فخرالدین معروفی نقدهی

فخرالدین معروفی نقدهی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

طراحی الگوی ساختاری تفسیری (ISM) برندینگ در کسب و کار (مورد مطالعه: صنایع پتروشیمی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: رقابت پذیری کسب و کار مدلسازی ISM شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران طراحی الگوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۳
امروزه با گسترش روند جهانی شدن، افزایش رقابت، ورود شرکتهای مختلف داخلی و خارجی، محصولات متنوع و پیشرفت تکنولوژی، حفظ رضایت و وفاداری مشتری مشکل شده است، یکی از ویژگی های شرکتهای موفق امروز، برخورداری از قدرت رقابت پذیری است. هدف اصلی پژوهش حاضر مدلسازی ساختاری – تفسیری رقابت پذیری نشان تجاری در صنعت پتروشیمی می باشد. این پژوهش یک پژوهش آمیخته اکتشافی از نوع کیفی - کمی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل اعضای هیات علمی و متخصص در زمینه مدیریت صنعتی، بازاریابی و نشان تجاری ، اساتید آشنا با موضوع پژوهش و مدیران و معاونین با سابقه شرکتهای پتروشیمی کشور می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 16 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل پرسنل(مدیران، معاونین و کارشناسان) بخش بازاریابی و فروش شرکتهای پتروشیمی کشور می باشد. برای نمونه گیری نیز با توجه به حجم کم جامعه آماری و احتمال برگشت ناپذیری پرسشنامه ها، از تمام شماری استفاده شده است و همه جامعه در بخش کمی به عنوان نمونه در نظر گرفته شده است(255=N). ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته می باشد و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تحلیل تم و تکنیک دلفی فازی استفاده شده است و در بخش کمی نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک ISM استفاده شده است. در بخش کیفی پژوهش در مجموع 14 متغیر به عنوان عوامل تاثیرگذار بر رقابت پذیری نشان تجاری شناسایی شدند.
۲.

Designing a Pattern the Innovative Brand in order to Improve the Competitiveness of Iran's Petrochemical Industries Using Modeling ISM(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Competitiveness Innovative brand ISM National Iranian Petrochemical Company

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۷۸
The main purpose of this study is structural-interpretive modeling of industrial brand competitiveness in the petrochemical industry. This research is a qualitative-quantitative mixed exploratory research. The statistical population in the qualitative part of the research includes faculty members and experts in the field of industrial management, marketing and industrial brand, professors familiar with the subject of research and managers and deputies with experience in petrochemical companies in the country using 16 snowball sampling method were chosen. In a small part, the statistical community includes personnel (managers, deputies and experts) of the marketing and sales department of petrochemical companies in the country. For sampling, due to the small size of the statistical population and the irreversibility of the questionnaires has been used the whole number and the whole population has been considered as a sample in a small part (N = 255). The research tool in the qualitative part of the interview is semi-structured and in the quantitative part the researcher has made a questionnaire. For data analysis in the qualitative part, fuzzy Delphi theme and technique analysis has been used and in the quantitative part, ISM technique has been used for data analysis. In the qualitative part of the research, a total of 14 variables were identified as factors affecting the competitiveness of the industrial brand.
۳.

پدیدارشناسی سرمایه اجتماعی و نقش آن در تبیین راهبرد مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی با توجه به نقش میانجیگری اخلاق سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی اخلاق سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۴۷۴
در شرایط اقتصادی کنونی تمام سازمان ها سعی دارند از توانمندی های استراتژیک خود برای تبیین نقش و جایگاه خود در بین ذینفعان و مشتریان استفاده نمایند. در این جهت هر سازمان سعی می کند تا در تدوین برنامه های خود جایگاه مناسبی برای محیط و جامعه در نظر بگیرد. بانک ها ارتباط بسیار نزدیک و تأثیر قابل توجهی در اقتصاد و جامعه داشته و نقش ارزنده ای در تحقق برنامه های کلان جامعه ایفا می کنند، لذا به استقرار رویکرد مناسبی برای توجه به ذینفعان و مشتریان نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه اجتماعی در تبیین راهبرد مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی با نقش میانجیگری اخلاق سازمانی در بانک های ملی و ملت است. روش تحقیق آمیخته مورد استفاده قرار گرفت. از رویکرد کیفی فراترکیب برای ساخت مدل مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و از رویکرد کیفی پدیدارشناسی برای ساخت مدل سرمایه اجتماعی استفاده شد. مدل اخلاق سازمانی سونسون و وود(2004) به عنوان متغیر میانجی وارد شده و از رویکرد کمی با تأکید بر رگرسیون برای تحلیل نهائی استفاده شد. نتایج نهائی حاکی از آن بود که سرمایه اجتماعی بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی تأثیر مستقیم و مثبت دارد که با افزوده شدن اخلاق سازمانی، میزان این تأثیر افزایش یافته است. پیشنهاد می شود در تدوین برنامه های راهبردی مرتبط با مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی بانک ها از شاخص های اخلاقی و تجارب مدیران در حوزه تعامل با محیط، اجتماع و دولت استفاده شود تا بتوان از ظرفیت بانک ها برای تحقق اهداف جامعه استفاده نمود.
۴.

سنجش تفکر استراتژیک در مدیران شهرداری و شوراهای اسلامی شهر جهت برنامه ریزی استراتژیک منابع درآمدی پایدارشهرداری (مورد مطالعه شهر و شهرداری ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر مفهومی آینده نگری تفکر سیستمی فرصت طلبی هوشمندانه شهرداری و شورای اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۳۴۰
 تفکر استراتژیک در بقاء سازمان و پیشرفت در محیط متغیر و پویای امروزی نقش بسیار مهمی را ایفا می کند و به مدیران در خلق فرصت های جدید و اتخاذ استراتژی و برنامه ریزی استراتژیک جهت تأمین منابع درآمدی پایدار کمک می نماید، این پژوهش سنجش تفکر استراتژیک در مدیران شهرداری و شورای اسلامی شهر ملایر جهت تأمین منابع درامدی پایدار شهرداری به کمک مدل گلدمن ۲ می پردازد. این مدل شامل 4 شاخص اصلی " تفکر سیستمی "، "تفکر مفهومی "، "آینده نگری"، "فرصت طلبی هوشمندانه" می باشد که به کمک منابع موجود و نظر صاحب نظران به 29 زیرعامل تقسیم و با استفاده از روش تحقیق توصیفی پیمایشی، اهمیت عامل ووضع موجود هریک از شاخص های مذکور با پرسشنامه ازمدیران شهرداری و اعضای شورای اسلامی شهر، مورد ارزیابی قرارگرفت. تحلیل نتایج به کمک آزمون فریدمن ۳ و T زوجی، بیان می کند که با وجود اقدامات مهم همچون، تدوین برنامه کوتاه مدت، داشتن امکانات بالقوه مناسب در شهرداری و شوراهای اسلامی شهر ملایر، فاصله معنی داری بین اهمیت عوامل شاخص تأمین منابع درامدی پایدار با وضع موجود آنها در سازمان ها وجود دارد که عدم توجه به آنها اجتناب ناپذیر و بتعث تشدید بحران می شود.
۵.

ارائه مدل برنامه ریزی استراتژیک شهرداریها (مورد مطالعه شهرداری ملایر سال1400- 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درآمد مالیاتی برنامه ریزی استراتژ یک درآمد شهری مدل رگرسیون و مدل ARMA

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
امروزه نظام مالیاتی ارزش افزوده در تامین سه هدف عمده اجتماعی، اقتصادی و بودجه ای به ویژه تامین منابع درآمدی پایدار شهرداری هانقش عمده ای دارد. در بعد اجتماعی مهم ترین هدف وضع مالیات، کاهش فاصله طبقاتی و توزیع مجدد درآمدها و افزایش رفاه است، در حالی که هدف اقتصادی وضع مالیات، تامین منابع درآمدی پایدار جهت ارائه خدمات عمومی و رفاهی با کشش قیمتی پائین جهت سازمان های عمومی و تخصیص بهینه منابع بین بخشهای مختلف وکمک به تسریع فرایند توسعه ناحیه ای ویا منطقه ای می باشد. از سوی دیگر یکی از اساسی ترین مشکلات نظام مالیاتی و شهرداری های کشور، عدم وجودبرنامه استراتژیک و فقدانِ پیش بینی های علمی درآمدهای مالیاتی و در نتیجه تامین منابع درآمدهای پایدار شهرداری ها و کسری بودجه ساختاری است. عدم ثبات درآمدهای مالیاتی و در نتیجه مشکل تامین منابع درآمدی پایدار شهرداری ها ،باعث کاهش ایجادساختار  درآمدی پایدار در شهرداری ها و کاهش رفاه و خدمات به شهروندان و کسری بودجه فراوان شده است. در پژوهش حاضرابتدا بر اساس نظریه 56 نفر از خبرگان که شامل شهرداران سابق، مدیران شهرداری، اعضای شورای اسلامی دوره های مختلف  می باشد، بررسی و اولویت بندی در بین 8 سرفصل عمده درآمدی شهرداری و 82 زیر شاخه صورت می گیرد و بر اساس نتایج حاصله؛ مالیات بر ارزش افزوده به عنوان بهترین منبع درآمدی پایدارجهت شهرداری ها بویژه شهرداری ملایر تعیین و انتخاب می شود.در این تحقیق برای پیش بینی درآمدهای مالیاتی در طی سالهای 1396 لغایت 1400، با توجه به شرایط معادله و متغییرها و عدم وجود هم خطی، خود هم بستگی و همچنین نرمال بودن نمونه آماری، ثابت بودن انحراف معیار، از مدل رگرسیون خطی و سریهای زمانی ARMA  و برای  برآورد ظرفیت مالیاتی و محاسبه میزان کوشش مالیاتی استان از روشOLS  استفاده شده است. ارزش افزوده بخش های صنعت و معدن، خدمات، سرمایه گذاری در واحدهای صنعتی استان و درآمد سرانه خانوار استان، از مهم ترین عوامل مؤثر بر مالیات و ظرفیت مالیاتی استان است که در این مدل بعنوان متغییرمستقل در نظر گرفته می شود بر اساس نتایج تحقیق درصد کوشش مالیاتی استان 40 درصد محاسبه شده است. بر اساس نتایج این تحقیق علیرغم افزایش ارزش افزوده کالا ها وخدمات مصرفی و درآمدسرانه بر خلاف نظریه و مدل کالدور و نظریه سالواتوره بدلیل اجرای غلط  و تمرکز و عدم توزیع نا مناسب درآمدهای بخش های مختلف (82 درصد ارزش افزوده خدمات و تولید کالاها در 8 شهر صنعتی متمرکز است ) درآمد مالیاتی استان و منابع درآمدی پایدار شهرداری ها با نرخ مذکورافزایش نمی یابد. لذا به منظور تعدیل مشکل مذکور پیشنهادهایی در انتها مبنی بر                 1- مالیات ارزش افزوده از مصرف کننده کالای نهائی دریافت شود 2- به منظور افزایش بهره وری منابع و اجرای اصل 44 قانون اساسی ؛وظیفه جمع آوری مالیات بر ارزش افزوده از دولت جدا و به شهرداری ها محول شود3- با مشارکت شهرداری ها و اصناف، سیستم های صندوق خرید و فروش الکترونیکی ایجاد شود تا فرار مالیاتی، رانت مالیاتی، مشارکت و توزیع مناسب منابع صورت پذیرد و مودیان مالیاتی به طور صحیح شناسائی شوند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان