ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۴٬۶۹۲ مورد.
۴۶۱.

ارزیابی دیدگاه طه عبدالرحمن در باب رابطه عقل و اخلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عقل اخلاق طه عبدالرحمن مدرنیته عقلانیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۲
تحلیلِ رابطه ی عقل و اخلاق قدمتی به درازایِ تاریخِ اندیشه دارد و فیلسوفان از یونانِ باستان تا کنون همواره دغدغه ای جدی برای ارزیابیِ این رابطه داشته اند. طه عبدالرحمن فیلسوفِ نام آشنایِ مراکشی که در زمره ی متفکرانِ جریان سازِ جهانِ اسلام به شمار می رود نیز تلاش دارد با واکاوی مفهومِ عقل و اخلاق و سنجیدنِ نسبتِ میان این دو، طرحی نو در افکند. در اندیشه یِ وی عقلانیتِ مدرن عنصری است که در برابرِ اخلاق قرار می گیرد. وی برای شناختِ ماهیتِ عقل، از سه گونه عقل نام می برد که تحلیل آنها برای فهم رابطه عقل و اخلاق ضروری است. عقلِ مجرّد، عقلِ مسدّد و عقلِ مویّد، تقسیم بندیِ ابتکاریِ عبدالرحمن است که می توان آن را زیربنای نظامِ اخلاقی وی دانست. در نظرِ وی آنچه میان انسان و حیوان فرق می نهد، اخلاق است نه عقل. عقلانیتی که مبتنی بر اخلاق باشد و پیوسته اخلاق را ناظر و حاکم بداند، دارای ارزش است نه آن عقلانیتی که با اخلاق بیگانه است. در این مقاله پس از تحلیلِ دو مفهومِ عقل و اخلاق در اندیشه عبدالرحمن به ارزیابی رویکردِ وی در بابِ رابطه عقل و اخلاق می پردازیم.
۴۶۲.

پدیدارشناسی روح هگل و مسئلۀ شیء فی نفسۀ کانتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شی‏ء فی نفسه یقین حسی ادراک فاهمه آگاهی هستی شناسی مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۷۵
مفهوم شیء فی نفسه در فلسفه کانت همان عاملی است که ما را از شناخت شیء چنان که در خود هست محروم می سازد و به همین خاطر برای هگل که اعتقاد داشت دانش به هیچ حدی محدود نمی شود، پذیرفتنی نبود و او برای رسیدن به آنچه خود آن را دانش مطلق می نامید چاره ای جز این نداشت که سایه این مفهوم را از سر ایدئالیسم مطلق خود کم کند. ما در این مقاله بر خلاف پژوهش های دیگر که به نقد به اصطلاحِ خود هگل بیرونیِ او بر مفهوم شیء فی نفسه پرداخته و تمرکز خود را بر آن قطعاتی گذاشته اند که هگل به صورت پراکنده در نقد این مفهوم مطرح کرده است، اولاً تلاش خواهیم کرد مواجهه درون ماندگار او را با شیء فی نفسه، آن گونه که در فصل نخست پدیدارشناسی روح صورت می گیرد مورد بررسی قرار داده و نشان دهیم که چرا او معتقد بود که اگر فرآیند رفع قالب های آگاهی در یکدیگر به درستی دنبال شود، اساساً چیزی همچون شیء فی نفسه محلی از اعراب نخواهد داشت. سپس با بررسی روایت او از این فرآیند، می کوشیم نشان دهیم که او دست کم در پدیدارشناسی روح قادر نبوده است شیء فی نفسه را از پیش پای اندیشه خود بردارد و در واقع می توان این مفهوم را دقیقاً به همان معنایی که کانت از آن مراد می کرد، از میان سطور پدیدارشناسی روح بیرون کشید.
۴۶۳.

از ضرورت علّی فاعلی تا تعین باوری غایت شناختی در متافیزیک اپسیلن، ثتا، لا مبدا و اخلاق نیکوماخوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دترمینیسم غایت شناختی ضرورت علی هم آیندی قوای علی علیت ذاتی و عرضی ضرورت مشروط و مطلق دُرُثِئا فرده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۶۶
تشتت آرای موجود در مسئله اصل موجبیت، محصول یک بعدی نبودن آثار و مسیر تفکر ارسطو است. در اخلاق نزد ارسطو به رغم وجود اصل کلی ضرورت، اما به اصل موجبیت به نحو متفاوتی از آثار منطقی، فیزیکی و متافیزیکی پرداخته شده است. فصل سوم از دفتر ششم متافیزیک بیانگر آن است که اگر پیدایش هر چیز به ضرورت نباشد، آن گاه مبادی و عللی وجود دارند که بدون قرار گرفتن در معرض سیر معیّن تکوین یا تباهی پدید می آیند و از میان می روند. ضروری نبودن همه امور سبب گشته برخی علل و مبادی، فاقد قوه یا دونامیس به عنوان شرط لازم پیدایش و زوال باشند، و از این رو پیدایش آنها اتفاقی باشد. نقشه راه نفی ضرورت اکید و مطلق در درون و ذات سلسله علّی، توسل به امکان وجود چیزها یا رخدادهای عرضی و اتفاقی است. ارسطو به این منظور، راهبرد ضرورتِ وجود علل عرضی و اتفاقی یا به اظهاری «ضرورت امر غیرضروری» را پیش می گیرد. پیشامد اتفاقی نیز برای حصول غایتی است و به زعم فرده از دایره پیش بینی قطعی خارج نیست. در این مقاله سعی بر تصویر سهم هر یک از علل فاعلی و غایی در ساختار علّی واقعیت از مجرای ضرورت علّی خواهد بود. نسبت میان علیت فاعلی و ضرورت و نیز مفهوم ضرورت علّی فاعلی در متافیزیک ارسطو بر اساس مفهوم قوای علّی قابل فهم است. اگر سلسله علّی را از آینده به گذشته تحلیل کنیم، غایتی که هنوز محقق نگشته، به حکم علیت غایی و تأثیر علّی، رویدادهای پیشین گذشته در سلسله علّی را به نحو متقن و پیش بینی پذیری موجَب و ضروری می کند. مآلاً در صدد اثبات آنیم که تفسیر فصل سوم متافیزیک اپسیلن با هر دو تحلیل ضرورت علل فاعلی و غایی بر اساس مفروضات متفاوت، سازگار است و چه استدلال هایی له جبر غایت شناسانه از جمله تقلید صناعت از طبیعت، ممکن اند.
۴۶۴.

نوآوری های ملاصدرا در تحلیل سلامت نفسانی و درمان بیماری های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا سلامت نفس بیماری های نفسانی درمان مبانی فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۴۸
مقاله حاضر به رصد شواهد پراکنده مرتبط با سلامت نفس و بیماری های آن در آثار صدرا می پردازد و با جمع آوری مطالب، نظریه سلامت نفس ملاصدرا را بازسازی می نماید. براین اساس: 1) تحلیل مفهومی سلامت (صحت) و بیماری (مرض)، 2) ملاک ها و زیرملاک های مصداقی سلامت نفس، 3) تبیین علل تحقق بیماری ها، 4) تحلیل مراتب مختلف سلامت و 5) ارائه راه کارهای درمانی صدرا در معالجه بیماری های نفسانی ضرورت دارد. این مسائل، به فراخور مبحث، با مقایسه تطبیقی آراء ملاصدرا، با اخلاق نگاران فلسفی پیشین، نظیر زکریای رازی، ابن مسکویه، طوسی، و دوانی که مستقلاً و منسجم به «صحت نفس» پرداخته اند، تحلیل می گردد. جمع آوری آراء پراکنده ملاصدرا در سلامت و درمان، نوآوری های محدودی را در برخی از مؤلفه ها نسبت به پیشینان نمایانگر است؛ اما آنچه که نظریه سلامت وی را قابل توجه می سازد، توجه به مبانی خاص صداریی همچون رابطه نفس و بدن، جنبه جسمانیه الحدوثی نفس، تشکیک و حرکت جوهری انسان، و قاعده «النفس فی وحدتها کل القوی» و ... است که مبانی متفاوتی را برای مباحث سلامت نفس به ارمغان آورده است. شناخت دقیق بیماری و تشخیص منشأ و عوامل آن، درمان از طریق اضداد (تا نیل به اعتدال)، درمان های شناختی مبتنی بر تغییر انگاره، تنبیه و عقوبت و مداومت بر فضیلت، (راه کاری مثبت نگر) از جمله راه کارهای رصد شده از آراء ملاصدرا است.
۴۶۵.

چیستی تجربه در هرمونتیک وجودی مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه هرمنوتیک وجودی دازاین هایدگر فهم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۷
تجربه در اندیشه هایدگر نه به عنوان فرآیندی صرفاً حسی یا ذهنی، بلکه به عنوان نحوه ای از بودن انسان در جهان مطرح می شود. هایدگر با محوریت مفهوم دازاین (Dasein)، تجربه را به عنوان گشودگی وجودی انسان نسبت به هستی و جهان توصیف می کند. وی ساختار صوری پرسش از وجود را در قالب سه مؤلفه اصلی: موضوع پرسش، مرجع پرسش، و مقصد پرسش تبیین می کند و نشان می دهد که تجربه، همواره در چارچوب فهم و تفسیر بنیادین انسان از هستی رخ می دهد. همچنین ضمن مقایسه هرمنوتیک وجودی هایدگر با هرمنوتیک کلاسیک، نشان می دهد که هایدگر فهم را از سطح بازسازی نیت مؤلف فراتر برده و به سطحی وجودی ارتقا می دهد. همچنین، با نقد متافیزیک غربی و برجسته سازی مفهوم «فراموشی وجود» به تحلیل نقش تجربه در آشکارسازی حقیقت هستی پرداخته می شود. هایدگر زمان مندی، جهان مندی، و در-جهان-بودن را ساختارهای بنیادین دازاین می داند که تجربه انسان را در پیوندی عمیق با افق تاریخی و وجودی قرار می دهد. در نهایت، مقاله نتیجه می گیرد که تجربه از منظر هرمنوتیک وجودی هایدگر، نه تنها امری شناختی یا حسی، بلکه یک فرآیند وجودی است که در آن انسان از طریق فهم و تفسیر، به آشکارسازی حقیقت هستی و معنای خود و جهان می پردازد.
۴۶۶.

مقایسه میان وجهه نظرهای سهروردی و شلنبرگ در باب اختفای الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شلنبرگ اختفای الهی سهروردی نور نورالانوار نفس آشکارگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۲۳۸
یکی از براهین جدید و معروف در انکار خداوند برهان اختفای الهی است. بر مبنای این برهان، که نخستین بار جان شلنبرگ، فیلسوف معاصر کانادایی، آن را طرح کرده است، اختفاء و پنهان بودن خداوند با عاشقِ مطلق بودن او در تضاد است. در پرتو توجه به این تضاد، مدافعان برهان اختفای الهی وجود خداوند را انکار کرده اند. شیخ شهاب الدین سهروردی با اتخاذ رویکردی نو به مسائل هستی و معرفت، دیدگاهی متفاوت از نظریه فوق ارائه کرده است. سهروردی خداوند را نورالانوار می نامد. در نظر او، ذات خداوند چیزی جز نوریتش نیست و نور نیز امری ظاهر و آشکار است. بنابراین لازم می آید که ذات خداوند نیز ظاهر و آشکار باشد. البته سهروردی نیز به بحث اختفای الهی و نسبت آن با نفس انسانی توجه کرده است. در نگاه سهروردی، اختفای الهی به دلیل عدم توجه انسان به مبدأ عالم (نورالانوار) و غفلت او از وجه وجودی (نورانی) خودش است. اما در نظر شلنبرگ، عامل پنهان بودن و خفای الهی خودِ خداوند است و مسئولیت کمتری متوجه انسان است. این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی، ضمن مقایسه آرای سهروردی و شلنبرگ در باب اختفای الهی، درصدد است این امر را تبیین کند که چگونه ذات خداوند در عین ظهور و آشکارگی می تواند مخفی باشد، اما این اختفاء به ذات او برنگردد.
۴۶۷.

نسبت میان نظر و عمل در فلسفه افلاطون از منظر هیدگر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افلاطون هیدگر گادامر نظر عمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
هرچند ارسطو نخستین فیلسوفی است که حکمت نظری و حکمت عملی را از یکدیگر تفکیک می کند، اما قبل از او افلاطون نیز به جدایی یا عدم جدایی نظر و عمل توجه کرده است. در نظر افلاطون «فضیلت معرفت است»؛ یعنی خودشناسی عین فضیلت و آرته آدمی است. بنابراین می توان گفت نظر و عمل در فلسفه افلاطون از یکدیگر جدا نیستند. در عین حال افلاطون معتقد است اگر بخواهیم به اراده و قصد فضیلت مند شویم باید به فلسفه متوسل شویم؛ یعنی فلسفه به منزله فعل و عمل برای تأمین نظر و غرض معین لحاظ می شود. لذا می توان گفت افلاطون جدایی نظر از عمل را طرح کرده است. اکنون با توجه به این مقدمه مسئله مهمی پیش می آید: آیا در فلسفه افلاطون نظر و عمل از یکدیگر جدا هستند؟ این نوشتار درصدد است از منظر مارتین هیدگر و هانس گئورک گادامر پرسش فوق را بررسی کند. در حالی که هیدگر معتقد است افلاطون با طرح جدایی نظر از عمل و همچنین تقدم نظر بر عمل زمینه شکل گیری مابعدالطبیعه و در نتیجه زمینه فراموشی وجود را فراهم کرده است، گادامر معتقد است در فلسفه افلاطون نظر و عمل از یکدیگر جدا نیستند. در نظر گادامر بسیاری از آموزه های افلاطون از قبیل آموزه ایده ها، دولت آرمانی و ... از دل ملاحظات عملی او نشأت گرفته اند.
۴۶۸.

از میان برداشتن تمایز وجود ذات در جهان اسلام (سلسله مراتب شهودی انوار در نظر سهروردی)

کلیدواژه‌ها: سهروردی وجود ماهیت ذات نور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
تمایز میان وجود و ذات در ممکن الوجودها یکی از آموزه های مبنایی فلسفه سده های میانه است. متفکرانی چون ابن سینا و آکوئیناس با تکیه بر آراء متقدمان نوافلاطونی، درباره این تمایز به بحث پرداخته اند. با این حال، [سهروردی] یکی از فلاسفه اسلامی که تأثیر بسزایی در گسترش گفتمان فلسفی در ایران داشت، دیدگاه مشائی سنتی درباره حقیقت [اشیاء] را برهم زد و ماهیت هستی شناسانه وجود را مورد مناقشه قرارداد. سهروردی از طریق نقد مفهوم مشائی وجود، نشان داد که این تمایز نامرتبط با مباحث مابعدالطبیعی است و در عوض باید بر شهود ماهوی/ذاتی از «سلسله مراتب انوار» تکیه کرد. [در این مقاله] تشریح خواهم کرد که چرا سنت [فلسفه اسلامی] متأخر از خوانش اشتباه ذات باورانه سهروردی حمایت کرده اند و این فرضیه را مطرح کرده ام که شاید دلیل این امر، تفسیر افلاطونی از شهود ذاتی باشد که سهروردی آن را به تفصیل شرح داده است. فیلسوفان متأخر در سنت [فلسفه] اسلامی روش شناسی را با توصیف حقیقت اشتباه گرفته اند.
۴۶۹.

نقد دیدگاه های الهیاتی استیون هاوکینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استیون هاوکینگ دیدگاه های الهیاتی فیزیک کوانتوم نظریه «اِم» الحاد حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
نظریه «اِم» یک نظریه بنیادین در فیزیک جدید است. استیون هاوکینگ با ارائه چارچوبی جدید از این نظریه و با الهام از برخی نتایج مکانیک کوانتوم، معتقد است عالم مادی به عنوان یک کل، از «هیچ» و به صورت خود به خودی و توسط قوانین فیزیکی به وجود آمده است. آنچه در این مقاله در صدد آن ایم، بررسی و نقد دیدگاه های الهیاتی هاوکینگ است که عمدتاً در ارتباط با نظریه «ام» می باشد؛ دیدگاه هایی همچون «انکار خدا»، «نفی اختیار انسان»، «رد دعا، معجزه و به طور کلی هر آنچه جنبه متافیزیکی دارد، مثل وجود بُعد روحانی در انسان» و «انکار حیات پس از مرگ». بدین منظور پس از تقریر سخنان هاوکینگ، با تکیه بر مبانی فلسفه اسلامی به نقادی دیدگاه های الهیاتی این فیزیک دان مبادرت خواهیم ورزید. برخی نقدهای وارده به دیدگاه های هاوکینگ عبارت اند از: تلقی نادرست از مفهوم و جایگاه خدا و همچنین مفهوم زمان؛ تصویر اشتباه وی مبنی بر ماشین بودن بشر؛ عدم توجه به لوازم اخلاقی و اجتماعی این دیدگاه. روش ما در این مقاله توصیفی- تحلیلی خواهد بود.
۴۷۰.

توجیه باور دینی با استفاده از تجارب نزدیک به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تنوع تجربه دینی تجارب نزدیک به مرگ توجیه باور دینی معرفت شناسی باور دینی اثبات وجود خدا زندگی پس از مرگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۹
یکی از بحث هایی که حول موضوع تجربه دینی در فلسفه دین شکل گرفته این است که آیا می توان از تجربه دینی برای توجیه باورهای دینی استفاده کرد یا خیر. گرچه در این پرسش عنوان باور دینی می تواند باورهای متنوعی را در بر بگیرد ولی معمولاً این بحث به اثبات وجود خدا بر اساس تجربه دینی منحصر شده است. این بدان دلیل بوده که متعلَق تجربه دینی معمولاً وجود مطلق پنداشته شده است و یا کسانی که این تجارب را دسته بندی کرده اند صرفاً به نوع خاصی از تجارب نظر داشته اند. اما اگر به تنوع تجارب دینی و تنوع متعلَق این تجارب توجه شود، می توان از این تجارب برای توجیه باورهای دینی دیگری چون ماوراء طبیعت، زندگی پس از مرگ، جهان آخرت، تجسم اعمال و ... استفاده کرد. باورهایی که آنها هم در منظومه باورهای دینی به نوبه خود مهم هستند و بعضی از آنها می توانند در نهایت بر اساس استدلال های چندی توجیه کننده باور به خدا هم باشند. در این مقاله می خواهیم بر اساس تنوع تجارب دینی نشان دهیم که این تجارب می توانند توجیه کننده باورهای دینی مختلفی باشند. برای این منظور از تجارب نزدیک به مرگ که خود می توانند نوعی تجربه دینی تلقی شوند کمک خواهیم گرفت و نشان خواهیم داد اگر قرار باشد از تجارب دینی برای توجیه باور دینی استفاده شود این تجارب مزایای مهمی نسبت به تجربه وجود مطلق دارند.
۴۷۱.

تبیین ملال اهریمنی از منظر سورن کرکگور و نقد و ارزیابی راهکارهای اخلاقی اجتناب از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملال آکدیا زیباشناسی حالت ملال اهریمنی بازنگری شاعرانه تجربیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۴
ملال یا فقدان جذابیت تجربیات زندگی یکی از رنج های اجتناب ناپذیر نوع بشر از ابتدای تاریخ تاکنون بوده که با انقلاب صنعتی و مدرنیسم تشدید شد. در این میان اندیشمندان مختلف تلاش نموده تا چرایی و چگونگی این پدیده و راه غلبه بر آن را تبیین نمایند. راه حل های مدرن بر پناه بردن به صنعت مُد و سرگرمی، تنوع بخشی به تجربیات و ایجاد تغییرات عینی و خارج از وجود فرد برای رهایی از ملال تأکید دارند؛ اما سورن کرکگور با انتقاد از راهکارهای مدرن و سکولار معتقد است ملال غیر از بیکاری و صورتی از آکدیا است که نشانه ی عدم توجه فرد به خدا در انجام وظیفه دینی است. از نظر کرکگور ملال اهریمنی و نتیجه انتخاب زندگی لذت گرایانه ی استحسانی یا اخلاقی است و راهکار اجتناب از آن انتخاب زندگی دینی و خودسازی از طریق تمایل به ایجاد ملکات اخلاقیمثبت مانند صبر، استقامت، امید، ایمان، عشق و شادی است. همچنین راهکار دیگر او برای اجتناب از ملال اتخاذ یک نگاه سابجکتیو، زیباشناسانه و انتزاعی به پدیده های عالم است. از نظر اوراهکارهای مدرن به واسطه ی تحلیل و تعلیل نادرستِ حسِ ملال، فرد را به تلاشی بی پایان برای تغییر محتوای دنیای بیرونی اش سوق می دهند. غافل از آنکه ریشه ی حل مسئله تغییر دنیای درونی از طریق اتخاذ نگاه زیباشناسانه و بازنگری شاعرانه ی تجربیات است.هدف این پژوهش تبیین، نقد و بررسی دیدگاه کرکگور در باب ملال به عنوان یک راهکار همسو با نگاه دینی است. همچنین تاکنون هیچ پژوهشی به زبان فارسی در تبیین دیدگاه بدیع کرکگور در باب ملال انجام نشده و آگاهی از آن می تواند راهکاری جدید در مواجهه با این چالش به ما عرضه بدارد.
۴۷۲.

تحلیلی از برهان معرفتی: رابطه معرفت پدیداری با معرفت فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برهان معرفتی معرفت پدیداری دوگانه انگاری فیزیکالیسم فلسفه ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۸
هدف این مقاله تحلیل آزمون مری و از این راه، بازتعریف رابطه ی دوگانه انگاری با فیزیکالیسم است. آزمون مری یکی از مشهورترین آزمون های فکری است که در دفاع از برهان معرفتی و به طورکلی دوگانه انگاری در فلسفه ذهن مطرح شده است. برهان معرفتی به مجموعه استدلال ها و آزمون های ذهنی گفته می شود که دوگانه انگار ها در وجود نوع دیگری از معرفت به جز معرفت فیزیکی اقامه کرده اند که اصطلاحاً به آن معرفت پدیداری می گویند. علی رغم نام این برهان، دامنه ی آن در نهایت به معرفت ختم نمی شود. قائلین به دوگانه انگاری تفاوت در معرفت را ناشی از تفاوت وجودی امر پدیداری با امر فیزیکی می دانند. فرض ابتدایی ما این است که آزمون مری صحیح است. سپس می پرسیم چه شرایطی باید فراهم باشد تا آزمون به همان شکلی پیش رود که دوگانه انگارها روایت کرده اند. استدلال خواهیم کرد که شرط لازم برای صحت آزمون این است که معرفت پدیداری نسبتی با معرفت فیزیکی داشته باشد. سپس با کمک نظریه مجموعه ها تلاش می کنیم مختصات صوری نسبت میان امر پدیداری و امر فیزیکی را ترسیم کنیم. نتیجه ای که حاصل می شود این است که نسبت مذکور باید از نوع نسبت هم ارزی باشد. در آخر تبعات فلسفی هم ارزی میان امر پدیداری و امر فیزیکی را بررسی می کنیم و شرایطی را که هریک از این دو رویکرد باید پذیرا شوند بررسی می کنیم.
۴۷۳.

نسبت سبک زندگی با معنای زندگی در اندیشه رواقیون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی معنای زندگی نسبت یابی رواقیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
در این مقاله نسبت سبک زندگی با معنای زندگی در مکتب رواقی مورد بررسی است. مکتبی کهن که معنای فلسفه را شیوه زیستن می داند و داعیه سبک سازی دارد و آموزه های آن امروزه مورد توجه قرار گرفته است. چگونگی سبک زندگی از دغدغه های بشر است و برای شناسایی نقاط قوت و ضعف آن، جهت ارائه سبک ایده آل باید معنای زندگیِ مرتبط و مؤثر در آن را جست. معنای زندگی برمبنای هستی شناسی و انسان شناسی و ارزش شناسی شکل می گیرد. پس از استنباط آن در مکتب رواقی، آموزه های رفتاری ایشان در 4 عرصه تعامل با خود، با خدا، با دیگران و با هستی مورد بررسی است. وجود خلأها و نقایض چون چگونگی تفسیر ماهوی هستی و انسان در مبانی فکری رواقیون باعث بروز معنای چندپهلو و مبهم از زندگی شده و به تبع آن سبک زندگی حاصل از این مکتب با تعارضات و چالش هایی چون چگونگی ارتباط با خالق و تعهدات عملی ناشی از آن بودن، ارتباطات انسانی و چگونگی تعامل با هم نوعان و چگونگی پذیرش مدرنیته و تاب آوری اقتضاعات زندگی فن آورانه روبرو است. روش این مقاله عقلی-تحلیلی است.
۴۷۴.

شناخت گرایی و ناشناخت گرایی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت اخلاقی شناخت گرایی شک گرایی گزاره های اخلاقی باورهای اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۳
یکی از مسائل بسیار مهم در حوزه مباحث معرفت شناختی اخلاق، امکان یا عدم امکان حصول شناخت اخلاقی است. ما در این مقاله به بررسی باورهای اخلاقی که از جنس گزاره ها هستند میپردازیم؛ منظور بررسی امکان صدق و کذب گزاره هایی است که برگرفته از امور واقع و یا بیان کننده امیال، گرایش ها و ابراز احساسات اند و یا حتی از نوع دستوری اند. انسان ها اغلب توان انجام عمل اخلاقی را دارند؛ در حالیکه گاهی آنها حتی توانایی بیان یا استدلال درباره آن را هم ندارند. افراد درباره شناخت اخلاقی که دارند با اطمینان صحبت نمی کنند، در صورتیکه عمل اخلاقی را چه درست چه نادرست انجام می دهند. در بخش اول این مقاله درباره اطمینان و شهود افراد پیرامون شناخت و عمل اخلاقی بحث و بررسی می شود. در بخش دوم بحث پیرامون این موضوع است که شناخت گرایی اخلاقی استدلال می کند که گزاره های اخلاقی بیانگر نوعی شناخت هستند و می توانند واقعاً صادق یا کاذب باشند، اما درمقابل برخی از جریان های فلسفی دیگر در حوزه اخلاق وجود دارند که امکان شناخت اخلاقی را مورد تردید قرار می دهند. و این جریان های فلسفی که در مقابل شناخت گرایی قرار دارند بعنوان ناشناخت گرایی و شک گرایی اخلاقی شناخته میشوند. به زعم ناشناخت گرایان احکام و گزاره های اخلاقی باورهای ناظر بر امور واقع نیستند و قابلیت صدق و کذب ندارند. شک گرایان نیز گرچه می پذیرند که انسان ها حقیقتاً واجد باورهای اخلاقی هستند، اما معتقدند که این باورها به کلی ناموجه اند. در این مقاله موضوعات مطروحه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
۴۷۵.

عواطف و ارتباط آن با اخلاق از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا عواطف شوق ارزیابی فضیلت اخلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
ابن سینا در آثار خود نظریه مجزا و مشخصی با عنوان نظریه عواطف مطرح نکرده است. اما بر اساس مطالب پراکنده او در باب نمونه هایی از عواطف، به نظر می رسد عواطف نوعی حالات شناختی ارزیابانه اند که به دو دسته عواطف انگیزشی و عواطف غیرانگیزشی تقسیم می شوند. مولفه دیگری که به نظر می رسد در همه مصداق های عواطف مشترک است لذت و درد است که البته شواهدی علیه این ادعا نیز وجود دارد. در باب ارتباط عواطف با بدن شواهد بیشتر به نفع فرض عدم رابطه ضروری میان عواطف و بدن است. در خصوص رابطه عواطف با اخلاق، تحلیل مفهومی فضیلت به عنوان یکی از ارکان بحث اخلاق نشان می دهد که نوعی رابطه ضروری میان عواطف و فضایل وجود دارد که این مطلب دال بر وجود رابطه ضروری میان عواطف و اخلاق است.
۴۷۶.

اراده الهی از دیدگاه صدرالمتألهین و آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماهیت اراده اراده الهی اختیار صفات خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۸۲
بخش عمده ای از مبحث خداشناسی به صفات الهی اختصاص دارد. یکی از این صفات «اراده» است که بسیار مناقشه برانگیز است. چیستی اراده، ذاتی یا فعلی بودن اراده ی الهی و ارجاع آن به صفت «علم» از جمله مسائل مورد مناقشه است. نظر مشهور در میان فلاسفه آن است که «اراده» صفت ذاتی و ازلی است و به علم الهی به نظام خیر برمی گردد. صدرالمتألهین نیز بر این دیدگاه اصرار دارد و از آن دفاع می کند، اما آیت الله مصباح یزدی دیدگاه دیگری دارد. در دیدگاه ایشان نوآوری هایی دیده می شود. این نکته انگیزه ای شد تا به دیدگاه این دو متفکر اشاره شود. ازاین رو در این مقاله با جمع آوری مطالب از منابع مرتبط و به روش توصیفی تحلیلی تفاوت ها و تشابه های دو دیدگاه بررسی شد. از پژوهش حاضر این نتیجه به دست آمد که اراده ی الهی صفت ذاتی و ازلی نبوده و قابل ارجاع به علم الهی نیست، بلکه صفتی فعلی است که از مقام فعل انتزاع می شود.
۴۷۷.

بازنمایی در فیلم برمبنای نظر مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارتین هایدگر فیلم بازنمایی واقعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
نسبت میان واقعیت و سینما در نظریه پردازی درباره سینما، جایگاه ویژه ای را ازآنِ خود کرده است. براساس تبیین برخی از نظریه پردازان، واقعیت سینمایی اعتبار خود را از سازوکار ذهن دریافت می کند. در نظر برخی دیگر، این واقعیت بیرون است که بدیلِ سازوکار ذهن می شود. می توان گفت رابطه میان سینما و واقعیت به عنوان رابطه ای در نظر گرفته می شود که در آن، سینما وظیفه ای مهم بر عهده دارد: مشخص کردن جایگاه دلالت های سینمایی، به عنوان سازوکارهای سینمایی که ازسویی می توانند جایگاه مدلول خود را در عالم بیرون کسب کنند و یا می توانند مدلولی داشته باشند که جایگاه خود را این بار، در ذهن، تثبیت می کنند. در این پژوهش تلاش شد با تبیین رابطه میان فیلم و واقعیت در نظریات سینمایی و رابطه آن با بازنمایی، تمایز آثار سینمایی به بحث گذاشته شود و دسته بندی خاصی براساس بازنمایی برمبنای اندیشه هایدگر ارائه شود (هایدگر خود از تمایزی یاد می کند که هنر بزرگ را می سازد)؛ اینکه اثر سینمایی را چگونه می توان براساس بازنمایی و آشکارگی حضور زمین در کار هنری مورد توجه قرار داد. به این منظور و در ادامه پژوهش، برخی آثار سینمایی، متناسب با جایگاه بازنمایی در دیدگاه هایدگر در سه گروه متمایز بازنماگرا ، فرابازنماگرا و نابازنماگرا واکاوی شد. در میان این آثار، فیلم درباره بی کرانگی اثر روی اندرسون، به عنوان اثر نابازنماگرا، حضور زمین در کار هنری را آشکار می کند.
۴۷۸.

ارزیابی اصل «تقدم وجود بر ماهیت» در انسان شناسی سارتر با تکیه بر فلسفه صدرایی و اندیشه شهید بهشتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تقدم وجود بر ماهیت اِگزیستانسیالیسم سارتر آزادی انسان فلسفه صدرایی شهید بهشتی اختلاف نوعی انسان ها فطرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
تطبیق اصالت وجود در فلسفه اگزیستانس و حکمت متعالیه، یکی از موضوعات جذاب برای پژوهشگران بوده است. اما پژوهش حاضر با تمرکز بر اصل تقدم وجود بر ماهیت یا همان اصالت وجود در فلسفه ژان پل سارتر، به بعد انسان شناسانه این دیدگاه می پردازد و به جای تطبیق محض، داوری و ارزیابی این دیدگاه را در پارادایم حکمت صدرایی با نگاهی بر آثار شهید بهشتی، بر عهده دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد «تقدم وجود بر ماهیت» صرفاً مشترک لفظی میان فلسفه سارتر و فلسفه صدرایی است، اما با این حال بخشی از مضامین اثبات شده در انسان شناسی سارتر، که خود حاصل اصل مزبور است، مورد تایید حکمت متعالیه نیز می باشد. مهم ترین شباهت های این دو دستگاه فکری، انعطاف پذیری ماهیت انسان و اختلاف ماهوی افراد بشر نسبت به یکدیگر است. از طرف دیگر مهم ترین تفاوت ها نیز تعریف ناپذیری بشر، نفی فطرت و آزادی انسان از اراده الهی در انسان شناسی سارتر و خلاف همین موارد در انسان شناسی صدرایی و شهید بهشتی است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، پس از تبیین اصل تقدم وجود بر ماهیت در اندیشه سارتر با تمرکز بر انسان شناسی وی، به نقد آن در چهارچوب فلسفه صدرایی و بررسی نقاط مشترک و متفاوت می پردازد.
۴۷۹.

تبیین و بررسی مبانی معرفت شناختی مشاوره فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره فلسفی معرفت شناسی جهان بینی مراجع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۲
هدف: این پژوهش با هدف تبیین و بررسی مبانی معرفت شناختی مشاوره فلسفی صورت گرفت. روش پژوهش: از آنجا که هدف پژوهش گر توسعه دانش نظری در یک زمینه خاص تحت عنوان مشاوره فلسفی است نوع این پژوهش از حیث هدف، نظری یا بنیادی و از لحاظ رویکرد، کیفی و فلسفی می باشد. جهت جمع آوری داده ها و به منظور نیل به اهداف پژوهش به اقتضای سؤالات پژوهش و به منظور پاسخ به سؤالات از روش های متنوعی بهره گرفته شد. عمده ترین روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیلی است. بدین منظور برای تبیین سؤال پژوهش از روش تحلیل مفهومی و از نوع تفسیری و مفهوم پردازی استفاده گردید. یافته ها: در مشاوره فلسفی کسب معرفت دستاوردی انسانی است که در نتیجه ساخت معانی و ارزیابی واقعیت های انسانی بدست می آید. از این رو موضوع معرفت انسان است و معرفت انسانی همواره می تواند از نو مورد توجه و ارزیابی قرار گیرد. این رویکرد بر هفت بنیان معرفتی شامل: تفکیک ناپذیری معرفت و هستی آدمی، معرفت اصیل در برابر معرفت کاذب، ماهیت تجربی و میان فرهنگی معرفت، فراتر رفتن از معرفت گفتمانی و تحول بنیادین مراجع، معرفت بی واسطه و انتقادی، بی طرفی مشاور در فرایند کسب معرفت و آگاهی به خویشتن استوار است. مهمترین منبع کسب معرفت در مشاوره فلسفی حواس هستی شناسی و مهمترین ابزارهای کسب معرفت دیالوگ، منطق صوری، پدیدارشناسی، بررسی و تحلیل تجارب مراجعان و تجزیه و تحلیل زبان تلقی می گردد.
۴۸۰.

سنن الهی به مثابه قواعد قوام بخش در هستی جامعه و تبیین لوازم آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنن الهی فاعلیت خداوند هستی شناسی جامعه قواعد قوام بخش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
جامعه، از آن حیث که در سلسله ممکنات قرار دارد، در هستی اش نیازمند واجب است. خداوند، به عنوان فاعل و خالق عالم ممکنات، هستی جامعه را از طریق اراده ها و کنش های انسانی به آن اعطا می کند، به گونه ای که وجود جامعه با عدم آن قابل جمع نیست. سنن الهی، که در ساختارهای وحیانی و عقلانی به آنها معرفت پیدا می کنیم، زمینه ساز هستی ما و تمام واقعیت های دیگر است. همان گونه که واقع گرایی پیش شرط وجود ما و تمام نظریات علمی و عقلی است، سنن الهی نیز به همان میزان و با همان گستردگی زمینه حیات فردی و اجتماعی ما را مهیا می کند. بر این اساس، جامعه مجموعه ای از سنن الهی است که برای ظهور نیازمند به کنش جمعی است. سنن الهی، به مثابه قواعد قوام بخش، نقش علّی در تحقق و بقای جامعه ایفا می کنند. پذیرش این امر لوازمی به دنبال خواهد داشت، که این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به برخی از آنها می پردازد، و از آن جمله است: محوریت یافتن فطرت انسانی در فهم سنن الهی و تکون جامعه، عکس الحمل بودن حمل سنت بر جامعه، لزوم تجرد جامعه، دفع نسبی گرایی و حفظ اختیار و مسئولیت انسانی.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان