محمد پارسانسب

محمد پارسانسب

پست الکترونیکی: [email protected]

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

تحلیل روایت شناختی بر دوازده روایت از «سلیمان و مرد گریزان از عزرائیل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی مثنوی روایت شناسی حکایتِ سلیمان و مرد گریزان از عزرائیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۱ تعداد دانلود : ۷۵۸
قصه پردازی از سنت های رایج و ریشه دار در ادبیات همه ملل و به ویژه در ادبیات فارسی است. در این فن، قصه پرداز با دخل و تصرف در قصه های کهن، روایتی نو پدید می آورد که عصاره نگرش او و پیشینیان را با خود دارد. بر این اساس، در طول زمان، روایت های متنوعی شکل می گیرد که هر یک برپایه دستکاری های قصه پرداز و میزان هنرمندی او می تواند با ریشه ها و نمونه های پیشین، مشابه یا متفاوت باشد. مطالعه در ساختار روایات متعدد از یک حکایت و مقایسه آنها، می تواند ما را به سرچشمه های پیدایش قصه های فارسی برساند، روند تکامل روایات را آشکار سازد و از کم و کیفِ دادوستد قصه پردازان، و نیز نوع تعاملات فرهنگ ها پرده بردارد. در این مقاله حکایت «سلیمان و مرد گریزان از عزرائیل» از مثنوی مولوی را براساس رویکرد ساختارگرایی، با دوازده روایت مشابه مقایسه می کنیم. نتیجه پژوهش نشان می دهد که مولانا نسبت به شکل داستان ها و ساختار بیرونی و درونی روایات خویش، آگاهی و اشراف کافی دارد و در مواجهه با داستان، همچون قصه پردازی صاحب فن، با هنرمندی تمام رفتار می کند.
۲۲.

مأخذشناسی تحلیلی حکایاتی از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثنوی معنوی مأخذشناسی سرچشمه حکایات مثنوی قصه پردازی مولانا مآخذ نویافته حکایات مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۷ تعداد دانلود : ۸۳۳
مطالعه رابطه چندسویه متون ادبی، از ارتباطات عمیق فرهنگی، داد و ستدهای محتوایی و تعاملات ادبی آن ها در طیّ قرون متمادی، پرده برمی گیرد و به کشف راز زیبایی، کمال هنری و جاودانگی شاهکارهای ادبی می انجامد. مثنوی مولوی، از آن گونه شاهکارهایی است که نه تنها با متون ادبی پیشین رابطه دارد و با آن ها گفت وگو می کند، بلکه سخت با فرهنگ مردم گذشته و اهالی دین و تصوف و عرفان، پیوند می خورد. بررسی و تحقیق در آثاری که بتوان ردّ پای مفاهیم، ایده ها وساخت های مثنوی را در آن ها یافت و نیز، تبیین نوع تعامل مثنوی با این متون، از اهداف پژوهش حاضر است؛ پژوهشی که لاجرم، به کشف منابع و مآخذی نویافته از حکایت هایی منجر شده که در کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی نیامده اند و سرچشمه های تازه ای از آبشخور فکری مولانا را نمایان می سازد و جنبه های هنرمندی مولانا را تبیین می کند.
۲۳.

از عقل ناصر خسرو تا عقل سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر کلاسیک سنایی غزنوی ناصر خسرو قبادیانی خرد در شعر حکیم در شعر فارسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۳۹۴۹ تعداد دانلود : ۱۷۵۳
از مفاهیم شناور و مورد اختلاف در فرهنگ ایرانی، مفهوم «عقل» است که دایره معنایی وسیع و گاه متناقضی یافته است. ازاین رو، نحله های فکری مختلف برداشتهای متفاوتی از آن ارایه کرده اند. همین موضوع، ما را بر آن داشته است تا به بررسی نحوه نگرش دو نحله متفاوت فکری (یعنی حکیمان و صوفیان) از «عقل» بپردازیم و با بررسی اشعار دو نماینده برجسته آنها (ناصرخسرو و سنایی) نشان دهیم که ناصرخسرو، بدون اینکه در شعر خود به دفاع صوری از این مقوله برخیزد، محتوا، تصاویر و ساختار شعرش، مبنایی عقلانی و منطقی دارد. برخلاف او، سنایی با اینکه در جای جای حدیقه الحقیقه، ابیاتی در وصف عقل و دفاع از آن آورده است چون ساختار ذهن او با منطقِ عقلانی همسو نیست، محصول کارش با عقل، مباینت یافته است. براین اساس می توان گفت که کاربرد صفت «حکیم» برای سنایی - البته در مفهوم مورد نظر ما - جز به تسامح روا نیست، حال اینکه ناصرخسرو «حکیم» به معنای دقیق کلمه بوده است. دلیل این امر، این است که عقل نزد ناصرخسرو هم جنبه مادی دارد و هم بعدی معنوی، حال اینکه، عقل نزد سنایی در مجموع، عقل دینی است و تا حد زیادی از جنبه های مادی فاصله می گیرد
۲۴.

آرزو در قصّه های صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرزو نقش مایه هوس آرزوهای صوفیانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۴ تعداد دانلود : ۶۸۲
مفهوم آرزو، از بنیادی ترین مفاهیم فرهنگ و ادب صوفیانه و از پربسامدترین مضامین و نقش مایه های قصّه های فارسی ا ست. گونه شناسیِ این نقش مایه و نیز، تبیین اهداف، مصادیق و کارکردهای آن، با تأکید بر متون صوفیانه، هدف نوشتار حاضر است. این بررسی، نشان می دهد که: 1. هر چند آرزوهای صوفیانه، مراتب و مصادیقِ عالی و حقیر دارد، بیش ترینه آرزوهای صوفیان، از سنخ مقولات مادّیِ ناچیز و در ردیف هوس هاست. 2. از آن جا که آرزو داشتن در نظر اهل تصوّف، ایستادن در برابر مشیّت الهی و زیرپا نهادن تعالیم مشایخ قلمداد می شود، امری نکوهیده است. 3. در اغلبِ موارد، آرزوها به ویژه آرزوهای مادّی، محقّق نمی شوند و در صورت تحقّق، پشیمانی و یا مجازات در پی دارند. 4. آرزو در دو کتاب مصیبت نامه و منطق الطّیر، سویه ای مثبت دارد، چرا که صاحبان آرزو (سالک/مرغان)، به مرتبه نفی کاملِ وجود خویش و فنا در حق رسیده اند، پس آرزویشان(وصال حق/ رسیدن به سیمرغ) محقّق می گردد. 5. آرزو در داستان های صوفیانه، عموماً چهار کارکرد دارد: عنصر آغازگر داستان؛ عنصر داستان ساز؛ عنصر مکمّل داستان؛ و عنصر پایان بخش.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان