فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
137 - 169
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون یکی از دغدغه های انسان، چگونگی برخورد با طبیعت، توجیه و فرجام کار جهان بوده است. به همین منظور در زندگی خویش به دنبال چگونگی پیدایش جهان، آفرینش انسان و فرجام او بوده است. یکی از باورهای آفرینش، داستان زروان خدای روستای زروان منطقه لارستان است که با اسطوره زروان پیوند دارد و تأثیری ژرف در اندیشه و زندگی مردم گذاشته است. نگارندگان در این جستار کوشیده اند داستان زروان خدای را با توجه به اسطوره زروان و بن مایه های اساطیری آن بررسی کنند. روش پژوهش در این جستار، میدانی و کتابخانه ای است؛ نگارندگان، نخست به روش میدانی و مصاحبه با افراد کهن سال، داستان زروان خدای را شنیده، ضبط کرده و کامل ترین روایت را مبنا قرار داده اند. در گام بعد، با استفاده از منابع کتابخانه ای، داستان زروان خدای و اسطوره زروان با یکدیگر مقایسه شده، بن مایه های اساطیری استخراج و با روی کرد توصیفی- تطبیقی تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد داستان زروان خدای و اسطوره زروان، دارای مضامین مشترک و تفاوت هایی است که موجب شکل گیری باورها و اعتقاداتی شده است و پس از گذشت قرن ها هم چنان در زندگی مردم نمود دارد. هم چنین گفتنی است بن مایه های اساطیری در بخش های زیر بررسی شده است: 1. تقدیرگرایی. 2. جادو. 3. قربانی خروس و مُثله کردن بدن قربانی. 4. دخیل بستن بر درخت انار. 5. درخت گز. 6. کشتن فرزند . 7.غار نماد برکت. 8. نگاه منفی به زن. 9- تأثیر دعا و قربانی. 10. عدد 7. 11. کوه.
گونه های مختلف ترانه های عامیانه و شادمانه سرایی در شعر شاعران جنوب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بشر از گذشته های دور، چه در لحظه های تنهایی و چه در مراسمی مانند جشن های مذهبی، شکار و جنگ ها، همیشه ترانه هایی را زمزمه می کرده است. این ترانه های عامیانه از آغاز تاکنون با نام های متفاوتی معرفی شده اند. ترانه های عامیانه، ریشه در فرهنگ و آداب و رسوم یک ملت دارد. مردم با این ترانه ها زیسته اند و شادی و اندوه خود را با آن ابراز نموده اند. با آن ها اعتراض و شکوه و شکایت خود را نشان داده اند. دراین بین، فرهنگ مردم دشتی و مناطق دیگر استان بوشهر مورد توجه این نوشتار است. در این نوشتار با رویکرد متن شناسی و تحلیل درونی و کارکردهای فرهنگی- اجتماعی، این گونه های ادبی بررسی و واکاوی شده است. ترانه های عامیانه ای؛ همچون گل گلی، گل سوسنی، سوز سوز، زینو زینو و... مواد اصلی این تحقیق را تشکیل می دهد. در بررسی ملودی های این آوازها، به مؤلفه ها و سایر ویژگی های هرکدام از آن ها اشاره شده، هم چنین به بررسی ادبیات و ابیات متناظر با هر کاربرد پرداخته شده است. با توجه به گوناگونی مقام ها، ترانه ها و نغمات، می توان به این نتیجه رسید که موسیقی و بومی سروده های شهرستان دشتی ازنظر کیفیت و کمیت، منحصربه فرد است و در ایران جایگاه ویژه ای دارد و با توجه به صنعتی شدن شهرها و نیز با درگذشت راویان موسیقی اقوام، رفته رفته موسیقی این اقوام نیز رو به نابودی و یا فراموشی می رود. با بررسی و توضیح ساختار موسیقایی از موسیقی اقوام، سعی در حفظ و نگهداری، همچنین شناساندن این موسیقی به دیگر فرهنگ ها، خواهد شد.
ضرب المثل؛ ابزاری فرهنگی برای تنظیم و شکل دهی به رفتار جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه فرهنگ، میدان همگرایی و تعامل جهان بینی ها و ایدئولوژی هاست. ضرب المثل ها یکی از ابزار های فرهنگی تأثیرگذار در ترویج، تنظیم و هدایت ایدئولوژی ، جهان نگری و رفتار اجتماعی سازمان یافته هستند. آن ها هماهنگی جمعی را در کنشگران اجتماعی تقویت می کنند و موجب همگرایی فکری و فرهنگی، حول یک موضوع مشترک می شوند. در این مقاله تلاش می شود تا با روش تحلیل کیفی و توصیف، به این مسئله پرداخته شود که ضرب المثل ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده در فرهنگ عامه، چگونه به رفتار جمعی شکل می دهند. پیش فرض این است که ضرب المثل ها با «عقلانی سازی»، «نهادینه سازی» و «ساخت گرایی»، رفتارهای فردی را با رفتارهای جمعی همسو می کنند. مبانی و کارکرد ضرب المثل ها، نشان دهنده ظرفیت و توانایی آن ها برای نظارت و کنترل رفتارهای اجتماعی است؛ انتظار ایفای نقش هایی چون «هم بستگی و تطور همکاری»، «حصول منفعت مشترک»، «تعریف طرح واره های رفتاری»، «قاب بندی»، «اطمینان آفرینی» و «انسجام اجتماعی» از ضرب المثل ها، موجب می شود تا آن ها بتوانند رفتار پراکنده مخاطبان را تنظیم و هم جهت کنند. ضرب المثل ها با طرح الگوهای آشنا و نهادینه، «ناهماهنگی شناختی و پراکندگی رفتاری»1 افراد را در جامعه محدود می کنند.
ارتباط پوشش با مناسک آیینی -اسطوره ای در میان زرتشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوششی که در اجرای مراسم آیینی استفاده می شود مکمل یک آیین باستانی یا داستان اساطیری از دوران کهن است. لباس ها، تزیینات و اشیای مورد استفاده در اجرای مراسم آیینی همگی نمادین هستند. افراد با این نمادها آشنایی دارند و به تقلید از پیشینیان خود آن ها را به کار می برند، حتی اگر از جنبه نمادین آن اطلاع دقیقی نداشته باشند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پوشش در اسطوره و حماسه و تأثیر آن در مراسم آیینی با تأکید بر پوشش زرتشتیان است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از شیوه تحلیلی توصیفی و استفاده از اسناد کتابخانه ای کاربرد پوشش در مراسم آیینی بررسی شود. در این پژوهش مشخص شد که رنگ و نوع لباس نشان دهنده باورها واعتقادات مردم است و کاربرد آن در مراسم آیینی جنبه اسطوره شناختی دارد. اقوام مختلف برای فرایند گذار از زندگی بدوی و ورود به زندگی متمدن روایت های اساطیری درمورد پوشاک دارند. این روایت ها را که به تولید و استفاده از پوشاک اشاره دارد، در حماسه به شخصیت ها و قهرمانان حماسی نسبت داده اند.
مؤلفه های اخلاق اجتماعی در اشعار ابن یمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
51 - 83
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ادبیات فارسی، بازتاب مضامین اخلاقی (فردی- اجتماعی) در آثار نظم و نثر آن است. ابن یمین یکی از شاعران مطرح دوره مغول است که با توجه به انحطاط اخلاقی در این دوره، در جهت احیای هنجارهای اخلاقی در جامعه کوشیده است. در این مقاله سعی شده است که مؤلفه-های اخلاق اجتماعی در دیوان وی بررسی شود. مقاله حاضر مطالعه ای نظری است که به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. محدوده مورد مطالعه، دیوان اشعار ابن یمین است که بعد از توصیف تحلیلی، به مؤلفه های اخلاقی اجتماعی پرداخته شده است. با کاوش در اشعار ابن یمین در می یابیم که شاعر علاوه بر مضامین اخلاق فردی، به مضامین اخلاق اجتماعی نیز توجه داشته و این مضامین به دو صورت فضایل اخلاق اجتماعی و رذایل اخلاق اجتماعی تفکیک شده است. حاصل این مقاله نشان می دهد که مؤلفه های فضایل اخلاقی از جمله: تواضع، عدل، مردم داری، مناعت طبع، انفاق مال، خدمت به خلق و ... و رذایل اخلاق اجتماعی مانند: ظلم، جهل، ریا، تکبر، عدم شایسته سالاری، تقلید کورکورانه، حسد و ... در دیوان ابن یمین، به ویژه در قطعات وی منعکس شده است.
جلوه های رمانتیسم در داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
74 - 86
حوزههای تخصصی:
رمانتیسم در مفهوم خیال انگیز، افسانه ای و رؤیایی به کار می رود. این نهضت، انواع آثار ادبی، داستان های تاریخی، قصه های وحشت آور و خیالی، داستان های عشقی و همچنین شعر را وسیله بیان خود قرار می دهد. داستان «اناربانو و پسرهایش» اثر گلی ترقی است که قرابت های بسیاری با برخی از مؤلفه های مکتب رمانتیسم دارد. پژوهش پیش رو، مطالعه ای نظری است که به روش توصیفی - تحلیلی، داستان «اناربانو و پسرهایش» را بر اساس مؤلفه های مکتب رمانتیسم بررسی می کند. جامعه آماری این پژوهش، داستان «اناربانو و پسرهایش» از مجموعه «جایی دیگر» اثر گلی ترقی است. در اشاره به برخی یافته ها می توان گفت که فردیت شخصیت اصلی داستان که یکی از شاخصه های مهم رمانتیسم است، زبان ویژه ای را در ظهور و بازتاب برخی مؤلفه های رمانتیسم از جمله احساس گرایی، رؤیای آرمان شهر، طبیعت گرایی، نوستالژی، یاد معشوق و نقد مدنیت آفریده است. بانوی سالخورده این داستان، درون مایه نمادین عشق و گذار از دشواری ها را در برابر عافیت طلبی عقلانی قرار داده است. همان گونه که اصل اساسی رمانتیسم ترجیح احساس بر عقل است، احساس مادرانه بر هر گونه تحذیر و تعقل در احتمال وقوع هر پیشامدی فائق آمده است.
آسیب شناسی مبانی و بنیان های ِاسطوره پژوهی در ایران در حوزه مطالعات متن شناختی، کارکرد گرایی و نظریه پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی اسطوره پژوهی در ایران، درچارچوبِ مطالعات متن شناختی، کارکرد گرایی و نظریه پژوهی، فرآیند اسطوره پژوهی را در ایران، بارورتر می سازد. اسطوره پژوهی درایران– با خاستگاه دانشگاهی و یا غیر دانشگاهی – به دور از نظام طبقه بندی جهانی و در نگاهی جزیره وار، بیشتر به تک نگاری اساطیر ایران و پژوهش های متن شناختی پرداخته است. در این پژوهش، تمایزی بیناسطوره شناسی بر پایه مکتب های این حوزه در غرب و نظریه پژوهی بااسطوره پژوهی رایج در میان پژوهشگران ایرانی قایل می شویم که با این مکتب ها، نظریه ها وکارکردهای اسطوره شناسی کم و بیش ناآشنایند. اسطوره پژوهی درایران، از آفت های گوناگونی در این حوزه رنج می برد ازجمله: تمرکز بر متن به جای ژرف ساخت اساطیری، روایت پردازی و صرفِ شارح بودن، آشنایی اندک با مکتب های اسطوره شناسی، نگاه جزیی گرا، روش مند نبودن اسطوره پژوهی، آشنایی اندک با مطالعات میان رشته ای، رویکرد اثبات گرا به جای فرااثبات گرا، کاستی های ناشی از ترجمه متن های اسطوره شناسی غربی، بی توجهی به نقش سیّال اساطیر، کم توجّهی به هدف های اسطوره شناسی، بی توجّهی به خوانش اسطوره های ایرانی در طبقه بندی منسجم جهانی، کم توجّهی به کارکرد اساطیر در کاربَست علوم دیگر، یکسان انگاری قلمرو تاریخ و اسطوره و نبودِ رشته تخصصی اسطوره شناسی در دانشگاه های ایران. نویسندگان در این مقاله می کوشند به آسیب شناسی اسطوره پژوهی درایران بپردازند و شماری از این آفت ها و کاستی ها را برشمارند و راهکارهایی در زدودن این آفت ها به دست دهند.
تبیین جلوه های ادبیات غنایی در قصه های هزارویک شب براساس مبانی مکتب مینی مالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
219 - 236
حوزههای تخصصی:
مینی مالیسم نتیجه تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند دهه اخیر است که در هنرهای تجسمی و غیرتجسمی به شکل چشمگیری نمود و بروز یافته است. در حوزه ی ادبیات داستانی، پیدایش مینی مالیسم را علاوه بر تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، نتیجه تلاش فرمالیست ها در جهت نوآوری و ایجاد شیوه های تازه دانسته اند با توجه به اینکه منشأ داستان کوتاه و داستانک، طبق نظر فرمالیست ها، حکایت است، حکایت های هزارویک شب به عنوان یکی از مهم ترین آثار ادبیات غنایی با برخورداری از شاخصه های گوناگون داستانی بستر مناسبی را جهت تبیین مبانی مینی مالیستی کلام فراهم می آورند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بیان مراتب اجتماعی روایت های این اثر پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین مبانی ادب غنایی در قصه های هزار ویک شب بر مبنای شاخصه های مکتب مینی مالیسم است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هریک از قصه ها، با ساختاری کوتاه درصدد بیان وقایعی از زندگی روزمره ی آدمیان با تکیه بر افکار، عقاید، مبانی و آداب ورسوم یک دوره است که مناسبات اجتماعی و اخلاقی آن دوره را با تکیه بر عناصر خرافی و نمادهای شناخته شده، در یک جامعه، مورد نقد و بررسی قرار می دهند. سؤال اصلی تحقیق در پژوهش حاضر این است که مکتب هنری مینی مالیسم و شاخصه های آن، چگونه بن مایه های داستان های غنایی هزارویک شب را تبیین می کنند.
نشانه شناسی فرهنگی کشف المحجوب؛ بررسی فرایندهای معناورزی و الگوهای معنا ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
149 - 181
حوزههای تخصصی:
در نسل سوم نشانه شناسی، توجّه خاصی به نظام های معناورزی، تولید و انتقال معنا شده و با رویکردهای مختلف، سازوکارهای معناپردازی مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از این رویکردها، نشانه شناسی فرهنگی است که با تمرکز بر نشانه های یک فرهنگ، فرایندهای فرهنگیِ معناساز را بررسی می کند. در این پژوهش با معرفی ابرالگوی معناساز «فرهنگ طبیعت »، سازوکارِ تولید معنا در متن عرفانی کشف المحجوب ، به روش توصیفی تحلیلی در چهارچوب دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی تبیین می شود. نتایج حاکی از آن است که بنیان مطالب کشف المحجوب بر مدار ابرالگوی معناساز «فرهنگ طبیعت» و از عمق معتقدات ایدئولوژیکی و فرهنگی هجویری نشأت گرفته است. وی برای این کار از سه زیر الگوی «فرهنگ/ پادفرهنگ»، طرح «کوسموس» یا نظمی عرفانی در برابر غیاب یا نفی آن و «خود / دیگری» بهره برده است. به منظور تثبیت و هویت سازی، الگوی «فرهنگ/ پادفرهنگ» برای جناح بندی و ارزش گذاری دالّ های حوزه فرهنگ عرفانی و انباشت پدیدارهایی در قالب پادفرهنگ به کار برده می شود. چینشِ پرشمار دوگان های نظم مندی بی نظمی نیز در این متن، حکایت از غالبیّت و ارجمندی نشانه های حوزه عرفان داشته و حیطه مقابل را فضایی غیر اصیل و مغلوب نشان می دهد. همچنین از طریق ضبط کنش های مشایخ صوفیه در جایگاه آرمانی ترین «خود» و با برساختِ بیشترین میزان دشمنی با نفس انسانی و شرح دقایق شناخت و مواجهه با آن، دورترین دیگری در پرتو الگوی «خود/ دیگری» ساماندهی می شود.
بررسی مقایسه ای افسانه کُهزاد و بَسی با زال و رودابه در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
داستان های عاشقانه ای مانند لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، زال و رودابه و... بخشی غنی از ادبیات عاشقانه و غنایی این مرز و بوم را تشکیل می دهد. افزون بر این روایات مکتوب، گاه روایت عشق هایی جانسوز در میان عامه مردم رواج دارد که کمتر مجال طرح و بررسی یافته اند. یکی از این روایت ها، روایتی است که علی حسین عالی نژاد، نقّال 73 ساله و اهل روستای رمقانِ استان فارس نقل می کند. نگارنده کوشیده است نخست به روش میدانی این افسانه را ثبت کند و سپس به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا، به بررسی مقایسه ای آن با روایت فردوسی بپردازد. پرسش اساسی این پژوهش این است که تفاوت ها و شباهت های روایت مکتوب و شفاهی در چه بخش هایی است و این دگرگونی ها حاصل چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد افسانه عامیانه از دو بخش کاملاً مجزا تشکیل شده است: بخش نخست جز در برخی از جزییات بسیار شبیه به داستان زال و رودابه است؛ اما بخش دوم داستان، یک باره دگرگون می شود و خواننده با نمایشی کاملاً متفاوت روبه رو می شود. درباره این روایت عامیانه، به طور کلی دو فرضیه را می توان طرح کرد: 1- افسانه عامیانه، تقلید و آمیزشی از روایت زال و رودابه و داستان های عاشقانه باشد که ذهن راوی و نقّال ساخته و پرداخته است.2- نقّالان و راویان با آمیزش داستان عاشقانه رایجی در میان مردم با داستان شاهنامه و دیگر روایت ها، داستانی نو بنیاد نهاده اند. به هر روی این روایت از جنبه های گوناگون مانند مکان داستان، شخصیت ها، فضا، برخی از رخدادهای داستانی، فرجام داستان و... با روایت شاهنامه فردوسی تفاوت هایی دارد؛ اما در مجموع یکسانی های زیادی با روایت شاهنامه دارد.
بررسی انتقادی برخی از پژوهش ها و اظهارنظرها درباره شاهنشاهنامه صبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
117 - 142
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهنامه، منظومه ای حماسی از فتحعلی خان صبا است که تاریخ ایران در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار را دستمایه آفرینش اثری ادبی قرار داده است. البته دامنه تاریخی اثر از سقوط اصفهان تا اواخر دوره اول جنگ های ایران و روس را در بر می گیرد. این منظومه طولانی، به رغم اهمیت، تا کنون چنان که باید مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. نقدهای نوشته شده بر شاهنشاهنامه، کمتر به کل اثر نظر داشتند و به نظر می رسد، بیشتر نویسندگان آن به طور کامل متن این منظومه را نخوانده اند. این نقدها بیشتر براساس متن گزیده منظومه نوشته شده و به این علت دچار خطاهای فاحش محتوایی و تاریخی شده اند. این مقاله، به مطالعه حدود بیست پژوهش انجام شده در صد سال اخیر، درباره شاهنشاهنامه پرداخته و کوشیده است تا با بررسی اشکالات و خطاهای آن متون، نقدهای شاهنشاهنامه را نقد کند. دستاورد پژوهش، بیانگر آن است که عمده نقدها، بدون توجه به کل اثر و نکات تاریخی مرتبط با آن، اشتباهاتی مرتکب شده و این اشتباهات از طریق نقدهای هر عصر، به نقدهای دوران سپسین راه یافته اند.
بررسی تطبیقی جلوه های تمثیل در اشعار اخوان ثالث وشفیعی کدکنی بر مبنای اصول فکری مینی مالیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از گسترده ترین شیوه ها ی داستان گویی است که، اندیشه و پیام های اخلاقی ، تعلیمی ، اجتماعی و سیاسی را به خواننده القا می کند. یکی از روش های بیان غیر مستقیم اندیشه های شاعر است که کلام اوراموثر تر می کند .مینی مالیسم هم ، به عنوان یکی از اصلی ترین مناسبات ساختاری کلام در مضامین اجتماعی ، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.در این خصوص، داستان های کوتاه مینی مالیستی به دلیل بهره گیری از ساختار بنیادین داستانی وتمثیلی وهمچنین مناسبات جامعه شناسی ، بستر مناسبی را جهت نقد و تحلیل اصول ساختاری کلام بر مبنای اصل تمثیل فراهم می آورد. این پژوهش به شیوه ی توصیفی -تحلیلی و به روش کتابخانه ای به تبیین جلوه های تمثیلی اشعار شفیعی کدکنی واخوان ثالث پرداخته است . هدف پژوهش حاضر، انعکاس مبانی جامعه ی یک دوران و شناخت ارزش های متعدد آن در افکار ، اندیشه ها وفرهنگ مردم به زبان تمثیل در اندیشه ی هر یک از این دو سخنوراست. مساله ی اصلی این پژوهش جستجوی تمهیداتی است که شفیعی کدکنی واخوان ثالث جهت بیان مقاصد درونی خویش بر اساس دغدغه های حاکم در ذهن، از آن بهره برده اند. نتایج بدست آمده این پژوهش بیانگر آن است که؛ اشعار اخوان وشفیعی کدکنی،با ساختاراستوار خود،بر مبنای فرم وساختاری منحصر به فرد ،مبانی تمثیلی کلام را به خوبی در اشعار خود منعکس نموده .
تحلیل کهن الگوهای «سایه» و «پیرخردمند» در طوطی نامه ضیاء الدین نخشبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
124 - 143
حوزههای تخصصی:
طوطی نامه اثر ضیاءالدین نخشبی، عارف قرن هشتم هجری، داستانی تعلیمی، پندآموز و با موضوع محوری فریبکاری زنان، با ساختار داستان در داستان به شیوه هزار و یک شب است. موضوع اصلی بسیاری از این داستان ها، جدال بین خیر و شر و سعادت و شقاوت است و نویسنده در این داستان ها در پی رسیدن به نتیجه اخلاقی برای مخاطب است؛ به همین سبب، فرض بر این است که این ویژگی ها از یک سو با آموزه های عارفان مسلمان و ریاضت ها و مجاهدت هایی که آنها در سیر و سلوک عارفانه خویش بر نفس سرکش تحمیل می کنند و از سوی دیگر با کهن الگوهای سایه و پیرِخردمند در نزد یونگ، منطبق هستند. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوای کیفی و با رهیافت نقد روانکاوانه در پی اثبات این فرضیه و پاسخ به این پرسش هاست که چگونه داستان های عامیانه طوطی نامه قابلیت تطبیق با دو کهن الگوی مذکور را دارند و این کهن الگوها چگونه در تکمیل فرایند ناخودآگاه جمعی و رسیدن به کمال و تعلیم مسائل اخلاقی مؤثر واقع شده اند؟. فرجام سخن حکایت از آن دارد که این کهن الگوها در مشاجرات طوطی و خجسته کاملاً مشهود است. اصرار خجسته در دنیاطلبی و کام گرفتن از معشوق و بیم و هشدار از سوی طوطی به خجسته، جلوه ای از رابطه نفس اماره و نفس مطمئنه است که با کهن الگوهای سایه و پیرخردمند تحلیل پذیر و درخور واکاوی است. کهن الگوی سایه در این داستان ها به صورت حماقت و نادانی، حیله و نیرنگ، خباثت، خیانت، حرص و طمع، شهوت رانی و... و کهن الگوی پیر فرزانه در هیأت پادشاه، طوطی سخنگو، حکیم، وزیر، دایه، پیرزن معمّر و عناصر طبیعی همچون باد و دریا نمایان می شود.
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری مادرانه در رمان پسااستعماری (مطالعه موردی: رمان های «دلبند» و «هزاران خورشید تابان »)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
135 - 164
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق پیشرو همتافتی و پویایی مقاومت مادرانه شخصیت های سته و مریم در رمان های «دلبند» و «هرازان خورشید تابان» اثر تونی موریسون و خالد حسینی است که در برابر گستره گفتمان روایی پسااستعماری به تصویر کشیده شده است. پرسش اصلی تحقیق این است که نمودهای پایداری در این دو رمان پسااستعماری چه است و نویسندگان این دو رمان چگونه پایداری مادرانه را پردازش کرده اند. هدف این جستار بررسی قدرت مقاومت به عنوان یک سازوکار فرهنگی سازنده، نقش محوری سته و مریم در حک کردن هویت های خودمختار که زیر سایه ظلم ناشی از نظام مردسالاری و گفتمان نواستعماری آمریکا قرار دارند، بررسی می شود. با پیوند مفهومی تأثیر مادر در ایجاد پایداری منسجم، شخصیت سته و مریم را می توان به عنوان یک معمار تعیین کننده در یک صدایی روایت های مخالف و ضد هژمونیک استعمار نو که برای زایش هویت فردی و نسلی حیاتی است، برجسته کنیم. این پژوهش به روش تحلیل محتوا به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است و با الهام از نظریه های گایاتری اسپیواک و مفهوم مقاومت از دیدگاه او و بر مبنای ادبیات تطبیقی مکتب امریکایی به ارزیابی تجربیات قهرمانان این دو رمان سته و مریم در مواجهه با ظلم مضاعف استعمار نو و نقش مادر در ایجاد بنیاد هویت برای فرزند دلبند و عزیزه می پردازد. همان طور که از نام فرزندان پیداست، در هر دو رمان هر دو عزیزه و دلبند هستند و این انتخاب تعمدی بوده است و حاکی از آن است که در برابر استعمار باید از فرزندان دلبند خود دفاع کنیم. عنصر مقاومت در این مقاله از طریق یک تحلیل مقایسه ای دقیق، بر قدرت دگرگون کننده شخصیت های سته و مریم و ریشه یابی آگاهی جمعی نسبت به مقاومت تأکید می کند و به یک الگوی نوظهور از شکل گیری هویت اشاره می کند و در پایان به این نتیجه می رسد که همانند مریم، سته نیز تحت تأثیر عشقی پایدار، ساختارهای اجتماعی برخاسته از سیاست های نوین استعمار نو را بازخواست می کند و جوهر آزادی، زندگی و هویت را مورد پرسش قرار می دهد؛ درحالی که اقدام فداکارانه مریم به دنبال محافظت از آینده ای نوبنیاد است، سته با کشتن دلبند قصد دارد آینده ای تاریک را از صحنه زندگی دلبند حذف کند؛ آینده ای از ذلت و خواری زیر چکمه های استعمار. حرکت سته به مفهوم واقعی کلمه همان هیهات منّا الذلّه است. این اقدام سته اوج عزت نفس و مقاومت وی در برابر استعمار است.
تحلیل تفسیری خوانش های تطبیقی از شعر پایداری بر مبنای نظریه زیباشناسی دریافت ولفگانگ آیزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
267 - 300
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین انگاره های نقد تطبیقی، نظریه تأثیر و تأثر است. این نظریه می تواند اولین پل ارتباطی میان نقد تطبیقی و نظریه دریافت باشد؛ بدین معنی که هر متن ادبی ابتدا باید دریافت شود تا بتواند تأثیر خود را بر جای بگذارد و سپس واکنش خواننده را برانگیزد. نظریه دریافت که ابتدا در آثار و آرای ولفگانگ آیزر بسط یافت، خیلی زود توانست در حوزه های گوناگون نقد خواننده محور از جمله نقد تطبییقی مورد توجه نقادان و صاحب نظران قرار گیرد. در این جستار هفت مقاله منتشرشده در نشریات علمی-پژوهشی که به بررسی تطبیقی شعرهای پایداری پرداخته بودند، به مثابه هفت خوانش انتقادی انتخاب و ویژگی های خوانش بر اساس نظریه زیبایی شناسی دریافت ولفگانگ آیزر بررسی و تحلیل شد. اساس انتخاب مقاله ها توجه به تفاوت و تنوع سبک سرایش در شاعران پارسی گوی -علیرغم وحدت در ساحت مضامین- از یک سو و انطباق نسلی شاعران دو طرف تطبیق از سوی دیگر است؛ ضمن اینکه پژوهش های منتخب، می بایست پتانسیل خوانش آیزری را نیز داشته باشند. اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه کتابخانه ای و بررسی مستقیم متون، حاصل شده است. مهم ترین یافته های برآمده از این پژوهش نشان می دهد که غالب این هم سنجشی ها در بستر مؤلفه های مفهومی بر مبنای گشتالت گرایی شکل گرفته اند و بسیار به ندرت اتفاق می افتد که پژوهشگری بر آن باشد تا این شعرها را از منظر نقدهای مبتنی بر نظریه های ادبی روشمند در ترازوی سنجش تطبیقی قرار دهد. سفیدخوانی و استفاده از شکاف های متن برای تولید معناهای تازه و تفسیرهای ایجابی یکی دیگر از شگردهایی است که در این خوانش های انتقادی مورد استفاده قرار گرفته است.
بررسی شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
91 - 111
حوزههای تخصصی:
داستان شورش بهرام چوبینه و فرار خسروپرویز به روم، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی به تفصیل بیان شده است. در منابع فارسی و عربی مسیر فرار خسرو به روم و حوداثی که او در آن جا از سر می گذراند، به اجمال بیان شده است و مورخان درباره این بخش از پادشاهی او اتفاق نظر ندارد؛ علاوه بر منابع فارسی و عربی، به این داستان در منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی نیز اشاره شده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام شده ، به بررسی این داستان، در شاهنامه و دیگر منابع تاریخی و مقایسه آن ها با یکدیگر، پرداخته شده است. با بررسی منابع مختلف روشن شد، منبع فردوسی که به واسطه شاهنامه ابومنصوری به خدای نامه می رسد، مفصل ترین تحریر خدای نامه بوده است؛ چرا که فردوسی و پس از او مؤلف نهایه الارب، کامل ترین و دقیق ترین روایت را از این داستان بیان می کنند. روایت فردوسی در بیان این داستان، آن چنان دقیق است که می توان از شاهنامه به عنوان یک مأخذ تاریخی در تحقیقات مربوط به ساسانیان بهره برد. در منابع بیزانسی و ارمنی، تاریخ تئوفیلاکت و اخبار سعرت، نزدیک ترین روایت را به شاهنامه دارند؛ با توجه به مشابهت بسیار این منابع با یک دیگر و از آن جا که برخی از مؤلفان مأخذ خود را بیان می کنند، با کنار هم قرار دادن این داستان ها و روایات دیگری نظیر آن، ممکن است بتوان از آن ها در رسیدن به شناخت تازه ای از خدای نامه بهره برد.
تحلیل نشانه شناسی قصیده «المتنبّیِ» جواد الحطّاب با تکیه بر نظریه نشانه شناسیِ شعرِ مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دستاوردهای مایکل ریفاتر در زمینه درک دلالت های زبانی و ژرف ساخت متن، نظریه نشانه شناسی شعر اوست. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر رویکرد نشانه شناختی در صدد است فرآیند های نشانه پردازی قصیده «المتنبّی» جواد الحطاب؛ شاعر معاصر عراقی را بر اساس نظریه ریفاتر در دو سطح خوانش اکتشافی و پس کنشانه بررسی و تحلیل نموده تا به لایه های پنهان متن، ایده محوری و رابطه بینامتنی آن با دیگر متون دست یابد. شاعر در این قصیده با بازخوانی گذشته تاریخی و اسطوری و با محکوم کردن اوضاع کنونی، فریاد انتقاد و تغییر سر می دهد و با به کار گیری شخصیت های تاریخی، دینی و اسطوری به ترسیم اوضاع کنونی عراق و ایدئولوژی های خویش می پردازد. در سطح نخست (اکتشافی)، مخاطب با تصویرهای رمزآلود از دوران حکومت خلفای عباسی و متنبّی شاعر رو به رو می شود که صرفاً مجموعه ای از اخبار متناقض و متضاد است که خواننده خلاق را اقناع نمی کند؛ اما در خوانش سطح دو (پس کنشانه) با بهره جستن از توانش ادبی و گذر از سطح محاکاتی به سطحی بالاتر و بررسی عناصر «غیر دستوری» و نشانه پردازیِ هر یک از آنها، به «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» دست می یابد که بیان گر فضای فکری مسلط و حاکم بر قصیده است. سپس با کشف هیپوگرام به دلالت های معنایی و ضمنی متن دست یافته و در نهایت به تحصیل ماتریس یا خاستگاه اصلی متن نائل می گردد. تحلیل این قصیده نشان می دهد ایده محوری متن، نقد فضای آفت بار جامعه عراق، اعتراض و انتقاد از سیاست های ناکارآمد حاکمان و مشروعیت زدایی از سلطه حاکم با تکیه بر استراتژی بینامتنیت و ریشخند و ناسازواری است
بررسی نیاز عشق در شخصیّت رودابه و منیژه براساس نظریه روان شناختی مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
97 - 114
حوزههای تخصصی:
شاهنامه اثری است که شخصیّت ها با توجّه به کارکردشان در آن حضور می یابند. بخش هایی از این کتاب به مفاهیم غنایی از جمله عشق اختصاص دارد که پرجاذبه ترین مفهوم است. این مقوله موضوع مشترک داستان های غنایی با نیازهای مطرح شده در نظریه روان شناختی مزلو است. از نظر مزلو عشق می تواند رشد شخصیّت شود. در عاشقانه هایی که در شاهنامه روایت می شود، زنان نقش مؤثّری در پیشبرد روایت عاشقی دارند. در این پژوهش کوشیده شده است، مفهوم عشق در کنش رودابه و منیژه از دلدادگان شاهنامه بر اساس این نظریه، مورد بررسی قرار گیرد. اینکه رودابه و منیژه در بررسی با الگوی مزلو در عشق چه جلوه وشخصیّتی پیدا می کنند، پرسش اصلی این پژوهش است. عشق رودابه عشقی متعالی و کمال گراست و زیبایی جسمانی و معنوی را توأمان در نظر دارد و به واسطه آن، به مؤلّفه هایی از جمله خودانگیختگی، فرهنگ ناپذیری و درک روشن از واقعیات متّصف می شود. عشق منیژه، ابتدا بر پایه زیبایی های ظاهری شکل می گیرد و در ادامه با تحوّل بنیادین در شخصیّت او به مراتبی فراتر در عشق می رسد. روش این پژوهش مقایسه ای تحلیلی است و نیاز عشق در هرم مزلو و خویش کاری های رودابه و منیژه و شاخص های رفتاری این دو در این زمینه مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته اند.
تحلیل محتوایی نماد و تمثیل های داستانی نویسندگان دوره (نسل) دوم بوشهر؛ «صادق چوبک و رسول پرویزی»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
«استان بوشهر» واقع شده در کناره خلیج فارس(جنوب غربی ایران)، با نویسندگان دوره(نسل) اول تا چهارم خود، در ادبیات داستانی کشور به ویژه مکتب جنوب جایگاه مهمی دارد. داستان پردازان این ناحیه مانند دیگر نقاط ایران در دوره های تاریخی مختلف از شگردهای متنوّع داستان نویسی در ساخت و محتوا بهره برده اند. آبشخور این تکثّر و تحوّل سبکی و فکری از طرفی متأثر از ادبیات جهان است و از سوی دیگر به توان متون روایی کلاسیک پیوند می خورد که تمثیل و بیان نمادین یکی از شیوه های بازنمایی ماجرای داستان در متون کهن پارسی است. هدف این مقاله؛ بیان مزایا، نقایص و دگردیسی های محتوایی داستان های تمثیلی و بیان نمادین در دوره دوم نویسندگی بوشهر است. بنابراین، در این مقاله کوشش شده است؛ آثار تمثیلی در سه نوع: روایت مستقل، غیر مستقل و استفاده از نمادها در فاصله دهه های بیست تا پنجاه شمسی بر پایه موضوع و درون مایه نقد و تحلیل شوند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که نویسندگان این دوره از کدام شیوه بیان تمثیلی و برای کدام مقاصد استفاده کرده اند. ماحصل این تحقیق به شیوه کتاب خانه ای با روی کرد پژوهشی- تحلیلی این است که؛ در دوره پهلوی دوم،«چوبک» با تکیه بر فضای اجتماعی و سیاسی نامطلوب جامعه؛ فابل هایی با روایت مستقل نوشت اما تمثیل در اثنای داستان و بیان نمادین را علاوه بر چوبک در داستان خاطره های دیگر نویسنده این دوره،«پرویزی» هم می توان یافت.
بحران هویّت زنان در دو رمان جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
59 - 76
حوزههای تخصصی:
در دوران مدرن مؤلفه های هویّت ساز، دستخوش تغییر و دگرگونی شد. به نظر می رسد در آشفته بازار فرهنگی و اجتماعی، زنان بیش از مردان تحت تأثیر ارزش های جدید فرهنگی و اجتماعی قرار گرفتند و در نتیجه دچار سردرگمی و بحران هویّت شدند. در رمان جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان، اوضاع پیچیده و مبهم سیاسی و اجتماعی کشور در سال های ملتهب قبل از انقلاب اسلامی و سال های آغازین انقلاب تا آغاز جنگ، تصویر شده است که با زمینه سرگشتگی و سرگردانی و بحران هویّت زنان همراه است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای تدوین شده است، و در عین آشکار ساختن روند خویشتن شناسی و بحران هویت زنان با رویکرد مدرن و تحلیل شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دو اثر سیمین دانشور،به این پرسش پاسخ داده است که اوضاع سیاسی اجتماعی ایران همزمان با ورود مولفه های مدرن، چه تأثیری بر بحران هویّت و سرگشتگی زنان نهاده است؟ بررسی ها نشان می دهد که بحران هویّت زنان در این رمان ها، در دوره مورد نظر، منجر به تقابل اشرافیّت و محرومیّت، تقابل سنّت و مدرنیته، غربزدگی و غربگرایی، نفوذ مکتب های فکری مدرن، تقابل اعتقادات مذهبی و دیدگاه های فمینیستی شده است.