فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۷۷۷ مورد.
ساقی نامه ها نزدیک ترین نوع ادبی به رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی درونمایة ساقینامه های فارسی از منظر انطباق پذیری آنها با مضامین رباعیات خیام است. به همین جهت 119 ساقینامة موجود در تذکره های میخانه و پیمانه به روش کتابخانه ای و با شیوة تحلیل محتوا بررسی شده و از آنجا که استقرای تام مدّ نظر بوده، نمونه گیری اعمال نشده است. نتیجه بیانگر این مطلب است که اندیشه هایی چون اغتنام فرصت، مرگ اندیشی، حیرت و شکوه از روزگار از موتیف های مشترک رباعیات خیام و ساقینامه هاست، با این تفاوت که در رباعیات خیام رنگ فلسفی به خود گرفته و به صورت موجز بیان شده اند اما در ساقینامه ها گاه رنگ عرفانی یا عاشقانه یافته و میدان وسیع تری برای جولان داشته اند. علاوه بر این، پدید آورندگان این نوع ادبی، اغلب با انتساب نابسامانیهای اجتماعی به روزگار، اعتراض خود را در پوشش می و مستی و اصطلاحات مربوط به آنها، فارغ از هرمحدودیتی اظهار کرده اند.
خسرونامه(گل و هرمز) از کیست ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله آثار فراوانی که به نادرست به عطّار نیشابوری نسبت داده اند ، یکی هم منظومة عاشقانة گل و هرمز معروف به خسرونامه است. درچند دهة اخیر پس از تحقیقات دکتر شفیعی کدکنی معلوم گردیده است که این منظومه بی گمان از عطّار نیشابوری نیست.امّا هنوز هویّت گویندة آن شناخته نشده است. دراین جستار، نشان داده ایم که گل و هرمز نزدیک به سال 600 هجری در اصفهان سروده شده و گویندة آن شیخ عطّار ابوعبدالله محمّد میانجی(میانه ای )درگذشته 619 بوده است.
بررسی عنصر حسرت در اندوهیادهای شاعران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرثیه، شعری است که در ماتم گذشتگان و تعزیت بازماندگان و اظهار تاسف و تالم بر مرگ عزیزان از دست رفته یا حوادث و بلایای ناگهانی یا طبیعی و... سروده شده است.
سوگ سروده های ادیبان برای دیگر شاعران را می توان از قدیم ترین انواع شعر رثائیه دانست که نخستین نمونه های آن در دیوان رودکی در رثای شاعری به نام مرادی و یا در مرثیه ی شهید بلخی یافت می شود.
در دوره ی معاصر نیز، سرودن اندوهیاد برای شاعران توسط دوستان و حتی گاهی دشمنان آنها وجود دارد که غیر از ادای حق دوستی، عواملی چون تحریک حس همکاری، شعر دوستی و رابطه ی ادبی، علت سرودن آن بوده و در مقایسه با انواع دیگر مرثیه، به سبب اصالت احساس آن واجد ارزش ادبی بیشتری است؛ مانند سوگ سروده ی ملک الشعرای بهار برای ایرج میرزا و یا اندوهیادهایی که در سوگ شاعرانی چون اخوان ثالث، سپهری، فرخزاد، شاملو و.... سروده شده است.
در این مقاله، ابتدا اندوهیادهایی که شاعران معاصر در سوگ دیگر شاعران سروده اند، از منابع مختلف استخراج شده، سپس به بررسی عنصر«حسرت» و جنبه های مختلف آن در اشعار کلاسیک و نیمایی پرداخته می شود و همراه با ذکر شاهد، تحلیلی از آن صورت می گیرد و در پایان نیز، نتیجه ی بحث ارائه می گرد
بررسی سیمای معشوق در غزلیات انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن ششم یکی از سده های بسیار تاثیر گذار در تحول و استقلال قالب غزل است. از میان غزل سرایان این سده، بیش ازهمه انوری در تغییرات و سیر تطور غزل موثر بوده است. در این پژوهش سعی شده است ضمن معرفی اجمالی جنبه های مختلف اهمیت انوری در تحول و سیر غزل فارسی، سیمای معشوق انوری با تاکید بر توصیف اجزای ظاهری آن، بررسی وتحلیل شود؛ بنابراین ابتدا مهم ترین و ویژه ترین اعضای اندام مورد توجه انوری در تصویر سیمای معشوق، استخراج و در هشت گروه، دسته بندی شده است و سپس با مطالعه و بسامد یابی واژه ها و مفاهیم مرتبط با اعضای مشخص شده، اهمیت، چگونگی کاربرد و جایگاه آن ها در تصویر آفرینی انوری از سیمای معشوق، تحلیل شده است. در پایان نیز به صورت اجمالی، ویژگی های اخلاقی و رفتاری معشوق انوری معرفی شده است.
عشق به یک سیر نمون ازلی (حضرت علی ع) در مسمط طغرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر پژوهشی در شعر بلند طغرای مشهدی از شاعران و نویسندگان قرن یازدهم هجری قمری است. این شعر که در قالب مسمط مخمس در یکصد و سی و چهار بند آمده است، به یکی از آثار او به نام «اعتقادیه» تعلق دارد؛ اثری که نایاب است و در مجموعه ی آثار طغرا و کلیات و رسائل او و در هیچ یک از تذکره ها و حتی تاریخ ادبیات ایران نیامده است. این شعر به طور کامل در نسخه-ی خطی مناقب علوی اثر میر حسین علی خان تالپور از گنجینه و موزه ی نسخ خطی حاکمان تالپور در حیدر آباد سند ثبت و ضبط گردیده است. تا به حال هیچ گونه پژوهشی در مورد آن صورت نگرفته است و این مقاله برای اولین بار به معرفی و بررسی عواطف غنایی آن می پردازد. این مسمط در بزرگداشت حضرت علی (ع) است و از عاطفه ی فردی و جمعی عمیق و دلنشینی برخوردار است. در این گفتار برآنیم تا به بررسی عواطف شاعر با روش تحلیل محتوا بپردازیم.
بن مایه های رمانتیکی شعر نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم در ایران حاصل شرایط سیاسی اجتماعی خاصی بود، که متعاقب اوج گیری چالش میان جلوه های گوناگون سنت، تجدد و بحران برخاسته از آن بود. نیما یوشیج، بنیان گذار شعر نو از جمله شاعرانی است که در فضای رمانتیک طبع آزمایی کرده است و بن مایه های رمانتیسم در شعر او تا به جایی است که نمی توان آن را از اشعار نیما جدا کرد. رمانتیسم نیما حد فاصل رمانتیسم ناسیونالیستی مشروطه و رمانتیسم احساساتی عصر پس از اوست.
شعر او بی گمان، تبلور عاطفه ی انسانی و اندیشه های اجتماعی است. دید شاعرانه ی نیما او را به افق هایی بسیار دور می کشاند، طبیعت با او همدردی می کند و او به واسطه ی تخیل و با استفاده از عناصر طبیعت گاه عصر ظلم زده ی جامعه و گاه ایده هایش را به تصویر می کشد. مضامین اشعار او ترکیبی است از عشق، طبیعت، امید، یاس، انسان محوری، تقریر دردهای اجتماعی و ظلم ستیزی، که همگی نشان از حساسیت رمانتیکی او دارد.
هم نهادی در اشعار حافظ و امینسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله یافتن ویژگی های همسان مطرح در مکتب رمانتیسم و ادبیات غنایی، در اشعار حافظ و میهائیل امینسکو شاعر رومانیایی تبار می باشد. نخست به بحث و بررسی کوتاهی در زمینه ی ویژگی های مکتب رمانتیسم و ادبیات غنایی می پردازیم و با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در راستای ادبیات تطبیقی، با آوردن شاهد مثال هایی از اشعار این دو شاعر عناصر موجود در شعر رمانتیک مانند محوریت تخیل با رویکر به موضوع «عشق»، طبیعت گرایی، شرق گرایی، غم و اندوه ناشی از اوضاع و شرایط عصر، درونگرایی، سنت شکنی و طرحی نو افکندن را در اشعار آنها مورد بررسی قرار می دهیم. در ادبیات ایران بیشتر نوع « غزل» معادل اشعار غنایی(لیریک) مطرح در سبک رمانتیسم می باشد.
این نوع ادبی در طول قرن هفتم و هشتم در سبک عراقی که حافظ یکی از نمایندگان بنام آن می باشد، نمود بیشتری دارد. اشعار امینسکو از اروپای شرقی در قرن نوزدهم که به شکسپیر رومانی معروف است، نیز دارای تمامی ویژگی های رمانتیسم می باشد. به عنوان نتیجه ی تحقیق، ضمن تفسیر پاره ای از نمادهای مطرح در یکی از اشعار امینسکو برمبنای تفسیرهای شعر عرفانی، معلوم می-شود که نمادگرایی عرفانی امینسکو به صورت اشعار غنایی، در قالب داستانواره های تمثیلی بیان شده است، ولی نمادهای عرفانی غزل های حافظ با استفاده از اصطلاحات، تلمیحات به صورتی موجز که درخور غزل فارسی است، بیان شده اند. محور همه ی این نمادها نیز «عشق» است.
درد دین و دین ورزی عاشقانه از دیدگاه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین به راستی و نیک اندیشی، از خود رها شدن و در جذبه ای معنوی به حقیقت پیوستن است؛ این روایتِ عاشقانه ی دین ورزی نزد عارفان ایرانی است، آنان در دین بر عشق پای فشرده اند و دیگران را نیز بدان سفارش کرده اند.
کشش و جذبه، همواره دستاوردِ فضایی است که از عشق شکل می گیرد؛ بنابراین، دین با این تعبیر، جز با عشق، سامان نمی یابد. سنایی پدر شعر صوفیانه ی فارسی- که با اندیشه ای عارفانه، به پیکره ی شعر فارسی رنگی دیگر پاشید، بارها در شعر خود از درد دین و دینِ استوار به عشق، سخن گفته است و از اهل روزگار خود به خاطر بی دردی و بیگانگی با عشق، نالیده است.
این گلایه مندی منتقدانه گاه وی را بر آن داشته که هموطنان دیندار و مسلمانش را به دین ورزی و مسلمانی، دعوت کند! این جستار با شیوه ی تحلیل متن، در پی راز گشایی از مفهوم دین ورزی عاشقانه نزد سنایی و علت نالیدن و درد دین داشتن اوست؛ به گمانِ سنایی بی عشق، دیو جای دین را می گیرد. از نظر گاهِ سنایی، درد دین، دَردِ عشق آکند فرخنده ای است که پرورده ی بینشی قرآنی است. این بینش، پارادوکسِ به مسلمانی خواندنِ مسلمانان را شکل می دهد.
لیلی و مجنون قاسمی گنابادی و مقایسه با لیلی و مجنون های برجسته سده نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاسمی گنابادی (وفات 982) از نظیره گویان خوب نظامی است که از او هشت مثنوی در دست است. وی مثنوی لیلی ومجنون را دوبار سرود و سرایش دوم را به سال 976 به نام شاهزاده سام میرزا صفوی اختصاص داد. قاسمی علاوه بر زیبایی های ادبی و زبانی، با ابتکارات خاصِّ خویش در برخی صحنه ها بر زیبایی و جاذبة داستان افزوده است. در این مقاله، پس از معرفی منظومة لیلی ومجنون قاسمی و نقد نسخ آن، به مقایسة تشابه ها و اختلاف های این منظومه، با سه روایت دیگر سدة نهم، یعنی روایت های جامی، هاتفی و مکتبی، پرداخته شده است. قاسمی در مثنوی خویش نوآوری هایی کرده که در دیگر روایت ها دیده نمی شود؛ به طورمثال، به هنگام مکتب رفتن عرایس، می گوید: آن دو در عید برای استاد هدیه نمی بردند تا مثل دیگر کودکان تعطیل نشوند و تعطیلات را به مکتب بیایند. در روایت قاسمی، لیلی و مجنون قبل از مرگ به وصال می رسند و با هم جان می سپارند؛ نکته ای که در دیگر نظیره های مورد بررسی وجود ندارد. از برجستگی های روایت قاسمی، براعت استهلال پرمعنایی است که در این منظومه آمده و از این جهت روایت قاسمی و جامی را بر نظایر خویش برتری بخشیده است.
عوامل مشترک شادمانگی در رباعیات خیام، مولوی و شرفنامه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصری که تراکم جمعیت، رشد صنعت و توسعه ی تکنولوژی، به نحو چشمگیری از تفرج و انبساط بشر کاسته و تنش های عصبی، فشارهای مختلفی را بر او تحمیل نموده و بیش از پیش موجبات افسردگی و فرسودگی او را فراهم کرده است، بررسی و تحلیل مقوله ی شادمانگی و معرفی عوامل افزایش آن از منظر شاعران ایرانی، از موضوعاتی است که می تواند به ترویج و تعمیق شاد زیستی و خوشباشی و شادمانگی روحی بشر کمک کند.
البته ذهن و زبان شاعران ایرانی در دوره های مختلف، واژه ی شادی و مترادفات و عوامل ایجاد آن را رواجی تمام داده است که در این مقاله به اختصار به آن اشارت رفته است اما آنچه به طور خاص مورد تحلیل این مقاله است عوامل مشترک شادمانگی از منظر سه شاعری است که پرداختن به آن به دلیل اختلاف مبنایی در فکر و اندیشه ی آنان، به ظاهر متناسب نمی نماید، چرا که خیام به معنی خاص عارف نیست و مولانا صد درصد عارف است و نظامی با مولوی- هرچند کمتر از خیام- متفاوت است و لیکن از آنجا که هر سه شاعر از معدود بزرگانی اند که ساحت بسیاری از معتقدات عمومی را شکسته و خارج از دسته بندی های های مشربی، با پویایی رای و فکر و نظر و با معرفتی به معنای اعم به مسایل مهم، اساسی و والای انسانی پرداخته اند؛ نگارنده تا حد مقدور فارغ از مُهری که به عنوان حکیم یا عارف بر پیشانی هر یک خورده است به بررسی و تحلیل عواملی که در این سه منظومه ی متلاقی دیده است خواهد پرداخت و به روش تحلیل مقایسه ای عوامل مشترک شادمانگی را در شعر خیام، مولوی و نظامی جستجو خواهد کرد.
بررسی نوستالژی در دیوان ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناصرخسرو به عنوان شاعری صاحب سبک و غیر قابل تقلید در ادبیات فارسی شناخته شده است. هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد. نوستالژی یکی از اصطلاحات روانشناسی است که وارد حیطه ی ادبیات شده است. نوستالژی یا حسرت سروده، حسرت های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است، به مخاطبان عرضه می کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست می دهد و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی ارائه می دهد؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان ناصرخسرو و تحلیلِ کارکردهای زبــان در نوستالژیک کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مولفه هایی همچون اسطوره پردازی و گرایش به آرمانشهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می پردازد.
رویکردی اساطیری و روان شناختی به تولد نمادین شبدیز در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و اهمیت شبدیز، به عنوان محمل عشق و سفیر تقدیر، در رابطه عاشقانه میان خسرو و شیرین، سبب شده تا او هیئتی فراواقعی و سمبلیک بیابد و تولید عجیب و رازآلود داشته باشد؛ تولدی افسانه ای، در مکان و زمانی کاملاً نمادین. براساس سخن نظامی، شبدیز، نسب از سنگ دارد؛ سنگی سیاه و قدسی که در دل غاری در دامن دیری روحانی قرار گرفته است. زمان شکل گیری نطفه ی او درست در هنگام قران مشتری و زحل است؛ زمانی مسعود برای تولد مولودی که باید صاحب قران باشد. سنگ، کوه، دیر، قران و مادیان بکری که مادر شبدیز است، همه نقشی نمادین و حضوری ضروری و رازآلود در تولد شبدیز دارند و در پس تمامی آن ها اندیشه ای به قدمت عمر بشری نهفته است؛ اندیشه ای که باید لایه لایه باز کاویده شود تا عناصر و نمادهای موجود در این بخش از خسرو و شیرین نظامی آشکار شود.
بررسی مقایسه ای مرثیه امام حسین (ع) در دیوان محتشم کاشانی و شریف رضی (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین مراثی الإمام الحسین (ع) فی دیوانی محتشم کاشانی والشریف الرضی)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی وجوه تشابه و تفاوت میان مراثی محتشم و شریف رضی و بررسی مضامین و قالب های مراثی این دو شاعر انجام گرفته است.روش پژوهش، از نظر هدف، نظری و از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیل محتوا و شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات، کیفی است. شاعران مورد نظر، باتوجه به اوضاع سیاسی و مذهبی عصر خویش، به سرودن مراثی و یاد کردن از قیام امام حسین (ع) روی آوردند؛ و بیشتر از اینکه به شجاعت و قیام امام حسین (ع) توجه کنند، به تبیین مظلومیت های آن امام همام دست زده اند. با وجود تشابه در موضوعاتی چون تشنگی، کربلا، شهادت، مقام و منزلت درمیان مراثی این دو شاعر، شایان ذکر است که محتشم به مضامینی مانند محرم، قیامت، شفاعت و سوگواری توجه کرده است و سیدرضی علاوه بر این مضمون ها به عاشورا، ظهور منتقم (امام زمان (عج)) و غریبی و مظلومیت نیز توجه داشته است. این شاعران احساسات و افکار خود را در قالبهای ترکیببند و مثنوی و قصیده با زبانی ساده بیان کرده اند.چکیده عربی:هذا المقال بعنوان دراسة مقارنة بین مراثی الإمام الحسین (ع) فی دیوانی محتشم کاشانی والشریف الرضی یهدف إلی دراسة المشابهات والمفارقات بین مراثی محتشم والشریف الرضی، وکذلک دراسة الشکل والمضمون لدی الشاعرین؛ وذلک بأسالیب نظریة من حیث الأهداف وأسالیب وصفیة وتحلیلیة من حیث الماهیة. وکلا الشاعرین یتطرقان إلی إنشاد المراثی وذکر الثورة الحسینیة والتعبیر عن الظلم الذی جری علی ذلک الإمام الهمام، وفقا للأوضاع السیاسیة والطقوس المذهبیة فی عصریهما.وإلی جانب المضامین المشترکة فی مراثی الشاعرین کالعطش، والکربلاء، والشهادة، والقدر والمکانة؛ هناک مضامین انفرد بها کلّ من الشاعرین، إذ نری محتشم کاشانی یعالج المحرم، والقیامة، والشفاعة، والعزاء؛ بینما نری الشریف الرضی یعتنی بالعاشوراء، وظهور المنتقم (إمام العصر)، والغربة، والمظلومیة. عبّر الشاعران عن أحاسیسهما، وأفکارهما فی أشکال معینة کالترکیب بند، والمثنوی، والقصیدة بلغة جزلة.
مقایسه عناصر بلاغی - استعاره - در حبسیات خاقانی و ابوفراس (عنوان عربی: دراسة العناصر البلاغیة للاستعارة فی حبسیات خاقانی، ورومیات أبی فراس)
حوزههای تخصصی:
بی شک رومیات ابوفراس حمدانی -شاعر قرن چهارم هجری- شهرت و آوازه ای ماندگار در ادبیات عربی دارد. به استناد پژوهش های محققان درطول تاریخ، رومیات ابوفراس مورد مطالعه و استفاده بسیاری از شاعران و ادیبان واقع شده و خواسته یا ناخواسته تاثیراتی بر آثار ادبی آنان گذاشته است.یکی از این آثار ادبی قابل تامل، در تاثیرپذیری از رومیات ابوفراس، حبسیات خاقانی شروانی -شاعر پرآوازه قرن ششم- است. در این مقاله، حبسیات هر دو شاعر بررسی می شود و عنصر استعاره در هر دو حبسیات مورد تطبیق قرار می گیرد.چکیده عربی:تتمتع رومیات أبی فراس الحمدانی شاعر القرن الرابع الهجری، بالصیت الخالد فی الأدب العربی. وتنم دراسات الباحثین عبر التاریخ عن قیام الشعراء، والأدباء بمعالجة الرومیات، والانتفاع بها، کما أن صداها انعکس فی نتاجاتهم الأدبیة.تعتبر حبسیات خاقانی، بوصفه شاعرا ذا شهرة واسعة فی القرن السادس، واحدة من تلک النتاجات المتأثرة برومیات أبی فراس. یعالج هذا المقال حبسیات کلا الشاعرین، ویدرس عنصر الاستعارة فیهما دراسة مقارنة.
لیلی الاخیلیه، بانوی مرثیه سرای دوره اموی
حوزههای تخصصی:
صورت و ساخت شعری خسرو شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین نظامی، بی شک، یکی از شاهکارهای غنایی ادب ایران و جهان است. چنین اثر ژرفی در کنار التذاذ هنری حاصل از آن، توانایی آن را دارد که همواره مورد باز اندیشی و تامل قرار گیرد تا بدین وسیله بتوان با ژرف اندیشی و غور در ساختمان صوری، محتوای درونی، بلاغت حاکم بر بافت آن و سایر توانشهای ساختاری نهفته در آن، موارد ارزشمندی را یافت. از آنجا که صورت و ساخت شعر به ترتیب در دو محور افقی و عمودی به طور همزمان گسترش می یابد در بررسی کمال شعری هر اثر باید بتوان با اتکا به اصولی صورت و ساخت اثر را به طور مستقل و جدا مورد بررسی قرار داد. به همین دلیل، محور کلی این مقاله بررسی امکانات ساختاری و صوری نهفته در خسرو و شیرین نظامی است. بخش اول، تلاشی است در بررسی آن دسته از امکانات ساختاری که در محور عمودی شعر، خود را نشان می دهد. بخش دوم، امکانات صوری را در چهار محور جدا مورد بررسی قرار می دهد. درک این دو دسته از تواناییها یقینا بیانگر اهمیت چنین منظومه ای و اهمیت باز اندیشی در آن است.
تحلیل استعلایی هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر اساس نظریه دریافت (reception theory) هفت پیکر نظامی تحلیل شده است. زمینه این دریافت تلفیق اسطوره و عرفان است که در زبانی رمزی شکل گرفته است. ویژگی آن برداشت استعلایی متن است که در فرایند تعامل میان خواننده و متن شکل گرفته و محتوای آن آگاهی قابل ادراک و شهود متن است که به وسیله خواننده دریافت شده و از آن به نگاه مقدس نظامی به هستی تعبیر شده است. هفت پیکر نظامی به عنوان یک پدیده زبانی امری ظاهری فرض شده که باطن (محتوای) خود را آیینه وار منعکس می کند. به عبارت دیگر، این صورت مظهر و مجلای آن باطن است، که خود آن باطن حکایت از الگوی آسمانی دارد، و بدون این ظاهر، آن محتوا آشکار نمی شود. ظاهر چیزی کمتر از آن است که در پس آن پنهان است و باطن بزرگتر و فراتر از ظاهر است. ظاهر چون کوچکتر است، نمی تواند باطن را به تمامی و چنان که هست منعکس سازد، ولی می تواند آیینه آن باشد و آن را رمزگونه در خود بازتاباند. با همین چشم انداز، گنبد آیینه آسمان (هفت سیاره) فرض شده است. برای تعیین این آیینگی عناصر هم پیوند از قبیل مکان (آسمان، گنبد، هفت پیکرو مرکز)، عدد (هفت)، نور، رنگ، جنس سیاره و شخصیت (بهرام، شیده و سنمار) تحلیل شده است.