رژیم صهیونیستی به عنوان بازیگر اشغالگر در جنگ 22روزه، ابتدا هدف اصلی خود را نابودی حماس اعلام کرد؛ اما پس از مدت کمی، تحت تاثیر مقاومت در غزه، به تدریج با عدول اهداف اولیه، از بین بردن توان موشکی حماس را هدف خود دانست. این رژیم اهداف دیگری از قبیل تلاش برای تمدید آتش بس با جنبش حماس و احیای قدرت بازدارندگی خود پس از شکست در لبنان را نیز در سر می پروراند. بازیگران بین المللی از جمله آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد نیز به دنبال تامین منافع خود و امنیت رژیم صهیونیستی و تثبیت جایگاه منطقه ای آن بودند. مهم ترین پیامد این جنگ، شکست رژیم صهیونیستی در یک نبرد نامتقارن و نابرابر از یک گروه کوچک چریکی بود. این نتیجه موجب ارتقای جایگاه حماس و مقاومت از یک سو و پایان افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی از جانب دیگر شد. در سطح بین المللی هم افول قدرت آمریکا محرز و ضعف ابزارهای این کشور در منطقه برای تثبیت هژمونی آن آشکار شد. جنگ غزه کاهش اعتماد به نهادهای مدافع امنیت بین المللی را به دنبال داشت و مرز بین ادعا و واقعیت، در نحوه عملکرد این نهادها شفاف تر شد.
رژیم صهیونیستی در جهان به عنوان رژیمی خشن، غیرعقلانی و جنگطلب شناخته می شود. این تصویر منفی نیاز بیش از پیش اسرائیل به دیپلماسی عمومی در راستای توجیه وجودی و رفتاری خود را نشان میدهد. هدف این نوشتار بررسی اهداف، اولویتها و مخاطبان دیپلماسی عمومی این رژیم میباشد. در این راستا ابتدا به مسائل مفهومی و نظری در خصوص دیپلماسی عمومی اسرائیل پرداخته میشود. در ادامه، عملکرد و فعالیتهای وزارت دیپلماسی عمومی و یهودیان پراکنده اسرائیل مورد بررسی قرار گرفته و سپس، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی فعال در دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی ذکر شده و پس از آن اهداف، اولویتها و مخاطبان دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی مورد مطالعه قرار میگیرد.