فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵٬۲۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال این پرسش اساسی است که نسبت "مفهوم مقاومت اسلامی" با توجه به تحولات معاصر منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، با دهه پنجم انقلاب اسلامی چگونه است؟ به تعبیری آیا تحولات در دو سطح به صورت هم افزا و همگرا است و یا اینکه تحولات در قالب دیگری قابل تحلیل و ارزیابی است؟ (مسئله ) تحقیق حاضر از نوع مطالعات کیفی و روش پژوهش، روش آینده پژوهی-سناریوپردازی است. گردآوری اطلاعات در این مقاله با بهره گیری از منابع اسنادی، کتابخانه ای اعم از کتب، مقالات و داده های اینترنتی انجام شده است. (روش ) با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق می توان نسبت ایده مقاومت اسلامی با تحولات دهه پنجم انقلاب اسلامی را بدین گونه صورت بندی نمود: نخست، گذار از رویکرد تاثیر خطی انقلاب اسلامی بر ایده مقاومت و نمایان شدن ارتباط متقابل و غیرخطی دو گفتمان بر یکدیگر، دوم، ایجاد پایداری نسبی در روابط به جای فراز و فرودهای ناپایدار پیشین، سوم، گذار از روابط ساده پیشین و ورود به نوعی از پیچیدگی در سطح و عمق ارتباطات دو گفتمان و چهارم، همسو نمودن دیپلماسی رسمی و غیررسمی جهت نیل به اهداف مشخص در هر دو گفتمان. (یافته ها )
الگوی رفتاری ایران در برابر جنگ اوکراین، از سیاست خارجی موازنه گرا تا سیاست خارجی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ اوکراین از رویدادهای بین المللی است که آثار و پیامد های بلندمدتی بر کلان روندهای جهانی و منطقه ای بر جای گذاشته و کشورها را به تناسب اصل سود محوری به موضع گیری واداشته است. جمهوری اسلامی ایران که در جریان چالش با کشورهای غربی، روابط راهبردی با روسیه را در چارچوب موازنه گرایی برگزیده است، اینک جنگ اوکراین را به واسطه سرشت ضد هژمونی و ضد لیبرالی آن شبیه با سیاست تجدیدنظرطلبانه خود یافته است. بر پایه این سیاست، پرسش اصلی این است که جنگ اوکراین چه تأثیری بر سیاست خارجی موازنه گرای ایران گذاشته است و آیا به سیاست خارجی متوازن می انجامد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که جنگ اوکراین موجب شده است جمهوری اسلامی ایران بر گستره جغرافیایی اقدام های موازنه ساز خود بیفزاید و به موجب آن «سیاست نگاه به شرق» را در سطح های جداشده (دوجانبه)، ترکیب شده (سه جانبه) و نهادی شده (چندجانبه) و «سیاست منطقه ای» را در قالب دیپلماسی ترمیمی پیش ببرد. هدف این نوشتار، از یک سو تحلیل تأثیر جنگ اوکراین بر سیاست خارجی موازنه گرای ایران و نشان دادن روندهای تغییر و تداوم آن و از سوی دیگر، نقد چنین سیاستی است. این مهم را براساس رویکرد توصیفی تحلیلی با استفاده از روش روندپژوهی به عنوان یکی از روش های پژوهش کیفی انجام می دهیم. بنا بر این رویکرد، در این نوشتار از دو چارچوب نظری بهره می بریم. برای تبیین، سیاست خارجی جمهوری اسلامی با چارچوب نظری «موازنه گرایی به عنوان الگوی سیاست خارجی» سازگار و برای نقد با چارچوب مفهومی «سیاست خارجی متوازن» ناسازگار است. یافته های این نوشتار نشان می دهد که سیاست خارجی موازنه گرای ایران در نتیجه جنگ اوکراین در سطح های تازه تری گسترش یافته است، اما از آنجا که با تعادل و تنوع در حوزه های جغرافیایی و موضوعی همراه نیست، به ضرورت به سیاست خارجی متوازن نمی انجامد.
تأثیر فناوری هوش مصنوعی بر آینده موازنه قوا در غرب آسیا
حوزههای تخصصی:
ابزارها و سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی دارای ویژگی های خاصی هستند که باعث می شود کشورهای مالک فناوری های مذکور با بهره مندی از آن ها توان رقابت نظامی و اقتصادی بیشتری پیدا کنند و بتوانند توازن قوا را در نظام بین الملل به نفع خود بر هم بزنند. برتری ژئوپلیتیکی، نظامی و اقتصادی آینده جهان، توسط قدرت هایی تعیین می شود که فناوری های نوینی هم چون هوش مصنوعی را به نفع خود مدیریت کنند. روسیه و چین با سرمایه گذاری و رقابت در زمینه فناوری های جدید در اقتصاد، نوسازی نظامی و ابزارهای کنترل اجتماعی نظم جهانی تحت رهبری ایالات متحده را به چالش کشیده اند. این روند در غرب آسیا نیز آغاز شده است. اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از پیشگامان سرمایه گذاری در زمینه هوش مصنوعی در این منطقه هستند و طرح های مختلفی برای بهره برداری از هوش مصنوعی در زمینه های اقتصادی و نظامی دارند. سؤال اصلی که در این مقاله به دنبال پاسخ دادن به آن هستیم این است که فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی چگونه آینده موازنه قوا را در غرب آسیا تغییر خواهد داد؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد هوش مصنوعی با افزایش قدرت اقتصادی و نظامی کشورها، موازنه قوا در منطقه غرب آسیا تغییر خواهد داد. به این ترتیب عربستان سعودی و اسرائیل با افزایش توان نظامی و اقتصادیِ ناشی از هوش مصنوعی، موازنه قوا را در این منطقه به نفع خود دگرگون می کنند. این تحقیق با استناد به روش تحقیق تبیینی و با استفاده از داده های آماری و کتابخانه ای تدوین شده است. واژگان کلیدی: هوش مصنوعی، عربستان سعودی، موازنه قوا، نظام بین الملل، غرب آسیا، اسرائیل، قدرت نظامی
تاثیر عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بر نقش ارتش در ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
67 - 77
حوزههای تخصصی:
پس از حدود چهاردهه از گام ابتدایی یعنی موافقت نامه آنکارا، هنوز روابط ترکیه و اتحادیه اروپا در کش و قوس پیرامون صلاحیت ترکیه برای ورود به اتحادیه قرار دارد. این رابطه تحولات بسیاری را در دهه های اخیر به خود دیده است و همچنان ابهام و عدم قطعیت درباره سرانجام این رابطه وجود دارد. ترکیه که از گذشته جزء متحدان استراتژیک اتحادیه اروپا به شمار می رود، در فرایند عضویت در اتحادیه اروپا می باشد و مذاکرات سینوسی طرفین، چارچوب غالب در روابط دوجانبه بوده است. در این راستا، نقش کنونی ارتش در سیاست های ترکیه به عنوان مهمترین بخش از روند عضویت در اتحادیه اروپا بوده است، که برآیندی از سال های گذشته می باشد، به طوریکه ارتش خود را حافظ جمهوری و اصول آن در ترکیه می داند. این ویژه گی به دلیل اینکه کاملا در تقابل با اصول EU در مخالفت با دخالت نظامیان در سیاست است، به معمای پیچیده ای در روابط دوجانبه ترکیه-اتحادیه اروپا بدل شده است. بر این مبنا، در فرایند عضویت ترکیه، اتحادیه اروپا به شدت دنبال اصلاح روابط نظامیان-غیرنظامیان، و کنترل غیرنظامیان بر نهادهای نظامی در ترکیه بوده است. این روند با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه با سرعت بیشتری در حوزه های داخلی و خارجی ادامه داشته است. در این راستا، کاندیداتوری ترکیه در اتحادیه اروپا چه تاثیری بر نقش سنتی ارتش در ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه داشته است؟ درواقع، برنامه های اصلاحی اتحادیه اروپا در موضوع کاندیداتوری ترکیه در در دوران حزب عدالت و توسعه منجر به اصلاح و کاهش نقش ارتش در این کشور شده است.
تبیین آموزه های دینی در مکتب شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی (بر مبنای تحلیل محتوای وصیت نامه سردار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تأسی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی)، بایستی نسبت به سیره و سلوک سردار سلیمانی، نگاه مکتبی داشت. دراین راستا، پژوهش حاضر درصدد ارائه الگویی از تعالیم انسان ساز در مکتب درس آموز شهید سلیمانی است.(مسئله) بدین منظور، با استفاده از با استفاده از روش نظام مند «تحلیل محتوای مضمونی» به تبیین هدفمند وصیت نامه سردار سلیمانی می پردازد. براساس میزان فراوانی مضامین اصلی و فراگیر متن وصیت نامه و تحلیل محتوای کیفی و کمی(روش)، مهم ترین آموزه های دینی این مکتب به ترتیب اولویت عبارتند از: شهادت طلبی؛ ولایت مداری؛ توحیدباوری؛ عشق به اهل بیت(علیهم السلام)؛ اخلاق مداری؛ توجه به اصول دین. سردار سلیمانی، به عنوان اسوه بیداری اسلامی در دوران معاصر، در عرصه جهاد تبیین نیز بسیار مجاهدت نمود. او که با اعتقاد به روایت «مُوتُوا قَبْلَ أَنْ تَمُوتُوا»، شرط شهید شدن را شهید بودن می دانست، پیوسته «آرزوی شهادت» داشت و بر لزوم «تعظیم شهیدان» و «تکریم خانوده شهدا» تأکید می ورزید. ابراز اعتقاد و ارادت سردار نسبت به مقام ولایت و امامین انقلاب بی نظیر است. لذا ولایت فقیه را «رنگ خدا»، امتداددهنده ولایت علوی و مهم ترین اصل معرفی می کند. شهید سلیمانی نگاه توحیدی داشت و تمام کارهایش فقط برای رضای خدا بود. سراسر وجود و کلامش را اقرار به «ما ملت امام حسینیم» و عشق به معصومین(علیهم السلام) فراگرفته بود. از دیگر آموزه های متعالی این مکتب، می توان به منش اخلاقی و آخرت گرایی اشاره نمود.(یافته ها)
تحلیل نقش جمهوری اسلامی ایران در شکست گروه تروریستی داعش بر اساس رهیافت محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های جهان غرب و متحدانش به منظور ضربه زدن بر محور مقاومت تحت رهبری جمهوری اسلامی ایران، تأسیس و حمایت از گروه تروریستی داعش بوده است. مقاله حاضر با بهره گیری از رهیافت محور مقاومت، در پی آن است که به تحلیل نقش ایران در شکست گروه تروریستی داعش بپردازد. برای این منظور تلاش شده است تا از روش ترکیبی استفاده گردد. بر این اساس، در ابتدا با استفاده از مطالعات اکتشافی به بررسی عواملی پرداخته شده است که در نقش ایران جهت شکست این گروه تروریستی مؤثر بوده است و سازوکارهای ایران برای شکست داعش را تحلیل نماید. در مرحله بعد با روش نمونه گیری غیر تصادفی، نمونه آماری از خبرگان دانشگاهی به تعداد 30 نفر مورد انتخاب قرار گرفت و یافته های این پژوهش به وسیله پرسشنامه به آنها ارائه و داده ها از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، که ایران با اتخاذ راهبردهایی مانند ائتلاف با دولت ها و گروه های مختلف سیاسی و مذهبی، ارتباط بیشتر با اقلیم کردستان عراق، بهره گیری از نیروهای کارآمد نظامی-امنیتی در عراق و سوریه، سامان دهی نیروهای مردمی و شبه نظامی شیعه نقشی کلیدی در مقابله با اقدامات داعش داشته است. همچنین در چارچوب رهیافت محور مقاومت، تهدید هویتی و فیزیکی داعش علیه منافع حیاتی ایران در تحلیل چرایی فهم رفتار سیاستگزاران جمهوری اسلامی در اقدام جدی علیه این گروه تروریستی مؤثر بوده است.
مقایسه دیپلماسی عمومی آمریکا در دوره ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» و «جو بایدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
47 - 68
دیپلماسی عمومی برخلاف نوع رسمی آن، به دنبال اثرگذاری بر عموم جامعه و مخاطبانی است که در ظاهر مسئولیتی در حوزه سیاست خارجی ندارند و بدنه جامعه را تشکیل می دهند. این نوع از دیپلماسی در سال های اخیر رواج بسیاری یافته و اساس روابط طولانی و پایدار تأمین منافع برای کشورها را شکل می دهد. یکی از کشورهایی که هزینه بسیاری در این حوزه انجام داده، آمریکاست که سعی کرده از تمام ابزارهای دیپلماسی عمومی در جهت نیل به اهداف سیاست خارجی خود استفاده کند و حتی بخش مجزایی در وزارت امور خارجه برای این منظور تأسیس کرده است. از آنجایی که دولت جو بایدن، یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی را ترمیم چهره بین المللی آمریکا اعلام کرده و یکی از مهم ترین ابزارهای آن ها جهت نیل به این هدف، دیپلماسی عمومی است این پرسش مطرح می شود که دیپلماسی عمومی آمریکا در دوره جو بایدن نسبت به دوره دونالد ترامپ چه تغییراتی داشته است؟ جهت پاسخ به سؤال مذکور، این پژوهش از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته و مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی، اطلاعات مورد نیاز محققین را به صورت کتابخانه ای گردآوری کرده است. نتیجه مقایسه این دو دوره نشان می دهد که دولت آمریکا در دوره جوبایدن تلاش دارد با استفاده از ابزارهای گذشته و جریان اصلی رسانه های بین المللی، اتفاقات گذشته را به دونالد ترامپ به عنوان یک استثناء نسبت دهد و به ترمیم تصویر آمریکا در جهان بپردازد.
تاثیر چند جانبه گرایی تاکتیکی بر جهت گیری و نقش ملی ایران در جنوب غرب آسیا
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
7 - 22
حوزههای تخصصی:
در سال های قرن 21 زمینه برای تغییرات ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا به وجود آمد. هرگونه جابه جایی در موازنه قدرت تأثیر خود را در سیاست منطقه ای و الگوی راهبردی کشورها به جا می گذارد. ایران از راهبرد چندجانبه گرایی و سیاست همسایگی برای نقش یابی موثر در جنوب غربی آسیا بهره گرفت. علت اصلی بهره گیری از چنین انگاره ای را می توان ماهیت بحران ساز و پرمخاطره محیط منطقه ای ایران دانست. «سائول کوهن» مفهوم «کمربند شکننده» را در تبیین ویژگی های ساختاری غرب آسیا به کار گرفت. کوهن بر واقعیت های ژئوپلیتیکی تأکید داشت. در چنین شرایطی مهمترین مسئله کشورها از جمله ایران آن است که از چه سازوکارهایی برای امنیت سازی منطقه ای بهره می گیرند؟ ایران منطقه ای نیازمند همکاری های ژئوپلیتیکی، اقتصادی، تاکتیکی و راهبردی با کشورهای منطقه ای است. نقش یابی امنیتی ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا و خاورمیانه در شرایطی حاصل می شود که درک دقیقی نسبت به شکل بندی قدرت در سطح منطقه ای و سیاست بین الملل داشته باشد. مفروض مقاله آن است که جنوب غرب آسیا در زمره حوزه های ژئوپلیتیکی آشوب زده بوده و امنیت سازی نیازمند پیچیدگی های مبتنی بر کاربرد قدرت، انعطاف تاکتیکی، همکاری های منطقه ای و مشارکت سازنده خواهد بود. پرسش اصلی مقاله آن است که «ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا، از چه راهبرد منطقه ای برای امنیت سازی می بایست استفاده نماید؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «راهبرد ایران برای امنیت سازی در محیط بحرانی و آشوب زده می بایست مبتنی بر نشانه هایی از چندجانبه گرایی و همکاری سازنده با کشورهای منطقه ای باشد.» در تنظیم مقاله از رهیافت «کمربنده شکننده سائول کوهن» استفاده خواهد شد. در تنطیم مقاله از «روش تحلیل داده ها» استفاده خواهد شد.
تحلیل الگوهای مداخله آمریکا در بخش های اقتصادی ایران با استفاده از ابزار بابوک؛ مکانیزم ها، اثرات و راه های برون رفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
115 - 152
با نگاهی تاریخی، مفهوم مداخله به عنوان یکی از ابزارهای مهم سیاست خارجی قدرت های جهانی، در راستای پیشبرد اهداف، و دستیابی به منافع مطرح بوده است. مداخله شامل تلاش های علنی و مخفیانه با هدف تغییر، جایگزینی یا حفظ دولت های خارجی می شود. این تلاش ها، طیف گسترده و متنوعی از اقدامات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و تکنولوژیک را در بر می گیرد. فرآیند این مداخلات پس از جنگ دوم جهانی و قرار گرفتن ایالات متحده به عنوان یکی از قطب های جهان در رقابت با شوروی به اوج رسید و پس از فروپاشی شوروی، در سطوح جدیدی در راستای تثبیت هژمونی آمریکا نمایان شد. این مقاله در تلاش است تا با فرض اینکه رویکردهای نوین مداخله، بیشتر بر اساس مباحث اقتصادی شکل گرفته، به این سوال پاسخ دهد که الگوهای مداخله آمریکا در بخش های اقتصادی ایران چگونه بوده است؟ پژوهش با مطالعه مکانیسم بابوک، در نهایت به تحلیل سازوکار، تاثیرات و رویکردهای موجود در این زمینه می پردازد. به واسطه سطح سامانه های موجود بانک و عدم وجود ارتباط موثر بین کسب و کار و سامانه های اطلاعاتی موجود؛ نظام تصمیم سازی در بانک با چالش بسیار روبرو است. استاندارد بابوک با برقراری ارتباط بین کسب و کار و نظام دیتا تلاش دارد نظام تصمیم سازی را به گونه ای سازمان دهی نماید که تصمیمات بر اساس درک درست از محیط و شرایط بانک صورت پذیرد، اتفاقی که هم اکنون به طور کامل وابسته به سطح نخبگی و تجربه مدیران است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سه شیوه کلی مداخله ایالات متحده امریکا بر ایران شامل تحریم های مستقیم بخش های اقتصادی، محدود سازی غیر مستقیم بخش های اقتصادی و صدمه مستقیم، خرابکاری و هک زیرساخت های اقتصادی است.
جهاد تبیین از منظرآیت الله خامنه ای و مبانی فقهی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
143 - 168
حوزههای تخصصی:
تحریف واقعیت ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی یکی از ابزار های دشمن برای القاء ناکارآمدی و شکست نظام در اهداف است. در این راستا آیت الله خامنه ای در جایگاه فقاهت و رهبری به عنوان احیاء کننده مفهوم جهاد تبیین، بر روشنگری واقعیت ها جهت بی اثر نمودن این ابزار، تأکید ویژه داشته اند. بنابراین عنایت به پشتوانه شرعی جهاد تبیین در بسط و اجرای آن ضروری می نماید (مسأله)؛ پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی با رویکرد استقرایی و تحلیل بیانات مقام معظم رهبری با استفاده از منابع کتابخانه ای به تخریج و تبیین ماهیت و مبانی فقهی جهاد تبیین پرداخته است (روش)؛ نتایج حاکی بر آن است که جهاد تبیین از منظر آیت الله خامنه ای برتلاش روشنگرانه در برابر خصم، در راه اعتلاء و برپایی دین اسلام اطلاق می شود. به جهت اهمیت ویژه آن در عصر کنونی واجب عینی است که نسبت به افراد و موارد، مختلف خواهد بود. این فریضه، قطعی و فوری و در حد توان به صورت تدافعی و تهاجمی به انجام می رسد. مبانی فقهی وجوب جهاد تبیین مبتنی بر آیات، روایات و قواعد فقهی نظیر قاعده وجوب ارشاد جاهل، وجوب حفظ نظام، مصلحت نظام، وجوب تعاون بر نیکویی و دعوت است ( یافته ها).
بررسی شناخت ظرفیت ها و وجه اشتراک ملی ایران با کشورهای جهان اسلام به سود جبهه مقاومت(مطالعه موردی؛ عراق، یمن، فلسطین)
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 66
حوزههای تخصصی:
نقش ظرفیت های اجتماعی در شکل گیری و استحکام و قدرت یافتن گفتمان مقاومت و مجموعه امنیتی محور مقاومت از نقش برجسته ای برخوردار می باشد که تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران و ارزش و هنجارهای ناشی از آن است. بسیاری از شاخص های فرهنگ سیاسی حاکم بر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران ماهیت هویت گرا، عدالت جویانه و شالوده شکن داشته است. این امر نقش موثری در شکل گیری جنبش های مقاومت اسلامی از جمله جنبش های اسلامی در لبنان و فلسطین ایفا کرده است و همین ساختارشکنی بین المللی، اقتدار و امنیت بین المللی مورد نظر غرب و کشورهای محافظه کار عربی را در مجموعه امنیتی غرب آسیا با تهدید روبرو ساخته است. در این راستا هدف پژوهش پیش رو شناخت وجه اشتراک ایران با کشورهای محور مقاومت(مطالعه موردی عراق، یمن، فلسطین) است. از این رو سوال نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که «مهمترین وجه اشتراک ملی ایران، با کشور عراق، یمن، فلسطین چیست؟ یا ظرفیت های اجتماعی این کشورها چه اثری بر جبهه مقاومت دارد؟». این پژوهش با روش تحلیلی- تطبیقی و شیوه گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش براین است که، به نظر می رسد وجه اشتراک ملی ایران با کشور عراق، یمن و فلسطین، وجود مولفه هایی همچون؛ مسلمان بودن اکثریت قریب به اتفاق جمعیت کشو، مذهب، زبان، فرهنگ مشترک است. در واقع همانطور که در ایران اکثرا دین و مذهب، فرهنگ و زبان مشترکی وجود دارد، از این جهت عناصر گفته شده برای کشورهای مذکور نیز صدق می کند.
بازتاب پایداری و بیداری اسلامی در لالایی های کُردی (مطالعه موردی لالایی های بیداری هژار و ملّاآواره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی لالایی هایی بیداری کُردی هژار و ملاآواره، دو تن از شاعران مبارز در دوران حکومت پهلوی است (مسأله). این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای (روش) به تحلیل سیاسی لالایی های بیداری هژار و ملاآواره می پردازد. برایند پژوهش گویای آن است که در ادبیات کردی، لالایی یکی از ابزارهایی بوده است که شاعران آزادی خواه به وسیله آن ها روحیه ایستادگی در برابر حکومت پهلوی را به کودکان منتقل می کردند. ساختار لالایی های مورد مطالعه، یکسان و کارکردی مبارزاتی دارند. هر دو شاعر، لالایی ها را با بیانی عاطفی در قالب نوازش کودک و صبر مادر در برابر گریه های طفل آغاز می کنند. آنگاه با بیانی نمادین، گریه های کودک را مقدمه ای برای دردها و گریه های بزرگ سالی معرفی و بند قنداق را به بند و زنجیر حکومت پهلوی تشبیه کرده اند. سپس، شاعران از زبان مادر اندوه ناشی از بیداد رژیم پهلوی را با روشی واقع گرا بیان و پس از آن با زبانی حماسی، اصل و نسب و شرافت ایرانیان و قوم کُرد را ذکر و کودک را به مبارزه و پایداری تهییج می کنند. درنهایت، شاعران کسب دانش و مبارزه قلمی را یکی از راه های ضربه زدن به استبداد معرفی می کنند و از کودک می خواهند همواره در راه کسب دانش پرتلاش باشدبه دلیل کارکرد مبارزه ای و بستر مشترک فرهنگی و زبانی، لالایی های مورد مطالعه، تفاوت آشکاری با یکدیگر ندارند (یافته ها).
نقش و جایگاه احزاب در نظام سیاسی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احزاب به عنوان نهادهای سیاسی در نقش رابط جامعه و دولت عمل می کنند و در حیات سیاسی کشور نقش دارند. فدراسیون روسیه از کشورهایی است که احزاب مختلفی در آن فعالیت می کنند. هدف این نوشتار تحلیل نقش احزاب در نظام سیاسی روسیه است. در پاسخ به این پرسش که احزاب سیاسی روسیه از زمان به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور در سال 2000 چه نقش و جایگاهی در حیات سیاسی این کشور دارند؟ این فرضیه مطرح می شود که نظام حزبی در روسیه پوتین در عمل، یک نظام «حزب مسلط» است که در آن حزب وابسته به قدرت (حزب روسیه واحد) بر روند قانون گذاری مسلط است و دیگر احزاب در رقابت با این حزب حمایت چندانی نمی شوند و توان زیادی ندارند. افزون بر این، به باور نویسندگان این نوشتار، اصلاح قانون اساسی در سال 2020 نیز تغییر چندانی در نقش و جایگاه احزاب روسیه ایجاد نخواهد کرد. روش پژوهش در این نوشتار که با رویکرد توصیفی تحلیلی نوشته شده است، کیفی است. داده های مورد نیاز برای تبیین مسئله و بررسی موضوع، با مطالعات کتابخانه ای (مقاله ها، کتاب ها و منابع معتبر اینترنتی) گردآوری و تحلیل شده است. از نظر دوره زمانی، این نوشتار با اشاره به تحولات احزاب سیاسی روسیه پیش از حکومت پوتین، وضعیت آن ها را در این کشور در سال های 2000 تا 2022 بررسی کرده، با تحلیل اصلاحات سال 2020 قانون اساسی روسیه، چشم انداز نقش آفرینی احزاب سیاسی این کشور را ارزیابی می کند.
ارتباطات میان فرهنگی و آمریکایی زدایی از ارتباطات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۹)
69 - 92
رویکرد غالب در مطالعات ارتباطی در جهان و ایران، به دلیل خاستگاه عمدتاً آمریکایی آن که بر مطالعات رسانه ای متمرکز بوده است، از پاردایم «ارتباطات انتقالی» در مطالعات ارتباطی تبعیت می کند. این موضوع، باعث در حاشیه قرار گرفتن برخی گرایش های مطالعات ارتباطی مانند ارتباطات میان فرهنگی شده است. این مقاله ضمن طرح مساله روند انتقالی شدن ارتباطات از نیمه دوم قرن نوزدهم، به این پرسش پاسخ داده است که این روند چه پیامدهایی در زمینه ارتباطات این کشور و بسط و غلبه رویکردی خاص به فناوری های ارتباطی داشته است؟ به منظور پاسخ به پرسش یادشده، ضمن تبیین دو رویکرد اصلی در ارتباطات یعنی ارتباطات انتقالی و ارتباطات آیینی، به امتداد یافتن آنها در سطح کلان جهانی، در قالب «جهانی سازی ارتباطات» و «ارتباطات میان فرهنگی»، پرداخته شده است. در این راستا ضمن مروری بر پیشینه هر یک از رویکردهای ارتباطی(انتقالی و آیینی) و تطورات آنها در قرن بیستم، بر ویژگی ها و تمایزات آنها تمرکز شده و جهانی سازی ارتباطات (با تمرکز بر توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات) به مثابه یکی از ابعاد مختلف مگاپروژه جهانی سازیِ برآمده از نگاه آمریکایی به حهان و ارتباطات جهانی، بازخوانی شده شده است. در این مقاله با رویکرد توصیفی-تبیینی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی داده های مورد نیاز برای تحلیل، گردآوری شده است. نتیجه مطالعه نشان می دهد اتخاذ رویکرد فعالانه گسترش ارتباطات میان فرهنگی ایران، به ویژه در منطقه غرب آسیا و حوزه جغرافیای فرهنگی ایران، در بلندمدت، فرصت ها و مزیت های فرهنگی، و بالتبع آن، مزیت های اقتصادی، سیاسی و امنیتی فراوانی را در برخواهد داشت.
نقد حقوقی موافقت نامه تشکیل منطقه آزاد تجاری ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات حقوقی ما، به تحلیل موافقت نامه موقت تشکیل منطقه آزاد تجاری میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی (سال 1398) و موافقت نامه دائم (سال 1401)، به ویژه از زاویه سازگاری سنجی آن با اصول حقوقی حاکم بر تنظیم موافقت نامه ها پرداخته نشده است؛ بنابراین در این نوشتار به منظور رفع نسبی این خلأ پژوهشی و به واسطه اهمیت کاربردی موضوع، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که موافقت نامه های مورد بحث، تا چه اندازه با اصول حقوقی حاکم بر تنظیم موافقت نامه های منطقه ای و بین المللی سازگار است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که از میان اصول برگزیده نوشتار، برخی اصول به طور نسبی رعایت شده اند، ولی به برخی اصول به طور کامل توجه نشده است. مهم ترین دستاورد نوشتار این است که از میان اصول برگزیده نوشتار، به اصل توجه به معیارهای های بین المللی به طور نسبی توجه شده است، ولی اصول سازگاری، انجام تعهد و اصل یکپارچگی موافقت نامه، در موارد بسیاری نادیده گرفته شده اند. این موضوع ممکن است سبب پیدایش چالش های حقوقی بسیار و بروز آثار منفی بر همکاری ایران با اعضا شود. این نوشتار، با روش کیفی در دو بخش ارائه می شود: در بخش نخست، مفهوم ها و مبانی موضوع و در بخش دوم، اصول کلی حاکم بر تنظیم موافقت نامه های منطقه ای و بین المللی و میزان رعایت آن در موافقت نامه تشکیل منطقه آزاد تجاری مورد نظر، معرفی و نقد شده است. در پایان، راه کارها و توصیه های سیاستی کاربردی به گروه های بهره بردار از این نوشتار پیشنهاد می شود.
تبیین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۲۰۱۰- ۲۰۲۲م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
174 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد رئالیسم تدافعی جمهوری اسلامی ایران در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه است.(هدف) مسئله اصلی این پژوهش این است که منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در سال های 2010-2022م چیست؟ برای پاسخ به این پرسش، این فرضیه ارائه می شودکه: منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در سوریه، حمایت، حفاظت وتقویت محور مقاومت، و کمک به امنیت و ثبات سوریه است. به علت قرار داشتن سوریه در صف اول مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و وجود خط پشتیبانی ایران از حزب الله لبنان در سوریه از حمایت ایران برخوردار است.( مسئله) چارچوب نظری پژوهش بر اساس نظریه رئالیسم تدافعی استفان والت و جک اسنایدر استفاده شده است. روش پژوهش روش تبیینی– تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است(روش)یافته های پژوهش نشان می دهد،. که ج.ا.ایران، خود را رهبر جبهه مقاومت در برابر آمریکا و ارژیم صهیونیستی می داند. منافع ملی ج.ا.ایران در سوریه در چارچوب منافع ایدئو لوژیکی، استراتژیکی، و اکونومیکی و ژئوپلیتیکی تعریف می شود.ج.ا.ایران سعی دارد با نفوذ بیشتر در منطقه و بهره گیری از سیاست اتحاد با سوریه، نخست امنیت ملی خویش و پس از آن، منافع ملی خود را تأمین کند.(یافته ها).
بررسی دیپلماسی فرهنگی چین در برابر آمریکای در حال افول(مقاله علمی وزارت علوم)
دیپلماسی فرهنگی به عنوان یکی از ابزارهای تحقق قدرت نرم کشورها، از مقولاتی است که امروز مورد توجه بسیاری از بازیگران نظام بین الملل قرار دارد. در همین ارتباط دیپلماسی فرهنگی به عنوان یک راهبرد، نه تنها امری در خدمت تامین منافع سیاسی و اقتصادی کشور چین که از حیثی مهم تر به مثابه عاملی شکل دهنده به تصویر بین المللی این کشور در دوران جدید است. پژوهش حاضر از منظر یاد شده بر ارائه تصویری از نگاه چینی به آینده جهان و نوع راهبردهای فرهنگی این قدرت جهانی متمرکز است. این نوشتار به عنوان یک تحقیق توسعه ای مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش اسنادی و با استفاده از ابزار و داده های کتابخانه ای در پی پاسخگویی به این سؤال بر می آید که: آیا با تحلیل مختصات راهبردی دیپلماسی فرهنگی چین، می توان به این نتیجه دست یافت که پکن راهبرد رویارویی فرهنگی با آمریکای رو به افول را در دستور کار خویش قرار داده است؟ نتایج مقاله حاکی از آن است که نگاه چین به مساله افول آمریکا با قرائت عمومی از این موضوع متفاوت است و چینیان جهان آینده را در فضایی چندقطبی تصویر می کنند که آمریکا در آن به عنوان یکی از قطب های تأثیرگذار به ایفای نقش می پردازد.
مطالعه تطبیقی سیاست خارجی قطر در قبال ایران و عربستان (2013–2023)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی پادشاهی قطر از زمان شکل گیری، همواره در راستای تامین بقا و استمرار حاکمیت خاندان آل ثانی در کشوری با محدودیت های شدید ژئوپلتیک و آسیب پذیری بالا مورد برسازی قرار گرفته در این راستا برای حصول به هدف مذکور، ایجاد توازن در روابط با قدرت های بزرگ منطقه ای دارای جنبه حیاتی می باشد. ایران و عربستان به عنوان دو قدرت منطقه ای نقش اساسی در تحولات منطقه داشته و بررسی سیاست خارجی دیگر کشورهای منطقه در قبال این دو قدرت منطقه ای حائز اهمیت می باشد. بنابراین این پژوهش سعی دارد به این پرسش اساسی بپردازد که سیاست خارجی قطر از سال 2013 و در دوران پادشاهی شیخ تمیم بن حمد در قبال ایران و عربستان چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود که پادشاهی قطر در بازه زمانی مذکور با اتخاذ سیاست درهای باز، ضمن پرهیز از تخاصمات منطقه ای، تلاش نموده نقش بازیگر مصالحه گر را در منازعات ایفا نماید. این پژوهش با روش مقایسه ای، کاربست نظریه رئالیسم و استفاده از منابع اولیه و ثانویه مشتمل بر اسناد، کتب و مقالات معتبر داخلی و بین المللی، جستجو در شبکه های اینترنتی، برنامه های هوش مصنوعی و... به بررسی موضوع می پردازد. در پایان یافته های پژوهش موید این واقعیت است که راهبرد سیاست خارجی قطر در برقراری روابط با ایران و عربستان نسبت به سایر کشورهای حوزه خلیج فارس ایجاد موازنه متمایل به عربستان بوده و درواقع تصمیم سازان دستگاه سیاست خارجی قطر استراتژی هایی را اتخاذ نموده که به نزدیکی بیشتر به عربستان همراه با تأمین رضایت نسبی ایران در تحولات منطقه ای منتهی می شود.
روابط چین و روسیه در حوزه انرژی: از همکاری ناپایدار تا همکاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از بحران اوکراین در سال 2014 و ایجاد گرایش شرقی در سیاست روسیه، همکاری با چین افزایش یافت. این موضوع در حوزه انرژی از یک همکاری ناپایدار پیش از بحران، به مشارکت راهبردی رسیده است. مسئله این است که ادعای راهبردی بودن، چگونه و با چه سازوکارهایی درک پذیر خواهد بود و آیا این مشارکت راهبردی ادامه خواهد یافت و چه پیامدهایی در پی دارد؟ در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که چگونه مشارکت راهبردی روسیه و چین در حوزه انرژی در سال های اخیر عملیاتی شده است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که پیشرفت همکاری های دوجانبه در حوزه انرژی و تقویت رویکرد نگاه به شرق در راهبرد انرژی روسیه، رویکرد چین برای تنوع و امنیت انرژی، ایجاد قراردادهای بلندمدت، خطوط انتقال و سرمایه گذاری ها، مشارکت راهبردی دو کشور را عملیاتی کرده است. روش در این نوشتار کیفی و با استفاده از رویکرد تحلیلی - تبیینی است. در این مطالعه از متن ها، گزارش ها و سندها مربوط به انرژی دو کشور و سازوکارهای عملیاتی کردن راهبرد انرژی آن ها بهره گرفته و از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک و ارزیابی عوامل در سطح سیستم و هم سطح واحد و نیز ژئوپلیتیک انرژی استفاده می کنیم. یافته های این نوشتار نشان می دهد که روسیه و چین به پیشبرد بیشتر گسترش تجارت انرژی ادامه داده، می توانند به ابزارهای بیشتری برای ارتقای دستورکار خود در ایجاد تعادل با ایالات متحد و نیز الگوی مطلوب چندقطبی در جهان دسترسی پیدا کنند.
رسانه ملّی، مناسک انقلاب و صدور انقلاب اسلامی : فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
171 - 189
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیرگذاری رسانه ملّی در صدور انقلاب اسلامی با تکیّه بر «مناسک انقلاب اسلامی» و نیز چالش ها و فرصت هایی که در این زمینه وجود دارد، موضوعی است که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج و یافته های تحقیق حاکی از آن است، که اتکّای رسانه ملّی بر مناسک انقلاب برای صدور ارزش های انقلاب، فرصت هائی را در ابعاد فرهنگی، سیاسی، دینی، و نیز تعمیق انسجام اجتماعی و زدودن ذهنیت منفی از انقلاب اسلامی ایران فراهم می آورد و در عین حال اتّکای بیش از حد بر بعد مناسکی انقلاب و نادیده گرفتن محتوائی که این انقلاب بر مبنای آن شکل گرفته است، می تواند برای صدور انقلاب آسیب زا باشد و انقلاب را از محتوای اصلی آن تهی نماید.