فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی بشر در دوران هخامنشی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در پی پاسخ دادن به بخشی از این پرسشیم که تا چه اندازه می توان استانداردهای امروزین حقوق بشر را در تاریخ جستجو کرد? در این راستا تنها به بررسی بخشی از تاریخ ایران و آنهم در حوزه حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بشر پرداخته شده است. بر پایه داده های تاریخی، سیاستهای دولت هخامنشی در زمینه بسترسازی برای حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، قانونگذاری...
مبانی نظری مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله معتقد است تغییر در مبانی معرفت شناسی و نظری، مبانی ساختاری و مبانی رفتاری، پیش شرطهای ورود به دایره تحویل گرایی و مدرنیسم هستند.بنابراین جنبش مشروطه ایران ، جنبشی برآمده از جریان و نیازهای تاریخی ایران نبود و بیشتر معلول کنش عقلانی و احساسی در برابر استبداد داخلی و سلطه خارجی بود.
کاربرد روش تحلیل هرمنوتیک در مطالعات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک به عنوان یک روش مستقل، جایگاه ویژه ای در حوزه تفکر بشری پیدا کرده است. این روش، به ویژه در قرن بیستم، توانسته است دستاوردهای خود را به دیگر حوزه های دانش چون فلسفه، الهیات، علوم اجتماعی، فلسفه علم، و ... ارائه کند و بحث های جدیدی را در آن عرصه ها پی افکند.
هرمنوتیک به دو بخش هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک روشی تقسیم شده است که عمدتاً اولی با گرایش مفسرمحور و دومی با گرایش مؤلف محور شناسایی می شود. در حوزه موضوع این مقاله مهم ترین مسائلی که وجود دارند عبارت اند از: کدام نحله از هرمنوتیک قابل استفاده در مطالعات اسلامی است؟ و آیا می توان بین روش رایج فهم متن در مطالعات اسلامی و هرمنوتیک رابطه ای برقرار کرد؟
نویسندگان این مقاله با مطرح کردن امکان برقراری رابطه میان متون دینی و هرمنوتیک قصد دارند نشان دهند چون به کارگیری هرمنوتیک فلسفی منجر به قرائت های مختلف از دین و اعتقاد به تأثیر پیش فرض ها و در نهایت نسبی گرایی می شود، برای مطالعات اسلامی مناسب نیست، ولی هرمنوتیک روشی و شیوه مؤلف محوری و متن محوری مستتر در آن با رعایت قواعد و مبانی مقبول هرمنوتیک روشی، صحیح ترین راه تفسیر متون دینی در مطالعات اسلامی است
ابعاد معرفت شناختی فلسفه سیاسی اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فلسفه سیاسی، سرشتی فلسفی دارد؛ از این رو با مباحث مهمی از دیگر شاخه های فلسفه پیوند می خورد. ارتباط فلسفه سیاسی با معرفت شناسی، فلسفه اخلاق و انسان شناسی فلسفی، بیش از دیگر شاخه های فلسفه است. نوشتار حاضر با تمرکز نسبت میان فلسفه سیاسی اسلامی و معرفت شناسی، بر آن است که وجوه معرفت شناختی این فلسفه سیاسی را بکاود و نشان دهد که تنقیح و تبویب فلسفه سیاسی اسلام، متوقف بر حل چه سنخ مباحث معرفت شناختی است. در این مقاله، نخست بر ابتناء فلسفه سیاسی بر معرفت شناسی استدلال شده و آن گاه به شماری از مباحث مهم معرفت شناختی به ویژه در بُعد هنجاری و ارزشی آن که پیش نیاز فلسفه سیاسی اسلام است پرداخته شده است. مبناگرایی در برابر توجیه پراگماتیستی نظریه های سیاسی، مسئله تحقیق پذیری گزاره های دینی، معضله استنتاج باید از هست، منشا معرفت ما به قضایای اخلاقی انتخاب میان غایت گرایی و وظیفه گرایی از مباحث مهم مورد اشاره در این نوشتار است.
عناصر تشکیل دهنده گفتمان سیاسی امام خمینی (س)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
جان لاک و آزادی
چالش حق و تکلیف
حوزههای تخصصی:
دو تلقی از حقوق کیفری، دو تلقی از دین
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با ترجیح رویکرد تجربه دینی در مواجهه با حقایق دینی در زمینه اعتقادات، چنین نتیجهگیری میشود که از آنجا که حیطه ادیان و آموزههای ایشان بر اساس تجربیات دینی پایهگذاری شده است و عقلانیت و خردورزی در آن راه ندارد، در زمینه قوانین و نیز حقوق کیفری که مبتنی بر عقلانیت است، تنها باید بر عقل تکیه کرد و از خرد انسانی برای تحدید حدود آنها بهره گرفت. نقش دین در زمینه مسائلی که به جرم و جنایت برمیگردد، تنها در مسائلی نظیر پیشگیری از وقوع جرم از طریق گسترش اعتقادات و اخلاقیات صحیح خلاصه میشود.
دین و مدرنیته
ایمان و دین شناسی تاریخی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر که متن تلخیص شده سخنرانى آقاى شبسترى در کنگره دینپژوهان کشور است، ضمن تذکر اهمیت و محوریت «ایمان» در تفکر دینى، نسبت آن را با مقوله تاریخ دین و دینشناسى تاریخى بازمىکاود . به نظر آقاى شبسترى، میان ایمان و دینشناسى تاریخى رابطه برقرار است و براى تعیین معناى ایمان، حتما نیازمند دینشناسى تاریخى هستیم .
دادرسی عادلانه بر پایه قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی
حوزههای تخصصی:
ما همه مهاجر هستیم؛ ما از فرهنگ ها گذر می کنیم
حوزههای تخصصی:
روشنایى از غرب مىآید عنوان کتاب جدید داریوش شایگان است که اخیراً به زبان فرانسوى منتشر شده است. «لیبراسیون» به همین دلیل با وى مصاحبهاى انجام داده است که ترجمه آن را مىخوانید. کتاب و گفتوگوى حاضر نشان از گام جدیدى در تفکر شایگان دارد. به زعم وى، ما وارد دوره تفسیر شدهایم، بین خطا و واقعیت دیگر نورى وجود ندارد و هر کس حقیقت را آن طور که مایل است تفسیر مىکند. سنت همیشه هسته نژادى دارد. سنت چه هندو و چه اسلامى باشد، سنت باقى مىماند. دنیاى مدرنیسم به دیگران اجازه مىدهد که زندگى کنند. حتى بعضى محافل مذهبى در ایران اعتقاد دارند که باید اسلام را به عنوان یک دین خصوصى کرد؛ زیرا اسلام به عنوان یک سیستم سیاسى پاسخى براى مشغولیتهاى فکرى بشر قرن بیست و یکم ندارد.
انقلاب اسلامی ایران و بنیان های نظری الگوی مناسبات فرهنگی فرد و دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به لحاظ اهداف و آرمان های آن، انقلابی فرهنگی است. ازاین رو، تحقق اهداف و آرمان های آن مستلزم طراحی الگوی مناسبات فرهنگی و پیاده کردن آن است. مقاله حاضر با اشاره ای کوتاه به رویکردهای مختلف در مناسبات فرهنگی فرد و دولت، به توضیح رویکرد «تعاملی» مناسبات فرهنگی فرد و دولت از دیدگاه اسلام میپردازد. بر طبق این رویکرد، فرد فرهنگی سازنده جامعه و دولت فرهنگی دانسته شده، امّا در برابر جامعه و دولت فرهنگی نیز زمینه ساز توسعه و کمال فرهنگی فرد تلقی میشود. نگارنده با مطالعه برخی از آیات قرآن کریم و سنت فرهنگی پیامبر اسلام| چگونگی مخاطب قرار گرفتن فرد در عرصه فرهنگ و در نتیجه تقدم وی در فرایند فرهنگ سازی را توضیح داده، سپس به توضیح مسئولیت های مهم جامعه و دولت فرهنگی در توسعه و کمال فرهنگی فرد از دیدگاه اسلام میپردازد.
گونه شناسی نظریه های انحطاط در آرای چهار فیلسوف معاصر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی دیدگاههای چهار فیلسوف معاصر ایرانی درباره منشأ و منوال انحطاط اندیشه سیاسی در ایران متأخر می پردازد. هر کدام از این متفکران نماینده یک نحله فکری محسوب می شوند: رضا داوری به عنوان یک متفکر «هویت اندیش»، انحطاط را بر مبنای «بحران عالمگیر غربزدگی» تبیین می کند. در مقابل،سید جواد طباطبایی در مقام یک متفکر متجدد بر مبنای «هبوط فلسفه و شرایط امتناع اندیشه» و به خصوص اندیشه سیاسی به طرح نظریه انحطاط می پردازد. عبدالکریم سروش در جایگاه یک متفکر نواندیش دینی انحطاط مسلمین و نه مورد خاص ایران را موضوع تأمل خود قرار می دهد و آرامش دوستدار در نقطه مقابل سروش با نقد رادیکال و نیچه ای بر نهاد دین، «سیطره تاریخی تفکر دینی» بر حیات اجتماعی ایرانیان را عامل انحطاط می داند. بنظر می رسد در میان این نظریه پردازان، طباطبایی روایت جامعتری را از نظریه انحطاط عرضه می کند و آن را محور اصلی پروژه تحقیقاتی خود قرار می دهد. اما وجه مشترک همه این متفکران بی اعتنایی به ساحت پراکسیس یعنی صورت بندی اجتماعی ایده و توقف تئوری در عالم ذهن و سطح انتزاع است، بطوریکه بعضی از آرای مزبور، توان توضیح حداقل پیشامدها و روندها را ندارند. آنچه در پی می آید کاوش و ارزیابی منطق و ساز و کار نظریه های چهارگانه است. همه این متن در پی پاسخ بدین مسأله است که کانون تراکم یا موتور محرکه امتناع اندیشه در چه حوزه ای است. به عبارت دیگر شرایط ایجاد و امتداد سرشت اندیشه چیست که در ایران متأخر، مفقود شده است. روش پژوهش این مقاله، تفسیر متن و نیز سنجش روایی تفسیر از طریق گفتگوی عمیق با صاحبان تخصص در اندیشه سیاسی – من جمله بعضی از همین چهار متفکر – است.
اندیشه: دموکراسی، روشنفکری و دین
منبع:
آیین اسفند ۱۳۸۵ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
از ولایت فقیه تا جمهوری اسلامی
حوزههای تخصصی:
امام خمینی (ره) در دوران مبارزه با رژیم شاه، نظریه ولایت فقیه را بهعنوان نظریه سیاسی اسلام بهمنظور تشکیل حکومت دینی مطرح ساخت. با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام سیاسی ایران در قانون اساسی بر اساس مدل جمهوری اسلامی تدوین و اجرا شد. مسئله اصلی در این تحقیق، پاسخ به این پرسش است که: آیا مدل جمهوری اسلامی با نظریه ولایت فقیه هماهنگی و تطبیق کامل دارد یا میان این دو تضاد وجود دارد؟ فرضیه نویسنده این است که هیچگونه تضادی میان مسئله ولایت فقیه و جمهوری اسلامی وجود ندارد و جمهوری اسلامی کاملاً با ولایت فقیه مطابقت دارد. نویسنده با بررسی مهمترین اصول حکومتی حضرت امام خمینی (ره) و مفهوم «جمهوریت» و «اسلامیت» از نظر ایشان، به اثبات این فرضیه پرداخته است.