فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۵٬۲۲۸ مورد.
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۳۹-۲۱
حوزههای تخصصی:
شناسایی انواع عوامل مؤثر بر زیست پذیری و تحلیل نقش آن ها به عنوان یک راهکار عملی برای ارتقای زیست پذیری مناطق ادغام شده در سطح شهر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی زیست پذیری مناطق ادغام شده در کلانشهر تبریز صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و ماهیت آن از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و استنباطی است. جامعه آماری پژوهش را 24961 خانوار ساکن شش منطقه ادغام یافته تشکیل داده که از این تعداد با استفاده از روش کوکران، 387 نفر به روش خوشه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. تعداد نماگرهای این پژوهش 58 نماگر مرتبط با ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از آزمون های آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و انحراف از استاندارد، آزمون خودهمبستگی فضایی موران و همچنین آزمون های آمار استنباطی مانند آزمون پیرسون، آزمون رگرسیون خطی گام به گام و ANOVA صورت گرفته است. یافته های آزمون موران فضایی نشان داد که به ترتیب متغیرهای اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی با مقادیر 212/0، 165/0 و 155/0 با توزیع فضایی زیست پذیری در مناطق ادغام یافته تبریز همبستگی دارد. همچنین نتایج پیرسون نشان داد که به ترتیب متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به ترتیب با مقادیر 547/0، 511/0 و 498/0 با زیست پذیری شهری ارتباط دارند. همچنین نتایج آزمون ANOVA نشان دهنده وجود اختلاف معنادار در بین مناطق از نظر متغیرهای مورد مطالعه است. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود برنامه های اجرایی شهرداری منطبق بر کاستی های هر منطقه و مخصوصا با محوریت نوسازی مسکن و گسترش فضای سبز باشد.
احصاء و رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های قدرت سایبری در بعد دفاعی امنیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
281 - 314
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مؤلفه ها و شاخص های قدرت سایبری در بعد دفاعی امنیتی انجام شده است.
روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی- توسعه ای، از نظر ماهیت از نوع توصیفی- موردی و از نظر روش تجزیه وتحلیل داده ها، آمیخته (کیفی و کمی) است. جامعه آماری این تحقیق، شامل 50 نفر از خبرگان و صاحب نظران فضای سایبر است. به منظور تجزیه وتحلیل آماری داده های کمی، داده های جمع آوری شده از پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس موردبررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحقیق منتهی به احصاء چهار مؤلفه در بعد دفاعی امنیتی قدرت سایبری شامل توسعه دفاع سایبری و پدافند غیرعامل، تقویت امنیت سایبری زیرساخت های حیاتی و حساس، مجهز شدن به فناوری و تسلیحات سایبری به منظور بازدارندگی و سازمان دهی و ساختار سازی نیروی سایبری متخصص و 41 شاخص گردید.
نتیجه گیری: درمجموع تحقیق نشان داد تلاش برای دستیابی به دانش بومی، ایجاد مرکز فرماندهی و کنترل سایبری، ارتقاء شاخص امنیت سایبری و کسب آمادگی های لازم برای مقابله با تهدیدات سایبری در بعد دفاعی امنیتی حائز اهمیت است. شناخت و درک دقیق نخبگان و سیاست گذاران از این مسئله، موجب سیاست گذاری و برنامه ریزی برای تأمین سرمایه های سایبری و مجهز شدن به فناوری های پیشرفته و ارتقاء قدرت سایبری در این حوزه خواهد شد.
بررسی استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر پدافند غیر عامل با در نظر گرفتن اثر میانجی سواد اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
153 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف: معرفی سواد اطلاعاتی و تأثیر آن بر هدایت صحیح سربازان آموزشی در جهت اجرای بهتر و عمیق تر پدافند غیرعامل است.روش شناسی: جامعه آماری موجود در پادگان 04 امام رضا علیه السلام با نمونه آماری با استفاده از روش سرشماری به تعداد 250 نفر، در راستای تعیین میزان آشنایی و آگاهی از سامانه های بر خط اجتماعی استفاده کرده و نتایج آن در این گزارش برای آشکارسازی تأثیر آشنایی با شبکه های اجتماعی و سواد اطلاعاتی بر پدافند غیرعامل به کار گرفته شده است.یافته ها: توجه به نتایج به دست آمده و نظر به اهمیت و جایگاه پدافند غیرعامل در افزایش توان بازدارندگی ملی و تأثیر مثبت شبکه های اجتماعی مجازی بر آن به منظور بهبود و ارتقای پدافند غیرعامل توجه ویژه ای به شبکه های اجتماعی مجازی و سواد رسانه ای داشت.نتیجه گیری: نتایج تحقیق با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری(لیزرر) نشان از تأثیر مثبت و معنادار شبکه های اجتماعی مجازی بر پدافند غیرعامل دارد که سواد رسانه ای در این بین نقش میانجی بر عهده دارد.
اثر سرمایه اجتماعی نهادی بر احساس امنیت اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر سرمایه اجتماعی پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: به اعتقاد صاحب نظران، سرمایه اجتماعی مولفه بسیارمهمی برای تحقق امنیت است. این پژوهش با هدف شناخت سطح اثرگذاری سرمایه اجتماعی نهادی و کلان کشور بر احساس امنیت اجتماعی در استان های کشور با کنترل و در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی پلیس انجام گرفته است.روش: پژوهش ازمنظر هدف، کاربردی و ماهیت آن، ازنوع کمی است. شیوه انجام پژوهش ازنوع تحلیل ثانویه داده ها و جامعه هدف، کلیه افراد بالای 18 سال در استان های کشور است. حجم نمونه مورد بررسی15500 مورد بوده است که در منبع اولیه، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. ابزار گرداوری اطلاعات، پرسش نامه است که اعتبار و روایی آن توسط آزمون همبستگی درونی مورد تأیید قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از روش الگوسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل بهره گیری شده است.یافته ها: متغیر وابسته پژوهش امنیت اجتماعی است که توسط شاخص های امنیت جانی، تجربه ناامنی و احساس امنیت محاسبه شد. متغیر مستقل پژوهش، سرمایه اجتماعی نهادی است و سرمایه اجتماعی پلیس نیز متغیر میانجی پژوهش است که توسط شاخص های اعتماد به پلیس، رضایت از خدمات ارائه شده، پاسخ گویی پلیس به نیازها، آمادگی کمک به پلیس، وظیفه شناسی پلیس و عام گرایی پلیس محاسبه شد.نتایج: بررسی ها نشان داد که سطوح امنیت و سرمایه اجتماعی در استان های کشور دارای تفاوت معنی دار است و سرمایه اجتماعی نهادی بر سرمایه اجتماعی پلیس و احساس امنیت، اثر یکسان و معنی داری دارد؛ ولی سرمایه اجتماعی پلیس بر احساس امنیت در استان های کشور اثر قوی تری دارد.
ارائه مدل رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی در میان مدیران سازمان های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سازمان های دولتی کشور یکی از مشکلاتی که مانع پیشرفت سازمان می شود رفتارهای قدرت طلبانه مدیران در ارتباطات سازمانی بوده و صاحب نظران این نوع رفتار را که مدیران به عنوان شخص اول سازمان برای رسیدن به قدرت و نظم به طور آگاهانه یا ناآگاهانه در سازمان های به کار می گیرند، را نوعی آفت سازمانی می دانند. با توجه به اینکه رفتارهای قدرت طلبانه مدیران یکی از موضوعات مهمی است که اثرات مختلفی در ارتباطات سازمانی دارد، لذا این پژوهش با هدف ارائه مدل رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی در میان مدیران سازمان های دولتی کشور انجام گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع داده رویکردی آمیخته است. جامعه آماری بخش کیفی استادان رشته های مدیریت و ارتباطات دانشگاه های استان تهران که سابقه مدیریتی در سازمان های دولتی استان تهران را داشتند، برای انتخاب حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد که با 15 نفر مصاحبه شده است. جامعه آماری بخش کمی مدیران سازمان های دولتی استان تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی به کمک ارویکرد داده بنیاد و بخش کمی با استفاده از نرم افزارهای SPSS22، Lisrel8.54 صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد مدل رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی در میان سازمان دولتی کشور شامل مقوله محوری رفتارهای قدرت طلبانه در ارتباطات سازمانی؛ شرایط علی با چهار مؤلفه خصوصیات شخصیتی، ارتباطات، جامعه پذیری و مدیریت؛ زمینه ها با سه مؤلفه رفتار سیاسی، سازگاری موقعیتی و موقعیت شغلی؛ استراتژی با سه مؤلفه جوسازمانی، الگوهای سازمانی، قوانین و مقررات سازمانی؛ عوامل مداخله گر با دو مؤلفه محیط پویا و پیچیده و اخلاق سازمانی و پیامدها با دو مؤلفه بی تفاوتی سازمانی و کاهش مشارکت می باشد. نتایج نشان می دهد، مدل ارائه شده می تواند به درک بهتر رفتارهای قدرت طلبانه مدیران دولتی در ارتباطات سازمانی کمک نماید.
اجرای مدلسازی ساختاری تفسیری برای تعیین نقش مناطق آزاد تجاری در توسعه اقتصادی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
155 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، اجرای مدلسازی ساختاری تفسیری برای تعیین نقش مناطق آزاد در توسعه اقتصادی کشور است. ضرورت و اهمیت انجام تحقیق در این است که با توجه به نقش مناطق آزاد در توسعه اقتصادی اکثرِ کشورها، کشور ما هم زمان با تأسیس نخستین منطقه آزاد در سال 1369 تا امروز، اقدامات قابل توجهی انجام داده است، لیکن متأسفانه این مناطق بنا به دلایل مختلف، از جمله ساختار اداره دولتی، عدم وجود الزامات و شرایط لازم برای فعالیت های تجاری- صنعتی، جایابی نامناسب، عدم اجرای درست قوانین مرتبط، فقدان ضمانت های لازم برای سرمایه گذاری خارجی و از همه مهم تر، موانع حقوقی مربوط به ساختار اداره، تشریفات زائد سرمایه گذاری و بوروکراسی شدید، هنوز مناطق آزاد کشور ما به جایگاه واقعی خود نرسیده اند و نتوانسته اند که نقش قابل توجهی را در توسعه اقتصادی کشور داشته باشند و این پژوهش به دنبال شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء نقش مناطق آزاد در توسعه ی اقتصادی کشور و ارائه مدل در این رابطه می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نظر روش، یک پژوهش کیفی-کمی بوده که در بخش کیفی، با مدلسازی ساختاری تفسیری انجام شده است؛ جامعه آماری مورد نظر را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش، شامل اساتید دانشگاه (صاحب نظران حوزه اقتصادی) که از خبرگان علمی به شمار می روند و مسئولان حوزه مناطق آزاد و حوزه اقتصادی (در وزارت امور اقتصادی و دارایی، دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد تجاری و صنعتی و فراکسیون مناطق آزاد مجلس شورای اسلامی) و همچنین، صاحب نظران حقوقی در مناطق آزاد تشکیل داده اند و داده ها از طریق مصاحبه علمی با 15 نفر از این خبرگان گردآوری و نمونه گیری نیز به صورت نظری انجام شده است. در گام دوم، به منظور اعتبارسنجی مدل حاصل از گام اول، پرسشنامه ای طراحی و در جامعه آماری مورد نظر توزیع شد و پس از گردآوری داده ها، اعتبار مدل با استفاده از تحلیل های آماری مورد بررسی قرار گرفت.یافته های پژوهش: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که وضعیت همه شاخص ها به جز شاخص اصلاحات و ارتباطات و شاخص کاهش ریسک ها، در مدل مطلوب می باشد؛ بر اساس نمودار قدرت نفوذ- وابستگی، متغیر «اجرای خط مشی ها و دانش محوری» قدرت نفوذ بالایی داشته و تأثیرپذیری کمی دارند و در ناحیه متغیرهای مستقل قرار گرفته است. متغیرهای «توسعه مزیت های ویژه مناطق آزاد» قدرت نفوذ و میزان وابستگی بالایی دارند؛ بنابراین، متغیرهای پیوندی هستند. دو متغیر «تسهیل روند امور» نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار هستند؛ بنابراین، متغیرهای وابسته محسوب می شوند. متغیر «کارکردها و قابلیت های اقتصادی» نیز در ربع اول یعنی ناحیه خودمختار قرار گرفته است.محدودیت ها و پیامدها: امکان وارد شدن متغیرهای مداخله گر مهم دیگر به تحقیق، به علت پیچیدگی های زیاد آن ها، وجود نداشته است؛ همچنین، اطلاعات از منبعی واحد به دست آمده اند و تعمیم آن ها به مناطق دیگر جای احتیاط دارد. پیامدهای عملی: اجرای مدل ساختاری تفسیری برای تعیین نقش مناطق آزاد در توسعه اقتصادی کشور موجب درک بهتر فضای تصمیم گیری به وسیله مدیران می شود.ابتکار یا ارزش مقاله: با وجود اهمیت فراوان مناطق آزاد در توسعه اقتصادی کشور، تاکنون پژوهشی در زمینه اجرای مدلسازی ساختاری تفسیری نقش مناطق آزاد در توسعه اقتصادی کشور انجام نشده است. پژوهش حاضر، نخستین گام در این زمینه است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
طراحی مدل منابع انسانی نوآور مبتنی بر حمایت سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: سازمان های دولتی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
377 - 421
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، طراحی و ارائه مدل منابع انسانی نوآور، مبتنی بر حمایت سازمانی ادراک شده و به طور خاص، در سازمان های دولتی قزوین است.
روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت داده ها، آمیخته اکتشافی (کیفی کمی)، بر حسب هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش اجرا، از نوع توصیفی پیمایشی است. بخش کیفی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون کلارک و براون با رویکرد قیاسی صورت گرفت. نمونه آماری در بخش کیفی با به کارگیری روش غیراحتمالی، از نوع هدفمند بود و برای این بخش ۱۱ نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی مدیران، معاونان و کارشناسان سازمان های دولتی قزوین بودند. نمونه گیری بخش کمّی با انتخاب ۴ سازمان دولتی از نوع امور حاکمیتی، زیربنایی، اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و خدماتی در استان قزوین صورت پذیرفت و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۲۲۰ نفر به دست آمد. روش نمونه گیری در بخش کمّی در غربالگری آغازین، به صورت هدفمند و در ادامه، به صورت ترکیبی از نوع خوشه ای، طبقه ای و تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسش نامه محقق ساخته بوده است. در بخش کیفی برای تحلیل داده ها و کدگذاری مضامین اولیه مستخرج از ادبیات نظری و مصاحبه با خبرگان، از کدگذاری سه گانه محوری، گزینشی و باز با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. برای تحلیل داده ها در بخش کمّی نیز، از نرم افزار اس پی اس اس، برای اعتبارسنجی مدل از تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار اسمارت پی ال اس و برای شناسایی ترکیب بهینه مضامین حمایت سازمانی ادراک شده و منابع انسانی نوآور، از نرم افزار متلب استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر در گام نخست، شناسایی مضامین حمایت سازمانی ادراک شده و منابع انسانی نوآور در سطوح فراگیر، سازمان دهنده، پایه و کدهای اولیه بود و در گام بعدی، تفاوت مضامین مستخرج از ادبیات نظری و پیشینه پژوهش با مضامین به دست آمده از مصاحبه با خبرگان شناسایی شد. مدل نهایی پژوهش حاضر، بر اساس شاخص های بومی دولتی، همچون ارزش های اخلاقی و انسانی متناسب با بافت فرهنگی حاکم بر فضای اداری ایران و همچنین، مبتنی بر منابع و مراجع موجود در قوانین، مقررات و اسناد طراحی شد.
نتیجه گیری: مهم ترین دستاورد این پژوهش، ارائه الگوی چندسطحی برای سنجش میزان ترکیب بهینه عوامل حمایت سازمانی و منابع انسانی نوآور در سازمان های دولتی قزوین بود که به طور پویا با توجه به مقادیر متغیرهای ورودی، متغیر خروجی را پیش بینی می کند. پیاده سازی و اجرای این مدل در سازمان های دولتی قزوین را می توان کاربردی و مفید دانست.
طراحی الگوی نفوذ سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
183 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق شناسایی مؤلفه های نفوذ سرزمینی و طراحی الگوی مرتبط است.
روش شناسی: این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. برای شناسایی مؤلفه های نفوذ سرزمینی از اسناد و مدارک بالادستی و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی مبتنی بر روش تحلیل تماتیک (نرم افزار مکس کیودا)، انجام که به شناسایی بیش از 87 مضمون پایه منجر گردیده است.
یافته ها: مضامین پایه مرتبط با نفوذ سرزمینی پس از ترکیب و تلخیص به 48 مضمون محوری تقلیل و در نهایت 9 مقوله اصلی به عنوان مؤلفه های کلیدی استخراج شده است و در نهایت پس از اخذ تأیید خبرگان با یک پرسشنامه محقق ساخته، الگوی نفوذ سرزمینی ارائه شده است.
نتیجه گیری: نتایج و یافته های این تحقیق نشان گر آن است که نفوذ سرزمینی یکی از مهم ترین ابعاد در حوزه نفوذ ژئوپلیتیکی بوده و مؤلفه های کلیدی آن عبارت اند از: برخورداری از موقعیت گذرگاهی برتر، قرارگیری در یک موقعیت ارتباطی بهتر، داشتن وسعت و قلمرو گسترده تر برای کشور نفوذکننده، هیدروپلیتیک و روابط آبی نفوذکننده در سایر کشورهای پیرامونی، شرایط اقلیمی مناسب تر نسبت به کشورهای نفوذپذیر، قرارگیری مکان های موردتوجه مانند: مکان های مذهبی و زیارتی یا قومی و تاریخی و... در داخل کشور نفوذکننده، تعدد همسایگان، دسترسی به آب های آزاد و میزان تسلط بر تنگه های بین المللی.
بررسی میزان احساس امنیت ادراک شده در توسعه پدافند داخلی و پیشگیری موضعی توسط ساکنین مناطق منتخب شهر تبریز بر اساس اصول نسل دوم CPTED(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
249 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف: احساس امنیت، پدیده ای روان شناختی و اجتماعی است که ابعاد گوناگون دارد. این احساس از تجربه های عینی و اکتسابی افراد از شرایط و اوضاع پیرامون ناشی می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان احساس امنیت ادراک شده توسط ساکنین مناطق منتخب شهر تبریز بر اساس اصول نسل دوم CPTED است.روش شناسی: در این پژوهش توصیفی-کاربردی، داده های موردنیاز از طریق روش میدانی و اسنادی گردآوری گردید. جهت آنالیز آماری داده ها از روش های آمار توصیفی و همبستگی (جهت یافته های استنباطی) استفاده شد.یافته ها: بر اساس یافته ها، بالاترین میانگین احساس امنیت از منظر ساکنین مناطق منتخب مربوط به شاخص ارتباط با خارج محله) 11/52 (و پایین ترین مربوط به شاخص آستانه ظرفیت (06/50) و میانگین احساس امنیت کل 16/51 بود. میانگین احساس امنیت ادراک شده در جنس مؤنث و مذکر به ترتیب 02/50 و 25/52 بود. ارتباط مثبت و معنی داری بین احساس امنیت ادراک شده با شاخص های فرهنگ جمعی، ارتباط با خارج محله، آستانه ظرفیت و همبستگی اجتماعی مشاهده گردید (0. 001 p<).نتیجه گیری: افزایش هریک از شاخص های فرهنگ جمعی، ارتباط با خارج محله و آستانه ظرفیت و همبستگی اجتماعی احتمالاً سبب افزایش احساس امنیت ادراک شده توسط ساکنین در مناطق منتخب شهر تبریز خواهد شد.
کاربست تئوری بازی در تحلیل کنشگران ساخت وساز شهری، مورد مطالعه: حریم منطقه کلان شهری تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وجود موقعیت راهبردی در مدیریت شهر با تضاد منافع یا رقابت، استفاده از تئوری بازی ها را برای توصیف مسائل مدیریت شهری جذاب می کند. یکی از جایگاه های بحث برانگیز مهم در حریم منطقه کلان شهری تهران، ساخت و ساز در بخش املاک و مستغلات است. ساخت وساز در تهران نه تنها یک فعالیت اقتصادی مهم است، بلکه محور اصلی طرح های توسعه شهری است و کنشگران این بخش به یکی از اصلی ترین و مهم ترین کنشگران قدرت شهری در منطقه کلان شهری تهران تبدیل شده اند. هدف از این پژوهش، کاربست تئوری بازی در تحلیل کنشگران ساخت وساز حریم منطقه کلان شهری تهران می باشد. روش تحقیق از منظر هدف، از نوع کاربردی - توسعه ای، از نظر روش های اصلی تحقیق در زمره تحقیقات توصیفی - تحلیلی قرار دارد. جامعه آماری شامل مدیران و یا کارشناسان که بر اساس نمونهگیری هدفمند و نظری تعداد 21 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شد. به دلیل پیچیدگی مناقشه میان کنشگران، با استفاده از یک مدل نظریه بازی ها موسوم به مدل گراف، تعاملات و ترجیحات میان بازیگران مختلف ساخت وساز حریم منطقه کلان شهری مدل سازی و تحلیل شده و بر اساس آن محتمل ترین نتایج ارائه گردیده است. کنشگران ساخت وساز حریم منطقه کلان شهری در قالب سه گروه عمده:1) نهادهای سیاست گذار؛ 2) نهادهای نظارت ؛ 3) نهادهای مجری دسته بندی شده اند. نتایج مدل سازی نشان داد از 40 وضعیت شدنی، 6 وضعیت تعادلی وجود دارد. بر همین اساس نتایج حاصله نشان می دهد وضعیتی که به عنوان پایدارترین وضعیت کنش و بازی میان کنشگران مطرح است، مستلزم اصلاحات ساختاری و شناخت مفهوم منطقه کلان شهری در نظام تقسیمات سیاسی کشور با همراهی سایر نهادهای مؤثر است
طراحی و اعتبارسنجی مدل خط مشی گذاری با رویکرد دولت باز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
339 - 376
حوزههای تخصصی:
هدف: دولت باز پدیده جدیدی است که در سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. دولت باز در آینده نقش مهمی ایفا خواهد کرد تا مدیریت بازتر و پاسخ گوتر شود، هزینه ها را کاهش و کارایی را افزایش دهد، سیستم اقتصادی را تقویت و بی تعادلی های اجتماعی را برابر کند. دولت باز شفافیت و مشارکت را ترویج می کند تا امکان نظارت مؤثر را فراهم آورد. افشای کامل، فوری و گسترده داده های عمومی، به دولتی پاسخ گو و شفاف منجر می شود. این پژوهش به منظور ارتقای اثربخشی نظام خط مشی گذاری در کشور اجرا شده است. در این پژوهش بیان می شود که پیاده سازی دولت باز در کشور ضروری است و کلیه سازمان های دولتی و خصوصی، می توانند از پیامدهای دولت باز بهره مند شوند. هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی مدل خط مشی گذاری با رویکرد دولت باز، در آموزش عالی است.
روش: روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. پژوهش با روش کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی، ۱۰ نفر از کارشناسان مدیریت دولتی دانشگاه سیستان و بلوچستان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، اعضای هیئت علمی و کارمندان اداری دانشگاه سیستان و بلوچستان بودند. به کمک فرمول کوکران، حجم نمونه ۲۷۹ نفر تعیین شد و نمونه ها با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبی انتخاب شدند. پس از بررسی مبانی نظری، ابعاد و مؤلفه های دولت باز و پیشایندها و پیامدهای آن شناسایی شدند و الگوی پژوهش طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگوی پژوهش، از پرسش نامه طراحی شده در قالب مقیاس لیکرت استفاده شد. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی و به کمک نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش، پیشایندهای دولت باز در آموزش عالی عبارت اند از: عوامل ساختاری (فناوری اطلاعات، خط مشی گذاری، فنی و عملیاتی، مالی و بودجه و ساختار سازمانی)، عوامل رفتاری (رهبری و مدیریت، منابع انسانی، آموزش و عدالت سازمانی) و عوامل زمینه ای (اجتماعی فرهنگی، قانونی حقوقی، سیاسی و اطلاعاتی). ابعاد دولت باز نیز عبارت اند از: شفافیت، مشارکت، همکاری و داده باز. پیامدهای دولت باز در آموزش عالی عبارت اند از: ابعاد ارتقای پاسخ گویی (سازمانی، قانونی و حرفه ای)، بهبود عملکرد سازمانی (بهبود عملکرد اجتماعی، بهبود عملکرد اقتصادی و بهبود نوآوری) و کاهش فساد آکادمیک (کاهش جعل داده، کاهش تقلب و کاهش تخلف).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که پیشایندهای دولت باز، بر پیاده سازی دولت باز تأثیر مثبت و معناداری دارد. پیاده سازی دولت باز بر پیامدهای دولت باز، تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. همچنین مشخص شد که در سطح اطمینان ۹۵ درصد، ابعاد دولت باز با دولت باز ارتباط مثبت و معناداری دارند. مدیران و خط مشی گذاران و کارمندان دولت، برای بهبود کیفیت تصمیم گیری و سیاست گذاری و ارائه خدمات عمومی بهتر، می توانند از نتایج پژوهش استفاده کنند. همچنین محققان و فعالانی که از اطلاعات و داده های دولت باز، برای ایجاد دانش در قالب های مختلف استفاده می کنند، می توانند از نتایج پژوهش بهره مند شوند.
طراحی مدل سلسله مراتبی شاخص های جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
125 - 155
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: وضع موجود سازمان ها نشان دهنده کمبود نیروهای مدیریتی و افزایش نیاز آن ها به مدیران و کارمندان برتر و شایسته است. سازمان هایی کنونی به نیروی انسانی خلّاق و هوشمند، مستعد و ماهر، شایسته و توانمند و پویا نیازمند هستند. یکی از حیطه های سازمانی که در مسائل مختلف بحث زیادی را به خود اختصاص داده جانشین پروری است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سلسله مراتبی شاخص های جانشین پروری در سازمان های اجرایی استان آذربایجان شرقی انجام گرفت. باتوجه به این که فرماندهی انتظامی نیز جزو سازمان های اجرایی کشور محسوب می شود، می توان الگوی احصا شده را در سازمان موردنظر به کار گرفت.روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها نیز آمیخته (کیفی کمّی) با رویکرد اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل مجموعه ای از خبرگان و متخصصان دانشگاهی و خبرگان بخش دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی بود. نمونه گیری در این پژوهش با روش هدفمند (قضاوتی) به انجام رسید و ملاک اندازه نمونه نیز، کفایت تئوریک بود که بر این اساس، با 21 خبره مصاحبه انجام شد و پس از تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا در بخش کیفی 28 متغیر مدل پژوهش تعیین شد. در بخش کمّی پژوهش ارتباط بین این شاخص ها تعیین شد و داده های این بخش نیز با استفاده از ماتریس خودتعاملی که نظرات خبرگان است گردآوری شد و سپس مدل سازی این متغیرها به کمک روش مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش مدلی پنج سطحی بود که این مدل نشان داد حمایت مدیران ارشد دستگاه های اجرایی در استان آذربایجان شرقی از جانشین پروری و همچنین بازرسی مداوم از فرایند جانشین پروری در این دستگاه ها، تأثیرگذارترین شاخص ها برای دستیابی به جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی هستند.نتیجه گیری: حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد و همچنین بررسی و کنترل مداوم روند جانشین پروری در دستگاه های اجرایی استان آذربایجان شرقی می تواند شاخص های مهمی در جانشین پروری را همچون بهبود فرهنگ جانشین پروری، برنامه ریزی یادگیری فردی، تعیین دانش و مهارت لازم، انگیزه لازم برای جانشین پروری و... تحت تأثیر قرار دهد.
طراحی مدل آموزش از دور نظام آموزشی دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
157 - 182
حوزههای تخصصی:
هدف: طراحی مدل آموزش از دور نظام آموزشی دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران، به منظور فراهم آوردن محیط های یادگیری الکترونیکی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی این دانشگاه که مبتنی بر رویکرد کیفی صورت گرفته است. روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، استادان دافوس آجا ، خبرگان و متخصصان آموزش از دور هستند. برای گردآوری داده ها علاوه بر بررسی متون و اسناد از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جهت احصاء ابعاد و مؤلفه ها با استفاده از روش تحلیل محتوا با 20 نفر از استادان این دانشگاه، خبرگان و متخصصان آموزش از دور به صورت نمونه گیری هدف مند مصاحبه صورت پذیرفته است. این مؤلفه ها در قالب مدل آموزش از دور نظام آموزشی دافوس آجا تدوین شده است. به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده حاصل از داده های مصاحبه ها از روش کدگذاری برگرفته از تحلیل محتوا استفاده گردیده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از منطق تحلیل کیفی و مقوله بندی اطلاعات از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. یافته ها: نشان داد که مدل آموزش از دور نظام آموزشی دافوس آجا از 10 مؤلفه اصلی، 26 مؤلفه فرعی و 165 زیرشاخه تشکیل شده است.نتایج: هر کدام از این مؤلفه ها دربرگیرنده گویه های مشخصی هستند که در نظام آموزش از دور این دانشگاه می تواند مبنای عمل قرار گیرند.
شناسایی و سنجش مؤلفه های صفت شخصیتی مسئولیت پذیری در دانشجویان افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
37 - 64
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مسئولیت پذیری به عنوان یکی از مؤلفه های مهم و اثربخش در مأموریت های سازمانی دانشجویان افسری فراجا به حساب می آید که می تواند در پیشبرد اهداف سازمانی مؤثر باشد؛ لذا تحقیق حاضر به منظور شناسایی و سنجش مؤلفه های صفت شخصیتی مسئولیت پذیری دانشجویان دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی (ع) انجام شد.روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و از نظر نوع داده یک تحقیق کیفی کمّی است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان و متخصصان روان شناسی در حوزه پلیس و در بخش کمّی، دانشجویان مصوب دانشگاه تربیت افسری بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از جامعه اول (خبرگان)، 12 نفر به صورت هدفمند و از جامعه دوم (دانشجویان)، 247 نفر به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تدوین ابزار جمع آوری اطلاعات، ابتدا شاخص های صفات شخصیتی مسئولیت پذیری دانشجویان پلیس شناسایی و بر اساس شاخص ها، آزمون شخصیتی دانشجویان از طریق گروه کانونی تدوین شد. سپس روایی آزمون از طریق متخصصان و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ (97/0) مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی از طریق گروه کانونی و تأیید خبرگان، مؤلفه ها شناسایی شد و در بخش کمّی از آزمون های تحلیل عاملی به وسیله نرم افزار Lisrel استفاده شده است.یافته ها: بر اساس یافته ها می توان گفت مؤلفه های مسئولیت پذیری شامل اطاعت پذیری، نظم و ترتیب، وظیفه شناسی، تعهد و تکلیف گرایی، تلاش برای موفقیت و تصمیم گیری واقع بینانه است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان علاوه بر سنجش سازه های مسئولیت پذیری نسبت به ارتقا و توانمندسازی آن برنامه ریزی نمود. همچنین می توان ادعا کرد که مدل استخراج شده از سازه های مسئولیت پذیری دارای بیشترین هماهنگی با مأموریت ها و اهداف موجود سازمان فراجا می باشد و درنتیجه، بهترین مدل برای بررسی های سازمانی را فراهم می آورد.
شناسایی و مدل سازی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کارآمدی نظام اداری و ارائه خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 147
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات عمومی مناسب نقش مهمی در کارآمدی دولت ها و بهبود کیفیت حکمرانی دارد. دراین راستا استفاده از ظرفیت های هوش مصنوعی در اداره امور عمومی می تواند زمینه ساز ارتقای کیفیت تصمیم گیری در بخش دولتی شده و ارتقای کارآمدی خدمات عمومی به شهروندان و افزایش رضایت آن ها از حاکمیت را به همراه داشته باشد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کیفیت خدمات عمومی تدوین شده است. همچنین پژوهش حاضر با مطالعه منابع علمی در حوزه کارکردهای هوش مصنوعی و براساس روش تحلیل مضمون، 11 کارکرد اصلی و مبناییس برای هوش مصنوعی در ارتقای نظام اداری شناسایی کرده است. در مرحله بعد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM)، کارکردهای شناسایی شده در چهار سطح قرار گرفتند. دراین امتداد، تسهیل تصمیم گیری مبتنی بر داده در بخش عمومی به عنوان زیربنایی ترین کارکرد در سطح چهارم قرار گرفت و به عنوان کلیدی ترین کارکرد هوش مصنوعی در کارآمدی نظام اداری شناسایی شد. همچنین کارکردهای افزایش کیفیت و بهره وری اقتصادی ارائه خدمات، کاهش هزینه پیامدهای تصمیمات نسنجیده و ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی به عنوان خروجی ها و تأثیرات هوش مصنوعی شناخته شدند و در سطح اول قرار گرفتند. به علاوه کارکردهای هوشمندی و خودکارسازی فرایندها، بهره مندی از هوش جمعی و تعامل بیشتر با شهروندان، شخصی سازی خدمات، ارتقای کیفیت و هوشمندسازی مدیریت منابع انسانی، عارضه یابی هوشمند در ارائه خدمات عمومی و ایجاد زمینه تعامل هوشمند بین سازمانی به عنوان متغیرهای پیوندی و دارای خاصیت اهرمی در تحقق کارآمدی نظام اداری و خدمات عمومی مبتنی بر هوش مصنوعی شناخته شدند.
شناسایی و رتبه بندی راه کارهای ارتقاء سواد رسانه ای دانشجویان دانشگاه های افسری آجا در مواجهه با جنگ شناختی (مبتنی بر نظریه سواد رسانه ای جیمز پاتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۶
78 - 112
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی در راستای فهم دقیق رسانه های دور ماندن از آسیب های دنیای دیجیتال و هجمه پیام های رسانه ها داشتن سواد رسانه ای بسیار موردنیاز و موردتوجه مسئولین هر کشور در سطح جامعه است.یکی از آسیب هایی که ممکن است از طریق رسانه ها، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی متوجه مخاطبین باشد اثرگذاری بر شناخت و نحوه تفکر انسان ها است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی با رویکرد آمیخته می باشد.جامعه آماری این پژوهش در مرحله کیفی اسناد و مدارک کتابخانه ای و مصاحبه با 11 نفر از صاحب نظران جنگ شناختی و سواد رسانه ای می باشد.در مرحله کمی حجم نمونه به صورت هدفمند تعداد 140 نفر از کارشناسان و اساتید سواد رسانه و جنگ شناختی دانشگاه های افسری آجا و سایر قسمت های سازمان برآورد و حجم نمونه جهت پاسخ گویی به پرسشنامه با استفاده از جدول مورگان تعداد 103 نفر تعیین گردید. برای دسته بندی و تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه با صاحب نظران و اسناد و مدارک از نرم افزار MAXQDA و برای تجزیه وتحلیل داده های کمی از نرم افزار spss و Excel و جهت سنجش فرضیه تحقیق از آزمون t تک نمونه استفاده گردیده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که با در نظر گرفتن ابعاد 3 گانه ساختارهای دانش، مهارت های رسانه ای و مرکز تصمیم گیری شخصی تحت 13 مؤلفه و 63 راه کار اجرایی که به ترتیب رتبه بندی گردیده است، می توان در دانشگاه های افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران سواد رسانه ای دانشجویان را ارتقا بخشید به نحوی که در مواجهه با جنگ شناختی بتوانند عملکرد مناسبی داشته باشند.
پدیدارشناسی سکوت سازمانی (مطالعه موردی: دانشگاه فرهنگیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
661 - 695
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه سکوت سازمانی یکی از مشکلات سازمان است که بی توجهی به آن، بر ابعاد فردی، گروهی و سازمانی آثار نامطلوبی می گذارد. پژوهش حاضر با هدف معناکاوی در ادراک و تجربه زیسته اعضای هیئت علمی و کارکنان، به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری سکوت سازمانی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی و از لحاظ روش، مبتنی بر مطالعات پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان منطقه ۹ شرق کشور بودند. برای شناسایی عوامل مؤثر بر سکوت سازمانی، به دلیل تفاوت نسبی مشارکت کنندگان در مدرک تحصیلی و همچنین، تجربه های فردی و برداشت های آنان از سکوت سازمانی، از روش نمونه گیری هدفمند با تغییرات بیشینه استفاده شد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از مصاحبه با ۱۶ نفر، اشباع نظری حاصل شد. برای اطمینان از قابلیت پایایی مصاحبه های انجام شده، از معیارهای گوبا و لینکلن (قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت اتکا و قابلیت تأیید) استفاده شد. برای تأیید قابلیت انتقال، یافته ها در اختیار متخصصان قرار گرفت و به منظور تأیید قابلیت اتکا، توافق بین کدگذاران انجام شد و از یک متخصص که بر موضوع این پژوهش اشراف داشت، درخواست شد تا به عنوان همکار پژوهش (کدگذار) در این پژوهش مشارکت کند. پایایی بین دو کدگذار ۸۶ درصد به دست آمد. قابلیت تأیید از طریق مرور و بازخورد همتایان انجام شد. تجزیه وتحلیل بر اساس تحلیل محتوای شش مرحله ای «اسمیت» و کدگذاری و بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها در ۳ مقوله برون سازمانی، درون سازمانی و فردی و ۱۱تم اصلی و ۶۴ تم فرعی سازمان دهی شد. در مقوله برون سازمانی تم های اصلی سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. در مقوله درون سازمانی تم های اصلی ساختاری، ارتباطی، مدیریتی، منابع انسانی، نظارتی، اقتصادی و جوّ سازمان مشخص شد و در مقوله فردی تم های اصلی دانشی و انگیزشی به دست آمد. در بررسی بیشتر، مشخص شد که تم ساختاری متشکل از گستردگی سازمان، تمرکز در تصمیم گیری، ساختار سلسله مراتبی، بی توجهی به ارزش های سازمانی و قوانین و مقررات دست وپاگیر است. تم ارتباطی شامل تعاملات برون سازمانی، جریان ارتباطی یک طرفه، دیده شدن یک گروه خاص، حاکمیت روابط غیررسمی، استفاده از شبکه های اجتماعی در دانشگاه، واکنش منفی به اظهارنظر همکاران است. در تم مدیریتی عدم روحیه انتقادپذیری مدیران، عدم کاربست ایده ها، نادیده گرفتن واقعیت ها توسط مدیران، عدم شفافیت در تصمیم گیری، مدیریت استبدادی وعدم تحمل بازخوردهای منفی مطرح می شود. در تم منابع انسانی تبعیض جنسیتی در تفویض اختیار، عدم ارتقا بر اساس تلاش، عدم جذب و به کارگماری بر اساس خودگشودگی و خلاقیت، عدم وجود نظام شایسته سالاری وعدم قدرشناسی از فعالیت های شایسته کارکنان، عدم امنیت شغلی سازمان دهی شد. در تم نظارت و کنترل نتایج نشان داد که امنیتی شدن فضا، تأکید بر کنترل کارکنان، فرایندهای کنترلی دانشگاه، نهادهای نظارتی خارج از سازمان و تنبیه و به حاشیه راندن کارکنان در سکوت مؤثرند. در تم اقتصادی ارائه پاداش به پیشنهادهای کاربردی، وضعیت اقتصادی حاکم بر افراد، ضرورت های عاجل اقتصادی از قبیل افزایش حقوق و ادامه کار قرار گرفت. در تم جوّ سازمان نگرانی از آزادی بیان، تبعیت و اطاعت پذیری افراد، پایین بودن کیفیت محیط کار، عدم جوّ حمایت گرا، رواج فرهنگ بی تفاوتی، تملق و تمجید قرار گرفت. در مقوله فردی تم های دانشی و انگیزشی سازمان دهی شد. برای تم دانشی مؤلفه های نابسندگی دانش سازمانی، تجربه کم افراد در بخش اداری، توجه به شایعات به جای کانال های رسمی اطلاعات، تجارب زیسته از تبعات مشارکت وعدم توانمندی در تبیین موضوعات شناسایی شد. در تم انگیزشی در نظر گرفتن انتظارات فردی، در نظر گرفتن اهداف فردی، احساس ناتوانی کارکنان در تغییر، امنیت روانی، انگیزه کاری، بی اعتمادی، تاب آوری، کاهش اعتمادبه نفس، درماندگی آموخته شده، عدم احساس تعلق به سازمان، عدم اظهارنظر، عدم امنیت شغلی، عدم توانایی در انتقال موضوع، مشغولیت کاری، ملاحظات فردی از قبیل مصلحت اندیشی، حفظ موقعیت و مسائل منفعتی سازمان دهی شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، برای کاهش یا جلوگیری از سکوت سازمانی در دانشگاه فرهنگیان، به عنوان رفتار سازمانی منفی، این راه کارها پیشنهاد می شود: تقویت فرهنگ سازمانی قوی و ایجاد جوّ حمایت گرانه، امن و همدلانه؛ برنامه ریزی دوره های توانمندسازی اعضای هیئت علمی و مدیران در زمینه نظام اداری و آشنایی با قوانین؛ تمرکززدایی در دانشگاه و تفویض اختیار بیشتر به مدیران استانی دانشگاه؛ برقراری نظام پیشنهادها در دانشگاه؛ تنظیم قوانین اقتصادی لازم برای تشویق و ایجاد انگیزه در اعضا؛ حذف رفتارهای تبعیض آمیز و استفاده از ظرفیت همه افراد به تناسب تخصص و مهارت در اداره دانشگاه؛ تأکید بر برگزاری کرسی های آزاداندیشی و اعتمادسازی برای ارائه نظرها؛ به کارگیری نظام شایسته پروری، شایسته گزینی و شایسته گماری، به ویژه در پُست های ستاره دار دانشگاه.
الگوی بومی پیشگیری از فساد اداری منابع انسانی در بخش عمومی ایران (رویکرد ایرانی- اسلامی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
75 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه الگوی بومی پیشگیری از فساد اداری منابع انسانی در بخش عمومی ایران می باشد. پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و به روش کیفی از نوع اکتشافی انجام شده است. روش گردآوری داده ها، میدانی و ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های ساختار نیافته بود که به صورت هدفمند و تا اشباع نظری صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از خبرگان صاحب نظر بود و تحلیل داده ها از طریق سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA2020 انجام شد. نتیجه مصاحبه ها شامل 85 کد باز، 11 کد محوری و 5 کد انتخابی می باشد. سپس برای تعیین روایی و پایایی مقوله ها و مؤلفه های مدل از CVR و CVI و پایایی بازآزمون استفاده گردید. با توجه به نتایج یافته ها عوامل لایه کنترل سازمانی شامل 2 مقوله (بعد اخلاقی-تربیتی، بعد فرهنگی- حمایتی)، لایه خود کنترلی شامل 2مقوله (درونی سازی هنجارهای اجتماعی و ارزشی، درونی سازی فرهنگ جامعه)، لایه مکانیزم های کنترلی و نظارتی شامل 3 مقوله (مکانیزم عمومی، مکانیزم قانونی، مکانیزم اداری)، لایه اقدامات عملی شامل 2 مقوله (بعد سازمانی، بعد قانونی) و لایه اصلاحات شامل 2مقوله (مهندسی سازمانی، مهندسی آموزشی) شناسایی شدند. طبق یافته ها می توان گفت که مدل بومی پیشنهادی حاضر می تواند در پیشگیری از فساد در بخش عمومی ایران حائز اهمیت باشد، زیرا متناسب با ساختار و فرهنگ کشور به دست آمده اند.
مقایسه و اولویت بندی تأثیر اجزاء نما در اغتشاش بصری تک نما و جداره های شهری (نمونه موردی: منطقه 4، 14 و 15 شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از عوامل ایجاد اغتشاش و بی نظمی بصری، وجود نماهای شهری با ظاهری ناهنجار است. این ناهمگونی در نمای شهرهای ایران، به خصوص شهر تهران و در مجاورت خیابان های اصلی محلی، بیش ازپیش خودنمایی می کند. پرداختن به این موضوع که چه اجزایی از نما سبب ایجاد اغتشاش بصری گردیده است و احصاء مؤثرترین جزء بصری نما در این زمینه، از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جایگاه اجزاء معماری نما و تأثیر آنها در ایجاد اغتشاش بصری و مقایسه تأثیرات در جداره و تک نماصورت گرفته است. روش پژوهش حاضر از نوع نمونه موردی، پیمایشی و کدگذاری می باشد. برای حصول به اهداف پژوهش تأثیر الحاقات، مصالح، پنجره، فرم و حجم، سبک و تزیینات، خطوط و درب در ایجاد اغتشاش بصری جداره و نما بررسی شد. به منظور شناسایی و مقایسه تأثیرات اجزاء از پرسشنامه و مطالعات میدانی و به منظور تحلیل و رتبه بندی از نرم افزار SPSS و آزمون فریدمن استفاده شده است. روش طی شده در این پژوهش در زمینه آسیب شناسی، نوآوری داشته و الگویی جهت مطالعات آسیب شناسی نما ارائه می دهد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میزان تأثیر معیارها در ایجاد اغتشاش بصری جداره و تک نما متفاوت است و شاخص های متفاوتی از اجزاء تک نما و جداره، در ایجاد اغتشاش بصری تأثیرگذارند. با تحلیل نتایج توسط آزمون فریدمن مشخص گردید که خطوط در جداره با امتیاز 28/5 و الحاقات در تک نما با امتیاز 20/5. بیشترین میزان تأثیر را در ایجاد اغتشاش بصری دارند. همچنین در جداره و تک نما درب کم ترین تأثیر در ایجاد اغتشاش بصری را دارد.
نسخه ای برای شرکت های تولیدی ایرانی: کنترل هزینه ها در پرتوشاخص های نوین مدیریت برمبنای عملکرد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
33 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی و رتبه بندی شاخص های مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و در سال 1403 صورت گرفته است. جامعه آماری به صورت هدفمند (گزینشی) به تعداد 12 نفر از خبرگان حرفه شامل حسابداران مدیریت، حسابداران، مدیران مالی و اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب گردیده است. همچنین، از طریق روش تحلیل محتوا و مصاحبه با خبرگان شاخص های مدیریت بر مبنای فعالیت در کاهش هزینه های شرکت های تولیدی ایران استخراج و رتبه بندی گردید. طبق نتایج پژوهش، شاخص حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده در سازمان، شاخص تشخیص یا حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده در سازمان، شاخص شناخت فعالیت ها و خدمات و ارائه اطلاعات دقیق در خصوص بهای تمام شده، شاخص مدیریت فعالیت ها برای بهینه سازی عملکرد، شاخص مدیریت یا تخصیص صحیح هزینه ها به فعالیت ها و خدمات، شاخص بهبود بهایابی، شاخص بهبود کارایی فعالیت ها، شاخص بهبود اثربخشی فعالیت ها، شاخص بهبود مستمر، شاخص بهبود سودآوری، شاخص برنامه ریزی فعالیت ها، شاخص افزایش بینش مدیر برای هدایت عملیات سازمان، شاخص ارائه اطلاعات مناسب در خصوص ماهیت فعالیت ها، شاخص بهبود منافع سازمان با معرفی فرصت های ارزش آفرین، شاخص نشان دادن تصویر بهتری از بهای محصولات، شاخص ایجاد و تقویت فرایندها و فعالیت های سازمان، شاخص تجزیه وتحلیل هزینه ها و عملکرد هر فعالیت، شاخص کنترل و اداره کردن منابع سازمانی، شاخص ترکیب بهینه عوامل تولید و شاخص کنترل فعالیت های سازمان شناسایی و رتبه بندی گردید.