پیوند فرهنگی و ادبی ایران و هند در طول تاریخ، پیوندی استوار و غیر قابل انکار بوده و با فراز و فرودهای بسیار در گستر ه ی روزگاران استمرار داشته است. این پیوند در عصر صفویان ایران و گورگانیان هند به اوج خود رسیده که شعر و ادبیات این عصر، آیینه ی تمام نمای آن است. شعر صائب که نقطه ی اوج شعر این عصر است، با هنرمندی های بسیار، تعامل فرهنگی و ادبی این دو سرزمین را به تصویر کشیده به گونه ای که در آمیختگی فرهنگ و ادبیات ایران و هند یکی از ویژگی های بارز آن به شمار می آید: استقبال از شعر پارسی گویان هند، بهر ه گیری از سنّت های ادبی این سرزمین، به کارگیری زبان شعری شاعران پارسی گوی هند، تأثیر-پذیری از عاشقانه های ادبیات هند و سرانجام بازتاب فرهنگ، اعتقادات، آداب و رسوم هندوان، از جلوه های بارز پیوند فرهنگی و ادبی ایران و هند در شعر صائب است که درک و فهم شعر او و گر ه گشایی پیچیدگی های آن، بدون آگاهی از موارد مذکور، چندان آسان نیست. این مقاله با جستجو در دیوان صائب و استخراج ابیات مرتبط با موضوع و نقد و تحلیل و دسته بندی موارد استخراج شده و بهره گیری از پژوهش های این حوزه کوشیده است با معرفی برخی از جلو ه های فرهنگ و ادبیات هند در شعر صائب، راهی برای ورود به دنیای پر رمز و راز شعر او بگشاید.
واژ ه های کلیدی: ادبیات، ایران، شعر، صائب، فرهنگ، هند.
کلیم کاشانی در غزل پردازی از جهاتی به سبک عراقی نظر دارد. در این مقاله که با هدف شناخت مانندگی های غزل سبک هندی و عراقی نوشته شده، بنا بر این فرض که غزل سبک عراقی الگوی غزل پردازان سبک هندی بوده است و ازاین رو در محور افقی و عمودی گرایش به این سبک در غزل سبک هندی مشهود است، تلاش گردیده تا ژانر غزل های کلیم بر اساس نظریه سرمتنیت ژرار ژنت به شیوه ای توصیفی- تحلیلی بررسی شود. بدین منظور، با توجه به اهمیت گونه شناسی غزل سبک هندی، این مسئله در دو بخش: غزل های تک محتوایی و پاشان بررسی گردیده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که برخلاف تصور رایج همه غزل های سبک هندی پاشان نیست و در دیوان-کلیم غزل های تک محتوایی زیادی دیده می شود که از آن میان غزل عاشقانه بسامد بیشتری دارد. بسیاری از غزل های پاشان نیز شاکله ای عاشقانه دارند که گاه بیت های غیرعاشقانه آن را می توان با تمهیداتی عاشقانه تفسیر کرد. ازنظر گونه شناسی، همه غزل ها با سبک عراقی و خراسانی ارتباط-سرمتنی دارند. تنها گونه متمایز غزل کلیم، نوعی شکوای مفاخره آمیز است که پارودی مفاخره در سبک های گذشته است. این گونه که نتیجه تغییرات بیش متنی است، در غزل های تک محتوایی در محور عمودی و در غزل های پاشان در محور افقی خودنمایی می کند