گرچه آلن فینکل کراوت از همان نخستین سطرهای کتابش می کوشد از میراث ارنست رنان عبور کند و به نوعی «پساملی گرایی» دست یابد، حاصل شانزده گفت وگوی او با شماری از مهم ترین متفکران و پژوهشگران امروز فرانسه شاید در نهایت، ﺗﺄییدی باشد بر این اندیشه محوری رنان که «تعلق به یک ملت را نه نژاد و زبان واحد، بل اراده هر فرد تعیین می کند». اگر بپذیریم این اراده در عین حال ضامن وجود و بقای مردم سالاری است، به شکلی دور از انتظار، و به رغم تضاد ژرف تاریخی، دو انگاره ملی گرایی و مردم سالاری به یکدیگر می پیوندند؛ زیرا مردم سالاری نیز تحقق نمی پذیرد و دوام نمی یابد مگر آنکه هر فرد آزادانه برخی محدودیت ها را بر آزادی خویش تحمیل کند. نفرت از مردم سالاری، که به عقیده ژاک رانسی یر اساساً در وحشت از برابری و هراس از همگانی شدن تفکر ریشه دارد
شبه جزیره بالکان (در اروپای جنوب شرقی) یکی از مناطقی است که محل حضور پیروان ادیان و فرهنگ های متعدد می باشد و به عنوان پلی میان شرق و غرب، همیشه مورد توجه تمدن ها بوده است. پراکندگی اقوام مختلف با زبان ها، آیین ها، اعتقادات، فرهنگ ها و هویت های مختلف در حوزه بالکان، وجود مسلمانان بومی و فرقه های علوی و همزیستی مسالمت آمیز آنان با یکدیگر و با سایر پیروان ادیان، وجود زمینه های مساعد جهت حضور و مشارکت فعال و همکاری موثر نهادهای فرهنگی، پیشینه حضور فرهنگی ایران و جایگاه زبان و ادب فارسی در منطقه و بسیاری از نکات دیگر، از برجستگی های ممتاز اروپای شرق و بالکان است که ضرورت دارد به منظور معرفی وضعیت این جمعیت اثرگذار در منطقه، مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.