فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
196 - 219
حوزههای تخصصی:
«تساهل و تسامح» (Tolerance) اصطلاحی نام دار و رایج در گفتمان های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی جامعه کنونی است. تبیین صحیح نسبت این اصطلاح با مفاهیمی همچون غیرت در اسلام، مسئله ای بایسته و ضروری به شمار می رود؛ تا جایی که این موضوع در مباحث انقلاب اسلامی نیز استفهام می شود و رابطه آن با «غیرت انقلابی» هم مورد پرسش قرار می گیرد. از این رهیافت، نوشتار پیش رو درصدد پاسخ گویی به چگونگی سازواری یا ناسازواری «تساهل و تسامح» با «غیرت انقلابی» است. یافته این پژوهش با محوریت نظریه «عقلانیت سیاسی» و با روش مقایسه ای مشعر بر آن است که بین تساهل و تسامح غربی با غیرت انقلابی تنافی وجود داشته و همچنین آنچه تحت عنوان مدارا (حلم و بردباری نسبت به دیگران) با حدود و ثغور مشخص در دین مبین اسلام آمده، با تساهل و تسامح کاملاً فرق داشته و حتی ملازم با غیرت انقلابی است؛ به نحوی که برقراری مدارا هم در گرو غیرت دینی و انقلابی خواهد بود.
ویتگنشتاین و دوگانه نسبی گرایی و همه شمول گرایی
منبع:
رب پژوهی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
107 - 134
حوزههای تخصصی:
هر دو فلسفه متقدمِ (به ویژه در رساله منطقی فلسفی) و متاخرِ (به ویژه در پژوهش های فلسفی و در باب یقین) ویتگنشتاین منشاء جریان های مهمی در فلسفه قرن بیستم بوده اند. در اینجا اندیشه ویتگنشتاین در برابر دوگانه مهم فلسفه معاصر؛ یعنی نسبی گرایی و همه شمول گرایی مورد بررسی قرار گرفته است. فلسفه متقدم او چندان به مثابه فلسفه موافق نسبی گرایی تفسیر نشده است. در مقابل، عمده جریان های نسبی گرای معاصر به نحوی متاثر از فلسفه متاخر ویتگنشتاین اند. اما آیا فلسفه متاخر او نسبی گرا است؟ در اینجا هم ایده هایی که به تفسیر نسبی گرایانه دامن می زنند و هم ایده هایی که به تفسیر همه شمول گرایانه نزدیک تراند، مورد بررسی قرار می گیرند. در انتها نتیجه می گیریم که انتساب هیچ یک از این دو عنوان به فلسفه متاخر ویتگنشتاین خالی از اشکال نیست و به نظر می رسد فلسفه او نه ارائه کننده نظریه ای فلسفی به نفع نسبی گرایی یا همه شمول گرایی، بلکه در واقع نوعی انسان شاسی فلسفی بر مبنای رفتار مشهود انسان ها در موقعیت های طبیعی و فرهنگی-اجتماعی مختلف است.
چالش های امت اسلامی و راه کارهای سید جمال الدین اسدآبادی برای برون رفت از آن (بر اساس نظریه بحران اسپریگنز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
186 - 212
حوزههای تخصصی:
کشورهای اسلامی در زمان سید جمال به دلیل استعمار و استبداد دچار عقب ماندگی شده بودند. بدین خاطر سید جمال تلاش بسیاری جهت برون رفت جهان اسلام از عقب ماندگی کرد. ایشان با مطالعه جهان اسلام، علل عقب ماندگی را دو سطح داخلی(استبداد، مسخ دین ، فقدان همبستگی اجتماعی، خرافات و جهل، جدایی دین از سیاست، وابستگی به غرب) و خارجی (استعمار) می داند و راه کارهایی را نیز برای برون رفت از این چالش ها در دو بعد (نظری و عملی) ارائه کرده است. مقاله حاضر با الگوی نظریه بحران اسپریگنز (بررسی وضعیت موجود و مطلوب، تشخیص علل مشکل و ارائه راه حل) راه کارهای سید جمال برای برون رفت از این چالش را مورد بررسی قرار داده و درنهایت برای راه کار نظری از اندیشه سیاسی خود سید جمال: مبارزه با خودکامگی مستبدان، مجهز شدن به علوم و فنون، بازگشت به اسلام نخستین، وحدت مسلمانان، دمیدن روح جهاد و مبارزه در کالبد جامعه اسلامی، مبارزه با خودباختگی در برابر غرب، مشارکت و همبستگی مردم و برای راه حل عملی: برخورد با دربار برای مبارزه با استبداد، آگاهی دادن به مردم و مردمی کردن جریان استبدادستیزی، تربیت نیروهای جوان و نهادینه کردن تفکر ضداستبدادی در آن ها، آگاه ساختن علمای بلاد از اوضاع ایران و منسجم نمودن آنان برای مقابله با استبداد، عدم مشروعیت حکومت استبدادی را استخراج کرده است.
راهکارهای قرآن و سنت جهت نهادینه سازی اخلاق سیاست در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی از دغدغه های مهم اندیشه پردازان سیاست در عصر مدرن، تبیین رابطه و حدود نفوذ اصول اخلاقی در صحنه عمل سیاسی و اقناع حکمرانان به رعایت این اصول در تصمیم گیری های سیاسی است. این پژوهش درصدد است با روش تحلیل مضمون آیات قرآن و سنت معصومان، راهکارهای نهادینه شدن قواعد اخلاقی در سیاست بین الملل را کشف و ارائه نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد در اسلام برای نهادینه کردن ارزش های اخلاقی از راهکارهای معرفتی، عاطفی و رفتاری استفاده شده است. دعوت به توحید، رسالت، معادباوری، آگاهی بخشی ملّت ها ، تشویق به خردورزی، پرهیز از التقاط و پرهیز از شبهه پردازی، مهم ترین روش های معرفتی بوده، محبت و مهروزی، نرمش و خشونت بجا و کرامت انسانی، مهم ترین روش های عاطفی به شمار می روند و رفتار اخلاقی در جامعه، رفتارهای فرهنگی و اجتماعی و رفتارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی ازجمله راهکار های رفتاری برای نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در میان ملّت های مسلمان و غیرمسلمان هستند. نتیجه مقاله مطرح می سازد ازنظر اسلام افزون بر لزوم همسویی اهداف سیاسی با اخلاق و ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل، ابزار اجرای اهداف سیاسی نیز باید ارزشی و اخلاقی باشند.
مقایسه رویکردهای گفتمان توسعه سیاسی در دوران پهلوی و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
160 - 184
حوزههای تخصصی:
گفتمان های اصلی ایران در دوران پهلوی و انقلاب اسلامی، گفتمان های غربی و اسلامی است. در این دو گفتمان نسبت به شاخص های توسعه سیاسی، ابهام زیادی وجود دارد و این موضوع تاکنون در چارچوب روش تحلیل گفتمان بررسی نشده است. سؤال اصلی، مهم ترین وجوه اشتراک و افتراق این دو گفتمان است. مهم ترین وجه افتراق، وجود یا عدم وجود عنصر دین در زنجیره هم ارزی آن هاست و اینکه با دال های مرکزی متباین به توسعه سیاسی می نگرند و وجه اشتراک آن دو نیز، قرابت در دال های شناور است که در زنجیره هم ارزی دو گفتمان، معنای متفاوتی می یابند. مقصد نهایی مقاله، مقایسه رویکرد گفتمان های توسعه سیاسی در دوران پهلوی و انقلاب اسلامی می باشد. برای اثبات فرضیه، گفتمان های توسعه سیاسی در این دوران با روش تحلیل گفتمان و روش تطبیقی واکاوی گردید. گفتمان پهلوی بر شاخص های توسعه سیاسی در چارچوب سکولاریسم و گفتمان اسلامی بر این شاخص ها در چارچوب دین تأکید می نماید. در گفتمان پهلوی به رغم تمایل به الگوهای غربی توسعه سیاسی، به دلیل وجود عناصر متضادی چون مشارکت مردمی و استبداد در زنجیره هم ارزی ، رشد شاخص های توسعه سیاسی حتی به شکل غربی آن نیز مشاهده نمی شود. اما در گفتمان اسلامی، توسعه سیاسی به عنوان یک دال شناور در ارتباط با دال مرکزی یعنی اسلام اصیل، معنایی کاملاً متفاوت پیدا کرد. در این گفتمان، به دلیل عدم وجود نشانه استبداد و همچنین توجه ویژه به مواردی چون مشارکت عمومی، شاخص های توسعه سیاسی از رشد قابل توجهی برخوردار شده اند.
بررسی تناظر محتوایی نفی سلطه گری و سلطه پذیری در اندیشه سیاسی امام خامنه ای و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مقوله های بسیار مهمی که در سیاست خارجی جامعه اسلامی مطرح است، «نفی سلطه گری و سلطه پذیری» است، موضوعی که توسط آیت الله خامنه ای مورد تأکید قرار گرفته است. همچنان که این مفهوم در قرآن کریم در عرصه سیاست خارجی نکوهش شده است. تحقیق حاضر درصدد پاسخ گوئی به این سؤال اصلی است نفی سلطه گری و سلطه پذیری در اندیشه سیاسی آیتالله خامنه ای و قرآن کریم به چه میزان تناظر دارند؟ پژوهش حاضر بر اساس روش تحلیل محتوا سامان یافته است. در این تحقیق تلاش شده تمام بیانات آیت الله خامنه ای مورد بررسی قرار گیرد. برای پاسخ به این پرسش پس از گردآوری مقولات و مؤلفههای «نفی سلطه گری و سلطه پذیری» به تحلیل این اصل در اندیشه سیاسی آیتالله خامنه ای پرداخته شده و سپس با نتایج حاصل از آیات قرآن کریم مقایسه و شباهت ها، تفاوت ها و میزان تناظر آنها سنجیده شده است. براساس یافته های پژوهش، مقوله های مشترکی که در تحلیل بیانات آیت الله خامنه ای و آیات قرآن کریم بدان اشاره شده و مورد تحلیل قرار گرفته شامل رابطه متقابل ظلم و عدل، علّت مبارزه با نظام سلطه، راه برون رفت از نظام سلطه می باشند.
بازنمایی ناآرامی های شهریور و مهر ۱۴۰۱ ایران در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان (مطالعه موردی: شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
237 - 264
حوزههای تخصصی:
بازنمایی اعتراضات در رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای تأثیرگذار بر افکارعمومی در بزنگاه های حساس اجتماعی و سیاسی است. یکی از این مصادیق، ناآرامی های است که در اعتراضات 1401 در ایران شکل گرفت. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نحوه بازنمایی این ناآرامی ها در تلویزیونی بی بی سی فارسی است. این پژوهش با روش تحلیل مضمون، برنامه های تلویزیونی این شبکه را در فاصله زمانی 25 شهریور تا 18 مهر 1401 بررسی کرده است. از مجموع برنامه های مربوطه، برنامه های 60 دقیقه، به عبارت دیگر، صفحه 2، بلور بنفش و ویژه برنامه پرگار این شبکه با نمونه گیری هدفمند، انتخاب و با روش تحلیل مضمون بررسی شد. بی بی سی، ناآرامی های 1401 ایران را اعتراضاتی اصیل، دارای ایدئولوژی، سراسری و هدفمند، بازنمایی کرده است. تمرکز بر شکاف قومیتی، بهره برداری از معترض بودن شهرهای مرزی، طرح گزاره تقابل جمهوری اسلامی ایران با زن، نارضایتی همه اصناف و همه رده های سنی از جمهوری اسلامی ایران، پرتکرارترین مقولات مستخرج شده در اخبار این رسانه به حساب می آید. با توجه به یافته های تحقیق، شبکه بی بی سی فارسی با استفاده از تکنیک های اشاره شده سعی بر هدایت اعتراضات به سمت شورش و اغتشاش را داشته است.
هندسه تحول قدرت و امنیت؛ مطالعه موردی ایران معاصر (1320 - 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
136 - 158
حوزههای تخصصی:
مسئله مقاله حاضر تبیین نسبت دو مفهوم بنیادین قدرت و امنیت، همراه با تطبیق آن بر تحولات ایران معاصر در دو بعد زمانی قبل و بعد از انقلاب اسلامی می باشد تا هندسه تحول آن ها مشخص شود. قدرت و امنیت دست کم چهار رابطه علّی و معلولی، وسیله و هدف، در زمانی هم افزا و در زمانی رابطه معکوس دارند؛ نویسنده با استفاده از چارچوبی بومی و قرآنی، نسبت قدرت و امنیت در ایران را در پنج سطح (قدرت منفعل، قدرت دفاعی، قدرت بازدارنده، قدرت ضربت متقابل، قدرت حلقه اول) به صورت فرایندی، دسته بندی و با روش اسنادی و دلالت، تحلیل و تبیین نموده است. اشغال ایران در دهه بیست، توقیف و غارت نفت کش ایران در دهه سی، وابستگی نظامی ایران به آمریکا در دهه چهل به بعد، جدایی بحرین از ایران در دهه پنجاه ازجمله موارد تاریخی هستند که قبل از انقلاب بررسی شده و نشان دهنده قدرت منفعل ایران در آن برهه است. به دفاع مقدس، تولید موشک شهاب سه و ... ، حمله به پایگاه آمریکا در عین الاسد و ...، فتوای رهبر معظم انقلاب مبنی بر جهاد ابتدایی درصورتی که مصلحت ایجاب کند، در بازه زمانی بعد از انقلاب استناد شده است. یافته مقاله نشان می دهد با گذر زمان، بر قدرت و درنتیجه امنیت جمهوری اسلامی ایران افزوده شده و از قدرتی منفعل به قدرت حلقه اول تبدیل شده است.
طرح و نقد مفهوم «آزادی مثبت» با تکیه بر مبانی قرآنی علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادی مثبت به واسطه تأکید بر عقل به عنوان وجه قوام بُعد عالی وجود انسان، در وهله نخست در معرض شناخت به مثابه مفهومی دارای قرابت با مبانی انسان شناسی اسلامی قرار دارد. از این رو ضرورت دارد علاوه بر ارائه یکپارچه و دقیق از این مفهوم، به نقد مبنایی آن بر اساس رویکرد اسلامی پرداخت. در این نوشتار مبتنی بر تفسیر روشی متن محور، پس از ارائه چیستی مفهوم آزادی مثبت، با تکیه بر مبانی قرآنی علامه طباطبائی به نقد و ارزیابی آن پرداخته می شود. در این مفهوم عقل، عنصر اساسی است که ضرورت بخش اتصاف انسان به آزادی بوده و در صورت قرار گرفتن در محور انتظام بخشی حیات اجتماعی، امکان بهره مندی از آزادی را برای انسان فراهم می آورد. این در صورتی است که مبنای اتصاف به آزادی در قرآن کریم خلافت الهی انسان است که تنها با حاکمیت یافتن حق در عرصه حیات اجتماعی امکان بهره مندی از آزادی برای انسان پدید می آورد. ارائه درکی استقلالی از انسان با تکیه بر عقل و همچنین عدم تفکیک عقل در مقام اثبات و ثبوت از جمله عواملی هستند که موجب انحراف این مفهوم از حقیقت آزادی می شوند.
راهبردنگاری استحکام بخشی به ساخت درونی قدرت جمهوری اسلامی ایران در بعد فرهنگی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
110 - 134
حوزههای تخصصی:
نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدای شکل گیری تا کنون به دلیل منطق مقابله با نظام سلطه، آماج تهدیدهای مختلفی از سوی دشمنان خود بوده است.این موضوع مقوله ی استحکام بخشی ساخت درونی قدرت نظام را به یک اهمیت و ضرورت اساسی تبدیل می کند. لذا پرسش اصلی این است که راهبردها و راهکارهای استحکام بخشی به ساخت درونی قدرت جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگی اجتماعی مبتنی بر وضعیت سنجی صورت پذیرفته در دهه نود شمسی چیست؟ از این رو مقصود پژوهش، وضعیت سنجی استحکام ساخت درونی قدرت نظام در حوزه فرهنگی اجتماعی در بازه زمانی دهه نود شمسی و تدوین راهبردها و راهکارهای استحکام بخشی مبتنی بر یافته های وضعیت سنجی می باشد. نگارندگان با بهره گیری از روش عملیاتی تحلیل گفتمان،ابتدا مؤلفه های فرهنگی اجتماعی سنجش استحکام ساخت درونی قدرت را از بیانات مقام معظم رهبری احصاء نموده و سپس به وضعیت سنجی استحکام ساخت قدرت نظام در بُعد فرهنگی اجتماعی در بازه زمانی دهه نود شمسی پرداخته و در نهایت مبتنی بر روش سوآت، موقعیت نظام را در فضاهای چهارگانه راهبردی تعیین نمودند. یافته ها نشان می دهد که نظام جمهوری اسلامی ایران در این بازه زمانی، در بعد فرهنگی اجتماعی از یک سو با تهدیدهای بیشتری نسبت به فرصت ها مواجه بوده و از سوی دیگر از نقاط ضعف بیشتری نیز نسبت به نقاط قوت برخوردار بوده است؛ بر این اساس لازم است راهبردهای تدافعی را تدوین و عملیاتی نماید. بنابراین مبتنی بر مهم ترین نقاط ضعف و تهدید، راهبردهای استحکام بخشی به ساخت درونی قدرت در حوزه فرهنگی اجتماعی تدوین و راهکارهای پیشنهادی جهت تحقق آن ها ارائه گردید.
عزت طلبی به مثابه سیاست خارجی؛ چهارچوبی برای تحلیل سیاست خارجی ایران و محور مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
86 - 108
حوزههای تخصصی:
از زمان وقوع تحولات سیاسی- نظامی در منطقه به ویژه در سوریه، لبنان و عراق، نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران از منظرهای گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش بر آن است تا با استفاده از نظریه فرهنگی نِدلیبو و با تأکید بر اصل عزت طلبی ابعاد نوینی از حضور ایران در مسئله سوریه، لبنان و عراق و نقش محور مقاومت در این تحولات را بررسی نماید. در این پژوهش بر اساس عزت طلبی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال محور مقاومت تحلیل می شود و این فرضیه مطرح شده است که نظریه فرهنگی ریچارد نِدلیبو با اتکا به مفاهیمی همانند عزت جویی و پرستیژ می تواند ابعاد مغفول مانده سیاست خارجی ایران در قبال محور مقاومت را برای ما روشن نماید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد گذشته تاریخی و همچنین آموزه های اسلامی و انقلابی سبب شده است انگیزه ی روحیه، مبنای رفتار سیاست خارجی این کشور قرار بگیرد و مفاهیمی از جمله «عزت» و «عزت نفس» به مواضع و رفتار ایران در عرصه ی بین الملل شکل بدهد. مباحث این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی، سیاست خارجی ایران را در قبال محور مقاومت تحلیل می کند.
چالش ها و فرصت های حکمرانی جدید در نسبت با جمهوری اسلامی (با تأکید بر اقتدار و دموکراسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
214 - 237
حوزههای تخصصی:
پژوهش های با موضوع «حکمرانی» در فضای دانشی در حال گسترش است اما هنوز این موضوع ادبیات روشنی نیافته است. به همین دلیل این پژوهش تلاش دارد به برخی وجوه مهم حکمرانی در معنای جدید آن نزدیک شود تا اولاً درک درستی از آنها ایجاد شود و ثانیاً نسبت جمهوری اسلامی ایران را با آن وجوه تاحدی روشن کند. سوال اصلی این پژوهش چنین است: وجوه اساسی حکمرانی جدید در نسبت با نظام جمهوری اسلامی چه چالش ها و فرصت هایی برای نظام جمهوری اسلامی ایجاد می کند؟ به دلیل وسعت وجوه حکمرانی، این پژوهش تنها نسبت حکمرانی در معنای جدید را با اقتدار و دموکراسی به عنوان دو وجه مهمی که بیشترین تماس را با نظام سیاسی کنونی ایران دارد روشن خواهد کرد تا با حدی از خودآگاهی بتوان از حکمرانی در عرصه حیات سیاسی-اجتماعی بهره جست. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی و به کمک اسناد کتابخانه ای معتبر و با معرفی سه عقلانیت به عنوان سه سنخ از حکمرانی نشان داده است که حکمرانی در معنای جدید با عقلانیت سوم سازگار است. یافته های این پژوهش نشان می دهد حکمرانی مبتنی بر عقلانیت سوم چالش ها و فرصت هایی چون، سهم بیشتر مردم در تصمیم گیری، افزایش بهره وری در اجرای سیاست ها، افزایش مشروعیت اجتماعی-سیاسی، عدم توجه به تهدید های حوزه فرهنگ و ارزش های ثابت دینی، محدودیت شدید در سیاست گذاری ناظر به ارزش های متعالی را ایجاد می کند.
گفتمان معاصر عربی در میانة ابهامات و چندگانگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال شانزدهم خرداد و تیر ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کنونی با تمرکز بر چگونگی و چیستی گفتمان محوری جهان عرب این فرضیه را طرح می کند که وحدت عربی یا اتحاد اعراب در چهارچوب یک واحد سیاسی و سرزمینی، گفتمان محوری، و آرمانی اعراب در یک و نیم قرن اخیر بوده است. با این همه، دگرگونی های بین المللی و داخلی تحقق چنین آرمانی را با دشواری روبه رو کرده و بروز مشکلات سیاسی اقتصادی و اجتماعی داخلی جهان عرب را در سال های دهة 1980 دچار سردرگمی و چندگانگی گفتمانی کرده است. شرایط پس از جنگ سرد و تحولات داخلی ناشی از تضعیف گفتمان ناسیونالیستی نیز به تدریج شکل گیری دو گفتمان سکولار بنیادگرا را در پی داشته و همة نیروهای اجتماعی و سیاسی را بر محور آن گرد آورده است. این پژوهش با نمونه گرفتن از مباحث چالش های گفتمان معاصر عربی در حکم متن مد نظر برای پژوهش خود و ضمن نقد دیدگاه های نویسندگان آن، این پراکندگی و سردرگمی گفتمانی و در نهایت رویارویی روشن فکران عرب در گفتمان سکولار بنیادگرا را نشان می دهد.
مشروعیت تطبیقی در اندیشه سکولاریستی ایران معاصر (با تاکید بر دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش، حائری یزدی)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشروعیت سیاسی یکی از مهم ترین و بنیادی ترین واژگان و مفاهیم علوم سیاسی و به خصوص اندیشه سیاسی است. تفاوت مفهوم مشروعیت سیاسی در نگاه اندیشمندان سکولار بیشتر به تفاوت نگاه آنها به منشا مشروعیت باز می گردد. سوال اصلی مقاله این است که مشروعیت در مبانی فکری سکولارهای معاصر ایران چیست؟ و نقاط اشتراک و یا افتراق اندیشه آنان با یکدیگر چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه اصلی این مقاله بر این اساس استوار است که متفکرین سکولار مورد بررسی، دین را دارای قلمرو محدودی می دانند و مدعای حداقلی آن است که نباید ترسیم نظام سیاسی اقتصادی و اجتماعی را از دین انتظار داشته باشیم و اساسا دین یک امر اخروی تلقی می شود.
در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای دیدگاه های مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش و مهدی حائری یزدی بررسی در مورد مفهوم مشروعیت با یکدیگر مورد مقایسه قرار خواهد گرفت و با توجه به این که اندیشه سکولار بزرگ ترین رقیب فکری حکومت دینی است وجوه تازه ای از اندیشه آنان را درخصوص مشروعیت ارائه خواهیم کرد. به نظر می رسد متفکرین فوق اشاره به رغم رویکردهای مختلفی که دارند در نهایت منشا مشروعیت را مردم می دانند.
دیالکتیک نو
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، ساختار منطقی کاپیتال (سرمایه) مارکس مورد تمرکز پژوهشگران تازه ای قرار گرفته و در جهان انگلیسی زبان مناقشاتی را برپا کرده است. رهبری این جریان بر عهده ی گروهی از محققان آمریکایی و اروپایی بوده که هدف مشخص شان بازخوانی سرمایه بر اساس ارجاع گسترده به آن چه دیالکتیک های نو یا دیالکتیک نو خوانده می شود است. همان طور که خواهیم دید افرادی که وسیعا گرداگرد این پژوهش مستقرند، مارکس و دیالکتیک نو را با گرایش نظری واحدی مورد خوانش قرار نمی دهند. از هنگامی که کار مشترک نمایندگان این گروه در سال 1991 آغاز شد، آن چه آنان را در یک اتحاد گرد هم می آورد، باور مشترکشان به این است که مارکس در سازمان یابی و حرکت استدلال های سرمایه، از عناصری برگرفته از دو کتاب منطق هگل بهره جسته و این امر باید در مرکز توجه قرار داده شود. علاوه بر این، همان طور که «فرد موسلی» در مقدمه اولین جلد از مجموعه مقالات درباره پژوهش های دیالکتیک نو خاطرنشان می کند، همکاران در این مجموعه نوشتار ها پذیرفته اند که تفسیر منطقی-تاریخی انگلسی از سرمایه را می بایست رد کرد. موسلی در ارتباط با انگلس می نویسد: مقولات منطقی مارکس در سرمایه با دوره بندی ایده آل شده ای از روند حقیقی تاریخ در تلازم است. واضح ترین و اثرگذارترین سویه این تفسیر، فرض می کند که موضوع بخش اول از جلد اول سرمایه، نه سرمایه داری، بلکه تولید کالایی ساده پیشاسرمایه داری است، به طوری که تولیدکنندگان خود مالک ابزار تولید هستند و هیچ کارمزدی ای وجود ندارد.
تاریخ نگاری مارکسیستی بریتانیایی
حوزههای تخصصی:
اریک هابسبام، در دفاع اخیر خود از فایده مندی مارکسیسم برای مطالعه ی تاریخ، به یادمان می آورد که مارکس می کوشید تا مبنایی را برای درک تاریخ به مثابه ی یک کل در اختیارمان بگذارد.نگاه نو به تاریخ می باید هم چنین به هدف جوهری، هرچند تحقق ناپذیر آنانی بازگردد که گذشته را می کاوند: «تاریخ کلی»، نه یک «تاریخ همه چیز»، بلکه تاریخ به مثابه ی تاری نامرئی که تمام فعالیت های بشری در آن به یکدیگر پیوند می خورند.
متشاب ها، برایان کلی (2001) نیز در اثر خود نژاد، طبقه و قدرت در معادن ذغال سنگ آلاباما، 1908-1921، که جایزه ی یادبود آیزاک و تامارا دویچر را نیز به خود اختصاص داد، مسیر جان ساویل، آلکس کالینیکوس، الیزابت فاکس-جنوویس و یوجین جنوویس را در تحسین بلندپروازی های کلیت بخش به تاریخ از پایین و نقد مورخانی که تحسین گر نسبی گرایی تاریخی بودند ادامه می دهد. در یادداشتی مرتبط، پری اندرسون پیشنهاد می کند از آن جا که تروتسکی نخستین کسی بود که توانست تاریخی کلی را به رشته ی تحریر درآورد، می تواند داعیه دار این باشد که نخستین «مورخ بزرگ مارکسیست» بوده است.
نسبت عدالت با آزادی در اندیشه سیاسی امام خمینی (س)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در اسلام تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در اسلام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی دین و آزادی
الزام به رعایت اخلاق و مشورت در اندیشهی دینی مبنای قدرت نرم در حکومت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت به عنوان یکی از کلید یترین مفاهیم حقوق عمومی از منظر نوع و نحو هی اعمال در دو دست هی قدرت سخت و نرم قابل مطالعه است. وج هی ممیز هی این دو از یکدیگر در ابزارهایی است که در مقام اعمال خواست و اراد هی حاکمیت به وسیل هی حکمرانان ب هکار برده م یشود. مبتنی بر اندیش هی حقوق عمومی اسلامی، کارگزاران حکومت اسلامی در مقام اعمال حاکمیت موظف به رعایت الزامات مشخصی م یباشند. پژوهش حاضر در مقام تحقیقی تحلیلی و بنیادین به دنبال پاس خگویی به این پرسش اصلی است که آیا مقامات حکومت اسلامی در مقام اعمال حاکمیت مکلف به مشی بر اساس مولف ههای قدرت نرم م یباشند؟ با نگاهی به مجموعه تکالیف تعیین شده برای حاکمان در حکومت اسلامی از جمله الزام به رعایت گزار ههای اخلاقی و لزوم رعایت مشورت به نظر م یرسد، اصل در اعمال حاکمیت در حکومت اسلامی بهر هگیری از ابزارهای قدرت نرم همانند اقناع و جذب است. این اصل حتی در فرهنگ جهاد و مبارزه با غیر مسلمانان و حکوم تهای طاغوتی نیز جاری خواهد بود.
کالبدشناسی فوکویی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت فوکویی با خارج شدن از مسئله دولت و کاوش در آن بر پایه ی حکومت مندی، مسیر جدیدی از تحقیق درباره ی ماهیت دولت و اجزای تحلیلی آن را مطرح کرده است. فوکو با ابداع مفهوم «حکومت مندی» علاوه بر ترجیح تمرکز بر کردارهای حکومتی به جای نهادها در نظریه ی سیاسی، روند دخالت ذهنیت ها در کردارهای حکومت را به نمایش می گذارد و با این کار پرده از تحولی در ذهنیتِ حکومت در عصر جدید بر می دارد که امروزه ابعاد ویژه ای یافته است. به طور کلی از نگاه فوکو، دولت یک پدیده ی اختراعی است که از سویی به «عقلانیت های حکومتی» به عنوان بُعد فکری و از سویی دیگر به «فنون حکمرانی» به عنوان بُعد کرداری مرتبط می شود. علاوه بر این «سامانه های حکومتی» را نیز به عنوان بُعد نهادی دولت می توان به این دستگاه تحلیلی افزود تا ارائه ی تحلیل سه بُعدی «دولت» (عقلانیت، کردار، نهاد) از دیدگاهی انتقادی به نحوی تکمیل شود که کاربست آن، دامنه وسیعی از حکمرانی های لیبرال و غیرلیبرال را شامل شود.
پیوند میان حجیت معنوی و اقتدار دنیوی در تفکر سنت گرایی: نقد و بررسی دیدگاه های سیدحسین نصر دربارة حکومت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقة فعالیت های اجرایی سیدحسین نصر به عنوان یک دولتمرد سبب شده است که اندیشة او با سکولاریسم پیوند زده شود. اما بررسی سابقة وی در این زمینه جدا از مبانی فکری وی که در اندیشه های اسلاف سنت گرایش ریشه دارد نیست. از جمله مؤلفه های اندیشة سنت گرایی ارتباط وثیق میان حجیت معنوی و اقتدار دنیوی است که پشتوانة اندیشة نصر دربارة حکومت دینی است. به اعتقاد نصر، مطابق با آموزه های دینی و مخالف با اندیشه های غربی، نمی توان دست دین، به خصوص دین اسلام، را از عرصة حکومت کوتاه کرد. در این مقاله کوشیده شده است دلایل نظری مخالفت نصر با سکولاریسم، به معنای جدایی دین از عرصة حکومت، مطرح و بررسی شود و در عین حال نشان داده شود که چگونه نحوة تقریر این موضوع از جانب نصر موجب شده است که در ایران کسانی محمل هایی برای نفوذ سکولاریسم در اندیشة او بیابند و با وی مخالفت کنند.