فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز لیکوان چای با متوسط بارندگی 352.72 میلی متر شیب و متوسط %5.36 در جنوب شرق استان اردبیل واقع شده است. گسترش چشمگیر سازندهای سطحی و زمین شناسی حساس به عوامل فرسایش مسلط بر حوضه و اثرات فرازشی نوزمین ساخت (با مقادیر 0.33 و (Vf=1.4 و (Bs=2.23) سیستم آبراهه ها بشدت موجب فرسایش و انتقال مواد سست می شوند. نتایج داده های مورفومتری سیستم زهکشی، ضرایب و اشکال فرم هندسی حوضه به همراه برخی از شاخص های ارزیابی میزان استعداد حوضه به فرسایش خطی بویژه خندقی و فرمول های تجربی برآورد میزان رسوب، نظیر آرنولدس، فورنیه، سپاسخواه و ... نشانگر شدت تخریب و حجم زیادی از سازندهای خاکی از منطقه است. متوسط فرسایشزایی باران حوضه بر حسب تن در هکتار در سال با توجه به نتایج فرمول های مذکور 291.51 ton/hac/y و مجموع فرسایش سالانه خاک در حوضه 22446270 ton/hac/y برآورد شده نشان دهنده بالا بودن نرخ فرسایش خاک است. میانگین اسیدیته pH خاک های حوضه 6.14 می باشد که از نظر زراعی برای رویش گیاهان PH مطلوب می باشد. با وجود تمایل اسیدی بسیار ضعیف خاک است.
جنگل حرا
حوزههای تخصصی:
نواحی حاشیه و جزایر خلیج فارس در اقلیم گرم مرطوب با رطوبت مطلق بالا واقع شده است ناحیه ای با موقعیت آب و هوایی نامطلوب که از ویژگیهای آن می توان حداقل باران و کم آبی، بخار آب فراوان، رطوبت نسبی کم، تابش خوشیدی زیاد، گرد و غبار و... نام برد که با توجه به طرح های توسعه شهری و ایجاد شهرهای جدید و مناطق صنعتی به همراه ازدیاد جمعیت دارای اهمیت فراوان از نظر هزینه انرژی در برابر اقلیم نامطلوب می باشد. در گذشته بومیان با توجه به وجود پوشش گیاهی جنگل حرا و استفاده از تکنیک های بومی در برابر نامطلوبی اقلیم شرایط کم و بیش قابل تحملی را برای خود مهیا می نمودند در صورتی که با توجه به تغییرات سازه ای جدید این امر همراه با افزایش زیاد هزینه انرژی در طول سال می باشد. هدف این مقاله شناخت پتانسیل ایجاد شرایط مطلوب اقلیمی جنگل حرا در حاشیه خلیج فارس با تاکید بر کاهش هزینه انرژی می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، با استفاده از آمارهای موجود هواشناسی و کاربرد مدل های بیوکلیماتیک انسانی می باشد. این مقاله کوشش دارد شناخت و توسعه این جنگل ها را به عنوان یکی از راه های ایجاد اقلیم مطلوب محلی و منطقه ای در منطقه خلیج فارس برای توسعه مطلوب انسانی معرفی نماید به طوری که در نواحی جنوبی خلیج فارس در کشور امارات با صرف هزینه بالا پوشش گیاهی را سبز نگه داشته اند ولی در نواحی شمالی خلیج فارس (بخش ایرانی) این پتانسیل با کمترین هزینه در نواحی حاشیه و جزایر قابل توسعه است و بسیار ارزان تر می باشد که قابل مقایسه از نظر قیمت با کشور جنوبی نیست.
ضرورت ارزیابی توان زیست محیطی سرزمین در طرحهای توسعه کالبدی
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه چرمله شهرستان سنقر استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه آبریز چرمله در شمال شهرستان سنقر در استان کرمانشاه واقع شده است. این حوضه جزیی از حوضه رودخانه گاوه رود است که پس از عبور از استان کرمانشاه به رودخانه سیروان وارد می شود و پس از عبور از مرز ایران وارد کشور عراق می شود. حوضه مذکور از لحاظ زمین شناسی جزیی از زون سنندج- سیرجان می باشد. نفوذناپذیر بودن سنگ زیر بنا (سنگ های دگرگونی و آذرین)، بارش فراوان و شیب و ارتفاع زیاد این حوضه را از لحاظ وقوع زمین لغزش بسیار آسیب پذیر ساخته است. 9 نقشه شامل شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، لیتولوژی، حساسیت سنگ به فرسایش، آب و هوا، هم باران، هم دما و پوشش گیاهی در سیستم اطلاعات جغرافیایی همپوشانی داده شده اند و از طریق چهار روش تراکم سطح، قضاوت کارشناسی (تحلیل سلسله مراتبی)، وزن متغیر ها و ارزش اطلاعاتی نقشه های خطر زمین لغزش این حوضه تهیه گردیده است. در نهایت از بین نقشه های تهیه شده به روش های مذکور نقشه حاصل از روش قضاوت کارشناسی بیشترین تناسب را با زمین لغزش های مشاهده شده در حوضه، داشته است. با استفاده از این روش و استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS پهنه های مستعد زمین لغزش در سطح محدوده مورد مطالعه شناسایی و به صورت دقیق ترین نقشه پهنه بندی ارایه گردیده است. بطوری که کمترین خطر لغزش در بخش های جنوبی حوضه و بیشترین خطر در بخش های شمالی حوضه به علت عمده ای جنس زمین شناسی و شیب زیاد واقع شده است که این امر می تواند در برنامه ریزی های مختلف مد نظر برنامه ریزان قرار گیرد.
بررسی الگوهای گردشی تراز 500 هکتوپاسکال جو در سال های کم بارش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داده های روزانه ارتفاع ژئو پتانسیل تراز 500 هکتو پاسکال ساعت 12GTM برای مختصات صفر تا هفتاد درجه طول شرقی و ده تا شصت درجه شمالی در سالهای کم بارش ایران (1983، 1985، 1987، 1989، 1990، 1999) از پایگاه داده های اقلیمی NCEP/NCAR استخراج شد. برای انتخاب مهمترین مولفه ها، اصل تبیین بیش از یک درصد مبنا قرار گرفت. این تحلیل نشان داد که با سیزده مولفه می توان حدود 92 درصد تغییرات داده ها را تبیین کرد. بر این اساس، مقادیر سیزده مولفه مبنا در 2190 روز (شش سال کم بارش) و هفت الگوی گردشی قابل شناسایی است. الگوی شماره یک، بیانگر جریان مداری و الگوهای شماره 2، 4، 5، 6، 7 معرف حاکمیت فراز و برخی موارد پر ارتفاع بر روی ایران است. هنگام استقرار الگوی شماره 3، بر روی دریای خزر یک کم ارتفاع تشکیل شده که رطوبت آن به ایران نمی رسد و بطور همزمان یک فراز ضعیف بر جنوب ایران حاکم است. تحت استقرار هر یک از الگو های مذکور، کشور ایران با کاهش بارندگی نسبت به میانگین مواجه است.
تعیین دوره گرده¬افشانی موثر در بادام (Prunus dulcis Mill.) دیرگل رقم شاهرود 12 در شرایط آب و هوایی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دریاچه های دوران چهارم بستر تبلور و گسترش مدنیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های تکاملی، چه در علوم اجتماعی و چه در علوم دیگر، همواره کوشیده اند سیر تکوینی خاصی را برای بروز پدیده های ترسیم نمایند. در مقابل کاتاستروفیست ها همواره بر نوعی تغییر تاکید دارند که به جای ترسیم یک سیر تکوینی، نوعی تناوب و تکرار را در بروز پدیده ها حاکم می دانند (رژه کک 1370). انتخاب یکی از این دو دیدگاه توسط محقق، بر نحوه تفسیر واقعیت ها تاثیر فراوان دارد.از چندی پیش باستان شناسان به خوبی در یافتند که بررسی های اقلیم شناسی دیرینه و ژئومرفولوژی محیط های طبیعی می تواند در برداشتی واقع بینانه تر از وقایع گذشته آنها را یاری دهد و همین احساس سبب شده است که رشته جدیدی به نام زمین باستان شناسی Geoarcheology در دهه های اخیر پایه گذاری شود.اطلاعات مربوط به بسترهای زیستی مدنیت ها و تاثیراتی که تغییرات اقلیمی و طبیعی در نوع معیشت، نحوه زندگی، جابه جایی و مهاجرت ها، انقطاع یا ظهور حیاتی گونه ها داشته، نه تنها بسیاری از واقعیت های مورد توجه باستان شناسان را توضیح داده است که گاه پاره هایی از انگاشته های قطعی درمورد سیر تکوین جوامع را نیز به تجدید نظر جدی طلبیده است. اطلاعات زمین باستان شناسی به خوبی بر این واقعیت تاکید دارد که بستر ظهور مدنیت ها در همه نقاط یکسان نبوده است و بر اساس عوامل محیطی تبلور این کانون ها از پدیده های خاص طبیعی تبعیت نموده است. برای مثال دربسیاری از نقاط رود خانه ها، و در پاره ای از مناطق سواحل، در بعضی موارد عملکرد یخچالها، و در ایران به صورت عام دریاچه های دوران چهارم در رشد و تبلور کانونهای جمعیتی و مدنی موثر بوده اند.در این مقاله به استناد شواهد ژئومرفیک و تکیه بر شواهد تاریخی و باستان شناسی سعی شده است تاثیر بستر دریاچه های دوران چهارم در تبلور کانونهای جمعیتی ایران و رشد آنها را روشن سازد و گستره ایران را بر اساس اهمیت شاخص ها و مولفه های طبیعی در طبیعی در ایجاد انعقاد نطفه یا گسترش این کانونهای مدنی طبقه بندی نماید.
مطالعه روند تغییرات بارش برف در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از صفات مشترک همه پیش بینی های مربوط به تغییرات اقلیمی، گرم شدن میانگین دمای هوا، در نزدیکی سطح زمین است. از تاثیرات منفی گرمایش جهانی، کاهش آب رودخانه ها و سطح آب دریاچه ها، بخصوص در محیط هایی است که به ذوب تدریجی برف وابسته اند.به طور خاص، درجه حرارت گرمتر هوا، باعث کاهش تجمع برف در فصل سرد سال شده و این موضوع به شدت، رواناب را در فصل بهار و تابستان کاهش می هد. این تغییر فصلی در رواناب، باعث کاهش شدید منابع آب در بخش های مختلف، نظیر شهری، صنعتی و کشاورزی شده و آب پشت دیواره سدها را نیز، به شدت کاهش می دهد. با توجه موارد مطرح شده در فوق، در این مطالعه با استفاده از داده های بارش روزانه برف و میانگین سالانه دمای تعداد 15 ایستگاه سینوپتیک منطقه شمال غرب ایران، نسبت به بررسی تغییرات دراز مدت بارش برف و میانگین دمای سالانه اقدام شده است.روش مورد استفاده در این مطالعه، تحلیل روند بر مبنای سری های زمانی و آزمون روند بر مبنای روش های اسپیرمن، کندال و پیرسون می باشد. نتایج حاصل از مقایسه بین مجموع بارش برف و نسبت بارش برف به کل بارش سالانه با روند تغییرات دما نشان داد که در ایستگاههای ارومیه، تبریز، اهر، خلخال، پیرانشهر و ماکو ضمن افزایش میانگین دمای سالانه، میزان بارش برف از روند نزولی معنی داری برخوردار می باشد و این موضوع می تواند نشان دهنده اثرات منفی گرمایش تدریجی در منطقه شمال غرب ایران بر روی تغییر رﮊیم بارش از برف به باران و کاهش شدید منابع آب وابسته به ذوب تدریجی برف باشد.
محدوده آسایش حرارتی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت جزیره حرارتی شهر تهران
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط پارامترهای اقلیمی و عملکرد گندم دیم با استفاده از مدل رگرسیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از طریق یک معادله رگرسیونی به ارتباط پارامترهای اقلیمی ( متغیرهای مستقل) و افزایش یا کاهش عملکرد گندم دیم متغیر وابسته در دشت سیلاخور واقع در استان لرستان پرداخته شده است پارامترهای اقلیمی مورد استفاده از میزان بارشهای پاییزه و بهاره تعداد روزهای یخبندان بهاری اولین بارش پاییزه و تعداد روزهای بارانی بالای یک میلی متر دوره مرطوب سال تشکیل شده اند نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین عملکرد گندم دیم و متغیر های میزان بارش پاییزه ارتباط معمکوس برقرار میباشد همچنین با توجه به شاخص R- squard در معادله رگرسیونی مذکور مشخص شد که تنها 47% از تغییرات متغیر وابسته عملکردگندم دیم توسط متغیر های مستقل مومرد استفاده در مدل رگرسیونی توضیح داده می شوند و 53% از تغییرات عملکرد گندم دیم به پارامترهای دیگری وابسته می باشد.
تأثیر هیدرولوژی و محیط جغرافیایی بر استقرارهای باستانی حوزه زهک سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عناصر و پدیدههای جغرافیایی بر انسان و زندگی او فراوان است. این تأثیرات را میتوان حداقل بر جذب و دفع گروههای انسانی، نوع و شکل سکونتگاه، محوطههای استقراری و جابهجایی آن، میزان بهرهوری از منابع طبیعی، جمعیت و … مشاهده کرد. در ایـن مقـاله سعی شده است تا بر اساس بررسیهای باستانشناسی ـ که در حوزه زهک سیستان صورت گرفت ـ به نقـش جغرافیا و به خصوص هیدرولوژی در شکلگیری و نابودی تمدنهای مختلف سیستان و حوزه زهک پرداخته شود. تأسیس تاریخ استقرار، زمان ترک محوطهها و مجموعه علل آن در هر یک از محدودههای مطالعه شده، از مهمترین اهداف در پژوهش مورد نظر است. روش بـررسی بـه صـورت پـیمایش مـیدانی و سـیستماتیک انـجام شـد. در ایـن روش نمـونههای شاخص فرهنگی (سفال) جمعآوری شد؛ سپس مطالعات باستانشناسی روی آنها انجام گرفت. نتایج حاصل از این بررسی موجب شد تا شاخص انگارههای زیستی و استقراری این منطقه ابزار لازم را در بازسازی محیط جغرافیایی آن در دورههای مختلف زمانی (پیش از تاریخ، دوران تاریخی و دوران اسلامی) فراهم سازد
شناسایی توده های هوای ایران به روش طبقه بندی همدید مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به شناسایی و طبقه بندی همدید مکانی توده های هوای ایران با نگاهی جدید می پردازد بطوری که تا پایان مرحله محاسبات تیپ بندی هوا، از چارچوب روش های SSC[1]و SSCWE[2]پیروی شده ولی موضوع شناسایی توده های هوا و انتخاب روزهای مرجع، با رویکردهای جدیدی مطرح گردیده است.
در این پژوهش، از نه عنصرشامل ابرناکی روزانه، دمای کمینه و دمای بیشینه، میانگین فشار سطح دریا، کمبود دمای اشباع (12GMT)، دامنه درجه حرارت روزانه، دامنه نقطه شبنم روزانه، حداکثر و حداقل کمبود دمای اشباع مربوط به 63 ایستگاه سینوپتیک در ایران برای تیپ بندی هوای هر ایستگاه یا به دست آوردن شاخص همدید زمانی استفاده گردید.پس از تقسیم بندی فصلی اقلیم و انتخاب پنجره های فصلی، با تشکیل ماتریسی از داده های هر ایستگاه (9×16071) و با انتخاب مُد P، تیپ بندی هوا با بهره گیری از تکینک بردارهای ویژه و تحلیل مؤلفه های اصلی و سپس تحلیل خوشه ای انجام گردید. پس از آن گروه بندی تیپ های هوای ایستگاه ها در فصول مختلف با استفاده از دمای پتانسیل مجازی که از نظر هواشناسی عنصری پایستار تلقی می شود و همچنین بهره گیری از دو رویکرد محاسباتی جدید در انتخاب روزهای مرجع، 13 توده هوای فصلی با ویژگی های مختلف شناسایی گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که روش های انتخاب روزهای مرجع همپوشانی مناسبی با هم داشته و توده های هوای منبعث از آن ها دارای ویژگی های مشابهی می باشند. با توجه به میانگین ویژگی های توده های هوای فصلی ایران، و در مقایسه با طبقه بندی ایالات متحده و برژرون مشخص شدکه دو نوع توده DP و MM از طبقه بندی آمریکایی و سه نوع توده mE، cP و cA از تقسیم بندی برژرون در بین توده های ایران قابل مشاهده نبوده و بنابراین قابل تطبیق نمی باشند. از لحاظ مشابهت الگوهای فراوانی توده ها در فصول مختلف، می توان چهار تیپ الگو را که مبتنی بر فراوانی حضور توده ها در مناطق سرزمینی معینی می باشند با عناوین 1- تیپ ساحل شمالی 2- تیپ میانه جنوبی – جنوب شرق 3-تیپ سواحل جنوبی، شما ل شرق و شمال غرب و 4-تیپ البرز جنوبی و نیمه غربی معرفی نمود که هریک توده های خاصی را در برمی گیرند.
کارایی واحدهای ژئومرفولوژی در ارزیابی فرسایش و رسوب ( مطالعه موردی : حوضه آبخیز بوجان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوضه های آبخیز در ایران از نظر زمین شناسی ، ناهمواری ، اقلیم و سایر عوامل مؤثر در امر فرسایش بسیار متفاوت هستند ؛ بطوریکه ارزیابی فرسایش و اولویت بندی اراضی در روش استفاده از واحدهای هیدرولوژیکی را با مشکل مواجه می سازند . تحقیق حاضر ، شناخت ویژگی واحدهای ژئومرفولوژی را جهت ارزیابی میزان فرسایش و رسوب ضروری می داند ؛ بطوریکه بتوان از آن بعنوان مدل و پلان کار استفاده نمود. دراین روش ، ابتدا با استفاده از ملاکهای جنس سنگ و عوامل توپوگرافی یعنی ارتفاع ، شیب و جهت دامنه ها می توان واحدهای ژئومرفولوژی یک منطقه را تعیین نمود . سپس برای تخمین مقدار فرسایش در این واحدها و طبقه بندی اراضی بر اساس معیارهای کمّی ، با یک دید همه جانبه از کلیه عوامل مؤثر ، از روش پسیاک استفاده نمود . ارزیابی فرسایش با روش مذکور در واحدهای ژئوفرمولوژی ثابت می کند که فرضیات تحقیق درباره سرعت ، دقت عمل بیشتر ، تشخیص مهمترین عوامل فرسایش و بحرانی ترین نواحی از نظر تولید رسوب ، تعیین روابط و نحوه توزیع مکانی فرسایش و بحرانی ترین نواحی از نظر تولید رسوب ، تعیین روابط و نحوه توزیع مکانی فرسایش خاک در سطح منطقه صحیح می باشد .
مطالعه اقلیمی خشکی و خشکسالی در سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
مطالعه اقلیمی خشکی و خشکسالیها بعنوان یکی از هدف های اساسی و برنامه کاری سازمانها ومراکز پژوهشی در کشورهایی است که گرفتار معضل خشکی و خشکسالیها وخصوصا شرایط بیابان زایی هستند. اثرات ناحیه ای و جهانی این پدیده شوم و دشمن مدنیت انسان امروزی آنچنان بارز است که حتی کشورهایی که دچار این پدیده نسستند ‘ درمراکز پژوهشی خود مطالعه بروز این شرایط را وجهه همت خود گمارده اند. از اینرو بدلیل اثرات مصیبت بار حاصل از بروز خشکسالیها در مقیاس جهانی و نتایج فوق العاده منفی بر ظریفیت جغرافیایی جهان حاضر ‘ سازمانهایی نظیر سازمان خواروبار کشاورزی جهانی ‘ سازمان جهانی هواشناسی و مرکز مطالعات مناطق خشک و وابسته به "یونسکو" و ده ها مرکز عمده دیگر را می توان نام بد که بدنبال کشف پیدایش و علل بروز این شرایط هستند. د راین میان می توان از مراکز مطالعاتی عمده د رهندوستان ‘ بررسی مسائل خشکی وخشکسالیها در کشورهای شمال آفریقا و همچنین مراکز مطالعاتی عمده در جهت شناخت علل بروز خشکسالیها در کشورهای ساحل (کشورهای واقع در جنوب بیابان آفریقا که از اقیانوس اطلس تا اقیانوس هند و دریای سرخ گسترش یافته اند) که عمدتا از طرف دانشمندان اروپایی مطالعه می شود ومراکز بین المللی برا ی تحقیق در موضوع یا د شده نام برد. علاوه براین مطالعات گسترده ای در مزاکز علمی ایالات متحده امریکا مخصوصا در ایالت اریزونا راجع به مسائل نواحی خشک و نیمه خشک صورت می گیرد وهمچنین مطالعات ارزنده محققین و دانشمندان چینی در خصوص مناطق بیابانی وخشک چین و مطالعات و اقدامات پیگیر دانشمندان اتحاد جمایرشوروی در مورد مناطق خشک و بویژه بیابانهای آسیای مرکزی از موارد بسیار مهم و قابل ذکر می باشد. در ایران که شرایط اقلیم بیابانی و خشک و نیمه خشک ‘ بخش اعظمی از سطح کشور را فراگرفته است مطالعه اقلیمی خشکی و بروز خشکسالیها چه در مقیاس محلی ومنطقه ای و چه وسیعتر از اهمیت ویژه ای برای پیش بینی ها و تمهیدات لازم در مواقع ضروری لازم است و از اینروست که از مدتها قبل در برخی از مراکز علمی کشور وهمچنین برخی از سازمانها دولتی تحت عناوین مختلف به مطالعه موضوعات مناطق بیابانی و راههای جلوگیر از پیش روی بیابانها و انهدام روستاها مشغول می باشند ولی به موضوع مطالعه کمی این امرکمتر پرداخته شده است. مطالعه حاضر در راستای هدف های یاد شده در فوق و برای تحقیق و بررسی شرایط اقلیمی خشکی و خشکسالیها دربخش عمده ای از کشور یعنی سیستان و بلوچستان صورت می گیرد وامید است نتایج آن چه از نظر علمی و چه از جنبه های کاربردی وعملی مورد استفاده قرار گیرد.
تجزیه وتحلیل ریسکهای محیط زیستی نیروگاه گازی آبادان با استفاده از روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی ریسکها و آثار ناشی از نیروگاه گازی آبادان به انجام رسید. با تکمیل 99 پرسشنامة خبرگان و کارشناسان صنعت برق انواع ریسکها، در فاز بهره برداری نیروگاه گازی آبادان شناسایی گردید. در ادامه برای اولویت بندی ریسکهای واحد نیروگاه گازی آبادان از روش TOPSIS که از جمله روشهای تصمیم گیری چند شاخصه (MADM) است بهره گیری شد. این روش به دلیل بهکارگیری مستقیم استنباطات ذهنی متخصصان در مدل و دستیابی به نتایج عینیتر در تجزیه وتحلیل و رتبه بندی ریسکها استفاده شد. وزن نسبی معیارها در سومین گام استقرار این روش از تکنیک آنتروپی شانون و تکنیک بردار ویژه به دست آمد. بعد از اولویت بندی ریسکهای هر واحد به طور جداگانه با بهره گیری از روش مذکور، با استفاده از آزمون آماری، تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه، مهم ترین اولویت های ریسک نیروگاه گازی آبادان تعیین شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که ریسکهای راه اندازی واحد با سوخت گاز با وزن807/0، مخازن سوخت با وزن 798/0، تحویل سوخت گاز با وزن630/0در واحدبهره برداری و کار بر روی کلاچ سوخت مایع با وزن 603/0 و تعویض فیلتر های گاز در واحد مکانیک از مهم ترین ریسکهای محیط زیستی نیروگاه گازی آبادان شناخته میشود. راهکارهایی برای کنترل و کاهش ریسکهای شناسایی شده ارائه شد، از جمله این راهکارها استفاده از تجهیزات حفاظت کننده و قطع کننده جریان برق و نیز بازدیدهای دوره ای و تعمیرات پیشگیرانه نسبت به ریسک آتش سوزی و انفجار نیروگاه است.
بررسی کارایی چند فرمول تجربی مهم برای محاسبه بیلان آبی در حوضه های آبخیز فاقد ایستگاه آب سنجی در مناطق خشک و نیمه خشک ایران
حوزههای تخصصی:
محاسبه تبخیر و تعرق زعفران با روش پنمن مونتیث و نیازآبی آن در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش بهره وری آب یکی از راه کارهای مدیریت مصرف آب دربخش کشاورزی و افزایش بازده مصرف آن می باشد.برای بهبود بهره وری مصرف آب در شبکه های آبیاری، تعیین دقیق نیاز آبی گیاهان و برآورد دقیق مقدار تبخیر و تعرق امری ضروری است که به کمک آن می توان مدیریت مصرف آب در کشاورزی را بهبود بخشید.در این تحقیق عناصر اقلیمی دما، بارش و رطوبت نسبی روزانه در دوره آماری 1993-2008 میلادی با برنامه calculate.xlsx در نرم افزارexcel محاسبه شده و مقدار تبخیرو تعرق روزانه با روش پنمن مونتیث، نیاز آبی و بارش درفصول مختلف رشد گیاه زعفران مشخص گردید.نتایج نشان داد ایستگاه های غرب و جنوب غرب استان دمای لازم برای کسب درجه-روز گیاه به دست نمی آید. با توجه به اینکه نامین دمای مورد نیاز گیاه،اولین عامل رشد زعفران می باشد،این ایستگاه ها برای کشت زعفران مناسب نیستند.فصول رشد زعفران از اکتبر(مهر) تا (اردیبهشت) است. در دوره رشد زعفران،در ایستگاه اردستان با528/1میلی متر بیشترین نیاز آبی و ایستگاه کاشان با 279میلی متر کمترین نیاز آبی اندازه گیری شده است.در ایستگاه اردستان با 407میلی متر بیشترین مقدار آبیاری سالانه و در ایستگاه گلپایگان107میلی متر کمترین مقدار آبیاری سالانه محاسبه شده است
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدلANP(مطالعه موردی: حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیده ای هستند که بر تمامی بخش های کره زمین تأثیرگذارند که دراین بین زمین لغزش به عنوان یکی از مهم ترین معضلات جهانی باعث خسارات عدیده ای به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... می گردد که با شناسایی عوامل مؤثر در وقوع حرکت های توده ای و پهنه بندی آن، می توان کمک مؤثری در تدوین برنامه مدیریت خطر و کاهش خسارات ناشی از وقوع این پدیده نمود. هدف از انجام این پژوهش نیز پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) در حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود می باشد. بدین منظور، لایه های اطلاعاتی 10 عامل: ارتفاع، بارش، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، تراکم پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و فاصله از گسل تهیه شد. سپس جهت تهیه نقشه پهنه بندی از مدل ANP استفاده گردید. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که عوامل فاصله از رودخانه و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین امتیاز وزنی(0.228 و 0.204) و شیب و جهت شیب کمترین وزن(0.012، 0.021) را در حوضه موردمطالعه به خود اختصاص دادند. از تعداد 31 زمین لغزش رخ داده در حوضه مطالعاتی، 17 زمین لغزش در فاصله 50-0 متری و 14 زمین لغزش دیگر در فاصله 150-50 متری از رودخانه به وقوع پیوسته است که نشان از تأثیر مستقیم و مهم فرسایش و زیر شویی رودخانه می باشد. همچنین فعالیت های انسانی نظیر جاده سازی در حوضه موردنظر خطر وقوع زمین لغزش را چندین برابر نموده است به طوری که 22 زمین لغزش در فاصله 0 تا 500 متری از راه های ارتباطی، رخ افتاده و راه ها را مورد هجوم خود قرارداده اند. درنهایت، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش و انطباق داده های زمین لغزشی و مشاهدات میدانی، می توان گفت مدل ANP می تواند به عنوان مدلی مناسب و کارآمد برای پیش بینی پدیده لغزش به کار گرفته شود به طوری که در پژوهش حاضر 5/64 درصد زمین لغزش های حوضه در پهنه های خیلی زیاد و زیاد به وقوع پیوسته است.