نظام مستبداﻧﺔ عراقِ دورانِ صدام حسین، اقسامِ ناهمسانی های جاﻣﻌﺔ عراق را در چرخ گوشتِ ایدئولوژیکِ حزب بعث مضمحل کرد؛ ولی پیشینه ای بر جا گذاشت که به محضِ پایان کار وی، خشونت های قومی، فرقه ای و مذهبی سر برآوردند، گسل های جامعه شناختی- هویتی عراقی ها بر همدیگر غلطیدند و قساوت های گوناگون را سبب شدند. نگارنده بر این باور است که یکی از مؤلفه های سبب سازِ بروز بی ثباتی کنونی، شیوﮤ تدوین و تصویب قانون اساسی جدید عراق است. وجود شکاف های عمیق قوم شناختی، جمعیت شناختی، دین شناختی و جامعه شناختی در عراق، خود به خود مسبب افزایش خشونت در محیطی شد که ﭘیﺸینة فرهنگ دموکراتیک نداشت و بذر خصومت، از پیش، در آن کاشته شده بود. در جاﻣﻌﺔ عراق، به دلیل وجود ﭘیﺸینة ساختار سیاسی ویژه (چیرگی ارتش، سنی ها و حزب بعث) عدم توﺳﻌﺔ جاﻣﻌﺔ مدنی، سیاست های کوچ دادن و عربی سازی و حاکمیت پدرسالاری نوین حزب بعث، هیچ گاه زمینه ای مساعد برای رشد نهادهای دموکراتیک پدیدار نشد. روند مهندسی گوﻧﺔ تدوین قانون اساسی عراق، نیز سبب شد عراقی ها، بدون ممارست های دموکراتیک، به عرصه ای گام بگذارند که از پیش آن را به درستی نمی شناختند.
در این مقاله به مباحثی پیرامون وحدت و بیداری اسلامی از منظر قرآن، سنت و روایات پرداخته و بیان می شود: ما بیش از 90% مشترکات داریم و اگر اختلافاتی هم باشد، جزئی است و نباید به حساب اسلام گذاشت. برادری و بیداری اسلامی بسی فراتر از همه تعصبات است به هر شکل و نامی که باشد، در حالی که رسول خدا ما را از تنگ نظریها و تعصبات مبرّا می داند و می فرماید: هرکس دیگران را به تعصب فرا خواند و در جهت آن بجنگد و در راستای آن کشته شود، از ما نیست. متأسفانه ما در این عصر به نام بیداری اسلامی شاهد خیلی از قتل و کشتارها و مشکلات هستیم که این هم از جانب کشورهای صهیونیست متوجه ما شده است. جامعه اسلامی جامعه ای می باشند که به خدا و پیغمبر ایمان و رو به سوی یک قبله دارند و در همه امور خویش یک شریعت را حکم و داور قرار می دهند و فقط به خدا و رسول خدا و مؤمنان گرایش دوستی دارند.