فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
عنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجسته آلمانی و نظریه اجتماعی خاص آنان اطلاق می گردد که نظریه زیبایی شناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون می آید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که از اصالت آثار ادبی و خالق آن اثر می کاهند و آثار ادبی را یکسره محصول عوامل بیرونی تلقی می کنند- می کوشد به آثار ادبی نقشی مستقل تر ببخشد. اندیشمندان نظریه انتقادی برای هنر و به ویژه ادبیات، ملاک هایی برشمردند تا بر اساس بینش انتقادی خود، اصالت یک اثر ادبی را مورد نقد قرار دهند. در این نوشتار ابتدا مفاهیم اصلی در زیبایی شناسی انتقادی؛ چون انتقاد در هنر یا اثرادبی (critical of art)، منش ایدئولوژیکی- قوه سیاسی- هنر (Ideological nature of art)، هنر انقلابی (revolutionari art) و خودمختاری در هنر (Autonomy of art)، مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی دیوان فرخی دانسته شد که شاعر در حوزه زبان از رهگذر ترکیبات خاص، زبان حماسی، ایجاد تحول معنایی در تعبیرات رایج در غزل، کاربرد لغات فرنگی و اصطلاحات عامیانه نگرش انتقادی خاص خویش را ارائه کرده است
نظریه توصیف نیما در منظومه سریویلی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف نوعی بیان از سوی گوینده به عنوان شناسنده شئ در جهان بیرون، برای رسیدن به شناخت است. در ادبیات هدف از توصیف، ارائه تصویری عینی از تجربه انسان نسبت به یک صحنه، شخص یا احساس، از رهگذر واژه هاست. توصیف از مسائل برجسته شعر معاصر است و نیما آن را جزو مسائل محوری نگاه تازه خود قرار داده است. مساله این تحقیق بررسی این دیدگاه ها در منظومه سریویلی اوست. در این نوشتار انواع توصیف، تکنیک های بیانی و کارکردهای توصیف بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که توصیف در این منظومه بیشتر ابژکتیو (عینی) است تا سوبژکتیو (ذهنی)؛ تکنیک های بیانی دستوری نیز کاربرد بیشتری دارند تا تکنیک های شاعرانه؛ کارکرد توصیف شامل زیبایی آفرینی، واقعیت بخشی، بیان اغراق و کارکرد نمادین است. نیما در این منظومه توانسته است نظریه شعری خود را که نزدیک کردن شعر به نثر موزون، از یک طرف و اهمیت مشاهده دقیق، توصیف و روایت در شعر، از طرف دیگر است، به تصویر بکشد.
کدام حضرات، حضرت؟
نگاهی به «ما به روایت من» (گزیده اشعار علی رضا سپاهی لایین)
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
سیما - نگاشت
بررسی سیر تحول مضامین مادرانه درشعر چند شاعر زن از مشروطه تا امروز
حوزههای تخصصی:
شعر زنان عرصه بیان احساسات و عواطف آنان است. عاطفه مادری، اصیل ترین عاطفه زنانه است که در شعر زنان و مردان همواره نمود داشته است. در دوره معاصر با گسترش شعر زنان، تصاویر مادرانه نیز با قلم خود آنان ترسیم شده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی مضامین مادرانه در شعر چند شاعر زن مطرح (ژاله قائم مقامی، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی) از دوره مشروطه تا کنون است و به بررسی این نکته می پردازد که با ورود تفکر مدرن و گرایش به فردگرایی، احساس جدایی میان مادر و کودک چگونه در شعر این شاعران نمود یافته است. همچنین به بررسی این مطلب می پردازد که مضامین مادرانه در شعر این شاعران چه فراز و فرودی داشته و چگونه تبیین یافته است؟ گرچه عاطفه مادرانه همواره یکسان است، توجه به این نکته ضروری است که حوادث و پیشامدهای زندگی شاعر و اعتقادات و جهان بینی او، همچنین تحولات اجتماعی عصر و زمانه شاعر نیز در بروز نوع خاصی از مضامین موثر است. بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد که چهار محور بیان احساسات کودکان و مادران، گفتگوی مادر وکودک، آموزش های مادرانه و دیدگاه مادرانه نسبت به کل هستی از اصلی ترین مضامین مادرانه در شعر این شاعران است. در این مقاله ضمن بررسی مضامین مادرانه در شعر هر یک از شاعران، سیر تحولی این مضمون را نیز با توجه به عصر و دوره هر شاعر پی می گیریم.
دعوت به تأملی مکرر
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
مقایسه ساختار تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تشبیهات مخزن الأسرار و مطلع الأنوار، از وجوه مختلفِ بلاغی؛ یعنی موضوعی، طرفین تشبیه، زاویه تشبیه، ساختار شکلی، وجه شبه، ادات، حسی، عقلی و انتزاعی بودن، تشبیهات گسترده و فشرده، مفرد و مرکب بودن، بررسی، دسته بندی و مقایسه و پس از تطبیق تشبیهات هر دو شاعر، تحلیلی آماری و علمی از آن ارائه شده است. مسأله اصلی پژوهش بررسی و مقایسه تشبیهات این دو اثر از وجوه مذکور است، زیرا تشبیه یکی از مهمترین عوامل مخیّل شدن کلام و تولید شعر است و بررسی فرایند آن در دو اثر مورد بحث، مخاطب را از رازهای پنهان شعر نظامی و امیرخسرو آگاه می کند. از سوی دیگر در این پژوهش تأثیرات تشبیه بر ساختار زبانی و سبکی دو اثر نشان داده می شود. از اهداف این نگرش تحلیلی و تطبیقی، بررسی آماری تشبیهات هر دو شاعر و مشخص نمودن میزان ابتکار و تقلید هر یک و دست یافتن به دیدگاه جامعی درباره نوع و دسته بندی تشبیهات آنها است. این پژوهش کاملاً جنبه علمی دارد؛ یعنی تمام تشبیهات دو اثر مورد بررسی قرار گرفته است. (به دلیل محدودیت مقاله بخش هایی از آنها به عنوان نمونه ذکر شده، ولی آمارها و درصدها شامل تمام تشبیهات است).
نکته مهم آن است که مخزن الأسرار با 2254بیت، 631تشبیه و مطلع الأنوار با 3216بیت، 462 تشبیه دارد؛ یعنی نظامی با وجود ابیات کمتر، تشبیه سازتر و تصویرگرتر از امیرخسرو است. (زیرا از کل تشبیهات این دو اثر سهم نظامی 54%و سهم امیرخسرو39%است و 7% تشبیه مشترک دارند). از سوی دیگر میزان تراکم تشبیهات و تصویرگری دو شاعر متفاوت است؛ یعنی در هر 6/3 بیتِ نظامی یک تشبیه و در هر 7 بیت امیرخسرو یک تشبیه به کار رفته است که نشان دهنده تراکم تشبیه، تصویرگری و مخیّل بودن ابیات نظامی نسبت به امیرخسرو است. از نکات مهم دیگر مقاله، گرایش دو شاعر به اوصاف انسانی و مفاهیم مجرّد در اخذ مشبّه است، همان طور که در آوردن مشبّهٌ به بسامد استفاده از اشیا و اوصاف انسانی بیشتر است، از نظر زاویه تشبیه و نو و کهنگی آن، اگرچه نظامی از امیرخسرو مبدع تر است؛ اما در مجموع 16درصد تشبیهات نظامی و 13درصد تشبیهات امیرخسرو نو و ابداعی است و سایر موارد تکراری هستند. هر دو شاعر ساختار تشبیهی خاصی دارند که در یکی از طرفین تشبیه، یک ترکیب تشبیهی یا استعاره می آورند و تشبیهی خیال انگیز می آفرینند. از نظر ساختار شکلی هر دو شاعر از انواع مختلفی از تشبیه در شعر خود بهره جسته اند؛ ولی گرایش هر دو به تشبیه بلیغ و مفروق بیشتر بوده است. این پژوهش همچنین ثابت می کند که هر دو شاعر به تشبیهات حسی به حسی و عقلی به حسی، تشبیهات گسترده و مفرد بیشتر گرایش دارند.
لایه های پنهان در آوار روزمره گی ها
حوزههای تخصصی:
کی می رسد باران؟ (پیرامون جهان بینی شعر نو و مؤلفه های آن)
حوزههای تخصصی:
اگر کسی ادعا کند که وضعیت کنونی ایران و شرایط زیستن ما در این زمانه را به خوبی درک کرده است اما به شعر نو و جایگاه آن التفاتی نداشته باشد، قطعا باید در ادعای او شک کرد. در زمانهای که سخن گذشتگان به گوش ما غریب میآید باید به زبان زمانه یمان یعنی شعر نو گوش فرا دهیم. زبانی که رنگ زمانه اش را پذیرفته است و شاید زمانه را به رنگ خویش درآورده است! کسی می تواند از جایگاه فکری و اندیشهای شعر نو در تاریخ تفکر ایران سخن بگوید که علاوهبر آشنایی با ادبیات، که شرط لازم تأمل در شعر نو است، فلسفه بداند و همچنین به بررسی سیر تاریخ اندیشه و تفکر معاصر اهتمام جدی داشته باشد؛ ویژگی هایی که در محمدمنصور هاشمی جمع است.
نقد و بررسی تذکره عرفات العاشقین
حوزههای تخصصی:
بررسی سازوکار شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این مقاله تحلیل روابط شخصیت ها در خسرو و شیرین نظامی است. در این تحلیل از الگوی کنش گر گریماس استفاده شده است. شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس «کنش گر» در این روایت بازیابی شده که عبارتند از: فرستنده، دریافت کننده، فاعل، هدف، یاریگر و بازدارنده. براساس نتایج حاصل از این تحقیق در روایت خسرو و شیرین، فرستنده بخشی از شخصیت خسرو- ناخودآگاه او- است که در خواب و به صورت انوشیروان، نیای او، ظاهر می شود و بشارت شیرین و شبدیز را به او می دهد؛ دریافت کننده خسرو، فاعل: شیرین، هدف: رسیدن خسرو و شیرین به یکدیگر، یاریگر: شاپور و کنش گر بازدارنده: از طرفی مریم، همسر خسرو، است که با مرگ او کنش بازدارندگی اش به پایان می رسد و از طرف دیگر فرهاد است که بازدارندگی چندانی از او بروز نمی کند. «عشق فرهاد به شیرین» داستان عاشقانه ای به موازات عشق «خسرو و شیرین» نیست؛ بلکه در طول این روایت جای دارد و فرهاد به عنوان کنش گر بازدارنده (رقیب) ایفای نقش می کند. از این پژوهش بر می آید که الگوی گریماس در تحلیل شخصیت های منظومه خسرو شیرین تا حدی مفید و کارآمد است و براساس این الگو خواننده با ذهنیتی روشن می تواند روابط و مناسبات شخصیت ها را دنبال کند.
از مقایسه کنش گرهای فاعل، دریافت کننده و بازدارنده در دو روایت خسرو وشیرین و لیلی و مجنون می توان دریافت که آن چه از نظر داستان پردازان خسرو وشیرین ارزش به حساب می آمده، آزادگی شخصیت زن داستان و قاطعیت او در عمل بوده است، اما آن چه در نگاه داستان پردازان لیلی و مجنون ارزشمند بوده، پایبندی شخصیت زن داستان به آداب و رسوم اجتماعی و تبعیت او از فرمان پدر یا شوهر بوده است. این نکته بیانگر تفاوت فرهنگی جوامعی است که خاستگاه اولیه دو روایت بوده اند. طرح این نمونه زمینه ای برای تعمیم آن به دیگر داستان های عاشقانه فارسی است.
انواع ادبی و مضامین شعری در منظومه های عطار
حوزههای تخصصی:
هر نوع ادبی (literary genre) می تواند حاوی انواع دیگری نیز باشد. شعر عطار در مثنوی هایش، علی رغم اینکه جنبه تعلیمی دارد، در درون خود معانی و مضامین گوناگونی را جای داده است. این امر، بررسی این منظومه ها را از منظر انواع ادبی (literary genres) و مضامین شعری موجود در آنها لازم می نماید. با بررسی و مطالعه دقیق چهار منظومه عطار؛ یعنی الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر و مصیبت نامه در مجموع، بیست و هشت نوع ادبی و مضمون شعری در درون آنها یافت شد که نتیجه کار، آمار دقیق هر یک از انواع و مضامین در هر یک از منظومه ها و نیز بررسی تداخل و آمیختگی این انواع و مضامین در یکدیگر است.
وقتی کلمات متشنج می شوند
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه فواید الفواد : متن ، شواهد و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدود هفتصد سال است که فواید الفواد امیر حسن علا سجزی دهلوی در میان آثار مشابهش یعنی ملفوظات بعنوان اثری ماندگار در زمینه تصوف بحساب می آید.این اثر بر خلاف سایر آثار نوشته شده در این زمینه همچنان اعتبارش را بعنوان سندی قابل اعتماد و معتبر تاریخی دوران توقلق شاهی مربوط به تاریخ قرون وسطی هند، حفظ کرده است.
در این پژوهش من به این مساله پرداخته ام که چگونه و به چه دلیل فواید الفواد بعنوان یک سند تاریخی معتبر توانسته است بر شواهد شخصی تاریخ نگار تاثیر متقابل بگذارد و این دو همدیگر را کامل کنند. باور کلی بر این است که در تاریخ نگاری، برای اینکه بتوان به آن اعتماد کرد ، باید تاریخ نویس را حذف کرد یا نادیده گرفت ولی برعکس در فواید الفواد این حضور حسن سجزی است که اطمینان از معتبر بودن نوشته را به ما می دهد. اما حسن سجزی همچون تاریخ نگاران درباری هم عصر خویش، مانند امیر خسرو دهلوی نیست که به دلیل ارتباط نزدیکش با دربار آنچه می نویسد رسمی و دولتی باشد. در مورد سجزی، ارتباط وی با آنچه که او ثبت می کند هر چند سرشار از احساسات تاریخی اوست ولی متاثر از رابطه پیر و مرید است ( رابطه استاد و شاگرد ) و این کار از روی ایمان انجام می گیرد. من در این پژوهش خواهم کوشید تا فواید الفواد را اثری مفید در زمینه مرید – تاریخ نگار معرفی کنم که به هیچ عنوان قابل قیاس با آثاری که تماما تاریخ نویسی دولتی دوران حکومت سلطانهاست، نمی باشد.
ابهام گویی های سیاسی در منظومه های نظامی
حوزههای تخصصی:
اگر ادّعا کنیم سیاست، محوری ترین موضوع در زندگی و منظومه های نظامی البتّه به جز لیلی و مجنون است، مدّعای ما هیچ گونه مغایرتی با واقعیت ندارد. امّا اثبات آن در همه منظومه ها، و به تبعیت از آن در همه برهه ها از زندگی نظامی، نیازمند استنادها و استدلال های اقناع کننده است. او موضع گیری های خود را یا به شیوه کنایی و کلّی گویی، و یا با استفاده از نمونه های تاریخی و به صورت تمثیلی بازگو می کند تا حریم عزلت و عافیت طلبی او به مدد این گونه محافظه کاری ها از درگیری با حوزه سیاست و قدرت در امان بماند. مخزن الاسرار، تصویرهایی از بایدها و نبایدهای سیاسی و اجتماعی را در یک زمینه اخلاقی مذهبی به نمایش می گذارد. خسرو و شیرین، نمودی از بایدها و نبایدها در رفتارهای عاطفی سیاسی است، و هفت پیکر و اسکندرنامه نیز نمایشی از ارزش های آرمانی در حوزه کنش ها و منش های صرف سیاسی به شمار می روند. این منظومه ها، به رغم همه تفاوت ها، در یک موضوع اشتراک دارند که عبارت است از ترسیم ایده آل ها و آرمان های انسان ها در همه زمان ها و مکان ها. سخن شاعر در ابتدا بر سر یک جامعه اخلاقی و اعتقادی یا مدینه فاضله دینی دور می زند. سپس درصدد تصویر حالات عاطفی و عاشقانه و کنش های مطلوب و نامطلوب آدم ها در برابر آن بر می آید. آن گاه به جامعه سیاسی و شخصیت های مطلوب آن می پردازد و مدینه فاضله سیاسی خود را در دو مرحله و با دو شکل متفاوت آن آن چه به طور نسبی در تاریخ وطن موجود بوده است و آن چه به صورت مطلوب در تاریخ جهان بوده است به روایت می گذارد تا نارضایتی خود را از وضعیت موجود با پناه بردن به بیگانه چاره گری کرده باشد.