ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
۶۶۳.

تحلیل مردسالاری و برون همسری در شاهنامه بر اساس اسطوره آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردسالاری شاهنامه حماسه ملّی، اهورا و اهریمن اسطوره آفرینش برون همسری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه شاهنامه پژوهی
تعداد بازدید : ۱۴۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۳۹
در شاهنامه، پادشاهان و یلان برجسته ایرانی با زنانی غیرایرانی و عموماً تورانی ازدواج می کنند که از این ازدواج ها با عنوان برون همسری یا ازدواج برون قبیله ای یاد می شود. در نمادشناسی باستانیِ شاهنامه، ایران سرزمین مقدّس و اهورایی و توران سرزمین آلودگی ها و نیروهای اهریمنی است. از سوی دیگر، در باورشناسی باستانی، زنان کانون های آمیختگی و وابستگی به زمین هستند و در مقابل، مردان موجوداتی اهورایی، آسمانی و فارغ از آلودگی های زمینی به شمار می آیند. همچنین اسطوره زیرساختی مردسالارانه دارد و حماسه ملّی ایران نیز که برآمده از اسطوره است، از این دیدگاه متأثّر شده است. این مقاله کوششی است برای بررسی پیوندهای برون همسری در شاهنامه بر اساس اسطوره آفرینش و تحلیل عواملی که نشان دهنده زیرساخت مردسالارانه این داستان هاست
۶۶۶.

مرداس، نیک مرد آدم خوار!

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۰
به راستی اگر در باغ بسیاری از مباحث بسته شده باشد، در باغ شاهنامه هنوز بسته نیست. به سراغ شاهنامه اگر می آییم، زادراهمان از هر گونه نباید چنان پر باشد که برای میوه های نوبر و غریب این باغ، که گاهی کشفشان با پیش فرض های ما همخوان نیست، جایی نماند و، با همان زاد راه، تنها گشتی بزنیم و بی ارمغان باز گردیم. نخست باید بدانیم شاهنامه چگونه اثری است - اثری با ویژگی های خاص که به لحاظ نوع شناسی آن را نمی توان به سادگی از مقوله هایی چون اسطوره، حماسه یا تاریخ شمرد: گویی همه آنهاست و هیچ یک از آنها نیست. اما مساله چندان هم غامض نیست. شاهنامه اثری است که، در قالب داستان سرایی به شیوه رمانس، در مطابقت با مفاهیم زمان خود، ویژگی های بدیعی دارد. این اثر، از سویی، از باورها و فرهنگ ایران، نه در قالب اصالت باستانی بلکه به صورتی میانجی، خبر می دهد و، از سوی دیگر، به لحاظ ادبی این صورت میانجی را به بهترین وجه منتقل می سازد. در نظر داشتن این ویژگی های ساختاری و کارکردی برای بررسی اثری ادبی از نوع شاهنامه اهمیت بسیار دارد. شاهنامه را حماسه خوانده اند. اما آثار حماسی خصیصه ای مربوط به زمان سرایش دارند که در شاهنامه مصداق ندارد.
۶۶۷.

روایات بندهشی، زمینة گفتمانی استعاره های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان استعاره شاهنامه دریدا زمینة گفتمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۰ تعداد دانلود : ۷۶۴
آن گاه که بخش های پهلوانی و اساطیری شاهنامه، با برخی واقعیّت های تاریخی و همچنین با حوادث ازلی و بندهشی مقایسه شود، تطابقی معنادار آشکار می شود. یکی از مواردی که در بررسی های مربوط به شاهنامه مغفول مانده، تحلیل چگونگی انطباق میان رویدادهای ازلی و مینویِ توصیف شده در کتاب بندهش با حوادث پهلوانی و چگونگی تأثّر فردوسی از آن بن مایه های اسطوره ای و تبلور آن در زبان استعاری یا مجازی شاهنامه است. بنا بر ادّعای این جستار، این انطباق خود یک استعاره بزرگ است که به زمینه گفتمانی ظهور و بروز استعاره نظر دارد. مقالة حاضر به شیوة توصیفی- تحلیلی و الهام از نظریّة گفتمانی دریدا تلاش کرده است به بازخوانی جایگاه استعاره در شاهنامه بپردازد. بنابر نتیجة این پژوهش، علاوه بر استعارات بلاغی و عاطفی، استعاره هایی در شاهنامه دیده می شود که نه تنها با قدرت و هنر بیانی فردوسی آمیخته گشته است، متأثّر از بنیان های اساطیری و بازنمایی باورهای بندهشنی است که می توان از آن با عنوان استعارات ارجاعی و فرهنگی یاد کرد. لذا در بازشناسی و بازخوانی روایات اساطیری و پهلوانی شاهنامه باید به زیرساخت گفتمانی استعاره های ارجاعی و فرهنگی بیش از پیش توجّه کرد.
۶۸۰.

منابع و شیوه کار فردوسی در داستان اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه ابن مقفع منابع فردوسی کارنامه اردشیر بابکان غرر السیر ثعالبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۹۳۷
مسأله منابع فردوسی در سرودن شاهنامهو شیوه کار او یکی از چالش های اساسی در شاهنامه پژوهیست. گروهی بر پایه همانندی برخی از عنوان های داستان های یادشده در مقدّمه بازمانده از شاهنامه ابومنصوری، این کتاب را یگانه منبع فردوسی دانسته اند. برخی دیگر معتقدند که فردوسی در کنار شاهنامه ابومنصوریاز منابعی دیگر نیز استفاده کرده است. دلیل اصلی این گروه از پژوهش گران آن است که از آن جایی که منبع مشترک و اصلی فردوسی و ثعالبی همین شاهنامه ابومنصوریست، بخش هایی از شاهنامهمانند بیژن و منیژه و هفت خان رستم که در کتاب غررالسّیرثعالبی نیامده، قطعاً از منبعی دیگر گرفته شده است. این درحالیست که اگرچه مسأله استفاده ثعالبی از شاهنامها بومنصوریبه دلیل اذعان نویسنده غررالسّیراثبات پذیر است، به دلیل از میان رفتنِ شاهنامه ابومنصورینمی توان بدرستی مشخّص کرد که ثعالبی دقیقاً در کدام داستان از این شاهنامهاستفاده کرده است. تجزیه چهار روایت از داستان اردشیر بابکان از چهار متن و مقایسه با روایت شاهنامهفردوسی حاکی از آن است که فردوسی ضمن بهره گیری از منبعی مکتوب، به صورت التقاطی از منابع متعدّد در تدوین داستان اردشیر بابکان استفاده کرده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان