بـررسـى پـیـونـد دین و معنویت ، بخش نخست مقاله حاضر است . در این بررسى کوتاه ، ارتـباط دین و معنویت و مبادى تصدیقى این پیوند ارگانیک از چندین منظر طرح مى گردد. پـس از آن دربـاره نـیـاز روزافـزون انـسـان مـعـاصر به معنویت سخن مى گوییم . اثبات روزافـزونـى گـرایـش جـوامـع مـعـاصـر بـه زیـسـت مـعـنـوى بـراسـاس نمودهاى عینى و تـحـلیـل هـاى جـامعه شناختى است . بحث اصلى ، یعنى آسیب شناسى معنویت ، با توضیح دربـاره زمـیـنـه هـاى آسـیب پذیرى آغاز مى شود و سپس درباره پنج آفت مهم سخن مى رود. آفات و آسیب ها که اثر حاضر به طرح و توضیح آنها مى پردازد، عبارت اند از: یک . معنویت و مناسک ؛ دو. معنویت و عقلانیت ؛ سه . معنویت و نیازمندى هاى مادى انسان ؛ چهار. معنویت و عمل گرایى ؛ پنج . معنویت و فرقه گرایى . در ذیل توضیح درباره هریک از آفات مذکور، راهکارهایى براى رهایى از آنها پیشنهاد مى شـود. مـهـم تـریـن راه صـیـانـت مـعـنـویـت از آسـیـب هـاى آن ، بـازگـشـت بـه مـذهـب اصـیل و ریشه دار است . نیز بهره گیرى از خرد و تجربه هاى تاریخى ، یکى دیگر از راه هـاى دفـع آفـات اسـت . هـمـچـنـیـن اهـتـمـام مـدیـران و مـسـئولان فـرهـنـگى به استفاده از کـارشـنـاسـان خـبـره و دلسـوز در بـرنامه هاى معنوى ، کمک بسیارى به تعمیق معنویت در جامعه مى کند
مـخـالفـان نـظـام اسـلامـى ، انتقادهاى متعددى علیه نظام ولایى مطرح ساخته اند. از جمله ، نـظـام ولایـى را ضـد مـردمـى نـامـیده اند. این مقاله با استناد به آیات قرآن مجید، روایات معتبر، دیدگاه قانون اساسى ، اندیشه رهبران انقلاب اسلامى و برخى روایات تاریخى ، خـوانـنـده را بـه یـک داورى دعوت مى کند که بنگرند ادعاى فوق تا چه اندازه درست یا نـادرسـت اسـت . در انـتـهـاى مـقـاله بـه چهار سؤ ال احتمالى پاسخ داده شده است ؛ فلسفه مشروعیت الهى نظام ولایى ، دلایل نظارت استصوابى ، علت عدم تکرار همه پرسى تعیین نظام و میزان پایبندى عملى نظام به آنچه از لحاظ نظرى بیان گردید.
صدرا فیلسوفی است که به اصول و مبانی شیعه، اعتقاد راسخ دارد و در مواضع متعددی به تبیین و توجیه آنها می پردازد. عقیده به وجود ولی و امام، به عنوان حجت دائم خدا در روی زمین، از جمله اینهاست. از نظر او امامت و ولایت ـ برخلاف نبوت ـ برای همیشه جاری است و سیاس
طی سال های متمادی پس از جنگ جهانی دوم، اقتصاد کینزی و رفاهی در اروپا و بسیاری از کشورها حاکم بود. با پیش آمدن رکود اقتصادی دهه 70 میلادی و شکست دولت های رفاهی، اقتصاد بازار از سوی رای دهندگان و سیاستمداران کشورهای غربی مورد توجه قرار گرفت. هایک یکی از معدود اندیشمندانی بود که در قرن بیستم با مطرح کردن نظم خودجوش اقتصادی و اقتصاد بازار بطور نظری و عملی به مخالفت با دولت کینزی و رفاهی پرداخت. این مقاله با استفاده از نظریة هنجاری و انتخاب عقلایی و با رویکرد اندیشه سیاسی، به دنبال اثبات این فرضیه است که نظم خودجوش اقتصادی هایک، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در نزدیکی ایدئولوژی های سیاسی پایان قرن بیستم اعم از راست و چپ بوده است. فروپاشی بلوک شرق، ظهور جنبش های جدید اجتماعی و همهگیر شدن بازارهای مالی جهانی نیز از دیگر عواملی بودند که در کاهش اختلافات ایدئولوژی های راست و چپ و پذیرش اقتصاد بازار و دولت حداقل تاثیری بسزا داشتند.
این نوشتار پس از تعریف کلام سیاسی، جهان بینی جامع امام خمینی را که بر پایه حکمت صدرایی است و مهم ترین ویژگی ایشان با دیگر عرفا و فقها به شمار می آید، بررسی می کند و در ادامه، با توجه به آموزه مهدویت که از کلیدی ترین گزاره های اعتقادی شیعه محسوب می شود، به جست و جوی این واقعیت می پردازد که قرائت ایجابی امام خمینی از آموزه مهدویت که حاصل سه نگاه عرفانی، کلامی و سیاسی ایشان است، توانست این آموزه را از یک بحث اعتقادی-کلامی محض به عرصه های سیاسی و اجتماعی وارد سازد و سرانجام به ظهور انقلاب اسلامی و آفرینش تمدن بزرگ اسلامی بینجامد.