فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
بررسی روابط روسیه و اتحادیه اروپا و چشم انداز آن
حوزههای تخصصی:
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دو قطبی، اتحادیه اروپا فرصت بیشتری برای ایفای نقش در عرصه منطقه ای و بین المللی پیدا کرد. از طرف دیگر، روسیه نیز به دلیل تحولات گسترده ای که در این کشور اتفاق افتاده بود، به دنبال یافتن جایگاه جدیدی برای خود بود. تغییر شرایط نظام بین الملل، ورود بازیگران جدید و قدرتمند، گسترش اتحادیه اروپا به شرق و مجاورت مرزی با روسیه و وابستگی متقابل و روزافزون این دو بازیگر در زمینه های گوناگون، از جمله مهم ترین عواملی بود که سبب همکاری و تعامل فزاینده دو طرف شد. در یک روند کلی، روابط روسیه و اتحادیه اروپا سیر صعودی داشته و این دو بهیکدیگر نزدیکتر شده اند. با این حال، این روند با فراز و نشیب های زیادی همراه بوده و مؤلفه های سیاسی، امنیتی و اقتصادی بر روابط این دو بازیگر تأثیرگذار بوده است. این مؤلفه ها، از ماهیت دوگانه ای برخوردار بوده و سبب بیثباتی در این روابط شده است
عراق جدید، شیعیان و انتخابات دوم پارلمانی
حوزههای تخصصی:
لولا داسیلوا و محافظه کاران جدید برزیل
حوزههای تخصصی:
اثرات متقابل دیپلماسی حمایت و سیاست بین الملل در آفریقا
حوزههای تخصصی:
علل تداوم بحران های خاورمیانه در دوره جرج بوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان ریاست جمهوری جرج بوش بحران های منطقه خاورمیانه افزایش یافت؛ البته کشورهای خاورمیانه همواره در فضای ژئوپلیتیک تعارض آمیزی قرار داشته اند. یکی از علت های اصلی این افزایش بحران ها را می توان تاخیر در روند دولت سازی و مداخله قدرت های بزرگ در این منطقه دانست. هرچند تنوع منابع اقتصادی خاورمیانه نیز زمینه های افزایش تعارض را به وجود آورده است. پس از 11 سپتامبر، ایالات متحده آمریکا با به کارگیری قدرت نظامی و استراتژیک، موقعیت خود را در منطقه بازسازی نمود که نشانه های آن را می توان در جنگ علیه عراق مشاهده کرد.ما در این مقاله درصدد تایید این مطلب هستیم که «چالش های منطقه ای و جنگ پیشدستانه بوش منجر به تداوم بحران شده است». به طورکلی، حادثه 11 سپتامبر و جنگ در عراق منجر به ترویج گفتمان تروریسم توسط آمریکا و در نتیجه زمینه فعال سازی استراتژی مبارزه با تروریسم شده و به رغم چنین روندی، توازن نسبی قدرت در منطقه حاصل نشده است. تا زمانی که کشورهای منطقه ای در شرایط عدم توازن قدرت، مداخله گری قدرت های بزرگ و همچنین تضادهای منطقه ای قرار داشته باشند، طبیعی است امکان ایجاد تعادل و تفاهم کاهش خواهد یافت.گذار از بحران های منطقه ای نیازمند بازسازی روابط کشورهای منطقه خاورمیانه است؛ به گونه ای که امکان متعادل سازی روابط قدرت های بزرگ با بازیگران منطقه ای را فراهم آورد. اقدامات نظامی، به کارگیری «استراتژی تغییر رژیم»، فعال سازی تئوری خاورمیانه بزرگ، گسترش پایگاه های نظامی و بر هم خوردن توازن قدرت را می توان عامل تداوم بحران های خاورمیانه دانست.