فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
همای چهرزاد به روایت حماسه ملی نخستین پادشاـ زن ایرانی است که سرگذشتش آمیزه ای از افسانه، حماسه و تاریخ است. او دختر،همسر و جانشین بهمن اردشیر، پسر اسفندیار و پادشاه ایران بود. حضور همای در نقش پادشاهی و رهبری سیاسی کشور، حضوری غیر متعارف و چالش برانگیز بود. تکثر و اختلاف روایات در مورد او چون ضبط 8 نامِ متفاوت، هویت یکسان پدر و همسر، رها کردن فرزند در رودخانه، یافتن فرزند، اختلاف در پادشاهی و مدت سلطنت و حتی ساختگی بودن شخصیت و پادشاهی او، موضوعی قابل بحث در حماسه، تاریخ و مطالعات زنان ایران است. از این رو در این جستار عامل این پراکندگی آرا و اطلاعات ریشه یابی و با خوانشی نو نقشِ جنسیتی همای و نگرش و واکنش سنتی جامعه به این تغییرِ نقش بیان شده است. در این تحلیل به این نتیجه رسیده ایم که موقعیت اجتماعی همای به عنوان زن ـ پادشا سبب تکثر روایات و رویدادهای زندگی او شده است.
نکته های نویافته درباره خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر بپذیریم که شعر رستاخیز کلمات است و هنر شاعر نوعی آشنایی زدایی از زبان است، خاقانی شروانی یکی از نوادر شعر جهان به حساب می آید. بی گمان خاقانی یکی از شگفتی های ادبیات ایران است. هر نوع اطلاعی از زندگی او می تواند به شناخت بیشتر او کمک کند. در این مقاله چند نکته مهم از زندگی و روحیات او، بر اساس قدیم ترین اسناد برای اولین بار عرضه می شود.
نگاهی به «چشم اندازهای اسطوره»
حوزههای تخصصی:
معنی نام فریدون و ارتباط آن با سه نیروی او در سنت های اساطیری و حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بررسی مجموع اخبار و روایات مربوط به فریدون در منابع باستانی و متون دوران اسلامی، معلوم می شود که این پهلوان اژدرکش اساطیر ایران، از سه نیرو و قدرت شگفت، یعنی« توان رزمی »، « مهارت پزشکی»و « هنر افسونگری و جادو » برخوردار بوده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد معنی لفظی نام «فریدون» (که خود صورت تحول یافته واژه اوستایی θraētaona- به شمار می رود) «دارنده سه نیرو و قدرت» بوده است؛ از این رو چندان بعید نیست که بین این دو مقوله، یعنی نیروهای سه گانه فریدون در روایات و معنی لغوی نام او، ارتباطی وجود داشته باشد. بررسی جزئیات گزارش های مربوط به فریدون در منابع مختلف هندی و ایرانی وجود چنین ارتباطی را تایید می کند و نشان می دهد لفظ فریدون، شاید در اصل صفتی بوده است که ایرانیان با آن یل اساطیری خود را به لحاظ داشتن سه نیروی یاد شده توصیف می کردند، اما سپس تر در اثر تحول تدریجی اسطوره، صفت مذکور به عنوان اسم عَلَم، جانشین نام اصلی پهلوان (یعنی θrīta Āθwya *) شده و برای نامیدن او به کار رفته است.
دیرینه شناسی اسطوره ی ضحاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مباحث زیر مورد بررسی قرار گرفته است:
الف: ساختمان صفت که در جهانگشای چهار نوع صفت به کار رفته است.
ب: تعدد موصوف و صفت: در جهانگشای برای یک موصوف گاهی بیش از یک صفت آمده است. تعدد صفت هم قبل از موصوف و هم بعد از موصوف به چشم می خورد.
ج: مطابقت موصوف و صفت در شماره در زبان فارسی صفت همیشه مفرد است موصوف چه مفرد باشد چه جمع؛ اما در کتب قدیم و از جمله جهانگشای تحت تاثیر زبان عربی مطابقت موصوف و صفت زیاد بکار رفته است.
د: مطابقت موصوف و صفت در جنس؛ در زبان فارسی جنس دستوری وجود ندارد اما تحت تاثیر زبان عربی در کتب قدیم و از جمله جهانگشای مطابقت موصوف و صفت قابل توجه است.
ه: درجات صفت، در جهانگشای 3 نوع صفت: مطلق، تفضیلی و عالی به کار رفته است که هر یک انواعی دارند.
رابعه در گذار از پل مجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله پیش رو، آن است که نشان دهد چرا در قلمرو عرفان، همواره این گونه یاد شده است که نخست بار، زنی از عشق و محبت الهی دم زده است. در این مقاله، با نگاهی ساختارشکنانه، نخست، تردد روانی رابعه در دو قلمرو عشق و عرفان کاویده و آسیب گاههای نگره عرفانی رابعه با تامل بر خصیصه های وابستگی، مازوخیستی و از خود بیگانگی او گزارده می شود. سپس در بخشی با عنوان رابعه به مثابه زن نارسیسیست، چرایی گرایش او به عرفان از منظری نوین تحلیل می گردد. نتیجه به دست آمده از این مقاله آن است که گرایش به عرفان، گاه می تواند پیامد نوعی واپس خوردگی در قلمرو زیست جهان دنیوی فرد باشد.
زیبایی شناسی ضرب المثل های کردی ایلامی از دیدگاه علم بیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان کُردی دارای گویش های گوناگونی است، باوجود این ازدیدگاه ضرب المثل ها دارای اشتراکاتی است. این جستار پس ازبررسی اجمالی زبان کُردی و گویش کُردی جنوبی، با روش توصیفی- نظری و مطالعه کتابخانه ای درپی آن است تا امثال کُردی را ازمنظر بلاغی مورد بررسی قرار داده، دریابد آیا این امثال از توان ایماژی و صور خیالی درحوزه علم بیان برخورداراست، وکدام یک ازصناعات بیانی درامثال مورد نظر بسامد بالاتری داشته، دلیل آن چیست. با بررسی برخی ازضرب المثل های کُردی ایلامی دریافتیم که این ضرب-المثل ها دارای قدرت بلاغی بالایی هستند و از تمام ظرفیت های علم بیان درآن استفاده شده است و این نتیجه قدرت خیال ورزی بالای گویندگان برای نفوذ دردلها واذهان است، زیرساخت غالب ضرب المثل ها برپایه تشبیه است، که گرایش به استعاره، غالباً استعاره تمثیلی، درآن زیاد است، همچنین لازمه ی درک برخی از صناعات علم بیان از جمله سمبل(نماد) در حوزه ضرب المثل های ایلامی آشنایی با بافت فرهنگی آن بوم است. علاوه براین برخی ازضرب المثل ها در ذیل چندمبحث ازمباحث علم بیان قابل درک است.
فردوسی و اتهام زردشتی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که بخش مهمی از داستانهای شاهنامه به دوره پس از پیدایش زردشت و گسترش دین او در ایران مربوط می شود و همین امر سبب گردیده است تا افسانه های باستانی ایران، جلوههایی از این آیین را منعکس کند و به گونه ای در قصه های شاهنامه تاثیر بگذارد، مجالی را فراهم آورده تا برخی با تفسیرهای شخصی کوشش کنند فردوسی را متمایل به زردشتی گری معرفی کنند. در این مقاله، ابتدا به مهمترین اظهار نظر هایی که در این زمینه مطرح شده اشاره می گردد و آنگاه با استناد به متن شاهنامه، عقیده فردوسی نسبت به دین زردشت مورد بررسی قرار می گیرد.
نقد ادبی: جادوی سخن در اساطیر ایران
حوزههای تخصصی:
ادبیت جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سعی شده است تا از منظر روش فرمالیسم در نقد ادبی کتاب تاریخ جهانگشای جوینی (تألیف 658 ه ق) مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. و مرز میان ماهیت تاریخی و ماهیت ادبی این اثر مشخص شود. مقاله نشان می دهد که مشخصه ادبی این کتاب بر ماهیت تاریخی آن غلبه دارد
جلوه های مختلف خداباوری در شعر اخوان، فروغ و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی شاعران معاصر در برهه¬ای از زمان به دلیل اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی و شکست های پیاپی فردی و اجتماعی و در فضایی آکنده از اندیشه های فلسفی غرب، به عقیدة غیاب خدا که یکی از اندیشه های بنیادین فلسفة غرب است اعتقاد پیدا می کنند؛ امّا به دلیل گرایش ذاتی انسان به مفهومی به نام خدا و نیز تحت تأثیر اندیشه های فلسفی غرب به خدایی دیگرگونه روی میآورند. همین مسأله سبب به وجود آمدن شکل متفاوتی از خداباوری در شعر این شاعران شده است. نگارندگان در این گفتار ضمن اشاره به پیشینة عقیدة غیاب خدا و باز آفرینی آن در سنّت دینی و فلسفة غرب، به بررسی چگونگی ظهور، دوام یا افول، شباهت ها و تفاوت های آن در شعر سه شاعر برجستة معاصر، یعنی اخوان، فروغ و شاملو میپردازند.
تابوی نام در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و مطالعه طومارهای نقالی به عنوان بخشی مکتوب از سنت حماسی روایی شفاهیِ در باور انسان های ابتدایی نام با ذات منطبق است؛ زیرا انسان ابتدایی فکر می کرد ارتباط بین نام و شخص یا شیء موسوم به آن قراردادی نیست و نام جزوی از وجود خود اوست و نیروهای شر می توانند از این طریق به او آسیب برسانند. این نوع نگاه به نام مختص مکان خاصی نیست و در همه جوامع وجود دارد و قواعد خاصی نیز با عنوان تابوی نام بر این جوامع تحمیل شده است. در باورهای عامه مردم ایران و نیز شاهنامه که روایتگر باورهای اساطیری ایرانیان است، این نوع تابو به صورت های مختلف دیده می شود: گاه نام عین ذات است، مانند زمانی که رستم مقصران اصلی کشته شدن سیاوش را برای هومان برمی شمرد. گاه به صورت برگزیدن دو اسم دیده می شود که یک نام، اصلی و جزو ذات است و دیگری فرعی است. این نوع تابو در بخش هایی از سواحل جنوبی ایران و همچنین بین ترکمن ها دیده می شود و در شاهنامه نیز درباره قباد و شیده نمود دارد. مصداق دیگر تابوی نام، عدم ابراز نام است که در بین مردم و در جنگ های شاهنامه دیده می شود. این مسأله در شاهنامه به دو صورتِ صراحت در عدم ابراز نام و طفره رفتن از ابراز نام تبلور یافته است. آخرین نمونه تابوی نام، تعویض و یا تغییر نام است که بیشتر برای فریب ارواح و فرار از آسیب آن ها به کار می رفته است.
شعر یا شعار اجتماعی
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۶ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
نقش رسانه در تولید معنا؛ تحلیل تطبیقی داستان و فیلم داش آکل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات تطبیقی اقتباس، شاخه ای از ادبیات تطبیقی است که به مناسبات بین دو رسانه نظر دارد. عمده ترین تحقیقات در این زمینه، بررسی و نقد فیلم های اقتباسی است. در نقد سنتی اقتباس، میزان وفاداری فیلم به موضوع داستان کتاب معیار اصلی قضاوت است اما در مطالعات اقتباسی نوین، خلاقیت کارگردان اقتباس کننده در خوانش متن ادبی و انتخاب معادل های سینمایی، تعیین کننده موفقیت فرایند اقتباس بینارسانه ای است. تأکید پژوهش حاضر بر این است که حتی در اقتباس های به ظاهر وفادار، بیان سینمایی ممکن است معنای دیگری به موضوع داستانی مکتوب بدهد و باید نقش رسانه را در تولید معنا در نظر گرفت. این موضوع در مورد مطالعاتی «مقایسه تطبیقی داستان و فیلم داش آکل» قابل طرح است. تحقیقاتی که درباره «داش آکل» صادق هدایت و داش آکل مسعود کیمیایی به نقد و بررسی پرداخته اند کمتر به شیوه معناسازی یا خلق درون مایه با عناصر روایی سبکی منحصر به رسانه سینما توجه کرده اند. به همین دلیل حتی اگر یافته های قبلی نکات درستی را طرح کرده باشند این یافته ها در مجموعه منسجمی از یک نوع مطالعه تطبیقی جای نمی گیرند و تفاوت معناسازی بین متن ادبی و متن سینما را در کلیت دو متن نشان نمی دهند.
«گل سرخ در نگاه سعدی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آب و هوای متنوع، فلات ایران را به گل خانه ای بدل کرده است که در آن انواع گل ها و گیاهان می روید و بدیهی است این واقعیت های محیطی در ذهن و زبان و شکل گیری ساختار اندیشه هر ایرانی تاثیر می گذارد، چنان که بوم اندیشه، رنگ زاد و بوم دارد.شاعران ادب فارسی، در بیان اندیشه ها، تصویرهای ذهنی و درونی خود از گل و گیاه بسیار بهره جسته اند، گل و گیاه در نگاه آن ها، بار عمیق معنایی به خود می گیرد. چگونگی کاربرد گل، بیانگر حالات درونی و نمایانگرِ نگرش آن هاست. گل و گیاه، عالی ترین مظاهر زیبایی هستند و در این میان سعدی از آن روی که شیفته زیبایی است، می کوشد تا برای آراستن اشعارش از گل و گیاه بهره برد تا جایی که، واژه های مربوط به گل و گیاه در اشعار او از بسامد بالایی برخوردارند. او که به تصویرگری اهمیت فوق العاده ای می دهد. به مدد اندیشه شاعرانه بسیار نیرومند و شور و شوق عاشقانه اش، توانسته است با زبانی شیرین و شیوا، معانی و مفاهیم بکر و زیبایی بیافریند. هدف این پژوهشِ، بررسی و تحلیلِ گل سرخ در آثار سعدی، به منظورِ درک بهتر زیبایی های بیرونی و مفاهیم درونی سخن او بوده است.
تحلیل ساختاری زبان غنایی (با تکیه بر نفثة المصدور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفثة المصدور، اثر شهاب الدین محمد زیدری نسوی از شاهکارهای نثر فنی و مصنوع و مزیّن فارسی است. با بررسی ساختار متن از منظر زبان، این گونه به نظر می رسد که کارکرد ادبی و عاطفی متن بسیار بیشتر از اطلاعات تاریخی آن نمود دارد. از منظر زبانی، اغلب، جهت گیری پیام یا به سوی گوینده است یا به سوی خود پیام، بنابراین مخاطب معمولاً با متنی ادبی مواجه است که زبان آن اغلب کارکردی عاطفی دارد؛ از همین رو است که مخاطب همواره حدیث نفس گوینده را می شنود. از سوی دیگر، نویسنده با قاعده افزایی های متعدد در متن خود، توازن های گوناگون موسیقایی ایجاد می کند و موسیقی درونی متن را که لازمه یک متن غنایی است، تقویت می کند. اوج زبان غنایی در متن نفثة المصدور، زمانی است که نویسنده، همزمان به متن خود کارکرد شعری و عاطفی می دهد و از توازن های گوناگون استفاده می کند. در این مواقع که نویسنده غلیان احساسات خود را در متنی شاعرانه و آهنگین بیان می کند، نثر کتاب بسیار ساده و روان است. هدف این پژوهش، تحلیل ویژگی های زبان غنایی با تکیه بر ساختار متن نفثة المصدور است.