فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۲٬۵۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف، بررسی و تبیین درک حسابرس از مسئولیت در برابر کشف تقلب از دیدگاه لیبرال و محافظه کارانه می باشد. پژوهش حاضر، پژوهش کاربردی و ماهیتا توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری، اعضای شاغل و فعال عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به تعداد 1879 نفر میباشند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 319 نفر تعیین شده و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین، برای اندازگیری دیدگاه محافظه کارانه و دیدگاه لیبرال از پرسشنامه اوقاخت(2013) و برای اندازه گیری تعهد حرفه ای از پرسشنامه آرانیا و همکاران(1981) استفاده شده است و برای اندازه گیری درک حسابرس از مسئولیت در برابر کشف تقلب، از پرسشنامه دزورت و همکاران(2018)، استفاده میشود. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوائی قرار گرفت. همچنین در مورد سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده و اگر این ضرایب بزرگتر از 7/0 باشد، آزمون از پایایی قابل قبولی برخوردار است. جهت بررسی روابط بین متغیرها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، از نرم افزارهای SPSS25 و Smart PLS4 استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که وجود دیدگاه لیبرال و دیدگاه محافظه کارانه بر درک حسابرسان از مسئولیت در برابر کشف تقلب اثرگذار است و تعهد حرفه ای بر درک حسابرسان از مسئولیت در برابر کشف تقلب اثرگذار میباشد. در نهایت، دیدگاه لیبرال و محافظه کارانه حسابرسان بر تعهد حرفه ای آنها اثرگذار است.
ارزیابی نقش فضای کسب و کار بر احتمال تقلب در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورت های مالی افشاء شده توسط شرکت ها، اصلی ترین منبع اطلاعاتی برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری است. صورت های مالی متقلبانه باعث هدایت نامطلوب منابع مالی و تصمیمات غیر بهینه توسط سرمایه گذاران می شود. مطالعات تجربی احتمال تقلب در صورت های مالی اخیر بر متغیرهای مربوطه به شرکت متمرکز بوده اند و متغیرهای فضای کسب وکار مغفول مانده است. لذا در این مطالعه، نقش فضای کسب وکار بر احتمال تقلب در صورت های مالی صدوبیست شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های 1391-1397 با استفاده از رویکرد رگرسیونی لجستیک موردبررسی قرار گرفت و تأثیر سی ویک متغیر بر احتمال تقلب در صورت های مالی موردبررسی قرار گرفت که نه متغیر آن مربوط به فضای کسب وکار و بقیه متغیرها مربوط به سطح شرکتی بودند. نتایج نشان داد الگوی لاجیت برآورد شده حدود بیست وشش درصد از تغییرات نسبت احتمال وقوع تقلب در گزارش های مالی به عدم وقوع آن را توضیح می دهد. دو متغیر درآمد سرانه و نرخ ارز بازار آزاد از بین نه متغیر فضای کسب وکار، تأثیر معناداری بر احتمال تقلب در گزارش مالی شرکت ها دارند و با افزایش یک درصدی در درآمد سرانه، احتمال تقلب در صورت های مالی پنجاه ودو درصد کاهش و با افزایش نرخ ارز در بازار آزاد نیز احتمال تقلب در گزارش ها مالی شرکت های موردبررسی به میزان چهل وسه درصد افزایش پیدا می کند. نتایج تحقیق بیانگر اهمیت متغیرهای فضای کسب وکار به همراه متغیرهای سطح شرکتی در پیش بینی احتمال تقلب در صورت های مالی شرکت ها است.
تعیین و اولویت بندی مؤلفه های افشای داوطلبانه جهت کاهش عدم تقارن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه افشای داوطلبانه یکی از عوامل تأثیرگذار در تصمیمات تحلیلگران و سرمایه گذاران به شمار می آید بنابراین ازلحاظ تصمیمات درون سازمانی و برون سازمانی به عنوان یک عامل مهم در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی قابل مطالعه است. هدف این مقاله تعیین و اولویت بندی مؤلفه های افشای داوطلبانه جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی است. تحقیق حاضر، مؤلفه ها و شاخص های افشا داوطلبانه را با بررسی نظر خبرگان در یک چارچوب جامع ارائه و مورد تحلیل قرار می دهد. همچنین پس از تعیین مؤلفه ها و وزن دهی آن ها با رویکرد کاهش عدم تقارن اطلاعاتی به بررسی شکاف بین وضعیت موجود و مورد انتظار ازنظر 108 نفر از خبرگان پرداخته شد. جامعه آماری موردمطالعه شامل اساتید دانشگاهی، کارشناسان و مدیران شاغل در حرفه حسابداری، حسابرسی و مدیریت مالی ایران و شرکت های بورس اوراق بهادار تهران در سال 1399 می باشد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، مدل معادلات ساختاری و آزمون تی از طریق نرم افزار SPSS تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه بعد برای افشا داوطلبانه شرکت ها (اطلاعات عمومی و راهبری، عملکرد و نوآوری و رشد آتی) قابل استخراج است و همچنین نتایج حاصل از آزمون تی نشان داد که بین وضعیت موجود (عملکرد فعلی) و مورد انتظار ازنظر خبرگان تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این تحقیق می تواند منعکس کننده انتظارات خبرگان و استفاده کنندگان گزارش های مالی در مورد افشا داوطلبانه باشد.
تأثیر سواد مالی بر سوگیری های رفتاری بازنمایی و لنگر انداختن و تحلیل اثر آنها بر عملکرد سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از الگوهای ناپارامتریک معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمده نظریه های مالی بر این اساس بنا شده است که افراد در مواجه با رویدادهای اقتصادی به صورت منطقی عمل می کنند. این فرضیه مبنای اصلی فرضیه بازار کارآ است. اما تحقیقات رفتاری این فرضیه بنیادی را زیر سؤال برده و نشان می دهند که سرمایه گذاران در هنگام تصمیم گیری در خصوص مباحث سرمایه گذاری دچار سوگیری های رفتاری می شوند. پژوهش حاضر سعی دارد تا تأثیر سواد مالی بر سوگیری های رفتاری بازنمایی و لنگر انداختن و اثر آنها بر عملکرد سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی نماید. برای این منظور اطلاعات مربوط به 509 سرمایه گذار در بورس اوراق بهادار تهران از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید و جهت تحلیل، پس از طراحی مدل مفهومی، از مدل سازی ناپارامتریک معادلات ساختاری و نرم افزار پی.ال.اس استفاده گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که افزایش سواد مالی موجب کاهش سوگیری های رفتاری بازنمایی و لنگر انداختن در بین سرمایه گذاران می شود . کاهش سوگیری های رفتاری بازنمایی و لنگر انداختن موجب افزایش و بهبود عملکرد سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران می گردد. از سوی دیگر نتایج تحقیق نشان داد که سوگیری رفتاری بازنمایی بر سوگیری لنگر انداختن تأثیر معناداری دارد بدین معنی که افرادی در معرض سوگیری بازنمایی هستند به احتمال بالا در معرض سوگیری لنگر انداختن نیز هستند.
شناسایی وتعیین متغیرهای اصلی حکمرانی خوب در دستگاه های نظارتی کشور ایران با استفاده از روش فراتحلیل (مورد مطالعه: دیوان محاسبات کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
24 - 53
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهمی که در دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته است حکمرانی و شیوه حکمرانی است. لذا هدف این پژوهش شناسایی وتعیین متغیرهای اصلی حکمرانی خوب در دستگاه های نظارتی کشورایران با استفاده از روش فراتحلیل می باشد. این پزوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل به بررسی کلیه مقالات، کتاب ها، پایان نامه و رساله ها دربین سال های 1385 تا 1402درباره حکمرانی خوب پرداخته است که پس از غربالگری 42 مورد انتخاب شدند. در این پژوهش، از طرح اکتشافی از نوع مقوله بندی استفاده گردیده است. دراین طرح ابتدا داده های کیفی ازطریق مطالعات کتابخانه ای(فیش برداری) جمع آوری شده و براساس روش فراتحلیل مورد ارزیابی قرارگرفته اند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که متغیرهای اصلی حکمرانی خوب در دستگاه های نظارتی کشور ایران را می توان پنج دسته زمینه ای، ساختاری، مقرراتی، فرهنگی واجتماعی، و عملکردی سازمان تقسیم می شود که هر کدام ازآنها بوسیله شاخص هایی (25 شاخص)تعریف می شوند. نتایج این تحقیق نشان داد که با تمرکز بر متغیرهای شناسایی شده واجرای پیشنهادات قابل اجرا، نهادهای نظارتی در ایران می توانند شیوه های حاکمیتی خودرا تقویت کنند، عملکرد سازمانی را بهبود بخشند و اثربخشی کلی خودرا در انجام مسئولیت های نظارتی خود افزایش دهند. نتایج حاصله می تواند به بهبود مستمرشیوه های حاکمیتی در نهادهای نظارتی بخصوص دیوان محاسبات کشور در ایران کمک کرده و بینش های ارزشمندی را برای افزایش اثربخشی، شفافیت و پاسخگویی سازمانی ارائه دهد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
59 - 80
حوزههای تخصصی:
افزایش تغییر حسابرس مستقل توسط صاحبکار در سال های اخیر تمرکز قابل توجهی از نهادهای قانون گذار و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. احتمال که چنین تغییری ممکن است نتیجه مشارکت شرکت های صاحب کار در خرید اظهارنظر حسابرس باشد توسط سیاست گذاران و دانشگاهیان مورد بحث قرار گرفته است. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس تکنیک دلفی است. با استفاده از تکنیک دلفی، معیارهای مؤثر بر خرید اظهارنظر حسابرسان بر اساس مصاحبه ساختارنیافته و با استفاده از ابزار مکس کیودا شناسایی و سپس، با استفاده از داده های 15 نفر از مدیران مالی و 15 نفر از مدیران و شرکاء حسابرسی در سال 1402 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش با استفاده از این روش ها نشان می دهد که در حرفه حسابرسی مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر خرید اظهارنظر حسابرس عمدتاً بابت ویژگی های شخصیتی حسابرسان بابت عواملی همچون وجدان کاری، تعهد حرفه ای و سازمانی، منبع کنترل، منفعت طلبی، انگیزه شغلی، اخلاق فردی، استحقاق روانشناختی، مسئولیت پذیری، خودارزیابی عملکرد و علاقه به حرفه حسابرسی بوده است. در این بین، عوامل کلان اقتصادی و سیستم کنترل سازمانی نیز بعد از عوامل فردی توانایی تأثیرگذاری بر تعدیل گزارش مدیران و شرکاء حسابرسی و به تبع خرید اظهار نظر آنان را دارد.
بهینه سازی پرتفوی اعتباری بانک ها با استفاده از رویکرد اکچوئری و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
710 - 733
حوزههای تخصصی:
هدف: تخصیص وجوه به بخش های مختلف اقتصادی و اعطای تسهیلات، یکی از فعالیت های مهم بانک هاست. بانک ها ضمن توجه به سیاست های پولی و مالی تعیین شده توسط دولت ها و بانک مرکزی، این منابع را به بخش های سودآور و مناسب تخصیص می دهند. کاهش و کنترل ریسک اعتباری، یکی از عوامل مؤثر در بهبود فرایند اعطای اعتبار و در نتیجه در عملکرد بانک هاست. حداقل سازی ریسک به همراه حداکثرسازی سود هدفی است که همواره بانک ها به دنبال تحقق آن هستند. کم توجهی به موضوع بازده و ریسک تسهیلات، به تمرکز تسهیلات در بخش های خاصی از اقتصاد منجر شده که خود مشکلات عمده ای را برای بانک ها به همراه داشته است. با توجه به ضرورت تعیین سهم بهینه اعتبارات و ضرورت سیاست گذاری مناسب در این زمینه، پژوهش حاضر در پی ارائه یک الگوی مناسب برای تخصیص بهینه اعتبارات اعطایی به بخش های مختلف اقتصادی است؛ به گونه ای که با مدل سازی و بهینه سازی ریسک اعتباری با استفاده از ترکیب دو رویکرد اکچوئری و شبکه عصبی مصنوعی و با توجه به محدودیت های موجود در سیاست های بانک، پرتفوی اعتباری بهینه به گونه ای تعیین شود که ریسک اعتباری حداقل شود.روش: روش اکچوئری با محاسبه احتمال نکول وام ها و ارزیابی دقیق ریسک های مالی، به عنوان ابزار اصلی در مدیریت ریسک بانک ها شناخته می شود. با این حال، این روش ها اغلب نمی توانند پیچیدگی های موجود در تعاملات اعتباری را به طور کامل مدل سازی کنند. برای غلبه بر این محدودیت ها، از شبکه عصبی مصنوعی استفاده می شود که توانایی پیش بینی دقیق تر و تطبیق با داده های غیرخطی را دارد. بدین منظور در پژوهش حاضر، ابتدا به بررسی ریسک اعتباری پرتفوی تسهیلات بانکی با استفاده از رویکرد اکچوئری پرداخته می شود؛ سپس با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون و با توجه به محدودیت های بانک در ارائه تسهیلات، ترکیب بهینه پرتفوی اعتباری تعیین می شود. نمونه مورد استفاده شامل تسهیلات اعطایی بانک به ۲۸۰ مشتری کلان خود در ۴ بخش صنعتی، خدماتی و بازرگانی، کشاورزی و ساختمان، در سال ۱۳۹۲ است.یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که پرتفوی بهینه شده با تمرکز بیشتر بر بخش کشاورزی، در مقایسه با پرتفوی فعلی بانک که عمدتاً بر بخش صنعت تمرکز دارد، می تواند بازدهی تعدیل شده بر اساس ریسک بهتری را ارائه دهد. در ترکیب پرتفوی بهینه به دست آمده، بیشترین سهم، به بخش کشاورزی مربوط است و بخش های خدماتی و بازرگانی، ساختمانی و صنعتی، به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند. در حالی که در پرتفوی فعلی بانک، بیشترین سهم تسهیلات به بخش صنعتی مربوط است و بعد از آن، به ترتیب بخش های خدماتی و بازرگانی، کشاورزی و ساختمان قرار می گیرند. با بررسی پرتفوی تسهیلات نظام بانکی، مشاهده شد که در سال ۱۳۹۲ شواهد تجربی نیز نتایج مدل را تأیید می کند.نتیجه گیری: براساس یافته ها و تأیید فرضیه های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که استفاده از مدل اکچوئری برای تعیین ریسک اعتباری و سپس بهینه سازی با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی، به بهبود فرایند بهینه سازی پرتفوی اعتباری بانک ها منجر می شود؛ از این رو بانک ها می توانند با بهبود ساختار پرتفوی خود از این طریق، ریسک های بالقوه را کاهش دهند و بازده مطمئن تری به دست آورند.
توسعه مدلی جامع جهت پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این مطالعه توسعه الگویی جامع برای پیش بینی قیمت سهام در بورس اوراق بهادار با به کارگیری شناسه های فنی، بنیادی، کلان اقتصادی و رفتاری با استفاده از رویکرد الگوسازی ساختاری تفسیری است.روش: در این پژوهش 54 معیار از چهار بعد ابعاد اصلی تأثیرگذار بر قیمت بورس تعیین شد و در اختیار خبرگان قرار داده شد. پس از آن با استفاده از روش دلفی فازی، 15 معیار مهم انتخاب و سپس با استفاده از روش الگوسازی ساختاری - تفسیری الگوی جامع تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین معیارها مشخص شده است. نوآوری: اگرچه در پژوهش های پیشین از تلفیق حداکثر دو بعد پیش بینی قیمت سهام استفاده شده، در این پژوهش سعی شده است هر بعد نماینده ای در پیش بینی قیمت سهام داشته باشد. از سوی دیگر در روش فازی میزان ابهامات به کمترین حد کاهش پیدا کند و الگوسازی ساختاری - تفسیری نمای شماتیک از میزان محرک بودن معیارها ارائه کرده است. نتایج: بر اساس یافته ها در الگوی الگوسازی ساختاری - تفسیری مشاهده می شود قیمت به سود هر سهم و شاخص جریان پول در انتهای سلسله مراتب قرار می گیرد و قدرت محرکه زیادی دارد. معیارهایی که در پایین سلسله مراتب قرار می گیرند عبارتند از نرخ ارز و اندیکارتور قدرت نسبی و میانگین متحرک نمایی که تأثیرپذیرترین شاخص ها هستند.
بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد PVAR(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دارایی و تامین مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
دیدگاه مالی رفتاری نشان می دهد که برخی تغییرات در قیمت اوراق بهادار به دلایل احساسی سرمایه گذاران وابسته است. رفتار احساسی منجر به ایجاد بازده در سهام شرکت ها می شود. در نظریه قیمت گذاری دارایی، درک منبع قیمت سهم اهمیت فراوانی دارد؛ بنابراین، بررسی شیوه اثرگذاری احساس سرمایه گذار بر بازده سهام از اهمیت زیادی برخوردار است. باتوجه به اینکه احساس می تواند بر بازده عادی و غیرعادی اثرات متفاوتی داشته باشد، هدف این پژوهش بررسی اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی در بورس اوراق بهادار است. در این پژوهش، از مدل 6عاملی فاما و فرنچ (2018) برای اندازه گیری بازده غیرعادی و از شاخص قدرت نسبی، خط روان شناسی، حجم معاملات و نرخ تعدیل شده گردش سهام برای سنجش احساس سرمایه گذار استفاده شده است. اطلاعات لازم این پژوهش، برگرفته از 12 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار در صنعت فرآورده های نفتی (1584ماه- شرکت) در بازه زمانی 1399-1389 است. برآورد انجام شده بیانگر آن است که اثر شوک احساس بر بازده عادی بیشتر از بازده غیرعادی است. از سوی دیگر، اثر شوک بازده عادی بر احساس در ابتدا مثبت و پس از یک دوره منفی شده است. همچنین، شوک مثبت به بازده غیرعادی بر احساس سرمایه گذار منفی بوده و پس از پنج دوره به بیشترین مقدار خود رسیده است. پژوهش حاضر در زمینه اثر شوک احساس سرمایه گذار بر بازده عادی و غیرعادی صنعت فرآورده های نفتی است که می تواند به شناسایی تفاوت های رفتاری در سرمایه گذاران کمک کند و درنتیجه به ایجاد استراتژی های سرمایه گذاری مناسب تر منجر شود.
بررسی تاثیر تعهد قبلی حسابرس و ریسک محیط کنترلی بر ارزیابی رویدادهای پس از تاریخ ترازنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
191 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ناشی از تشدید تعهد و ریسک محیط کنترلی برتعدیلات پیشنهادی حسابرس نسبت به رویدادهای پس از تاریخ ترازنامه است. بدین منظور، از طرح عاملی بین گروهی 2×2 استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش شامل 130 نفر از سرپرستان، سرپرستان ارشد، مدیران و شرکای شاغل در موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار تهران در سال 1402 است. به منظورآزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس چندعاملی مستقل استفاده شده است. نتایج نشان داد که هنگامی حسابرسان اصلاحات حسابرسی کمتری (بیشتری) در ارتباط با رویدادهای پس از تاریخ ترازنامه ای انجام می دهند که این رویدادها بعد (قبل) از انتقال دیدگاه اولیه آن ها به مدیریت مبنی بر ارائه منصفانه صورت های مالی شناسایی شود. همچنین نتایج حاکی از آن است که ریسک محیط کنترلی، اثر تعهد قبلی بر ارزیابی حسابرسان از رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه را تعدیل می نماید و تعهد قبلی حسابرسان به مدیریت مبنی بر ارائه منصفانه صورت های مالی اثر کاهش بیشتری بر اصلاحات پیشنهادی حسابرسی در شرایط ریسک کنترلی پایین در مقایسه با ریسک کنترلی بالا دارد. با توجه به این نتایج می توان بیان نمود توجه به ساز و کارهای نظارتی در راستای کاهش سوگیری ناشی از تعهد قبلی حسابرسان می تواند منجر به بهبود کیفیت قضاوت آن ها در ارتباط با ارزیابی رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه گردد.
تاثیرات هوش مصنوعی بر بازارهای مالی
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی یک اصطلاح عمومی است که شامل حوزه های مختلفی از جمله یادگیری ماشین پردازش زبان طبیعی و ... میشود. این فناوری پتانسیل بالایی دارد و در صنایع مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. در حال حاضر هوش مصنوعی آمادگی این را ندارد که به صورت کامل جایگزین انسانها شود. اما در عوض، این فناوری قدرت نیروی کار انسانی را تقویت کرده و امکان فعالیتهای بیشتری را برای آنها فراهم میکند. با پیشرفت تکنولوژی در همه عرصه ها و فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی تکنیکهای هوش مصنوعی به طور فزاینده ای در بازارهای مالی، مانند مدیریت دارایی تجارت الگوریتمی پذیره نویسی اعتباری یا تامین مالی مبتنی بربلاک چین به کار گرفته می شوند. در حالیکه هوش مصنوعی باعث بهبود کارایی شرکتها و افزایش کیفیت خدمات مالی در بازارهای مالی میشود، در این بررسی تاثیرات هوش مصنوعی بر بازارهای مالی را بررسی می کنیم.
تأثیر تجربه، تخصص و مالکیت مدیرعامل بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالیه سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 153
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری در نیروی کار یکی از مهمترین سرمایه گذاری ها در هر شرکت است. تحقیقات اخیر اهمیت کارایی سرمایه گذاری در نیروی را برجسته نموده است. در راستای شناسایی عوامل موثر بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تجربه، تخصص و مالکیت مدیرعامل بر کارایی سرمایه گذاری نیروی کار شرکت است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، نمونه-ای برابر با 126 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1394 تا 1401 معادل 1008 سال-شرکت، با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که مدیرعاملان دارای تجربه به طور قابل توجهی، ناکارایی سرمایه-گذاری نیروی کار شرکت ها را کاهش می دهند. همچنین، مالکیت مدیرعامل منجر به افزایش ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی کار می گردد. با این حال یافته های این پژوهش رابطه معناداری را بین تخصص مدیرعامل در صنعت با ناکارایی سرمایه گذاری نیروی کار نشان نداد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مدیرعاملان باتجربه به کارایی سرمایه گذاری نیروی کار کمک می کنند. درعین حال مدیرعاملان دارای مالکیت سهام، نیاز به نظارت بیشتری دارند تا از رفتارهای فرصت طلبانه احتمالی آنها جلوگیری به عمل آید. این مطالعه ادبیات مربوط به ویژگی های مدیرعامل و کارایی سرمایه گذاری نیروی کار را غنی می سازد و اطلاعات ارزشمندی در رابطه با انتخاب مدیرعامل برای تاثیرگذاری مثبت بر سرمایه گذاری نیروی کار شرکت ارائه می دهد.
مدل مفهومی مالی نقش صنعت بانکداری بر توسعه صنعت ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
143 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله رسیدن به یک مدل پارادایمی مفهومی از منظر مالی صنعت بانکداری بر توسعه صنعت ورزش است تا یتوان از آن بعنوان الگویی در تحلیل شرایط موجود بهره برداری کرد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 200 الی 250 نفر در این حوزه بودند که تعداد 50 نفر متخصص بعنوان نمونه تحقیق مشخص گردید. روش تحقیق، داده بنیاد که کار را با مشاهده شروع تا به تولید نظریه برسد. یافته ها نشان داد که مؤلفه های مؤثر مدیریتی و مالی،توسعه منابع انسانی،ارتقاء زیر ساخت ها و توسعه فضاهای ورزشی استاندارد مؤلفه های مؤثر در توسعه صنعت ورزش می باشند، که توسعه و موفقیت صنعت بانکداری بر توسعه صنعت ورزش ایران در گرو مدیریت برتر این مؤلفه ها است. استفاده از تسهیلات و خدمات بانکی بهمراه مدیریت کارآمد در توسعه فراگیر ورزش همگانی در افزایش سطح سلامتی جامعه و کاهش هزینه های درمانی جامعه موثر است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز-محوری-انتخابی استفاده شد. ورزش یک صنعت پرسود است که توانایی در جذب سرمایه گذاری خارجی دارد. ورزش میدان رقابتی برای تقابل و تعامل ملت ها و ابزاری برای انتقال تفکرات فرهنگی است، این بخش مالی ورزش است که این صنعت را پیش می برد. بعبارتی اقتصاد ورزش به ارزیابی و الگوهای تخصیص منابع در بخش های عملکردی و توسعه ورزش می پردازد. مقایسه نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین تجهیز منابع کافی،توسط موسسات مالی به همراه مدیریت اثربخش و کارآمد در ورزش با توسعه همه جانبه ورزش رابطه معناداری وجود دارد.
تاثیر افشای مسائل عمده حسابرسی در گزارش حسابرس مستقل بر حق الزحمه حسابرسی و تاخیر در صدور گزارش حسابرس
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر افشای مسائل عمده حسابرسی در گزارش حسابرس مستقل بر حق الزحمه حسابرسی و تأخیر در صدور گزارش حسابرس مستقل انجام شده است. افزودن بخش مسائل عمده حسابرسی در گزارش حسابرسی به منظور تقویت ارتباط حسابرس با ذینفعان از طریق گزارشات حسابرسی یکی از مقررات مهم وضع شده در سال های اخیر تلقی می شود که این امر با تدوین استاندارد 701 حسابرسی با عنوان "اطلاع رسانی مسائل عمده حسابرسی در گزارش حسابرس مستقل" متبلور شده است. این پژوهش با جامعه آماری متشکل از 71 نفر اعضای کمیته های حسابرسی شرکت های بورسی و غیر بورسی و از طریق مصاحبه و پرسشنامه نسبت به جمع آوری داده ها اقدام و سپس با استفاده از نرم افزار 22SPSS تاثیر افشای مسائل عمده حسابرسی بر حق الزحمه حسابرسی و تاخیر در صدور گزارش حسابرس مستقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که گنجاندن مسائل عمده حسابرسی در گزارش های حسابرس مستقل منجر به تأخیر در صدور گزارش حسابرسی می شود. همچنین ما شواهدی مبنی بر وجود رابطه مثبت معنادار بین مسائل عمده حسابرسی و هزینه های حسابرسی ارائه می دهد. یافته های ما به تدوین کنندگان قوانین و مقررات و ناظران برای درک بهتر عواقب استانداردهای حسابرسی جدید کمک می کند.
ارائه مدلی برای پیش بینی قیمت سهام مبتنی بر CNN-LSTM بهینه شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
123 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهم ترین اهداف سرمایه گذاران و معامله گران بازار های مالی شناخت رفتار قیمت سهام است. پیش بینی قیمت، می تواند به افراد در مورد خرید، فروش یا نگهداری سهام کمک کند تا با زمان بندی موثر معاملات، سود بالقوه را به حداکثر یا زیان را به حداقل برسانند. به دلیل رفتار غیر خطی قیمت و وابستگی آن به عوامل گوناگون پیش بینی قیمت کار دشواری است که برای مقابله با این چالش، در این پژوهش از مدل های یادگیری عمیق کمک گرفته می شود که زیر شاخه ای از مدل های یادگیری ماشین هستند. ساختار مدل های یادگیری عمیق به دلیل تمرکز بر روی تعداد لایه های بیشتر و استفاده از گره های به هم پیوسته (نورون ها) در مواجه با مقادیر زیادی داده عملکرد مناسبی دارند و به دلیل توانایی آن ها در شناخت الگو ها و روابط، امکان ارائه پیش بینی دقیق تری از قیمت ها را فراهم می کنند.روش: در این پژوهش، برای پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران از دو مدل پیشنهادی LSTM-CNN و CNN-LSTM به وسیله بهینه سازی هایپرپارامتر ها توسط الگوریتم PSO که یک الگوریتم بهینه سازی مبتنی بر جمعیت است و تکنیک های تقویت مدل شامل: آموزش خصمانه، مکانسیم توجه و بلوک باقی مانده استفاده شده است. این مدل ها با مدل های CNN،LSTM وCNN-LSTM مورد مقایسه قرار گرفته اند. جهت دستیابی به این هدف، داده های10سهم از تاریخ20 شهریور 1392 تا تاریخ20 شهریور 1402 مورد بررسی قرارگرفته است.داده های ورودی شامل: قیمت های تعدیل شده سهم، اندیکاتور ها، اسیلاتور ها، قیمت دلارآزاد آمریکا و نرخ تورم می باشد.یافته ها: مقایسه نتایج معیار های ارزیابی شامل چهار معیار RMSE، MAE، R-squared و MAPE نشان از عملکرد مطلوب دو مدل پیشنهادی با سایر مدل ها می دهد. علاوه بر این، مدل پیشنهادی LSTM-CNN توانسته بهترین عملکرد را به ثبت رساند. همچنین، بررسی نتایج دو مدل پیشنهادی، با و بدون الگوریتم PSO مشخص کرد که این الگوریتم به بهینه سازی مدل ها کمک می کند. در نهایت، بررسی استراتژی های مبتنی بر مدل های پیشنهادی بر روی پنج سهم از پنج صنعت مختلف در چهار دوره زمانی نشان از عملکرد مالی برتر آن ها می دهد. به عبارت دیگر، مدل های پیشنهادیLSTM-CNN و CNN-LSTMتوانسته اند در معیار بازده مالی و نسبت شارپ در مقایسه با سایر استراتژی ها موفقیت مطلوبی به دست آورند که مدل پیشنهادیLSTM-CNN مطلوب ترین عملکرد را به ثبت رسانده است.نتیجه گیری: هایپرپارامترها، پارامترهایی هستند بر روی خروجی مدل ها تاثیر دارند و با تغییر هرکدام از این هایپارامترها نتایج مختلفی به دست می آید که می تواند مناسب یا غیر مناسب باشند این پارامترها در طول آموزش یاد نمی گیرند و باید قبل از آموزش تنظیم شوند. طبق نتایج به دست آمده، بهینه سازی هایپرپارامترها، می تواند سهم را بر اساس رفتار آن سهم بهینه کند که این امر منجر به پیش بینی دقیق تر قیمت می شود. همچنین، با استفاده از مدلLSTM-CNN استخراج ویژگی ها از داده ها و شناسایی و درک وابستگی ها در ویژگی های استخراج شده به طور مناسب تری از CNN-LSTM صورت می گیرد که می تواند در بهبود دقت پیش بینی کمک کند.
شناسائی عوامل موثر بر کیفیت کمیته حسابرسی با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
157 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسائی عوامل موثر بر کیفیت کمیته حسابرسی می باشد که به صورت کمی و در قالب جمع آوری داده های لازم جهت آزمون "الگوی کیفیت کمیته حسابرسی" از طریق پرسشنامه از فعالان حوزه حاکمیت شرکتی بالاخص کمیته حسابرسی و به صورت نمونه گیری تصادفی ساده از 221 نفر انجام گرفت. که برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تائیدی استفاده شد. براساس یافته ها، در تحلیل عاملی تائیدی مرتبه اول شاخص های آموزش مداوم، بررسی سالانه عملکرد کمیته، ارزیابی سیستم کنترل داخلی و نظارت در زمینه حسن اجرای منشور دارای بیشترین میزان بار عاملی، در تحلیل عاملی مرتبه دوم عوامل آموزش اثربخش نهادهای حرفه ای ، اقتدار کمیته حسابرسی و در اختیار داشتن منابع بیشترین میزان بارعاملی و نهایتا در تحلیل عاملی مرتبه سوم ابعاد درون کمیته حسابرسی، برون سازمانی و درون شرکت به ترتیب دارای بیشترین میزان بار عاملی هستند. نتایج پژوهش به علت جامعیت ابعاد قابل مقایسه با سایر پژوهش های صورت گرفته در این زمینه نیست، با این وجود، همسو با دیدگاه های مجامع قانونی و حرفه ای در سطح بین المللی می باشد.
ارائه الگوی تاب آوری مالی در صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اخیرا بحران کووید-19، صنعت هتلداری را با مخاطرات مالی زیادی مواجه نموده است، به گونه ای که به دلیل عدم کسب درآمد، منجر به تعطیلی برخی هتل ها و بیکاری کارکنان آنها شده است. ازاین رو تاب آوری مالی صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی مورد توجه قرار گرفت. در این پژوهش، الگوی تاب آوری مالی صنعت هتلداری در راستای پیش بینی درماندگی مالی با رویکرد کمی (مدلسازی معادلات ساختاری) ارائه شده است. پس از مروری بر پیشینه پژوهش، نگرش مدیران هتل از طریق یک پرسشنامه ی محقق ساخته، بررسی شد. شرکت کنندگان از بین 135 هتل استان تهران در بهار ۱۴۰2 انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد عامل مداخله گر "حفظ محیط زیست" بر تاب آوری مالی صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی تأثیر چندانی ندارد. بنابراین، صنعت هتلداری می تواند جهت پیش بینی درماندگی مالی از طریق به کارگیری راهبرد های شناسایی شده، زمینه را برای تاب آوری مالی فراهم نماید تا این صنعت بتواند در شرایط بحران، از لحاظ مالی تاب آور شده و به حیات خود ادامه دهد.
بررسی اثر سرایتی ریسک سیستمی میان صنایع اصلی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد شبکه رخداد دنباله ای محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
ریسک سیستمی ثبات بازار مالی را به خطر می اندازد، چرا که شکست هر بخش می تواند به کل سیستم مالی آسیب برساند. ازاین رو اندازه گیری دقیق ریسک سیستمی و تجزیه وتحلیل مکانیزم انتقال ریسک های مالی میان بخش های مختلف برای محافظت سیستم مالی دربرابر ریسک های سیستمی، از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا در پژوهش حاضر، یک شبکه رخداد دنباله ای محور ساخته می شود تا با استفاده از آن اثر سرایتی ریسک سیستمی و وابستگی متقابل ریسک های دنباله ای میان صنایع در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شود. بدین منظور، 29صنعت اصلی در بورس اوراق بهادار تهران، متشکل از 196 شرکت فعال، طی دوره زمانی 1397 الی 1401 که دوره های استرس مختلفی را پوشش می دهد مورد آزمون قرار می گیرند. برای اندازه گیری پروفایل های ریسک، ریزش های مورد انتظار شرطی (CoES) محاسبه می شود. ماتریس های مجاورت زمان متغیر که براساس مشابهت بین پروفایل های ریسک هر جفت گره بدست می آیند نشان می دهند که ارتباط متقابل در شبکه وجود دارد. پروفایل های ریسک صنایع به طور مثبت همبسته هستند؛ صنعت بانک ها و موسسات اعتباری و صنعت بیمه و بازنشستگی هیچ گونه نقشی در تنوع بخشی ریسک طی رخدادهای دنباله ای، ندارند. با محاسبه نمره ریسک سیستمی و استفاده از تکنیک تجزیه ریسک سیستمی، می توان نتیجه گرفت که بجز صنایع مالی، سایر صنایع، صنایع مهم سیستمی در شبکه محسوب می شوند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون کوانتیل شبکه ای رخداد دنباله ای محور در کوانتیل های مختلف، نشان می دهد که همه صنایع در انتقال ریسک تحت شرایط حدی بازار، نقش دارند. یافته های حاصل از این پژوهش، از اهمیت کاربردی برای مقامات نظارتی جهت اصلاح سیاست های مالی و بهبود چارچوب های سیاست های کلان برخوردار است و نیز برای تصمیم گیری سرمایه گذاران در تخصیص دارایی ها مفید واقع می شوند.
مدل ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی: شاخص ها و اهمیت هرکدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نبود پژوهش جامعی در کشور در راستای ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی، پژوهش حاضر بدین موضوع پرداخته و مدلی کاربردی جهت استفاده ذی نفعان از فعالیت های کمیته حسابرسی ارائه شده است. روش پژوهش مورداستفاده در مرحله اول پژوهش استخراج ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی از منابع نظری پژوهش بوده است. سپس جهت غربالگری شاخص ها از روش دلفی فازی استفاده شده و همچنین جهت وزن دهی به هر بعد، مؤلفه و شاخص از روش تصمیم گیری چند معیاره بهترین-بدترین ( BWM) استفاده شده است. مدل به دست آمده در پژوهش حاضر شامل 3 بخش ارزیابی ویژگی های فردی اعضای کمیته حسابرسی، ارزیابی فرآیندهای کاری و گزارشگری کمیته حسابرسی و ارزیابی وظایف و مسئولیت های آن بوده که مدل نهایی شامل 3 بعد، 13 مؤلفه و 78 شاخص است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که فرآیندهای کاری و گزارشگری کمیته حسابرسی بیشترین وزن را در ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی داشته و ارزیابی جلسات کمیته حسابرسی به عنوان کانون فعالیت های کمیته حسابرسی دارای بیشترین اهمیت در بین مؤلفه های ارزیابی عملکرد می باشد. همچنین ارتباط مناسب با هیئت مدیره، تأمین منابع کافی برای فعالیت های کمیته حسابرسی، وجود منشور مصوب کمیته حسابرسی و نظارت بر کنترل های داخلی و گزارشگری مالی از حیطه های مهم ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی می باشد. نتایج پژوهش همچنین نشان دهنده وجود شکاف معنادار بین وضعیت موجود ارزیابی عملکرد کمیته حسابرسی و مدل به دست آمده در پژوهش می باشد.
تأثیر توانایی مدیریتی بر رابطه ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی با احتمال نکول بانک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
27 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر توانایی مدیریتی بر رابطه ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی با احتمال نکول بانک ها است. روش شناسی: داده های مورد نیاز از 10 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی یک دوره 12 ساله از سال های 1390 تا 1401 گردآوری و با استفاده از تکنیک های اقتصادسنجی و رگرسیون چند متغیره به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد هر دو ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی تاثیر مثبت و معناداری بر احتمال نکول بانک ها دارند. همچنین مشخص شد توانایی مدیریتی تاثیر مثبت ریسک نقدینگی بر احتمال نکول بانک ها را کاهش می دهد، ولی اثری بر رابطه ریسک اعتباری و احتمال نکول بانک ها ندارد. دانش افزایی: بانک ها اهمیت بسیاری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارند، از این رو ارزیابی و درک عوامل اثرگذار بر احتمال نکول بانک ها به یک موضوع مورد علاقه در پژوهش های دانشگاهی تبدیل شده است. نتیجه پژوهش می تواند برای پیشگیری از احتمال نکول بانک ها موثر باشد.