ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۵٬۲۳۶ مورد.
۶۱.

تحلیل آثار سعدی بر اساس نظریۀ اخلاق غمخواری از دیدگاه نل نادینگز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعدی نل نادینگز تعلیم و تربیت غمخواری مراقبت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
مصلح الدین سعدی شیرازی(606 – 690ه.ق) از شاعران و نویسندگان ایرانی است که در باب آموزش مباحث اخلاقی سخن گفته و از جمله مربیان بزرگ اجتماعی است که تعلیم را اساس نیکبختی و سعادت افراد می داند، به همین سبب حکمت عملی و اندرزهای تربیتی را در اشعار وحکایت های خویش گنجانده است. این بررسی نشان می دهد که برخی اشعار و حکایت های سعدی با مصادیق و مبانی نظری و مفاهیم اخلاق مراقبت و غمخواری و نظریه های تربیتی نل نادینگز(متولد 1929م.) فیلسوف تعلیم و تربیت امریکایی مطابقت و مشابهت دارد. نادینگز، محور تربیت اخلاقی را انسان می داند و اعتقاد دارد که شخص در غمخواری، در حالتی از رنج و اضطراب قرار می گیرد. این حالت او را بیدار می سازد تا از خود فراتر برود. بر اثر همین بیداری است که نیازهای دیگران را مانند نیازهای خود می داند و در جهت رفع آن کوشش می کند، تاجایی که نیاز دیگری را برخود فرض می داند. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد تا به این سوال اصلی پاسخ دهد که کدام مؤلفه اخلاقِ غمخواری از دیدگاه سعدی با نظریه اخلاق غمخواری نادینگز همسانی دارد؟ براساس نتایج تحقیق، دلمشغولی عاطفی برای دیگران و غمخواری برای عامه مردم در سطح جهانی در آثار سعدی نمود گسترده ای دارد. توجه به ارزش های انسانی و دلمشغولی عاطفی از اهمّ رویکرد سعدی در اخلاق ارتباطی است.
۶۲.

تحلیل تأثیر تصاویرشعری شاعران کهن پارسی در تصویر سازی شاملوبا رویکرد تحلیلی بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاملو شعرمدرن تصویر بینامتنیت سنت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
احمد شاملو از چهره های نامبردار شعر نو محسوب می شود، قضاوت های متفاوتی درباره ی شعرش صورت گرفته است، برخی وی را بسیار متأثر از شاعران فرنگی دانسته اند. از آنجا که تصویرغالباً از ارکان مهم شعر است و با توجه به نظریه بینامتنیت که هر متنی را متأثر از متون پیشین یا معاصر خود می داند با بررسی تصاویر شعری می توان به میزان ارتباط یا عدم ارتباط شعر شاملو با میراث شعری کهن پی برد.برای این منظور تصویرهایی که در قالب تشبیه ، استعاره ، تشخیص ،کنایه و صفت هنری در شعر وی بیان شده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با نگاهی به نظریه بینامتنیت و رویکرد سنت گرایی ادبی انجام شده است. بررسیوتحلیل داده های تحقیق نشان داده برغم نظر مخالفین شاملو، تصاویرشعری شاعران کهن پارسی در شعر وی به صورت صریح (عین تصویر در بافت نو) و ضمنی( قسمتی از تصویر ، تصویر با مفهومی تازه در بافت نو) بازتاب یافته است. در این میان بیشترین بازتاب مستقیم یا صریح به ترتیب در تصاویر شعری کنایه و تشبیه و بازتاب غیرمستقیم یا ضمنی در تصاویرشعری تشخیص ، استعاره و صفت هنری صورت گرفته است.
۶۳.

کارکرد فضاهای معماری در روایت پردازی رمان سمفونی مردگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات بین رشته ای سکونت معماری شولتز ادبیات داستانی عباس معروفی سمفونی مردگان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
این پژوهش، در راستای مطالعات بین رشته ای ادبیات، به دنبال واکاوی پیوند میان معماری و ادبیات داستانی شکل گرفته است. هدف این پژوهش تحلیل رمان سمفونی مردگان عباس معروفی و نقش بناها و عناصر معماری در شکل دادن به ساختار این رمان است. روش تحقیق بر مبنای نظریه مفهوم سکونت نوربری-شولتز است. در این پژوهش بناهای معماری این رمان از منظر نظریه مفهوم سکونت و انواع سکنی گزیدن واکاوی شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد بناهای معماری مانند کاروانسرا، قهوه خانه، خانه و فضاهایی چون آشپزخانه، انباری و عناصری چون آستانه و پنجره نقش کلیدی در این رمان ایفا می کنند و نویسنده با یاری جستن از ویژگی های منحصرد به فرد آن ها از منظر شیوه های مختلف سکونت و نیز دلالت های ضمنی شان مفاهیم موردنظر خود را شرح می دهد. خانه، قهوه خانه و کاروانسرا در این داستان ادامه شخصیت ها هستند و هویت شخصیت ها با این مکان ها تکمیل می شود. خانه برابر با پدر، قهوه خانه برابر با آیدین و کاروانسرا برابر با اورهان است. شخصیت آیدا نیز به کمک جزءفضای آشپزخانه و فضای آستانه ای، که مبین مفاهیم خاصی در معماری است، توصیف می شود.
۶۴.

بررسی تصویرسازی دو عنصر گفت وگو و شخصیت در داستان حضرت موسی(ع) در قرآن کریم

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم حضرت موسی (ع) عناصر داستانی گفتگو شخصیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۲۲۱
در عصری که ادبیات عربی و غیر عربی فاقد داستان به معنای نوین آن بود، ناگاه قرآن کریم، داستان هایی را در قالب و ساختاری نوین عرضه کرد. قصص قرآن بسیار نمایشی و محسوس هستند و از عواملی که به این مسأله کمک می کند، عناصر مختلف داستانی است. از مهم ترین و تصویرسازترین عناصر داستانی در قصص قرآنی، می توان به دو عنصر گفتگو و شخصیت اشاره کرد که در نمایش حوادث داستان بسیار مؤثربه شمار می روند، آن گونه که حادثه را بدون شخصیت و شخصیت را بدون گفتگو نمی توان تصور کرد و در هیچ دوره ای جدال بین انبیا و کفار و گفتمان ایشان با مردم عادی از این عناصر خالی نبوده است. از این رو نگارنده در این مقاله کوشیده است تا با روشی توصیفی – تحلیلی به بررسی دو عنصر گفتگو و شخصیت در داستان حضرت موسی7 بپردازد و ابعاد زیباشناختی آن را تبیین کند. از یافته های چنین تحقیق برمی آید که یکی از مظاهر اعجاز قرآن کریم، از وحدت و انسجام بین آیات نشأت می گیرد و این تناسب و هماهنگی در بین عناصر متعدد داستانی به وضوح قابل مشاهده است. این اتحاد به منظور تحقق اهداف دینی در سراسر داستان های قرآنی است؛ به گونه ای که همه اجزادر کنار هم یک ساختار منسجم و هماهنگی را تشکیل داده اند
۶۵.

بلاغت روایت در قصه های مجید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی روایت قصه بلاغت مرادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۸
هر روایتی از عناصری تشکیل شده است که این عناصر روایی نیز با تکیه بر روایت شنو و مفاهیم کانونی شده در آن، شکل و شیوه های خاصی به خود می گیرند. بلاغت روایت، ناظر بر تأثیرگذاری روایت بر روایت شنو است که این مهم نیز نشان از خلق آگاهانه روایت ها برای انتقال مفاهیم دارد. قصه های مجید از جمله آثار داستانی هستند که با محور بازنمایی جهان معرفتی کودک و نوجوان و متناسب با دنیای ذهنی آن ها خلق شده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعات بینارشته ای در پی تبیین نقش بلاغت در روایت این قصه هاست. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که: هوشنگ مرادی کرمانی در قالب شخصیتی درون داستانی (راوی خردسال) در خلق روایت به اقتضائات دنیای کودک و نوجوان و زبان خاص روایت-های آن ها پایبند بوده و در خلق تصاویر از امور ملموس و محسوس که سازگاری زیادی با جهان معرفتی کودک و نوجوان دارد، بهره برده است. توجه به روایت شنو در این قصه ها باعث شده است که زبان و بیان قصه ها، بلاغت نهفته در آن ها، سازوکارهای روایی و مفاهیم کانونی شده در آن ها، متناسب با روایت شنو بکار گرفته شوند.
۶۶.

مؤلفه های خُلقی ایرانیان در شش قرن نخست هجری در آیینه حکایت های تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ فرهنگی و اجتماعی ژانر تعلیمی مؤلفه های خُلقی مخزن الاسرار حدیقه الحقیقه سیاست نامه قابوس نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
متن ها در خلأ پدید نمی آیند؛ متون واقع گرا  - به ویژه در ژانر تعلیمی- خواه ناخواه چکیده و افشره فرهنگ زمانه را در خود دارند. در این پژوهش در نظر است با بررسی حکایت های چهار متن از مهم ترین متون تعلیمیِ پنج- شش قرن نخست هجری ( مخزن الاسرار نظامی گنجوی و حدیقه الحقیقه سنایی در شعر، و سیاست نامه خواجه نظام الملک و قابوس نامه عنصرالمعالی در نثر) برجسته ترین مؤلفه های خُلقی و فرهنگی ایرانیان، جمع آوری و صورت بندی گردد. سبب انتخاب حکایت های متون تعلیمی این بوده است که این متون، اساساً برای هنجارگذاری و مبتنی بر بایدها و نبایدها تولید می شوند و مروّج فرهنگ اخلاقی مورد تاییدِ جامعه و نهی کننده ناهنجاری های فرهنگیِ موجود هستند. نتایج این پژوهش که به لحاظ تاریخ سیاسی، دوره دیلمیان، آل بویه و غزنویان را دربر می گیرد، نشان می دهد که در غیاب تواریخ اجتماعی و فرهنگی، حکایت های متون تعلیمی، آیینه ای حقیقت نما و قابل اعتماد در انعکاس مسائل زیستی، فرهنگی و خُلقی مردمان است. در بُعد فردی «واقع بینی» پربسامدترین خُلق مورد تأیید و تشویق است. در بُعد جمعی، «پرسشگری و حق طلبی» و در بخش خلقیات حکومتی، تشویق به «تدبیر و هوشمندی حاکمان» بیشترین بسامد را دارد و آیینه ای از شیوه حکومتداری رایج مبتنی بر بی خردی و تعصب آن دوران است.
۶۷.

خوانشِ نشانه شناسیِ رمزگان اجتماعی- فرهنگیِ آیین ملّی «نوروز» و باورهای عامه آن (بر پایه دو محور هم نشینی و جانشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی رمزگان اجتماعی- فرهنگی آیین نوروز محور همنشینی و جانشینی سوسور پیرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۷۸
نشانه شناسی، رویکردی است که به تحلیل نظام نشانه ای و مطالعه سازوکارهای تولید، انتقال و دریافت معنا می پردازد. رسوم و آیین های کهن به عنوان نشانه/بازنمودی فرهنگی از اندیشه و تفکر انسانی با منشی نمادین، تفسیری از جهان و جهان بینی انسان ارائه می دهند و نقش مهمی در انسجام اجتماعی دارند. نشانه شناسی را در اواخر قرن نوزدهم چارلز سندرس پیرس، فیلسوف آمریکایی و فردیناند دو سوسور، زبان شناس سوئیسی، پایه گذاری کردند. به نظر سوسور، نشانه شناسی، رویکردی است درزمینه دوگانه دال و مدلول و دلالت های معنایی، ولی از نظر پیرس، هر نشانه دارای سه جز است: بازنمون، تفسیر و موضوع. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی به خوانش عناصر درون متنی در رمزگان های برجسته اجتماعی- فرهنگی آیین نوروز در محور درزمانی پرداخته است. رسم کهن نوروز به عنوان نشانه/بازنمودی فرهنگی با نشانه های شمایلی، نمایه ای و بیشتر نشانه نمادین، تفسیری از جهان و جهان بینی انسان، ارائه می دهد که در جهان معاصر به واسطه سیطره ارتباطات مجازی در حال کمرنگ شدن هستند و امکان بهره برداری از معانی عمیق نهفته در این رسوم آیینی در ابعاد گوناگون توسعه هدف این پژوهش بوده است. بنابراین، نتایج این خوانش در محور همنشینی و جانشینی و در معنای ضمنی (سطح سه) برطبق نظریّه پیرس با نشانه /بازنمون های نمادین، نمایه ای و شمایلی در متن نوروز: آرامش و تعادل، برکت، شادی و نظم در محور فردی، عدالت و دادگری و صلح و دوستی در محور اجتماعی و معنای کاربردی توسعه پایدار از طریق توسعه گردشگری فرهنگی بوده است.
۶۸.

بررسی تطبیقی فرهنگ «داشتن» و هنر «بودن» در آراء غزالی و روانشناسان کمال گرا (با تکیه بر مزلو و فروم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داشتن بودن غزالی مزلو فروم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۵۵
روانشناسی کمال، با موضع گیری در مقابل دو مکتب مطرح زمان خویش، یعنی رفتارگرایی و روانکاوی، کوشید جنبه های مغفول ماهیت انسان را در کانون توجه خود قرار دهد و در همین راستا بود که دو روانشناس مشهور، آبراهام مزلو و اریک فروم، در پژوهش ها و تحقیقات خود، نظریه «هنر بودن» را مطرح کردند؛ یعنی هنر به کارگیری تمامی توانایی های آدمی که تنها از طریق رهایی از «داشتن» ها یعنی، خودشیفتگی، خودخواهی و خودپسندی می توان به آن دست یافت. گفتنی است که فروم صراحتا واژه «داشتن« را به کار برده؛ اما مزلو «داشتن» را با هرمی از سلسله مراتب نیازها نشان می دهد که برای رسیدن به خودشکوفایی باید تا حد لازم آن ها را برآورده کرد. از طرف دیگر به دلیل توجه ویژه غزالی به انسان و کمال او، در کتاب عرفانی و اخلاقی ای چون کیمیای سعادت، می توان این نظریه را واکاوی کرد. این پژوهش بر آن است تا با روش تحلیل محتوای کیفی و شیوه استقرایی شکل فرهنگ «داشتن» و هنر «بودن» در اندیشه غزالی و روانشناسان کمال را مشخص کند. یافته ها حاکی از آن است که غزالی هم چون روانشناسان کمال، با شناخت جامعی که از انسان دارد به نیازها و لذایذ او توجه داشته؛ اما ماندن در آن ها را شایسته انسان نمی داند و باور دارد انسان برای هدفی والاتر خلق شده است که آن هدف را با جلوه هایی از «بودن» نشان می دهد؛ هرچند به دلیل نوع نگاه «خدامحور» و «انسان محور» این دو دیدگاه تفاوت هایی با هم دارند.
۶۹.

جوهر «حماسی» شاهنامه فردوسی و غیاب آن در دیگر متون منظوم پهلوانی از منظر زیباشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حماسه شاهنامه جوهر محاکات امکان مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
مقاله حاضر، تأملی زیباشناسانه و فلسفی در جوهر «حماسی» شاهنامه فردوسی در مقایسه با منظومه های پهلوانیِ پس از آن است. عمده مساعی فیلسوفان زیباشناس قرن نوزدهم (شیلر، هولدرلین، شلینگ، هگل و دیگران) مصروف برداشتن دوگانه کانتی «آزادی و طبیعت» یا «ذهن و عین» بود که به بخشی محوری از «مسئله مدرنیته» تبدیل شده بود. مواجهه این فیلسوفان با کانت، به طیفی وسیع از صورت بندی های مختلف تاریخی انجامید که می کوشید تاریخ روح را پیش از انشقاق آن به عین و ذهن روایت کند و در پی بازنمایی جوهر دورانی آغازی بود که با واژگانی همچون «هستی، ذات، مطلق، روح کلی، تمامیت، کلیت و انسجام» از آن یاد می شد که هگل آن را «دوران حماسی یا کلاسیک» نامید. در این مقاله، از منظر زیباشناسانه به شاهنامه فردوسی نگریسته و کوشیده ایم نشان دهیم فردوسی در زمانه خود که دوران متأخر سوبژکتیویته و ادیان ایجابی است چگونه توانسته است روح جهان حماسی را در فرم شعری خود احضار کند و به ذات شعرگونه آن نزدیک گردد؛ چیزی که در تمام متون پهلوانی پس از او غایب است. در اینجا بحث بر سر «امکانی» تاریخی است و مسئله به نبوغ شخصی فردوسی و پیش شرط هایی همچون مفهوم «ملیت» و «نمایش ادوار نخستین پیدایش تمدن» فروکاسته نشده است.                               
۷۰.

بررسی تطبیقی نمایش واره میر نوروزی ایرانی با جشن واره ساتورنالیا از منظر کارناوالیته باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میر نوروزی میخائیل باختین کارناوال جشن واره ساتورنالیا نمایش های ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۶
میر نوروزی یکی از نمایش واره های کارناوالی کهن ایران است که امروزه یا از میان رفته است و یا به ندرت روی می دهد. متأسفانه در راستای حفظ اهمیت این نمایش واره کهن به قدر کفایت و به اندازه ای که شایسته آن است مکتوباتی نگاشته نشده است. تا به امروز نوشته های گوناگونی درباره مفهوم کارناوال باختین در ادبیات و هنر منتشر شده، اما تاکنون به غیر از یک مورد محدود، که آن نیز صرفاً به مقایسه تطبیقی نمایش های خنده آور ایرانی با نظریات کارناوالی باختین پرداخته، بررسی دیگری در این زمینه صورت نگرفته است. از سوی دیگر هیچ یک از پژوهش های پیشین، به جنبه های اجرایی میر نوروزی و توان بالقوه این نمایش واره برای عرصه اجرا و تئاتر امروز ایران نپرداخته اند. به همین سبب، نگارندگان در این پژوهش بر آنند تا با رویکردی تحلیلی تطبیقی براساس آرای میخائیل باختین، یکی از مهم ترین نظریه پردازان قرن بیستم، ابتدا درباره ویژگی ها و مؤلفه های کارناوالیته در دو نمایش واره ساتورنالیا و میرنوروزی بحث کنند و سپس مضامین و مؤلفه های کارناوالی این دو نمایش واره را با یکدیگر تطبیق دهند تا از این رهگذر درک ویژگی های کارناوالی میر نوروزی  میسر شود و درپی آن، ارزش و اهمیت  این نمایش واره کهن ایرانی در نمایش های ایرانی، کارایی و پتانسیل و توان بالقوه آن در هنر اجرا و امروز تئاتر ایران، مورد تأکید و بازنگری قرار گیرد.  
۷۱.

تصویرسازی در سه خشتی های کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات کرمانجی ادب‍ی‍ات ک‍ردی سه خشتی بلاغت تصویرسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۳
سه خشتی گونه ای از سروده های کرمانجی است که بیش از آنکه معناگرا باشد، ساختارگراست و تصویرسازی بیشترین نقش را در شاکله این شعرها دارد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و طبقه بندیِ خوشه های تصویریِ پُرتکرار و تحلیل چرایی و چگونگیِ بازنمایی آن ها در سه خشتی هاست. با وجودِ سه خشتی های مکتوبی که در دهه های اخیر گردآوری شده اند، به جهت الزام به اَصالت سروده ها و پرهیز از خطاهای احتمالیِ موجود، نمونه های مورد بررسی در این مقاله را از راویان اصلی آن ها شنیدیم و ثبت کردیم. با وجود این برای ارائه شاهدهای مثال از منابع مکتوب نیز بهره بردیم. پرسش های اصلی مقاله این است: پایه تصویرهای بازنمایی شده در این ترانه ها از مجموعه کدام پدیده ها گرفته شده است؟ این تصویرها را در قالب کدام خوشه های تصویری می توان طبقه بندی کرد؟ مبنای نظری این تحقیق برای رده بندی و تحلیل تصویرسازی در سه خشتی ها، تصویر زبانی و تصویر مجازی است که متأثر از دو گونه کاربردِ واقعی و مجازی زبان در ادبیات است. یافته های پژوهش نشان می دهد که خوشه های تصویری عاشق، معشوق و محیط طبیعی بسامد بیشتری دارند. همچنین تصویرسازی در این سروده ها واقع گرایانه و به قطبِ توصیف و تعبیر نزدیک تر است.
۷۲.

بررسی شیوه های بلاغی برگزیده در اشعار سنایی غزنوی در ارایه حقانیت و ولایت امام علی علیه السلام (مطالعه موردی: تقابل تمثیلی و حصر و قصر)

کلیدواژه‌ها: سنایی اشعار علی (ع) بلاغت تقابل تمثیلی حصر و قصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۷۳
حکیم سنایی غزنوی به گواه آثارش شاعری دوستدار اهل بیت: و معتقد به ولایت ایشان است. موضوع ولایت، وصایت و حقانیت امام علی7 بارها و به شیوه های مختلف بلاغی در اشعار سنایی بازتاب یافته است. انتخاب نوعی ویژه از بلاغت و آرایش کلام در شعر سنایی، با هدف او از سرودن این اشعار که همانا نمایش حقانیت و ولایت امام علی7 است، پیوندی مستقیم دارد. در این جستار از میان شیوه ها و رویکردهای بلاغی با روش توصیفی _ تحلیلی، دو شگرد بلاغی به کاررفته در اشعار سنایی که معنای مورد نظر او را برجسته تر و مؤکد ساخته است، بررسی و تحلیل می شود. نتایج این تحلیل نشان می دهد که در اشعار سنایی، از میان انواع شیوه های بلاغی، حصر و قصر و تقابل و تمثیل که سنایی آن ها را به شکل تقابل های تمثیلی نیز به کار می برد، به جهت ایجاد تناسب میان صورت ادبی و معنا و مفهوم متن، برجسته تر از انواع دیگر شگردهای بلاغی است. این پژوهش روشن می سازد که استفاده سنایی از این شگردهای بیانی، متناسب با عقیده او در باب ولایت امام علی7 است و باعث گردیده تا او عقیده خویش را درباره حقانیت و منزلت ایشان با وضوح و قاطعیتی بیش تر به مخاطب القا کند و میان صورت و محتوای شعر خود پیوندی معنادار برقرار سازد.
۷۳.

مواجهۀ فردوسی با ترومای فرهنگی؛ از شناخت تا واکنش(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روانزخم تروما ترومای فرهنگی فردوسی شاهنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۴
روان زخم اجتماعی یا ترومای فرهنگی یک وام واژه از دانش پزشکی و یکی از مباحث جدید در حیطه جامعه شناسی فرهنگی است که در معنای آسیب های روانی فردی و اجتماعی به کار برده می شود و در زمان های مشخصی از قبیل جنگ و خشونت و... بر یک جامعه چیره می شود و افراد آن جامعه را به واکنش های خاصی وا می دارد، بررسی جامعه ایرانی در زمان حمله اعراب و پس از آن؛ یعنی در زمان حکمرانی آنان بر ایران -که به صورت واضح به تخطئه ی فرهنگی، زبانی و هویّتی ایرانیان انجامید- نشان دهنده ی دچار شدن جامعه ایرانی به روان زخم یا همان ترومای فرهنگی است که واکنش های متعددی از مبارزه ی مسلحانه تا فعالیت های فرهنگی را به دنبال داشت، فردوسی یکی از افرادی است که با درکی آگاهانه از ترومای فرهنگی و شناخت شیوه های درمان آن، در مسیر احیای جامعه ی ایرانی گام نهاد، از این رو نوشتار حاضر به شیوه توصیفی – تحلیلی و با ذکر نمونه، به بررسی راهبردهای فردوسی در راستای علاج روان زخم های جامعه ی ایرانی پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که فردوسی سه راهبرد مشخص اندیشگانی، هویّتی و زبانی را مدّ نظر قرار داده و با سرایش شاهنامه همزمان هر سه راهبرد را پیش برده است و در نهایت به مخاطبان ایرانی در طول اعصار گوشزد کرده است که اگر ملتی بخواهد زنده بماند باید زبان خود را حفظ کند و حفظ زبان از نظر او برابر است با حفظ هویّت و هر آنچه به آن وابسته است.
۷۴.

تحلیل «عنوان گذاریِ» داستان های فارسی ( 1332- 1357 ه.ش) با رویکرد جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل جامعه شناختی عنوان گذاری داستان کوتاه رمان شرایط سیاسی و اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۴
آثار ادبی گاه بازتابنده مسائل اجتماعی جامعه عصر نویسنده هستند که بر پایه جامعه شناسی ادبیات قابل دریافت هستند. جامعه شناسی ادبیات، اثر ادبی را پدیده ای اجتماعی می داند. زیرا بازتاب واقعیت های اجتماعی یا بیان نمادین آن ها را در خود دارد. موضوع این پژوهش مروری بر «عنوان گذاریِ» داستان های فارسی از (1332 تا 1357 ه.ش) با رویکرد جامعه شناسانه است. در این پژوهش دو دوره تاریخی مورد بررسی قرارگرفته است. نویسندگان دوره اول در سال های(1332 تا 1342ه.ش)، متأثر از شرایط خاص سال های پس از کودتا، بدبینی، ناامیدی، غم و سکونی عمیق را به فضای داستانی این سال ها واردکرده اند. نویسندگان در این دوران از کاربرد نمادین عناصر طبیعت 12.5%، مفاهیم انتراعی 16% و طنز 10% از عناوین داستان ها برای نشان دادن شرایط سیاسی و اجتماعی بهره برده اند. در دوره دوم، داستان های کوتاه و بلندی در سال های (1342 تا 1357 ه.ش) نوشته شده اندکه بیشتر عنوان های آن ها از نظر جامعه شناختی متناسب با محتوا و مضمون داستان به ورود مدرنیته و پیامدهای آن می پردازد. نویسندگان در دوره دوم کوشیده اند تا ناسازگاری مدرنیته با جامعه سنتی بی-زیرساخت مدرن و بحران هویتی که دستاورد آن بوده را در قالب داستان ارائه دهند. ترسیم رنج های اجتماعی و جهل و چالش های فرهنگی و دعوت به اصلاح آن ها، روحیه مبارزه طلبی را در خوانندگان ایجادمی کند. پیوند میان عنوان های داستانی که با کاربرد واژگان اقلیمی8.3%، واژگان در پیوند با دنیای مدرن 7% و واژگان بیگانه 1.6% انتخاب شده اند با نگرش انتقادی به مدرنیته آشکار است. در نتیجه از مجموع 1200 عنوان داستان بررسی شده، 56% عناوین داستانی به نوعی به شرایط اجتماعی و سیاسی خلق اثر اشاره دارند.
۷۵.

تحلیل انتقادی استعاره های عشق در آثار مولوی، با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عشق استعاره خدا معشوق مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۵
عشق از مفاهیم اساسی عرفان اسلامی و اساس آفرینش در منظر عرفاست و شناخت عرفان اسلامی بی شناخت عشق ممکن نیست. سخن عرفا به دلیل این که اغلب در حالات بی خودی بیان می شود یا این که بیانگر معارفی است که در حالات بی خودی بدان دست یافته اند، لذا سراسر استعاری و نمادین است و برای دستیابی به بنیان تفکر و اندیشه عرفا لازم است تا سخنانشان تحلیل و تأویل شود. در این مقاله با یاری از نظریه مفهومی استعاره، تعابیر عشق در آثار مولوی را تحلیل کردیم و بدین نتیجه رسیدم که استعاره های «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» و «عشق خداست»، سه کلید مفهومی عشق هستند و دو کلید مفهومی «عشق معشوق است» و «عشق شاه است» از کلان استعاره «عشق خداست» برآمده اند.زبان استعاری مولوی، زبان اساطیری است و ساختار ذهنی وی منطبق بر اندیشه های کهن است زیرا آثار زبانی و اندیشگانی روایات کهن درباره شاه و معشوق و خدا و عشق و آفرینش همچنان در متونی که مولوی خوانده بود و در باورهای عامه و فضای جامعه وی برجای بوده است و چه بسا مولوی بدون اراده به چنین شناختی از عشق رسیده بود و آن را دارای چنان ویژگیهایی می دانست.
۷۶.

تحلیل جامعه شناختی آثار بهرام بیضایی بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داغ ننگ اروینگ گافمن بهرام بیضایی ادبیات نمایشی نقد جامعه شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۷
اغلب شخصیت های آثار بهرام بیضایی، به خاطر همرنگ نشدن با اجتماع و عرف غالب، برهم زدن مناسبات کهنه و داشتن جهان بینی ای متفاوت، مطرود جامعه خود هستند و داغ ننگ بر پیشانی دارند. بیضایی در پرداخت این شخصیت ها و کنش هایشان، بین ادبیات نمایشی و جامعه شناسی پل می زند و به این وسیله جامعه، رفتارها و مناسبات اجتماعی را به چالش می کشد. هدف این مقاله بررسی شخصیت های دوازده اثر از بهرام بیضایی با تکیه بر نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن است. برای این منظور داغ ننگ های شخصیت ها، براساس نظریه یادشده، در سه دسته داغ های ظاهری و جسمانی، باطنی و شخصیتی، و نژادی و عقیدتی طبقه بندی و سپس زمینه ها و علل بروز داغ، نحوه برخورد شخصیت ها با آن، و همچنین میزان حقیقی بودن داغ ننگ ها توصیف و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که داغ ننگ شخصیت های آثار بیضایی بیشتر از نوع باطنی و شخصیتی، و نژادی و عقیدتی است. شخصیت های مرد آثار وی، افرادی روشنفکر، هنرمند، آگاهی بخش و متفاوت با زمانه خود هستند که جامعه به سبب این ویژ گی ها آن ها را طرد می کند و شخصیت های زن نیز افرادی باسواد، تابوشکن و مبارزند که اسیر هنجارهای مردسالارانه هستند و در پی یافتن استقلال، بروز هویت واقعی و احقاق حقوق اولیه، از طرف جامعه متحمل داغ ننگ می شوند.
۷۷.

داروین و ادبیات معاصر ایران (تأثیر داروین و نظریۀ نو بر ادبیات معاصر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داروین نظریه تطور سبک شناسی تجدد ادبی نقد ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
در توجه نخبگان ایرانی دوره قاجار و پهلوی به دانش های نوین نظامی، سیاسی و اقتصادی غرب، جای تردیدی وجود ندارد؛ اما این توجه تنها به این دانش ها محدود نبوده است. نخبگان آن دوره به دانش های دیگری چون نجوم و پزشکی مدرن هم بی علاقه نبودند. یکی دیگر از این دانش ها جانورشناسی و به ویژه آراء جانورشناس بزرگ قرن نوزدهم، چارلز داروین، بود تا آنجا که بسیاری از پژوهشگرانِ معاصر افرادی چون انصاری کاشانی را متأثر از داروین و جانورنامه او را ملهم از منشاء انواعِ داروین دانسته اند. ادبیات فارسی نیز یکی از حوزه هایی بود که تأثیرگذاری داروین و نظریه او در آن مشهود و آشکار است. تأثیر نظریه داروین بر ادبیات معاصر را از چند جهت می توان بررسی نمود؛ الف) محتوا و درونمایه: نویسندگان و شاعرانی چون میرزاده عشقی و صادق هدایت بر اساس آراء داروین آثاری خلق کرده اند. ب) تجدد ادبی: برخی از نوگرایانِ معاصر برای اثبات درستی ادعای خود به داروین و نظریه او استناد کرده اند و بر اساس آن تنها تجددی را درست دانسته اند که همچون تحول انواع موجودات آرام و تدریجی باشد. پ) سبک شناسی: پیدایش سبک شناسی در دوره معاصر بی گمان بدون آشنایی با اندیشه های داروین ممکن نبود. بهار در سبک شناسی خود به پیروی از داروین اشاره کرده است. ت) نقد ادبی: بررسی نقد ادبی مدرن ایران به خوبی نشان از غلبه جهان نگری داروینی بر ذهن و زبان ناقدان معاصر دارد.
۷۸.

کاربرد الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر در خوانش شعر جاسم الصحیح (مطالعه موردی: قصاید «حین الحسین نوی الصلاة» و«تأملات في لیلة عاشوراء»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر نشانه شناسی عاشورا ریفاتر جاسم الصحیح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۵۸
خوانش نشانه شناسی نوعی فعالیت زیبایی شناختی متون است که به خلق اثر در طول افق های تاریخی می-پردازد و با تأثیرپذیری از تغییر فرهنگ و تجربه های فردی خواننده، متغیر است. خوانش ادبی به منظور عمق-بخشیدن به مطالعات ادبی و آموزش زبان و ادبیات وضع گردیده است. الگوی خوانشی ریفاتر از جمله رهیافت های نوین ادبی است که در زمینه بازآفرینی، تبیین کارکرد متون و معناکاوی نقش بارزی دارد. برداشت آزاد خواننده در شناسایی هسته های خُرد و رسیدن به کلان متن و نیز تفسیر معنایی که در پی آن ارائه می کند، اساس این نظریه را تشکیل می دهد. از آنجا که ماهیت شعر دستورگریزی است، این نشانهها طی چند خوانش و با کشف دلالتهای موجود میان نشانهها درک می شود. از این رو پژوهش حاضر بر اساس رویکرد نشانه شناسی ریفاتر به بررسی دو قصیده به نامهای حین الحسین نوی الصلاه و تأملات فی لیله عاشوراء از جاسم الصحیح، شاعر معاصر عربستان پرداخته است که بازتاب بیشتری از فرهنگ عاشورا در آنها به چشم می خورد. از یافته های تحقیق استنباط می شود که این اشعار به وفور آموزه های قیام عاشورا را در خود انعکاس میدهد. از جمله نشانههای فرهنگ عاشورایی که در خوانش قصیده یافت شده است، میتوان به ماندگاری یاد امام حسین (ع) در طول تاریخ، امید امام در اوج ناامیدی و شرایط سخت، بیان عظمت و جایگاه والای امام، ترسیم آینده ای روشن برای نسل های آینده توسط امام و نیز جاودانگی روحیه ی ایثار و شهامت، اشاره کرد.
۷۹.

نقد اساطیری روایت های عاشقانۀ شهریارنامه برمبنای نظریه های یونگ و جرج فریزر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهریار اسطوره باروری کهن الگو اژدها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
یکی از رویکردهای نقد ادبی معاصر نقد اسطوره ای است که به بررسی ریشه های اساطیری آثار ادبی در حوزه شخصیت ها و روایت ها می پردازد. نظریه های اسطوره باروری و کهن الگویی دو رویکرد اسطوره ای شاخص در نقد آثار ادبی هستند که بیانگر زیرساخت روانشناسانه و اساطیری پیرنگ آثار ادبی هستند. منظومه پهلوانی شهریارنامه داستان سرگذشت و ماجراجویی های شهریار نوه سهراب است که در قرن دهم هجری توسط شاعری «مختاری» نام سروده شده است. این منظومه نسبتاً مفصل دارای خرده روایت های بسیاری درباره شهریار به ویژه در حوزه عاشقانه و غنایی است که به دلیل روایت کهن و نشانه های درون متنی دارای پیرنگی اساطیری با کارکرد باروری و تکامل تفردگرایانه است. در این نوشته با روش توصیفی- تحلیلی کنش های شهریار در دو خرده روایت عاشقانه این منظومه از زاویه نظریه تفرد (خویشتن شناسی) و اسطوره باروری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در یک خرده روایت عاشقانه، شهریار با ترک ایران و ورود به هند وارد حوزه ناخوداگاهی شده و پس از تجربه ساحات مختلف روانی (کهن-الگوها) به تکامل فردی و خودشکوفایی می رسد و در خرده روایت دیگر شهریار در هیأت خدای نباتی به مبارزه با اژدهای خشکسالی (مضراب دیو) می رود و با شکست او، الهه باروری و عشق (دلارام) را آزاد می کند.
۸۰.

کارکرد رسانه ای تصنیف های عامیانه سیاسی و اجتماعی در عصر قاجاریه، دوره پیشامشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاجاریه پیشامشروطه ترانه تصنیف عامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۰
پژوهش در حوزه های مختلف فرهنگ سیاسی عامه در تاریخ ایران از اهمیت درخور اعتنایی برخوردار است. گروه های حاکم، در روایت خود از وضع موجود، همواره مدعی آبادانی کشور و رضایت رعایا بودند. عامه مردم باید این روایت را به چالش می کشیدند و روایت خود را با هم ترازانشان به اشتراک می گذاشتند. اما این کنش، نیازمند رسانه بود، رسانه ای که مصون از نظارت ارباب قدرت باشد. آنچه توده های مردم در اختیار داشتند قالب های مختلف فرهنگ عامه بود. چگونگی بهره گیری توده از این قالب ها و انتخاب برخی از آن ها به عنوان ابزاری برای اطلاع رسانی نکته درخور توجهی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. پرسش اینجاست که در دوره پیشامشروطه در عصر قاجاریه تصنیف های عامیانه چگونه قابلیت رسانه ای می یافتند و رسانه تصنیف در مواجهه عامه مردم با نخبگان حاکم، چگونه کارکرد سیاسی پیدا می کرد؟ فرضیه ما این است که آهنگین بودن تصنیف ها، وزن های کوتاه آن ها، طنزآمیز بودن و سادگی تعابیر و توصیفات، به خاطر سپردن آن ها را تسهیل و مخاطبان را به انتقال آن ها تشویق می کرد و سرعت انتشار آن ها نیز بیشتر می شد. از سویی شفاهی بودن این رسانه امکان مشاهده بازخورد و عکس العمل را برای گوینده فراهم می کرد. مخاطبان نیز می توانستند تغییرات دلخواه خود را در عبارات یا مضامین ایجاد کنند که به این ترتیب به یک رسانه تعاملی تبدیل می شد. در کنشگری سیاسی عامه، ترانه و تصنیف به علت شفاهی بودن از سانسور می گریخت و ناقض اطلاعاتی را که نخبگان حاکم از رسانه های خود پراکنده می کردند منتشر و پیوندهای افقی را بین توده ها تقویت می کرد. از سوی دیگر، امکان تغییر و دستکاری در مضامین و عبارات تصنیف، وجهی دموکراتیک به این رسانه می بخشید. رسانه تصنیف کارکرد اعطای جایگاه اجتماعی و تحکیم هنجارهای اجتماعی را همچون هر رسانه دیگری دارا بود که توده های مردم در تقابل با گروه های حاکم از آن بهره می بردند. روش پژوهش توصیفی تبیینی با استفاده از داده های درجه اول از عصر قاجاریه است که به صورت کتابخانه ای گردآوری شده اند. پیش از این پژوهش مستقلی درباره کارکردهای رسانه ای تصنیف در حیات سیاسی عامه در دوره قاجاریه، عصر پیشامشروطه انجام نشده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان