فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
منبع:
راهبرد ۱۳۸۷ شماره ۴۶
حوزههای تخصصی:
عوامل توسعه انسانی در امارات متحده عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه انسانی یکی از نظریه های متأخر توسعه به شمار می رود که از دهه 1990 به بعد مقبولیت عام یافته است. از دید توسعه انسانی، برخورداری انسان از زندگی طولانی، سالم و خلاق، هدف نهایی توسعه است. توسعه انسانی بدون نقش موثر دولت تحقق نمی یابد زیرا پیشبرد راهبرد توسعه انسانی به یک دولت فعال نیاز دارد. امروزه یکی از شاخص های سنجش سطح توسعه کشورهای مختلف، گزارش های ملی و بین المللی توسعه انسانی است. امارات متحده عربی از زمان تاسیس در سال 1971 به کمک درآمدهای قابل ملاحظه حاصل از صادرات نفت و گاز و سپس با تنوع بخشیدن به فعالیت های اقتصادی از منطقه ای محروم و بیابانی به کشوری ثروتمند و در رتبه کشورهای با توسعه انسانی خیلی بالا تبدیل شده است. به نظر می رسد توسعه انسانی در این کشور به کمک رشد و توسعه اقتصادی و نقش ارشادی دولت، ارتقاء یافته است. در این مقاله، ابتدا به مفاهیم توسعه و توسعه انسانی از جمله سیر تحول مفهوم توسعه، چگونگی طرح نظریه توسعه انسانی و نحوه رتبه بندی کشورها به وسیله شاخص توسعه انسانی اشاره شده و سپس عمده ترین تحولات سیاسی و روندهای جاری اقتصادی و نیز تحلیل توسعه انسانی در کشور امارات متحده عربی بررسی می شود.
پارادوکس امریکا در افغانستان: هویت چندگانه و حاکمیت تقسیم پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افغانستان در طول تاریخ مدرن خود دو ویژگی متمایز را به معرض نمایش گذاشته است. حکومت های مستقر در کابل موفق به رخنه فراگیر که تمامی ابعاد جامعه را متأثر کند، نشده اند. این بدان معناست که حکومت های نافذ و برخوردار از کنترل کامل بر جامعه حیات نیافته اند. ویژگی دوم این است که قدرت های بزرگ تهاجم گر اروپایی و غربی در طول سه قرن اخیر قادر نبودند که افغانستان و مردم آن را به زیر کنترل چالش ناپذیر خود درآورند. محققاً دلایل متعدد داخلی و بین المللی را می توان برشمرد که چرایی این دو واقعیت را به نمایش بگذارند. اما با توجه به ماهیت حیات در تمامی ابعاد آن در افغانستان دو توجیه پررنگ تر و معتبرتر جلوه می کنند. پرسش اصلی مقاله این است که چرا رهبران مستقر در کابل و کشورهای متجاوز غربی و اروپایی از سال 1747 تاکنون نتوانسته اند نظم مطلوب مورد نظر خود را به طور همه جانبه در سرتاسر کشور پیاده سازند. از سوی دیگر چرا آنها قادر به سامان دهی موفق مناسبات اجتماعی براساس سیستم ارزشی مورد نظر خود نبوده اند. فرضیه این مقاله با توجه به دو ویژگی حاکم بر افغانستان مبتنی بر این نظریه است که وجود هویت های چندگانه (فقدان هویت ملی) و حضور حاکمیت تقسیم پذیر (مراکز متعدد قدرت) نقش تعیین کننده ای در ناکامی رهبران افغانستان و کشورهای متجاوز برای ایجاد نظم مورد نظر و سامان دهی به مناسبات اجتماعی مطلوب داشته اند.
تحلیل ساختاری از دولتهای غیر دموکراتیک و آزاد سازی سیاسی در خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
تحلیل پدیده های جغرافیایی و سیاسی در شکل گیری بحران دارفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران دارفور ناشی از دخالت چندین عامل به هم پیوسته است؛ این بحران در نابرابری های اجتماعی و سیاسی بین مرکز و شمال کشور سودان با دیگر مناطق ریشه دارد که با عواملی مانند خشکسالی، رشد جمعیت، بیابان زایی تشدید شده است و فرصت طلبی های سیاسی و سیاست های منطقه ای آن را به یک بحران فرامنطقه ای تبدیل کرده است. گرچه آمریکا، انگلیس و کشورهای غربی و نیز سازمان ملل کوشیدند بحران دارفور را درگیری های قومی و قبیله ای و جنگ بین عرب ها و آفریقایی ها و در چارچوب نقض حقوق بشر از سوی حکومت سودان القا کنند و با سوء استفاده از این اهرم فشارهای لازم را بر دولت سودان وارد آورند، ولی به نظر می رسد علل بحران و ریشه های آن فراتر از یک درگیری قومی، قبیله ای و نژادی بر سر مراتع و چراگاه ها و تخریب اراضی آفریقایی های بومی توسط اعراب به هنگام کوچ کردن باشد. در این راستا باید عوامل ژئوپلیتیکی ناشی از انزوای جغرافیایی و سیاسی، تغییرات آب و هوا و مشکلات عدم فراگیری اقتدار دولت مرکزی به نواحی پیرامونی را که از یک الگوی مرکز - پیرامون تبعیت می کند به همراه وسعت زیاد کشور، قلمرو گسترده و نبود پیوستگی بین مسلمانان شمال و نواحی پیرامونی را در این بحران دخیل دانست. منازعه دارفور را می توان در بحران های کنترل و توزیع منابع، بحران هویت و مداخلات خارجی که به بحران مشروعیت منجر شود و در نهایت کاهش قدرت مرکزی تفسیر کرد
تأثیر ژئوپلیتیک بر الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان در کشورهای مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیعیان در جهان اسلام از بعد نظری دیدگاه سیاسی خاصی دارند، اما در عمل، از حکومت های مختلفی در شرایط کنونی جهان اسلام دفاع می کنند. عوامل مختلفی میتواند در این مسئله دخیل باشد، اما فرضیه مقاله این است که وضعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک شیعیان، نقش مهمی در حمایت عملی آنها از این الگوهای متفاوت دارد. بنابراین، پرسش اصلی این است که کدام عوامل ژئوپلتیکی بر الگوی سیاسی مورد حمایت شیعیان در کشورهای مختلف اثرگذار بوده اند؟ برای بررسی این موضوع، ضمن بحثی تئوریک درباره نحوه تأثیر ژئوپلتیک بر اندیشه سیاسی، میکوشیم تا عوامل مهم اثرگذار بر اندیشه سیاسی شیعیان را که موجب حمایت آنها از الگوهای مختلف سیاسی شده است، تبیین کنیم.
بحران غزه در ترازوی دکترین مسئولیت حمایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکترین «مسئولیت حمایت» ازجمله مفاهیم حقوقی نوظهور در حقوق بین الملل است که بر بنیادهای نظری «امنیت انسانی» و «مداخله بشردوستانه» استوار است. طرح این دکترین امیدهای فراوانی را برای رفع نواقص و کاستی های مداخلات بشردوستانه نظیر «گزینشگری» و «نیات آغشته به منافع ملی دولت های مداخله گر» برانگیخت. بحران غزه که از سال 2007 میلادی آغاز شد، مورد مناسبی برای آزمون قابلیت های این دکترین محسوب می شود. بنابراین پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا به لحاظ نظری، دکترین «مسئولیت حمایت» می تواند مبنای حقوقی مناسبی برای واکنش بین المللی در حمایت از ساکنان غیرنظامی نوار غزه و علیه اقدامات رژیم صهیونیستی باشد؟ پاسخ موقت ما به عنوان فرضیه آن است که با توجه به موارد گسترده و فاحش نقض حقوق بشر و بشردوستانه بین المللی درنتیجه محاصره غزه و تحمیل جنگ 22، زمینه حقوقی لازم برای کاربست دکترین مسئولیت حمایت از ساکنان نوار غزه وجود دارد. پرسش فرعی این مقاله نیز به ارزیابی عملکرد مراجع ذی صلاح پیش بینی شده در دکترین مسئولیت حمایت، در جریان بحران غزه، می پردازد.
فرهنگ مردم مصر
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک انرژی دریای مازندران (2008-1991) و اهمیت ایران
حوزههای تخصصی:
منطقه ژئوپلیتیک دریای مازندران، هویت جدید خود را بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دست آورده و به صورت یک منطقه فعال و دارای کارکردهای خاص است. خلا ناشی از فروپاشی شوروی، وجود منابع سرشار انرژی و مسائل مربوط به آن، سبب جلب توجه کشورهای فرامنطقه ای و سرازیر شدن شرکت های عمده سرمایه گذری به این منطقه شد. از این رو بسیاری از تحولات این منطقه متاثر از عامل انرژی و مسائل مربوط به خطوط لوله نفت و گاز و سیاست های مربوط به انتقال آن است. پویایی منطقه دریای مازندران بر بنیان های ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک استوار شده و کشمکش های رقابت آمیز قدرت های بزرگ در منطقه دریای مازندران، جنبه های استراتژیک نقش آفرینی های منطقه ای را حساس کرده است. در این رابطه ویژگی های جغرافیایی هر کشور، سیاست های خاصی را برای آن کشور به وجود می آورد. نیاز کشورهای محاط منطقه دریای مازندران به بازارهای جهانی و صادرات و واردات، به ویژه صادرات نفت و گاز که اقتصاد کشورهای منطقه در دهه های اخیر بر آن استور است و نیاز به ثبات سیاسی که وابسته به ثبات اقتصادی است، نیرومندترین جریانی است که به الگوی درون منطقه شکل دهد. از این رو بسیاری از تحولات این منطقه تاثیر گرفته از عامل انرژی و مسائل مربوط به خطوط لوله نفت و گاز و سیاست های مربوط به انتقال آن است. با توجه به اهمیت بحث انتقال انرژی از حوزه دریای مازندران، این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک ممتاز چه نقشی می تواند در این منطقه ایفا کند.
صدر الشریعه و سنت فرهنگی تاجیکان
حوزههای تخصصی:
تعاملهای اقتصادی با غرب در منطقه خارج نزدیک و جایگاه روسیه
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی شوروی آنچه برای بازماندگان ابرقدرت شرق مشخص شد، ساختارهای فرسوده اقتصادی و لزوم ترمیم این ساختارها با بهره گیری از امکانات غرب در فضای رهایی از موانع ایدئولوژیک بود. آنکه مسکو تحت تأثیر موقعیتی که در دوران جنگ سرد داشت، به صورت متناوب با تلاش های اروپا و آمریکا در جهت نفوذ در نزدیکی روسیه مخالفت میکرد، ولی به مرور و با درک نیازی که کاخ کرملین نیز با هدف بهبود اقتصادی به غرب دارد، زمینه برای پذیرش حضور و نفوذ غرب از طرف مسکو فراهم شد. در این روند با وجود نوسان رفتاری روسیه، راهبرد پیشبرد منافع ملی با توسل به تاکتیکهای گوناگون از طرف مسکو دنبال شده است که از جمله میتوان به استفاده از ابزار انرژی در چانه زنی با غرب اشاره کرد.
حقوق بین الملل و ساختن جزایر مصنوعی در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
جایگاه تروریسم جدید در مطالعات خاورمیانه و روابط بین الملل
حوزههای تخصصی:
تشیع در عراق و مناسبات با ایران
حوزههای تخصصی:
گفت و گو با دکتر عزمی بشاره
حوزههای تخصصی: