فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۵٬۶۵۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
317 - 357
حوزههای تخصصی:
منظومه های حماسی با محوریت پهلوانان و شخصیت های اسطوره ای اغلب در ادامه داستان های شاهنامه و تکمیل کننده آن هاست. یکی از مهم ترین متون پهلوانی، منظومه کوش نامه اثر ایران شان بن ابی الخیر است که در اوایل قرن ششم هجری سروده شده است. در چند دهه اخیر با رشد تصحیح متون کهن فارسی، این گونه آثار با متونی منقح و چاپ هایی ارزنده در اختیار پژوهش گران قرار گرفته است و براساس آن ها موجی از پژوهش ها و مقاله ها ایجاد شده است. این آثار تحقیقی از یک دستی ساختاری و ارزش محتوایی هم سانی برخوردار نیست. بنابراین در مقاله حاضر به معرفی و شناساندن این پژوهش ها و واکاوی و ارزیابی ساختار و محتوای هریک از این آثار پرداخته شده تا تصویری بهتر از منظومه کوش نامه و حوزه های تحقیقی آن ترسیم و وجوه کارآمد و ناکارآمد پژوهش ها شناسایی شود. مجموع این مطالعات و دسته بندی ها افزون بر این که دیدگاه منسجمی از مقالات عرصه کوش نامه به مخاطبان می دهد، دستاوردهای متعددی دربرداشته که نمایان گر برتری ها و کاستی های این پژوهش هاست. ناهم خوانی عنوان و محتوا، تحلیل های شتاب زده و گاه نامتقن، بیان مطالب تکراری، انتخاب موضوع های نامناسب ازجمله ویژگی های منفی و تنوع موضوعی مقالات، تصحیح دوباره ابیات مبهم، توجه به جغرافیای گسترده منظومه و بررسی های تطبیقی کوش نامه با شاهنامه و سایر منظومه های حماسی، از برجسته ترین ویژگی های مثبت پژوهش ها محسوب می شود.
تقدیرگرایی در قصه های ایرانی با تأکید بر قصه های هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۶۳-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
اندیشه جبر و اختیار و نقش داشتن یا نداشتن تقدیر در حوادث زندگی همواره در ذهن و اندیشه متفکران وجود داشته و به گونه های مختلف و در آثار گوناگون منعکس شده است. عوام نیز در گیرودار میان این دو بُعد بوده اند و جلوه هایی از آن در ادبیات عامه و بومی هر سرزمین و ناحیه وارد شده است. هدف این مقاله بررسی بینش جبرگرایانه در قصه های عامیانه استان هرمزگان است که از منظرهایی چون ریشه ها و دلایل رواج این اندیشه، نزاع کنندگان با تقدیر، میزان تناسب میان تقدیر و شایستگی فرد و موضوعات مورد حمایت تقدیر و غیره بررسی شده است. دلایلی چون ناتوانی طبقه عامه از ایجاد تغییرات و دست یابی به مطلوب خود، ریشه های مذهبی، تاریخی و جلوه هایی بازمانده از برخی عقاید آیین زروانیسم از عوامل گرایش به این تفکر است. تأکید بر نقش تقدیر، از عوامل ضعف پی رنگ در این قصه ها و کم رنگ شدن کنش های منطقی است. از حیث تناسب قدرت تقدیر و توانایی فرد، در بسیاری موارد، ارتباط منطقی دیده نمی شود. در این قصه ها تقدیر در جایگاه یک شخصیت داستانی فعال و قدرتمند یا در مقام یک قاضی حضور دارد که کنش ها و نتایج آن ها را تنظیم می کند تا درنهایت، شخصیت مورد حمایت در برابر نزاع کنندگان قدرتمندی چون پادشاه غلبه یابد. از منظر موضوعی نیز پربسامدترین موضوع مورد حمایت تقدیر، ازدواج دو شخصیت است.
بررسی تطبیقی بازتاب جلوه های مقاومت در اشعار علی الجلاوی و حامد عسگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
75 - 110
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقاومت، تلاش های یک نسل مبارز برای آزادی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت های خود از سلطه متجاوزان را برای همگان در بیان فخیم شعری و ادبی ترسیم می کند. آثار شاعران متعهد همچون حامد عسکری از ایران و علی الجلاوی از بحرین میراثی ارزشمند در عرصه شعر مقاومت دو سرزمین است. مضامین و جلوه های ادبیات مقاومت، پیوندى مشترک میان این دو شاعر برقرار کرده است. با توجه به اینکه مقایسه بن مایه های پایداری در اشعار شاعران زبان فارسی و عربی زمینه ساز تبیین شباهت ها و تفاوت ها بین آن ها می شود؛ لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی برجسته ترین مفاهیم و مضامین مشترک این دو شاعر در عرصه ادبیات پایداری بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که درون مایه شعری دو شاعر در زمینه ادبیات مقاومت با هم اشتراک داشته و هر دو در این حوزه به انعکاس مؤلفه هایی همچون وطن دوستی، توصیف جایگاه شهدا، دعوت به مقاومت و پایداری، نفرت از جنگ و ویرانی، اشاره به نهضت عاشورا و آرمان گرایی (امید به آینده با ظهور منجی) پرداخته اند.
تحلیل کارکرد عاطفی تصاویر در شعر غنایی معاصر(مطالعه موردی: غزل ها ی شهریار و ابتهاج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
153 - 170
حوزههای تخصصی:
تصاویر شعری با گذر از سنت به مدرنیته، ماهیت و کارکردهای تازه ای یافته است. تا دوره مشروطه، تصاویر اغلب جنبه وصفی و جمال شناسانه دارد. از دوره مشروطه به دنبال دگرگونی در شعر فارسی، کارکرد تصاویر متحول شده است. با ورود رمانتیسم، خودآگاهی شاعران نسبت به جایگاه اجتماعی خود، اهمیت یافتن حقوق فردی و اجتماعی، بروز فردیت شاعرانه و عوامل دیگر، تصاویر شعری، واسطه ای برای بیان عواطف فردی و اجتماعی شده است. در شعر غنایی معاصر، روح تصاویر رمانتیک به قالب های شعر نو محدود نمی شود. حتی ویژگی ها و کارکردهای تصاویر رمانتیک با شعر برخی از غزل سرایان عجین شده است. شهریار و ابتهاج از جمله شاعران نیمه سنت گرا هستند که کارکردهای نوین تصاویر در شعرشان به وفور یافت می شود. این موضوع، شعر این شاعران را به لحاظ همزادی تصویر با عاطفه و تأثیر در احساس مخاطب متمایز می نماید. پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این پرسش است که کدام کارکردهای عاطفی تصاویر رمانتیک در اشعار غنایی دو شاعر برجسته معاصر، حضور پررنگ تری دارد. بررسی آثار این دو شاعر، آشکار می کند، کارکردهایی مانند: تأثیر در احساس، همزادی با احساس و معنی و دلالت ضمنی برجستگی دارد. روش پژوهشی مقاله، توصیفی تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ا ی است.
لعل سهرابکی گزارشی نویافته از نشان خاندان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
97 - 116
حوزههای تخصصی:
رشید تبریزی شاعر سده یازدهم، در مثنوی جواهرالاسرار که اثریست در موضوع گوهرشناسی ضمن معرفی انواع لعل از لعلی زرد و کم ارزش سخن گفته موسوم به «لعل سهرابکی». وی علت نام گذاری این گوهر را انتساب آن به بازوبند سهراب دانسته و معتقد است شومی و بدیمنی این گوهر باعث مرگ سهراب و شهرت این سنگ شده است. در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و در دو بخش انجام یافته است؛ تلاش شده ابتدا با بررسی متون معتبر به خصوصیات مهره ها و بازوبندها، بویژه مهره های نشان خاندان رستم بپردازیم. سپس خصایص لعل را در کتب جواهرنامه بررسی کرده و نظر رشید تبریزی در مورد لعل سهرابکی را مورد پژوهش قرار دهیم. بررسی ها نشان می دهد که محتملاً، بازوبند سهراب دارای لعل بوده، اما از رنگ و ارزش مادی آن جز روایت رشیدای تبریزی مطلبی نداریم. به نظر می رسد ماجرای پسرکشی توسط ابر پهلوان ایرانی هیچگاه در ذهن مردم ایران حل نشده بنابراین در باور رشیدای تبریزی یا یکی از منابع گوهرشناسی او و شاید باور عامه مردم سده های دهم و یازدهم ایران، تصوّر شومی لعل سهرابکی شکل گرفته است و تهمت بد شگونی به مهره بازو بند سهراب توجیهی گشته است عامه پسند برای تبرئه تهمتن.
نقد و بررسی ساختار، زبان، بلاغت و محتوای گاگریوه های بختیاری (گونه ای از اشعار عامّه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاگریوه اصطلاحی است برای گونه ای از سوگ سروده های بختیاری . بختیاری ها به سوگ سروده های خود «گاگریوه»، «سرو» یا «دندال» می گویند. این اشعار مانند بسیاری از اشعار عامّه، ساده و بی تکلّف اند؛ سراینده مشخّصی ندارند و زنان اولین سرایندگان آن هایند. با اینکه این اشعار، در میان بختیاری ها از قدمت و محبوبیّت فراوانی برخوردارند، به صورت چندجانبه نقد و بررسی نشده اند. در این مقاله این اشعار با روش تحلیل محتوا، رویکرد توصیفی تحلیلی نقد و بررسی شده اند. داده ها به صورت میدانی در قالب پانزده نمونه (675 بیت)، از سه شهرستان اَردل، کوهرنگ و لردگان واقع در استان چهارمحال و بختیاری جمع آوری شده اند. در این مقاله به طور خلاصه مشخص شده است که گاگریوه های بختیاری نوعی شعر روایی توصیفی اند که گفت وگو وار از زبان خواننده به نیابت از خود، خانواده و متوفا بیان می شوند. از آنجا که اغلب آن ها به صورت دوبیت دوبیتی (دوگانی) تنظیم شده اند، می توان قالب آن ها را دوگانی نامید. وزن در آن ها هجایی است. از نظر صنایع ادبی، تشبیه، استعاره و کنایه بالاترین بسامد را دارند. در حجم نمونه (675 بیت) 68 تشبیه، 45 استعاره و 50 کنایه به دست آمد. در اغلب این آرایه های ادبی، سادگی و ملموس بودن آشکار است. این اشعار از نظر زبانی دربردارنده مجموعه بزرگی از واژگان، ترکیبات و اصطلاحات زبان لری بختیاری اند. از نظر محتوا، دارای محتوایی چندوجهی اند؛ در آن ها هم به دنیا توجه می شود و هم به آخرت. سن، جنس، شغل، موقعیت و چگونگی مرگ متوفا بخش دیگری از محتوای این اشعار را تشکیل می دهد. صبغه محلی در این اشعار قوی است و برخی از نگرش های مردم بختیاری را ازجمله ترسناک و مذموم بودن مرگ، باور به قیامت و چالش با آسمان و فلک در این اشعار می توان دید.
مردم نگاری آیین ازدواج در جنوب استان فارس (مطالعۀ موردی: علامرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ مهر و آبان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
۱۹۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
آیین ازدواج از نخستین مراحل تا پایان جشن عروسی مجموعه ای از مراحل و عناصر را در خویش دارد. این آیین در فرهنگ عامه کشور ما با وجود همانندی ها، تفاوت هایی نیز دارد. استان فارس به ویژه مناطق جنوبی آن، مجموعه ای متنوع از فرهنگ ها، آداب و رسوم را در خود دارد که با وجود اشتراک با دیگر نقاط کشور، تفاوت ها و زیبایی های ویژه ای نیز دارد. هدف این مقاله معرفی و تحلیل ویژگی های فرهنگی و بومی آیین ازدواج، بر مبنای مردم نگاری است که به روش گردآوری داده ها به صورت میدانی و پرسش از بزرگ سالان و آگاهان بومی، به توصیف و تحلیل آیین ازدواج در علامرودشت (در جنوب استان فارس) پرداخته است. همچنین از زاویه «آیین های گذر» نیز برخی از مراحل تحلیل شده است. مراسم عروسی در علامرودشت از سنت هایی است که همچنان نشانه هایی از پای بندی به رسوم و میراث پیشین، در آن مشاهده می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که فرایند ازدواج از انتخاب همسر تا پایان عروسی در این منطقه شامل مجموعه ای است که شادابی، همکاری گروهی، مشورت، احترام به بزرگ ترها، تأثیر مذهب و باورهای دینی، باورهای بومی، بازی های محلی، اشعار متنوع و موسیقی، همدلی، شور و شادی مهم ترین عناصر بومی و فرهنگی در مراحل مختلف آن است.
مواجهه نظام دانایی ایرانی یونانی در روایت های مده آ و سهراب با تکیه بر گفتمان قدرت میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
155 - 185
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در نظر دارد با تحلیل گفتمان قدرت در دو نمایش نامه مده آ اوریپید و داستان سهراب شاهنامه فردوسی، به تبیین وجوه اشتراک و افتراق دو جهان بینی در دو اثر مذکور بپردازد. روش پژوهش حاضر تحلیلی تطبیقی و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه ای کتابخانه ای و به واسطه ابزار تحلیل گفتمان انجام گرفته و هدف از آن یافتن فصل ممیز این دو اپیستمه از حیث مفهوم قدرت است. به نظر می رسد می توان نتایج حاصل از این مطالعه تطبیقی را نیز به مثابه نمونه هایی، به جهان معرفت شناسانه و گفتمان غالب در روح دو جغرافیای فرهنگی یونان کلاسیک و ایران تعمیم داد. رویکرد نظری بحث برگرفته از آراء میشل فوکو و مفهوم گفتمان قدرت در اندیشه وی است. شواهد این تحقیق گویای این واقعیت هستند که به رغم وجود مؤلفه های مشابه در اپیستمه هر دو اثر، در هر دو ساحت خدایگانی و انسانی از مفهوم تقدیر و مرگ تا عشق، اصالت و خردورزی، نقطه تمایز بنیادین آن ها در تبیین گفتمان قدرت، رویکردشان در پذیرش یا تقابل با گفتمان قدرت متعالی خدا یا خدایان است. اگر فردوسی در داستان سهراب، تقدیر یزدان را عامل فرجام پایانی می داند، در مقابل اوریپید، مده آیی می آفریند که در مقابل گفتمانِ غالبِ سنتیِ نهادینه شده می ایستد و حتی حاضر است فرزندانش را سر بریده، خدایان را همراه کرده و شکوه مندانه سوار بر ارابه خدایان گردد.
مروری بر بیتی بحث انگیز از حافظ «به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
88 - 96
حوزههای تخصصی:
یکی از بیت های بحث انگیز شعر حافظ بیت «به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ/ که بی رخ تو فروغ از چراغ دیده ندیدم» است. درباره این بیت از دیوان حافظ که در چاپ مصحَّح زنده یاد علّامه محمد قزوینی این گونه درج شده است، اختلاف نظرهایی در خصوص اینکه به خاک پای تو سوگند و نور دیده حافظ قسم به یک چیز است یا سوگند به دو چیز، وجود دارد. در این مقاله اظهارنظرهای جمعی از صاحب نظران با ذکر شواهدی از شعر شاعران جهت بررسی دقیق و واکاوی، ارائه شده است تا به این مسأله پاسخ داده شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که با استناد به منابع علمی و شواهد شعری از بزرگان ادب فارسی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه پژوهش بیانگر این است که «واو» عطف مورد قسم برخلاف نظر شارحان یک چیز است و نور دیده به معنای روشنایی چشم است نه عزیز و محبوب.
حماسه درون- مولوی، فردوسی و انسان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
73 - 95
حوزههای تخصصی:
مدرنیته، در پی رنسانس و روشنگری در قرون هفدهم و هجدهم پدید آمد و بر زندگی انسان معاصر تأثیر فراوان گذاشت. انسان امروز سعادت خود را بیرون از خویش جستوجو میکند و به دنیای درون بیتوجه است. حماسه درون یا نفس با نگرش دینی و ساحت فلسفه مفاهیم خاص مییابد. از نظر فلسفی، نفس به جسم و از منظر جوهری مستقل و قائم به ذات است. نفس و درون یک چیز است، گاهی تعلق به بدن و گاهی جنبه جوهری آن منظور است. از منظر دین، نوری از انوار الهی که تابشگاه آن خداوند و فرودگاه آن کالبد انسانی است. نفس را میتوان به روان و درون تعبیر کرد که با تمام پیچیدگیهایش انسان مدرن را بر سر دو راهی سنت و مدرنیته قرار داده و این دوگانگی، سبب تشتت او گشته، صنعت هم به جای دستگیری، دست اندازش شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی سعی در یافتن وجوه مشترک مربوط به درون و روان آدمی در منظومه حماسی شاه نامه فردوسی و منظومه عرفانی مثنوی مولانا دارد تا چگونگی تقابل انسان معاصر با سنت و پیشینه دور و دراز خود با دنیای مدرن را بیان کند. درون در متون حماسی عرفانی به دل، قلب، روح، روان و جان تعبیر می گردد. فردوسی از روان به جای درون نام می برد. به زعم مولوی انسان معاصر از طریق نبرد با نفس یا درون خود می تواند حماسه ای بیافریند و با سفر از جهان ماده به عالم معنا راهی به روی خود بگشاید. حال آنکه فردوسی روان آدمی را وسیله خرد و خوش حالی او می داند.
پسند فرهنگی و مقبولیت عمومی در حکایتی از بوستان سعدی (تحلیلی بر پایه نظریه تزوتان تودوروف)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
58 - 73
حوزههای تخصصی:
حکایات بوستان سعدی مانند بسیاری دیگر از حکایت های فصلی (اپیزودیک) متون فارسی نقشی تسهیل گر برای فهم نظریات عرفانی، اجتماعی و هنری شاعر دارند. در بوستان سعدی و در باب اول حکایتی با عنوان تدبیر در تأخیر سیاست هست. در این حکایت مدلی می بینیم که با الگوی پیشنهادی تزوتان تودوروف برای تحلیل داستان منطبق است و می توان نتیجه حاصل از آن را به اغلب حکایات بوستان تعمیم داد. تودوروف معتقد است در روایت ها ساختاری مشابه وجود دارد که عبارتند از: وضعیت آغازین، ورود عامل برهم زننده تعادل به روایت، برهم خوردن تعادل، تلاش برای برقراری تعادل و درنتیجه رسیدن به وضعیت پایدار نهایی که از آن به فصل گذار تعبیر کرده است. در این مقاله که به روش تحلیلی نوشته شده است، کوشش گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که بر اساس نظریه تودوروف حل تناقض حاصل از نتیجه گرایی سعدی در حکایت با واقعیت های بیرونی اجتماع چگونه صورت می گیرد و حکایت موردبحث را چگونه می توان بر اساس الگوی تودوروف تحلیل کرد. نتیجه اینکه سعدی با ایجاد ساختاری منسجم در حکایت مورد نظر توانسته اندیشه ها و آرای خود را علی رغم تناقض و تضاد با عالم واقع به خواننده بقبولاند و رأی پیروزی را در حکایت به سود کسی که می خواهد صادر کند.
خوانش های اسطوره ای از «ماه» در شعر بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده هایی طبیعی مانند ماه که هم در بردارنده ذائقه شعری و هم دارای نشانه های اسطوره ایی هستند، می توانند در روند تصویرسازی اجتماعی سیاسی شاعران معاصر نقشی اساسی داشته باشند؛ لذا خوانش هدفمند این تصویرسازی های اسطوره ای، که بر اساس کهن الگویی هایی که در ناخودآگاه شاعر نقش بسته، ضرورتی انکارناپذیر است. از همین رو، تصویرسازی از ماه برای شاعران، روشنگر نوع تفکر آن ها و بیان عقایدشان است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی دلالت های تصویری از روایت اسطوره ای ماه در اشعار سیاب می پردازد. لفظ قمر 83 مرتبه، لفظ بدر3 مرتبه و لفظ هلال 5 مرتبه در این اشعار تکرار شده است. این تعدد تکرار، حکایت از اهمیت خوانش اسطوره ای ماه، نزد این شاعر معاصر است. اگر در مقام بیان گزیده ای از نتایج این پژوهش باشیم، می توانیم به تصویرسازی های اجتماعی سیاسی ماه که بازگو کننده جلوه اعتراض به نظام حاکم بر جامعه عراق است، اشاره کرد؛ این مهم در به کارگیری سیاب از اسطوره ماه و تحلیل کهن الگویی آنیموس (جلوه مردانه) و آنیما نمایان شده است. نمود بارز کهن الگویی آنیموس، خردورزی و راهنمایی و جلوه آنیمایی آن، نامیرایی و شور اشتیاق است.
مطالعه تطبیقی شاخصه های نظریه بهزیستی در غزلیّات حافظ بر پایه روان شناسی مثبت نگر سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریّه بهزیستی سلیگمن ناظر بر هیجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبیّت و دستاوردی برای رسیدن به شکوفایی است. شش فضیلت عدالت طلبی، نوع دوستی، تعالی، خرد، شجاعت و میانه روی و بیست وچهار توانمندی، زیربنای آن را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، مطالعه تطبیقی شاخصه های نظریه بهزیستی سلیگمن در غزلیّات حافظ می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اهداف مشترک آثار ادبی و عرفانی با روان شناسی مثبت نگر، تحصیلِ رضایت از گذشته، امید به آینده و کسب شادی در زمان حال به منظور پرورش انسان توانمند در مسیر شکوفایی و زندگی هم معنا است. در این راستا معیار ذهنی حافظ نسبت به جهان و روزگار، پیامی جز شادی و درمانی جز عشق برای بشر نمی شناسد و همین امر پیام او را فرا زمانی و فرا مکانی کرده است. وی شادی و عشق را همواره نجات بخش بشر می داند که در روزگار بلا راهگشاست. از آنجایی که غزلیّات حافظ، عرصه نمودِ عناصر نظریه بهزیستی است که در این پژوهشِ میان رشته ای بدان پرداخته شده است، موجب توجه بر اندیشه های سازگاری حافظ و سلیگمن در مقوله شادی، شکوفایی و ضرورت هایِ تلاش انسان برای دستیابی به کمال، می شود.
تحلیل مردم شناسی اساطیری و دینی آیین های وَر در جنوب کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
89 - 119
حوزههای تخصصی:
وَر یک آزمایش ایزدی یا داوری ایزدی بوده است که در دین مزدیسنا از سوی داوران برای اثبات راست گویی یا حقانیت شخصی اجرا می شده است. آیین وَر، تنها ویژه ایرانیان نبوده بلکه در اروپا تا سده های میانه رواج داشته است. در فرهنگ اساطیری و دینی جنوب کرمان از گذشته تا امروز برای اثبات راست گویی و حقانیت خود از آیین وَر، به شیوه های مختلف نظیر لقمه نویسی، تخته گردون، کاسه گردون، قسم چار و غیره بهره برده اند. هدف پژوهش حاضر معرفی و شناخت کارکرد آیین های وَر و شیوه اجرای آن در این منطقه است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی، با گرداوری اطلاعات اسنادی و مصاحبه با افراد بومی آن منطقه است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آیین های وَر، در فرهنگ عامه ریشه حماسی و تاریخی دارد و سرمنشأ آن را می توان در متون حماسی دینی و اساطیری نظیر شاهنامه و اوستا پیدا کرد که در گذر زمان همانند سایر آیین ها دچار تغیر و تحول شده اند.
پیکرگردانی و بن مایه های اسطوره ای آن در افسانه های خراسان (با تکیه بر چهار جلد از مجموعه ده جلدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ خرداد و تیر ۱۴۰۲ شماره ۵۰
۱۰۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
پیکرگردانی یکی از مضامین پرکاربرد قصه های عامه است که به تغییر شکل ظاهری، اساس هستی و هویت قانونمند شخص یا چیزی با استفاده از نیرویی ماوراءالطبیعی دلالت دارد. اشکال گوناگون پیکرگردانی و دلالت های معنایی آن، در تفکر اسطوره ای بشر ریشه دارد. از این روی، در مقاله حاضر، برمبنای روش توصیفی تحلیلی و منابع اسطوره شناسی ابتدا پیکرگردانی های چهار جلد از مجموعه ده جلدی افسانه های خراسان استخراج و دسته بندی شده است. سپس ارتباط هر نوع از پیکرگردانی ها با بن مایه های اسطوره ای مورد واکاوی قرار گرفته است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که در 79 قصه بررسی شده، 165 مورد پیکرگردانی وجود داشت که کارکرد های اسطوره ای حیواناتی چون مار، شیر، کبوتر، خروس، آهو و غیره به شکلی نمادین در پیکرگردانی حیوانات سخنگو تجلی یافته است. همچنین، دگردیسی اشیا به انسان در قصه های عامه خراسان می تواند بازتابی از تفکر اسطوره ای جاندارپنداری یا آنیمیسم باشد. بن مایه اسطوره ای جاودانگی و گیاه تباری انسان در دگریسی انسان به گیاهانی چون هندوانه و نی، انار، نارنج و غیره انعکاس یافته است. دگردیسی دیو و پری به صورت انسان و موجودات دیگر حاکی از نفوذ باورهای اساطیری ایرانیان درمورد اهریمنی بودن آن هاست.
تطوّر حکایت علاءالدین ابوالشامات در داستان های عامۀ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حکایت های کتاب مشهور هزارویک شب «علاءالدین ابوالشامات» نام دارد. در این داستان سرگذشت او از تولد در مصر تا سفر به بغداد و ازدواج دائم با دختری که قرار بود فقط محلّلش باشد و ماجراهایش تا پایان عمر بیان می شود. بخشی از این حکایت در داستان های عامه فارسی منشأ افسانه هایی با ساختار یکسان شده است. در این مقاله یازده روایت دیگر از این داستان شناسایی و تحلیل شده است. برخی از این روایت ها در مجموعه ای از حکایات به چاپ رسیده اند، امّا اغلب ناشناخته هستند. این روایات از نظر شیوه و جزئیات روایت و نیز مسائل زبانی و ادبی کم وبیش تفاوت هایی دارند. اگرچه ساختار کلی داستان ها یکی است، راویان در طول زمان تغییراتی در جزئیات ایجاد کرده اند؛ شاید به این دلیل که برای مخاطب جذاب تر باشد یا داستان باورپذیرتر و برای مخاطب ایرانی ملموس تر شود. با تحلیل جزئیات این روایت ها می توان به نکات درخور توجهی دست یافت. در نگاهی کلان تر می توان براساس همان جزئیات ترتیب تغییرات در روایت ها را مشخص کرد.
فرایند ارتباطات غیرکلامی در مراثی خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
41 - 58
حوزههای تخصصی:
مراثی خاقانی از تشخّص منحصربه فردی در گونه مرثیه سرایی ادب فارسی برخوردار است؛ این مراثی سرشار از زبان تصویری و کنش های تعاملی گوناگونی با مخاطب است که بر لحن غنایی و جنبه اثرگذاری شعر افزوده است. سهم بسیاری از غنا در مرثیه های خاقانی، برخاسته از فرایند ارتباطات غیرکلامی است که با توانمندی های هنری و کلامی خاقانی در بافت این شعر القاء شده است؛ مساله اصلی تحقیق حاضر، بررسی انواع ارتباطات غیرکلامی موجود در مرثیه های خاقانی و تحلیل زیرساخت های اَشکال این ارتباطات در عاطفی تر شدن مراثی خاقانی بوده است. برای انجام این پژوهش از روش تحقیق توصیفی و استدلالی استفاده شده است؛ جامعه آماری این تحقیق، اشعار رثایی خاقانی بوده است و از انجام آن، این نتایج به دست آمد: فرایندهای ارتباطی غیرکلامی در مراثی خاقانی در شاخه های اصلی اندامی (27%)، محیطی (%23)، چهره (20%)، حرکتی (18%) و موسیقایی (12%) و اغلب متأثر از باورهای عامیانه و فرهنگی و اسطوره ای، سنت های ادبی و نیز نیازهای روحی و روانی انسان است. پیوند بین ارتباطات غیرکلامی با متن شعر به روش های تأکید (50%)، تکمیل (30%) و جایگزینی (20%) صورت گرفته است که موجب تقویت بار عاطفی، جانداری تصاویر شعری، تازگی و پویایی زبانی و نیز تأکید و تشخّص لحن غنایی مرثیه های خاقانی شده است.
خوانشی بینامتنی بر دو داستان از مثنوی و دکامرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
105 - 133
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های شناخت عمیق متون، بررسی تعامل بین آثار مختلف است؛ زیرا نویسندگان، خواه ناخواه تحت تأثیر آثار یکدیگر هستند. موضوع اصلی این جستار، خوانش بینامتنی دو داستان از مثنوی معنوی و دکامرون بر مبنای نظریه ترامتنیت ژنت است. «آن صوفی که زن خود...» قصه ای از مثنوی است که از نظر بن مایه ها با قصه «هیچ آدابی و ...» و یا «وقتی چاره، منحصر به فرد می شود»، از دکامرون شباهت هایی دارد: بی وفایی،خیانت، کام جویی و شهوت رانی و حیله زنان و ترس از رسوایی از جمله بن مایه های مشترک این داستان ها و تشکیل دهنده بنیان اصلی آنها است. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی تطبیقی برآن است تا ضمن قیاس این دو اثر کلاسیک، به بیان وجوه اشتراک و افتراق این داستان ها بپردازد. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که بوکاچیو در حکایاتش به طرز قابل تأملی، قصه ای از مثنوی را بازآفرینی کرده است. این پژوهش توانسته است از سویی زمینه مساعد را برای بخشی از مطالعات تطبیقی فراهم سازد و از دیگر سو، راهگشای مطالعات در حوزه مولوی پژوهی باشد.
روان اسطوره شناسی در ادبیات نمایشی (مطالعه موردی؛ اسطوره سنجی بهرام بیضایی با روش نقد اسطوره ای ژیلبر دوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
135 - 166
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به روش توصیفی تحلیلی، بر آن است تا روش نقد اسطوره ای ژیلبر دوران را بر آثار نمایشی بهرام بیضایی (نمایشنامه و فیلمنامه) اعمال نماید و از این مسیر به اسطوره سنجی نویسنده یا الگوی اسطوره ایِ پسِ پشت این آثار نائل آید. این مهم از مسیر فرایند سه گانه اسطوره شناسی، با تکیه بر متن و تدقیق در مهم ترین اثر هنرمند و تشخیص خرده اسطوره کانونی آثار وی به انجام رسید. روان سنجی با تکیه توأمان بر متن و فرامتن (ردیابی خرده اسطوره یافت شده در دیگر آثار نویسنده، زندگی شخصی حرفه ای هنرمند و تشخیص عقده شخصی نویسنده) و کنار هم گذاری مجموعه یافته ها، به کشف اسطوره شخصی و فراشخصی هنرمند نائل می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خرده اسطوره کانونی آثار بیضایی عبارت است از: برخوانی گذشته برای ساخت آینده، ستیز با ستم و جهل و هر آنچه مانع باروری مام میهن باشد، و در صورت لزوم قربان شدن برای نیل به این باروری و بر همین سیاق، زندگی در برابر مرگ، و زنانگی در حکم منشأ زندگی. عقده شخصی وی نیز تثبیت شدگی و توقف در گذار از ساحت خیالی به ساحت نمادین ژاک لکان و اسطوره شخصی او ایزدبانو آناهیتا است.
جلوه های پایداری در کتاب سیرنگ مشفق کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
173 - 197
حوزههای تخصصی:
مشفق کاشانی از شاعران دوره معاصر است که بسیاری از سروده های خود را در موضوع دفاع مقدّس، شهادت، ایثار و حماسه سازی رزمندگان سروده است. در این جستار به بررسی جلوه های پایداری در اشعار مشفق کاشانی پرداخته می شود و نویسنده در پی آن است تا میزان نمود جلوه های پایداری را در شعر این شاعر به تصویر بکشد. روش در این پژوهش تحلیلی-توصیفی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای است و واحد تحلیل مضمون در نظر گرفته شده است. نتایج اولیه حاکی از آن است که جلوه های برجسته در اشعار مشفق عشق به وطن، یادآوری حماسه عاشورا و همچنین حماسه قدس، دعوت به مبارزه، ستایش آزادی، ستایش شهید و شهادت و طرح اسطوره های ملی و تاریخی می باشد. بهره گیری از محرک های گوناگون برای برانگیختن مردم و کشاندن آنان به جنبش های پایداری یکی از مهم ترین ویژگی های اشعار مشفق کاشانی است، محرک های مؤثری چون میهن، ملّت، ناموس، غیرت، دین، اسلام، قرآن، اسطوره ها و هر آن چه که در نزد مردم احترام و قداستی خاص دارد.