فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۵٬۲۳۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
121 - 132
حوزههای تخصصی:
انتخاب پیمانکار، همواره یکی از مسایل مهم و اساسی در سازمان هایی است که فعالیتهایی را برای برون سپاری تعریف میکنند. شهرداری ها غالباً از یک مرحله ارزیابی پیش صلاحیت، قبل از انتخاب نهایی پیمانکار استفاده می کنند. در بسیاری از موارد، ارزیابی پیش صلاحیت پیمانکاران صرفاً بر اساس معیارهای ارزیابی کیفی، همچون تجربه، دانش در زمینه مورد نظر، حسن سابقه، توان مالی و تجهیزاتی، توان فنی و برنامه ریزی انجام می شود. حساسیت بالای کارفرما در انتخاب عادلانه پیمانکار، سبب می شود تا از نظرات گروهی از خبرگان به جای استفاده از نظرات یک خبره استفاده شود با این حال ممکن است رفتار غیر اخلاقی یک خبره در حمایت از یک پیمانکار و دادن امتیاز بالا به وی و امتیاز پایین به سایرین موجب انتخاب آن پیمانکار گردد. در این مقاله یک روش ابتکاری برای پرهیز از چنین رخدادی پیشنهاد شده است. در روش پیشنهادی این مقاله بر اساس امتیازات داده شده خبرگان به پیمانکاران، ضریب وزنی امتیاز هر خبره به هر پیمانکار تعیین شده و امتیاز داده شده هر خبره به هر پیمانکار براساس ضریب وزنی اصلاح شده است. سپس انتخاب پیمانکار با استفاده از تکنیک تاپسیس گروهی و با وزن دهی به معیارها براساس روش آنتروپی شانون انجام شده است. روش ابتکاری در 30 مساله، آزمایش شده و نتیجه نهایی روش پیشنهادی با حذف رای خبره خاطی، مورد صحه گذاری قرار گرفته است.
شناسایی مولفه های نظام سرمایه انسانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۹
121 - 148
حوزههای تخصصی:
العاده در فناوری اطلاعات چالش های تازه ای را در خصوص بهره برداری از سرمایه انسانی در سازمان های نظامی ایجاد کرده است. در جهت بهره مندی موثر از سرمایه انسانی در سازمان های نظامی در ابتدا بایستی مولفه های نظام سرمایه انسانی در این سازمان ها شناسایی شود، در این راستا تحقیق حاضر با هدف شناسایی مولفه های نظام سرمایه انسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت.
روش: این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک تحقیق اکتشافی بوده است. ابتدا با مطالعه کتابخانه ای و جستجوی عمیق ادبیات نظری، مولفه های نظام سرمایه انسانی استخراج و سپس با استفاده از پرسشامه دلفی فازی، مولفه ها در دو مرحله از طریق پنل دلفی اعتبارسنجی شده است. جامعه آماری این تحقیق، فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران و متخصصین آشنا به موضوع تحقیق در حوزه سرمایه انسانی بودند که 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.
یافته ها: براساس نتایج دلفی فازی، مولفه های نظام سرمایه انسانی نیروهای مسلح در ارتش جمهوری اسلامی ایران در 5 معیار اصلی «ویژگی های فردی»، «ویژگی های حرفه ای» ، «توانمندسازهای سازمانی»، «اقدامات توسعه سرمایه انسانی» و «نتایج توسعه سرمایه انسانی» شناسایی شد.
نتیجه گیری: مدیران و سیاست گذاران منابع انسانی در سازمان های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران می توانند با اتکا بر مولفه های شناسایی شده در پژوهش حاضر به توسعه سرمایه انسانی و متعاقبا تحقق اهداف کلان سازمان و نظام جمهوری اسلامی ایران دست یابند.
طراحی مدل پویایی شناسی کیفی سیستم اثرات فناوری اطلاعات در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۵۶-۳۷
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهری با گسترش شهرنشینی و ابعاد کالبدی – فضایی پدیده ای بشدت پیچیده و پویا شده است. لذا برای مدیریت بهتر شهر نیاز به استفاده از روش های نوین مدیریت شهری است. یکی از بسترهای مهم برای مدیریت شهری به روش نوین، فناوری اطلاعات می باشد. علی رغم اینکه منابع متعددی به تبیین این موضوع پرداخته اند، اما مفهوم سازی جامعی از آن در مبانی نظری این حوزه انجام نشده است. بنابراین نیاز است با دیدگاهی پویا و جامع، پویایی های توسعه، اثرات و کاربردهای فناوری اطلاعات در مدیریت شهری بررسی شود. این مقاله با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و فراترکیب بدنبال پاسخگویی به سوالاتی درباره تعریف فناوری اطلاعات مبتنی بر تعریف مدیریت شهری، عناصر فناوری اطلاعات در مدیریت شهری، مزایای آن در مدیریت شهری، روندهای توسعه فناوری اطلاعات با تاکید بر فرایند عملیاتی آن بوده تا از این طریق ساختار حاکم بر رشد شهرها و اثرات فناوری اطلاعات در مدیریت شهری با استفاده از رویکرد پویایی شناسی کیفی سیستم تبیین کند. نتایح نشان داد که عناصر فناوری اطلاعات در شهر علاوه بر عناصر عام شامل الگوریتم های پردازش، فضاهای پردازشی و هوشمندی، سیستم اطلاعات جغرافیایی و اپلیکیشن ها و شبکه های اجتماعی هستند. همچنین 12 مزیت خاص فناوری اطلاعات در شهر و 10 اثر و کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت شهری تبیین شد. همچنین مدل علت و معلولی شامل 6 حلقه تقویتی گسترش شهرها، اثر فناوری اطلاعات بر ارائه خدمات، حکمروایی و توسعه پایدار محیط زیست، نوآوری، شفافیت اداری و امنیت و یک حلقه تعادلی معایب گسترش شهرها بود.
بررسی چالش ها و ارائه راه کار برای بهبود اثربخشی نظام پیش بینی منابع در نظام بودجه ریزی دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
646 - 665
حوزههای تخصصی:
هدف: در مدیریت و اداره بخش عمومی، بودجه نقش مهمی ایفا می کند و یکی از اجزای مهم آن، پیش بینی منابع است. در بودجه ریزی دولتی، یکی از وظایف بسیار حیاتی و اغلب بسیار دشوار، پیش بینی منابع است. این امر حیاتی است؛ زیرا پارامترهایی را تعیین می کند که بودجه مبتنی بر آن است. دشوار است؛ چون بسیاری از متغیرهای بیرونی می توانند بر نتایج منابع تأثیر بگذارند و پیش بینی را تغییر بدهند. اگر درآمدها کم برآورد شود، دولت ممکن است در طول سال مالی، خدمات ارزشمندی را ارائه ندهد و مازاد بودجه غیرمنتظره ای در پایان سال ایجاد شود. اگر پیش بینی منابع بیش از حد تخمین زده شود، ممکن است باعث شود که اعتبارات خدمات مهم قطع و دولت با کسری بودجه مواجه شود و تعادل بودجه بر هم بخورد. هدف از این پژوهش، بررسی چالش ها و مشکلات نظام پیش بینی منابع در نظام بودجه ریزی دولتی ایران است. در نهایت، به علت فاصله بین بودجه مصوب و بودجه عملکرد، تلاش بر این است که با ارائه راه کارهایی، به بهبود نظام پیش بینی منابع در نظام بودجه ریزی دولتی ایران کمک شود.
روش: در این پژوهش از رویکرد کیفی استفاده شده است. در این پژوهش با تعداد ۱۴ نفر از متخصصان بودجه ریزی در سازمان برنامه و بودجه، به صورت نمونه گیری گلوله برفی مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. این جامعه آماری، به دلیل برخورداری از دانش، تجربه و شناخت کافی از موضوع، داشتن کار عملی در این حوزه و همچنین، اشراف کامل به مشکلات و راه کارهای موجود، انتخاب شد. داده های حاصل از مصاحبه با تحلیل تم کدگذاری و تجزیه وتحلیل شد و سنجش اعتبار پژوهش، از طریق معیار لینکلن و گوبا انجام گرفت.
یافته ها: با مصاحبه و تحلیل انجام شده، تعداد ۲۸ تم فرعی، در قالب ۲ تم اصلی، شامل موانع و مشکلات پیش بینی منابع و ارائه راه کار برای بهبود پیش بینی منابع شناسایی شد.
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که چالش ها و مشکلات موجود در پیش بینی منابع عبارت اند از: تقابل علم و عمل، عدم تبدیل سرمایه به سرمایه، گسترش فضای رانت جویی در دستگاه های حاکمیتی، بی اعتمادی مردم به دولت، اثرگذاری شرایط خارجی و داخلی روی منابع دولت، مشکلات سیستم نظارتی، تهیه و تنظیم گزارش های خلاف واقع توسط کارشناسان برای تخصیص بودجه، ارقام واهی در بودجه، عدم وجود برنامه و مدیریت واحد در کشور، نبود چارچوب رسیدگی به نحوه وصول منابع، استفاده نکردن از روش های نوین در پیش بینی منابع، اتکای شدید درآمدهای دولت به درآمدهای نفتی، آفت زدگی سیاسی و سیاست زدگی بودجه، چالش دولت ها با دخالت مجلس در لایحه بودجه و فرار از شفافیت و پاسخ گویی. همچنین برای اثربخشی در پیش بینی منابع، راه کارهایی وجود دارد که عبارت اند از: سیاست زدایی بودجه، ایجاد مدیریت واحد روی درآمدهای دولت، اصلاح و یکپارچه سازی نظام مالیاتی، ارتقای نظام بودجه ریزی با پیاده سازی واقعی بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد، تقویت شفافیت مالی اَعمال دولت، کاهش وابستگی مستقیم به نفت، استفاده از دارایی های سرمایه ای دولت در جهت سرمایه گذاری مجدد، ایجاد اهداف و برنامه مشخص در بودجه ریزی، امنیت سرمایه گذاری از طریق ثبات متغیرهای اقتصادی، افزایش دقت و استفاده از روش های به روز در پیش بینی منابع، اعتمادسازی بین دولت و ملت از طریق شفافیت در عمل و استفاده از کارشناسانی که حکم ابزار فنی در بودجه ریزی دارند.
تحلیل قابلیت های دهیاری ها در مدیریت بحران )مطالعه موردی استان همدان((مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۷۵-۵۵
حوزههای تخصصی:
دهیاری ها یکی از نهادهای محلی در نظام مدیریت روستایی به شمار می روند که طی سال های اخیر در راستای ساماندهی به وضعیت مدیریت روستایی، تأسیس شدند. هدف پژوهش حاضر تحلیل ظرفیت ها و قابلیت های دهیاری های استان همدان در مدیریت بحران بود که با استفاده از راهبرد پیمایش انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دهیاران استان همدان بودند که طبق آخرین امار 716 نفر می باشند. از این تعداد 250 نفر به شیوه تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. قابلیت ها و نقش دهیاری ها در مدیریت بحران روستاهای استان همدان به کمک نرم افزار Smart PLS شناسایی و سپس تحلیل شدند. نتایج نشان داد مهم ترین قابلیت ها و اقدامات دهیاری ها قبل از وقوع بحران شامل مقوله های «آموزش»، «هماهنگی سازمانی»، «بهداشتی و درمانی»، در حین وقوع بحران شامل مقوله های «اطلاع رسانی»، «سازمان دهی گروه ها» و «اقدامات انتظامی و امنیتی»، و پس از بحران شامل اقدام های «بازسازی»، «ارزیابی خسارت ها» و «تسهیلات و خدمات» می باشند. برگزاری دوره های آموزشی پودمانی برای آماده سازی دهیاران، استفاده از سامانه های پیش آگاهی و بکارگیری ظرفیت های رسانه های اجتماعی برای افزایش توانایی مدیریت بحران در مناطق روستایی برای افزایش ظرفیت دهیاری ها در مدیریت بحران مناطق روستایی ضروری است.
طراحی الگوی سیاست گذاری نمایشی در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
137 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه طراحی الگوی سیاست گذاری نمایشی در صنعت بانکداری بوده است. روش پژوهش حاضر براساس رویکرد آمیخته و به صورت کیفی و کمی در پارادایم استقرایی- قیاسی است. جامعه کیفی موردمطالعه در پژوهش حاضر را کلیه اساتید دانشگاهی در حوزه مدیریت دولتی، مدیریت بانکداری، مدیریت استراتژیک به همراه اعضای هیئت مدیره و مدیران عامل بانک های کشور تشکیل دادند که تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 18 نفر بوده اند. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. مدل سازی، سطح بندی و برقراری ارتباط مفهومی میان ابعاد سیاست گذاری نمایشی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری انجام گرفت. جامعه آماری کمی مطالعه را اعضای هیئت مدیره و مدیران ارشد بانک های کشور تشکیل دادند. نمونه گیری با استفاده از روش غیراحتمالی در دسترس صورت گرفت. در این راستا تعداد 40 نفر از جامعه آماری موردنظر به عنوان نمونه پژوهش تعیین شدند. یافته های حاصل از انجام این مطالعه نشان داد که فرهنگ سازمانی، ویژگی های شخصیتی مدیران، اقتضائات محیطی، سیاست زدگی، هوش عاطفی، سبک مدیریت تظاهرگرایانه، سوداگری، عدم مطالبه گری، جهت دهی هدفمند افکار عمومی، عملکرد ویترینی، شرایط سازمانی و جوسازمانی به عنوان ابعاد اصلی سیاست گذاری نمایشی در صنعت بانکداری مطرح هستند
طراحی نظام مدیریت دانش برای سازمانهای نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۰
57 - 84
حوزههای تخصصی:
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با داشتن بیشترین نیروی انسانی و گستردگی حوزه جغرافیایی و تنوع ماموریتهای واگذاری یکی از سازمانهایی است که بیش از پیش ضرورت نیاز به استقرار مدیریت دانش را برای بهبود فرایندهای تصمیم گیری در سامانه فرماندهی و کنترل،انتقال تجربیات و دانش ضمنی کارکنان قبل از رها شدن و ذخیره سازی این تجارب در پایگاه دانش سازمان و همچنین کسب و تولید دانش های جدید برای انجام ماموریتها و استفاده از ابزارهای مدیریت دانش برای افزایش بهره وری را درک نموده است.یکی از دغدغه های سازمانهای مسلح در پیاده سازی مدیریت دانش، چندوجهی بودن این موضوع و توزیع آن در حوزه های مختلف مانند فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و نرم افزار است. اگر سازمانی بتواند در این حوزه ها به راه حل های مناسبی از مدیریت دانش دست پیدا نماید، می تواند امید به پیاده سازی متوازن و موفق آن داشته باشد. تحقق این مهم با پیروی از یک رویکرد سیستمی در پیاده سازی مدیریت دانش در سطح سازمان امکان پذیر خواهد بود لذا این تحقیق با هدف ، طراحی نظام مدیریت دانش در سازمانهای نظامی ج ا.ا صورت گرفته است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای با رویکرد آمیخته و روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از نرم افزار spss و در بخش کیفی از تحلیل محتوا برای اسناد و مصاحبه ها استفاده شده است. مهم ترین اجزاء نظام مدیریت دانش برای بهره برداری در یک سازمان نظامی بشرح زیر با میانگین بالاتر از عدد 3 بشرح زیر از طرف نمونه جامعه آماری و خبرگان مورد تایید قرار گرفت: 1- مدیریت و رهبری 2- فناوری اطلاعات و ارتباطات 3-مدیریت منابع انسانی 4-ساختار سازمانی 5-فرهنگ سازمانی 6- استقرار و پیاده سازی7-آموزش 8- ارکان جهت ساز 9-حوزه های دانشی 10- چرخه مدیریت دانش سازمان
تبیین نقش منطقه ساحلی ایران در اقیانوس هند بر امنیت ملی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
173 - 208
حوزههای تخصصی:
هدف: موقعیت ممتاز جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مناطق ساحلی اقیانوسی، نقش مهمی در ارتقای قدرت و تأمین امنیت کشورها ایفا می کند. امروزه اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی مناطق ساحلی اقیانوسی رو به افزایش است. این مناطق تأثیر چشمگیری بر منزلت ژئوپلیتیکی و جایگاه آنها در مناسبات بین المللی بر جای می گذارند. این پژوهش با هدف تبیین نقش منطقه ساحلی ایران در اقیانوس هند بر امنیت ملی انجام شده است.روش: تحقیق از نوع بنیادی و کاربردی بوده، روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها و اطلاعات، از روش ترکیبی (کتابخانه ای و میدانی)، با بهره گیری از ابزارهای فیش برداری، پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است.یافته ها: در روش میدانی، جامعه آماری اعتبار سنجی مشتمل بر 12 نفر از اعضای هیئت علمی متخصص در حوزه تحقیق و جامعه آماری سنجش مشتمل بر 54 خبره بوده است. تحلیل داده و اطلاعات با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده استنتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مناطق ترکیبی ساحلی اقیانوسی (آبی و خشکی)، از طریق تأثیر بر شاخص های توسعه و نیز تغییر برایند قدرت ملی کشور، در قالب هفت عامل مکانی- فضایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و نظامی بر امنیت ملی تأثیر گذارند. ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تأثیر منطقه ساحلی اقیانوسی ایران بر امنیت ملی در قالب 79 شاخص احصا شده، وزن دهی، رتبه بندی و در قالب مدل معادلات ساختاری ترسیم شده است.
طراحی مدل خلاقیت در دانش آموزان دبستانی دارای مشکلات یادگیری از طریق خودمدیریتی به واسطه خودکارآمدی خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۵۶-۳۶
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه: پژوهش حاضر با هدف تبیین خلاقیت بر اساس خودمدیریتی با میانجیگری خودکارآمدی خلاق در دانش آموزان دبستانی پایه چهارم تا ششم دارای مشکلات یادگیری صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با طرح تحلیل مسیر در قالب معادلات ساختاری بود. جامعه آماری آن شامل دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری چهارم تا ششم دبستان مشغول به تحصیل در مدارس دبستانی شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از بین آنها 200 دانش آموز دختر و پسر (هر جنس100 نفر) دارای مشکلات یادگیری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار کار در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه های خلاقیت شیفر، خودمدیریتی هاوتون و نک (۲۰۱۲)، و خودکارآمدی خلاّق (کارووسکی، 2010) که توسط معلمان و والدین دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری تکمیل گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون، و تحلیل مسیر در نرم افزار SPSS و AMOS آنالیز گردید به منظور بررسی برازش مدل پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج: یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری، متغیر خودکارآمدی خلاق به طور مستقل نقش تسهیلگر اثر مثبت خودمدیریتی و ابعاد آن بر خلاقیت را دارد. لازم به ذکر است که از بین ابعاد خودمدیریتی، به ترتیب ابعاد تجسم موفقیت، مدیریت در تعیین اهداف شخصی، خودارزیابی و خودنگری، اثر معنادارتری بر خودکارآمدی خلاق و خلاقیت دانش آموزان داشتند. بدین شرح که خودمدیریتی در تجسم موفقیت بیشترین اثر و مدیریت خودتنبیهی کمترین اثر را بر خودکارآمدی خلاق و خلاقیت نشان دادند. همچنین از بین ابعاد پنجگانه خلاقیت، مؤلفه اعتماد به خلاقیت بیشترین تغییر پذیری را در دانش آموزان مورد پژوهش نشان داد. درحالی که مؤلفه خیال پردازی در مورد خلاقیت، کمترین واریانس تغییر را نشان داد. با این حال چون مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود، لذا روابط بین متغیرهای مدل ترسیم شده در این پژوهش، مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که ابعاد خودمدیری
تأثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی والدگری و انعطاف پذیری شناختی والدین دارای کودک پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۲۶۳-۲۳۸
حوزههای تخصصی:
هدف ازمطالعه حاضر، بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی والدگری و انعطاف پذیری شناختی والدین دارای کودک پیش دبستانی بود. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. روش آماری به کار رفته برای تحلیل داده ها، تحلیل واریانس اندازه گیری مکرّر (طرح مختلط) بود. 120 مادر مراجعه کننده به سرای تداوم شهرداری ساری در سال 1398 جامعه پژوهش بودند. دو پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندر وال، 2010)، پرسشنامه تنیدگی والدینی (ابیدین، 1995) ابزار به کار رفته در این پژوهش بود. در مرحله اول از میان 60 مادر که نمرات 25 تا 50 درصد پایین پرسشنامه ها دریافت کرده بودند، تعداد 30 نفر انتخاب شدند و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کلاس های آموزشی مبتنی بر پذیرش وتعهد در 8 جلسه برگزار شد و و گروه کنترل در کلاس هایی با محتوای متفاوت در 8 جلسه شرکت کرد. زمان و محل برگزاری کلاس ها، روزهای دوشنبه و چهارشنبه در سرای تداوم شهرداری ساری بود. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر پذیرش وتعهد، سبب افزایش انعطاف پذیری شناختی (اندازه اثر در زمان، 653/0) و (اندازه اثر در گروه، 331/0) و کاهش تنیدگی والدگری (اندازه اثر زمان، 803/0) و (اندازه اثر در گروه، 416/0) شده است. نتیجه گیری می شود که آموزش مبتنی بر پذیرش وتعهد سبب افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش تنیدگی والدگری والدین دارای کودک پیش دبستانی می شود. پیشنهاد می شود با هدف بهبود سبک های فرزندپروری وافزایش سازگاری کودکان از پروتکل آموزش مبتنی برپذیرش وتعهد در مدارس، کلینیک های وابسته به آموزش و پرورش در قالب کارگاه های آموزشی استفاده شود.
ارزیابی و اولویت سنجی عوامل ریخت شناسی شهری تأثیرگذار بر آسیب پذیری اجتماعی در بافت تاریخی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
7-22
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی شهر بر تداوم فرم و ساختار کالبدی آن متمرکز است و ضمن آنکه تحت تأثیر فرهنگ، جامعه و فعالیت های ساکنان طی زمان قرار دارد، تأثیر بسزایی بر شهروندان و جامعه محلی ساکن در هر بافت شهری دارد. ریخت شناسی شهری یکی از اصلی ترین عوامل در کنترل فرم شهری است و تحلیل الگوهای آن مبنای برنامه ریزی توسعه محیط شهری قرار می گیرد و ازاین رو، بر آسیب پذیری اجتماعی تأثیر مستقیم دارد. کرمان به عنوان یکی از شهرهای قدیمی ایران که دارای هویت تاریخی خاص خود است، از آسیب های توسعه صنعتی و مدرن، مصون نمانده است و مانند بسیاری دیگر از شهرهای تاریخی ایران، توسعه بی توجه به زمینه را تجربه می کند. هدف از این مطالعه بسط و شرح دقیق عوامل ریخت شناسی کالبدی-فیزیکی و احصای مؤلفه های تأثیرگذار بر آسیب پذیری های اجتماعی در بافت قدیمی کرمان و اولویت بندی سهم هر یک از آن ها و دسته بندی متغیرهای سازنده ذیل هر یک از عوامل است. در این مطالعه منطق استدلال، استنتاجی است. پس از استخراج عوامل و مؤلفه های مؤثر بر آسیب پذیری های اجتماعی در بافت های تاریخی شهری از مطالعات کتابخانه ای، داده های حاصل از پژوهش های میدانی مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است و ارزیابی، دسته بندی و تحلیل عوامل همگرا از طریق داده های گردآوری شده از تنظیم و توزیع پرسشنامه انجام شده است. نهایتاً داده ها با آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل شده است. محدوده پژوهش در هسته مرکزی بافت تاریخی کرمان است. یافته های حاصل از مطالعه ۳۶ متغیر در این بافت نشان می دهد این متغیرها شش عامل اصلی را نمایندگی می کنند که به ترتیب بر اساس اولویت تأثیرگذاری بر آسیب های اجتماعی در بافت تاریخی کرمان عبارت اند: شرایط فیزیکی و کالبدی محله با تأکید بر حفظ هویت تاریخی بافت، آسیب پذیری بالای بافت تاریخی کرمان در برابر مخاطرات طبیعی و غیرطبیعی مانند زلزله و آتش سوزی، بروز نابرابری ها و بی عدالتی اجتماعی در این منطقه از دیدگاه مردم، تظاهر تغییر بافت اجتماعی ناشی از ساخت وسازهای جدید و تغییر الگوهای رفتاری و سبک زندگی در بافت، وقوع جرم در موقعیت های جدید شهری که اخیراً در بافت احداث شده است و نهایتاً عامل فرسودگی، آلودگی و زندگی غیررسمی که ممکن است بر اثر مداخلات جدید در بافت تاریخی به عنوان یک تهدید ایجاد شود.
گونه شناسی ذهنیت های مدیران سازمان اوقاف و امور خیریه از مدیریت برند و ارتقای تصویر سازمان اوقاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 33
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های غیر انتفاعی نیز به موضوع تصویر برند توجه کرده اند زیرا ارتقای عملکرد سازمان در گرو بهبود تصویر سازمانی آن است. با وجود اهمیّت و ضرورت برندسازی در سازمان اوقاف، به دلیل عدم هم گرایی ذهنی و تفرق دیدگاه های مدیران سازمان، موضوع برندسازی و ارتقای تصویر سازمان مغفول مانده است . در واقع، اتفاق نظر کاملی در این موضوع در سازمان وجود ندارد و همین امر موجب نداشتن برنامه مؤثر در این زمینه شده است. پژوهش حاضر، با هدف شناخت گونه های ذهنیتی مدیران سازمان اوقاف در رابطه با مدیریت برند و بهبود تصویر سازمان اوقاف انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت آمیخته با استفاده از روش کیو انجام شده است. جامعه نظری شامل مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان اوقاف و امور خیریه سطح ستاد است. روش انتخاب نمونه بر مبنای ترکیبی از نمونه گیری گلوله برفی و هدفمند بوده که شامل 37 نفر از آن ها می شود. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه و پرسشنامه کیو استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی کیو و نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان از هفت ذهنیت دارد که با عنوان جامع گرایان، وظیفه گرایان، ترویج گرایان، راهبردگرایان، تحول گرایان سازمانی، برندسازان داخلی و محافظه کاران نام گذاری شدند. ذهنیت های استخراج شده تفسیر شدند و اولویت های آن ها در موضوع برندسازی برجسته شد. بر اساس نتایج این پژوهش، نقطه شروع برنامه ریزی در حوزه ارتقای برند سازمان اوقاف توجه به اشتراکات ذهنیّت ها و عدم توجه به موضوعات واگرا است که در این زمینه پیشنهادهای اجرایی ارائه شدند.
شناسایی و اولویت بندی موانع پاسخگویی عمومی سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
97 - 123
حوزههای تخصصی:
سازمان های دولتی باید به مردم، نمایندگان آنان و سایر نهادهای نظارتی در برابر اقدامات و عملکرد خود پاسخگو باشند. با این وجود، آن گونه که شایسته است به این مهم توجه شایانی نشده است. در این پژوهش آمیخته، هدف، شناسایی و اولویت بندی موانع پاسخگویی عمومی سازمان های دولتی است. در بخش کیفیِ پژوهش، با استفاده از مصاحبه های غیرساختاریافته و عمیق با 24 نفر از مدیران دولتی، کارشناسان سازمان های دولتی و استادان رشته مدیریت دولتی و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها با تحلیل مضمون، موانع اصلی پاسخگویی عمومی سازمان های دولتی و زیرشاخه های آنها شناسایی شدند. سپس در بخش کمی، از طریق پرسشنامه هایی که دربرگیرنده موانع، شناسایی شده بودند با روش تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی گردیدند. نتایج نشان می دهد که سه دسته موانع ساختاری، محیطی و محتوایی (رفتاری)، پاسخگویی را دچار خدشه می کنند. براساس یافته های پژوهش، موانع پاسخگویی عمومی سازمان های دولتی ایران به ترتیب اولویت عبارت اند از: موانع قانونی، نبود سیستم کارآمد پاسخگویی، فساد اداری، عدم حاکمیت شایسته سالاری، نبود سیستم ارزشیابی عملکرد مناسب، نبود فرهنگ سازمانی مناسب، ناکارآمدی مدیران، نبود سیستم اطلاعات کارآمد، موانع فرهنگی و عدم ثبات در سازمان های دولتی.
تحلیل کتاب سنجی مطالعات جهانی حوزه رهبری زنان براساس داده های پایگاه وب آو ساینس: مقایسه پژوهش های پنج قاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
125 - 161
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، تحلیل کتاب سنجی مطالعات جهانی حوزه رهبری زنان در پایگاه وب آو ساینس براساس پژوهش های پنج قاره و مقایسه آن ها با یکدیگر است. این پژوهش علم سنجی از نوع توصیفی- تحلیلی با بهره مندی از فنون کتاب سنجی و مصورسازی نظیر فنون تحلیل هم واژگانی و تحلیل شبکه اجتماعی انجام شده است. جامعه پژوهش، 3207 رکورد در حوزه رهبری زنان در بازه زمانی 1975-2021، در پایگاه وب آو ساینس است که در آگوست 2021، بازیابی شده اند. از نرم افزارهای هیست سایت، بیب اکسل و اکسل به منظور تحلیل داده ها و از نرم افزار وی اُ اس ویور برای ترسیم نقشه ها استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد قاره های آمریکا، اروپا، آسیا، اقیانوسیه و آفریقا به ترتیب در 1575، 1005، 486، 227 و 172 تولید علمی سهم داشته اند. ایالات متحده آمریکا تأثیرگذارترین کشور و دانشگاه های استنفورد، نورث وسترن و هاروارد به ترتیب پرتولیدترین، تأثیرگذارترین و حائز بیشترین همکاری بودند. حوزه اقتصاد کسب و کار بیشترین مشارکت در مطالعات را داشته است. واژگان کلیدی جنسیت، رهبری و زنان پرتکرارترین واژگان در مطالعات قاره ها بودند. زوج های هم واژگانی جنسیت-رهبری، رهبری-زنان و جنسیت-زنان زوج های مشترک پرتکرار در پنج قاره بودند. در مطالعات قاره آمریکا «جنسیت، رهبری زنان، عملکرد، سازمان ها و رفتار»، در مطالعات قاره اروپا «جنسیت، زنان، کلیشه ها، آموزش و پرورش، اشتغال و خطر»، در مطالعات قاره آسیا «جنسیت، زنان، مدیریت، اشتغال، عملکرد و فرهنگ»، در مطالعات قاره اقیانوسیه «جنسیت، زنان، کلیشه ها، قدرت و مدیریت» و در مطالعات قاره آفریقا «جنسیت، رهبری، زنان، مدیریت، اشتغال و آموزش و پرورش» موضوعات داغ بوده اند. پژوهشگران آمریکایی بر عملکرد و رفتار رهبری/رهبران زن، پژوهشگران اروپایی بر رهبری زنان در آموزش و پرورش، پژوهشگران آسیایی، اقیانوسیه و آفریقایی بر مدیریت زنان در مشاغل و حوزه آموزش و پرورش متمرکز هستند. شناسایی موضوعات داغ زمینه را برای سرمایه گذاری بیشتر دولت ها به-منظور رشد و توسعه زنان برای احراز پست رهبری در سازمان ها آماده می کند.
تبیین و ارائه مدلی از برندسازی استراتژیک با تأکید بر نقش نگرش های نوآورانه (مورد مطالعه: شهرداری کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
51 - 73
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف تبیین و ارائه مدلی از برندسازی استراتژیک با تأکید بر نقش نگرش های نوآورانه صورت گرفت. مطالعه حاضر هدف کاربردی بوده و با شیوه توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل مدیران شهرداری تهران است که 13 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل کارشناسان شهرداری تهران است که 291 نفر با روش خوشه ای-تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد که روایی همگرا و روایی واگرا و پایایی ابزار از طریق پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ تایید شده است. ابتدا برای تحلیل مصاحبه های تخصصی از روش تحلیل کیفی مضمون استفاده شد، سپس الگوی شناسایی شده با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی اعتبارسنجی گردید. تحلیل مضمون با نرم افزار MaxQDA و حداقل مربعات جزئی با نرم افزار Smart PLS انجام گرفت. بر اساس نتایج مشخص گردید عوامل فراگیر مدل شامل نگرش های نوآورانه، برندسازی شهری و عوامل سازمانی است. بعد نوآورانه خود شامل 4 مقوله سازمان دهنده است که عبارتند از: «نگرش نوآورانه»، «نوآوری محوری»، «نوآوری اجتماعی» و «نوآوری پایدار». همچنین نشان داده شد، برندسازی شهری شامل «برندسازی داخلی»، «برند و هویت شهر» و «تصویر ذهنی شهر» می باشد. درنهایت مشخص گردید که عوامل سازمانی شامل «برندسازی استراتژیک»، «ساختار و سازمان دهی» و «مشارکت شهری» است.
بررسی نقش شاخص های سلیقه در طراحی نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران (نمونه موردی: منطقه 22 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
59 - 77
حوزههای تخصصی:
در گروههای متفاوت اجتماعی توجه به محیط و ارکان آن دارای جنبه های متفاوتی می باشد. و این امر خود درک زیبایی، معانی و تعابیر علایم را منوط به نوع نگاه آنها نموده است. عوامل موثری در شکل دهی نماهای شهری موثر هستند که این امور تاثیری مستقیم از طراحان، کارفرمایان و ساکنین این بناها دارد. این پژوهش با هدف استخراج و اثر سنجی مولفه های موثر در زیبایی نمای ساختمانهای شهر تهران صورت پذیرفته است. این پژوهش دارای رویکرد ترکیبی کیفی در کمی است که ابتدا مولفه های موثر در طراحی نماها از ادبیات نظری استخراج سپس برای تدقیق سازی متغیری در نرم افزار ATLASTI شروع به تقلیل داده ها می شود، برای این منظوربا 28 نفر از هیئت متخصص مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت می گیرد پس از استخراج کد گزاری وارد مرحله کد گزاری محوری می شود. نتایج به دست آمده در مرحله کیفی در قالب پرسشنامه تدوین می شود و برای میزان شدت اثر بین سه گروه کارفرمایان، طراحان و متخصصین به صورت تصادفی توزیع می گردد نتایج مقایسه ای بین این سه گروه با آماره های استنباطی در نرم افزار JMPSAS16 گرفته شد و در انتها برای میزان همبستگی پاسخ ها و افتراق معنایی به این گروهها در نرم افزار همبستگی گرافیکی گرفته می شود نتایج نشان می دهد که در گروه کارفرمایان مولفه های نوع مصالح، عدم استفاده از فرم های نامتعارف و نامانوس، سن، تصویر عینی از نما با مقدار(000/1) بیشترین میزان سهم عاملی و کمترین مربوط به مولفه استفاده از مصالح قابل شست و شو با مقدار(254/0) است. در گروه طراحان مولفه عدم استفاده از فرم های نامتعارف و نامانوس، سن، انعطاف پذیر بودن در اجرا، تقارن و ریتم با مقدار(000/1) و کمترین مزبوط به جنسیت با مقدار(355/0) در گروه ساکنین مولفه سن، ارتباط و مجاورت با مقدار(000/1) و کمترین مربوط مذهب با مقدار(381/0) است.
طراحی مدل خط مشی گذاری مبتنی بر توسعه قابلیت های انسانی وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
696 - 719
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد قابلیت، نتیجه آخرین نظریه های توسعه، دیدگاه نوینی است که توسعه را با مفاهیم «کارکردها» و «قابلیت ها» پیوند می زند و می تواند به عنوان رویکردی اساسی در نظام آموزش وپرورش به کار گرفته شود. هدف این پژوهش طراحی یک مدل سیاست گذاری، بر اساس توسعه قابلیت های انسانی وزارت آموزش وپرورش منطقه کردستان است. در این راستا، پس از شناسایی قابلیت های انسانی در زمینه آموزش وپرورش در منطقه کردستان، ارتباطات منطقی بین اجزای تأثیرگذار برقرار شد تا سیاستی به منظور توسعه قابلیت های انسانی تدوین شود. روش: این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا، داده های پژوهش از طریق روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. این نمونه گیری از طریق به کارگیری افراد متخصص و خبره در حوزه آموزش وپرورش در منطقه کردستان انجام گرفت. داده ها از طریق اجرای مصاحبه های عمیق جمع آوری شدند. ابتدا، افراد متخصص در زمینه آموزش وپرورش با دقت انتخاب شدند و فقط با افرادی مصاحبه شد که در این حوزه توانمندی و تجربه کافی داشتند. این نمونه گیری هدفمند پس از تعیین معیارهای دقیق برای انتخاب افراد صورت گرفت تا بهترین دیدگاه ها و تجربه های ممکن کسب شود. سپس با انجام مصاحبه های عمیق با افراد انتخاب شده، داده های لازم برای پژوهش جمع آوری شد. این مصاحبه ها به صورت گسترده و جزئی انجام گرفت و از افراد در مصاحبه ها، سؤال های متنوع مرتبط با موضوع پژوهش پرسیده و هم زمان، داده ها جمع آوری و تحلیل شد. بر اساس رویکرد گلیزری، داده ها کدگذاری و مفهوم پردازی شدند. این مرحله با دقت انجام شد تا الگوها، مفهوم ها و تفاوت های مهم در داده ها به وضوح برجسته شود. کدگذاری دقیق این اطلاعات باعث شد تا تحلیل گسترده و عمیقی از داده های جمع آوری شده ارائه شود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان، دو سطح اصلی از قابلیت های انسانی وجود دارد که عبارت است از: قابلیت های مبتنی بر مهارت و قابلیت های مبتنی بر فرصت. این دو سطح قابلیت به طور گسترده در ساختار آموزش وپرورش، از سطوح مختلف آموزشی گرفته تا بخش های غیررسمی و آموزش خودآموز، دیده می شود. قابلیت های مبتنی بر مهارت بر مهارت ها، توانایی ها و مهارت های فردی افراد متمرکز است. مهارت های آکادمیک، تخصصی و عملی که افراد در حوزه آموزش وپرورش کسب می کنند، جزء این قابلیت ها محسوب می شود. قابلیت های مبتنی بر فرصت، به توانمندی افراد در بهره گیری از فرصت ها و امکانات محیط خود اختصاص دارد. این قابلیت ها شامل توانایی های اجتماعی، ارتباطی و کارآفرینانه است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که اگر توجه به عوامل زمینه ای، عوامل تبدیل کننده و عوامل تسهیل کننده صورت گیرد، این قابلیت ها به کارکردهای مطلوب تبدیل می شوند. این تحولات، نه تنها در سطح آموزش رسمی، بلکه در فرایندهای آموزش غیررسمی نیز دیده می شود. این نتایج نشان می دهد که جنبه جامع و گسترده توسعه قابلیت های انسانی، در نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان است، همچنین نتایج بر نقش اساسی این قابلیت ها در بهبود فرایندهای آموزش و افزایش توانمندی افراد تأکید می کند. نتیجه گیری: اگر سیاست گذاران آموزشی نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان، به جوانب مختلف قابلیت های انسانی دیدگاهی جامع و تعاملی داشته باشند، می توان انتظار داشت که کارکردهای مطلوبی همچون تقویت رفاه و سعادت در زمینه اجتماعی و آموزشی در این منطقه شکل گیرد. این امر به تقویت نهادهای اجتماعی، احترام به هنجارها و قوانین منطقه ای، ارج نهادن به ویژگی های قومیتی و مدیریت موفق عوامل ژئوپلیتیکی وابسته است. به این ترتیب، رویکرد قابلیت، به عنوان یک چارچوب مفهومی، نه تنها با پارادایم های سنتی توسعه هم خوانی دارد، بلکه در ایجاد ساختاری پویا و واکنشگر برای سیاست گذاری آموزشی، نقش کلیدی ایفا می کند.
تبیین عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی راهبردی در مدیریت پسماند با استفاده از رویکرد نقشه شناختی فازی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۰
۵۲-۴۱
حوزههای تخصصی:
بهبود سیستم مدیریت پسماند، مستلزم تلاش همه جانبه برای افزایش آگاهی و مشارکت عمومی، ایجاد تخصص و سرمایه گذاری در زیرساخت ها و همچنین ارتقاء سیستم های مدیریتی در شهرداری ها به عنوان متولی امر مدیریت پسماند است. از این رو تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی راهبردی مدیریت پسماند در منطقه 12 شهر تهران انجام شده است. داده های مورد نیاز، با استفاده از 46 پرسشنامه محقق ساخته، از خبرگان، مدیران و کارکنان سازمان مدیریت پسماند شهرداری منطقه 12 تهران، گردآوری شد. نتایج حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار FCMapper و نرم افزار Pajek تحلیل و نقشه شناختی فازی تهیه گردید. عامل های اطلاع رسانی به موقع به شهروندان (C31)، در نظر گرفتن تمهیدات لازم جهت تهیه تجهیزات(C27)، بررسی ارتباطات شبکه ای جهت جلوگیری از اختلال در ارتباط بین سازمانی و برون سازمانی(C29)، سرمایه گذاری داخلی و بین المللی در زیرساخت های ارتباطی (C33) و خوشنودی از موفقیت سازمان(C20) پنج عامل مهم از نظر مرکزیت هستند. همچنین نتایج نشان داد، عوامل ارتباطی (با میانگین رتبه ای ۸.۴۷) و آموزش و توسعه راهبردی نیروی انسانی (با میانگین رتبه ای ۸.۲۱) بیشترین تاثیر را در بین عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی استراتژیک در مدیریت پسماند دارند. در نتیجه مدل مدیریت پسماند بیشترین اعتبار را از این عوامل به دست می آورد. لذا پیشنهاد می گردد به مولفه های این عوامل توجه بیشتر گردد. همچنین استفاده از نیروی انسانی متخصص و به روز کردن دانش آنها با استفاده از آموزش های مناسب و کاربردی، توسعه زمینه مشارکت و تعامل بین سازمان مدیریت پسماند و شهروندان ضروری به نظر می رسد.
طراحی الگوی معماری منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران با رویکرد هوش آمیخته متوازن، مورد مطالعه: حوزه ستادی وزارت نیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
مدل معماری منابع انسانی شاکله سرمایه انسانی را بر مبنای دو مؤلفه ارزش استراتژیک و منحصربه فرد بودن مهارت ها طراحی نموده است، با توجه به گستردگی دامنه ارائه خدمات دولتی و نقش محوری مؤلفه هوش در تعیین عملکرد منابع انسانی به عنوان ارزشمندترین منبع سازمان، هدف پژوهش حاضر پیوند میان 3 مؤلفه ارزش، مهارت و هوش در سطوح اداری حوزه ستادی وزارت نیرو و طراحی الگویی در این راستا است. نوع روش پژوهش جاری به صورت آمیخته می باشد. در فاز نخست پس از مطالعه کتابخانه ای با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کمی و تکنیک دلفی فازی شاخص های اولیه تلخیص و در بخش آماری با استفاده از تکنیک دنپ فازی روابط بررسی، وزن هر شاخص مشخص و معادله هر سطح سازمانی کشف شده است. نتایج حکایت از آن دارد که شاخص ها در سه بخش عمومی، مشترک و اختصاصی قابل دسته بندی هستند. از میان شاخص های عمومی که در هر سه سطح سازمان تکرار شده اند شاخص قابل اعتماد بودن و از میان شاخص های اختصاصی در سطح کارشناسی شاخص تمرکز بر مسئله، در سطح رئیس گروهی شاخص مشورت و در سطح معاون مدیرکل شاخص تمایل به اصلاح و بهبود سیستم ها بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج تأییدکننده این موضوع است که وزن مؤلفه ارزش در سطح معاون مدیر کلی بیشتر از 2 مؤلفه هوش و مهارت در همان سطح می باشد. همچنین وزن مؤلفه مهارت در این سطح در مقایسه با سطوح پیشین بیشتر است. در پایان الگوی پژوهش مورد تأیید خبرگان قرار گرفت.
نخبه ستیزی به عنوان پیشایند انزوای کارکنان: نقش تعدیلگر فرهنگ بوروکراتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
163 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: انزوای کارکنان در سازمان ها یکی از مهمترین پیشران های برزو رفتارهای انحرافی می باشد و موجب کاهش مشارکت و انگیزه کارکنان و در نهایت کاهش عملکردی فردی و سازمانی می شود. هدف اصلی این تحقیق بررسی تاثیر نخبه ستیزی بر انزوای کارکنان با توجه به نقش تعدیلگر فرهنگ بوروکراتیک در سازمان های دولتی می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر ماهیت روش توصیفی– همبستگی می باشد و از لحاظ جمع آوری اطلاعات نیز جزء تحقیقات میدانی (پیمایشی) می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان سازمان های دولتی در شهر ایلام است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 375 نفر برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در تحقیق حاضر پرسشنامه استاندارد می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار ویژوال پی ال اس استفاده شده است.یافته های پژوهش: نتایج نشان دادند که نخبه ستیزی بر انزوای کارکنان با توجه به نقش تعدیلگری فرهنگ بوروکراتیک در سازمان های دولتی تاثیر معناداری دارد. همچنین ابعاد نخبه ستیزی یعنی طرد هدفمند سازمانی، انجماد شغلی و دانش گریزی نیز بر انزوای کارکنان با توجه به نقش تعدیلگری فرهنگ بوروکراتیک در سازمان های دولتی تاثیر معناداری دارند.محدودیت ها و پیامدها: در این پژوهش تنها متغیر فرهنگ بوروکراتیک به عنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته شده است در حالی که متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که در تاثیرگذاری نخبه ستیزی بر انزوای کارکنان نقش تعدیلگری ایفا کنند. نادیده گرفتن نخبگان و نخبه ستیزی در سازمان ها موجب انزوای عمدی کارکنان در سازمان می شود و این امر در سازمان هایی که فرهنگ بوروکراتیک بر آنها حاکم باشد نمود بیشتر دارد.پیامدهای عملی: برای کاهش انزوای کارکنان در سازمان های دولتی باید فرهنگ و جو حمایت از افراد نخبه برقرار باشد.ابتکار یا ارزش مقاله: در پژوهش انجام شده در کشور تاکنون تاثیر نخبه ستیزی بر انزوای کارکنان با توجه به نقش تعدیلگری فرهنگ بوروکراتیک مورد بررسی قرار نگرفته است. نوع مقاله: مقاله پژوهشی