فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
عارفان در بیان اندیشه ها، انتقال معانی و احوال خود از زبانی استفاده می کنند که آن را زبان عرفانی می نامند. زبان عرفانی از دیدگاه های مختلف قابل بررسی است و عناصر متعددی در شکل گیری آن نقش دارد. بلاغت از جمله عناصر موثر بر زبان عرفانی فارسی است.
علم معانی با سنجش کلام، میزان اثر گذاری آن را بر مخاطبان تعیین می کند. موضوع علم معانی بررسی انواع جمله از جهت معانی ثانوی آن است و به مثابه ی ابزاری است که بلاغت و رسایی کلام را می سنجد؛ بنابراین به کمک قواعد و اصول این علم می توان میزان اثر گذاری انشا را در انتقال معانی بررسی کرد.
این مقاله بر آن است که نقش انشا را در تعلیم اندیشه های عرفانی و بیان تجربیات عرفانی، بررسی و تحلیل کند. به این سبب که در آثار فارسی عین القضات، جمله های انشایی و معانی ثانوی نقش مهمی دارد، آثار این عارف بزرگ برای تحقیق در این باب برگزیده شد.
وزن های قالب مثنوی
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۰
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی بر موسیقی شعر خاقانی شروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"از دیر زمان در شعر فارسى توجه به وزن و موسیقى شعر مطرح بوده است، به گونهاى که عروض و قافیه را به عنوان دو عنصر اصلى ساختمان شعر به حساب آوردهاند.هدف از این مقاله ارایه روشى منسجم در نقد علمى وزن شعر فارسى است.آنچه در نقد موسیقایى مورد عنایت است، توجه به رویکردهاى دیگر نقد ادبى در کنار وزن شعر است که مىتواند در نقد علمى مورد نظر قرار بگیرد؛به عبارتى مسائلى چون سبکشناسى وزن شعر؛روانشناسى وزن؛نقد نوعى و وزن؛ زبانشناسى و وزن و...تأکید بر شعر خاقانى و اعمال نظریات انتقادى، چاشنى مطالب انتقادى است. زیبایىشناسى اوزان شعر خاقانى همراه با ملاحظات آمارى 50 قصیده و...از مهمترین بحثهایى است که در دیوان خاقانى مورد مطالعه قرار گرفته است و نتایج تحلیلى آن در این مقاله آمده است.
"
کلک تقد کتاب: از میراث ادب فارسی (نقد مفلس کیمیا فروش)
منبع:
کلک مرداد ۱۳۷۳ شماره ۵۳
حوزههای تخصصی:
نگرش دینی شاعران دوره مشروطه
حوزههای تخصصی:
در دوره مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، به دلیل تفاوت هایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاه های خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفاده ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظه کاران مخالف تجدد و مشروطه خواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تامل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسیده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار می دهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه می داند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنت های دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تاکید می کند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنت های دینی می پذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنت ها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تاکید می کند.
خوانش بینامتنی پیکر فرهاد و بوف کور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر نظریه بینا متنیت هیچ متنی در انزوا شکل نمی گیرد و نمی توان آن را بدون ارتباط با متون دیگر خواند یا تفسیر کرد. در روند خوانش داستان پیکر فرهاد تاثیرپذیری از بوف کور به روشنی محسوس است در واقع در این اثر، مؤلف نشانه هایی به کار می برد که با بررسی این نشانه ها می توان جنبه های بینامتنی را تشخیص و منابع آن را شناخت. این تحقیق با استفاده از روشِ تطبیقی و بر اساسِ نظریه بینامتنیت و بررسیِ شواهد به دنبالِ اثباتِ این فرضیه است که وجوهِ اشتراک بین داستانِ پیکر فرهاد و بوف کور که در پارهای موارد ماهیتِ تقلیدی پیدا می کند اتفاقی نبوده و این امر بیانگرِ تاثیرپذیریِ عباس معروفی از صادق هدایت در خلق این اثر است. همسانیِ پیرنگ، شیوه ی روایی یکسان(جریان سیال ذهن)، اعتقاد به تناسخ، استفاده از نماد های مشترک مانند نیلوفر کبود و ... از گزاره های مشترک این دو متن است و بررسی و تحلیل این اشتراکات در جهتِ اثباتِ بینامتنیتِ این دو متن از مهم ترین دستاوردهای این مقاله است.
تحلیل روانشناختی تیپ شخصیّتی «پادشاه» در داستان پادشاه و کنیزک مثنوی بر مبنای الگوی اناگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اناگرام یکی از الگوهای مهم شناخت شخصیّت در روانشناسی نوین است که با به کارگیری آن می توان نوع تیپ شخصیّتی هر فرد را از میان تیپ های نه گانه بازشناخت. مولوی در مثنویهمانند یک هنرمند سترگ به خلق شخصیّت ها پرداخته است و همچون روانشناسی چیره دست از لایه های درونی شخصیّت های داستان های خود آگاه است. یکی از داستان های مهم و برجستة ادبی تعلیمی در مجموعة حکایت های دویست و چندگانة مثنوی، داستان «پادشاه و کنیزک» است که پادشاه نقش اوّل یا شخصیّت اصلی این داستان را اجرا می کند. مولوی با شیوه های مختلفی که در شخصیّت پردازی به کار برده، مسیر شناخت نوع شخصیّت پادشاه را بر اساس الگوی اناگرام هموار ساخته است. فضای کلی داستان، گفتار، اعمال، رفتار و ارتباط پادشاه با شخصیّت های دیگر و نیز جایگاه فردی و اجتماعی او، زمینة این نوع بررسی و تحلیل را فراهم کرده است. این جستار به شیوة تحلیلی توصیفی بر آن است تا ویژگی های شخصیّتی پادشاه را بر اساس تیپ هشتم الگوی اناگرام که همان تیپ «حاکم، رئیس و کنترل گر» (Challenger) است، با استناد به محتوای داستان پادشاه و کنیزک بررسی و تحلیل کند و یافته ها را به صورت شکل و جدول ارائه نماید.
پژوهشی در کاربرد آرایه های ادبی در طنز معاصر فارسی و مقایسه اجمالی آنها در طنز انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ارائه چند تعریف متداول از طنز به مفهوم امروزین آن و با مروری بر پیشینه طنز در ادبیات کلاسیک فارسی، این پژوهش به پیدایش و تکامل طنز اجتماعی-سیاسی در ایران، به منزله یک نوع ادبی مستقل در ادبیات فارسی، در آستانه نهضت مشروطیت و پس از آن می پردازد. نگارنده ساختار صوری طنز سیاسی-اجتماعی معاصر فارسی را از منظر کاربرد آرایه های کلامی مورد بحث قرار داده؛ نمونه هایی از هر یک در جای خود ارائه کرده؛ طنز فارسی را از دیدگاه به کار گیری ابزارهای بیانی، صنایع بدیعی، و آرایه های ادبی با نمونه هایی از طنز انگلیسی مقایسه؛ و در انتها، به دشواری برگردان آرایه های کلامی طنز از زبانی به زبان دیگر اشاره کرده است.
حدیث عشق
حوزههای تخصصی:
سعدی با بلاغتی استوار و هنرمندانه و دریافتی زیرکانه و معقول که با تفکرات و اندیشههای گوناگون او انطباق دارد، قالبهای ادبی، انواع شعر، گونههای معانی و نحوههای مختلف تاثیرگذاری متناسب را انتخاب میکند. وی زلالترین و بیپردهترین عواطف و احساسات شخصی و غنایی خویش را در غزل منعکس میسازد. غزل سعدی دارای ویژگیهای ساختاری و درونمایههای انحصاری خاصی است. عشق مرکز آتشفشان عاطفی و ذهنی غزل سعدی است. سعدی رابطه عاشق و معشوق را که برآیندی از اوضاع و احوال عاطفی زمان اوست، به نحوی پرتحرک و پویا مطرح میسازد و گاهی نیز بیخبران از عشق و ماجرای آن را مورد اعتراض و شکایت قرار میدهد. سعدی شیفته عشق است و این شیفتگی را با هرچه کامل تر و متنوعتر ارایه کردن تصویر معشوق به نمایش میگذارد. این مقاله نیز به بررسی عشق در غزلیات سعدی میپردازد.
بررسی تطبیقی رئالیسم جادویی در دو رمان سرزمین گوجه های سبز و صد سال تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی یکی از شیوه های داستان نویسی مدرن است که در آن، تمامی حوادث غیرواقعی و خیالی در بستر داستان، کاملاً حقیقی و طبیعی جلوه می کنند؛ به گونه ای که خواننده به سادگی می پذیرد. در همین رابطه به نظر می رسد دو رمان سرزمین گوجه های سبز اثر هرتا مولر و صدسال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز با مفاهیم و مبانی رئالیسم جادویی پدید آمده اند. هدف، بازخوانی جایگاه رئالیسم جادویی در این دو رمان است. همچنین چگونگی تلفیق این دو عنصر در دو رمان یادشده، مسئله مقاله است. مولر و مارکز هر دو، رمان هایشان را به شیوه رئالیسم جادویی نوشته اند اما وجوه تمایز و تفاوت این دو رمان، از شباهت های آنها بیشتر است. سؤالی که در این زمینه مطرح می شود این است که رئالیسم جادویی به عنوان یک روش رمان نویسی مدرن تا چه میزان در سرزمین گوجه های سبز و صدسال تنهایی نمود یافته است؟ یافته های مقاله که با روش توصیفی تحلیلی به دست آمده، این فرضیه را به اثبات می رساند که هرتا مولر در سرزمین گوجه های سبز سعی کرده است رابطه سیاست و جامعه را با رئالیسم جادویی بازخوانی کند حال آنکه مارکز تعامل و تضاد سنت و مدرنیسم را در صدسال تنهایی بازنویسی می کند. سبک رئالیسم جادویی در دو رمان یادشده، مفاهیم و معانی و ساختارهای مشترکی را نشان می دهد که اولویت آنها ملی و محلی نبوده بلکه مخاطب آنها جهانی است.
بررسی صور ابهام و عوامل آن در رسائل عرفانی سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار صور ابهام و عوامل ایجاد آن را در رسائل عرفانی سهروردی- که از نوع داستان های رمزی هستند- بررسی کرده ایم. از آن جا که بیان عرفانی رمزی از نوع مفاهیم معرفتی است و طریقة تعبیر از آن فقط از طریق الفاظ متشابه ممکن است، سهروردی برای تبیین آن مفاهیم به تمثیل روی آورده است. تمثیل های رمزی او از روایت داستانی و نماد تشکیل شده و همین غلبة نمادها بر روایت داستانی ایجاد ابهام کرده است. در این مقاله بر اساس تأویل هایی که تا کنون از تمثیل های سهروردی صورت گرفته، ابهام های باقی مانده در این تمثیل ها و عوامل آن بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میزان ابهامات در هر یک از این تمثیل ها، اولاً به پیش زمینة فکری و عقیدتی مخاطب و میزان آشنایی او با ذهنیّت و جهان بینی سهروردی و ثانیاً به نوع نمادهای بهکار رفته در تمثیل(اساطیری، شخصی و تکراری بودن نمادها) بستگی دارد. بالاترین سطح ابهام را در رسائل آواز پر جبرئیل، عقل سرخ، فی حقیقة العشق و رسالة الطّیر می توان دید.
متناقض نما در شعر معاصر عربی بر اساس شعر محمود درویش، امل دنقل و سعدی یوسف»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع آشنایی زدایی در زبان انتخاب بیان پارادوکسی است که علمای بلاغت ما آن را نشناخته و جزو تضاد به شمار آورده اند.گرچه در ادب عربی از دیرباز متناقض نما به کار رفته است، اما به عنوان ترفندی شاعرانه در کتاب های صناعات شعری نیامده و شاعران از طریق ادبیات غرب با آن آشنا شده اند. پارادوکس در زبان شعر معاصر عرب در دو ساختار نحوی و معناشناختی شکل می گیرد. پارادوکس از جهت دوسویه آن دو قسم است: یکی پارادوکس نزدیک و دیگر پارادوکس دور.دو طرف متناقض در تصویر پارادوکسی مانند دو تیغه قیچی اند که ذهن معتاد به امور عادی را می گزند. هرچه فاصله میان دوسویه کمتر باشد بر بلاغت سخن افزوده می شود و پایه و مایه سخن بالاتر می رود.
خوانشی پست مدرن از مفهوم تاریخ در دو نمایشنامه آرکادیا اثر تام استاپارد و مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی (عنوان عربی: قراءة ما بعد حداثیة لمفهوم التاریخ فی مسرحیتی آکاردیا لتوم استوبارد وموت یزدجرد لبهرام بیضایی)
حوزههای تخصصی:
در دهه های، اخیر نقدهای بسیاری پیرامون مفهوم تاریخ و اموری که تاریخ نگاران همواره به آنها توجه کرده اند، در محافل علمی و فلسفی پسامدرن مطرح شده است.مهمترین پیامد این نقدها، به چالش کشیده شدن رسالت تاریخ در ارایه تصویری دانشورانه و عینی از رویدادهای گذشته است. این دیدگاه نسبی در پیوند با درستی تاریخ، با زیر سوال بردن سرشت و طبیعت آن، امکان دستیابی به حقیقت تاریخی را مورد تردید قرار می دهد و بیان می دارد که تاریخ نگاران، همواره با تکیه بر قدرت تخیل و وابستگی های باور شناختی خویش، رویدادهای گذشته را بازسازی کرده اند. در راستای سست شدن مفهموم تاریخ در قلمرو فلسفه، در حوزه ادبیات نیز نویسندگان برآن شدند تا در آثار خود تاریخ را بدان شیوه ای که خود می خواهند، روایت کنند. دستاورد این نگرش، پیدایش گونه ای ادبی است که می توان در فارسی آن را جایگزین تاریخ نامید. در این جستار، تلاش شده است ابتدا تصویری فراگیر از رویکرد پسامدرنیسم به تاریخ ارایه شود و پس از آن، دو جایگزین تاریخ آرکادیا و مرگ یزدگرد، از دو نویسنده انگلیسی و ایرانی، تام استاپارد و بهرام بیضایی، از این دیدگاه واکاوی شود. در این جستار، پژوهشگران، شگردها و فنون مشترکی را بررسی می کنند که این دو نویسنده به شیوه هایی متفاوت در این دو اثر به کار بسته اند تا بدین گونه ارزش و اعتبار تاریخ را به چالش بکشند و زمینه را برای سر برآوردن خرد روایت های تاریخی خود فراهم کنند.چکیده عربی:عرضت المجالس العلمیة والفلسفیة لما بعد الحداثیین فی العقود الأخیرة، انتقادات وفیرة علی هامش التاریخ، والأمور التی اعتنی بها المؤرخون، ما أدی إلی تحدی غایات التاریخ لتقدیم صورة علمیة وواقعیة عن أحداث الماضی. هذه الرؤیة النسبیة فی علاقتها مع صحة التاریخ تشک فی الوصول إلی الحقائق التاریخیة بعد الشک فی طبیعة التاریخ وجوهره وتؤکد علی أن المؤرخین دوما حاولوا تصویر أحداث الماضی باعتمادهم علی الخیال وانتماءاتهم الفکریة. وهذا الأمر تسرب إلی دائرة الأدب أیضا، إذ حاول الأدباء ذکر الأحداث التاریخیة وفقا لأهواءهم. وهذا أدی إلی ظهور نوع أدبی یمکن اعتباره فی الفارسیة، بدیلا للتاریخ. حاول المقال تقدیم رؤیة شاملة عن نظرة ما بعد الحداثیین للتاریخ، ثم یدرس بدیلی التاریخ: آرکادیا وموت یزدجرد، للکاتبین الإنجلیزی والإیرانی توم استوبارد وبهرام بیضائی، وفقا للرؤیة المذکورة، کما یلقی المقال الضوء علی أسالیب الکاتبین، وفنونهما المشترکة التی تم استخدامها فی هذین الأثرین بطرق مختلفة، لتحدی مکانة التاریخ، تمهیدا لظهور روایتیهما التاریخییتین.
بررسی ساختمان فعل های ساده در آثار منثور فارسی از آغاز تا پایان قرن پنجم(مقاله علمی وزارت علوم)
نگاهی به طبیعت در آثار جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت و مظاهر آن، از دیرباز در آثار ادبی و هنری، ظهور و حضوری گرم و پر نشاط داشته است؛ اما نویسندگان و شاعران رمانتیک در آثار خود به طبیعت را زنده، زیبا و همچون پناهگاه روحی برای خویش تصویر کرده اند. جبران خلیل جبران، نویسنده و نقاش لبنانی نیز همانند نویسندگان و شاعران رمانتیک بزرگ دیگر، در آثار خود طبیعت را به عنوان یکی از عناصر و وسایلی که می تواند التیام بخش دردهای انسان معاصر باشد به وفور آورده است. در این مقاله پس از نگاهی کلی به جایگاه طبیعت در مکتب ادبی رمانتیسم و نوع نگرش رمانتیک ها به طبیعت و تصویر آن در آثارشان، جایگاه طبیعت در اندیشه و آثار جبران بررسی شده و بعضی از مهمترین اصول نوع نگرش جبران به طبیعت بیان شده است. با مطالعه آثار جبران می توان دریافت که او نیز مانند دیگر رمانتیکهای بزرگ به طبیعت و پدیده های آن در آثار خود حیات و اصالت بخشیده، و با دیدگاهی عاطفی به توصیف پدیده های طبیعی پرداخته است؛ از سوی دیگر او مانند دیگر نویسندگان بزرگ رمانتیسم، به تمجید زندگی روستایی در برابر زندگی شهری پرداخته است. از لحاظ فنی نیز اعتقاد جبران به زنده بودن طبیعت و اجزای آن باعث شده است که او از صنایع ادبی مانند تشخیص در تصویرگری پدیده های طبیعی استفاده نماید به طور خلاصه باید گفت که طبیعت در آثار جبران زنده و زیباست و همینگونه نیز توصیف شده است.
کلک نقد ادبی: خرد هرمنوتیک
منبع:
کلک خرداد ۱۳۷۲ شماره ۳۹
حوزههای تخصصی:
یادداشتی درباره ی رمان "دگرگونی" اثر میشل بوتور
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۸
حوزههای تخصصی:
تحلیل گروه فعلی هسته ای زبان فارسی بر پایه برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ساخت سازه ای درونی و شیوه اشتقاق نحوی گروه فعلی هسته ای (VP core) در زبان فارسی بر اساس برنامه کمینه گرا (Minimalist Program) مبتنی بر نظریه چامسکی (1995) مورد بررسی قرار می گیرد. گروه های فعلی هسته ای زبان فارسی با توجه به ماهیت لازم یا متعدی بودن هسته واژگانی ترکیب سازه ای گوناگونی دارند. در این بررسی بحث خواهد شد که در اشتقاق ساخت سازه ای گروه فعلی هسته ای و در نهایت جمله یا بند (اصلی/ درونه ای) در این زبان عملیات، اصول و روابط نحوی ویژه ای مانند: گزینش(Select (tion) , ادغام(Merge(er) ، اصل هسته(Headedness) Principle) ، رابطه متممی (complementhood) و رابطه تتایی (thematic relation) دخیل هستند و باعث تولید اشتقاق های زبانی همگرا(convergent) می شوند. به علاوه، نشان داده خواهد شد که در ساخت گروه فعلی هسته ای زبان فارسی، رابطه هسته-هسته موجود بین فعل هسته متعدی و هسته سازه های متمم گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای با هسته متمم بندی (clausalcomplement) متفاوت است.