد د.رمعدرازر رحل رت بمقرز ب ،رمراطرحذفراثراترغیراقلیر ،رترب ر پبرا ترهبطراقلیر رنرسرطرز ب رحلق هبطررنیش راستب داردرشد د.رازر یبنرچهبررگب رشنبس رتهی رشد رتوسطر رمرافیارر ARSTAN ،رگب رشنبس رمبقیرب د ر) RES (رمبرکرین رد برط ردنر ر 1390 - 1361 رناسنج رنرهربستگ ر عنبدارر ثبترد برمبر پهنبطردنایرررنیش رتأییدرشد.رمرراسبسررنامطرنرهربستگ رمینرگب رشنبس رمبقیرب د رنرداد هبطراقلیر ردنر رآ برطر شترک،ر کبررمبزسبزطرکرین رد بطر بهب رمیشرازر 131 رسب رگذشت ر ن ق را جبمرنر شخصرشدردررس رده راخیر،رکرین رد بطر بهب ر یر رسردرسب ،ر سبترم ریکرقرنرقبلرازرخود،ریکررن درافیایش ررارداشت رنرتبرحدندطرازرسر بطرفصلرسردرکبست رشد ر است.
واکاوی اندرکنش نوسان مدیترانه شرقی با تغییرپذیری دماهای کرانگین غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دماهای کرانگین عناصر آب و هوایی هستند که در قالب مخاطرات اقلیمی بر عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیر دارند و شناخت و پیش بینی آن ها به منظور برنامه ریزی در زمینه های کشاورزی، صنعتی و اقتصادی ضروری می باشد. از طرف دیگر این تغییرات به شدت با نوسانات جوی - اقیانوسی کلان مقیاس مرتبط اند. با توجه به این موضوع، تبیین اندرکنش دماهای کرانگین ایستگاه های غرب کشور و نوسان مدیترانه شرقی، از اهداف مهم این مطالعه می باشد. برای بررسی تأثیر نوسان مدیترانه شرقی بر تغییرات دماهای کرانگین ایستگاه های غرب ایران، از روش های همبستگی پیرسون، روند خطی و پلی نوم یال استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد در فاز منفیدمای کرانگین بیشینه از 09/0 تا 85/0 و دمای کرانگین کمینه 1 درجه نسبت به میانگین دوره آماری افزایش یافته است. برعکس در فاز مثبت دمای کرانگین بیشینه از 1/0 تا 4/0 و دمای کرانگین کمینه از 06/0 تا 56/0 درجه سانتی گراد نسبت به میانگین دوره آماری کاهش داشته است. تأثیر EMO بر دماهای کرانگین در فصل بهار قوی تر از فصل زمستان بوده است. بیشترین همبستگی ماهانه بین دماهای کرانگین و این الگو در ماه مارس بوده است. دماهای کرانگین کمینه با تراز 300 و دماهای کرانگین بیشینه با تراز 500 هکتوپاسکال الگوی مدیترانه شرقی بالاترین همبستگی داشته اند.
روند وردایی بسامد رخداد بارش های سنگین در ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش زمانی بسامد رخدادهای فرین بزرگ بارش با بهره گیری از دنباله توزیع فراوانی ها بر روی یک نقطه و مکان از جمله نمایه های واکاوی تغییر اقلیم در آن مکان به شمار می رود. بزرگی گستره پیامدهای وردایی در ویژگی های نمایه یاد شده بسیار فراگیرتر از تغییرات در میانگین بارش است. در این پژوهش داده های میان یابی شده ی بارش پایگاه داده اسفزاری[i] طی بازه ی زمانی 1/1/1340 تا 11/10/1383 به مدت 15992 روز بر روی یاخته های 1515 کیلومتر به کار گرفته شد. یک پایگاه داده گاه جای در ابعاد 718715992 ایجاد شد که بر روی سطرها زمان(روز) و بر روی ستون ها مکان(یاخته ها) قرار داشتند. برای هر روز تقویمی از سال، صدک 90، 95 و 99اُم بارش برای هر کدام از یاخته ها جداگانه حساب شد. طی دوره آماری مورد مطالعه روزی که بارش بر روی یاخته مورد نظر برابر یا بیشتر از صدک های محاسبه شده بود، به عنوان روز همراه با بارش سنگین در نظر گرفته شد. بسامد ماهانه و سالانه برای هر یاخته جداگانه شمارش شد. به کمک روش ناپارامتریک من کندال روند بسامد رخداد بارش های سنگین در سطح اطمینان 95 درصد آزمون شد. یافته ها نشان داد که بسامد رخداد بارش های سنگین بر روی ایران زمین روند معناداری در سطح اطمینان 95 درصد از خود نشان می دهند. در ماه شهریور گستره روند منفی در ایران زمین به اوج خود می رسد. در تیرماه روند رخداد بارش های سنگین در نیمه شمالی کشور روبه افزایش است. در ماه های آذر و اسفند بسامد رخداد بارش های سنگین در نیمه غربی و جنوب غرب کشور افزایش یافته است.
طبقه بندی و تحلیل ویژگی های کمی گنبدهای نمکی شمال غرب ایران از نظر ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شمال غرب ایران بیش از 50 گنبد نمکی با سن نئوژن وجود دارد که 48 گنبد دارای ابعاد قابل اندازه گیری هستند. یکی از معیارهایی که می توان براساس آن گنبدهای نمکی شمال غرب ایران را طبقه بندی نمود ، ویژگی های ساختاری برونزدهای نمکی منطقه می باشد. در این مقاله گنبدهای نمکی شمال غرب ایران با توجه به ویژگی های ساختاری به دو گروه گنبدهای با ساختار تک شیب و گنبدهای با ساختار طاقدیسی تقسیم شده اند، ابتدا نمودار پراکنش، خط رگرسیون، نوع و مقدار همبستگی بین پارامترهای مورفومتری هر گروه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است، سپس پارامترهای هر گروه با گروه دیگر با هم مقایسه شده است. بررسی پارامترهای مورفومتری گنبدها نشان می دهند که گنبدهای نمکی تک شیب نسبت به گنبدهای نمکی طاقدیسی دارای مساحت، دایره واری و ارتفاع کم تر ولی ضریب کشیدگی و ضریب برافراشتگی بیش تری هستند. هم چنین گنبدهای تک شیب یا روی گسل ها و یا در فاصله کمی از گسل ها قرار دارند، بنابراین گنبدهای تک شیب نسبت به گنبدهای طاقدیسی، بیشتر تحت تاثیر گسل ها هستند.
ارزیابی و مقایسة داده های بازکاوی شدة بارش جهت استفاده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیش رو، داده های آفرودیت، GPCC و داده های بارش دانشگاه دی لور (UDel) براساس داده های بارش ایستگاهی ارزیابی شده است. در این راستا، از تکنیک های RMSE، ضریب همبستگی و دیاگرام تیلور استفاده شده است. نتایج ارزیابی داده ها نشان داد که دیاگرام تیلور به دلیل ارائة تصویری جامع تر از رابطة هندسی بین RMSD، ضریب همبستگی و انحراف معیار سری های زمانی، نسبت به سایر روش های تک متغیره نظیر RMSE و ضریب تعیین، مناسب تر است. ترسیم میانگین بلندمدت بارش سالانة ایران بر اساس داده های مزبور، دقت بیشتر داده های آفرودیت و GPCC را نسبت به داده های UDel نشان می دهد. داده های آفرودیت برای مناطق شمال، شمال غرب، دامنه های جنوبی البرز و نواحی داخلی کشور مناسب تر است و داده های GPCC در مناطق غرب، جنوب، جنوب شرق و شمال شرق کشور به نتایج بهتری منتهی می شود. همچنین، مشخص شد که داده های UDel به دلیل درنظرگرفتن ارتباط فضایی داده ها با متغیر وابسته، مقادیر بارشِ سری های زمانی ناقص را بهتر از دو دادة دیگر برآورد می کند.
ارزیابی همگنی سری های زمانی دمای بیشینه و کمینه سالانه و فصلی (مطالعه موردی ناحیه خزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل دقیق سری های زمانی دما یکی از بحث های مهم در بررسی تغییرپذیری اقلیم و تغییر اقلیم می باشد. برای این منظور سری های زمانی مورد استفاده باید همگن باشند. سری های دمای حداکثر و حداقل سالانه و فصلی 5 ایستگاه همدید در ناحیه خزر که دارای آمار طولانی مدت می باشند مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحلیل از دو روش مستقیم و غیرمستقیم استفاده گردید. در روش مستقیم از شناسه تاریخی ایستگاه استفاده گردید. در روش غیرمستقیم از دو روش آزمون همگنی نرمال استاندارد مطلق و نسبی استفاده گردید. نتایج نشان می دهد ناهمگنی از روش آماری با شناسه تاریخی ایستگاه مطابقت دارد. در بین روش های آماری آزمون همگنی نرمال استاندارد نسبی مناسب تر از روش همگنی نرمال استاندارد مطلق است. ارزیابی همگنی بین سری های زمانی سالانه و فصلی دمای حداقل و حداکثر نشان می دهد که سری های زمانی دمای حداقل ناهمگنی بیش تری نسبت به سری های زمانی دمای حداکثر دارند. مقایسه نتایج همگنی بین سری های زمانی دمای بیشینه و کمینه فصول سرد و گرم نشان می دهد که سری های زمانی دمای فصول سرد نسبت به عوامل ایجاد ناهمگنی پایدارتر می باشند. در تعدادی از ایستگاه ها، جابجایی ایستگاه در سری های زمانی دمای حداکثر سالانه و فصلی باعث ایجاد ناهمگنی نشده است.