فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
سابقه تحقیق درباره بازشناسی ممدوحان حافظ در غزل های مدحی این شاعر و تلاش برای تطابق آن بر شخصیت های تاریخی، به روزگار شرح و تفسیر غزل های وی در قرن دهم بازمی گردد. این مقاله می کوشد سیمای محبوب حافظ را در غزلی از دیوان وی با مطلع زیر بازشناسی کند:
آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست
چشم می گون، لب خندان، دل خرم با اوست
مسئله اصلی این پژوهش، این است که آیا می توان از طریق نشانه های برشمرده شده محبوب حافظ در این غزل، آن را منطبق بر ویژگی های مهدی موعود دانست. نتایج این تحقیق که بر دست آوردهای اصول و روش های علم تفسیر و تاویل متن با رویکرد هرمنوتیک ادبی مفسر محور استوار است، نشان می دهد هرچند به دلیل ماهیت تاویل پذیری و ابهام و ایهام ذاتی بسیاری از غزل های حافظ، انطباق ممدوحان مورد اشاره وی بر شخصیت های تاریخی در بسیاری از موارد غیر ممکن است. از آن جا که نشانه ها و اشارات انکارناپذیر در این غزل از یک سو و همسویی و همسانی اندیشه مرکزی طرح شده در آن با اندیشه محوری حافظ در دیوان وی در باره مهدویت از سوی دیگر مطابقت دارد، ترسیم سیمای واقعی محبوب حافظ و انطباق آن با یک شخصیت تاریخی، دور از دسترس نمی نماید.
بررسی ابعاد دینداری حافظ شیرازی براساس الگوی گلاک و استارک مبنی بر دین ، پدیده ای چندبُعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه1960 تحت تاثیر دیدگاه جامعه شناسان، به ویژه دورکیم، برای اولین بار، دین به عنوان پدیده ای چندبُعدی مطرح گردید و واچ برای آن سه بُعد قائل شد: نظری/ باور، عملی/ مناسکی و جمعی/ انجمنی. در سال1965 گلاک و استارک برای همه ادیان جهان پنج بُعد قائل شدند: 1- اعتقادی 2- مناسکی 3- تجربی 4- فکری 5- پیامدی؛ و بیشتر پژوهشگران این الگو را پذیرفته و آن را برای مطالعه هر دینی مناسب دانستند. بدون تردید، دینداری از ابعاد مهم شخصیتی حافظ شیرازی است که قابلیت بررسی با الگوی گلاک و استارک را دارد. در این مقاله با توجه به غزلیات حافظ به تحلیل و توصیف ابعاد دینداری او براساس الگوی مذکور پرداخته شد و مطابق نتایج تحقیق، حافظ به توحید، نبوت و معاد معتقد است. طلب حقیقت از مهم ترین ویژگی های بُعد مناسکی و دلیل بر عمل گرایی او در واجبات شریعت و مقامات طریقت و فضایل معنوی است. تجربه های دینی او کیفیت معرفتی از نوع شهودی و اشراقی داشته و توجه ، شناخت ، ایمان و امید از جلوه های عمده آن محسوب می شوند و توحیداندیشی، خشنودی از قضای الهی، عمل به فرایض، شرکت در مراسم دینی، آراستگی به فضایل معنوی، ایمان استوار، بندگی عاشقانه ، وصول به وحدت و مقام انسان کامل از پیامد های مهم دینداری وی به شمار می آیند.
تحلیل انسجام و پیوستگی در غزلی از حافظ با رویکرد زبان شناسی نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش گران ادبی غالباً در مورد انسجام و پیوستگیِ میان ابیات غزل حافظ اختلاف عقیده دارند: گروهی به طور ضمنی غزل حافظ را فاقد انسجام دانسته اند و، ویژگیِ اصلی غزل حافظ را گسسته نمایی و به عبارتی نداشتن انسجام و ارتباط معنایی در محور عمودی غزل بیان کرده اند. در مقابل، گروه دیگری از محقّقان به وجود ارتباط میان ابیات و در نتیجه انسجام در غزل حافظ معتقد هستند. در مقالة حاضر با استفاده از نظریة تکامل یافتة انسجام هلیدی و حسن (1985) در زبان شناسی نقش گرا به تحلیل انسجام و پیوستگیِ غزلی از حافظ که به ظاهر از انسجام کاملی برخوردار نیست پرداخته ایم. بر اساس این نظریه یکی از ویژگی های متن داشتن انسجام است؛ اما صرف یافتنِ عوامل انسجام در متن، به معنی این نیست که آن متن واقعاً منسجم است بلکه پس از نشان دادن این عوامل، دستیابی به پیوستگی متن مورد نظر بر پایه هماهنگی انسجامی ضروری است. پس از این تحلیل و بررسی به این نکته دست یافتیم که غزل مورد نظر از انسجام و پیوستگی بالایی برخوردار است. بنابراین، با کاربست این نظریه که بر پایه ای علمی استوار است، می توان درجة انسجام و پیوستگی هر یک از غزلیات حافظ یا دیگر متون ادبی را از نظر کمّی مشخص کرد.
بازتاب: پاسخ به نکته ای بسیار مهم از نقد شرح غزلیات حافظ
حوزههای تخصصی:
از خیل خیال تا وصل خورشید ؛ نگاهی به کتاب وصل خورشید : شرح شصت غزل از حافظ
حوزههای تخصصی:
تاملی در کتاب ز شعر دلکش حافظ: دوازده گفتار درباره شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
بهره حافظ از آیات قرآنی
منبع:
حافظ آبان ۱۳۸۹ شماره ۷۵
حوزههای تخصصی:
این خرقه ی می آلود
حوزههای تخصصی:
تحلیل متون داستانی کودک با رویکردِ شعرشناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
یکی از میان رشته هایی که امروزه دستاوردهای زبان شناسیِ شناختی را به کار می گیرد مطالعات ادبی با رویکردِ شناختی است که اصطلاحاً به آن شعرشناسیِ شناختی گفته می شود. شعرشناسیِ شناختی به رابطهٔ ذهن انسان با متون ادبی می پردازد. در این رویکرد، نظام ادبیات جدا از نظام زبان نیست و درک زبانِ ادبیات بر پایهٔ دانش ما از دنیای اطراف صورت می گیرد. رویکرد شناختی به ادبیات چگونگی درک رویدادها را به وسیلة آنچه در این رویکرد اصطلاحاً ذهنِ ادبی نامیده می شود بررسی می کند. در میان رویکردهای موجود نسبت به تحلیل آثار ادبی، جدیدترین دیدگاه برای تحلیل ادبیات از منظر زبان شناسی، همین رویکرد شعرشناسی شناختی است. در تحقیق حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از نظریهٔ ذهن ادبی و قصه مدارِ ترنر (M.Turner 1996) مفهوم فرافکنی قصه مدار توضیح و به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه ذهن انسان با متون ادبی رابطه برقرار می کند. تأکید بر پیوند ذهن و زبان در نگرش زبان شناسی شناختی مؤید این نکته است که بهترین نمونه ها برای تحلیل های شناختی از مراحل اولیهٔ رشد زبانی به دست می آید. تحلیل متون ادبیات کودک می تواند شواهد با ارزشی برای شعرشناسی شناختی به دست دهد. بر این اساس، در پژوهش حاضر، دو داستان کودک از کتاب های برگزیده انتخاب و بررسی شد. تحلیل داده ها در مورد فرافکنی دانش طرحواره ای حاکی از این امر است که بازنمود این سازه ها در متون داستانی کودک در ایران موفق نبوده است اما، در مورد واحدهای هم حوزه، نتایج تحلیل با فرضیهٔ تحقیق هم سویی نشان می دهد.
نگاهی به موسیقی شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
چرکنویس های حافظ (نقدی بر کتاب یادداشت های حافظ دکتر سیروس شمیسا)
حوزههای تخصصی:
نظر بازی در شعر حافظ و غزل فرخ
حوزههای تخصصی:
نقش حافظ در ارتقای فرهنگی اجتماع امروز حافظ و انسان
حوزههای تخصصی:
بازتاب نقد کتاب یادداشت های حافظ
حوزههای تخصصی:
تکرار یک مضمون با تعابیر مختلف در دیوان حافظ
حوزههای تخصصی:
نگاهی به دیوان حافظ ، تصحیح هاشم جاوید و بهاءالدین خرمشاهی
حوزههای تخصصی:
عاشقانه های عیان و عارفانه های نهان در شعر حافظ خوش خوان
حوزههای تخصصی:
حافظ تلفیق کننده عشق و عرفان در شعرفارسی است. دو مقوله ای که سخن گفتن درباره هر یک از آنها به تنهایی، افزوده ای بر مکررات است؛ زیرا هم عشق و هم عرفان در شعر شاعران دیگر به فراوانی آمده و درباره هر دو، سخن به نهایت رسیده است. اما در تلفیق این دو پدیده روح انسانی در شعر و به ویژه در شعر حافظ نه تنها بر بیرنگی تکرار نمی افزاید بلکه هر دو را بیش از پیش رنگ آمیزی و نگارگری می کند. در میان غزل های نقاشی شده حافظ پاره ای عاشقانه، بسیاری عارفانه و تعداد فراوانی نیز عاشقانه- عارفانه هستند که البته تفکیک یا جدا کردن آنها، کاری آسان نمی نماید. در این مقاله در حد امکان از غزل های عاشقانه و غزل های عارفانه حافظ و تعداد آنها یاد شده است؛ اما این نظر قطعی نیست و چه بسا که هر دو نوع غزل جای بیشتر یا کمتری را در دیوان حافظ برای خود اشغال کرده باشند.
حافظ شناسی: بند و دام نه دام و دانه
حوزههای تخصصی: