فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۴٬۴۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
339 - 353
حوزههای تخصصی:
پی یر لوتی، در میان نویسندگان فرانسه از معدود کسانی بود که به خاطر شغل دریانوردی به جای جای جهان سفر کرد و از نزدیک با مردم دیگر کشورها و آداب و رسوم آن ها آشنا شد. او احساسات ظریف و مشاهدات دقیق خود در این سفرها را با تخیلات شاعرانه اش درآمیخت و داستان های منحصربه فردی را نوشت. لوتی در ایران چهره ای نام آشناست، ولی عموماً او را یک خاورشناس می پندارند؛ حال آنکه شناخت او از ایران و برخی از دیگر کشورها محدود به مشاهدات گذرا و سطحی بوده است. درواقع، شهرت جهانی لوتی بیش از هرچیز برای آثار تغزلی، به ویژه توصیف منظره ها و شخصیت های داستانی اوست. نظر به فقر منابع به زبان فارسی- سوای مقدمه محمد مهریار در چاپ دوم کتاب به سوی اصفهان - و نیز بعضی اطلاعات سطحی و گاه ناقص در چند مقاله موجود در چند نشریه و سایت اینترنتی فارسی زبان، در این مقاله شناخت بهتری از این نویسنده و اطلاعات جامع تری از مضامین و منابع الهام شخصیت های داستانی او ارائه می شود.
امت اسلامی، جایگزینی برای جامعه مهاجران (دیاسپورا) در رمان مناره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
163 - 179
حوزههای تخصصی:
به دیاسپورا یا جامعه مهاجران، در عصر حاضر بسیار توجه شده است. حضور جوامع مهاجر در کشورهای «جهان اولی» و مشکل های ناشی از ناسازگاری فرهنگی سبب ورود محققان بسیاری به این حوزه شده است. چند ویژگی برای تعریف جوامع دیاسپورایی یا مهاجر از سوی پیشروان نظریه پردازی این حوزه درنظر گرفته شده است. مهم ترین این ویژگی ها، نحوه تلقی و ارتباط این جوامع با سرزمین مادری است. مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر نظریه «میل به خانه» آوتار برا به بررسی چگونگی بازنمایی روایی رابطه جامعه مهاجر با سرزمین مادری در رمان مناره اثر لیلا ابوالعلی، نویسنده سودانی الاصل مقیم انگلستان بپردازد. این رمان نویس مسلمان سودانی، با تکیه بر دانش و آگاهی خود «از درون فرهنگ و تمدن اسلام» و همین طور با بهره گیری از تجربه زندگی در غرب، در رمان مناره، تصویر و تفسیر بدیعی از جامعه مهاجران ارائه کرده است. وی با استفاده از مفهوم اختصاصی امت اسلامی که در فرهنگ های دیگر بیگانه است، راهی کاملاً جدید برای مهاجران مسلمان، به ویژه زنان مسلمان برای مقاومت در برابر «دیگری سازی» و «به حاشیه رانده شدن» در کشور میزبان و حفظ هویت فرهنگی اصیل فرد مهاجر، پیش رو نهاده است.
مقاله به زبان فرانسه: «مبارزه نمادین» طبقات اجتماعی در رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» (Lutte symbolique’ des classes sociales dans À la recherche du temps perdu)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La présence de différentes classes sociales trace un tableau complet de la vie sociale dans À la recherche du temps perdu. Or, selon la méthode structuraliste génétique du Goldman, la vision de Proust n’est que le regard fasciné d’un bourgeois sur l’aristocratie de son époque. Dans le présent travail, nous essayerons de montrer que suivant la méthode sociologique de Pierre Bourdieu, la structure du roman proustien, loin d’avoir un caractère fixe et taxinomique, est témoin des changements fondamentaux dans l’ordre social. Les agents sociaux du roman semblent mener une lutte sociale pour accéder aux différents capitaux et de s’imposer ainsi comme la classe dominante. La Recherche est donc le récit d’une descente et d’une montée sociale qui vaut une analyse méthodique moderne. Tandis que la noble naissance constitue le seul capital social des aristocrates, les bourgeois s’appuient sur leur capital économique et culturel.
زایش اسطوره های جدید از بطن ادبیات مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
91 - 109
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها که زمانی شالوده تفکر و اخلاق را تشکیل می دادند، کجا رفته اند؟ امروز کجا می توان آن ها را بازجست؟ در پی پاسخ به این پرسش ها صرف نظر از تعاریف کلی و رایج در مورد اسطوره، به بررسی دیدگاه هایی می پردازیم که درباره شکل ها و کارکردهای امروزین اسطوره نظریه پردازی کرده اند. سپس با قد نظریه هایی که شکل نوین اسطوره را در جوامع صنعتی و در مفاهیمی چون قدرت، مد، همسان گرایی و اساطیر رسانه ای جست وجو می کنند، به رویه دیگر اسطوره امروز- که نه وجه قدرتمند و همه گیر و اعتقادی اسطوره که وجه نمادپرداز، رؤیایی و رازآمیز آن است- توجه می کنیم.ذهن انسان، توانایی ازلی اسطوره سازی اش را صرف ادبیات و هنر می کند که اسطوره در فضای آشنایشان نفس می کشد و جان می گیرد. شخصیت ها، زمان ها، مکان ها و رویدادها، اسطوره های جدید می شوند؛ به این معنا که از فردیت انتزاعی خود بیرون می آیند و ابعادی اساطیری می یابند؛ اسطوره هایی ورای زمان و مکان که می توان آن ها را چون نمادهای اسطوره ای برای مسائل انسان امروز درنظر گرفت. از آنجاکه لایه های نامکشوف ادبیات و هنر، آکنده از نمادهایی زاده ناخودآگاه است که ژرفایش گاه برای آفرینندگانشان نیز آشکار نیست، سال ها و قرن ها بعد از خلق نیز می توان آن ها را بازگشود و این یعنی زایش مداوم اسطوره های جدید در ادبیات و هنر.
А.С. Хомяков и Н.П. Гиляров-Платонов (К истории знакомства и творческих взаимоотношений) (آ. اس. خامیکوف و ان. پ. گیلیاروف - پلاتونوف (درآمدی بر تاریخ آشنایی و همکاری ادبی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آلکسئی ستیپانوویچ خامیکوف، شاعر، مورخ و متخصص الهیات که بعدها ایده پرداز اسلاوگراها شد و همکار کوچک ترش، نیکیتا پتروویچ گیلیاروف - پلاتونوف که شخصیت برجسته مذهبی و اجتماعی، فیلسوف و روزنامه نگار عصر خود به شمار می رفت، در سال ۱۸۵۳ میلادی با یکدیگر آشنا شدند و در طول هفت سال، با یکدیگر روابط دوستانه و نزدیکی داشتند؛ این امر به رشد و پیشرفت پرثمر جهان بینی هر دوی آن ها کمک شایانی کرد. ارتباط ادبی و هنری نزدیک آن دو را می توان بر اساس منابعی که در آرشیوها نگهداری می شود (خاطرات و یادداشت های روزانه و رساله ها) آشکار نمود. گفتنی است که این منابع برای نخستین بار در پژوهش حاضر به چرخه علمی وارد شده اند. خامیکوف و گیلیاروف - پلاتونوف از نویسندگان فعال مجله «گفتگوی روسی» (Русская беседа) بودند و درباره آثار خود پیش از انتشار با یکدیگر بحث و گفتگو می کردند. گیلیاروف - پلاتونوف پس از مرگ خامیکوف، آثار دینی او را از زبان فرانسه به روسی ترجمه کرد و در قالب یادداشت های روزانه و نامه ها به تبیین مسائل دینی، تاریخی و ادبی ای پرداخت که هر دو نویسنده در آن ها دیدگاه های مشترکی داشتند؛ گیلیاروف - پلاتونوف همچنین به اختلاف نظرهای موجود میان خود و خامیکوف نیز اشاره کرد.
نگرش ضد نظام ارباب- رعیتی در یادداشت های شکارچی اثر ایوان سرگیویچ تورگنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
275 - 293
حوزههای تخصصی:
فئودالیسم یا نظام ارباب- رعیتی، نظامی اجتماعی- اقتصادی بود که از قرن نهم تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، روسیه و شرق اروپا را دربرگرفت. در این نظام، قدرت سیاسی در میان زمین داران بزرگ تقسیم می شد و هر ارباب، دارای جماعتی رعیت بود. همین موضوع دستمایه کار نویسندگانی از جمله تورگنیف شد که خود از طبقه اشراف بود، اما رعیت را مایملک ارباب نمی دید. مجموعه یادداشت های شکارچی، در بستر جریان ادبی ناتورالیسم شکل گرفت. این جریان ادبی، براساس اصول رئالیسم و دموکراتیسم، زندگی جامعه روسیه را با اولویت بخشیدن به اقشار آن به درستی به تصویر کشید. در پژوهش حاضر چگونگی بازنمایی نظام طبقاتی در آثار ادبی روسیه در این داستان، از دیدگاه منتقدان معاصر و نیز بنیانگذاران نقد ادبی روسیه بررسی می شود. دیدگاه های ناباکوف، نویسنده و منتقد سده 20 میلادی همراه با دیگر منتقدان مانند بلینسکی به عنوان بنیانگذار نقد ادبی روسیه، ماکسیم گورکی سمبل هنر پرولتاریا و پیشتاز سبک رئالیسم سوسیالیستی، بردیایف منتقد ادبی اگزیستیالیست راهگشای این پژوهش اند.
مقاله به زبان فرانسه: شعر ’هایکوی‘ بارت و آفرینش ادبی رمانی در آماده سازی رمان رولان بارت (Le «haïku» et la création romanesque dans La Préparation du roman de Roland Barthes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آخرین جزوه رولان بارت « آماده سازی رمان I و II » صفحاتی را درباره هایکو ژاپنی می بینیم که موجب پدید آمدن مجدد رمان می شوند. بارت در پایان دوره کاری و ادبی خویش با ادبیات از طریق این نوع شعر « بسیار کوتاه » و چند شکلی آشنا می شود. این نوع شعر بر حسب فصول سال طبقه بندی شده و با عث تولد مجدد رمان می شود. در نزد بارت همانند « در جستجوی زمان از دست رفته » پروست، خواندن و نوشتن رابطه ای تنگا تنگ دارند.
ثر پروست از خاطره ایی یا احساسی شکل می گیرد و همواره با بازگشت به این لحظه ها بسط و توسعه می یابد. بارت همواره سعی بر این دارد تا « لحظه ای » بودن هایکو کوتاه چند شکلی را به « ادامه دار » بودن نوشتاری رمانی روبه رو ساخته و در تضاد قرار دهد. بارت همواره دست به تقلید از سبک نوشتار نویسندگان دیگر زده ولیکن ما در نزدش تفکرات الهام بخش دیگری را همانند سفر یا عکس را می بینیم که نشان دهنده «آنچه بوده است» می باشد. بالاخره با هایکو، همه چیز به شکلی شاعرانه در می آید و ادبیات به شکلی دیگر متولد می شود.
Истинные и ложные ценности в романе А.С. Пушкина «Капитанская дочка» (ارزش های راستین و دروغین در رمان «دختر کاپیتان» اثر آلکساندر پوشکین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، آخرین اثر پوشکین در بستر شاخه جدید علمی بررسی و تحلیل شده که نشأت گرفته از نگرش ارزش شناسانه به متن ادبی است. بن مایه فکری این گرایش بر این پایه استوار است که دنیای درون اثر به طور اجتناب ناپذیری خواه ناخواه در مسیر نوعی سیستم ارزشی قرار می گیرد که بدون شک از جهان بینی آفریننده اثر برمی آید. نگرش ارزش شناسانه، امکان تعیین و تبیین تقابل پارادایم های ارزشی متجلی در دو شخصیت اصلی رمان، گرینیوف و شوابرین را که به یک طبقه تعلق دارند، فراهم می کند. دوئل دو قهرمان در سطح معنوی و اخلاقی صورت می گیرد و نگرش ایشان به زندگی کاملاً با یک دیگر متضاد است؛ اساس چالش مرکزی رمان پوشکین که بر پایه تضاد و تقابل ارزش های راستین و دروغین بنا نهاده شده است، در همین نکته خلاصه می شود.
خیال خدایی و بادافره آن در نقدی اسطوره ای بر روایت های کاووس و ایکاروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرواز، اوج گرفتن و رسیدن به بلندی آسمان، از دیرباز یکی از آرزوهای بشر بوده است که جلوه آن را در اسطوره ها می بینیم. از طرفی، ادبیات جایگاه همیشگی اسطوره ها بوده است. اسطوره ها از لابه لای فرهنگ های کهن ملل به متون رسوخ کرده اند و به شکل های گوناگون، به زندگی خود ادامه داده اند، اما آنچه همواره موجب غنای ادبیات می شود و آن را از ایستایی به پویایی می رساند، داشتن نگاهی درزمانی به آثار ادبی در طیف گسترده آن است. اسطوره ها نیز که خود با تحول زمانی پیش می روند و در گاه شمار تاریخ، همواره حضور دارند، از این امر مستثنا نیستند. امروزه در ادبیات جهان، اسطوره ها و بازگشت آن ها، یکی از مباحث شایان تأمل ادبیات تطبیقی محسوب می شود که گونه ای رویکرد به جهان هستی، در قالب تمثیل و حکایت و روایت است. از همین روست که اسطوره ها را نباید حکایت هایی نادرست و باستانی به شمار آورد؛ بلکه باید معنای آن را در مسائل وجودی و زیستی انسان در طول تاریخ مشاهده کرد. هدف این مقاله، خوانشی نو از دو روایت اسطوره ای ایران و یونان باستان است: داستان کاووس در شاهنامه فردوسی و خیال خدایی اش در کنار اسطوره یونانی ایکاروس و آرزوی رسیدن او به آسمان ها که در قالبی نو و براساس دیدگاه های نظریه پردازان معاصر نقد اسطوره ای، مطالعه و واکاوی می شود.
تحلیل نشانه شناختی «من و دیگری» در گفتمان پل والری «دیگری در خویش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
181 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در آثار پل والری، نویسنده فرانسوی قرن بیستم، مسئله «دیگری» است که به شناخت منجر می شود. «دیگری» به شکل تازه ای در ارتباط با «من» نویسنده مطرح شده که «انعکاسی از «خود» است و دیالکتیکی بین این دو برقرار است. مخاطب با دو نمود از نویسنده مواجه است: خوددیگریت وخودهمانی[1]. درواقع، والری مثال ملموسی از «دیگربودن در خود»[2] را به تصویر می کشد که نمودی از یک «شخص ثالث ناشناخته» است و با او گفت وگوی درونی دارد. رویکرد این پژوهش برای نشان دادن رابطه «من» و «دیگری»، نشانه شناسی مکتب پاریس و همچنین تحلیل پل ریکور است. هدف از ارائه این پژوهش آن است که نشان دهیم چگونه «من» نویسنده در ارتباط با «دیگری» مطرح می شود و چگونه نویسنده به شناختی از خود دست می یابد.
Грамматические способы выражения управления русских прилагательных, словообразовательно соотносительных с глаголом в персидском языке (روش های دستوری بیان هدایت نحوی صفات روسی و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر بر اساس تجزیه و تحلیل مثال های متعدد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی در زبان روسی و نحوه بیان آن به زبان فارسی بررسی می شود. در زبان روسی صفت و فعل می توانند به عنوان جزء اصلی گروه واژه و جمله به کار روند و حالت نحوی کلمه وابسته به خود را تعیین کنند. به طور مثال: شبیه به توپ، راضی از پسر، وفادار به قول، به پیروزی ایمان داشتن. نتایج به دست آمده نشان می دهد، هدایت نحوی صفات و افعال مرتبط با آن ها به لحاظ واژه سازی براساس روابط زیر صورت می گیرد: 1. بین هدایت نحوی صفت و فعل تفاوت کامل وجود دارد؛ 2. بین هدایت نحوی صفت و فعل شباهت کامل وجود دارد؛ 3. بین هدایت نحوی صفت و فعل تشابه و تفاوت نسبی وجود دارد. در بیشتر مواقع مفهوم هدایت نحوی صفت و فعل در زبان روسی با استفاده از انواع حروف اضافه: برای، از، به، و ساختار رایی و همچنین ساختار اضافه ای به زبان فارسی بیان می شود.
Мотив богообщения в русской поэзии первой трети ХIХ века (موتیو ارتباط با خدا در اشعار روسی ثلث آغازین سده نوزدهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، شعر روسی ثلث آغازین سده نوزدهم تحلیل و بررسی شده است. این مقوله، همانند کل ادبیات روسی، هیچ گاه به طور خاص جولانگاه ادب و هنر نبوده، بلکه به عنوان فاکتور خودآگاهی ملی دوره تاریخی نیز نقش آفرینی کرده است. تصمیم گیری برای حل چالش های ادبی و هنری، سرایندگان را بر آن داشت تا به موضوعات تاریخی و سنت های مذهبی _ ارتدکسی فرهنگ روسی که در حقیقت فاکتورهای تعیین کننده اصول و پایه های اصالت ملی هستند، رجوع کنند. شاعران با استعدادهای گوناگون، مواضع و دیدگاه های ایدئولوژیک و گرایش های ادبی متنوع در یک چیز با یکدیگر اشتراک دارند و آن اینکه، سرچشمه های خودآگاهی ملی بر دوپایه اولیه استوار است: عقاید معنوی مرتبط با مذهب ارتدکس، و اصول تاریخی مبتنی بر ایدئولوژی های حکومتی. هردوی این ها با همکاری بی واسطه با یکدیگر، مهم ترین ویژگی بینش روسی به جهان اطراف را آشکار می سازند، بینشی که در مسیر کهن الگوی رستاخیز قرار دارد و قائل به ارجحیت اصول معنوی در زندگی است. شاعران با توسل به ژانر دعا، از طریق موتیو ارتباط با خدا، ارزش فراوانی به سخن می بخشند.
جلوه های ساختاری و مضمونی تئاتر ابزورد در نمایشنامه های بهمن فرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
231 - 243
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تأکید بر جلوه های ساختاری و مضمونی تئاتر ابزورد به مثابه شکل نوینی از پردازش نمایشی، مجموعه ای از اصول نمایشی وام گرفته از این تئاتر، در نمایشنامه های دهه چهل بهمن فرسی را مطالعه می کند. یکی از این اصول، درک نوین فرسی از مقوله کنش دراماتیک است که به نوعی، عامل اصلی انتقال مفاهیم مورد نظر نویسنده به شمار می رود. فرسی در این روش، متأثر از تئاتر ابزورد، نقش رویدادهای بیرونی نمایش و پیرنگ علی ومعلولی رایج در تئاتر سنتی را کنار گذاشته و لایه های فکری و عقیدتی نمایش را تقویت کرده است. طرح مدور نمایش ها، پیچیدگی و نمایش مورب شخصیت ها و مواضع فلسفی- عقیدتی آنان، تصاویر شاعرانه، گسترش و غلبه لایه کلامی نمایش بر لایه کنشی و پایان باز نمایش- که در آن خبری از گره گشایی نیست- رویکردهای نوآورانه ای هستند که در نمایشنامه های فرسی به کار گرفته شده اند که این خود نشان دهنده تأثیرپذیری بارز فرسی از این مکتب هنری و نمایشی است. مسئله اصلی این پژوهش، کشف و شناسایی حدود تأثیرهایی است که این گونه متفاوت نمایشی بر نمایشنامه های بهمن فرسی داشته است.
تحلیل تطبیقی اشعار اجتماعی برتولت برشت و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
111 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در گستره ادبیات تطبیقی و براساس مکتب فرانسه، به بررسی و مقایسه اشعار اجتماعی احمد شاملو، شاعر مشهور معاصر ایرانی و برتولت برشت، شاعر، نویسنده و نظریه پرداز نام آور تئاتر می پردازد. این دو شاعر با زبانی ساده و روان و با نگاهی انسانی به مسائل اجتماعی خود نگریستند و این مهم در شعرشان نمایان است.شیوه کار در این پژوهش، از نوع بنیادین و به صورت کتابخانه ای و سندکاوی است که با ارائه نمونه مثال ها به تحلیل تطبیقی هشت مفهوم اجتماعی از جمله انسان، آزادی، عدالت، وطن، عشق، زن، ظلم و مرگ در سروده های شاملو و برشت پرداخته شد و این نتیجه به دست آمد که شعرهای احمد شاملو و برتولت برشت، بیانگر دردها و آلام جامعه انسانی اند. آنان با درون مایه اجتماعی شعر خود، موجب تحریک اندیشه، احساس و تخیل می شوند تا جامعه بیماری را از خواب غفلت بیدار کنند که تشنه مفاهیمی مانند آزادی، عشق، عدالت، ظلم ستیزی و... است.
Формирование литературной репутации А.П. Чехова в России рубежа XIX – XX веков (شکل گیری شهرت ادبی آ. پ. چخوف در روسیه پایان سده نوزدهم و آغاز سده بیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
<span lang=""FA"" dir=""RTL"" en-us""="""" roman""="""" new="""" ""times="""" yes="""" fa="""" times="""">مقاله حاضر به بررسی یکی از جوانب شکل گیری شهرت ادبی آ. پ. چخوف در زمان حیات او می پردازد. با وجود آنکه سرنوشت ادبی چخوف، داستان موفقیتی ساده و پیش پاافتاده می نماید اما در حقیقت، شهرت یافتن او مسئله ای پیچیده و دشوار است که در آن عوامل ادبی، غیرادبی، تاریخی و ویژگی های روان شناختی اجتماعی خواننده روشنفکر دخیل هستند. برخی از این عوامل درواقع انعکاس دهنده نظام های پروسه ادبی هستند که در آن نقش حادثه و اتفاق نمود پیدا می کند. چالش میان نقد حرفه ای و خواننده روشنفکر و آزاد، در شکل گیری شهرت ادبی این نویسنده نقشی اساسی ایفا کرد؛ همین خوانندگان روشنفکر بودند که برخلاف نظر منتقدان، شهرت ادبی چخوف را تعیین می کردند. برای درک این فرآیند، علاوه بر مراجعه به منابع نقد ادبی اواخر سده نوزدهم باید منابع گوناگونی که به نوعی روحیات خوانندگان را نشان می دهند و پیش ازاین وارد چرخه ادبی نشده بودند، نیز بررسی شوند؛ منابعی چون مقالات ادبی، نامه های خوانندگان به چخوف، هجوهای روزنامه ای و مقالات فکاهی تنقیدی و غیره. تاکنون درباره تحلیل شکل گیری شهرت ادبی چخوف در فضای چالشی اشاره شده، پژوهشی انجام نشده است.
مقاله به زبان فرانسه: سورئالیستی بیش از حد درون نما/بررسی دلایل ناکامی آنتونن آرتو در عضویت مکتب سورئالیسم (Un surréaliste trop introjectif; L’étude de la déception d’Antonin Artaud dans son adhésion au surréalisme)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد مضمونی روشی است که به ویژه از پدیدار شناسیِ هستی گرا نشأت می گیرد. هدف اساسیِ این روش بررسیِ مضامینی است که در یک متن به کار رفته اند و بدین منظور روی تکرار مفاهیم اساسیِ متن متمرکز می شود. در این روش، شیوه ی مطالعاتیِ باشلار به ویژه به تحلیل عناصر چهارگانه که توسط هر نویسنده به کار رفته می پردازد تا بدین وسیله، جوهره ی تخیّلِ مادی وی را نمایان سازد. این تخیّل توسط رؤیایی تبیین می شود که بر پایه ی ماده شکل می گیرد.
محمود دولت آبادی نویسنده ا ی ایرانی است که شهرت خود را به زبانی ممتاز مدیون است که توسط شناخت و انتخابِ بجای کلمات برجسته می شود. کلیدر بلندترین رمان وی، از هر جهت از این تسلط بر زبان بهره می گیرد.
هدف این جستار اینست که ابتدا سلطه ی عنصر خاک را در آثار دولت آبادی نشان دهد و سپس به بررسی امکان تلفیق چندین عنصر و تحولاتی که این تلفیق در آینده ی شخصیت های کلیدر ایجاد می کند، بپردازد.
ساختار تراژیک در تراژدی و دیدگاه فریدریش شیلر درباره آن با استناد به ژاندارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
199 - 215
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تحلیلی هنر تراژیک در تراژدی اصیل در ادبیات قرن هجدهم آلمان می پردازد. دلایل درخشش تراژدی در کنار دیگر انواع ادبی ادبیات نمایشی، ساختار و محتوای تراژیک آن است. این بحث بر اشارات ارزنده ارسطو در کتاب فن نویسندگی استوار است و شالوده تفکر تراژدی نویسان بزرگی مانند لسینگ و فریدریش شیلر نیز برگرفته از همین نکات است. در این پژوهش، نمایشنامه مشهور ژاندارک اثر شیلر مطالعه می شود تا ساختار و هنر تراژیک از نظر او به طور ملموس و با مثال نشان داده شود. هدف اصلی این پژوهش، معرفی دیدگاه های متفاوت نویسندگان آلمانی به خصوص شیلر درمورد هنر تراژیک و آشنایی با ویژگی های یک تراژدی واقعی از نظر ارسطوست تا به کمک این یافته ها بتوان یک تراژدی واقعی را به درستی تحلیل و تفسیر کرد. تمرکز این مقاله، بر جهان بینی شیلر درمورد ماهیت جسمی و معنوی انسان و نظر او درباره هنر تراژیک است که برای آن، دو شرط اساسی، یعنی ترسیم پیروی انسان از غرایز نفسانی و مقاومت اخلاقی او دربرابر آن ها قائل است.
Образ горы у Ф.И. Тютчева и Вяч. Иванова (کوه در آثار ف. ای. تیوتچف و ویچسلاو ایوانوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دگرگونی مفهوم کوه از دیدگاه تیوتچف در آثار ویچسلاو ایوانوف، بر مبنای مجموعه اشعار «الهه های کوهستان» که در کتاب «ستارگان راهنما» به چاپ رسیده است، بررسی می شود. کوه، سمبل اصلی در این مجموعه اشعار است. قطعات این مجموعه اشعار، غزلیات فلسفی تیوتچف را در خاطر زنده می کند. شاعر سمبولیست، در مقاله «نمادهای منابع پیدایش زیباشناختی» به این مسئله اشاره کرده است. ایوانوف با رجوع به اشعار تیوتچف؛ ازجمله «صبح در کوهستان»، «آلپ»، «کوه های سپیدپوش»، «با اینکه لانه ای در دره ساخته ام ...» و «دامنه آرام گرفت ... راحت تر نفس می کشد...»، حوزه معنایی مفهوم کوه را گسترش می دهد. او نماد کوه را با ایده زیبایی شناختی- عرفانی صعود و فرود که پرداخته ذهن خود اوست، مرتبط می سازد و در هم می آمیزد. در نتیجه، معانی تیوتچف به یکی از معانی ممکن سمبل افسانه ای بدل می شوند که ساختار معنایی چند سطحی دارند. ایوانوف با این نوع پردازش به چند هدف دست می یابد: معنای شعر خود را غنا می بخشد و همچنین با تقدیس آثار تیوتچف، آن ها را در ردیف سنت پایدار قرار می دهد.