مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
معماری
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی و فرسوده ی شهری به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، استقرار بازار (فعالیت های تجاری) و دارا بودن ارزشهای تاریخی و فرهنگی، دارای ظرفیت بالقوه برای تولید درآمد و به تبع آن پرداخت اجاره بهاء می باشد. علی رغم این ویژگیها، محلات مسکونی پیرامون هسته تجاری، به دلایلی از جمله: بافت سنتی شبکه ی معابر، فرسودگی واحدهای مسکونی، ضعف زیر ساختها و مشکلات زیست محیطی، مسیر رکود و عقب ماندگی را طی می کند. تداوم چنین فرمهای فضایی باعث شکل گیری نوعی از فرآیند اجتماعی، اقتصادی در محلات مسکونی بافتهای تاریخی و فرسوده شده است، که در آن گروه های با درآمد بالا از این محلات خارج شده و مهاجرین و کارگر و عمدتًا فقیر، جایگزین آنها شده اند. زیرا معماری این مناطق انعطاف پذیر نبوده و نتوانسته است خود را با نیازهای جدید منطبق نماید. از طرفی، برخی از واحدهای مسکونی در معرض تهاجم و فشار فعالیتهای ناشی از بازار واقع شده و به کارگاه های تولیدی یا انبار تبدیل شده اند. مجموعه ی این عوامل، باعث کاهش مطلوبیت سکونت در این بافت ها شده و الگوی آن از الگوی مسکن انعطاف پذیر فاصله گرفته است. در نتیجه پویایی خود را از دست داده و به انزوا کشیده شده است. هیات محترم وزیران در تاریخ 10/3/97 آیین نامه اجرایی برنامه ملی باز آفرینی بافت های فرسوده و ناکارآمد را به تصویب نمود. در کشور ایران با مشارکت بانک جهانی در سال 1382 با تصویب سند توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی توسط دولت، عملاً با رویکردی جدید به مسئله سکونتگاههای غیررسمی توجه گردید. بررسی و حل مسائل و مشکلات بافتهای فرسوده و ناکار آمد شهری دارای ابعاد مختلف می باشد که یک بعد مهم آن بعد معماری اینگونه بافت ها می باشد. در این تحقیق سعی شده با تاکید بر دیدگاه معمارانه برای بافت های فرسوده و ناکار آمد شهر سقز مسکن انعطاف پذیر طراحی و ارائه گردد. برای این منظور بافت محلات دارای بافت فرسوده و سکونتگاههای غیر رسمی شهر سقز بررسی شده است. فاکتورهای مسکن انعطاف پذیر با کمک مردم و متخصصین تهیه شده و با نرم افزارهای معماری طراحی و ارائه گردیده است.
بررسی جنسیت و تفاوت های آن در ادراک فضای شهری
حوزههای تخصصی:
فرآیند ادراک مردان از محیط شهری بصورت کل به جزء است. یعنی ابتدا کلیت درک شده سپس به جزییات توجه میشود. اما در اغلب زنان فرآیند ادراک جزء به کل است. یعنی مردان ابتدا کلیات فرم بناها را درک می کنند و سپس جزییات را اما زنان ابتدا جزئیات و سپس کلیات را درک می کنند. البته باید توجه داشت که این فرآیند در چند ثانیه اتفاق می افتد و در نهایت هر دو گروه (زنان و مردان) یک واقعیت را تجربه می کنند اما از نظر ذهنی، ذهن هریک روی یک بخش تأکید دارد.روش اصلی پژوهش در این نوشتار روش توصیفی به همراه تحلیل محتوای کیفی و تحلیل داده های برداشت شده با روش مطالعات میدانی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد تفاوتهای جنسیتی نمود بارزی در ادراک سه بعدی، جهت یابی در محیط شهر، نوع خوانایی محیط، مهارت نقشه خوانی و در نهایت روش های مسیر یابی و راهیابی پیدا می کنند. بنابراین مولفه های مذکور را می توان به عنوان اصلی ترین انگاره های تفاوتهای ادراکی در محیط شهری به شمار آورد. البته همه اینها مرهون تفاوتها در ساختار مغز انسانها بوده که البته هم برای زنان و هم برای مردان بصورت اکتسابی قابل تغییر است. در نتیجه با در نظر گرفتن و توجه به مولفه های بسیار ظریفی قادر خواهیم بود تا فضای مشترک مطلوب تری برای هر دو گروه طراحی نمائیم. در انتها با ارائه چند راهکار تلاش شده تا به این فضای مطلوب نزدیک شود.
ارزیابی و تبیین راهکارهای اعتلای حس مکان، حس تعلق مکانی و معنویت مکان در معماری مساجد اسلامی؛ نمونه موردی: مساجد نوین شهر دیواندره
حوزههای تخصصی:
حس مکان، حس تعلق مکانی و هویت مکان از مهم ترین بحران های معماری معاصر است. مسجد به مثابه کانونی عبادی-اجتماعی برای ادامه حیات پویا نیازمند ارتباطی قوی با حوزه کارکردی خود است. این ارتباط با زمینه از طریق پیوندی انسانی، کالبدی و طبیعی با محیط بیرونی محقق می شود. مسجد در فرهنگ اسلامی جایگاه ارزشمند و نقش مهمی در نظام های اجتماعی دارد. مساجد در معماری اسلامی از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار هستند تا حدی که در انگاره های عمومی، معماری اسلامی با معماری مساجد شناخته می شوند و گویی اگر مسجد را از معماری اسلامی بگیریم چیزی از آن باقی نمی ماند. بنای جامعه اسلامی بر محوریت مسجد گذاشته شده است. مسجد با کارکردهای متعدد خود در ابعاد مختلف اجتماعی و با تأکید بر جنبه معنوی، نقشی هدایت کننده برای انسان ها به سوی خداوند متعال دارد. مسجد به عنوان نماد اسلام و شکوه و عظمت معماری اسلامی باید خود به تنهایی تبیین کننده ی شاخصه های دین اسلام مانند توحید، نبوت، مبدأ و معاد، آرامش یاد خدا، ذکر، عدم دلبستگی به زرق وبرق مادی و... باشد. مجموعه ی این موارد یاد شده، حس معنویت را در مسجد ارتقا می بخشد که نیاز به تحلیل فنی، کار علمی و ارائه ی راهکارهای خردمندانه دارد. در تحقیق حاضر 10 مسجد جدیدالاحداث در شهر دیواندره(استان کردستان) مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بازدید میدانی و استخراج شاخصه های معماری اسامی که در ساخت مساجد مذکور به کار رفته، تحلیل و بررسی نقاط ضعف و قوت هر مسجد با روش SWOT انجام گرفته است. شاخص های ارزیابی حس معنویت مشخص گردیده و طی پرسشنامه ای بین کاربران مساجد توزیع گردیده است در نهایت نمره ی حاصله از نظرات پاسخ دهندگان مشخص شده و 10 مسجد باهم مقایسه گروهی شده اند تا مشخص گردد که مساجدی که دارای نمره ی بالایی بوده اند، چه اصولی در آن ها رعایت شده است و آیا می شود نقاط ضعف طراحی و اجرای معماری مساجد را به قوت و تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟ نتایج تحقیق می تواند معماران را نسبت به حساسیت موضوع آگاه نماید تا با راهکارهایی کوتاه مدت بتوانند حس معنویت مساجد فعلی را ارتقا بدهند و همچنین در طراحی مساجد آتی اصول حس معنویت مساجد را رعایت نمایند.
ارائه الگوی «مرور ساختاریافته مطالعات روان شناسی محیطی» در معماری
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال چهارم تابستان(تیر) ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
23-34
حوزههای تخصصی:
با مشخص شدن نقش مهم مطالعات روان شناسی محیطی و لزوم بهره گیری از نتایج آن در فرایند طراحی معماری و شهرسازی در اواخر دوران مدرنیسم، شاهد ارائه نظریات متعدد و مطالعات متنوعی با روش و اهداف متفاوتی از سوی پژوهشگران این عرصه، تا به اکنون بوده ایم. انباشت حجم بالا و متنوع این تحقیقات، باعث آسیب هایی برای امر پژوهش شده است. پژوهش کیفی حاضر با درک این ضرورت که برای عبور از این مرحله، نیازمند جمع بندی و جریان شناسی این مطالعات هستیم، به هدف دستیابی به روشی ساختارمند، سعی در ارائه الگویی کرده است که متناسب با یافته ها و زمینه مطالعاتی موجود در روان شناسی محیطی باشد. بدین منظور با استفاده از روند مطالعات گروندد تئوری، سعی در ارائه الگویی برای بررسی و مرور ساختاریافته منابع کتابخانه ای، به قصد یافته های پژوهشی زمینه نگر کرده است. همچنین ضرورت چنین یافته های جدیدی، در ایجاد نظریه اثبات گرا مبتنی بر دستاوردهای علمی موجود، مورد بررسی قرار گرفته است. کاربرد این پژوهش علاوه بر پژوهشگران روان شناسی محیطی، شامل پژوهشگران عرصه روش تحقیق خصوصاً به شیوه نظریه پردازی زمینه نگر نیز می باشد.
تبیین مدل مفهومی مؤلفه های مؤثر در شکل گیری تجربه زیبایی شناسی معماری از منظر علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
41 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پذیرش زیبایی شناسی معماری، به خصوص به صورت تجرییات عمیق افراد از بناها، زمینه ای است که اهمیت بسزایی دارد و معمولاً توجه چندانی برای شناخت آن به لحاظ محتوای علمی نمی شود و همواره این سردرگمی وجود دارد که کدام الگوی نظری زیبایی شناسی برای معماری از این منظر همه جانبه و کامل تر است، زیرا این مفهوم کیفیتی مبهم به نظر می رسد و نیازمند داده های منسجمی برای انجام پژوهش هایی دقیق تر است. تجربه زیبایی شناسی معماری، همواره مقوله ای پیچیده و تحت تأثیر عوامل متفاوت است، لذا شناخت چیستی و چگونگی این تجربه به عنوان یک ضرورت کیفی می تواند بر فرایند طراحی و اصول معماری تأثیرگذار باشد. لذا این پرسش مطرح می شود که تجربه زیبایی شناسی معماری چگونه کیفیتی است و به چه مؤلفه هایی وابسته است؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر خلق یک توصیف جامع و چارچوب منسجم ا پدیده تجربه زیبایی شناسی معماری برای دستیابی به درک ساختار ذاتی آن تجربه از طریق ارائه یک مدل مفهومی است. روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی و روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است و با دیدگاهی تفسیری از طریق تشریح ادبیات نظری از منظر یافته های علوم شناختی، یافته های بحث را در چارچوب مدلی مفهومی معرفی کرده است. نتیجه گیری: تجربه زیبایی شناسی معماری عبارت است از ارزیابی عاطفی تجربه ادراک فضا براساس رهیافتی مستقیم از طریق مؤلفه های ادراکی، انگیزشی، حسی-حرکتی، شناختی و رفتاری که به صورت ترکیبی از تصورات احساسی مختلف (نظیر لذت، خوشایندی و غیره) بروز می یابد. لذا با استناد بر نظریه های علوم شناختی می توان گفت دخالت واکنش های بدنی غیر آشکار در تجربه معماری عنوان می کند مؤلفه های ادراکی و انگیزشی منجر به واکنش های رفتاری می شوند که این خود بیانگر رابطه بین ابعاد هیجانی و همچنین درگیری مؤلفه های حسی-حرکتی از طریق بدن با فضاست. در حقیقت تعامل با فضای معماری از طریق قابلیت های ایجادشده آن می تواند مؤلفه های انگیزشی را درگیر کند. بنابراین مبنی بر آنکه ادراک زیبایی معماری بستگی به فعالیت های درونی تحریک شده دارد که شامل پردازش عاطفی و نیز عوامل شناختی مرتبط با زمینه های فردی می شود، در نتیجه مؤلفه های رفتاری هم می توانند مسبب فعال سازی توجه و انگیزش جهت امکان دادن به فرد برای تجربه آگاهانه خود به عنوان نهاد تجربه کننده و همچنین تجربه زیبایی به واسطه پدیده اثر معماری باشد.
تحلیلی جامعه شناختی و انتقادی از رابطه قدرت و فضا و بررسی نقش آن در شکل گیری معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به واسطه ماهیت اجتماعی،کارکردی، رسانه ای و قابلیت نمادپردازی اش به عنوان اجتماعی ترین هنرها شناخته می شود که باعث نوعی نگاه ابزاری به آن در مناسبات سیاسی و مدیریت قدرت در نظام های حاکم شده است. این پژوهش با رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر معماری می پردازد. مطالعه موردی پژوهش معماری بنا های حکومتی و فضای شهری تهران در دوره پهلوی اول است که یکی از مهم ترین دوره ها در مطالعات سیاسی و اجتماعی و نیز در حوزه معماری و شهرسازی در ایران است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و کشف عوامل غالباً پنهان در تولید فضا و معماری در دوره پهلوی اول است که مستقیماً به ساختار قدرت پیوند خورده است. این هدف با پاسخ به این سوالات تأمین می شود که دلایل سیاسی و اجتماعی تغییرات ساختاری و فضایی در معماری دوره پهلوی اول کدام اند؟ و آیا پیوند و رابطه ای میان ساختار قدرت و تولید فضا دراین دوره برقرار بوده است؟ روش پژوهش: این پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به روش انتقادی و در قالبی تفسیری تبیینی تحلیل شده اند که در آن هر داده ای اعم از آثار، عناصر و کنش های مرتبط با تولید فضا، فراتر از توصیف صرف و ویژگی های ظاهری شان در ارتباط با مناسبات قدرت تحلیل شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر استفاده بسیار هدفمند از تولید فضا و معماری در رژیم پهلوی اول به منظور تقویت ایدئولوژی و تثبیت گفتمان مدنظر حاکمیت است. تولید فضا در این دوره محصول روابط و اراده معطوف به قدرت است و نظام حاکم تلاش کرده است ضمن برخورداری از مَنش نظامی گری و آمرانه، از طریق قدرت نرم و با کنترل بازنمایی های فضایی و انتساب و اتصالِ معماری به گفتمان کلان رژیم، مشروعیت و هژمونی خود را تأمین کند و نهایتاً قدرت و اقتدار حاکمیت به میانجی و عاملیت فضا و معماری، بازتولید شود.
مثلث بالا و پایین در آثار معماری، مطالعه موردی: بقعه ی شیخ حیدر شهر مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار معماری به خصوص آثار تزئینی معماری به وفور شاهد استفاده از نقش ها و طرح هایی هستیم که منشعب از نقوش هندسی، گیاهی یا اسلیمی می باشند. استفاده از این نقوش به دو دلیل عمده می باشد: اولاً صرفاً برای بحث زیبایی بخشی و چشم نوازی در بنا استفاده می شود؛ دوماً، هدفمند بوده و دارای مفهومی در دل خود می باشد؛ این نشانه ها که بعضاً دربر گیرنده تفکرات و عقاید خاصی از یک دوران مشخص هستند که با مکان و بنای مورد استفاده ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از این فرم ها، نقشی است مرکب از دو مثلث که در چندین جای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است؛ ترکیب مثلث ها در آیین های مختلف دارای تعابیری متفاوت هستند، در این مقاله کوشش بر آن است تا دریابیم که آیا این نماد از غیری سخن دارد یا خیر؛ اگر اینگونه است چه تفکر یا چه مهمی در پس آن نهفته است. فرم مورد مطالعه در دو طرف درب ورودی جبهه شمالی بقعه ی شیخ حیدر در شهر مشکین شهر حک شده است. هدف از این تحقیق، بازخوانی این نماد و مفاهیم کلی آن بر مبنای جزئیات عرفانی هم دوره خود می باشد؛ که برای یافتن این تفکراتِ تأثیرگذار نیاز به شناخت و درک عرفان آن دوره و میزان باور پذیریَش برای آن زمان خاص می باشد. در این مسیر، تلاش شده با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و تحلیل اطلاعات بر مبنای داده های زمانی و مکانی متوجه میزان اثر بخشی آنها در این راستا شده و با تحلیل هر مبحث به دریافت اثر آن مبادرت کرده ایم. در نهایت با تحلیل های دقیق و موشکافانه و با آنکه این نماد از دوران های قبل از اسلام هم مورد استفاده بوده است، کاربرد آن در دوران پس از اسلام و اوج تفکرات عرفانی مربوط به سهروردی و ابن عربی تنها به یک دلیل منطقی می باشد و آن نمایاندن این نماد برای بیان بازگشت به اصل در هر تولد و مرگ می باشد.
بررسی معماری و آرایه های تزئینی گورخانه میرحیدر در اسفندقه جیرفت کرمان، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۴)
35-17
حوزههای تخصصی:
آرامگاه ها در معماری و فرهنگ ایران دوره اسلامی اهمیت بسیاری دارند. این بناها با توجه به تناسب شکل و کارکرد خود نام های گوناگونی دارند، از جمله برج، گنبد، بقعه، مزار، امامزاده، قدمگاه، زیارتگاه، آرامگاه، مدفن، روضه و الفاظ مشابه که ممکن است به ساختمانی نهاده بر گور اشاره داشته باشد. در قدیم برای گور واژه «نهفت» و واژه هایی مانند گورگاه و گورجای نیز استفاده می شد که شامل فضایی سرپوشیده روی قبر بود. گورخانه میرحیدر اسفندقه یکی از این فضاهاست که روی مقبره میرحیدر از عارفان و بزرگان ایل مهنی و از نوادگان ابوسعید ابوالخیر بنا شده است. این بنا در روستای دولت آباد اسفندقه از توابع شهرستان جیرفت قرار دارد و متعلق به دوره صفوی است. نقشه بنا از داخل چلیپایی است که در بالا به هشت ضلع و هشت طاق نما تبدیل شده است و سپس گنبد مدور را روی آن ساخته اند. این آرامگاه دارای تزئینات گچ بری، نقوش هندسی و اسلیمی با نقش شاه عباسی به صورت نقاشی روی گچ است. سؤال اصلی این است که عناصر معماری و تزئینی گورخانه میرحیدر چگونه است و از نظر ساختار فضایی و پلان به کدام بناهای آرامگاهی شباهت دارد؟ هدف این مقاله، بررسی ساختار معماری، عناصر تزئینی و هنری گورخانه میرحیدر است. نتایج نشان می دهد این بنا از نظر پلان با بناهای آرامگاهی مانند مقبره ملاحسن کاشی و آخوند کوهبنانی، فارفان اصفهان، نسک و کشیت گلباف شباهت دارد. برای رسیدن به این هدف، شناسایی، معرفی و تحلیل معماری و جزئیات این آرامگاه صورت گرفت. اطلاعات نیز به صورت میدانی و کتابخانه ای جمع آوری و تحلیل داده ها براساس استدلال استقرایی انجام شد.
تحلیل ارائه و کاربرد حمام های دوره قاجار (مطالعه موردی سنندج: حمام خان و حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۸۶)
194-164
حوزههای تخصصی:
با توجه به نزدیکی زمانی دوره قاجار با دوران معاصر و درنتیجه وفور آثار به جای مانده این دوره در مقایسه با دوره های قبل، شناخت بیشتری از تزئینات وابسته به معماری این دوره وجود دارد. این معماری و تزئینات درنتیجه شرایط فرهنگی خاص حاکم بر این دوره، به ویژه تأثیرگذاری هنرهای مغرب زمین، ویژگی هایی خاص و گاه متفاوت با نمونه های اعصار قبل یافته است. می توان گفت معماری قاجار ادامه دهنده معماری دوران صفوی است. یکی از بناهایی که در دوران قاجار از الگویی ثابت پیروی کرده و ادامه دهنده دوره های پیشین خود بوده، حمام است. حمام ها علاوه بر جنبه کارکردی که محلی برای تطهیر و نظافت بوده اند، با توجه به ویژگی ها و ظرفیت های خود، کارکردهای اجتماعی و حتی سیاسی و به نوعی نقش رسانه ای نیز داشته اند. امروزه در شهر سنندج بیش از چند حمام تاریخی وجود دارد که تاکنون پژوهشی به طور کامل و جامع در زمینه بررسی تطبیقی آنها صورت نگرفته است. در همین راستا، این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت بررسی های میدانی و کتابخانه ای برای دستیابی به وجوه اشتراک و افتراق حمام های شاخص دوره قاجار شهر سنندج و تحلیل ارائه ساختار و کاربرد این حمام ها صورت گرفته است. حمام های مورد پژوهش حمام خان و حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام است. نتایج پژوهش نشان می دهد، روش و منش بانی این مکان نقش بسیار زیادی در مردم واری بنا دارد. تا آنجا که بانی حمام خان به جهت سعی در توسعه فضاهای شهری و به دلیل موقعیتی که در فضای حکومتی دارد، فضاهای شهری را در مناطقی که از لحاظ راهبردی موقعیتی بهتر دارند، بنا کرده است. بانی حمام ملالطف الله با استفاده از نمادها و تزئینات و آرایه های معماری این هدف را القا کرده که حامی مردم و حلقه ارتباطی بین مردم و حکومت است.
تحلیل عوامل و عناصر پایدار مساجد اولیه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۸۶)
247-226
حوزههای تخصصی:
معماری شاخه ای از فنون و هنر تمدن بشری است که در هزاره های متمادی تا به امروز، به صورت خاص، مورد توجه جوامع انسانی قرار گرفته است. در میان شاخه های معماری، ساخت بناهای مذهبی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. معماری در ایران از سابقه هزارساله برخوردار است که در طول زمان و تحت تاثیر عوامل مختلف جغرافیایی و فرهنگی شکل گرفته و تکامل یافته است. ایران با تجارب غنی و معماری پیشرفته و ریشه دار، در قرن اول هجری، در زمان حکومت ساسانیان، مغلوب اعراب تازه مسلمان شد که در نتیجه آن، بسیاری از ایرانیان زرتشتی، به اسلام گرویدند و ساخت مساجد متعدد جانشین ساخت آتشکده ها شد. معماری اعراب در ابتدا تحت تاثیر معماری ایرانی و بیزانسی بود؛ درنتیجه تصرف بین النهرین و ایران به وسیله اعراب، هنر و معماری ایرانی در قالب معماری اسلامی به شدت گسترش و تداوم یافت و مساجد بی شماری در گوشه کنار ایران ساخته شد که امروزه تنها آثار اندکی از آنها بر جای مانده است. پژوهش حاضر سعی دارد تا به تحلیل عوامل و عناصر پایدار مساجد اولیه اسلامی مطابق با مستندات موضوعی بپردازد. روش تحقیق در این مقاله، روش استقرائی و شیوه نگارش و تدوین آن به صورت توصیفی-تحلیلی است. استخراج اطلاعات و داده ها نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بین عناصر و عوامل جغرافیایی هر منطقه و مولفه های دینی و فرهنگی آن با معماری برآمده از آموزه های دین اسلام ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی وجود داشته است. این اثرگذاری تا جایی است که به جرات می توان ادعا کرد، عمده عناصر و مولفه های ساخت مساجد و سازه های معماری غیر بومی در ایران، تحت تاثیر جغرافیا، عوامل و عناصر جغرافیایی و فرهنگ بومی هر منطقه بوده است.
معرفی عناصر معماری بافت قدیم روستای دیهوک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸۷)
335-314
حوزههای تخصصی:
برخورداری ایران از اقلیم های مختلف آب و هوایی موجب شده است که بافت های مناطق مختلف تحت تأثیر اقلیم همان منطقه شکل بگیرد. ملاحظات اقلیم و جغرافیای خاص یک منطقه، عامل اصلی و مهم فرم زایی بافت قدیمی و عناصر معماری است. محیط زیست شهرها و روستاها و حتی تک بناهای مربوط به یک اقلیم خاص، ویژگی های خاص و متناسب با آن اقلیم و جغرافیا را به دست می آورند. از آنجا که بخش عمده ای از مساحت کشور ایران را نواحی گرم و خشک دربرمی گیرد، بافت شهری و روستایی در این مناطق متناسب با اقلیم گرم و خشک به وجود آمده است؛ به گونه ای که پاسخ گوی نیازهای ساکنان آن باشد. از جمله بافت های قدیمی در اقلیم گرم و خشک، بافت قدیمی روستای دیهوک واقع در شهرستان طبس در خراسان جنوبی است که در حاشیه کویر لوت قرار دارد. هدف اصلی نگارش این مقاله معرفی این بافت و عناصر معماری موجود در آن است. بافت قدیم روستای دیهوک شامل مسجد جامع، قلعه، بازار، آب انبار، آرامگاه و فضاهای مسکونی است. در این میان، دلایل مختلفی از جمله موقعیت ارتباطی و منابع آب نسبتاً کافی نقش مهمی در شکل گیری و توسعه بافت قدیم دیهوک داشته است. شرایط آب و هوایی در این منطقه موجب شده است بافت آن با توجه به اقلیم و نیاز ساکنان شکل بگیرد و نقش محیط را در انتخاب مصالح و فضاهای مسکونی و عمومی در نظر بگیرند. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی و تحلیلی با رویکرد تاریخی و فرهنگی بوده و جمع آوری یافته های آن به کمک مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است.
واکاوی دوره های ساخت آرامگاه شینه شا خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۹)
257-240
حوزههای تخصصی:
تعداد زیادی بنای آرامگاهی در استان لرستان وجود دارد که به واسطه ویژگی های ملی و منطقه ای، بخشی از گنجینه هنر معماری اسلامی ایران به شمار می روند، مقبره «شین شا» در زمره یکی از این آرامگاه ها به شمار می رود که کالبد آن، بنایی ساده و یکپارچه می نماید اما درعین حال، وکاوی بنا و ساختار آن گویای تغییر و تحولات ساختاری و دربردارنده دوره های چندگانه ساخت می باشد که تاکنون، مورد کنکاش قرار نگرفته و همین امر ضرورت بررسی و مطالعه آن را مطرح می سازد . در نوشتار حاضر سعی شده است به سؤالاتی نظیر: بنای اولیه متعلق به چه دوره ای بوده و در چه زمان هایی مورد مرمت و یا بازسازی قرارگرفته است؟ چه تغییر و تحولاتی در ساختار معماری بنا به وقوع پیوسته است؟ پاسخ داده شود. هدف از نگارش این مقاله، مطالعه و شناخت دوره های ساخت و تغییر و تحولات معماری و مزار شناسی صاحب آرامگاه است. نگارش این مقاله بر پایه پژوهشی میدانی انجام گرفته و تلاش شده است تا با روش توصیفی، تحلیلی به بازشناسی عناصر کالبدی و تحولات معماری و دوره های زمانی آن پرداخته شود. برآیند مطالعات نشان دهنده آن است که مقبره در دوره ایلخانان احداث شده و در دوره ی صفویه، گنبد آن بازسازی و ایوان ورودی به آن الحاق شده است و بنا بر اشارات تاریخی و شواهد زبانشناسی احتمالاً مدفن سرسلسله اتابکان لر کوچک به نام شجاع الدین خورشید بوده است.
بررسی فضای سرابستان در خانه های آل مظفر (ایلخانی) یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
459-436
حوزههای تخصصی:
در زمان آل مظفر چون این ناحیه از ایران (یزد) که قسمت فراوانی از کشور محسوب می شد، از انهدام تعمدی مغول مصون ماند، می توان انتظار داشت که در این منطقه، از زمان سلجوقیان فعالیت های مداوم ساختمانی وجود داشته باشد. به ویژه با توجه به حوزه سیاسی خاص، تحت نفوذ حکمرانان آل مظفر می توان سبک محلی خاصی با عنوان سبک مظفری یا به اعتقاد دونالد ویلبر مکتب یزد را در این حوزه شناسایی و معرفی کرد. هدف این مقاله ردیابی کیفیت فضایی سرابستان در معماری خانه های آل مظفر- تیموری منطقه یزد بوده است. در این بررسی، قدیمی ترین خانه های یزد که تاکنون ثبت و شناسایی شده اند، به همراه متون تاریخی استناد شدند. با توجه به کمبود خانه های ایلخانی در دیگر مکان های ایران، تعدد اشارات تاریخی به خانه در متون تاریخی یزد و نبود پژوهشی در این زمینه، در این مقاله به اهمیت و جایگاه خانه- باغ (سرابستان) در معماری مسکونی دوره آل مظفر پرداخته شده است. این پژوهش با ترکیبی از روش های تحلیلی-تاریخی و پژوهش نمونه ها و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی، به شناخت فضای سبز معماری مسکونی در دوره آل مظفر پرداخته و چگونگی معماری خانه-باغ این دوره را بررسی و تحلیل کرده است. نتایج پژوهش کتابخانه ای نشان می دهد، سرابستان در متون تاریخی دوره ایلخانی- تیموری یزد به کرات و به شکل های متفاوتی دیده می شود. تحقیقات نشان می دهد، در انطباق خانه- باغ های موجود و متون تاریخی یزد سه گونه سرابستان به دست آمده است. دسته اول شامل خانه هایی با باغ مشجر به صورت گودال بوده که با پیشگاه ترکیب می شده اند. دسته دوم شامل خانه هایی بوده که باغچه کوچکی به نام باغ خلفی داشته اند که این دسته خود دارای دو زیرگونه بوده که گونه اول، خانه های چهارصفه با باغچه پشتی را شامل می شود که در پشت یکی از صفه ها قرار داشته و گونه دوم، خانه های ایلخانی دارای باغ پشتی ( باغ خلفی ) در پشت ایوان رفیع (جنوبی) را دربرمی گیرد.
تحلیلی بر نماد کهن الگوها و نیروی آفرینش ناخودآگاه جمعی در گذرگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
307-282
حوزههای تخصصی:
یونگ ناخودآگاه جمعی، میراث کهن، تجربیات و خاطرات نیاکان را مطرح کرد که به صورت نماد کهن الگو برای پوشش شکاف بین خودآگاه و ناخود آگاه انسان شناخته می شود. عناصر نمادین برای بیان خواسته و اندیشه هنرمند است. این گفت وگو میان نسل ها در فرهنگ ها، هنر و معماری حفظ شده است. برای ورود به شهرها، بناها و حرکت در فضاهای ساخته شده، باید از مرزهایی گذشت که در دوران مختلف با بیان متفاوت تعریف شده است. فهم چگونگی اثرگذاری نماد کهن الگوها بر گذرگاه ها به عنوان مرز، تغییر عالم، محل اتصال و تفکیک دو عرصه درون و برون دارای اهمیت است. هدف تحقیق حاضر تحلیلی بر نماد کهن الگوها و نیروی آفرینش ناخود آگاه جمعی در گذرگاه هاست. تأثیر کهن الگوها در تاریخ گذرگاه ها چگونه است؟ مفهوم گذر در ناخود آگاه جمعی چگونه بر فضاهای ساخته شده اثر گذاشته است؟ از نظر راهبرد کیفی، روش تاریخی و تحلیل محتوا تبیینی است. پژوهش در چهار مرحله کلی، مبانی نظری (اندیشه های یونگ، مفهوم کهن الگو، نماد در جهان، تاریخ معماری و گذرگاه ها)، یافت نکات مشترک نماد کهن الگو در گذرگاه ها، رمزگان های مفهومی مرتبط و الگوی تکرار شونده و بیان متفاوت نمایش و گزارش تحقیق تهیه شد. گردآوری داده ها اسنادی است. با شناخت کهن الگوها و تأثیر بر انسان می توان فضای مناسب زیست، سکونت و دل بستگی انسان را خلق کرد. زبان کهن الگوها سبب دل بستگی به مکان می شود. نماد کهن الگوهای عبور از آب و مرگ و زندگی در سراسر جهان با مفاهیم مشترک، تصاویر و نمودهای متفاوت در فرهنگ ها و تاریخ دیده شده اند. به صورت سلسله مراتب، حس حضور، بی زمانی و بی مکانی سبب ماندگاری و تأثیر معماری بر انسان ها می شود. گذرگاه ها حاصل الگوهای مشترک و تصویرهای ازلی و ناخودآگاه جمعی انسان هاست. در اشکال مختلف گذر، شامل پل، دروازه، ایوان و آستانه نمایش داده می شود. این مطالعات مسیر خلق فضایی پایدار برای زیست و سکونت را مشخص می کند. نتیجه این تحقیق را می توان در طراحی گذرگاه ها استفاده کرد.
خوانش تطبیقی دو نمود فرهنگی؛ شاهنامه فردوسی و معماری قرن پنجم هجری، با تمرکز بر خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
100-82
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با این فرضیه که شاهنامه فردوسی و معماری ایرانی به مثابه دو نمود فرهنگی، اهداف مشترکی را دنبال می کردند، تلاش دارد با تحلیل واژگان معماری در شاهنامه و جست وجوی خصلت های حماسی گونه در آثار معماری پس از آن، وجوه اشتراک این دو نمود فرهنگی را کاوش نماید. ابتدا به تحلیل و تبیین ویژگی های اشعار فردوسی، سپس بررسی دقیق معماری خراسان پس از شاهنامه پرداخته شده و در نهایت با روش هم بستگی، به تناظر نتایج اشعار و ویژگی های ابنیه پرداخته شد. هدف اصلی، تعیین شاخص هایی برای شناخت معماری حماسی است. سوال آن است که کدام عناصر و خصلت های هنری، به طور مشترک در شعر و معماری خراسان در دوره پس از آفرینش این اثر وجود دارد و آیا این همانندی ها دلالت بر اثرگذاری شاهنامه بر جریان فکری معماری خراسان در قرن پنجم دارد؟ این شاخص ها چگونه اولویت بندی می شوند؟ ابتدا خصلت های شاهنامه ای با استفاده از منابع کتابخانه ای شناسایی و سپس به منظور نظرسنجی از خبرگان با تکنیک دلفی، پرسش نامه ای برای وزن دهی به شاخص های مؤثر در معرض دید ۱۵ فرد خبره قرار گرفت. سپس با انتخاب ۸ بنای مهم قرن پنجم با کاربرد روش سلسله مراتبی و تکنیک AHP با بهره گیری از نظرات ۱۰ خبره، به اولویت بندی بناها به لحاظ حماسی بودن پرداخته شد. نتایج نشان می دهد از میان شاخص های معماری حماسی، «القای هیبت و عظمت»، «صلابت» و «نماد» بیشترین تبلور معنایی را در بناهای قرن پنجم نسبت به دوره پیش از خود داشته و در میان نمونه ها، مسجد ملک زوزن و پس از آن، آرامگاه ارسلان جاذب در بالاترین رتبه جای دارند.
مطالعه تحلیلی نقوش گیاهی انتزاعی تزیینات معماری مسجد جامع وکیل شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
119-102
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع وکیل شیراز به عنوان شاخص ترین بنای مذهبی دوره زندیه در تاریخ هنر و معماری اسلامی ایران شناخته می شود و از جمله زیباترین و مستحکم ترین مسجدی است که بعد از دوره صفویه در ایران ساخته شده است. این مسجد از نظر ویژگی های معماری و تزیینی می تواند مصداقی از تاریخ معماری این دوران باشد . با توجه به پیشینه ساخت مسجد وکیل می توان دریافت که اجزای معماری این مسجد به دلیل ساخت و پرداخت در دوره های مختلف در سبک تزیینات به ویژه در کاشی کاری، تفاوت ها و شباهت هایی دارند. بر مبنای این پیش فرض این پژوهش به بررسی انواع نقوش گیاهی، طبقه بندی طرح های تزیینی و بیان شباهت ها و تفاوت های میان این نقوش در تزیینات معماری مسجد وکیل شیراز می پردازد. روش تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از داده های این پژوهش توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی در فضاهای مسجد با وجود تنوع و فراوانی ظاهری، ویژگی های مشترکی دارند و از الگوهای منسجم و مشابهی در طراحی پیروی می کنند.
مطالعه باغات یزد با تکیه بر متون تاریخی از پیدایش تا دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
146-120
حوزههای تخصصی:
یزد به واسطه اینکه کمتر دچار فراز و نشیب های اجتماعی شده، معماری در یک بستر آرام به استمرار و تداوم خود ادامه داده است. دور بودن از دغدغه های امنیتی و ایجاد آرامش نسبی در طی قرون میانی و حفر قنوات متعدد، زمینه را برای ظهور باغ در شهر یزد فراهم نموده است. با توجه به کاربرد زیاد باغ در متون تاریخی یزد و عدم انجام پژوهشی درباره باغ های قرون میانی یزد، در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است. هدف این مقاله پاسخ گویی به این سوال است که به استناد متون تاریخی باغ های یزد دارای چه ویژگی هایی هستند و مؤلفه های سازنده این باغ ها چه بوده است؟ روش تحقیق این مقاله بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات کتابخانه ای است. روش این پژوهش تحلیلی-تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب «تاریخ یزد» و «تاریخ جدید یزد» و «جامع مفیدی» است. این مقاله باغ های تاریخی را از جنبه های عملکردی، شکلی، اجزاء و عناصر معماری مورد کنکاش قرار داده است. محدوده تاریخی این پژوهش از زمان پیدایش یزد تا قرن دهم هجری بوده و شامل باغ های قرون اولیه هجری، دوره آل کاکوئیه، اتابکان، آل مظفر، تیموریان و صفوی است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باغ های یزد دارای ویژگی های محلی هستند که در این ناحیه رواج داشته است. شیوه های معماری و تزیینات بومی در داخل ساختمان باغ ها به کار گرفته می شده است. همچنین تحولات باغ ها در طول تاریخ و به کارگیری فعالیت های متنوع در باغ های یزد نشان از چند عملکردی بودن برخی باغ ها دارد. در نهایت حاکمان محلی و اشراف به عنوان بانی های باغ ها نقش اصلی در حفر قنوات و در نهایت شکل گیری باغ های تاریخی داشته اند.
بسط نظریه دیکانستراکشن دریدا؛ نقدی فلسفی بر سبک دیکانستراکشن در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
127 - 150
حوزههای تخصصی:
وقتی نظریه دیکانستراکشن دریدا در معماری بسط پیدا کرد، گمان می رفت راهی برای ترجمان و نمایش یک اندیشه به صورت عملی یافت شده است، اما بازخورد آن آرا در خلق فضاهای معماری، نشان داد که تعمیم آرای دریدا به معماری تنها بر پایه برداشتی سطحی و ناقص از آن آرا بوده که منجر به برون داد سبک دیکانستراکشن در معماری هم شده است. دریدا با همراهی در پروژه ای که هدفش ابداع سبک دیکانستراکشن در معماری بود، درصدد برآمد ضمن ارائه نمودی عینی برای نظرات خود، نشان دهد که هنرها بهترین محل برای تجلی دیکانستراکشن هستند، اما نتایج حاصل از این پروژه موجب شد تا این فرضیه او با شکست مواجه شود. بر این مبنا، این سوال اساسی مطرح است که سبک دیکانستراکشن در معماری تا چه اندازه توانسته است به برآیند مواضع دریدا درباره دیکانستراکشن بدل شود و یا تا چه حد با آن اختلاف معناداری دارد؟ برای نیل به این مهم ضروری است، میزان تمایز آرای دریدا درباره دیکانستراکشن با سبک دیکانستراکشن در معماری مشخص شود؛ موضوعی که در سایر پژوهش های مشابه تمایزی برای آن قائل نشده اند و بدون پرداختن به آن به عنوان مبانی شکل گیری سبک دیکانستراکشن در معماری پذیرفته شده است. بدین ترتیب و بر این اساس، در این پژوهش سبک منسوب به دیکانستراکشن در معماری، نه از منظری معمارانه، بلکه از منظری فلسفی مورد نقد و ارزیابی قرار می گیرد و میزان اختلاف آرای دریدا با این سبک در معماری تحلیل می شود.
معمار سنان به روایت تذکره البنیان و تذکره الابنیه، نقدی بر کتاب خاطرات معمار سنان(مقاله علمی وزارت علوم)
هویت فرهنگی یک جامعه، مولود عوامل متعددی چون: دین، آداب و سنن، هنر و به طور خاص معماری می باشد، که وجه کاربردی آن در زندگی انسان، موجب اهمیت به سزایش در شکل گیری تمدن های باشکوهی مانند اسلام گردیده است. ازآنجا که بروز و ظهور عینی این تمدن در قالب سازه های هنری ارزشمند، مرهون دانش و مهارت معمارانی برجسته همچون سنان عبدالمنان می باشد، لذا بررسی نوشتارهای برجای مانده از این بزرگان جهت آشنایی با دیدگاه های بی بدیلشان قابل تامل خواهد بود. با در نظر داشتن جایگاه خاص سنان، در توسعه و پیشرفت معماری عثمانی و نیز معماری اسلامی، مطالعه و کند وکاو در متون مربوط به او، بالاخص آنچه از زبان خود معمار گفته شده، راهگشا می باشد؛ در این نگاشته، برگردان فارسی دو تذکره ی ارزشمند او در کتاب "تذکره البنیان و تذکره الابنیه: خاطرات معمار سنان" مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در این راستا پس از ارائه ی مشخصات فرمی کتاب مذکور، به وجوه تاریخی معماران و معماری دوران پیشامدرن اسلامی، زندگی نامه ی استاد سنان، معرفی دو تذکره ی او و نهایتا قیاس آن ها با رساله ای مشابه به نام رساله ی معماریه، پرداخته می شود. با این توجه که قیاس این متون با یکدیگر، در فهم بهتر افکار و ذهنیات معماران آن دوران و به خصوص سنان، موثر خواهد بود.
چالش های کاربست اندیشه سنت گرا و ضرورت بازاندیشی در معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۰)
139 - 160
رابطه سنت و تجدد، مبحث پردامنه ای است که در بسیاری از رشته ها ازجمله هنر معماری به عنوان عرصه مهم تجلی هویت فرهنگی، موردتوجه واقع شده است. سنت گرایی به عنوان یکی از مکاتب فکری سده بیستم که داعیه احیای سنت و نجات بشر را دارد توانسته است در درک مفاهیم معماری گذشته گام های مؤثری بردارد؛ اما نتوانسته است استفاده مؤثر از دیدگاه های سنتی بی زمان را در جریان معماری امروز نهادینه کند. مقاله ی حاضر درصدد پی جویی علل این امر است و سعی دارد با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به مکتوبات سنت گرایان و سایر متون مرتبط، نسبت به نتایج عملی و نقش اندیشه و گفتمان سنت گرایی در معماری امروز شناخت حاصل کند. یافته ها حاکی از آن است که انقطاع تفکر سنتی از زبان کاربردی امروزی، همچنین نوع رویکرد سنت گرایان به تاریخ و انسان و عدم توجه به نقد درونی نه تنها سبب شده است تا کاربرد مبانی سنت گرایی در عمل دشوار گردد، بلکه در بروز چالش سنت در معماری معاصر تأثیرگذار بوده است. درنتیجه برای هویت جویی از مسیر سنت گرایی، بازاندیشی در تمایزسازی و مرزبندی های افراطی که مفاهیم سنت را از متن زندگی خارج ساخته، ضروری می نماید. در عرصه معماری توجه بیشتر به نگاه ساختاری به جای نگاه های شکلی یا معناییِ صرف، آگاهی از دیدگاه های غیر سنتی و پرهیز از عمل گرایی مفرط می تواند به تحقق معماری اصیل و هویت مند یاری رساند