فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تا کنون سعی ژئومورفولوژیست ها بر این بوده که پدیده های ژئومورفیک را در چارچوب قانون علیت تبیین نمایند. حال آنکه در جغرافیای فضایی بر خلاف جغرافیای کلاسیک الزامی بر علی بودن روابط بین پدیده ها وجود نداشته و تنها روابط مطرح شده از نوع ژنریک است که می تواند علیت را توجیه نماید و البته روابط ژنریک با آنچه تحت عنوان روابط همبستگی بیان میشود تفاوت اساسی دارد. دوال را شاید بتوان دوگانه و دوالیتی را دوگانگی معنی کرد. واژه ای که ضمن در بر داشتن مفهوم تباین ضمنی، تزویج و همراهی دو پدیده را نیز بیان می دارد. دوالیتی، قرینه بودن دو پدیده، عکس هم عمل کردن و مشخص نمودن پاره ای از نسبتها را هم می تواند در برگیرد. منظور از دوالیتی در ژئومرفولوژی پدیده خاصی است که با پدیده ای ثانوی زوج شده و اگر چه می توان ماهیتی مستقل و جدا برای آنها منظور داشت ولی پیوندی بین آنها منعقد است که میتوان رفتار یکی را در ارتباط با پدیده دیگر تبیین نمود. طرح نظریه دوالیتی در ژئومرفولوژی که از این پس تحت عنوان ژئودوالیتی از آن یاد می شود تنها بیان یک مفهوم ساده و بیان مصادیق آن در ژئومرفولوژی نخواهد بود بلکه محققان در این حوزه را به تجدید نظری کلی پیرامون نحوه مدیریت، کنترل و پایش بسیاری از پدیده ها در ژئومرفولوژی وا می دارد. در تشریح این ایده سعی شده است به اتکای روشی تجربی - قیاسی و با تکنیک تداخل سنجی موجی نسبت به تعریف این مفهوم و تاثیرات آن در تحلیل های ژئومرفولوژی اقدام گردد. بطور کلی نتایج حاصل از بکار گیری این مفهوم نشان می دهد که: تحلیل بسیاری از داده ها در چهارچوب نظریه ژئودوالیتی می تواند علت تامه متفاوتی را نسبت به تحلیل های کلاسیک در ژئومرفولوژی بوجود آورد. اگرچه مفهوم دوال با مفاهیمی چون کوپلینگ و ثنویت تشابه کاذب دارد و می توان تشابهاتی درحوزه تکنیک های بکار گرفته شده در مورد تحلیل اعداد و ارقام بین آنها مشاهده نمود ولی تفاوت ماهوی بین آنها وجود دارد. دوال را نباید با مفهوم ثنویت معادل دانست بلکه از دیدگاه فلسفی واژه ای که می تواند بار معنایی آنرا در زبان فارسی حامل باشد واژه زوجیت است.
ارزیابی پتانسیل روانگرایی خاک در اثر وقوع زلزله با استفاده از روش VS (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ایران در یکی از مناطق مهم لرزه خیز دنیا واقع شده و تاکنون شاهد وقوع زمین لرزه های شدیدی بوده است. وقوع زمین لرزه با خطراتی برای زندگی بشر همراه است که از جمله خطرهای ناشی از آن، خطرهای ژئوتکنیکی است. یکی از خطرهای ژئوتکنیکی مهم، پدیده روانگرایی می باشد. روانگرایی خاک، دلیل بسیاری از خرابی های ناشی از زلزله است. بروز پدیده روانگرایی در حین زلزله می تواند خسارات زیادی به شریان های حیاتی، کج شدن و فرو رفتن سازه های روزمینی و بالا آمدن سازه های سبک مدفون در خاک (مثل لوله ها) و پر شدن چاه های آب گردد. منطقه مورد مطالعه (شهراردبیل) بر روی یک دشت رسوبی با مواد سست آبرفتی استقرار یافته و در طول تاریخ، شاهد وقوع زلزله های متعددی بوده است؛ از این رو می تواند مستعد وقوع روانگرایی باشد. در این تحقیق، روش اندازه گیری سرعت موج برشی (VS) جهت ارزیابی پتانسیل روانگرایی خاک های شهر اردبیل مورد استفاده قرارگرفته است. نتایج به دست آمده از این مطالعات برای شرایط سیمانی، نشان می دهد بخش هایی از منطقه (1 و 2) شهرداری، با خطر زیاد روانگرایی مواجهه اند و در شرایط بدون سمنتاسیون، بخش هایی از مناطق 1 و 4، با خطر خیلی زیاد به جهت احتمال وقوع روانگرایی همراه هستند.
شناسایی فرصت های توسعه ناشی از زلزله با تاکید بر ابعاد کالبدی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان توسعه، بلایا و بازسازی از مهمترین مقولات نظری در مطالعات مدیریت بحران و سوانح محسوب می شود. اگرچه اعتقاد بر این است که بلایای بزرگ طبیعی و غیر طبیعی روند توسعه را به تاخیر می اندازد و موجبات تخریب منابع و ایجاد اختلال در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی جوامع را به دنبال دارد، ولی در عین حال بحران ها و بلایا همچنین فرصت هایی برای توسعه بخصوص در فرآیند بازسازی فراهم می آورند. مدیران و برنامه ریزان می توانند با بهره گیری از این فرصت ها آستانه های مقاوم سازی جامعه و بهره گیری از شرایط بحران در جهت رفع مشکلات قبلی را ارتقا دهند. شرایطی که در موارد عادی به ندرت امکان پذیر می باشند. به هنگام وقوع بحران ها و بلایا همچنین، کمک های خیرین افزایش یافته و امکانات مالی لازم برای تغییرات کالبدی در رابطه با ایمن سازی و بهبود کیفیت محیط مصنوع سرعت بیشتری به خود می گیرد. هدف این مطالعه آن است که روابط بین توسعه و بلایا بررسی و فرصت های توسعه کالبدی زلزله بم شناسایی و عوامل و معیارهای موثر بر نحوه و چگونگی استفاده از آنها شناسایی و تحلیل شوند. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی می باشد و شیوه های گردآوری اطلاعات شامل روش های اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) است. یافته های تحقیق نشان می دهند که از فرصت های توسعه کالبدی بعد از زلزله بم در زمینه های مسکن (مقاوم سازی، نظارت بر ساخت و ساز، نمای ساختمان و...) و خدمات عمومی (خدمات آموزشی، درمانی، ورزشی و...) بیشترین استفاده صورت گرفته در حالی که فرصت های کالبدی در زمینه خدمات زیربنایی (آب، برق، مخابرات و فاضلاب شهری) معابر و بافت شهر مورد توجه و استفاده چندان قرار نگرفته اند. به نظر می رسد نحوه مدیریت و عدم هماهنگی لازم در برنامه ها و بین سازمان های درگیر نقش زیادی در استفاده و عدم استفاده از این فرصت های توسعه کالبدی داشته اند و اینکه نقش دولت در بازسازی، اثرگذارترین عامل در میزان استفاده از فرصت های توسعه بوده است.
مطالعه تغییر پذیری بارش دهه های اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تغییرات ویژگیهای بارش 34 ایستگاه سینوپتیک کشور مورد مطالعه و بررسی شده است. این ایستگاهها دارای30 سال داده پیوسته در دوره آماری 1951-1991 بودند و از نظر مکانی در سطح کشور دارای توزیع متناسب میباشند. برای دستیابی به یک ایده کلی از رفتار بارش، از میانگین متحرک و برای بررسی همگنی دادههای بارش، از روش تبدیل شده آبه، انحرافات تجمعی، نسبت بیشینه ورسلی و خود همبستگی مرتبه اول استفاده شده است. مطالعه روند و معناداری آن، با استفاده از آزمون پارامتریک تی- استیودنت و آزمونهای ناپارامتریک منکندال و اسپیرمن به همراه تحلیل کمی روند صورت گرفته است. برای کشف نقاط جهش در میانگینهای بارش از آزمونهای منکندال دنبالهای، انحرافات تجمعی و نسبت بیشینه ورسلی بهره گرفته شده و سپس معناداری نقاط با استفاده از آزمونهای منویتنی و کروسکال والیس بررسی شده است. دلایل ناهمگنی سریهای بارش ایستگاههای منتخب، بیشتر ناشی از وجود روند و نوسانهای زیاد بوده و کمتر متأثر از جهشهای ناگهانی میباشد. علیرغم تصور عمومی، کشور شاهد هر دو روند کاهشی و افزایشی در جمع بارش سالیانه ایستگاههای سینوپتیک بوده است. به عنوان مثال جمع بارش سالیانه در مشهد و تهران دارای روند مثبت و در بندرانزلی دارای روند منفی بوده است. روندهای بارش فصلی در هیچ یک از ایستگاههای مطالعه شده به صورت موازی رخ نداده است.
(Hel.mand) (Hilmand) (hir.mand) هیرمند/ هیلمند/ هلمند رود/
حوزههای تخصصی:
ذوب برف در حوضه آبریز طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق آمار ( بارندگی – در چه حرارت – دبی – سرعت باد و ...) حوضه آبریز رودخانه طالقان مورد بررسی قرار گرفته است . با استفاده از دمای ماهانه ( حداکثر – حداقل – میانگین ) و منحنی هیپسومتریک حوضه – پتانسیل سطوح تحت ریزش برف و همچنین خط پیشروی و پسروی آم در ماههای متفاوت مشخص – سپس شاخص برفگیری حوضه در ماهها و برای ارتفاعات مختلف تعیین شده است . این مطالعات ضریب برفی حوضه را حدود 56 درصد بدست داده است . به عبارت دیگر – 56 درصد از کل ریزشهای جوی سالانه در این حوضه به صورت برف می باشد . با استفاده از آمار برف ایستگاههای برف سنجی – ضرایبی برای هر کدام از برف به روش بیلان انرژی بررسی و در نهایت با استفاده از روش همبستگی چند متغیره – دبی رودخانه در ماههای فروردین – اردیبهشت و خرداد برآورده گردیده است .
تاثیر مؤلفه های مورفومتری برخان بر میزان جابه جایی آن (مطالعه موردی: ریگ چاه جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه های ماسه ای، از کنش متقابل جریان باد و بستر ماسه سرچشمه می گیرند. برخان ها، یکی از اشکال تراکمی بادی هستند و در نواحیی که ماسه برای پوشاندن کامل سطح وجود نداشته باشد و باد در اغلب طول سال از جهت یکسانی برخوردار باشد، تشکیل می شوند. این عوارض، از ماسه متحرک تشکیل شده، از مهمترین ویژگی آنها پویایی و تحرکات جانبی است که بخشی از آنها، کانون های بحران و تهدید کننده مراکز مسکونی شهری و روستایی، مراکز اقتصادی و نظامی و شریان های ارتباطی محسوب می گردند. به طور کلی، برخان ها متناسب با شدت باد و به طور معکوس متناسب با ارتفاع خود جابهجا می شوند. میزان جابهجایی آنها تابعی از شدت باد، مورفولوژی سه بعدی برخان و تعاملات بین آنهاست. یکی از رایجترین ناهمواری های بادی جنوب کویر حاج علیقلی تپه های برخانی هستند. در این پژوهش، پارامترهای مورفومتری برخان و میزان جابهجایی سالیانه آن (از 10/1/1387 تا 10/1/1388) از طریق پیکه کوبی اندازه گیری شده است. سپس با استفاده ار روش آنالیز رگرسیون، نوع و شدت ارتباط بین میزان جابهجایی و مؤلفه های مورفومتری برخان بررسی و به منظور برآورد میزان جابهجایی مدل هایی ارایه شده است. با استفاده از این مدل ها، می توان میزان جابهجایی سالیانه برخان های محدوده مطالعاتی را به آسانی محاسبه نمود. نتایج بهدست آمده نشان می دهد، که ارتباط بین میزان جابهجایی و مؤلفه های مورفومتری برخان از روابط ساده خطی، توانی و نمایی پیروی می کند. ارتباطات حاصل از رابطه سنجی بین میزان جابهجایی با مؤلفه های مورفومتری برخان، حاکی از حداکثر ارتباط معکوس معنی دار نمایی میزان جابجایی با مؤلفه ارتفاع با ضریب تعیین 915/0 و انحراف معیار برآورد 133/0 است. شناخت مؤلفه های مورفودینامیک برخان می تواند به عنوان شاخصی برای تعیین وضعیت سیستم برخان عمل کرده، مبین روندهای آن نیز باشد. علاوه بر این، شناسایی و برآورد دقیق این مؤلفه ها برآیندی از میزان تهدید و تخریب را در اختیار مدیران محیطی قرار می دهد که بررسی آنها، مناطق گوناگون را از نظر مدیریت محیطی تعیین و اولویت بندی می کند.
معرفی کتاب: درآمدی بر جغرافیای خاکها و مدیریت محیطی منابع خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل شواهد ژئومورفیک زمین ساخت فعال در حوضه رودبار از سرشاخه های دز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق فعال، قسمت هایی از پوسته زمین هستند که در کواترنر پسین و به خصوص عهد حاضر دارای حرکات زمین ساختی اند و در آینده نیز مستعد بروز خطر خواهند بود. این مناطق را می توان با شواهد و شاخص های ژئومورفولوژی تشخیص داد. بر همین اساس و با استفاده از شاخص نسبی فعالیت زمین ساختی (Iat) که ترکیبی از شاخص های انتگرال هیپسومتری، نسبت کشیدگی حوضه، تقارن آبراهه ها، نسبت عرض کف دره به ارتفاع آن و طول ـ گرادیان رودخانه را شامل می شود، به بررسی و شناخت وضعیت حوضه رودبار واقع در محدوده زاگرس مرکزی اقدام شد. برای این منظور، مدل رقومی ارتفاع از داده های توپوگرافی SRTM با دقت 90 متر برای کل منطقه تهیه شده و در محیط های نرم افزاری آرک مپ، آرک ویو و گلوبال مپر، ترسیم آبراهه ها، تقسیم بندی زیرحوضه ها، اندازه گیری شاخص ها، رقومی کردن نقشه های زمین شناسی و تلفیق داده ها صورت گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهند که این حوضه 2256 کیلومترمربعی را می توان به 4 بخش ـ بسیار فعال، فعال، نیمه فعال و با فعالیت کم ـ تقسیم کرد. گسل های رورانده دهسور، وحدت آباد و زردکوه و همچنین گسل جوان زاگرس، چهار گسل مهمی هستند که در بروز ناپایداری در این حوضه نقش داشته اند. جابه جایی 500 متری که در طی 40 تا 50 هزار سال گذشته در مسیر سرشاخه های رودخانه های گشان و الوس صورت گرفته، حرکت راستگردی را در قطعه ای از گسل جوان زاگرس که بین دو قطعه دورود و اردل قرار گرفته است اثبات می کند. در نتیجه این حرکت، یک سطح خرد شده و فرسایش پذیر ایجاد شده که رودخانه رودبار به سرعت در حال حفر آن است و سطح اساس منطقه را پایین می برد. این عمل به تجدید سیکل فرسایش منجر شده است. در زمان حاضر سد رودبار در قسمت خروجی این حوضه و در مسیر گسل جوان و فعال زاگرس در حال احداث است؛ بنابراین ممکن است این سازه در معرض مخاطرات جدی قرار بگیرد.
ارزیابی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی محدوده تالاب های بین المللی آلاگل، آلماگل و آجی گل ترکمن صحرا با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران با دارا بودن تالاب های متعدد، که 22 تالاب آن در معاهده بین المللی رامسر به ثبت جهانی رسیده است، دارای جایگاه ویژه ای در آسیای جنوب غربی است. سه تالاب بین المللی آجی گل، آلماگل و آلاگل در دشت ترکمن صحرا از اکوسیستم های مهم جهانی بوده که در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست بررسی شده اند. تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM و ETM+ در سال های 1987، 2000، 2005 و 2010 بعد از عملیات تصحیح اتمسفری و هندسی با نمونه های تعلیمی برداشت شده با روش طبقه بندی ماکزیمم احتمال در شش کلاس آب، اراضی نمکی، اراضی بایر، پوشش گیاهی تراکم کم، پوشش گیاهی تراکم متوسط و پوشش گیاهی تراکم زیاد رده بندی شدند و با انتقال به محیط GIS و استفاده از تابع تحلیلی Union ، تغییرات رخداده در قالب ماتریس های اولیه_ثانویه طی دوره مورد مطالعه (1987-2010) ارزیابی شده اند. کاهش سطح آب تالاب ها از 8/2591 هکتار در سال 1987 به 6/1280 هکتار در سال 2010 و همچنین کاهش اراضی نمکی، کاهش پوشش گیاهی با تراکم زیاد و افزایش پوشش گیاهی با تراکم متوسط و کم، و در نهایت، بدون تغییر ماندن میزان مساحت اراضی بایر از اهم این تغییرات است، که از جمله علل اصلی این تغییرات را باید در مسائلی مانند خشکسالی های اخیر، احداث سد، برداشت بی رویه آب تالاب ها برای مصارف کشاورزی، پرورش ماهی و احداث کانال و جاده در منطقه و بین تالاب ها جستجو کرد.
اهمیت مسأله محیط زیست
حوزههای تخصصی:
ارزیابی میزان تراکم الیاف آزبست در هوای حوزه تنفسی کارگران و در فضای یک محیط صنعتی
حوزههای تخصصی:
شناسایی تیپ های بارشی زاهدان به روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله داده های بارش روزانه زاهدان از اول ژانویه 1966 تا آخر دسامبر 2005 میلادی برای شناسایی تیپ های بارشی زاهدان بررسی گردید. ابتدا روزهای بارشی استخراج شده و هفت پارامتر بارشی و چهار پارامتر زمانی برای آنها تعریف گردید. سپس بر اساس پارامترهای بارشی و زمانی تعریف شده برای 901 روز بارشی، یک ماتریس 11*616 تشکیل شد. یک تحلیل خوشه ای پایگانی با روش ادغام وارد ( Ward ) روی ماتریس پارمترهای بارشی(7*616) اعمال گردید و بر اساس آن در زاهدان پنج تیپ بارشی شناسایی شد. تیپ های بارشی زاهدان عبارتند از: 1- تیپ بارش متوسط، شدید و پُر رخداد 2- تیپ بسیار کم بارش، خیلی کوتاه مدت، پُر رخداد و خیلی آرام 3- تیپ کم بارش، طولانی مدت و آرام 4- تیپ پُربارش، کم رخداد، طولانی دوام 5-تیپ خیلی پُربارش، کم دوام و خیلی شدید. این تیپ های بارشی بطور مشخصی ویژگیهای بارش در زاهدان را نمایش می دهند.
پیامدهای زیست محیطی گسترش سکونتگاهها (مطالعه موردی: دره اسکوچای)
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از جمعیت استان آذربایجان شرقی، با توجه به شرایط طبیعی آن، در فضاهای جغرافیایی معینی مانند: دره ها، کوه پایه ها و اراضی محدود دشتی و جلگه ای متمرکز شده است. بر اثر افزایش جمعیت وگسترش مراکز شهری- صنعتی، فشار سنگینی بر این فضاهای محدود وارد آمده و محیط زیست آن ها شدیدا مورد تهدید قرار گرفته است. نوشتار حاضر بر اساس یافته های تحقیقی باعنوان «الگوهای ساماندهی سکونتگاههای دره اسکو با تاکید بر محیط زیست» و با هدف بررسی تاثیر رشد جمعیت و گسترش سکونتگاههای دره اسکو بر تخریب اراضی کشاورزی و محیط زیست آن تهیه شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، در یک دوره زمانی سیزده ساله (81-1368)، حدود دوازده درصد بر تعداد جمعیت و هفتاد و هفت درصد بر مساحت اراضی ساخته شده محدوده مورد مطالعه، افزوده شده است (صدرموسوی، 1386). افزایش در وسعت زمین های زیر ساختمان بسیار سریع بوده و به طور چشمگیری از مساحت باغات و اراضی کشاورزی به نفع اراضی مسکونی و کاربری های غیر کشاورزی کاسته شده است. اگر این روند ادامه یابد، سرسبزی و زیبایی دره مذکور در آینده نزدیک از فضای جغرافیایی محدوده حذف شده و منطقه با یک بحران زیست محیطی روبرو خواهد شد.
پیش بینی وقوع سیلاب ها بر اساس موقعیت های سینوپتیکی در ساحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بارش های سیل زا در ساحل شمالی ایران براساس نقشه های روزانه سطح زمین و ترازهای بالا طی دوره آماری سی ساله (1970 الی 1999) بررسی گردید. نتایج حاصله بیانگر آن است که سه نوع توده هوا و سیستم فشاری در ریزش بارش سواحل جنوبی دریای خزر مؤثراست که عبارتند از: سیستم های کم فشار، چرخندها و واچرخندهای مهاجر. در بین این سه عامل، شدیدترین بارش ها مربوط به چرخندها و واچرخندهای مهاجر است. هرگاه در ساحل جنوبی دریای خزر و در سطح زمین، پشته پرفشار کوتاه ناشی از گسترش هوای سرد در منطقه استقرار یابد و در تراز های میانی و بالایی جو نیز ناوه وجود داشته باشد، شرایط لازم برای وقوع بارش های شدید در منطقه مهیا می شود. به این ترتیب هرقدر میزان فشار در سطح زمین بیشتر و ناوه تراز بالایی عمیق تر باشد، انتظار وقوع بارش شدیدتر نیز بیشتر می شود. نتایج تحقیق نشان داد که رخداد بارش های شدید در شمال کشور در تراز 500هکتوپاسکال با حاکمیت پشته بر روی دریای سیاه، شرق تا مرکز اروپا، شرق دریای مدیترانه و حضور ناوه عمیق در شرق دریای سیاه همراه است. این ناوه از حوالی عرضْ70شمالی شروع و به سمت جنوب - جنوبغرب در امتداد طول های تقریبی بین ْ40 تا ْ50 شرقی گسترش می یابد. واژگان کلیدی: سینوپتیک، بارش سیل زا، ناوه، پشته، سواحل جنوبی دریای خزر، ایران
کنش های ژئومورفولوژیک - واکنش ها و تغییرات کلیماتیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی آماری پدیده گرد و غبار و تحلیل الگوی ورزش بادهای گرد و غبارزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان سبزوار از مکان های مساعد برای رخداد مکرر پدیده گرد و غبار در شمال شرق کشور محسوب می شود. در این تحقیق تحلیل زمانی و فضایی پدیده گرد و غبار با استفاده از داده های ساعتی سمت و سرعت باد و وضعیت هوای حاضر و گذشته، طی دوره آماری بیست ساله 1367- 1387 انجام گرفت. با استفاده از نرم افزار View WRplot گلباد سالانه ایستگاه سینوپتیک سبزوار ترسیم شد. از آنجا که گلباد، وضعیت باد را به صورت کلی مشخص می کند و به طور خاص در مورد بادهای گرد و غبارزا اطلاعاتی به ما نمی دهد، در این مقاله دیاگرام جدیدی معرفی می شود که آن را گل غبار نامیدیم. گل غبار طبقه بندی و توزیع سمت و سرعت بادهای گرد و غبارزا (بادغبارها) را در یک دوره معین نشان می دهد. دیاگرام گل غبار به صورت سالانه و ماهانه برای ایستگاه سینوپتیک سبزوار ترسیم و سپس نتایج آن با دیاگرام های گلباد شهرستان مقایسه شد. به علاوه به این دیاگرام ها کمیت جدیدی به نام شعاع برایند اضافه گردید. این شعاع مقایسه گلباد و گل غبار را سریعتر و راحت تر می نماید. نتایج آماری این تحقیق نشان می دهد که طی دوره آماری مورد مطالعه، وقوع روزهای همراه با گرد و غبار در شهرستان سبزوار روندی افزایشی داشته و بیشترین احتمال وقوع آن در ماه های اردیبهشت و خرداد است و در بیش از 71 درصد مواقع در ساعات بعد از ظهر روی می دهد. باد غالب در دیاگرام های گلباد و گل غبار سالانه شرقی است. همچنین بادها در 4/85 درصد و بادغبارها در 36/81 درصد در طی سال در مسیر شرقی- غربی می وزند و کانال بادی را در این مسیر در منطقه ایجاد نموده اند، این نتیجه کاملاً با وضعیت توپوگرافی شهرستان مطابقت دارد. سرعت متوسط بادغبارها 75/8 متر بر ثانیه برآورد شد که 50 درصد آن ها سرعتی بیش از 9 متر بر ثانیه دارند. مطالعه دقیق گل غبارهای ماهانه تاثیر سیستم های جوی متفاوتی را در شکل گیری این پدیده در منطقه اثبات می نماید. با افزایش تابش خورشید از اردیبهشت تا شهریورماه و به دلیل وجود دشت ها و کویرهای گسترده در اطراف سبزوار سیستم های حرارتی بر منطقه حاکم شده و جهت بادغبار غالب شرقی است اما از ماه مهر تا اردیبهشت، هم زمان با ورود سیستم های غربی به منطقه و وزش بادهای قوی در سطح زمین، از فراوانی بادغبارهای شرقی کاسته شده و به بادغبارهای غربی و جنوب غربی افزوده می شود، به طوری که جهت باد غالب در گلباد بهمن ماه شرقی بوده اما جهت بادغبار غالب در گل غبار این ماه کاملاً غربی است. مقایسه شعاع برایند در ماه های مختلف سال این روند را به خوبی تایید می نماید. از این مطالعات در جهت کنترل منشاء تغذیه گرد و غبار و نیز برنامه ریزی های طبیعی منطقه می توان استفاده نمود.
دوالیتی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طبیعت پدیده های مختلف و به نسبت جدایی وجود دارند که می توانند با یکدیگر در ارتباط باشند . در بسیاری از موارد ، ارتباط این پدیده ها با عنوان همبستگی بیان می شود و با روش های ریاضی نیز میزان این روابط سنجش می شود . از میان آنها، زوج پدیده هایی یافت می شوند که روابط خاصّی با یکدیگر دارند، ولی نمی توان این روابط را باعنوان همبستگی مطرح کرد، بلکه ویژگی ارتباط آنها باهم سبب شده با عنوان دوال مطرح شوند. دوالیتی به تشریح چنین ارتباطی می پردازد که قرینگی، عکس هم عمل کردن و بیان پاره ای از نسبت ها را می توان ازجمله ویژگی های آن تلقّی کرد. به طورکلّی دوالیتی بیانگر تباین دو پدیده یا به معنی هماهنگی منظّمی از دو قسمت متضاد یا مکمّل از یک کل است که با یکدیگر در ارتباطی خاص هستند. منظور از دوالیتی (زوجیّت) در ژئومورفولوژی پدیده ی خاصّی است که با پدیده ای ثانوی زوج شده و اگرچه می توان ماهیّتی مستقل و جدا برای آنها منظور داشت، ولی پیوندی خاص بین آنها برقرار است، به طوری که رفتار یکی را باید در ارتباط با پدیده ی دیگر بیان کرد. این مقاله که برگرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است، تلاش دارد با استفاده از روش تداخل سنجی راداری و با بررسی پدیده ی فرونشست زمین در چند دشت ایران، مفهوم دوالیتی را بیان کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، اوّل اینکه برداشت مازاد از آبهای زیرزمینی، دلیل تامّه ی پدیده ی فرونشست نیست و دوم، پدیده ی فرونشست در دشت های ایران، معلول دوالیتی در تحرّکات پوسته ای بین دشت ها و کوهستان های مجاور آنهاست.