مهدی گراشی

مهدی گراشی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

اهمیت روش آموزش محور دانش منطق و معرفت شناسی نوصدرایی برای تعریف اصطلاحات علمی؛ موردپژوهی تعریف اصطلاح «تکنولوژی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعریف تکنولوژی شناخت معرفت شناسی منطق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف: جامعه دانشگاهیان پدیده تکنولوژی با این مسئله مزمن مواجه هستند که از تکنولوژی تعریف دقیق، جامع و واحدی نشده است و حتی برخی شان دستیابی به چنین تعریفی را غیرممکن یا بی فایده دانسته اند. هدف این پژوهش انتخاب راهی برای حل این مسئله و تولید دانش جدید در مبحث تعریف تکنولوژی است. برای دست یابی به این هدف از این مسئله سه پرسش مطرح شد: پرسش اصلی: «آیا می توان به تعریف دقیق، جامع و واحدی از تکنولوژی دست یافت؟». پرسش های فرعی: 1) «دانش منطق چگونه نواقص تعاریف قبلی و فعلی تکنولوژی را کشف و ارزیابی می کند ؟» 2) «دانش منطق چگونه به تعریف دقیق، جامع و واحدی از تکنولوژی دست می یابد؟».روش: ابتدا با پیمایش های اینترنتی پژوهش های مناسب انتخاب شدند. سپس تعاریف مختلف تکنولوژی با قواعد تعریف در دانش منطق و معرفت شناسی اسلامی شیعی اثنی عشری نوصدرایی و استدلال قیاسی، ارزیابی و ارزشیابی شده و پاسخ ها معلوم گردید. در آخر تعریف جدیدی ارائه شد که فاقد نواقص تعاریف قبلی و منطبق با ضوابط دانش مذکور است.یافته ها: اثبات شد که امکان رسیدن به تعریف دقیق، جامع و واحد تکنولوژی از راه مبناگرایی وجود دارد.نتیجه گیری: این یافته ها می توانند در رفتار نگرشی، اجتماعی، آموزشی و یادگیری تمام ذی نفعان تکنولوژی پس از فهمیدن این نکته که پدیده تکنولوژی چیزی جدای از وجود خود انسان نیست، تغییرات مثبتی در جهت وحدت گرایی و بهره برداری های مثبت، ایجاد کند. 
۲.

بررسی نسبت مولوی با عشق در دیوان شمس تبریزی بر اساس پیوندهای عاطفی چهارگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق عاطفه تخیل مولوی دیوان شمس تبریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۱۹
یکی از مهم ترین واژگان، مفاهیم و ارکان علم عرفان، عشق است. این پدیده در نزد عرفا و روان شناسان به عنوان عامل رفتار و معرفت محسوب می شود. چنین اعتباری باعث برقراری پیوندهای عاطفی متنوع و شگفت انگیزی بین شاعران و عارفان با پدیده عشق و با سایر پدیده ها شده است. از آنجا که بسامد واژه عشق در آثار مولوی بیش از سایر عرفای شاعر است، بدین خاطر از سوی قاطبه ادبا و مولوی پژوهان مبنای اندیشه، تخیل و رفتار او همین پیوند عاطفی شدید و عمیق او با عشق پنداشته و فرض می شود. حال این پژوهش درصدد برآمد که بر اساس الگوی پیوندهای عاطفی بین شاعر و شیء فتوحی، به تحلیل این پنداشت و فرض در آینه دیوان شمس تبریزی بپردازد و بررسی کند که در واقع آیا مبنای رفتارهای مولوی همین پیوند عاطفی او با عشق است یا پیوندی از جنس دیگر است؟ سرانجام یافته ها و داده های پژوهش حاکی از این شد که اولاً الگوی فتوحی در اثبات وجود یا عدم پیوند عاطفی بین شاعران و اشیا (پدیده ها) و تبیین انواع آن کاربرد مفیدی دارد؛ ثانیاً اثبات شد که آن چهار پیوند اصلی الگوی فتوحی بین مولوی و عشق وجود دارد و حتی پیوندهای فرعی دیگری نیز بین این دو، غیر از پیوندهای الگوی فتوحی برقرار شده است؛ اما از بین این پیوندها، بیشترین پیوندی که بین مولوی و پدیده عشق برقرار شده، پیوند «وصف شیء» است و از چشم انداز الگوی پژوهش، پیوند وصف شیء ضعیف ترین، نازل ترین و پایین ترین سطح پیوند بین شاعر و یک شیء است و این پیوند، اساساً عاطفی نیست؛ پس پیوند بین مولوی و عشق، عاطفی نیست.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان