فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۰۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیدایش شیوه های تازه روایت در دو قرن اخیر، موجب پیشرفت روزافزون علم روایت شناسی در دهه های اخیر شده است. از جمله این مباحث، مقوله زمان در روایت است. یکی از محققانی که به چگونگی زمانمندی در روایت پرداخته، ژرار ژنت فرانسوی است که نظر خود را در قالب سه مبحث «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده است. از آنجا که مطالعه دقیق عناصر سازنده یک روایت و بازنمود قوانین حاکم بر آن، ما را در شناخت بهتر سازوکار و روابط درونی عناصر روایی یاری می دهد؛ در این مقاله بر اساس نظریه ژنت، نشان می دهیم که چگونه مولانا، به عنوان یک داستان پرداز کلاسیک، از تمام ظرفیت های ادبی- روایی عنصر زمان در حکایت «پادشاه و کنیزک» در مثنوی بهره می برد و در مسیر حرکتش از زمان تقویمی به زمان روایی، با استفاده مناسب از تغییر در نظم خطی زمان پی رنگ و تفصیل و تکرار در شرح برخی کنشها، نوع خاصی از زمانمندی را ایجاد می کند که ارتباطی مستقیم و معنادار با القای حس تعلیق و انتظار در مخاطب داستان دارد.
نقد روایتشناختی سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۸ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
روایت را میتوان همچون جنبههای درهم بافتهای از متن و اثر ادبی به شمارآورد که به همراه زبان، یکی از مهمترین حوزههای نظریه ادبی به شمار میرود. روایتشناسی، در باره شیوههای مختلف بیان رویدادها و تحلیل ادبیات روایی نظیر رمان، داستان کوتاه و حماسه به بحث میپردازد. هر کدام از این شیوهها، متن ادبی را از زاویهای خاص بررسی میکند. شناخت روایت به منتقد، در نقد و تحلیل داستان و عناصر داستانی و نیز به آفریننده داستان در فرایند آفرینش داستان کمک میکند. پژوهشگران از راه روایتشناسی داستان، ساختار و مناسبات درونی نشانهها را در متن باز مییابند. در این مقاله کوشیده شده است به بررسی روایت در سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی (خانهای برای شب، دشنام و صدا که میپیچد) و مسائلی را که در خواندن داستان اهمیّت دارند، امّا از جهتی به قدری آشکارند که گاه دیده نمیشوند، پرداخته شود؛ درک شیوههایی که ما را به برداشتی تازه و نو از داستان میرساند و ارائه تفسیری بهتر از داستان که بهسادگی از روساخت متن، قابل درک نیست.
فصلی از رمانی که هرگز چاپ نمی شود
منبع:
آزما بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
سیمای شاپور در منظومه خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به شخصیتهای هر داستان و تحلیل وبررسی ویژگیهای آن از جمله مباحثی است که درپژوهشهای ادبی جایگاه خاصی یافته است. شناسایی و معرفی این شخصیتها و ویژگیهای آنان به شناخت بهتر و دقیقتر از داستان و نویسنده یا سرایندهآن منجر می شود. برخی از این شخصیتها با توجه به حضور و نقشی که درداستان دارند به عنوان شخصیتهای اصلی شناخته می شوند و داستان حول محور شخصیت و اعمال آنها شکل گرفته است. شخصیتهایی نیزهستند که به ظاهر نقش چندان مهمی درروند داستان ندارند، اما با کمی دقت و دوباره خوانی داستان می توان به تاثیر شگرف و نقش کلیدی ـ اما پنهان ـ آنان پی برد، چونان که اگرآن شخصیت حذف شود، روندکلی داستان دگرگون می شود.در داستان خسرو شیرین، همان گونه که از نامش بر می آید، شیرین و خسرو نقشهای اصلی را دراین داستان ایفا می کنند و شاپور شخصیتی است کلیدی اما درتحلیل هایی که ازاین داستان ارایه شده است چونان که باید به این شخصیت پرداخته نشده است.در این مقاله کوشش شده است، جنبه های مختلف شخصیت شاپور، نقش وتاثیراو در شکل گیری و جهتیابی داستان خسرو و شیرین تحلیل شود و توانمندی نظامی گنجوی در خلق چنین شخصیتهای پیچیده و موثر و استفاده بهینه او از این شخصیتها در ساختار داستان مورد بررسی قرارگیرد.
بررسی سفرنامه ابن بطوطه از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه آیینه ای ا ست که می توان انعکاس تصویر زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آداب و رسوم و باورها و اعتقادات، رفتار و کردار و فراز و نشیب های زندگی جوامع مختلف را در آن دید، تصویری گویا و روشن و تا حدود زیادی خالی از غرض ورزی و ملاحظه.از جمله این سفرنامه ها، «سفرنامه ابن بطوطه» است که سند گویای بسیاری از جوامع اسلامی و جوامع شرقی در قرن هشتم هجری است. این جهانگرد پرشور مراکشی، ضمن سفر به سرزمین های مختلف، گزارشی جذاب، صادقانه و دقیق از چگونگی معیشت مردم، وضع شهرها، صنایع و تولیدات، مدارس و خانقاه ها، راه و رسم دربارهای مختلف، آداب و رسوم مذهبی مردم، عملکرد طبقات حاکم و ... به دست می دهد که از دیدگاه ادبیات تطبیقی بسیار ارزشمند و حایز اهمیت است؛ چرا که در ادبیات تطبیقی، بررسی فرهنگ عامه (فولکلور) و تصویر آن از نگاه دیگران، یکی از محورهای مهم شناخت ملت ها و مقایسه آنها با یکدیگر است.این پژوهش به بررسی سفرنامه «ابن بطوطه» از دیدگاه ادبیات تطبیقی و بر اساس مکتب فرانسه می پردازد، زیرا این مکتب است که به بررسی سفرنامه ها و تصویر یک کشور از دیدگاه ادبیات کشور دیگر اهتمام می ورزد.
شرح زندگانی من
سیری در سلوک هند
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
روایت های مطایبه آمیز هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطایبه جهان طرفه ای از واقعیت های معکوس است که همزمان به واقعیت و ضد آن میپردازد.. بنابراین برای بررسی دقیق متن مطایبه آمیز باید به اشکال، انواع و شگردهای مطایبه توجه کرد. مطایبه میتواند به شکل هزل، هجو و یا طنز ظاهر شود و شوخیهای مبتنی بر هریک از این اشکال را میتوان در قالب های لطیفه، حکایت، قصه و... بیان کرد. در این مقاله ضمن تعریف انواع و اشکال مطایبه و ذکر نمونه هایی از قصه های مطایبه آمیز هزارویکشب، ابتدا این حکایت ها از لحاظ عنوان به سه دسته طبقه بندی گردیده، سپس از منظر صفات نوعی تیپ- قهرمان قصه ها مطالعه شده و در نهایت شگردهای خنده آور این قصه ها، ازجمله واژگونگی موقعیت، عدم تجانس، تضاد و اغراق و تصادف، پایان غیرمنتظره، اعمال غیرعادی اشخاص و ... مورد واکاوی قرار گرفته است.
بررسی ساختار روایی دو روایت از داستان غنایی «یوسف و زلیخا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان یوسف و زلیخا از جمله داستان هایی است که در ادبیات فارسی بازنمودی گسترده داشته است. افزون بر تلمیحات و مضمون پردازی های فراوانی که با توجه به اشخاص و رویدادهای این داستان در متون ادبی دیده می شود، روایت یادشده با شاخ و برگ ها و رنگ آمیزی های گوناگون، گاه به صورت منظومه ای مستقل، به رشته نظم درآمده است. واکاوی این منظومه ها نشان می دهد که با وجود یکسان بودن شخصیت ها و رویدادهای اصلی، میان این روایت ها، از دید ساختاری و از دید محتوا و درون مایه تفاوت های چشم گیری وجود دارد. در این پژوهش تلاش شده تا دو روایت از داستان یوسف و زلیخا، یکی منسوب به ابوالقاسم فردوسی و دیگری متعلق به نورالدین عبدالرحمان جامی، از نظر چارچوب روایی و ساختار با هم سنجیده و موارد اشتراک و اختلاف آن ها از نظر گذرانده شود. از آن جا که منظومه یوسف و زلیخای جامی حوادث زاید، واقعه ها متناقض، تصادف و وقایع مبهم کم تری را که از عوامل ضعف پیرنگ شمرده می شوند، دربر دارد، در مقایسه با منظومه منسوب به فردوسی که بسامد عناصر یادشده در آن بیشتر است، از طرحی منسجم تر و سالم تر برخوردارست و علاقه خواننده را برای دنبال کردن حوادث داستان تا پایان، بیشتر برمی انگیزد.
شخصیت پردازی در رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برگزیدن شخصیت یا شخصیت های مناسب، با صفات و خصال و توانایی های ویژه خود، یکی از فنون مهم و قابل دقت در داستان پردازی است. در یک داستان کوتاه از یک شخصیت اصلی و در داستان بلند از چند شخصیت سخن می رود که هر یک کاری انجام می دهند، وظایفی به عهده دارند و در موقع لازم پا به صحنه می گذارند. در این مقاله با توجه به اهمیت شخصیت در داستان، به بررسی شخصیت های رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد پرداخته شده است.
در باره خودم
مقایسه "مجنون و لیلی" عبدی بیک نویدی با "لیلی و مجنون" نظامی
حوزههای تخصصی:
"عبدی بیک نویدی، از جمله مستوفیان، مورخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همت گماشت. به رغم آنکه عبدی بیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی به شمار می رود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خویش سلامت نسبی دارد، در ایران کمتر بررسی شده است. در مقاله حاضر با مقایسه تطبیقی منظومه های مجنون و لیلی عبدی بیک و لیلی و مجنون نظامی، برجسته ترین شاخص های شعری وی در منظومه مجنون و لیلی، بر اساس مقایسه محتوایی و ساختاری- زبانی، دیدگاه شیعی و کلامی شاعر، دیدگاه وی نسبت به شاعری، نسبت به زن، عشق، ویژگی های داستانی و هنری اشعارش، توصیفات، تصویرسازی، دایره واژگانی و... بررسی شده است.
"
دو بانوی عشق مقایسه تحلیلی-انتقادی شخصیت و جایگاه «هلن» و «منیژه» در دو حماسه ایلیاد و شاهنامه
حوزههای تخصصی:
حماسه های بزرگ ایران و یونان -شاهنامه و ایلیاد- از جهات فراوانی قابل بررسی و مقایسه اند؛ از آن جمله جایگاه شخصیت زن در این دو کتاب و به ویژه «هلن» ملکه زیبایی و منیژه بانو فرد دلداده «بیژن».هلن» به روایت «هومر»، زیباترین زن جهان، همسر «منلاس» است که دلداده «پاریس» پسر «شاه پریام» پادشاه «تروا» میشود و به همراه «پاریس» با دستبرد به خزانه پادشاهی به «تروا» می گریزد و زمینه جنگ طولانی و طاقت فرسای یونانیان با «تروا» را فراهم می سازد.اما «منیژه» با آنکه دختر شاه توران زمین است و با عشق خود به «بیژن» -پهلوان ایرانی- به همسری او درمی آید، در پس گرفتاری همسر دلبندش، در کنار او می ماند و برای رهایی همسر و معشوقش، با «رستم» -پهلوان نامدار ایرانی- همکاری می کند. این دو بانو، هر دو، شاهزاده و عاشق پیشه اند ولی یکی همسر و فرزند را به سبب کامجویی با «پاریس» رها می کند و دیگری با رها کردن خانواده شاهی خود، از همسر محبوبش تا پای جان حمایت می کند و اسباب نجات او را فراهم می سازد.این نوشتار، عهده دار بررسی ویژگی های انسانی، اجتماعی و عاطفی این دو بانو در این دو حماسه جاوید است.
همبستگی میان بازنمایی وجوه رنگارنگ گفتار و اندیشه با تمرکز بر سخن غیرمستقیم آزاد
حوزههای تخصصی:
این مقاله، همبستگی میان بازنمایی وجوه مختلف گفتار و اندیشه را در متون روایی بررسی و بر سخن غیر مستقیم آزاد تأکید می کند. پس از اشاره به بازنمایی گفتار و اندیشه از نظر ژنت، در بخش میانی مقاله، به وجوه رنگارنگ گفتار و اندیشه از محاکاتی ترین تا خودگوترین حالت اشاره و همبستگی میان این وجوه در پرتو آراء و نظرات صاحب نظران بررسی می شود. سپس، از میان این وجوه، بر سخن غیرمستقیم آزاد تمرکز و آرای نظریه ردازان از بالی تا چتمن، تولان و سرانجام مک هیل در پرتو اشاره به نمونه های داستانی مرور می شوند. در پایان این نتیجه حاصل می آید که وجوه اندیشه و گفتار، سخنان و افکار اشخاص داستانی و نیز راوی را بازتاب داده و سخن غیرمستقیم آزاد به سبب ماهیت دو پهلوی خود، به ابهام هنری و نیز کنایه دامن می زند.
مقایسه نمودهای جنگ در رمان سووشون سیمین دانشور و رمان اسیر خشکی ها اثر دوریس لسینگ در پرتو نقد زنانه شوالتر (عنوان عربی: دراسة تجلیات الحرب فی روایة سووشون لسیمین دانشور وروایة أسیر البراری لدوریس لیسنج فی ضوء نقد شوالتر النسوی)
حوزههای تخصصی:
رمان اسیر خشکی ها، چهارمین جلد از سری رمان های بچه های وحشت لسینگ است. طبق آنچه کلین به نقد از لسینگ نوشته، در نگارش سری رمان های بچه های وحشت، لسینگ بیش از پیش مصاحبه های زندگی اجتماعی و شخصیتی خود را شرح داده است (15). از سویی دیگر، طبق مصاحبه های انجام شده با دانشور که نمونه ای از آن در کتاب شناخت و تحسین هنر او به چاپ رسیده وی در نگارش سووشون، از حقایق زندگی خود و پیرامون اجتماعی اش الهام گرفته است (467). با توجه به تفاوت تجربه شخصی و اجتماعی دانشور و لسینگ از جنگ، در مقاله حاضر برآنیم تا با استفاده از تئوری نقد زنانه شوالتر، نمودهای جنگ را در دو رمان اسیر خشکی ها و سووشون مقایسه کنیم. به نظر شوالتر، زنان نویسنده، هرچند ازنظر جغرافیایی از هم دور باشند، در واکنش به یک واقعیت اجتماعی مشترک (نظیر جنگ)، سبک نوشتاری مشترکی به کار می گیرند و از رفتار نوشتاری مشابهی پیروی می کنند.چکیده عربی:تعدّ روایة أسیر البراری الجزء الرابع من سلسلة روایات أطفال العنف للیسنج. وبالنظر إلی ما کتبه کلاین نقدا علی لیسنج، فإنها شرحت فی مجموعة روایات أطفال العنف حیاتها الشخصیة والاجتماعیة أکثر من ذی قبل. ومن ناحیة أخری تصرح سیمین دانشور فی حوارات أجریت معها، وطبع نموذج منها فی کتابها معرفة الفن والإشادة به، أنها کانت متأثرة فی روایتها سووشون من حیاتها الشخصیة والاجتماعیة. حاول هذا المقال دراسة تجلیات الحرب فی روایتی أسیر البراری وسووشون فی ضوء النقد النسوی لشوالتر، وعلی أساس تباین التجارب الشخصیة والاجتماعیة عند الأدیبتین عن الحرب. یری شوالتر أن الأدیبات، بالرغم من بعد المسافات الجغرافیة، یستخدمن أسلوبا مشترکا فی کتابتهن عندما یعالجن واقعا اجتماعیا مشترکا کالحرب.
مقایسه هفت روایت وامق و عذرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وامق و عذرا از جمله عشاق مشهور و زبانزد ادب فارسی و نام یکی از منظومه های عاشقانه عنصری است که به سبب شهرت، بازتاب وسیعی در شعرغنایی فارسی داشته است. این منظومه تا مدتها مفقود بود و تنها در چند دهه پیش، ابیاتی از آن به دست آمد که با کمک ابیات پراکنده موجود در فرهنگها و منابع دیگر، ابعادی از داستان روشن شد.
از این مثنوی عنصری، که به بحرتقارب سروده شده، 26 اثر به فارسی و ترکی به نظم و نثر تقلید شده است، لیکن نظیره های آن با اصل داستان تفاوت کلی دارد. اصل داستان یونانی است و جز نام عشاق، تمامی جایها و نامها نیز یونانی است. این داستان در عصر ساسانی به پهلوی و سریانی و در دوره اسلامی به عربی ترجمه شد.
در این مقاله نویسنده می کوشد ضمن گزارش و تحلیل روایت عنصری، آن را با شش روایت دیگر مقایسه کند تا میزان شباهت ها و تفاوتها و پایبندی نظیره سازان به اصل داستان را معلوم و مشخص سازد. به دلیل حجم زیاد مقاله، خلاصه داستانها حذف شد. سرایندگان این شش روایت عبارتند از: قتیلی بخارایی (قرن ده)، خواجه شعیب جوشقانی (قرن یازده)، صرفی کشمیری (قرن ده)، حسینی شیرازی (قرن سیزده)، صلحی خراسانی (قرن یازده)، میرزا محمد صادق نامی اصفهانی (قرن سیزده) در بخش دوم مقاله، هجده بنمایه مشترک هفت روایت وامق و عذرا مقایسه و تحلیل می شود تا میزان تفاوتها و شباهتهای روایات معلوم شود. این بررسی تطبیقی می تواند یکی از الگوهای بررسی قصه های سنتی بویژه منظومه های عاشقانه به شمار آید.
نقد و تحلیل جامعه شناختی داستان "عید ایرانی ها"؛ با تکیه بر مجموعه داستانی "شهری چون بهشت"
حوزههای تخصصی:
"در نگرش جامعه شناختی ادبی، ادبیات هر دوره، علاوه بر رویکردهای زیباشناختی و هنری، نقش آشکار و قابل اعتمادی در شناسایی جلوه های گوناگون اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. جهان بینی نویسنده که متاثر از آگاهی های طبقاتی و اجتماعی است، بخش عظیمی از اثر ادبی او را تشکیل می دهد. سیمین دانشور، در مجموعه داستانی شهری چون بهشت، با نگرشی جامعه شناختی به تبیین و معرفی سیمای افسرده زنان ایرانی و سایر قشرهای درمانده و ضعیف در دوره ای خاص از تاریخ گذشته ما می پردازد. او تحجرگرایی و خرافه پرستی سنتی را عامل عقب ماندگی مردم می داند که با نفوذ و دخالت استعمارگران غربی، به خصوص آمریکا، قوت بیشتری می یابد.
توجه به فرهنگ و تمدن باستانی ایران و اعتقادات اصیل دینی و تکیه بر توانمندی های ملی در رویارویی با استعمار و رفع تبعیض، عامل موثر و تعیین کننده ای است که دانشور در مجموعه داستانی شهری چون بهشت، به خصوص در داستان «عید ایرانی ها»، به آن توجه دارد.
لحن بیان و سبک نویسندگی و صحنه پردازی داستانی نویسنده، نمادین است و با القای معانی و مفاهیم داستان، همخوانی و همسویی دارد.
"