
نرجس رودگر
مدرک تحصیلی: استادیار جامعه المصطفی العالمیه |
مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
دانلود اکسل نتایج
نمایش ۲۱ تا ۲۵ مورد از کل ۲۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به اعتقاد خواجه نصیر به تباین کامل نفس و بدن و عرضی دانستن رابطه بین این دو، تبیین رابطه نفس و بدن و بررسی تأثیر دیدگاه علم النفسی خواجه نصیرالدین طوسی بر دیدگاه اخلاقی وی شایان توجه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی است. یافته ها: خواجه به تأثیر دوسویه بدن و قوای فیزیکی در کسب ملکات اخلاقی و نیز تأثیر کسب ملکات نفسانی بر بدن و کنترل قوای بدنی اعتقاد دارد. تأثیرگذاری نفس بر بدن از طریق روح بخاری است. روح بخاری از ترکیب اخلاط اربعه در بدن پدید می آید و سرچشمه نفس بهیمی و سبعی است. او قائل به دو نوع خلق یا ملکه(طبیعی و اکتسابی) در افراد است و معتقد است ترکیب اخلاط اربعه سبب تعیّن نوعی خلق طبعی در روح بخاری است که زمینه کسب ملکات خلق اکتسابی است. نتیجه گیری: برای تربیت اخلاقی فرد، در مرحله اول، کنترل خلق طبعی از طریق اعتدال مزاج و اخلاط اربعه مهم است. در مرحله دوم باید نفس ناطقه، تفکر در شناخت مقصد و توجه به اهمیت تربیت اخلاقی نماید؛ زیرا فعلیت نفس به آن چیزی است که به سوی آن توجه کرده است. مرحله سوم، به کارگیری اراده نفسانی در تدبیر و کنترل قواست که با تصور و تصدّق به فایده و ایجاد شوق مؤکّد و با تسلط قوه نفس ناطقه بر قوای فیزیکی حاصل می شود. مرحله چهارم، تکرار و تمرین در کسب ملکات فاضله و ترک رذایل است.
مبانی تطابق عوالم از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
کلیدواژهها: تشکیک بساطت علیت تطابق عوالم تشأن صرافت
حوزههای تخصصی:
«تطابق عوالم» اصلی است که در حکمت متعالیه بیانگر چندوچون نسبت و روابط حاکم بین عوالم می باشد. ملاصدرا هستی را در چهار عالم اله، عقل ، مثال و ماده طبقه بندی می کند و نسبت این عوالم را از نوع قشر و لُبّ، محیط و محاط، حقیقه و رقیقه و، در یک کلام، «تطابق» توصیف می نماید. تطابق که حاکی از نوعی عینیت در عین غیریت است به معنای حضور عوالم مادون در عوالم مافوق به نحو اعلا و اشرف می باشد. طبق این اصل، ماهیتی که در عالم ماده با وجودی خاص موجود است با وجود برتر مثالی و عقلی و الهی در عوالم برین حضور دارد. اصل تطابق عوالم در حکمت متعالیه با اصول و قواعد شاخص این مشرب حکمی اثبات و تبیین شده است. این اصول عبارت اند از: صرافت و بساطت وجود، تشکیک، و وجود رابط معلول و ارجاع علیت به تشأن. مبانی مذکور از دیگر سو حکمت متعالیه را به اثبات وحدت شخصی وجود سوق داده است. نتیجه این امر جانشینی تجلی و ظهور به جای وجود معلول و همچنین جانشینی تطابق عوالم ظهور به جای تطابق عوالم وجود است.
انعکاس فلسفه فلوطین درحکمت صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
نویسنده:
محمدمهدی گرجیان نرجس رودگر
کلیدواژهها: نفس عقل احد صدرالمتألهین فلوطین اقانیم ثلاث
حوزههای تخصصی:
فلوطین از حکمای یونان باستان است و کتابش اثولوجیا تأثیرات فراوانی بر فلسفهٔ اسلامی نهاده است. در بین حکمای مسلمان، صدرالمتألهین بیشترین استفاده را از آراء و نظریات او کرده است؛ به طوری که بسیاری از نظریاتِ خاصِ حکمت متعالیه، ریشه در آرای فلوطین دارد. برخی از آرای فلوطین عبارتند از: اعتقاد به ذومراتب بودن هستی، قاعدهٔ بسیط الحقیقه کل الاشیاء، قاعدهٔ الواحد، اعتقاد به ذومراتب بودن نفس و حضور مراتب وجودی در نفس آدمی، اعتقاد به حضور تمام موجودات عالم ماده در عوالم برین و... . اما دو فلسفهٔ فلوطینی وصدرایی دارای چه شباهت ها و تفاوت هایی است؟ نوشتار پیش رو درصدد است ضمن معرفی آراء و نظریات اساسی فلسفهٔ فلوطین و صدرالمتألهین، موارد مشابهت و افتراقِ این دو فلسفه را نشان دهد. ازجمله نتایج این تطبیق و مقایسه، کشف و درک میزان تأثیرپذیری حکمت متعالیه از فلسفهٔ فلوطین است.
حدوث و قدم زمانی عالم (بررسی آرای حکیمان معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، و آیت الله مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)
نویسنده:
علی شیروانی نرجس رودگر
کلیدواژهها: حدوث زمانی علامه طباطبایی آیت الله جوادی آملی آیت الله مصباح یزدی قِدَم زمانی
حوزههای تخصصی:
حدوث و قدم زمانی عالم، از کهن ترین مسائل فلسفی است. صدرالمتألهین بر اساس حرکت جوهری وتجدد مداوم عالم، پاسخی جدید به این مسأله داده است. گفته های فیلسوفان معاصر این مکتب، گامی در تنقیح و پرورش نظریه صدرایی است؛ اما در این سخنان اختلاف نظرهایی دیده می شود. در این نوشتار، نظریات حکمای فرزانه معاصر، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی تبیین، بررسی و نقد می شود. این نقد و بررسی، در دو بخش صورت می گیرد: ۱. تعریف حدوث وقدم زمانی از دیدگاه هریک از اساتید؛ و ۲. تعیین حدوث یا قدم زمانی عالم بنا بر تعریف ایشان.
دستاورد این پژوهش، رسیدن به تعریف های متعددی از حدوث و قدم زمانی، وحکم به حدوث یا قدم عالم بر اساس تعریف و انتخاب قول برگزیده در این باب می باشد.